قیمت 19,000 تومان

اشتراک 0دیدگاه 588 بازدید

مباحث دستور زبان فارسی

مباحث دستور زبان فارسی

فصل دوم: مباحث دستور زبان فارسی
مقدمه دستور زبان فارسی   ………………………. …………………………………………………………………..
1. فعل (کنش)   ……………………………………………………………………………………………
1ـ 1. تعریف فعل   ……………………………………………………………………………
2ـ 1. اقسام فعل از نظر انجام کار  ……………………………………………………………………………………….
3ـ 1. جنبه­های فعل  ………………………………… ………………………………..
4ـ 1. ساختمان فعل  …………………………………………. ………………………..
 5ـ1. افعال امر و نهی و نفی و دعا  ……………………………………………………………………………………..
2. اسم  …………………………………. ……………………………………………..
1ـ 2. مشخصات عمدۀ اسم  ……………………………….. ……………..
2ـ 2. اقسام اسم  ………………………….. …………………………………………………..
1ـ 2ـ 2. اسم عام و خاص  …………………………………………………………………………………………………..
2ـ 2ـ 2. اسم ذات و معنی  ………………………………………………………………………………………………….
3ـ 2ـ 2. اسم معرفه و نکره  ………………………………………………………………………………………………..
4ـ 2ـ 2. اسم جامد و مشتق  ……………………………………………………………………………………………..
5ـ 2ـ 2. اسم ساده و مرکب  ……………………………………………………………………………………………….
6ـ 2ـ 2. اسم مفرد و جمع  …………………………………………………………………………………………………
7ـ 2ـ 2. اسم مصغّر  ……………………………… ………………………………………
8ـ 2ـ 2. اسم مصدر یا حاصل مصدر  ………………………………………………………………………………….
9ـ 2ـ 2. اسم آلت (نام­افزار)  ……………………………………………………………………………………………….
10ـ 2ـ 2. اسم صوت (نام­آوا)  ……………………………………………………………………………………………..
11ـ 2ـ 2. نقش­های اسم در جمله  …………………………………………………………………………………….
3. ضمیر  ……………………… ……………………………………………………..
4. صوت (شبه جمله)  ……………………….. ………………………………………
5. صفت  ………………………. ………………………………………………………..
1ـ 5. اقسام صفت از حیث ساخت  ……………………………………………………………………………………..
2ـ 5. اقسام صفت از حیث ریشه  ………………………………………………………………………………………..
3ـ 5. اقسام صفت بیانی از حیث سنجش ……………………………………………………………………………
4ـ 5. مطابقت صفت و موصوف  …………………………………………………………………………………………..
5ـ 5. حالات صفات  ……………………………………………………………….
6. حروف  …………………………………………………………………………………………
1ـ 6. حروف اضافه  …………………………………………………………………………….
2ـ 6. حروف ربط  ……………………………………………………………………….
3ـ 6. حروف ندا  ………………………………………………………………………………..
7. قید  ……………………………………………………………………………………………………..
1ـ 7. اقسام قید به اعتبار معنی  ………………………………………………………………………………………….

 

منابع دستور زبان فارسی

مباحث دستور زبان فارسی

دستور زبان فارسی

مقدمه

به طور کلی، «زبان دارای سه لایه است که در عین داشتن روابط متقابل با یکدیگر هر کدام اصول و قواعد خاص خود را دارد که آن را از دو لایۀ دیگر متمایز می­کند» (نجفی، 1375: 7). این سه لایه عبارت است از: عناصر آوایی، دستور زبان فارسی و واژگان. در این فصل لایۀ دستور زبان مورد بررسی قرار  می­گیرد که از دو بخش صرف و نحو تشکیل می­شود. بخش صرف به انواع کلمه می­پردازد که شامل فعل، اسم، حرف، قید، صفت، صوت و ضمیر می­شود و بخش نحو به مسائل ساخت جمله و روابط اجزای آن توجه دارد. هر کدام از این بخش­ها دارای اصول و قواعد خاصی است و لازم است مؤلفان و ویراستاران به آن توجه داشته باشند.

به این ترتیب، در این فصل افزون بر بررسی هر یک از مقوله­ها با توجه به دستورهای سنتی و جدید، اختلاف­نظرهای مهم دستورنویسان مطرح می­شود.

 

  1. فعل (كنش) – دستور زبان فارسی

فصاحت و روانی هر نوشته­ای در گرو مطابقت متن هر دوره­ای با قواعد دستوری آن دوره است؛ لذا یکی از راه­های پی­بردن به فصاحت آثار  ادبی، توجه به میزان رعایت قواعد دستوری آن آثار است. آنچه در قواعد دستوری زبان فارسی می­گنجد، شامل چند بخش می­شود؛ از جمله بخش آوایی، صرف، نحو و … . به طور خلاصه، در بخش آوایی، به کلمه و کلام توجه می­شود که مغایر با قاعده حذف و ابدال و …  نباشد. در بخش صرف نیز به ساختمان کلمات پرداخته می­شود و آن­ها را بدون درنظرگرفتن جایگاهشان در جمله بررسی می­کند و در بخش نحو به روابط اجزای سخن و معنی کلام توجه می­شود. با توجه به این­که کلمات در بافت جمله هویت پیدا می­کنند؛ لذا بررسی و  شناخت روابط اجزای سخن و جمله یکی از راه­های درست­نویسی محسوب می­شود. بدین ترتیب، برای شناخت اجزای جمله ابتدا یکی از مهمترین اجزای آن؛ یعنی فعل را که رکن اصلی جمله را شکل می­دهد، مورد بررسی قرار می­دهیم.

فعل جزء لازم و ضروری جمله است که کلمات و جملات بدون آن نابه­سامان هستند. به عبارتی «هر گونه خطایی در کاربرد افعال علاوه بر آن که ممکن است موجب تغییر معنای جمله یا ابهام آن شود، بر ساختمان نحوی جمله نیز تأثیر منفی می­گذارد» (ذوالفقاری، 1390: 233 و 234). خطیب رهبر نیز معتقد است، گفتارهای ما بی وجود فعل تصوراتی جدا از هم و نامربوط خواهد بود (خطیب رهبر، 1381: 167). از این رو، فعل نقش مهمی در فهم کلام و درستی عبارت دارد. این مقوله بخش قابل توجهی از کتاب­های دستور را به خود اختصاص داده است؛ چرا که بدون شناخت دقیق آن نمی­توان راه به جایی برد. بنابراین، برای شناخت این مقولۀ دستوری، لازم است ابتدا اقسام فعل را بررسی کنیم و سپس به جنبه­ها و ساختمان آن بپردازیم.

 

    2. اسم- دستور زبان فارسی

یکی از اقسام کلمه اسم و گروه اسمی است که نقش­های مختلفی را در جمله می­پذیرد و اقسام مختلفی دارد. دستورنویسان همواره اسم را کلمه­ای برای نامیدن شخص، حیوان، چیز یا مفهوم در نظر می­گیرند؛ از جمله فرشیدورد، انوری و گیوی، خطیب­رهبر و … که معتقدند اسم کلمه­ای است که برای تعیین کردن و نامیدن امور به کار می­رود. این کلمه؛ یعنی اسم می­تواند نقش­های متفاوتی، مانند مسندالیه، مفعول، متمم و منادا را بر عهده بگیرد. به گفتۀ شریعت، اسم از نظر دستوری کلمه­ای است که می­تواند مسندالیه واقع شود؛ اما از نظر معنی اسم، نام انسان یا حیوان یا نبات یا جامد یا کار یا یکی از پدیده­های طبیعی یا مفهوم­های مجرد است (شریعت، 1364: 177).

 

جهت مشاهده و دانلود جایگاه دستور زبان در ویرایش متون کلیک کنید.

 

  1. ضمیر – دستور زبان فارسی

ضمیر اسمی است که جانشین اسم دیگر می­شود که به آن اسم «مرجع ضمیر» می­گویند و ضمیر به آن برمی­گردد.

به طور کلی، ضمیر بر دو قسم است: شخصی و مشترک.

* ضمیر شخصی: آن است که 6 صیغۀ مفرد و جمع دارد و بر دو نوع گسسته و پیوسته است:

الف) ضمایر شخصی گسسته یا منفصل: ضمایری هستند که جداگانه به کار می­روند و عبارتند از: «من، تو، او، ما، شما، ایشان».

این ضمایر می­توانند نقش­های متفاوتی، چون فاعل، مفعول، بدل و … داشته باشند؛ مانند من رفتم، او را دیدم و … .

البته فرشیدورد معتقد است این ضمایر نقش­هایی چون مضاف­الیه یا شبه­مضاف­الیه نمی­توانند داشته باشند و صفت هم به سختی می­گیرند (فرشیدورد، 1388: 246).

ب) ضمایر شخصی پیوسته: این ضمایر بر دو دسته­اند: ضمایر فاعلی و ضمایر مفعولی.

– ضمایر فاعلی که همان شناسه­ها هستند و با فعل صرف می­شوند، عبارتند از: «-َ م، ی، -َ د، یم، ید، -َ ند».

– ضمایر مفعولی که به اسم، فعل، صفت، ضمیر و متمم فعل و … می­چسبند و عبارتند از: « -َ م، َت، -َ ش، -ِ مان، -ِ تان، -ِ شان».

این ضمایر اگر به همراه فعل بیایند، مفعول هستند: زدش بر زمین: او را زد؛ اگر به همراه اسم یا صفت بیایند، مضاف­الیه هستند: جانش از رفتن من بخست: جان او.

* ضمیر مشترک: آن است که برای شش صیغه یکسان به کار می­رود و عبارتند از: خود، خویش، خویشتن.

– اگر به ضمیر مشترک ضمیر متصل غیر فاعلی بچسبد، دیگر نمی­توان آن را ضمیر مشترک دانست؛ مانند خودم، خودت؛ زیرا در این حال لفظ مشترکی در کار نیست (همان: 247).

– ضمیرهای مشترک نیز بسیاری از نقش­های اسم را می­پذیرند؛ مانند به خود گفتم: متمم.

 

  1. صوت (شبه جمله)- دستور زبان فارسی

کلماتی هستند که برای بیان حالات عاطفی گوینده؛ مانند «درد، تعجب، شادی، تحسین و …» به کار می­رود. این کلمات، جملۀ کاملی محسوب می­شوند و نشانۀ خاصی ندارند؛ مانند افسوس، زنهار و … .

فرشیدورد، ساختمان صوت را به سه قسم بسیط، مشتق و مرکب تقسیم می­کند. او صوت­هایی چون هان، ای، کاش، حاشا و … را بسیط می­داند و اصواتی که با پسوند «ا» ساخته می­شوند، جزء صوت­های مشتق درنظر می­گیرد؛ مانند خوشا، دردا، شگفتا، اهلاً و سهلاً و … .

ایشان ساختمان اصوات مرکب را این­گونه در نظر می­گیرد:

1) از دو صوت: ای وای، ای دریغا؛

2) از دو یا چند جزء که فعلش حذف شده است: شب بخیر؛

3) از کلمۀ اشاری و ضمیر (در قدیم): اینت؛

4) از تکرار صوت یا کلمۀ دیگر: به به؛

5) از صوت و صفت آن: صد آفرین (فرشیدورد، 1388: 516 و 515).

 

  1. صفت – دستور زبان فارسی

صفت کلمه­ای است که حالت و چگونگی اسم را بیان می­کند و برای مقید کردن اسم به کار می­رود.

اقسام صفت:             پیشین

پسین

صفت پیشین: صفاتی هستند که قبل از اسم می­آیند؛ اما این صفات عبارتند از:

1) اشاره: «این، آن، همان، همین)؛

2) مبهم: «هر، همه و …»؛

3) پرسشی: «کدام، چند و …»؛

4) شمارشی: «اعداد، اُم و  اُمین (پنجم) و …»؛

5) تعجبی: «به، چه».

صفت پسین: صفاتی هستند که بعد از اسم می­آیند و ویژگی­های اسم بعد از خود را توضیح می­دهند؛ به این صفات چون ویژگی­های اسم را از قبیل، رنگ، اندازه، کیفیت و … بیان می­کنند، صفت بیانی می­گویند.

صفات بیانی 5 گونه است: صفت ساده، صفت فاعلی، صفت مفعولی، صفت نسبی، صفت لیاقت.

صفت ساده: صفتی است که چگونگی و خصوصیت موصوف را می­رساند که معنی فاعلی و مفعولی و … ندارد؛ مانند کتاب خوب.

صفت فاعلی: صفتی است که بر انجام­دهنده کار دلالت می­کند؛ مانند گیرنده، گریان.

صفت مفعولی: صفتی است که کار بر آن واقع می­شود؛ مانند شنیده، خوانده.

صفت نسبی: صفتی است که اسمی را به چیزی یا کسی یا جائی نسبت می­دهد؛ مانند ایرانی.

از نشانه­های صفت نسبی می­توان به (ی، ین، ینه، گان و …) اشاره کرد.

صفت لیاقت: صفتی است که ارزش موصوف را می­رساند و نشانۀ آن «ی» است که به آخر مصدر فارسی می­افزایند؛ مانند فهمیدنی.

 

  1. حروف – دستور زبان فارسی

حروف کلماتی هستند که برخلاف اقسام دیگر کلمه معنی مستقلی ندارند و تنها به کمک کلمات دیگر معنی پیدا می­کنند. دکتر فرشیدورد به طور کلی حروف را به دو قسم، حروف الفبایی و حروف دستوری تقسیم می­کند و برای حروف دستوری چهار قسم: 1) حرف اضافه؛ 2) حرف ربط؛ 3) حرف ندا و 4) حرف تفسیری را در نظر می­گیرد (فرشیدورد، 1388: 447).

 

حروف اضافه

ادواتی هستند که پیش از اسم یا ضمیر می­آیند «تا آن را با یکی از معانی ابتدا، انتها، استعلا، ظرفیت، علیت، مصاحبت و امثال آن­ها به فعل یا شبه فعلی نسبت دهند» (خیام­پور، 1384: 104 و 105).

نقش این حروف این است که اسم یا گروه اسمی را متمم کلمه­ای دیگر کنند و با کلمۀ بعد از خود مجموعه­ای بسازند.

حروف اضافه عبارتند از: به، با، بر، بی، تا، جز، چون، در، کسرۀ آخر، از، برای، همچون، را و … .

خیام­پور کلماتی چون زیر، روی، جلو و عقب را که هنگام  اتصال به اسم آخر آن­ها مکسور می­شود و به پیروی از دستورزبان­های اروپایی جزو حروف اضافه محسوب می­شوند، از حروف اضافه نمی­داند؛ او این کلمات را اسماعی می­داند که اغلب اضافه می­شوند و مانند اسم­های دیگر حالات مختلف پیدا می­کنند؛ مانند حالت فاعلی: روی میز می­درخشد (همان: 108).

 

  1. قید – دستور زبان فارسی

قید کلمه یا کلمه­هایی است که چگونگی انجام­یافتن فعل را بیان می­کند. به گفتۀ خانلری، «همچنانکه صفت برای بیان حالت یا چگونگی اسم می­آید و وابستۀ اسم است، قید چگونگی روی­دادن فعل را بیان می­کند و به فعل وابسته است» (خانلری، 1382: 70).

به طور کلی، می­توان قید را به دو نوع مختص و مشترک تقسیم کرد.

قید مختص: قسمی از کلمات هستند که همیشه قید واقع می­شوند؛ مانند «هرگز»، «ناچار».

قید مشترک: قسمی از کلمات هستند که در اصل قید نیستند؛ بلکه صفت یا اسم یا ضمیر یا شبه جمله هستند که در جمله نقش قید را بر عهده دارند؛ مانند «خوب» در جملۀ «زهرا خوب ورزش می­داند»، یا ضمیر «کجا» در جمله «مرا کجا می­بری؟» این مقوله دستوری؛ یعنی قید را می­توان از جهات مختلفی، چون معنی و لفظ بررسی کرد.

اقسام قید به اعتبار لفظ: مفرد، مرکب، مؤول.

«قید مرکب: قیدی است که از حرف اضافه و مفعول غیر صریح آن ترکیب یافته باشد؛ مانند: به هنگام، در زمان

قید مؤول: جملۀ قیدیه­ای است که به مفرد تأویل می­یابد و به یکی از حروف ربط مصدّر است. چنانکه سعدی گوید (105):

تا دل دوستان به دست آری/ بوستان پدر فروخته به

یعنی: برای به دست آوردن دل دوستان (قید علت)

قید مفرد: قیدی است که از جمله یا حرف اضافه و مفعول آن تشکیل نیافته باشد؛ مانند دیروز، زود، خوب» (خیام­پور، 1384: 90 و 91).

انوری و گیوی، قسم دیگری را برای قید به اعتبار لفظ و ساختمان در نظر می­گیرد و آن هم گروه یا غبارت قیدی است. به نظر ایشان «گروه قیدی اغلب گروه متممی است که در جمله قید واقع می­شود. به عبارت دیگر، حرف اضافه و متمیی که بعد از آن می­آید و وابسته­ها (صفت، مضاف­الیه، بدل) و معطوف آن، مجموعاً در جمله جانشین قید می­شوند؛ مانند  در اواسط این دوره (انوری و گیوی، 1387: 229).

این دو دستورنویس، برخلاف خیام­پور قید مرکب را قیدی می­دانند که از دو تکواژ یا واژه ساخته شده باشد؛ مانند: بلند بلند، امشب (این + شب).

 

دستور زبان فارسی

جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های زبان و ادبیات فارسی کلیک کنید..

نمونه ای از منابع و مآخذ جهت مطالعه بیشتر دستور زبان فارسی

  1. ادیب سلطانی، میر شمس­الدین، راهنمای آماده­سازی کتاب، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1365.
  2. احمدی گیوی، حسن، ادب و نگارش، نشر قطره، چاپ هشتم، 1378.
  3. ــــــــــــــ، از فنّ نگارش تا هنر نویسندگی، تهران، انتشارات سخن، چاپ دوم، 1376.
  4. آذرنگ، عبدالحسین، آشنایی با چاپ و نشر، چاپ پنجم، 1384.
  5. ارژنگ، غلامرضا، دستور زبان فارسی امروز، نشر قطره، چاپ پنجم، 1387.
  6. ارژنگ، غلامرضا، ویرایش زبانی بر زبان نوشتاری امروز، نشر قطره، چاپ اول، 1390.
  7. انوری، حسن و احمدی گیوی، حسن، دستور زبان فارسی 2، انتشارات فاطمی، چاپ چهارم، 1387.
  8. انوری، حسن و عالی عباس­آباد، یوسف، فرهنگ درست نویسی سخن، چاپ دوم، 1390.
  9. امامی، کریم، تجربه­های ویرایش، مسائل نثر فارسی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، 1363.
  10. بابایی، رضا، بهتر بنویسیم، خودآموز درست­نویسی، نشر ادیان، چاپ اول، 1390.

دستور زبان فارسی

مشخصات اصلی
رشته زبان و ادبیات فارسی
گرایش زبان‏شناسی‏ همگانی
تعداد صفحات 56 صفحه
منبع فارسی دارد
منبع لاتین دارد
حجم 80 kb
فرمت فایل ورد (Word)
موارد استفاده پایان نامه (جهت داشتن منبع معتبر داخلی و خارجی ) ، پروپوزال ، مقاله ، تحقیق

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مباحث دستور زبان فارسی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید