قیمت 19,000 تومان

اشتراک 0دیدگاه 414 بازدید

زندگینامه منوچهر آتشی، آثار منوچهر آتشی و افکار منوچهر آتشی

زندگینامه منوچهر آتشی

 بررسی زندگینامه و آثار و افکار منوچهر آتشی

3ـ مختصری از زندگینامه و افکار منوچهر آتشی ..

1 ـ3 ـبررسی زندگینامه و شعر منوچهر آتشی

2 ـ3 ـ آتشی و شعر نو نیمایی

3 ـ3 ـ آثار منظوم و منثور منوچهر آتشی .

1ـ3 ـ3 ـ آثار منظوم آتشی

2ـ3 ـ3 ـآثار منثور آتشی

4 ـ3 ـویژگی های بارز اشعار منوچهر آتشی ..

منابع

افکار منوچهر آتشی

مختصری از زندگینامه و افکار منوچهر آتشی :

زندگی منوچهر آتشی زوایای مختلفی داشته و می توان آن را به دوره هایی چند تقسیم نمود. منوچهر آتشی شاعر نام آشنای جنوب (بوشهر) در ادبیات معاصر، نه تنها در جنوب بلکه در تمامی کشور  چهره ای شناخته شده و در خور توجّه می باشد. او در سرودن انواع قالب شعر طبع آزمایی نموده و به حق می توان گفت در تمام این قالب ها به استادی رسیده است.

«نکته ای که اشعار او را قابل تأمّل می کند، قالب شعر نو می باشد که آتشی در سرودن این نوع شعر، اگر چه به تمامی شاگردی نیما را پذیرفته و به شیوه ی او عمل نموده اما سبک و روشی نوین دارد، تمام دانش خود را با فرهنگ ها و سنن بومی زادگاهش در هم می آمیزد و در نتیجه ی آن شعری می سراید که او را نسبت به تمامی همراهانش در این وادی برتر جلوه می دهد، اشعارش همگی دارای مضامینی بالا و در خور توجّه هستند». (خشک بیجاری، 1387، ص 91).

همان طورکه گفته شدشعر منوچهر آتشی رامی توان به دوره های مختلفی تقسیم کرد وبه طور کلی شاید  می توان از نظر موقعیّت ذهنی و زبانی شعر او را به دوره های روشن و شفاف تقسیم نمود :

1- دوره ی کتاب های آهنگ دیگر، آواز خاک و دیدار در فلق، که دوران تثبیت و ارائه ی شخصی شعری او، یا دوره ی بومی گرایی اختصاصی و ناگزیر اوست؛ که در زبانی حماسی، که گاه تغزلی نیز می شود، متبلور است.

2- دوره ی کتاب های وصف گل سوری، گندم و گیلاس، زیباتر از شکل قدیم جهان و چه تلخ است این سیب.این دوره ی بازیافت خویش و فوران پختگی است. دوره ی تغزل طبیعت گرا با دورن مایه های علوم اجتماعی-انسانی است. دوره ای که زبان در گرایش تغزلی او تلطیف می شود». (مختاری، صص 18-17).

در میانه ی این دو دوره ی پربار زندگی شاعر، فاصله ای نسبتاً طولانی وجود دارد که در آن اشعار شاعر چنان خلّاقّیت و اعتباری ندارد. و این را می توان به حساب سردرگمی ها و شور بختی های زندگی شخصی و اجتماعی شاعر گذاشت. اگر چه تمامی عناصر و مضامینی که در شعر آتشی امکان تبلور و ظهور پیدا کردند از بطن همین موقعیت اجتماعی و خصوصی زندگی او سرچشمه می گیرند.

همه ی این دوره بندی ها براساس نوشته های مکتوب خود شاعر تقسیم بندی شده است. هر چند که آتشی هیچ گاه اهل قلم فرسایی در مورد خود نبوده و اگر یادداشت هایی هم به جا مانده بسیار خلاصه و پراکنده می باشد.

«البته زندگی نامه نویسی هم درایران برای اهل قلم وهنر، چندان معمول یا مورد انتظار نبوده است. زندگی نامه نویسی عرفاً مخصوص اشراف و سردمداران سیاسی و نام آوران صاحب قدرت بوده که به اصطلاح دستی مستقیم در حوادث بزرگ تاریخی-اجتماعی-سیاسی می داشته اند. وکسی رغبتی به دانستن زندگی این گونه افرد حادثه ای قابل اعتنا نداشت تابتواند نظری را جلب کند».(همان، صص 5-24).

بی شک نام منوچهر آتشی در فهرست «شاعران نامی ایران معاصر» وجود دارد و اگر بخواهیم از شاعران نامدار این دوره گفتگو کنیم نام او نیز در ردیف پنج اسم نخست قرار می گیرد. درباره ی زندگی آتشی کم و بیش مطالبی گفته شده است، امّا بازگو کردن فراز و نشیب های زندگی او خالی از لطف نیست.

منوچهر آتشی در زندگی خصوصی و هنری خود، بسیار تلخ کامی و سردرگمی، یأس و ناامیدی را تجربه کرده است؛ که همگی آنها بر روند کاری و شعری او تأثیری مستقیم داشته اند. تجربه های آموخته که هیچ کدام از آنها آسان به دست نیامده و برای آموختن هر یک متحمل درد و رنجی فراوان گشته است.

 

 بررسی زندگینامه وشعرمنوچهر آتشی

 از چوپانی تا مکتب :

روستای «دهرود سفلی» که یک قرن و اندی از تاریخ را ورق خورده است، روستایی با درختان بلند قامت نخل و پرچین های کوتاه، که صفا و صمیمیّت، در سینه اش موج می زند و کودکی که برهه ای  از تاریخ یاغی و یاغی گری را در این روستا به نظاره  نشسته است و در همان حال، نجوای سبز باد صبا از میان دشت ها و گندم زارها و کوه ها و تپه های اطراف روستا، چهره ی معصومانه و دوست داشتنی اش را نوازش کرده است؛ صدای زنگوله ی گوسفندان و زنگ قافله ها با آهنگ دلنشین بر صفحه ی دل و ذهنش نقش  بسته است.

کودکی که به عنوان چوپان گله های گاو و گوسفند، دشت های شقایق، نرگس و گل های شب بو و چشمه های جوشان و رودهای خروشان دهرود را با چشم دل و جان دیده است؛ در میان پاکی و یکرنگی، مهر و عاطفه و صداقت مردمان ساده دل روستای دهرود که خرمن خرمن، امید درو می کنند و مردمانی صبور که رودها، خبر دریا دلیشان را به خلیج می رساند، زیسته و قهرمانی های مردمان زاد بومش را دیده است.

کودکی در دروران حکومت خان، سوختن انبارهای علوفه و کاه و اهالی روستا را به دست مأموران خان و کشت و کشتارها و یاغی شدن بعضی از مردمان زادگاهش را با دیده ی تیزبین خود نگریسته است؛ روحیه ی دلاوری، شهامت و ایستادگی اهالی دهرود در برابر عوامل هجوم خان دشتی، در خون و گوشتش در آمیخته است. شروه های جانسوز بازیاران و پیرمردان و پیرزنان آفتاب سوخته ی روستا را با جان و دل شنیده است. آری، «منوچهر اولین فرزند خانم پری و آقای محمدجعفر آتشی است»، (تمیمی، 1378، ص 20).

شاید بهتر باشد برای تاریخ کامل و دقیق ولایت منوچهر آتشی از خود او کمک بگیریم : «ظاهراً-بنا به روایت شناسنامه-در مهرماه 1310 شمسی در روستایی «دهرود، دشتستان» در بخش بوشکان ناحیه ی جنوب کشور (بوشهر) متولد شده ام. اینکه می گویم ظاهراً برای این است که  بنا به گفته ی پدر و مادر، به محض تولد-در سال 1312 شمسی- پدر به خاطر فرار از اجباری یاد گرفتن جیره ی اضافی کارمندی یا نمی دانم چه چیزهای دیگر، تاریخ دو سال قبلش را برای تولدم گذاشت». (آتشی، 1382، ص 5).

خانواده ی منوچهر آتشی «در اصل از زنگنه های کرمانشاه بودند که پس از شکست لطفعلی خان زند، به دشستان مهاجرت می کنند و پس از مدتی در روستای دهرود سفلی ساکن می شوند، به خاطر احترام به جدّ بزرگشان «آتش خان» در هنگام گرفتن شناسنامه، نام خانوادگی آتشی را بر می گزینند. «طایفه یا خانواده ی ما، پس از شکست و ضعف زنگنه ها در دشتستان، به بلوک بوشکان، مهاجرت کردند و من هم در دهرود سفلی متولد شدم.»، (یا حسینی، 1382، ص 30)…. (ادامه در فایل)

 

منوچهر آتشی چهره ی ماندگار :

آتشی با کتاب شعرش، در مراسم اهدای جوایز سال 1384 شرکت می کند و به عنوان چهره ی ماندگار ادبیات ایران معرفی می شود و از دست رئیس جمهور وقت ایران (سیّد محمد خاتمی) جوایزی دریافت می کند.

در همین مراسم بود که : «رئیس جمهور به آقای آتشی بیان کرد : آقای آتشی تو از شاعران دوران جوانی من هستی، من جوانی ام را با شعرهای شما گذرانده ام.» (به نقل از محمد خاتمی، آوای نخلستان، 1382، ص 7).

به نظر می رسد که خطاب «تو در بیانیه ی فوق از طرف رئیس جمهور به یک شاعر  می تواند نشان دهنده ی بی همتا و بی نظیر بودن شعر و شخصیت شاعر در آن برهه از زمان باشد. به طور کلی این انتخاب می تواندمهر بطلانی برتمامی تهمت ها و برچسب های سیاسی ای باشد که سالها قبل عدّه ای در ارتباط با این شاعر بزرگ جنوبی و بوشهری داشته اند. به این دلیل که منوچهر آتشی در چنین مراسم بزرگی از طرف رئیس جمهوری به عنوان چهره ی شاخص و ماندگار ادبیات آن روز شناخته  می شد،که خود فرزند انقلاب و انتخاب شده ی مردمی انقلابی بود. آری، این انتخاب می توانست و پایانی باشد به تمامی دغدغه ها و شایعه پراکنی گروهی که سعی داشتند، چهره ی محبوب و دوست داشتنی این شاعر گران قدر جنوبی را خراب کنند و به چنین شخصیت بزرگوار خدشه وارد نمایند.

 

آغاز تحصیلات رسمی :

منوچهرآتشی، از ذوق و قریحه ی زیادی برخوردار بود و به خطاطی نیز، علاقه نشان می داد، او خواندن و نوشتن را در مکتب خانه ی علاء مرودشت آموخته بود و زمانی که به کنگان می آیند، وارد دبستان می شود.

«مدتی در کلاس اول درس خواند ولی به دلیل اینکه از همکلاسی های خود بزرگ تر بود و از نظر استعداد او نیز در سطح بالاتر قرار داشت. او را در کلاس دوم نشاندند و در همان زمان به دلیل علاقه و استعدادی که به خط داشت، فرا گرفتن خطاطی را نیز آغاز نمود». (سید خشک بیجاری، 1387،    ص 97) .

محمد جعفر آتشی که در اداره ی ثبت احوال استخدام شده بود، پس از مدتی به بوشهر منتقل  می شود. منوچهر در مدرسه ی «فردوسی» نام نویسی می کند؛ اما به دلیل نداشتن گواهی مستندی از تحصیل دبستان کنگان، مجدداً کلاس دوم می نشیند. منوچهر تا سال چهارم در دبستان فردوسی تحصیل می کند، پس از مدّتی به دلیل جا به جایی خانه ی پدر از محله «دهدشتی» به محله «کوتی» که انگلیسی ها هم در آن ساکن بودند، تغییر مدرسه می دهد و سال پنجم و ششم را در مدرسه ی «گلستان» به ادامه تحصیل می پردازد.

«بعد از آن پدرم به بوشهر منتقل شد، البته در آن زمان کارنامه چاپی هم نبود و آنها نوشته بودند، می تواند به کلاس سوم برود، ولی من همان کلاس دوم درس خواندم و به قول معروف، تعریف نباشد، شاگرد زرنگی هم بودم». (آتشی، 1382، ص 8).

 

 نفس های آخر منوچهر آتشی :

منوچهر آتشی که با انتشار کتاب های متعدد و چندین ترجمه ی موفق توانسته بود در ادبیات معاصر ایران و در دل مردمان این مرز و بوم محبوب و ماندگار شود و در کسوت یک شاعر شاخص  و چیره دست، با «اسب سفید وحشی» و «عبدوی جط» زاده اش در صفحه ی تاریخ ادبیات جلوه کند، یک هفته بعد از چهره ی ماندگار شدنش بیمار می شود و واپسین لحاظ عمرش را در بیمارستان «سینا» ی تهران می گذراند، چیزی نمی گذرد که آتشی بزرگ، که یک روز به احترام جدش (آتش خان) آتشی شده بود، غریبانه در بیمارستان سینای تهران چراغ عمرش به خاموشی می گراید و به دل دوستداران خود و دوستداران ادبیات جنوب و کشور آتش می افکند.

«استاد منوچهر آتشی روز یکشنبه 29 آبان ماه (1384) به دلیل عارضه ی قلبی در بیمارستان سینای تهران بدرود حیات گفت.» (خشک بیجاری، 1387، ص 124) و «پیکر شاعر در بامداد روز پنج شنبه 3 آذر 1384 برای تشییع به تالار وحدت (رودکی پیشین) و سپس به بوشهر برده شد و در همراهی سه- چهار تن از هم ولایتی ها، در بعدازظهر روز شنبه، پنجم آذر ماه 1384 در جوار یکی از «دلیران تنگستان» شیخ حسین چاهکوتاهی، در اطراف بوشهر به خاک سپرده شد». (عابدی، 1384، ص 63). آری، آتشی رفت تا ادبیات معاصر ایران یکی دیگر از بزرگانش را از دست بدهد امّا، تا آخرین لحظه ها با شعر زیست و زمزمه کرد :

«فرصتی ای مرگ / تا برای آخرین بار / بربطم را بردارم

و در این کوچه های مرده / بنوازم و بخوانم به شور

دوشم آهنگی به رویا / بر عاطفه نازل شده است

که به ضرب گام هایش  مرده را زنده تواند کرد…»                    (گندم و گیلاس، ص 42)

 

آتشی با تمام داشتن ها و نداشتن هایش رفت و گفت که می رود :

«با هر چه روزگار به من داد / با هر چه روزگار گرفت از من

مثل شبی دراز در شط پاک زمزمه خویش می روم…»                   (آواز خاک، ص 17)

 

آتشی رفت امّا چنان که خواسته بود یاد و نامش برای همیشه در دل ها باقی است.

«ای بی خیال مانده زمن، دوست / دیگر تورا زمین و زمان

از برکت جنون نجیب من / با نام می شناسند

ای اهوی رمنده صحرای خاطره / در واپسین غروب بهار

نام مرا به خاطر بسپار !»                                                       (دیدار در فلق، ص 8)

 

آثار منظوم و منثور منوچهر آتشی :

آتشی شاعر امروز است و همان طور که گفته شد قالب شعرش، شعر نو می باشد که در این عرصه به بالندگی های رسیده است.هر چند در سرودن اشعار کلاسیک و به ویژه غزل نیز دستی توانا دارد. او با سرودن اوّلین اشعارش نشان داد که با کاروان نیما و همراه ایشان گام هایی استوار بر می دارد. او در تمام عصر سعی کرد که تکنیک هایی نو و خلّاقیّتی فکری، در شعرش وارد کند و هیچ گاه به سایه ای از شاعران هم عهد خودش بدل نشد، بلکه همپای آنان به ظهور رسید.

«او مجموعاً در اشعارش نگرشی غنایی دارد. که این نگرش، گرایش فکری او و برخوردش را با اجتماع و انسان متفاوت تر از بقیه ی شاعران می سازد.» (خشک بیجاری، 1387، ص 144).

در اشعارش نوعی افت و خیز و نوسان مشاهده می شود، که این نوسان ها و افت و خیزها را می توان به حساب فراز و نشیب های زندگی شخصی اش گذاشت. البته گاهی نیز در مقابل این دربه دری ها و شوربختی ها سکوتی غم انگیز اختیار می کند، که این سکوت قطعاً منشأ و مبنا در شخصیّت شاعر دارد.

«آنچه شاعر را به سکوتی شاید خود خواسته درباره ی این حوادث، شوربختی ها و سردرگمی ها واداشته است، به نظر محملی اخلاقی برای رعایت اختصار در این بررسی نیز هست». (مختاری، 1379، ص 27).

«گذشته، در شعر منوچهر آتشی، تاثیر مستقیم و به سزایی دارد، آن چنان که این تاثیر با گذشت ایّام، و حتّی در اشعار ده ی 70 به بعد نیز متبلور است.» (خشک بیجاری، 1387، ص 145).با طبیعت روستا عجین شده و هنوز با اینکه پایتخت نشین است، تشخّص بومی خود را فراموش نکرده و در اشعارش به آن ها اشاره می کند.

«طبیعت باوری قبیله ای و خشونت آفتاب سوخته و چهره ی درهم کشیده ی دشت های جنوبی، اگر چه رو به ساحل خلیج دارد، برهوتی را با عناصر مادی و غیر مادی اش، در ذهن و زبان آتشی گسترده، که تجسّم بخش حماسه ای غمبار، و تلخ کامی گذشته ای از دست سوخته است، که به جایش اکنون امیدبخشی نشسته است. شعرآتشی به دلیل دارا بودن همین خصایص، ماندگار و لطیف است، و از میان صدها شعر، قابل شناسایی می باشد.

«شعر او مثل شعر هیچ کس نیست. بلکه فقط مثل شعر خود منوچهر آتشی است؛ زیرا تکرارهای ملال آور و رونوشت برداری و دنباله روی ادبی که در اکثر کتابهای شعر یا اشعار بسیاری از سرایندگان می بینیم در اشعار آتشی مشاهده نمی شود.»، (حمیدی، نصیر بوشهر، شماره ی 329، ص 8).

 

جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های زبان و ادبیات فارسی کلیک کنید.

نمونه ای از فهرست منابع جهت مطالعه بیشتر

        «كتاب ها»:

  • قرآن كريم.
  • آتشی، منوچهر ،1386، مجموعه اشعار، تهران: انتشارات نگاه، جلد1و2.
  • آرین پور، یحیی،1382، از نیما تا روزگار ما، تهران: انتشارات زوّار.
  • آکسفورد،دودن،1365،فرهنگ مصوّر فرانسه فارسی، مترجم: نصرالله رئیسی، تهران: انتشارات کمانگیر.
  • آموزگار، ژاله،1380، تاریخ اساطیری ایران، تهران: انتشارات مطالعه و تدوین کتب.
  • اردلان جوان، علی، 1385، تجلی شاعرانه اساطیر و روایات تاریخی و مذهبی اشعار خاقانی،  مشهد:انتشارات آستان قدس رضوی.
  • اسماعیل پور، ابوالقاسم،1376،گیاهان درادب فارسی،تهران: سازمان چاپ و انتشارات.
  • اسماعیل پور، ابوالقاسم،1387،اسطوره،بیان نمادین، تهران: انتشارات مرغ سحر،جلد2.
  • ایرانی، ناصر،1377، چهل و هفت گونه از پرندگان ایران، تهران:دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

 

زندگینامه منوچهر آتشی

 آثار منوچهر آتشی

افکار منوچهر آتشی

مشخصات اصلی
رشته زبان و ادبیات فارسی
گرایش زبان و ادبیات فارسی
تعداد صفحات 37 صفحه
منبع فارسی دارد
منبع لاتین دارد
حجم 90 kb
فرمت فایل ورد (Word)
موارد استفاده پایان نامه (جهت داشتن منبع معتبر داخلی و خارجی ) ، پروپوزال ، مقاله ، تحقیق

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “منوچهر آتشی – زندگینامه و آثار و افکار منوچهر آتشی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید