قیمت 19,000 تومان
فرهنگ ایران و معماری
مبانی نظری
2-1- مباني فرهنگ ایران و تاثیر آن بر معماری……………………………………………………..
2-1-1- مفهوم سیر از ظاهر به باطن در معماری ایران…………………………………………….
2-2- نحوه ابراز افکار و اندیشه ها با هندسه…………………………………………………………
2-2-1- هندسه …………………………………………………………………………………………..
2-2-2- هندسه مقدس: استعاره نظم جهانی………………………………………………………
2-2-3- هندسه در معماری ایرانی …………………………………………………………………..
2-2-4- تناسب زرّین (طلایی) …………………………………………………………………………
2-2-5- رشد فراگستر و آفرینش مارپیچها ……………………………………………………..
2-3- امر قدسی و تجلی آن در تقدس بخشی به فضای معماری …………………………….
2-3-1- مفهوم امر قدسی ……………………………………………………………………………..
2-3-2- الوهیت ………………………………………………………………………………………….
2-3-3- شیوه های تجلی امر قدسی در هنر معماری …………………………………………
2-4- کاربرد رنگ ، اعداد و اسطوره ها در معماری ………………………………………………..
2-4-1- رنگ در معماری ……………………………………………………………………………….
2-4-2- اسطوره و صورتهای سمبولیک …………………………………………………………..
2-4-3- متافیزیک صورت های سمبولیک ……………………………………………………….
2-4-4- رنگ و نور ………………………………………………………………………………………
2-5- زمان و رابطه آن با پویایی در فضای معماری …………………………………………………
2-5-1- حرکت از نگاه فلسفه ………………………………………………………………………..
2-5-2- حرکت از دیدگاه معماری …………………………………………………………………..
2-5-3- عناصر القا کننده حرکت در معماری ……………………………………………………
2-6- گفتگوی میان فرهنگها ……………………………………………………………………………….
2-6-1- شاخصهاي ارتباطات ميان فرهنگي ……………………………………………………..
2-6-2- ویژگیهای عمومی لازم جهت گفتگو مداری ………………………………………………
2-7- محیط و تاثیر مولفه های آن بر معماری…………………………………………………………
2-7-1- ویژگیهای عمومی پاسخ دهی محیط جمعی ………………………………………………
2-7-2- استنتاج نتایج پاسخ دهی محیط بر حسب ویژگیهای گفتگومداری…………….
تحلیل نمونه ها
3-1- پیشینه مراکز فرهنگی در برخی از کشورهای جهان ……………………………………..
3-2- پیشینه ی مراکز فرهنگی در ایران …………………………………………………………….
3-3- بررسی نمونه های موردی فرهنگسرا( ایرانی ) ……………………………………………..
3-3-1- فرهنگسرای نیاوران …………………………………………………………………………
3-3-2- مركز بين المللي فرهنگي اصفهان ………………………………………………………
3-3-3- مرکز فرهنگی دزفول ………………………………………………………………………..
3-4- بررسی نمونه فرهنگسرای خارجی ………………………………………………………………
3-4-1- مرکز فرهنگی تی جی بائو …………………………………………………………………..
3-5- نتیجه گیری ………………………………………………………………………………………………
منابع
بازتاب فرهنگ در صورت فضاي معماري :
عوامل متعددي بر آثار هنري و فضاهاي معماري تاثير مي گذارند كه زير مجموعه فرهنگ هستند . اين تاثير گاهي روشن و گاهي ظريف و غير آشكار است. مانند تاثير نقش صليب در طراحي كليساهاي تاريخي به صورت آشكار و سلسله مراتب بين انواع فضاها از جمله عناصر فضاي ورودي مسجد جامع ايراني و مفهوم و محتواي فرهنگي آن كه در مرحله نخست از ديد مشاهده كننده پنهان ميماند .
برخي از خصيصههاي فرهنگ در صورت فضاي معماري يكسان اثر نميگذارند، برخي به سادگي و برخي به دشواري قابل شناسايي هستند. يكي از جلوههاي فرهنگ در هنرها را ميتوان به صورت اهميت يافتن برخي اعداد و اشكال دانست. يكي از علل توجه به اعداد مربوط به درك انسان از نظم جهان در گذشته بوده كه آنرا به ملموس ترين شكل يعني نظم عددي دريافت ميكرد. بسياري از اين شكلها و اعداد در فعاليتها و مراسم آئيني ، هنرها، مكتبهاي فكري و غيره به صورت ويژهاي كاربرد يافتند.
كاربرد هر عدد يا شكل در هر يك از انواع فعاليتها يا هنرها از يك سو با ويژگيهاي بصري و شمارشي آن فعاليت و از سوي ديگر با خصوصيات و مشخصههاي آن شكل يا عدد بستگي داشته است. بنابراين شكلها و عددهائي در هنر معماري مورد توجه و استفاده قرار ميگرفت كه با ويژگيهاي رياضي، هندسي، كمي و ملموس اين هنر و همچنين با فرهنگ عمومي اين سرزمين سازگار باشد. مانند عدد چهار ، خصوصيات مربع و دايره ، ويژگيهاي مشترك دايره ومربع ، مكعب، حجمهاي كروي شكل و چهار طاق و …
مبانی نظری
شامل:
الف: مبانی فرهنگ ایران و تاثیر آن برمعماری
- مفهوم سير از ظاهر به باطن در معماري اسلامي ايران
ب: نحوه ابراز افکار و اندیشه ها با هندسه
- هندسه
- هندسه مقدس: استعاره نظم جهانی
- هندسه در معماری ایرانی
- تناسب زرّین (طلایی)
- رشد فراگستر و آفرینش مارپیچها
ج: امر قدسی و تجلی آن در تقدس بخشی به فضای معماری
- مفهوم امر قدسی
- الوهیت
- شیوه های تجلی امر قدسی در هنر معماری
د: کاربرد رنگ، اعداد و اسطوره ها در معماری
- رنگ در معماری
- اسطوره و صورتهای سمبولیک
- متافیزیک صورت های سمبولیک
- رنگ و نور
ه: زمان و رابطه آن با پویایی در فضای معماری
- حرکت از نگاه فلسفه
- حرکت از دیدگاه معماری
- عناصر القا کننده حرکت در معماری
و: گفتگوی میان فرهنگها
- شاخص های ارتباطات میان فرهنگی
- ویژگیهای عمومی لازم جهت گفتگومداری
ی: محیط و تاثیر مولفه های آن بر معماری
- ویژگیهای عمومی پاسخدهی محیط جمعی
- استنتاج نتایج پاسخدهی محیط بر حسب ویژگیهای گفتگو مداری
مبانی فرهنگ ایران و تاثیر آن بر معماری
فرهنگها مظاهر گوناگوني دارند. به رغم تفاوتهاي ظاهري، مظاهر هرفرهنگ داراي شباهتهايي انكارناپذيرند. به طور مثال شباهت ادبيات و معماري و طرز لباس پوشيدن و آداب و رسوم ژاپنيان قرن هفدهم آشكار است. اين شباهتها ناشي از ارتزاق هر يك از مظاهر فرهنگي از اصول و مباني مشترك در فرهنگ است . در فرهنگ ايران در ادبيات فارسي كلمات گنجايش معاني بلند و عميق را ندارد و به همين منظور شعرا و نويسندگان از استعاره، ايهام، كنايه و ساير صنايع ادبي براي رساندن مفهوم كلام و مقصود خود استفاده ميكردند. پس الفاظ يك شعر داراي ماهيتي مادي هستند كه براي بيان مفاهيم غير مادي وضع شدهاند.
پس در ساير مظاهر اين فرهنگ نيز معاني عميقي نهفته است و معماري در اين فرهنگ حاوي معاني باطني است. به خصوص اينكه در ايران خرده فرهنگهاي بسياري وجود دارد و مردم از مواريث تاريخي متكثر و متنوعي برخوردارند. اما اين تنوع و تفاوتهاي آن داراي محتواي دروني مشتركي است كه همه آنها را تحت يك مجموعه كلي ساماندهي ميكند
در پشت هر فرم يك مفهوم و محتواي دروني نهفته است . از اين ديدگاه انسان به مثابه ذي حياتي ديده ميشود كه براي بيان محتواهاي دروني خويش به اشكال و كالبدهايي بيروني روي مي آورد و از آنها براي به تصوير كشيدن آنچه كه در باطن دارد ، مدد مي جويد. اين مفاهيم دچار تحولهاي زودگذر نميگردند اما هر تمدن انساني در هر زمان و مكان جهت اصلاح و تكامل ديدگاهايش، خط مشي تازهاي همسو با اهداف و چشم اندازهاي بنيادين جامعه از خويش ارائه ميدهد.
به طور مثال دكتر پيرنيا شيوههاي معماري ايراني را به دو دوره قبل از اسلام و چهار دوره بعد از اسلام تقسيم ميكند و عليرغم تفاوتهايي كه در فرم و محتواي هر يك از شيوهها با ديگري مشاهده ميشود، همگي آنها را تحت پنج عامل مشترك ( خودبسندگي، مردم واري ، پرهيز از بيهودگي ، درونگرايي و نيارش ) قلمداد ميكند. به عنوان مثال اگر بناها و فرمهاي عظيم الجثه معماري پارگي را با حجمهاي ساده معماري خراساني مقايسه كنيم شباهتي بين آنها ديده نميشود، اما هر دو در پي بيان جايگاه برتر انسان بر زمين بودهاند. اما هر كدام روايت خاص خود را داشتند. هر دو در پي آن بودند كه بگويند انسان مقامي فراتر از موجودات و پديدههاي اطراف خويش دارد.
در معماري پارتي اين تفكر باعظمت گرايي بيروني و در معماري خراساني با عظمت گرايي دروني بيان شده است. حجم هاي سنگين با تناسبات غول آسا نظير ايوان مدائن تبلور عيني و كالبدي از تسلط و سيطره انسان به اطرافش به شمار ميآمده و همين ايده در قرون اوليه اسلامي با كاستن از جرم و ماده و افزودن به غنا و فضاي يك معماري بيان گرديده است. خلق فضاهاي سبك ، كم جرم، متنوع، غني و سرشار از جلوههاي فضايي از ويژگيهاي بارز معماري دوران اسلامي ايران به شمار مي آيد .
ميتوان از اين مطالب چنين نتيجه گرفت كه علاوه بر جلوههاي خارجي، مفاهيم و مضاميني مستتر در پس اين كالبدها وجود دارد. اما دو عامل در انكار اين حقيقت آشكار موثر بوده است: نخست نهضت مدرنيسم كه اصولاً هر چيز فاقد فايده ظاهري براي شان مادي و دنيوي زندگي را زايد ميشمرد و به اصطلاح «تزئيني» آن را رد مي كرد، و كساني كه براي علمي جلوه دادن دين به تفسير متكلفانه متون ديني پرداختند و آنها را با يافتههاي علوم تجربي تفسير كردند و سعي كردند به همه عناصر، كاربردي مادي بدهند و آن را از شائبه تزئين دور كنند.
عامل دوم فقدان درك صحيح از نسبت و رابطه صورت و معنا يا ظاهر و باطن در معماري است. بسياري ظاهر و باطن را دو ساخت منفك انگاشتهاند.
آنان كه معماري را برآوردنده احتياجات مادي بشر فرض ميكنند، معنا داشتن عناصر معماري را به منزله انكار فوايد مادي آن ميدانند و بالعكس. به طور مثال آنان كه مناره را براي راه حل سازهاي رانش طاق ميدانند، نماد معنوي بودن آن را انكار ميكنند. و به نظر آنان اين دو فرض جمع نشدني است كه يك مناره هم مقصود سازهاي را بر آورده سازد و هم متضمن معنا باشد . آيا فرهنگي كه اين معماري را پديد آورده نيز چنين رابطه اي را ميان ظاهر وباطن معماري قائل است؟ براي فهم اين مطلب به سراغ جهان شناسي اين فرهنگ از ديدگاه قرآن كريم ميرويم.
ادامه مبانی فرهنگ ایران و تاثیر آن بر معماری
خداوند در آيه 82 از سوره يس ميفرمايد: «انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون» . (همانا امر او همين است كه چون چيزي را اراده كرد بدان ميگويد بشو، پس ميشود)، گفتن خداوند عين فعل و ايجاد است. پس حقيقت وجود اشياء منتسب به اين «امر » است كه به حق تعالي دارند . هر خلق در حقيقت امر الهي است. پس هر مخلوقي چيزي جز اين نيست كه از جوار مقدس الهي به مراتب پائين نزول ميكند، پس پائين ترين مرتبه آن مرتبه مادي است. در آيه 83 سوره يس مي فرمايد: «فسبحان الذي بيده ملكوت كلي شيء» (پس منزه است آنكه ملكوت همه چيز به دست اوست).
و از مقايسه اين دو آيه بر ميايد كه مراد از ملكوت هر چيز جنبه انتساب آن به خداوند است. و لذا در آيه 75 سوره انعام ميفرمايد: «ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نموديم»، منظور اين است كه چشم دل ابراهيم را به باطن حجابها را بر مي دارند و ديدگان تيز ميشود. (اين مراتب كه ذكر شد در وجود انسان هم هست) . هرانسان داراي سه مرحله است: اول بدن كه عالم طبع و ماده است و همه ما آنرا مي بينيم و حس ميكنيم، دوم قواي فكر و تخيل است كه از ان به عالم مثال و صورت تعبير مي شود. و اين عالم مجرد بوده وعالم ملكوت پائين انسان است .
سوم روح و نفس است كه از آن به عالم نفس تعبير ميگردد، تجردش بيشتر است و عالم ملكوت بالاي انسان است. اين سه مرحله از يكديگر جدا نبوده، بلكه داخل يكديگرند. مانند يك دانه بادام كه جسم آن حكم بدن، روغن كه خارج از جسم نيست و در تمام اجزاي آن است حكم جان و عالم مثال و صورت انسان است و عصاره آن كه در تمام ذرات روغن منتشر است و حكم روح را دارد و عالم نفس.
در مورد قرآن، در حديث نبوي آمده است كه ظاهر و باطني دارد و در روايت ديگر آمده كه هر بطن آن تا هفت (يا هفتاد) بطن دارد و چنان كه مي دانيم تفسير و تاويل قرآن كريم از نظر عموم مفسران به شرطي صحيح است كه با ظاهر قرآن و معناي ظاهري آن منافات نداشته باشد. بنابراين مفسران ابتدا به معني ظاهري آيات پرداخته و ترجمه ميكنند، سپس آن را تفسير كرده و در مرتبهاي ديگر آن را تاويل ميكنند. بدين ترتيب ميتوان از ظاهر و باطن آيه معاني و تفاسيري بدست داد كه در عين اختلاف ، در آن واحد صحيح، بلكه مويد هم باشند .
پس از منظر اين فرهنگ هر چيز ظاهر و باطني دارد كه گرچه متفاوتند اما منفك نيستند. ظاهر بدون باطن وجود ندارد و باطن بدون ظاهر ، ظهور ندارد. در نتيجه هر باطن نسبت به مرتبه ما فوق خود ظاهر و نسبت به مرتبه مادون خود باطن است.
مومن وقتي به عالم مي نگرد پيوسته از ظاهر آن به باطن سير ميكند و اين سير عبادت است. و بالطبع چنين منشي در كار هنري او هم ديده ميشود. اين سير از ظاهر به باطن هم در عمل و هم در اثر هنري او متجلي ميشود.
هنرمند در حين كار با ماده و تغيير شكل مادي آن سعي ميكند، آن را به صورت باطني اش نزديك كند. به همين علت اين كيفيت در مخاطب او هم اثر مي گذارد. چنين سيري در معماري به علت اينكه وجود مادي منحصر به مادهاي كه اثر هنري با آن پديد مي آيد نيست دشوارتر است. از بنا انتظار ميرود در درجه اول عملكرد مناسبي داشته باشد. اين كاركردد با مواد و مصالح محدوده و معيني با توجه به محدوديتهاي فني و اقتضائات محيطي برآورده ميشود. پس اين سير با تعدد قيود مادي مشكل تر مي شود. ولي نتيجه آن رضايت بخش و شيرين تر از ساير هنرهاست .
جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های معماری کلیک کنید.
نمونه ای از منابع و ماخذ
- تایلور، به نقل از کورز، لوئیس آلفرد، 1378، نظریه های بنیادی جامعه شناسی ترجمه ی فرهنگ ارشاد. تهران نشر نی
- گیدنز، آنتونی، 1379، جامعه شناسی ، ترجمه ی منوجهر صبوری، تهران نشر نی
- کابک خبیری- گفتگوی تمدن ها چارچوب تئوریک – نشریه گفتمان شماره 3
- رشاد، علی اکبر، 1384، مبانی و موانع هم زيستی فرهنگها، تهران، انتشارات بين المللی الهدی،
- بديعی ناهيد- معماری ديپلماتيک- پايان نامه ارشد
- لزلی جانسون، منتقدان فرهنگ، ترجمه ضیاء موجود، تهران، طرح نو، 1378.
- مصاحب غلامحسین، دایرهالمعارف، تهران، امیرکبیر، 1374.
- مقاله انسان شناسی- محمد مهدی میرلو- روزنامه جام جم 14 مرداد 1387
- آشوری، داریوش (1386)، تعریفها و مفهوم فرهنگ، چاپ سوم، نشر آگه، تهران.
- راپاپورت، آموس (1388)، انسانشناسی مسکن، چاپ اول، نشر حرفه هنرمند، تهران.
- قصري،م ، خسروي، م، مقاله فرهنگ ايران زمين در آينه معماري و شهرسازي.
- ابل ،ک،1387، حبیب،ف ، معماری و هویت، واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران،چاپ اول.
- …
- …
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.