قیمت 19,000 تومان

اشتراک 0دیدگاه 472 بازدید

پیوند ادبیات با اقتصاد در آثار سعدی

 

پیوند ادبیات با اقتصاد در آثار سعدی

چکیده پیوند ادبیات با اقتصاد در آثار سعدی :

شعر فارسی از جهت پیونددادن واژگان و مفاهیم اقتصادی با احساس و عاطفه شاعرانه در قلم بسیاری از شعرا به اوج خود رسیده است. در این میان استاد سخن،، سعدی شیرازی،، از جمله کسانی است که در آثار خود مطالب و نظرات ارزشمندی در زمینه معیشت، تلاش و کوشش، قناعت، مجاهدت، همت اقتصادی و دیگر مسائل مادی و اقتصادی زندگی دارد که بررسی این نظریات و به کارگیری آن ها در زندگی، می تواند راهگشای بسیاری از مسائل اقتصادی روز جامعه باشد. بطوریکه بوستان و گلستان او یک دوره ی کامل از حکمت عملی و سرشار از سفارش های تعلیمی در زمینه های گوناگون و از جمله اقتصاد است.

بنابراین در این رساله نگارنده می کوشد با استخراج اصطلاحات اقتصادی، ابیات و حکایات مربوط به مسائل اقتصادی از آثار سعدی، مجموعه ای تحت عنوان پیوند اقتصاد با ادبیات در آثار نامبرده به وجود آورد و آنگاه با بررسی این موضوعات این نکته را روشن سازد که سعدی خود شاعری میانه رو و به قناعت در زندگی پایبند بوده است و از نظر او بسیاری از مشکلات اقتصادی جامعه با احسان و بخشش صاحبان ثروت از بین خواهد رفت و در این صورت جامعه ای آرمانی بوجود خواهد آمد که در آن خبری از فقر، بیکاری، اختلافات طبقاتی و دیگر مشکلات اقتصادی نخواهد بود.

 

واژگان کلیدی:

اقتصاد، ادبیّات، سعدی شیرازی، شعر فارسی، پیوند ادبیات با اقتصاد در آثار سعدی

پیوند ادبیات با اقتصاد در آثار سعدی

فهرست مندرجات

عنوان                              شماره صفحه

فصل چهارم. 1

یافته های تحقیق. 1

4-1 تاریخچه و تعریف علم اقتصاد: 2

4-2حمله مغول و تحولات اقتصادی آن: 4

4-2-1 اثرات حمله مغول: 5

4-2-1-1 عوامل اقتصادی حمله مغول: 5

4-3 زمانه و عصر سعدی: 8

4-4 اصطلاحات اقتصادی در آثار سعدی: 11

4-5 دسته بندی اصطلاحات اقتصادی در آثار سعدی: 13

جدول4-1 تشریح برخی اصطلاحات اقتصادی در آثار سعدی: 15

4-5-1قناعت: 34

4-5-2 کار و پیشه: 45

4-5-3 بازار و بازرگانی: 49

4-5-4اصلاح الگوی مصرف: 55

4-5-4-1بخش اوّل: پذیرش قناعت و اصلاح الگوی مصرف.. 55

4-5-4-2 بخش دوّم: فواید صرفه جویی. 60

4-5 -5 معیشت، رزق و روزی: 63

4-5-6 دخل و خرج: 68

4-5-7 خراج و مالیات: 73

4-5- 8 فقر و ثروت: 77

4-5-9 عدالت: 88

4-5-10 مدیریت: 95

4-5- 11 سود و زیان: 105

جدول 4-2 پاره ای اشعار حکیمانه سعدی پیرامون واژه های سود و زیان: 108

فصل پنجم. 111

نتیجه گیری و پیشنهادات.. 111

5-1 نتیجه گیری: 112

5-2 پیشنهادات: 117

منابع : 118

پیوند ادبیات با اقتصاد در آثار سعدی

پیوند ادبیات با اقتصاد

زمانه و عصر سعدی

سعدی در دوره ای چشم به جهان گشود که ایران زمین از هر سو عرصه ی تاخت و تاز نیروهای ویرانگر زندگی اجتماعی قرار گرفته بود. از سوی غرب صلیبیان، حکومت در حال زوال سلجوقیان را هر چه بیشتر به سوی نابودی می کشاندند. از سوی شرق مغولان از کشته ها پُشته می ساختند و از درون نیز امیران و حاکمان محلی با باج و خراج و درگیری های خونبار داخلی، عرصه زیست اجتماعی را به جهنمی سوزان تبدیل کرده بودند. بطورکلی سال های زندگی سعدی را از دهه ی اول تا دهه ی پایان قرن هفتم هجری دانسته اند. ولادت او همزمان با حکومت خوارزمشاهیان و جوانی او مصادف است با حملۀ خانمان سوز مغول. به دلیل تاخت و تازها و جنگ و غارتها، نامردمی، دروغ، تزویر، تملق و چاپلوسی رواج دارد و برهان قاطع در همه جا زور است.

زمان، زمان بی اعتباری است و عصر، عصر تجسم فساد، تباهی و زشتی است. مغولان مردم بسیاری را کشتند و شهرهای زیادی را با خاک یکسان کردند. سعدی دعا می کردکه زادگاه او از فتنه مغولان دور بماند. (یارب زباد فتنه نگه دار خاک پارس را) روزگار سعدی بسیار پرآشوب بود. مغولان فاتح و نیرومند بخش اعظم جهان اسلامی را تحت سلطه ی خود گرفته بودند. سعدی دیده بود که خون آدمی آسان تر از آب جاری می گردد. به چنین دوره ای از مرگ و تباهی که در روزگار سعدی وجود داشته است در تاریخ بنی آدم به ندرت می توان برخورد کرد. مردم روی هم رفته همه قربانی چنین عصری بودند.

ولی سعدی این طوفان مرگ بار را با قدرت روحی و نیروی عقلانی خویش برتاخت و کوشید که مشعل فضیلت و معرفت را فروزان نگاه دارد تا مگر اجتماع را به هدف غائی خود یعنی سعادت رهبری و عدالت اجتماعی را برقرار کند و برای این منظور او اخطار می کرد که ملوک به هر نحو که ممکن است رفاه مردم را فراهم کنند و نباید از آنان متوقع باشند که خود را در برابر آنان به خاک ا فکنند و اطاعت و تسلیم محض اختیار کنند. (ملوک از بهر پاس رعیت اند و رعیت از بهر طاعت ملوک).

ادامه زمانه و عصر سعدی

سعدی برای نخستین بار انسان مشخص اجتماعی را، هر چند در قالب تیپ های اجتماعی، در بطن شرایط و موقعیت های مشخص اجتماعی مدنظر و مخاطب حکمت عملی و اخلاقی خود قرار داد. او آموزه های حکمت عملی و اخلاق اجتماعی خود را بر اساس واقعیت های روزمره ی جامعه و مصلحت اجتماعی افراد استنتاج می کرد. از این رو به منطق زندگی روزمره و مسایل علمی و اخلاقی زندگی اجتماعی و آنچه به معاش و معاد مردمان مربوط بود می اندیشید.

سعدی در گلستان و بوستان در چند و چون کار پادشاهی و درویشی، عاشقی و بندگی، کسب و کار و حتی آداب همسری باریک بینانه می اندیشید و از اندرزهای کلی و انتزاعی اخلاق زاهدانه و فیلسوفانه پرهیز می کند. او فلسفه ی اخلاق ازلی و ابدی نمی بافد و از سر انصاف و واقع بینی در طبع بشری خود و دیگران درنگ می کند و به گفته ی خود از بیم جان و امید نان انسان سخن می گوید و به حاکمی فاضل و عادل دل خوش بود. حاکم آرمانی وی نه حکیم شاه، بلکه شاه اهل حکمت بود.

سعدی مصلح بود، مصلحی راسخ قدم و نه اهل رشوه و عشوه بود. او مانند همه ی اصلاح گران با پذیرفتن بنیاد نظم موجود بر این باور بود که تنها راه به سامان کردن نابسامانی های نظم موجود، این است که از درون همین شبکه ی سلسله مراتب و هرم وار قدرت که در رأس آن پادشاه قرار دارد و در قاعده ی آن رعیت، باید به اصلاح پندار و کردار شاهان و رعایا پرداخت و در همین راستا می کوشد چون حلقه ی واسطی میان دو قطب فرادستان و فرودستان، به تناوب و اقتضای حال و موقعیت به نمایندگی هر سوی این دو قطب یا آن روی دیگر سخن بگوید و برای این منظور چهار وظیفه برای حاکم (فرمانروا) ذکر می کند.

 

اصطلاحات اقتصادی در آثار سعدی:

در آثار سعدی اصطلاحات اقتصادی فراوانی بکار رفته است و این موضوع بیانگر آن است که شاعر خودیک تاجر و جهانگرد بوده است که به مسائل و مشکلات اقتصادی آن زمان آشنایی کافی داشته و از نزدیک اوضاع مردم و جامعه زمان را مشاهده و لمس کرده است. بسامد بالای بسیاری از آنها از اهمیت مسائل معیشتی در زندگی مردم و حتی خود شاعر حکایت می کند. واژگان در برخی ابیات و حکایت ها نشان دهنده وضع مالی و موقعیت اقتصادی مردم و جامعه می باشد که به خاطر قابل درک بودن برای مخاطبان به ابزار بیانی مناسبی جهت القای مفاهیم شعری تبدیل شده اند.

اصطلاحاتی چون فقیر، غنی، درویش، قناعت، مفلس، برگ، روزی، گدایی، بی نوایی، وام، سیم و زر، سود و زیان، درهم، دینار، عیار، معیشت، عدالت و غیره کلمات و ترکیباتی هستند که از حوزه اقتصادی ذهن شاعر اقتباس شده است. در این بخش سعی شده است ابتدا پاره ای از واژه های اقتصادی به کار رفته در حکایت ها و اشعار شاعر که نشان دهنده وضع اقتصادی، سیاسی و اجتمای آن دوره می باشد استخراج و به پنج دسته تقسیم و آنگاه نمونه هایی از سخنان حکیمانه شاعر در خصوص پاره ای از اصطلاحات اقتصادی در قالب جدول و به صورت نظم و نثر همراه با مفهوم کلی هر واژه آورده شود تا خوانندگان گرامی بدانند با توجه به اثرات حمله مغول وضع اقتصادی و به تبع آن وضع اجتماعی دوره سعدی نابسامان بوده است، خوردن حرام و حرص مال اندوزی رواج داشته و اهل نعمت در کبر و غرور به سر می بردند.

یکی از برجسته ترین جلوه های هنری آن زمان همین اصطلاحات اقتصادی در حکایات و اشعار سعدی می باشد. به طوری که شگردهای ظریف او در ترکیب این نوع واژگان بی جان با عناصر حوزه احساس، عاطفه و خیال، خواننده را به شگفتی وا می دارد و اینجاست که سعدی از یک طرف با بهره گیری از فنون بلاغت سخن، اصطلاحات اقتصادی را لطیف، زیبا، جاندار و گویا ارائه نموده است و از طرف دیگر با استفاده از بار معنایی خاص این اصطلاحات مفاهیم و دلالت های تازه و مؤثری به واژگان جهان هنر و شعر بخشیده است. بطوریکه وضع اجتماعی، سیاسی، دینی و طرز معیشت جامعه عصر سعدی باعث گردیده تا موضع او در برابر رفتارهای سیاسی و مذهبی قدرتمندان زمان و بینش عرفانی و فلسفی وی در آئینه همین اصطلاحات به طور شفاف نمایان گردد.

 

جدول4-1 تشریح برخی اصطلاحات اقتصادی در آثار سعدی:

­­

ردیف نام واژه نگارش سخن حکیمانه شاعر پیرامون واژه مفهوم کلی از واژه نام کتاب صفحه
(1) حساب

و محاسبه

نثر 1- آن را که حساب پاک است

از محاسبه چه باک است

پاکی و پاک کردار بودن انسانها ک-گلستان 52
2- هر که خیانت ورزد

دستش از حساب بلرزد

خیانتکار ترسو است. ک-گلستان 51
نظم    تو پاک باش و مدار از کسی ای برادر باک

زنند جامعه ناپاک گازران بر سنگ

انسان خوش حساب همیشه سربلند است. ک-گلستان 52
(2) درم

و

دینار

نثر 1- آن کس که بر دینار دسترس ندارد

در دنیا کس ندارد

ارزش ثروت را باید دانست. ک-گلستان 144
2- صره ای هزار دینار از روزن برون داشت

که دامن بدار ای درویش

انسان باید از ثروتش به دیگران ببخشد. ک-گلستان 48
نظم 1- آن کس که به دینار و درم خیر نیندوخت

سر عاقبت اندر دینار و درم کرد.

خواهی که مستمع شوی از دنیی و عقبی

با خلق کرم کن چون خدا با تو کرم کرد.

خیر و کرم رساندن به مردم موجب بهره مندی در دنیا و آخرت است. ک-گلستان 171
2- زاهد که درم گرفت و دینار

رو زاهد دیگری به دست آر

دنبال زاهد ریاکار نباید بود. ک-گلستان 191
3- به دیناری چو خر در گل بماند

ورالحمدی بخواهی صد بخوانند

ریاکار دنبال منافع می گردد. ک-گلستان 151
(3) قوت

و

مروت

نثر از معده خالی چه قوت آید و از دست تهی چه مروت از انسان گرسته نباید انتظار داشت. ک-گلستان 164
نظم 1- مروت نباشد بدی با کسی

کزو نیکویی دیده باشی بسی

جواب خوبی نباید بدی باشد. ک- بوستان 212
2- مروت نباشد بر افتاده زور

برد مرغ دون، دانه از پیش مور

غنی به فقیر نباید ظلم کرد. ک-بوستان 222
(4) سیم

و

زر

نثر افلاس عنان از کف تقوی بستاند. سیم و زر تقوی را می گیرد. ک-گلستان 167
نظم 1- از زروسیم راحتی برسان

خویشتن هم تمتعی بر گیر

وانگه این خانه از تو خواهد ماند

خشتی از سیم و خشتی از زرگیر

از آنچه بدست می آوری به دیگران هم بهره برسان ک-گلستان 110
2- بنده چو جاه آمد و سیم و زرش

سیلی خواهد به ضرورت سرش

آن شنیدستی که فلاطون چه گفت

مور همان به که نباشد پرش

سیم و زر بدبختی هم به دنبال دارد. ک-گلستان 106
3- گرچه سیم و زر زسنگ آید همی

در همه سنگی نباشد زر و سیم

بر همه عالم همی تابد سهیل

جایی انبان می کند، جایی ادیم

تربیت یکسان است ولی استعداد مختلف ک-گلستان 157
4- کرا سیم و زر ماند و گنج و مال

پس ازوی به چندی شود پایمال

سیم و زر ماندنی نیست ک-بوستان 226
(5) قدر

و

ارزش

نثر اگر شب ها همه قدر بودی. شب قدر بی قدر بودی ارزشمندی به کمیابی هر چیزی است نه به زیادی آن ک-گلستان 179
نظم 1- گیاه خود همان قدر دارد که هست

و گر در میان شقایق نشست

سرشت و ذات تغییر ناپذیر است. ک گلستان
2- وجود مردم دانا مثال زر طلاست

که هر کجا برود قدر و قیمتش دانند

انسان دانا ارزشمند است. ک-کلیات 113
(6) سیر

و

گرسنه

نثر به سیری مردن به که گرسنگی بردن بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید. ک-کلیات 102
نظم نه چندان بخور کز دهانت برآید

نه چندانکه از ضعف جانت برآید

بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید. ک-کلیات 102
(7) قناعت

و

قانع

نثر 1- درویشی به قناعت به از توانگری به بضاعت قناعت فوق بضاعت است. ک-گلستان 177
2- اندک اندک خیلی شود و قطره قطره سیلی به چیز کم باید قانع بود. ک-گلستان 183
نظم 1- چشم تنگ مرد دنیا دوست را

یا قناعت پر کند یا خاک گور

حریص فقط با مرگ قانع شود. ک-گلستان 109
2- ای قناعت توانگرم گردان

که ورای تو هیچ نعمت نیست

قناعت بالاترین نعمت است. ک-گلستان 99
(8) گرسنه

و

لاغر

نثر با گرسنگی قوت پرهیز نماند. گرسنگی مانعی برای پرهیزگاری   می باشد. ک-گلستان 167
نظم 1- بس گرسنه خفت و کس ندانست که کیست

بس جان به لب آمد که برو کس نگریست

گرسنگان و دردمندان فراموش     می شوند. ک-گلستان 51
2- تن به بیچارگی و گرسنگی

بنه و دست پیش سفله مدار

از انسانهای فرومایه توقع نباید داشت. ک-گلستان 105
(9) کاشتن نثر به جز کشته ی خویشتن ندروی عاقبت هر کاری به خود او برمیگردد. ک-گلستان 55
نظم 1- اگر بد کنی چشم نیکی مدار

که هرگز نیارد گز انگور بار

نپندارم ای در خزان کشته جو

که گندم ستانی به وقت درو

 

هر چه بکاری همان برداشت خواهی کرد. ک-بوستان 234
(10) سود سرمایه نثر قبله چشمم جمال او بودی و

سود سرمایه عمرم وصال او

عمر سرمایه است. ک-گلستان 141
نظم تو غافل در اندیشه ی سود مال

که سرمایه ی عمر شد پایمال

از دین و معنویت  غفلت مکن ک-بوستان 384

ادامه جدول در فایل

 

جدول 4-2 پاره ای اشعار حکیمانه سعدی پیرامون واژه های سود و زیان:

ردیف نمونه ی اشعار کتاب نوع اثر صفحه
1 آن یکی خسر آن دگر باشد                مایه وقتی زیان و وقتی سود کلیات قطعات 824
2 از مایه بی سود نیاساید مرد               مار از دم خویش چه بتواند خورد کلیات مفردات 857
3 افسوس بر آن دل که سماعیش نبود

سنگست و حدیث عشق با سنگ چه سود؟

کلیات رباعیات 843
4 اگر خدای نباشد زبنده ای خشنود

شفاعت همه پیغمبران ندارد سود

کلیات غزلیات 792
5 اهل دانش را درین گفتار با ما کار نیست

عاقلان را کی زیان دارد که ما دیوانه ایم

کلیات غزلیات 799
6 ببند ای پسر دجله چون آب کاست

که سودی ندارد چو سیلاب خاست

کلیات بوستان 277
7 برانگیختم گرد هیجا چو دود

چو دولت نباشد تهور چه سود

کلیات بوستان 324
8 به مایه توان ای پسر سود کرد

چه سود افتد آن را که سرمایه خورد؟

کلیات بوستان 381
9 به هم برهمی سود دست دریغ

شنیدند ترکان آهخته تیغ

کلیات بوستان 275
10 بیچاره بسی امید در خاطر داشت

امید دراز و عمر کوتاه چه سود؟

کلیات رباعیات 843
11 پند خردمندان چه سود اکنون که بندم سخت شد

گر جستم این بار از قفس بیدار باشم زین سپس

کلیات غزلیات 527
12 تو اول نبستی که سرچشمه بود

چو سیلاب شد پیش بستن چه سود؟

کلیات بوستان 343
13 تواضع گرچه محبوبست و فضل بیکران دارد

نباید کرد بیش از حد که هیبت رازیان دارد

کلیات مفردات 858
14 تو پیش از عقوبت در عفو کوب

که سودی ندارد فغان زیر چوب

کلیات بوستان 390

 

ادامه جدول در فایل

.

پیوند ادبیات با اقتصاد در آثار سعدی

جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های زبان و ادبیات فارسی کلیک کنید..

نمونه ای از منابع پیوند ادبیات با اقتصاد در آثار سعدی :

  • * اقبال، عباسی. 1312، تاریخ مفصل ایران از استیلای مغول تا اعلان مشروطیت، تهران: انتشارات امیرکبیر.
  • * پرنیان موسی، حسینی آببارکی سید آرمان. 1391، سفارش های اقتصادی سعدی در بوستان و گلستان، پژوهشنامه ادبیات تعلیمی شماره 16 دانشگاه اهواز.
  • * پطروشفسکی- کارل یان، جان ماسون اسمیت. 1366، تاریخ اجتماعی- اقتصادی ایران در دوره مغول، مترجم: یعقوب آژند، تهران: انتشارات اطلاعات.
  • * ترابی، اکبر. 1376، جامعه شناسی ادبیات فارسی، تبریز: انتشارات فروغ آزادی.
  • * تودارو، مایکل. 1366، توسعه اقتصادی در جهان اسلام، مترجم: غلامعلی فرجادی، تهران: سازمان برنامه و بودجه.
  • * توسلی، غلامعباس. 1376، جامعه شناسی کار و شغل، تهران: انتشارات سمت.
  • * ثنایی، حمید. 1382، به وقت مصلحت، تهران: انتشارات عقیده.
  • * حاجی زاده میمندی، مسعود. 1377، جامعه شناسی کار، تهران: مؤسسۀ کار و تأمین اجتماعی.
  • * حق دار، علی اصغر. 1382، قدرت سیاسی در اندیشه ایرانی، تهران: انتشارات کویر.
  • * خزائلی، محمد. 1366، بوستان سعدی، تهران: انتشارات جاویدان.
  • * دانش پژوه، محمدتقی. 1366، کشوداری و سیاست در نگارش سعدی و ذکر جمیل سعدی، تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
  • * دشتی، علی. 1339، قلمرو سعدی، تهران: انتشارات ابن سینا.
  • *…
  • *…

پیوند ادبیات با اقتصاد در آثار سعدی

مشخصات اصلی
رشته زبان و ادبیات فارسی
گرایش زبان و ادبیات فارسی
تعداد صفحات 130 صفحه
منبع فارسی دارد
منبع لاتین دارد
حجم 330 kb
فرمت فایل ورد (Word)
موارد استفاده پایان نامه (جهت داشتن منبع معتبر داخلی و خارجی ) ، پروپوزال ، مقاله ، تحقیق

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “پیوند ادبیات با اقتصاد در آثار سعدی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید