قیمت 19,000 تومان

اشتراک 0دیدگاه 328 بازدید

كنایه در غزلیات نظیری نیشابوری

 

كنایه در غزل های نظیری نیشابوری

 

كنايه

5-1. كنايه .

5-2. انواع كنايه.

5-3. گونه‌هاي كنايه بر پايه‌ي وسائط..

5-4. كنايه بر پايه‌ي مكنّيٌ عنه.

5-5. عناصر كنایه در غزلیات نظیری نیشابوری ..

5-6. عناصر قرآني..

5-7. عناصر اساطيري..

5-8. عناصر تاريخي..

5-9. عناصر آداب اجتماعي، مذهبي و عاميانه.

5-10. مجاز.

5-11. علاقه‌ي حال و محل يا ظرف و مظروف…

5-12. علاقه‌ي كليت و جزئيت…

5-13. علاقه‌ي ماكان و مايكون.

5-14. علاقه‌ي سببيت يا علت و معلول.

5-15. مجاز به علاقه‌ي لازميت و ملزوميت…

5-16. مجاز به علاقه‌ي آليت…

5-17. علاقه‌ي خاص و عام.

منابع كنایه در غزلیات نظیری نیشابوری

 

كنایه در غزلیات نظیری نیشابوری

 غزلیات نظیری نیشابوری

كنايه

چهارمين قسمت از صور خيال سنتي كنايه است. كنايه آوردن سخني است با دو معني دور و نزديك كه منظور اصلي شاعر معني دور است هر چند هر دو معني (دور و نزديك) لازم و ملزوم هم هستند. «كنايه در لغت به معني پوشيده سخن گفتن است و در اصطلاح سخني است كه داراي دو معني قريب و بعيد باشد و اين دو معني لازم و ملزوم يكديگر باشند؛ پس گوينده آن جمله را چنان تركيب كند و به كار بندد كه ذهن شنونده از معني نزديك به معني دور منتقل گردد؛ چنانكه بگويند «پخته‌خواري» به معني مردم تنبلي كه از دسترنج آماده‌ي ديگران استفاده مي‌كنند.» (همايي، 1373: 255).

«كنايه در لغت به معني ترك تصريح است… و در اصطلاح اطلاق مي‌شود بر دو معني:

الف) ذكر ملزوم و اراده‌ي لازم يا ذكر لازم و اراده‌ي ملزوم

ب) لفظي كه اراده شود از آن لازم معني اصلي اشياء جواز اراده‌ي معني اصلي در حين اراده‌ي لازم مانند طويل النجاد كه در اصل به معني كسي كه بند شمشيرش بلند است لكن از اين لفظ طول قامت را كه لازم معني اصلي؛ يعني، بلند بند شمشير است اراده كنند.» (رجايي، 1379: 324).

«كنايه دوري از تصريح به چيزي است با آوردن مساوي آن چيز از نظر ملازمت تا شنونده به ملزوم آن منتقل شود.» (عفيفي، 1376: 20).

 

انواع كنايه

كنايه را از چند منظر مي‌توان تقسيم‌بندي كرد كه مهم‌ترين آنها دو نوع تقسيم است:

الف) كنايه بر پايه‌ي وسائط (به لحاظ وضوح و خفا وسائط).

ب) كنايه بر پايه‌ي مكنّيٌ عنه.

 

گونه‌های كنایه بر پايه‌ی وسائط (كنایه در غزلیات نظیری نیشابوری)

كنايه بر پايه‌ي وسائط بر چهار نوع است: 1- تلويح 2- ايماء 3- رمز 4- تعريض

  1. تلويح: «كنايه‌اي است كه ربط ميان لازم و ملزوم بسيار دور از ذهن است مانند: در خانه‌اش باز است در وهله‌ي اوّل يعني رفت و آمد فراوان و مهمان داشتن است و مهمان فراوان داشتن كنايه از بخشندگي. اين كلمه كه به معني اشاره به دور است اصطلاحاً به كنايه‌اي اطلاق مي‌شود كه وسائط ميان لازم و ملزوم بسيار دور باشد مثلاً در عبارت كثيرالرماد در مفهوم مرد بخشنده و كسي كه سفره‌ي ضيافتش گسترده و بخشش فراوان است ذهن ما نخست بايد از زيادي خاكستر آشپزخانه بر زيادي سوخت و مصرف منتقل ‌شود آنگاه از اين موضوع به فراواني اغذيه و اطعمه و از آن پس به وجود مهمان بيشتر و سرانجام به مهمان‌نوازي و كرم شخص منتقل مي‌گردد.» (تجليل، 1370: 85). اين نوع كنایه در غزلیات نظیری نیشابوری از بسامد بالايي برخوردار است.
خرمن به باد رفت در اين دشت پر فريب مرغي نسود گوشه‌ي بالي به دام ما
(31، 6)

خرمن به باد رفتن كنايه‌ي تلويح به معني از دست دادن ثروت است و مفلس بودن.

هر فرد گشته حاكم اين ملك غير تو ناكرده گرم جا، زده كوس رحيل را
(29، 6)

كوس رحيل زدن كنايه از مردن، ناكرده گرم جا: كنايه از توقف كوتاه

ز بيدادي كه بر دل شد نكردم ضبط خود ز اوّل كنون كاتش همي بارد پشيمانم ز يا رب‌ها
(8، 8)

آتش باريدن كنايه‌ي تلويح از وضعيت دشوار است و علاوه بر آن مي‌تواند كنايه از سختي‌ها و مشكلاتي كه سر راه زندگي قرار مي‌گيرد، باشد.

تكيه بر آب و سري پر باد نخوت چون حباب هرزه وا كرديم چشم و غوطه در دريا زديم
(412، 5)

تكيه بر آب زدن كنايه تلويح از كار بيهوده كردن است.

  1. ايماء: كنايه‌اي است كه وسائط در آن اندك است و ربط بين لازم و ملزوم براحتي دريافت مي‌شود (احمدنژاد 1374: 72) ايما كنایه در غزلیات نظیری نیشابوری به آن پرداخته است و نسبت به سه نوع ديگر كنايه بسامد بالايي دارد و 60 درصد انواع كنايه را به خود اختصاص داده است.

نمونه‌هايي از كنايه ايماء در اشعار نظيري نيشابوري:

در خور اگر نييم مي لعل فام را اي كاش تر كنند به بويي مشام را
(30، 1)

به بويي مشام را تر كردن: كنايه‌ي ايماء از بهره‌ي اندك بردن.

لب بستم از سخن كه درين مجمع نفاق به يافتم ز گفته حديث نگفته را

(51، 4)

لب بستن كنايه از خاموش شدن و صحبت نكردن است.

جوان و پير به ميدان دو اسبه تاخته‌اند نبرده گوي سعادت كسي، سواران بين
(471، 6)

دو اسبه تاختن كنايه‌ي ايما از سرعت است.

جرعه از شبهه‌ي خاطر ز گلو برگردد هان به هُش باش، كه جام و لب بامست اينجا
(12، 4)

جام و لب بام، كنايه‌ي ايماء از جايگاه خطرناك و همچنين كنايه از وادي خطرناك عشق

رخت از حرم كشيم «نظيري» به سومنات حرمت نمانده حاجي بيت‌الحرام را
(30، 9)

رخت كشيدن كنايه‌ي ايماء از آماده شدن براي رفتن و سفر كردن

 

دريغ رخش فروماند و روز بي‌گه شد درين سفر كه به هر گام رهزني‌ست مرا
(13، 9)

عبارت‌هاي، رخش فروماندن و روز بي‌گه شدن كنايه ايماء از شكست و نوميدي. به هر گام رهزني داشتن، كنايه‌ي ايماء از موانع زياد و خطرناك راه عشق.

دست كسي به دامن محمل نمي‌رسد كوه را نه بر صداي جرس كاروان طلب
(67، 4)

دست به دامن نرسيدن كنايه‌ي ايما از به مطلوب و مقصود نرسيدن است.

موارد ديگر ر. ك (31، 4)، (32، 3)، (33، 6)، (24، 8)، (25، 4)، (29، 6)، (30، 4)، (24، 3)، (1، 1)،      (3، 1)، (6، 7) و …

  1. رمز: «كنايه‌اي است كه در آن وسائط اندك امّا معناي كنايي چندان آشكار نيست مانند آب دندان كنايه از سليم و ساده‌دل.» (علوي مقدم، 1384: 136) نويسنده‌ي اين سطور با تفحص فراوان در كنایه در غزلیات نظیری نیشابوری نمونه‌هاي بيشتري از اين نوع را نيافته است.
قسمت چنين فتاد كه تركان مست او در دور ما به طاق نهادند جام را
(30، 5)

جام را به طاق نهادن كنايه رمز از استفاده نكردن، ترك شراب خواري

 

شمع محفل خفته بود و شوق صحبت رفته بود آتش افگندم به مجلس بال بر مجمر زدم
(433، 7)

بال بر مجمر زدن كنايه رمز از آتش‌افروز كردن.

پيمانگي كند فلكم، مهر قطرگي گردون صلاي جام زند من صلاي خم
(460، 8)

صلاي جام زدن كنايه‌ي رمز است.

موارد ديگر ر.ك (22، 2)، (23، 2)

  1. تعريض: كه در اصطلاح عاميانه به آن گوشه‌زني مي‌گويند. كنايه‌اي است كه مخاطب را به طور غيرمستقيم مورد خطاب قرار مي‌دهيم مثلاً اگر در كاري انتظار كمك داري امّا كمك نمي‌كنند اين شعر حافظ را گويند: ما ز ياران چشم ياري داشتيم/ خود غلط بود آنچه مي‌پنداشتيم.

«كنايه‌اي است كه در آن گوينده مي‌خواهد مطلبي را بدون آنكه موجب سرافكندگي كسي نزد ديگران شود بيان كند (گوشه‌زني) اين كنايه براي نكوهش، ريشخند و با اندرز به كار مي‌رود و سخني است پوشيده كه براي هشدار و تنبه از آن بهره مي‌برند.» (علوي مقدم، 1376: 137).

«تعريض به معني گوشه و كنايه زدن است يعني اشاره كردن به جانبي و اراده‌ي جانبي ديگر. مثلاً به دوستي كه هرگز از كسي دستگيري نمي‌كند بگويند: دوست آن باشد كه گيرد دست دوست… .» (علوي مقدم، 1384: 135).

نمونه تعريض در اشعار نظيری نيشابوری:

در نمازم دل ز مخموري به صد جا مي‌رود قبله گم شد محتسب ميخانه را آباد كن
(466، 6)

شاعر به محتسب كنايه‌ي تعريض زده است.

شكاف خرقه به دقّت چه مي‌كني پيوند؟

 

لباس فقر و فنا پاره به رفو بگشا
(41، 3)

در اين بيت شاعر به زاهد نمايان جامعه‌اش تعريض مي‌زند.

خرقه‌ها را گل فشان كن از شراب

 

جام بر كف چون گل خندان برقص
(359، 2)

تعريض به زاهدان

 

جهت مشاهده و دانلود کنایه در غزلیات خواجوی کرمانی کلیک کنید.

 

 عناصر كنایه در غزلیات نظیری نیشابوری

بعضي از كنايه‌هايي كه در زبان فارسي رايج شده‌اند. مراحلي را پشت سرگذاشته‌اند تا به صورت كنايي در بين مردم رواج يافته است. «يعني بسياري از كنايه‌هاي فارسي، ژرفايي دارند كه كنكاش در آنها خالي از لطف نيست؛ همچنانكه بيشتر ضرب‌المثل‌ها برگرفته از حكايت‌هايي است كه كم و بيش به آنها اشارت رفته است. وقتي به اصل كنايه‌ها دقت مي‌كنيم و به ريشه‌يابي آن مي‌پردازيم مي‌بينيم كه سر رشته‌ي بيشتر آنها در آيات قرآني، اعتقاد پيشينيان، آداب و رسوم اجتماعي، باورهاي اساطيري، بينش‌هاي مذهبي و غيره يافت مي‌شود.» (شميسا 1387: 903) هر چند ممكن است گفته شود كه همان تلميح است ولي از آنجا كه هر كدام از آنها پيشينه‌ي تاريخي را پشت سر گذاشته‌اند و اكنون تنها مفهوم كنايي آنها مدنظر است به همين خاطر ذكر آنها خالي از لطف نيست.

عناصر قرآنی كنایه در غزلیات نظیری نیشابوری

– شبان وادي ايمن: اشاره به زماني كه موسي (ع) قبل از ازدواج با دختر شعيب چند سال براي آنها چوپاني كرد. (انوشه، 1380، 695).

از شبان وادي ايمن نفس سوزان تريم موسي اندر طور مي‌رقصد ز موسيقار ما
(17، 3)

– نشئه الستي:  عهد است، يا ميثاق عالم ذر يا به قول ميبدي (كشف الاسرار) «ميثاق اوّل» يا به قول عبدالجليل قزويني (در النقض) «ذرة اول» پيماني است كه خداوند از آدم يا بني آدم بر وحدانيت خود گرفته و به آن در قرآن مجيد در سوره اعراف آيه 172 اشاره شده است.

خمار شام ندارد صبوح ما هرگز به يك طلوع بود نشئه الستي ما
(59، 4)

– نعلين افكندن: كنايه از به سرزمين مقدس وارد شدن. زماني كه حضرت موسي(ع) به وادي ايمن رسيد از او خواسته شد كه كفش‌هايش را درآورد.

ز آتش وادي بيفكنديم نعلين از قدم موسي ما گرم رو گرديد و ما را گرم ساخت
(70، 2)

– مشت خاك كنايه از جسم انسان: بار امانت در گل بودن؛ كنايه از ناتمام بودن بار امانت. با توجه به اينكه در تفاسير آمده است كه حضرت عزرائيل مشتي خاك از روي جمله‌ي زمين برداشت مشت خاك كنايه از جسم انسان و بار امانت همان عشق است.

از نم فيضي كه با اين مشت خاك آميختند حاملان عرش را بار امانت در گل است
(110، 4)

حاملان عرش: كنايه از فرشتگان

 

زين گل چه ديده‌اند مگر حاملان عرش كز رنج ره به باديه محمل نهاده‌اند
(207، 3)

– آب خضر: آبي كه حيات جاودانه مي‌دهد و حضرت خضر(ع) از آن آب نوشيد و حيات جاودانه يافت و در هر جا آب خضر آيد كنايه از زندگي جاودانه است.

 

كنایه در غزلیات نظیری نیشابوری

جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های زبان و ادبیات فارسی کلیک کنید.

 

نمونه ای از منابع جهت مطالعه بیشتر

  1.  ، دلايل الاعجاز، ترجمه و تحشيه‌ي دكتر سيدمحمد رادمنش، مشهد: آستان قدس رضوي، 1368
  2. حسن‌پور آلاشتي،حسين، طرز تازه، انتشارت سخن،‌چاپ اول، تهران، 1384.
  3. خرمشاهي، بهاء‌الدين، حافظ‌نامه، انتشارات علمي و فرهنگي، تهران، چاپ 11، 1379 .
  4. دايره المعارف فارسي، به سرپرستي غلامحسين مصاحب، تهران، فرانكلين، ج 1، 1345؛ ج2، 1356.
  5. دهخدا، علي اكبر، لغت نامه، ناشر دانشگاه تهران، موسسه لغت نامه دهخدا، تهران، 1325.
  6. رجايي، محمدخليل، معالم البلاغه، شيراز، انتشارات دانشگاه شيراز، 1340.
  7. زرين‌كوب،عبدالحسين، سيري در شعر فارسي، چاپ چهارم، (اول سخن) 1384.
  8. زماني، كريم، شرح جامع مثنوي معنوي، دفتر اول و دوم، انتشارات اطلاعات، تهران، 1378 .
  9. شفيعي كدكني، محمدرضا، صورخيال در شعر فارسي، تهران: انتشارات آگاه، 1388 .
  10.  ، ادوار شعر فارسي، تهران: انتشارات سخن، 1376 .

 

كنایه در غزلیات نظیری نیشابوری

مشخصات اصلی
رشته زبان و ادبیات فارسی
گرایش زبان و ادبیات فارسی
تعداد صفحات 39 صفحه
منبع فارسی دارد
منبع لاتین دارد
حجم 70 kb
فرمت فایل ورد (Word)
موارد استفاده پایان نامه (جهت داشتن منبع معتبر داخلی و خارجی ) ، پروپوزال ، مقاله ، تحقیق

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “كنایه در غزلیات نظیری نیشابوری”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید