قیمت 19,000 تومان

اشتراک 0دیدگاه 353 بازدید

روابط هخامنشيان و يونان

روابط هخامنشيان و يونان

روابط هخامنشيان و يونان

مقدمه روابط هخامنشيان .

کوروش….

کمبوجيه.

داریوش اول..

اطلاحات داريوش در مستعمرات يوناني..

جنگ با يونان..

مقدمات جنگ با يونان

کل اُمِن و دِمارات…

جنگ اول ايران با يونان..

جدال ماراتن (490 ق. م).

ديدگاه مورخان درباره نبرد ماراتن

چگونگي نوشته هرودوت…

روايت ديودور.

روايت ژوستن..

پس از جدال ماراتن

تدارکات جديد براي جنگ با يونان..

زمينه ها و انگيزه هاي شورش در سرزمين هاي ايوني(يوناني ها).

انگيزه هاي داريوش براي جنگ با يونان..

خشیارشا

جنگ ايران و يونان..

حرکت خشيارشا به طرف يونان

از آکانت تا تِسالي..

تسخير ولايات شمالي يونان..

احوال يونان در زمان خشیارشا

جاسوسات يوناني ها در سارد.

استمداد يوناني ها از آرگس….

استمداد از پادشاه سيسيل..

سفراي يونان در کُرسير.

امتناع کريتي ها از امداد

تسليم شدن تِسالي..

تنگ ترموپيل..

حرکت سفاين از تِرم.

تسخير آتن..

وقايع بعد تا جدال سلامين..

احوال‌ يوناني‌ها قبل از جدال سالامين

جدا سالامين (480 ق.م).

خشیارشاپس از مراجعت از يونان..

حملات يونانيان به مستملکات ايران..

قضية پوزانياس….

اردشير يکم

خشیارشاي دوم

داريوش دوم.

اردشير دوم.

اردشير سوم .

داريوش سوم.

قشون‌کشي اسکندر به ايران ..

انقراض سلسلة هخامنشي..

جنگ گرانيک

جنگ ايستوس (333 ق.م).

جنگ گُوگامِل..

منابع روابط هخامنشيان

روابط هخامنشيان و يونان

روابط هخامنشيان و يونان

مقدمه روابط هخامنشيان و يونان

يونانيان با توجه به نام هخامنش، پادشاهان ايران را هخامنشيان ناميده اند. مورخين معاصر نيز به يونانيان تاسي جسته و تمام پادشاهان ايران باستان را به نام هخامنشيان مي خوانند. به طور کلي مي توان گفت، تاريخ قديم ايران به وسيله ي يونانيان معرفي شده است. داريوش اول، نخستين پادشاه آسيايي بود که به اروپا قدم نها و تا رود دانوب حتي پيش تر از آن، پيش رانده و عليه آتن اردوکشي نمود. ولي ناگفته نمي توان گذاشت که، اگر هم هدف داريوش از اردوکشي مزبور، توسعه ي قلمرو اسلاف خود بود، با اين حال نتيجه ي قابل دوامي از اين اقدام به دست نياورد.

او فقط مصروف بر آن شد که پس از غلبه بر بي نظمي ها و هرج و مرج زيادي که پس از مرگ کمبوجيه پيش آمده بود، چنان تشکيلات دولتي مستحکمي پي ريزي کند که اخلاف او بتوانند قريب بر دو قرن بر همان زمينه فرمانروايي نمايند. البته اين مسئله نمي توانست به اندازه ي روابط ميان ايران و يونان، يونانيان را به خود جلب کند(پیرنیا، 1391؛ ص 438).

روابط بين يونان و هخامنشيان، غالبا غيردوستانه بود. يونانيان حرص و آز حريف خويش را علت اصلي تيرگي روابط مي دانند. با اين حال آنها خود نيز در خور ملامت و سرزنشند. در اوايل قرن پنجم، يونانيان آسيا که منقاد سيروس شده بودند، به هنگام پادشاهي داريوش، سر به شورش برداشتند. دولت هاي اروپايي يونان کمک هاي موقت و کم اهميتي براي شورشيان فرستادند. گرجه اين کمک ها براي پيروزي شورشيان بسيار نارسا بود، با اين حال باعث خشم شديد دولت فاتح و ايجاد جنگ هاي طولاني گرديد.

هخامنشيان دوبار دست به لشکرشي زده و در هر دوبار با شکست مواجه شدند. يونانيان درباره اين لشکرکشي ها و شکست ها هياهوي زيادي به راه انداخته اند. در اين راه آتني ها که سهم عمده يي در پيروزي داشتند، بيش از ديگران راه مبالغه پيموده اند. به هرحال با وجود اغراق خارج اندازه يي که به سابقه حس غرور ملي در توصيف جنگ ها به عمل آمده، نمي توان لشکرکشي هاي مزبور را کاملا خالي از اهميت دانست. در لشکرکشي دوم که به نام اردوکشي استعمارطلبي معروف شده است، خشيارشا (اگزرسوس) پادشاه ايران، شخصا فرماندهي ارتش را برعهده داشت.

ادامه مقدمه روابط هخامنشيان و يونان

هرودوت رقم اغراق آميز و دور از واقعيتي درباره تعداد لشکريان ايران ذکر مي کند، ولي آنچه مسلم است، تعداد نيروهاي بسيج شده، بسيار قابل ملاحظه بوده استو توسعه طلبي ايرانيان که تا آن زمان لااقل در سمت غرب بدون برخورد به مانعي در پيشرفت بود، براي اولين بار در هنگام اردوکشي يونان متوقف گشته حتي تا حدي عقب رانده شد، زيرا پس از دفع تعرض دشمن، يونانيان اروپا دست به حمله زده و يونانيان آسيا را از زيرسلطه ي بيگانگان نجات دادند. در اثر جنگ هاي مدي و نتايج آني آن يونان باستان رونق گرفت. اگر نبرد سلامين پيش نيامده بود، از پارتنون و حتي سقراط نامي به ميان نمي آمد.

از اين سخن مي توان نتيجه گرفت که، تنگه ي به هم فشرده يي که تمام هزاران کشتي جنگي در آب هاي آن صورت گرفت، سرنوشت تمدني را که اهالي مغرب زمين مرهون آنند، تعيين نمود(پیرنیا، 1391؛ ص 439).

البته امپراطوري هخامنشيان با ناکامي مزبور، با شکست کامل مواجه نشد. سه ربع قرن بعد از شکست، سر و کله ي هخامنشيان در سواحل اژه پيدا شد. هخامنشيان اين بار به جاي نيروي دريايي و سواره نظام با سلاح طلا و ديپلماسي به حمله پرداختند. اين بار، در اختلافات بين دول يونان، حکميت به هخامنشيان واگذار گرديد. موضوع ديگري نيز ميزان اهنبار و حيثيت پادشاهان ايران را در نظر يونانيان نشان مي دهد. يونانيان علاوه بر شاه ايران، با پادشاهان ديگري نيز سروکار داشتند.

آنها از پادشاهان مختلف، همواره با ذکر اسم شخصي و محل فرمانروايي آن نام مي برند. ولي شاه مطلق در آثارشان اشاره به پادشاه ايران است. اين موضوع عظمت و شخصيت بارز پادشاهان هخامنشي را به خوبي به ثبوت مي رسناد. واقعاً هم، شاه ايران با حرمسراي پر شکوه زنان و خواجه سرايان بيشمار همچنين انجام تشريفات دقيق شاهانه در امور مختلف، سلام خاص و عام مراسم جلوس بر تخت سلطنت يا سوار شدن در ارابه ي سلطنتي بالاخره وجود يک گارد سلطنتي برگزيده که حجاري هاي شوش وضع لباس و اسلحه آنها را به خوبي معرفي مي کند، يگانه شاه پر هيمنه و مطلق العنان دوران باستاني به شمار مي رفت. رفتار و احساسات يونانيان به محض تخفيف بحران جنگ هاي مدي، نسبت به هخامنشيان به وضع شگفت آوري تغيير يافت(داندایف، 1989، ترجمه جواهر کلام، 1389؛ ص 67).

جهت مشاهده و دانلود اصول کشورداری و سیاست خارجی هخامنشیان از کوروش تا داریوش اوّل کلیک کنید.

روابط هخامنشيان

جهت مشاهده و دانلود روابط هخامنشیان و مصر کلیک کنید.

 

اصولا هخامنشيان در نظر يونانيان دشمن محسوب مي شدند، زيرا تصور مي رفت حمله ي آنها مصروف بر آن است که يونان را ضميمه خاک ايران سازند. بسياري از شهرهاي يونان مخصوصا شهرهاي آتن که ابنيه ي خدايان در آن قرار داشت، به دست هخامنشيان خراب شده بود. از اين رو يونانيان کينه ي مشترکي نسبت به ايرانيان در دل داشتند. چنين خاطرات هولناکي در اذهان مردم يونان هنوز زنده بود. از طرفي نيز عده يي بر اين آتش دامن مي زدند. خطباي قرن چهارم در اين زمينه بر ديگران پيشي مي گرفتند. با اين حال، نبايد از واقعيت دور شد، زيرا مدعيان هنگامي درباره خصومت ديرين سخن مي گفتند که از اين تبليغ نفي عايد شود.

وقتي يکي از دولت هاي يونان يا دسته معيني در داخل هر يک از دولت ها خود را نيازمند کمک مالي و يا نظامي پادشاه ايران مي ديد، ديگر کسي دولت مزبور يا دسته معين نامبرده را از اقدام به جلب کمک، سرزنش نمي کرد. درست به همين وسيله بود که اسپارت بر آتن پيروز شد.

بازهم با توسل به همين شيوه بود که آتن کمي پس از شکست، دوباره سربلند کرد. دموستن براي نبرد با فليپ مقدوني از پادشاه ايران کمک مي گرفت. در خطابه هايي که توسط علي شاه و وحشيان ايراد مي شد، سالوس و ابن الوقتي بيش از بيان حقيقت نمايان بود. از اين گذشته، بسياري از نويسندگان يونان بي نظري، حقيقت جويي، عدالت، وجدان و نيکخواهي ايرانيان را ستوده اند(داندایف، 1989، ترجمه جواهر کلام، 1389؛ ص 389).

گزنفون کوروش را به عنوان قهرمان قديمي ترين رمان هاي تاريخي يعني Cyropediaبرگزيده و خصال و سجاياي عالي و نيروي جسمي و روحي و پرارزشي به وي نسبت داده است. به طوري که از اشعار هومر برمي آيد، انسان ايده آل يونانيان عهد عتيق، کسي بود که موفق به انجام امور خارق العاده بوده و از لطف خداوندي برخوردار باشد. توسعه تمدن يونان که برپايه جمهوري بنا شده بود، اين ايده آل را به درجه ي دوم اهميت راند. چنين مردمان ايده آل، نخستين بار در لباس اسکندر ظاهر شد، ولي جاي شبهه نيست که تا ظهور اسکندر، مدت ها تمدن و سلطنت هخامنشيان خاطره انسان هاي ايده آل را در ذهن يونانيان زنده نگه مي داشت.

ادامه مقدمه روابط هخامنشيان و يونان

هخامنشيان نيزبه نوبه ي خود، هرگز در برابر نفوذ يونان سد سديدي نمي کشيدند. دروازه هاي امپراتوري آنا بر روي جهانگردان باز بودو هردودت به محض خاتمه ي جنگ هاي مدي در سراسر کشور هخامنشيان، به سياحت و جمع اوري مدارک پرداخت. بازرگانان يوناني نيز به داخل ايران راه يافتند. سکه ها و بدل چيني هاي مختلف آتني از نقاط مختلف ايران به دست آمده است. پزشکان و هنرمندان يوناني با احترام تمام در دربار پادشاهان هخامنشي پذيرفته مي شدند. در قسمتي از حجاري هاي شوش و تخت جمشيد نفوذ هنر يوناني به خوبي هويداست. جاي شگفتي نيست که غالب نجبا، حتي پادشاهان ايران، دختران يوناني آسياي صغير را به همسري برمي گزيدند.

نفوذ موثر و عميق سربازان اجير از مسائل مهم و جالب آن زمان است! يونان از نظر طبيعي و در پي جنگ هاي ممتد داخلي، به صورت کشوري فقيري درآمده بود. بسياري از يونانيان آماده ي مهاجرت بودند تا لقمه ناني به دست آورده و يا با هنرنمايي اقبال خود را بيازمايند. جنگجويان يوناني از حيث اسلحه و ورزيدگي و آشنايي با فنون جنگ، بر مردم نقاط ديگر برتري داشتند. از اين رو امپراتوري هخامنشي و ارتش شاهنشاهي يا اردوي ساتراي ها امکانات وسيعي براي استفاده از آنان به صورت اجير فراهم داشت. گنج هاي مشرق زمين و پول هاي گزافي که خرج ارتش مي شد، اشتهاي بيکاران يونان را تحريک و آنها را به سوي ايران مي کشاند(داندایف، 1989، ترجمه جواهر کلام، 1389؛ ص 179).

جنگجويان مزبور حاضر بودند در رکاب هر اربابي که زندگي بهتري براي آنها، تامين کند شمشير بزنند. آنها گاهي به نفع شاه و گاهي در صف شورشيان عليه وي به جدال مي پرداختند و حتي از اينکه اسلحه به روي هموطنان خود بکشند، ابايي نداشتند. سربازان حرفه اي در تمام دوران ها براي ادامه ي زندگي شمشير زده و با جان خود بازي کرده اند. چنين سربازاني در هر دوره و کشوري ديده شده و هنوز هم ديده مي شود. يونان مردان جنگي خود را از دست مي داد و از اين راه ضعيف و ضعيف تر مي گرديد. ولي قدرت شاهي نيز هميشه از اين راه نمي توانست طرفي بربندد، زيرا چندين بار جنگجويان اجير در عصيان ساتراپ ها عليه شاهنشاه و يا در صفوف مدعيان تاج و تخت به نبرد پرداختند.

در اين زمينه مثالي بهتر از دوران سيروس (کوروش) صغير نمي توان يافت. سيروس صغير خود از خانواده ي سلطنتي و مادرش يک زن يوناني بود. او ديوانه وار عشق سلطنت در سرداشت. وقتي که برادر ارشدش بر تخت شاهي نشست، سيروس سر به شورش برداشت و با سربازان اجير از سواحل اژه رو به بابل نهاد. پس از مرگ وي، سربازانش که همان ده هزار اجير يوناني بودند، از قلب امپراتوري ايران گذشته و با راهپيمايي طولاني پر هيجاني، خود را به درياي سياه رسانيدند. سرگذشت حماسي اين ده هزار تن با اثر گزنفون با نان آناباز جامه جاودان پوشيده است.

يونانيان از اين پيشامد، به ثروت بيکران و ضعف داخلي امپراتوري و ارتش ناتوان ايران پي بردند. حادثه ي بازگشت ده هزار تن در اوايل قرن چهارم اتفاق افتاد. کمي بعد، فکر نبرد يونانيان با ايران به ذهن ها خطور کرد. طرفداران اين جنگ معتقد بودند که با پيروزي در آن، دشمن مشترک تمام يونانيان نابود و انتقام بيشمار جنگ هاي مدي گرفته خواهد شد. ضمناً با تجزيه ي اراضي وسيعي از امپراتوري ايران و ضميمه ي آن به خاک يونان، ممکن است کلني ها يونان را در اراضي آسيا مستقر ساخته و بسياري از مسائل، از جمله مسائل سياسي و اقتصادي و افزايش جمعيت را حل نمايند. ايزوکورات بزرگترين مبلغ و مروج اين نظريه بود.

تاثير کوشش هاي خستگي ناپذير نامبرده، از نظر جنبه ي علمي مسئله، نامعلوم است، ولي آنچه مسلم است، فليپ مقدوني پس از پيروزي هاي خود در صدد عملي ساختن اين نظريه برآمد. فرزند او اسکندر نيز با فتح سراسر امپراتوري، به اين نقشه ها جامه ي عمل پوشانيد.

 

روابط هخامنشيان و يونان

جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات و پیشینه تحقیق پایان نامه های تاریخ کلیک کنید

منابع جهت مطالعه بیشتر

  • کخ، هايد ماري. از زبان داريوش. (1379) ترجمه پرويز رجبي. تهران: کارنگ.
  • گيرشمن , رومن. ايران از آغاز تا اسلام(1388). ترجمه محمد معين. تهران: سمیر.
  • محمد جواد مشکور. تاریخ اجتماعی ایران در عهد باستان(1347). تهران: دانشسراي عالي تهران.
  • مزینانی، محمدکاظم. داریوش هخامنشی (1382) ، تهران: ‌مدرسه
  • هرودوت. تاریخ هرودوت(1362) ترجمه ی غ. وحید مازندرانی. چاپ سوم، تهران: علمی و فرهنگی.
  • هرودوت. تاريخ هرودوت. (1356) ترجمه وحيد مازندراني. تهران: انتشارات فرهنگستان ادب و هنر ايران.
  • هلن سانسیسی وردنبورخ تاریخ هخامنشی (1388). جلد هشتم..
  • هینتس، والتر .داریوش و ایرانیان. (1387). ترجمه پرویز رجبی. تهران: ماهی.
  • واترز، متیو .پژوهشی در تاریخ ایلام نو (1391). ،مترجم: نادر میرسعیدی، تهران: ققنوس
  • وکیلی شروین. اسطوره معجزه یونانی(1388). تهران: شورآفرین.
  • ویکی پدیا، دانشنامه آزاد(1393). تاریخ هخامنشیان. ص 1.
  • ویل دورانت(1939). تاریخ تمدن. جلد 7. ص 328.
  • اسدي، ميثم. “آبراهه‌ا‌ي كه تجارت در جهان باستان را شكوفا كرد”(1392)، تارنماي امرداد.
  • ایمان پور، محمدتقی. “مکان جغرافیایی پارسۀ داریوش”(1383). فصلنامه مطالعات تاریخی. ضمیمه دانشکدة ادبیات و علوم انسانی مشهد. 6-5. صفحه 10-5.
  • بهزادي، رقيه. “قوم‌هاي کهن – سکاها”. (1370) مجله «چيستا» .شماره ۷۶ و ۷۷. (از صفحه ۷۳۴ تا ۷۵۷).
  • ولایتی، رحیم “چگونگی ساخت کانال سوئز توسط داریوش و تاثیر سیاسی اقتصادی آن در دوره هخامنشیان” (1387).. مجله مطالعات باستان شناسی. 201-178.

 

www.nomadicmatt.com

مشخصات اصلی
رشته تاریخ
گرایش ايران باستان
تعداد صفحات 100 صفحه
منبع فارسی دارد
منبع لاتین دارد
حجم 170 kb
فرمت فایل ورد (Word)
موارد استفاده پایان نامه (جهت داشتن منبع معتبر داخلی و خارجی ) ، پروپوزال ، مقاله ، تحقیق

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “روابط هخامنشيان و يونان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید