قیمت 19,000 تومان
پایداری کشاورزی
2-1- مقدمه
2-2- مطالعات مربوط به توسعه پایدار کشاورزی
2-2-1- مفهوم پایداری
2-2-2- ابعاد پایداری درکشاورزی
2-2-3- تفاوت در اطلاق واژهها در رابطه با پایداری
2-2-4- اهداف پایداری و راهبردهای لازم جهت دستیابی به یک نظام پایدار کشاورزی..
2-2-5- روشهای ارزیابی و سنجش میزان پایداری کشاورزی
2-2-5-1- تعریف شاخصهای پایداری کشاورزی
2-2-5-2- مطالعات مربوط به شاخصهای پایداری کشاورزی
2-2-5-3- روشهای ترکیب شاخصهای پایداری کشاورزی
2-3- مطالعات مربوط به محاسبه و روشهای اندازهگیری کارایی
2-3-1- مقایسه دو روش تحلیل فراگیر داده-ها ((DEA و تابع مرزی تصادفی ((SF
2-3-2- روش تابع تولید فرامرزی
2-4- ارزیابی مطالعات صورت گرفته
فصل سوم: تئوری و روش تحقیق پایداری کشاورزی
3-1- مقدمه پایداری کشاورزی
3-2- مدل پایداری کشاورزی
3-2-1- شاخصهای اندازهگیری پایداری کشاورزی
3-2-1-1- شاخص خاکورزی حفاظتی
3-2-1-2- شاخص هدایت الکتریکی (EC)
3-2-1-3- شاخص ماده آلی خاک
3-2-1-4- شاخص مصرف کود و سموم در واحد سطح
3-2-1-5- شاخص غلظت نیترات در آبهای زیرزمینی
3-2-1-6- شاخص درجه تنوع گیاهان زراعی
3-2-1-7- شاخص سیستمهای کارآمد آبیاری
3-2-1-8- شاخص بیلان آب
3-2-1-9- شاخصهای اقتصادی- اجتماعی
3-2-2- روش برنامهریزی توافقی
منابع پایداری کشاورزی
مطالعات مربوط به توسعه پایدار کشاورزی
توسعه مفهوم پیچیده و گستردهای است که از ابتدای یکجانشینی بشر با او همراه بوده و در طول تاریخ تغییراتي در جهت تکامل داشته است (منصورآباری، 1383). این مفهوم امروزه به سرعت در حال پیشرفت میباشد و به اشکال و طرق مختلف مشاهده میشود. در دهههای 1950 و 1960 تعاریف و تئوریهای گوناگونی در زمینه توسعه مطرح شد تا اینکه در دهه
1980 یکی از تئوریهای توسعه به نام توسعه پایدار[1] به سرعت بسط و گسترش یافت و توانست دیدگاهای خرد و کلان را با هم ترکیب کند (بل و مورس[2]، 1385).
ابعاد پایداری در کشاورزی
آن چه توجه مجامع علمي را به توسعه پایدار جلب کرده است، عوارض زیست محیطی ناشی از اجرای برنامههای توسعه کشاورزی مبتنی بر تکنولوژی انقلاب سبز بود. این عوارض، بیابانزایی در مناطق خشک و نیمهخشک، شور شدن آب و فرو نشست آبخوانهای زیرزمینی، آلودگی آبهای سطحی و فرسایش خاکهای زراعی و مانند اینهاست که بیشتر ناشی از اثر استفاده از ارقام پر محصول همراه با مصرف بیشتر آب، کود شیمیایی، سموم دفع آفات و گسترش کشاورزی به زمینهای حاشیهای است (سلطاني، 1376؛ پرتی[1]، 1381).
مطالعاتی که در برخی از کشورها نظیر هند انجام گرفته نشان میدهد که به رغم رشد بالای کشاورزی در سالهای اخیر، امید چندانی به تداوم این رشد در آینده نمیرود، و هماکنون کشاورزی در تعدادی از کشورهای جهان سوم به مرحله کاهش بازده نزدیک شده است. بدین ترتیب تکنولوژی انقلاب سبز، آنطور که انتظار میرفت، پایدار نیست (سلطانی،1376).
انتقادات وارد بر انقلاب سبز منجر به معرفی مفهوم پایداری در کشاورزی گردید که این انتقادات شامل نابرابریهای جغرافیایی، نابرابریهای اجتماعی- اقتصادی، نابرابری در اشتغال و دستمزدها، تضادها و اختلافات، بر هم خوردن امنیت غذایی و به خطر افتادن سلامتی انسانها و محیطزیست بود. تحقیقات متعدد، نگرانی نقش منفی کشاورزی انقلاب سبز را بر محیطزیست گزارش کردهاند (اگبژ[2] و همکاران، 2001؛ راسل و تاپا [3]، 2003).
به اعتقاد شفرد[4] (1998)، انقلاب سبز به مثابه دومین مرحله توسعه کشاورزی مدرن تلقی میگردد زیرا از سال 1980 سومین مرحله توسعه کشاورزی جهانی آغاز شده است یعنی مرحله نوینی برای رسیدن به کشاورزی پایدار که در واقع برخاسته از انتقادات همه جانبه و چند بعدی وارد بر انقلاب سبز بود. انقلاب سبز دوم در توسعه پایدار بوجود آمد که به روشهای پایداری چون کشاورزی ارگانیک، حفظ تنوع زیستی، مبارزه با آفات، افزایش تنوع زراعی و اقتصادی، افزایش بازده از طریق استفاده از کود سبز، کمپوست، تناوب زراعی و گسترش سیستم مزرعه خانوادگی و واحدهای کوچک زراعی، برای رسیدن به کشاورزی پایدار با هدف تولید غذای بیشتر و محو فقر می پردازد (دارت[5]، 2000). ناوارو[6] (2006) نیز از انقلاب سبز دوم نام میبرد که ضمن تأکید بر بهرهوری در کشاورزی به استفاده از فناوریهای دوستدار محیطزیست مبتنی بر توسعه پایدار توجه دارد.
افراد مختلف بر حسب تخصصشان، معانی مختلفی برای پایداری ذکر کردهاند. از نظر اکولوژیستها، کشاورزی پایدار عبارت است از روش تهیه غذای کافی بدون تخریب منابع طبیعی؛ اقتصاددانان، آن را برابر با استفاده بلندمدت و کارا از منابع دانسته و جامعهشناسان معتقدند که آن نوع کشاورزی، پایدار خواهد بود که ارزشهای سنتی را حفظ کند (کانوی[7]، 1994).
با توجه به اینکه هر نظام کشاورزی متشکل از عناصري همانند انسان، طبیعت، اقتصاد و غیره است، بایستی برای هر گونه قضاوت در مورد پایداری نظام کشاورزی، به تمامی عناصر آن نظام توجه شود. این امر، زمانی مهمتر جلوه میکند که بدانیم، تمایل عمومی به کشاورزی پایدار از رابطه میان ابعاد مختلف کشاورزی شامل”کیفیت محیطزیست”، “سوددهی مزرعه”، “کیفیت زندگی کشاورزان” و “کیفیت و امنیت غذایی مصرفکنندگان” نشأت گرفته است (کورفماخر[8]، 2000)، به همین خاطر، افراد زیادی در ارایه تعاریف و مفاهیم کشاورزی به این عناصر توجه کردهاند. به عنوان مثال انجمن آگرونومی آمریکا، تعریف زیر را ارائه کرده است:
« کشاورزی پایدار، آن کشاورزی است که کیفیت محیط و منابع پایه را که کشاورزی به آن وابسته است، در بلندمدت ارتقا دهد؛ نیازهای غذایی انسان را فراهم کند، از نظر اقتصادی پایا باشد و کیفیت زندگی کشاورزان و به طور کلی جامعه را ارتقاء دهد (می ساک[9]، 1996)».
از سوی دیگر، تعریف چند بعدی کشاورزی پایدار توسط تعداد دیگری از متخصصان چنین بیان می شود:
« نظامی تولید پایدار کشاورزی است که در آن، کشاورز بازدهی مزرعه را در سطحی حفظ یا افزایش میدهد که همراه با مدیریت کارا در استفاده از منابع و با حداقل آسیبزدن به سلامت محیطزیست یا انسان، از نظر فرهنگی مقبول باشد (انجمن پژوهش ملی[10]، 1993)».
واژه کشاورزی پایدار برای افراد و کشورهای مختلف، مفاهیم مختلفی دارد. سه گروه صاحبنظر در اين زمينه عبارتند از:
– دستاندارکاران تولید: از نظر این دسته از افراد درآمدهای اقتصادی اولین فاکتوری است که در بحث کشاورزی پایدار دارای اهمیت میباشد.
– مسئولین نظارت: از نظر این گروه در موضوع کشاورزی پایدار، محیطزیست مهمترین عاملی است که بایستی به آن توجه شود.
– دستاندارکاران امور اجتماعی: از نظر این گروه، اولین موضوعی که میباید به آن در بحث کشاورزی پایدار توجه نمود، کیفیت زندگی مردم روستایی است (سنایاک[11]، 1991).
با این توضیحات، شاید ارائه یک تعریف کلی و جامع از کشاورزی پایدار چندان ساده نباشد، اما بر اساس تعاریف و ایدههای ارائه شده از سوی افراد مختلف، سه بعد کلی برای پایداری می توان در نظر گرفت: پایداری اجتماعی، پایداری اقتصادی و پایداری زیستمحیطی (پرتی[12]، 1995؛ ایکرد[13]، 1997؛ پانل و شیلیزی[14]،1999؛ ولز و همکاران[15]، 2000؛ فرشاد و زینک[16]، 2001؛ رائو و روگرز[17]، 2006). این ابعاد در ادبیات توسعه پایدار بدین گونه تعریف شده است:
- بعد اجتماعی پایداری: توزیع عادلانه منابع و کیفیت زندگی و دسترس همه اقشار جوامع به مواهب توسعه.
- بعد اقتصادی پایداری: بر حفظ و بهبود شرایط اقتصادی و بازدهی بهتر سرمایه تأکید دارد. تخصیص مدیریت کارآمد منابع و جریان سرمایهگذاریها تضمینکننده این بعد خواهد بود.
- بعد اکولوژیکی پایداری: حفظ منابع پایه و ارتقاء ظرفیت، کیفیت و انعطاف اکوسیستم است که با کاهش منابع و انرژی، کاهش حجم ضایعات، آلودگیها و بازیافت آن و یافتن فناوریهای مناسب تقویت میشود (کمیته جهانی توسعه و محیطزیست، 1987).
البته ابعاد دیگری نیز در زمینه پایداری مطرح است که به نوعی میتوان آنها را در سه بعد مذکور جای داد، از جمله ابعاد نهادی، فرهنگی، سیاسی و فضایی-مکانی (زاکس[18]، 1375). به عبارتی آن واحد تولیدی پایدار است که سه بعد مذکور در آن رعایت شود.
(پاورقی پایداری کشاورزی)
[1] – Pertty
[2] – Agbaje et al.
[3] – Rasul &Thapa
[4] – Sheferd.
[5] – Dart
[6] – Navaro
[7] – Conway,
[8] – Korfmacher
[9] – Micisaac
[10]– US. National Research Council
[11]– Senayake
[12]– Pretty
[13]– Ikerd
[14]– Panell & Schilizzi
[15]– Wells et al.
[16]– Frashad & Zinck
[17]– Rao & Rogers
[18]– Zax
روشهای ارزیابی و سنجش میزان پایداری کشاورزی
تعاریف متعددی که از مفهوم پایداری، روشهای دستیابی و اهداف آن از سوی محققان مختلف ارائه گردید، موجب شده که به تبع آن، شاخصها، معیارها و روشهای متفاوتی نیز جهت سنجش میزان پایداری، پیشنهاد شود. در واقع یکی از مشکلاتی که در حال حاضر در رابطه با پایداری مطرح شده، این است که متخصصان مختلف نه تنها بر روشها و تکنیکهای ارزیابی پایداری اتفاق نظر ندارند، بلکه گاهی نظرات آنان در تضاد با یکدیگرند (حیاتی و رضاییمقدم، 1377). از این رو، به علت نداشتن توافقنظر در مورد تعیین شاخصهایی که بتواند در سنجش پایداری مورد استفاده قرار گیرد و همچنین در مورد چگونگی شیوه ارزیابی شاخصهای مذکور، میبایست بررسی و تحلیلهای دقیقتری در این رابطه در نظر داشت.
تعریف شاخصهای پایداری کشاورزی
امروزه نیاز به کمی کردن بسیاری از جنبههای کیفی پایداری کشاورزی احساس میشود. اما پایداری یک مفهوم است و نمیتوان آن را به طور مستقیم اندازهگیری کرد( بروتران و زینک[1]، 1997). یک شاخص پایداری[2] کشاورزی مجموعهای از سنجههای پایداری[3] است که پایداری یک نظام کشاورزی را به شکل کمی تعیین میکند.
سنجهی پایداری طبق تعریف به مقدار کمی متغیرهای فیزیکی، شمیایی، زیستی، اجتماعی و اقتصادی گفته میشود که با کمی کردن و سادهسازی دادههای انبوه مربوط به روابط پیچیده حاکم بر نظام کشاورزی، تفسیر وضعیت اکنونی نظام را ساده و امکانپذیر میسازد ( کوچکی، 1382؛ مهدوی دامغانی و همکاران، 1383؛ پانل و شیلیزی[4]، 1999).
بنابراین دو نکته در ارتباط با کمی کردن پایداری وجود دارد: نخست، از آنجا که پایداری ماهیتی چند بعدی دارد ( کوچکی، 1998؛ پانل و شیلیزی، 1999؛ پانل و گلن[5]، 2000؛ دی کوئیجر و همکاران[6]، 2002؛ رائو و روگرز[7]، 2006)، هیچ سنجهای به تنهایی نمیتواند پایداری را کمی کند. دوم، انتخاب سنجههای مناسب از میان سنجههای متعددی که برای پایش و اندازهگیری پایداری وجود دارد، همواره بحثانگیز و دشوار بوده است (مهدوی دامغانی و همکاران، 1383).
مدل پایداری کشاورزی
در این قسمت به منظور طراحی یک مدل پایداری کشاورزی از تعریف پایداری کشاورزی[1] مطرح شده در فصل قبل و نیز مدل پایداری ارایه شده از سوی فرشاد و زینک[2] (2001) استفاده گردیده است. مدل پایداری کشاورزی در این تحقیق بر اساس چهار پایه یا ستون سلامت زیستمحیطی، بقای اقتصادی، مقبولیت اجتماعی و سازگاری فنی کشاورزی تشکیل شده است. از آنجایی که امکان محاسبه و اندازهگیری هیچ کدام از ستونها بطور مستقیم
نمیباشد، جهت ارزیابی آنها، شاخصهایی تدوین شده است (اسمیت و دامانسکی[3]، 1993) و همچنین به دلیل اینکه اغلب در ارزیابی یک یا چند ستون، شاخصهای یکسانی بکار گرفته میشود، این مدل پایداری در سه سطح، پایه (ستون)، معیارها و شاخصها، طراحی شده است. در جدول 3-1 مدل پایداری کشاورزی بکار گرفته شده جهت ارزیابی نظام پایداری کشاورزی استان فارس آورده شده است. در ادامه هر یک از شاخصهای مورد استفاده در مدل پایداری کشاورزی تعریف شده و نیز روش محاسبه آنها ذکر گردیده است.
جدول3-1- پایهها، معیارها و شاخصهای مورد استفاده در سنجش پایداری کشاورزی
شاخصهای اندازهگیری پایداری کشاورزی
برای مدلبندی پایداری کشاورزی در استان فارس، ابتدا لازم است که شاخصهای مورد استفاده در این مدل شرح داده شود. در این پژوهش به منظور شناسایی متغیرها و شاخصهای تشکیلدهنده کشاورزی پایدار، از منابع و تحقیقات انجام گرفته در این زمینه که مندرج در جدول 2-1 میباشد، استفاده شده است و بر این اساس در قسمت زیر مبانی نظری شاخصهای مربوط به پایداری کشاورزی ارائه میگردد
پایداری کشاورزی
جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات پایان نامه مهندسی کشاورزی کلیک کنید.
نمونه ای از منابع پایداری کشاورزی
- 1-آماده، ح. و س.م. صدرالاشرافي. (1380). بهينه سازي بهره برداري تلفيقي از منابع اب هاي سطحي و زيرزميني در كشاورزي. مجله علوم كشاورزي ايران،32(3): 815-823.
- 2- ادواردز، ک. آ. (1379). کشاورزی پایدار. ترجمه: ع. کوچکی، م. حسینی وا.ح. دزفولی. انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد.
- 3- اسماعیلی، ع.ر. (1385). مطالعه زیستمحیطی و اندازهگیری نیتروژن باقیمانده از کودهای شیمیایی بر خاک و منابع آبی استان فارس با ارائه راهکارهای عملی کاهش آن. مدیریتهریزی استان فارس. معاونت آموزش و پژوهش.
- 4- افراز، ع. (1376). توسعه پایدار از مفهوم تا عمل. مجموعه مقالات توسعه پایدار کشاورزی. اقتصاد کشاورزی و توسعه، 4: 13-28.
- 5- امامی میبدی، ع. (1379). اصول اندازهگیری کارایی و بهرهوری (علیمی و کاربردی). مؤسسه مطالعات پژوهشی بازرگانی. تهران.
- 6- امینی، ع.ر. (1373). تعیین میزان بهینه استفاده از کود شیمیایی در کشت گندم آبی در هر یک از استانهای کشور. پایاننامه کارشناسی ارشد علوم اقتصادی و سیاسی. دانشگاه شهید بهشتی.
- 7- امور آب وزارت نیرو. (1363). استاندارد کیفیت فیزیکی، شیمیایی و رادیلوژی آب آشامیدنی. شماره استاندارد 1363-6.
- 8- ایروانی، ه. و ع.ر. دربانآستانه. (1383). اندازهگیری، تحلیل و تبیین پایداری واحدهای بهرهوری (مطالعه موردی: گندمکاران استان تهران). مجله علوم کشاورزی ایران، 35(1): 39-52.
- 9- بریمنژاد، و. و س. م. صدرالاشرافی (1384). مدلبندی پایداری در منابع آب با استفاده از تکنیکهای تصمیمگیری چند معیاره. مجله علوم کشاورزی،4: 1-14.
- 10- بریمنژاد، و. (1385). برنامهریزی کسری، ابزاری برای اندازهگیری شاخصهای کمی پایداری در بخش کشاورزی. اقتصاد کشاورزی و توسعه، 54: 179-196.
- 11-…
- 12-…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.