قیمت 19,000 تومان
رهبری اخلاقی
2-1-1- رهبری اخلاقی
2-1-1-1- تعريف و مفهوم رهبری..
2-1-1-2- سیر تحول تئوری های رهبری..
2-1-1-3- تعریف رهبری اخلاقی..
2-1-1-4- ویژگی های رهبری اخلاقی ..
2-1-1-5- ابعاد رهبری اخلاقی..
2-1-1-6- ضرورت رهبری اخلاقی..
2-1-1-7- سبک های رهبری اخلاقی..
2-1-1-8- دیدگاه های رهبري اخلاقی..
2-1-1-9- نتایج و پيامد هاي رهبری اخلاقی در سازمان..
2-1-1- 10- تئوری یادگیری اجتماعی رهبری اخلاقی
منابع رهبری اخلاقی
تعریف رهبری اخلاقی
با توجه به نقش محوري و كليدي رهبران در پيشبرد سازمان در مسير تحقق اهداف تعيين شده و استمرار بقاي سازماني، لزوم هماهنگي، همراهي و تعامل مستقيم تمامي سطوح سازماني با رهبران به منظور تحقق اين مهم اجتنابناپذير است. از اينرو، رهبران ميكوشند با اتخاذ سبكهاي مختلف رهبري متناسب با فرهنگ، درجه بلوغ و بالندگي سازمانها، زمينه رشد و توسعه فردي، گروهي و سازماني را فراهم سازند. تلاش رهبران براي ايجاد وفاق و تفاهم سازماني و پيشگامي آنان در مسير رشد و توسعه ، زمينه بروز مفهوم «رهبری اخلاقی » شده است ( محسن وند ، 1387 : 1 ) .
یکی از مهمترین وظایف رهبر داشتن دیدگاه های اخلاقی در مدیریت است . البته از همه مدیران نمی توان انتظار داشت که یک نوع رفتار مدیریتی را از خود نشان دهند که موافق با ارزش های اخلاقی باشد . زیرا نوع رفتار مدیریتی با شخصیت رهبر ارتباط دارد . برای اینکه رهبر موفق باشد باید بتواند دیدگاهی اخلاقی داشته باشد و آن را به زیر دستانش القاء کند (راهداری شمالی ، 1390: 28). در رهبری اخلاقی داشتن شخصیت پسندیده مهمتر از داشتن کارایی تکنیکی و فنی می باشد ( کاراکوس[1] ، 2007 : 465 ).
رهبری اخلاقی رهبري به شيوه اي است كه به حقوق و مقام ديگران احترام مي گذارد . رهبران ماهيتا در يك موقعيت از قدرت اجتماعي قرار دارند و رهبری اخلاقی بر چگونگي استفاده رهبران از قدرت خود براي تصميماتي كه مي گيرد ، فعاليت هايي كه در آن درگير هستند و شيوه اي كه آنها بر ديگران اثر مي گذارند ، تمركز دارد(ريسك و همكاران ، 2006 :346). در اين نوع رهبري ، ارزش هاي اخلاقي پذيرفته شده براي همه نظير عدالت ، انصاف ، صداقت ، درستي و راست كرداري محور تمركز و توجه است ( گل پرور و همكاران ، 1389 : 4 ).
شواهد تحقيقاتي نشان داده كه پايبندي به ارزش هاي اخلاقي، مشخصه رهبراني با اثر بخشي بالا است. اين رهبران از طريق رفتارهاي منصفانه با كاركنان خود آنها را ترغيب به بهبود عملكرد و تمايل به نوآوري و خلاقيت مي كنند ( پاداش و گل پرور ، 1389 : 103) .
از ديدگاه برنز رهبری اخلاقی از قدرت فراتر مي رود و رابطه بين رهبر و پيروان بر آرزوها ، تمايلات و نيازهاي متقابل طرفين پایه گذاری مي شود . از ديدگاه او اگر رهبري از ويژگي هاي بر جسته خود چون فره مندي استفاده نمايد و افراد را به زور متقاعد سازد ، نمي تواند شاخص يا معياري براي ارزيابي و قضاوت درباره رهبري موفق يا موثر ارائه دهد.
چنين رهبري به ارزش ها توجه مي كند و به پيروان خود دانش و آگاهي هاي لازم و كافي را مي دهد و تا آنجا پيش مي رود كه از آنها مي خواهد رهبري بقيه را بر عهده بگيرند ، بتواند با ذكاوت ، فراست و به صورتي آگاهانه تصميم بگيرد و به نداي او پاسخ مثبت بدهند . مسئله مهم در اين نوع از رهبري رابطه بين رهبر و پيروان است كه بايد بر اساس اصول اخلاقي قرار گيرد .
فریمن و استوارت اذعان می دارند رهبر اخلاقی فردی است که از یک شخصیت قوی برخوردار است . آنها ارزش ها ، دیدگاه ها و اهداف سازمانی خود را از طریق یک سری ایده آل های اخلاقی ترسیم می کنند و اهداف سازمان را با ویژگی های درونی کارکنان مرتبط می سازند .( عمادی فر ، 1388 : 14 ).
براون ، تریوینو و هریسون رهبری اخلاقی را به عنوان نشان دادن رفتار مناسب هنجاری از طریق فعالیت های فردی ، ارتباطات بین فردی و ترویج این قبیل رفتار ها به پیروان از طریق ارتباطات دو طرفه ، تقویت و تصمیم گیری مناسب تعریف کرده اند . اولین قسمت این تعریف “نشان دادن رفتار مناسب هنجاری از طریق فعالیت های فردی و ارتباطات بین فردی” در بردارنده این است که رهبرانی که اخلاقی تصور می شوند الگوهای رفتاریی هستند که به طور اصولی و هنجاری مناسب پنداشته می شود و همچنین تبدیل شدن رهبر به الگویی معتبر می باشد .
قسمت دوم این تعریف “ترویج این قبیل رفتار ها به زیردستان از طریق ارتباطات دو طرفه …… ” بیان می کند که رهبران اخلاقی نه فقط به اخلاقیات توجه می کنند و اخلاقیات را در محیط اجتماعی به وسیله صحبت کردن درباره آن با پیروان برجسته می کنند بلکه همچنین فرآیند عدالت بین فردی و رویه ای را به پیروان ارائه می دهند . جزء ” تقویت ” در تعریف در بر گیرنده این است که رهبرانی که اخلاقی می باشند استانداردهای اخلاقی را مستقر ساخته ، به رفتار اخلاقی پاداش داده و کسانی که از استانداردها پیروی نمی کنند را تنبیه می کنند .
عنصر نهایی تعریف مربوط به ” تصمیم گیری” می باشد که بازتاب این حقیقت است که رهبری اخلاقی به نتایج اخلاقی تصمیمات خودشان فکر می کنند و تصمیماتی عادلانه و هنجاری می گیرند که می تواند به وسیله پیروان تبعیت شود ( راهداری شمالی ، 1390 : 32 ).
ویژگی های رهبری اخلاقی
بررسي هاي موجود بر روي ويژگي هاي رهبران اخلاق مدار ، حاكي از چند ويژگي بارز و مسلط در اين رهبران است : منش اخلاقي و راستي[2] ، آگاهي اخلاقي[3] ، جهت گيري به اجتماع و مردم[4] ، انگيزانندگي[5] ، تشويق و توانمندسازي[6] و مديريت جوابگويي[7] ( حساب پس دادن ) اخلاقي (ريسك[8] و همكاران ، 2006 ، به نقل از راهداری شمالی ، 1390 : 32).
1- منش اخلاقی و راستی : در ميان ويژگي هاي گفته شده ، منش اخلاقي ، اشاره اي است به الگوي نيات ، تمايلات و پرهيزكاري كه زير بناي رفتار اخلاقي را فراهم مي كند . بنا بر نظر بسياري از نظريه پردازان ، منش اخلاقي ، خود را از طريق تواضع ، وفاداري ، تقوا ، سخاوت و بخشش نمايان مي سازد ( باس ، 1956، به نقل از نیری و همکاران ، 1389 : 68).
درستی و صداقت (راستی) جزئ اساسی از منش اخلاقی و صفات ممتاز است و شامل توانایی مصصم بودن در جهت درگیر شدن در رفتار های صحیح اخلاقی با وجود فشار های خارجی می باشد (راهداری شمالی ، 1390 : 32 ).
در عين حال اين مشخصه مستلزم تعهد به تقوا و پرهيزكاري در همه شرايط و موقعيت هاست ( باس و استيدمير[9] ، 1999، به نقل از نیری و همکاران ، 1389 : 68) .
2- آگاهی اخلاقی : به عنوان دومين مشخصه رهبران اخلاقگرا، در برگيرنده توانايي درك و حساس بودن به مسائل اخلاقي كه شايسته توجه در انتخاب هايي است كه بر ديگران تاثير مهم و معنا داري به جاي مي گذارند ( پتريك و كويين[10] ، 1997 ،به نقل از نیری و همکاران ، 1389 : 68).
3- جهت گيري به اجتماع و مردم : رهبران اخلاقگرا همچنين بر خدمت رساني به بهترين نحوه ممكن به مردم بيشترين تاكيد و تمركز را دارند و به طور جدي به اينكه اقدامات آنها چه تاثيري بر ديگران بر جاي مي گذارند توجه مي كنند. نكته محوري در اين بين ، اينكه اين گونه رهبران ، قدرت اجتماعي خود را براي منافع جمعي و نه منافع شخصي استفاده مي كنند . اين همان مشخصه هايي است كه در جهت گيري نسبت به اجتماع و مردم نمود مي نمايد ( فلوكر[11] ، 2002 ) . کانیونگو و مندونکا بیان می دارند که بشر دوستی ، بنیان اخلاقی رهبری را تشکیل می دهد(راهداری شمالی ، 1390 : 32 ).
4- انگیزانندگی : از طريق تشويق و توانمند سازي ، رهبران اخلاق مدار ، پيروان خود را بر مي انگيزند تا منافع گروهي را به عنوان منافع خود انتخاب كنند (باس و استيدمير ، 1999 ، به نقل از نیری و همکاران ، 1389 : 68).
رهبران اخلاقگرا همچنين تعهد هوشمندانه اي بين خود و پيروانشان بر قرار مي كنند . اين امر باعث مي شود كه مقابله به مثل مبتني بر مسئوليت پذيري همراهانه در حركت به سوي اهداف مشترك ميسر گردد (گيني[12] ، 1997 ، به نقل از نیری و همکاران ، 1389 : 68).
5- تشويق و توانمندسازي : بنا بر نظر برخي ديگر از نظريه پردازان ، رهبران اخلاق گرا به گونه اي پيروان خود را ترغيب و تشويق مي كنند كه موجب احساس شايستگي شخصي[13] و به دنبال آن خود كفايي[14] در آنها مي شوند . اين نوع رهبران ، همچنين از راهبردهاي توانمند سازي براي خود كارآمدي[15] و اعتماد به خود[16] كاركنان به اشكال مختلف استفاده مي كنند ( كانونگو و مندونكا[17] ، 1996 ، به نقل از نیری و همکاران ، 1389 : 68).
6- مديريت پاسخگویی ( حساب پس دادن ) اخلاقي : بالاخره اینکه، رهبران اخلاقگرا، مدیریت جوابگویی اخلاقی مفید و مناسبی را در محیط کار پدید می آورند(نیری و همکاران ، 1389 : 68). طبق تحقیق تریوینو و همکارانش رهبری اخلاقی جزئی سوداگرانه و معامله گرانه دارد که شامل استقرار استانداردها و انتظارات رفتار اخلاقی برای پیروان می باشد. یافته های آنها بیان می دارد که رهبران اخلاقی استانداردهای رفتار اخلاقی را مستقر ساخته و پیروان را به وسیله استفاده از سیستم های پاداش و تنبیه جوابگو نگه می دارد (راهداری شمالی ، 1390 : 33).
مشخصاتی که به عنوان مشخصه های رهبران اخلاق مدار معرفی گردید، وقتی در سطوح عالی مدیریت یک سازمان جای گیرد منجر به فراگیری ارزش های اخلاقی صنفی در درون یک سازمان می شود . ( بيكر ، هانت و اندرس[18] ، 1996، به نقل از نیری و همکاران ، 1389 : 68).
براون و تریوینو ویژگی های رهبران اخلاقی و رهبری اخلاقی را : صداقت ، دلسوز بودن ، توانایی گرفتن تصمیمات اصولی و متعادل ، مهارت های ارتباطی خوب ( شامل استانداردهای روشن برای رفتار اخلاقی ، استفاده از پاداش ها / تنبیهات برای پیروی از این استانداردهای اخلاقی ) معرفی کرده اند(مك مانوس[19]، 2011 : 37 ).
رهبری اخلاقی افرادی هستند که صادق ، امین و منصف هستند و به عنوان تصمیم گیرانی که نسبت به مردم و جامعه دلسوز هستند و به عنوان افرادی که در زندگی شخصی اشان به طور اخلاقی رفتار می کنند شناخته شده اند ( کاراکوس ، 2007 : 466 ).
(پاورقی رهبری اخلاقی)
[1] KaraKose
[2] – Character and integrity
[3] – Ethical awareness
[4] – Cummunity/people orientation
[5] – Motivating
[6] – Encourage and empowering
[7] – Managing ethical accountability
[8] – Resick
[9] – Bass & Steidlmeier
[10] – Petrick & Quinn
[11] – Fluker
[12] – Gini
[13] – Personal competence
[14] – Self – sufficient
[15] – Self – efficacy
[16] – Self – confidence
[17] – Kanungo & Mendonca
[18] – Baker , Hunt & Andrews
[19] – Mcmanus
رهبری اخلاقی
جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های مدیریت کلیک کنید.
نمونه ای از منابع فارسی رهبری اخلاقی
- – آذر، عادل ؛ مؤمني ، منصور .( 1383). آمار و کارُبرد آن در مديريت. جلد اول، چاپ دهم، تهران : انتشارات سمت .
- – آذر ، عادل ؛ مؤمني ، منصور. (1380).آمار و کارُبرد آن در مديريت. جلد دوم، چاپ پنجم، تهران : انتشارات سمت.
- – ازگلی ، محمد .(1383). رهبري استراتژيك چشم انداز تهران . انتشارات دانشگاه امام حسين (ع) ، چاپ اول.
- – ازگلی ، محمد .(1385). درآمدی بر رویکرد های رهبری اخلاقی . نشریه مصباح ، شماره 63، صص 76-53.
- – استونر، جيمزآرتور فينچ. آر ؛ فري من، ادوارد ؛ گيلبرت ؛ دانيل آر.(1379). مديريت(سازماندهي، رهبري، كنترل). ترجمه علي پارساييان و محمد اعرابي، جلد دوم، چاپ اول، تهران : دفتر پژوهش هاي فرهنگي.
- – اسماعیلی ، كوروش .(1380).تعهد سازمانی. مجله تدبیر ، شماره 112 ، ص 67.
- – اشرفي، بزرگ . (1374) . تبيين عوامل موثر بر تعهد سازماني مديران و كاركنان شركت زغال سنگ البرز شرقي ، پايان نامه دوره كارشناسي ارشد، دانشگاه تربيت مدرس .
- – اعرابی ، سید محمد ؛ باقری کلجاهی، علی . ( 1387 ) . آسیب شناسی تعهد سازمانی از منظر سیاست های مدیریت انسانی( از دیدگاه کارکنان ) . فصلنامه مطالعات مدیریت ، شماره 57 ، صص 32 – 17 .
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.