قیمت 19,000 تومان

اشتراک 0دیدگاه 167 بازدید

برنامه ریزی فضایی در بحران ها

2-1- مقدمه.

2-2- برنامه ریزی فضایی؛ تعاریف، مؤلفه ها و حوزه مکانی برنامه ریزی…

2-2-1- برنامه ریزی فضایی..

2-2-2- مؤلفه های برنامه ریزی فضایی..

2-2-3- حوزه مکانی برنامه ریزی فضایی..

2-3- برنامه ریزی فضایی و مدیریت بحران در مناطق شهری و کلان‌شهری…

2-3-1- بحران ناشی از زلزله در مناطق شهری و کلان‌شهری…

2-3-2- خسارات ناشی از بحران زلزله.

2-3-3- ضرورت كاربرد مديريت بحران زلزله در مناطق شهري و کلان‌شهری…

2-3-4- مديريت بحران (Crisis Management)

2-3-5- چرخه مديريت بحران..

2-3-6- تجارب داخلی و خارجی مدیریت بحران در برابر زلزله.

2-3-7- نقش و جایگاه برنامه ریزی فضایی در مدیریت بحران..

2-4- برنامه ریزی فضایی و آسیبپذیری شهری (منطقه کلان‌شهری) در برابر بحران زلزله.

2-4-1- آسیبپذیری شهری…

2-4-2- نقش زلزله در آسیبپذیری شهری و مناطق کلان‌شهری…

2-4-3- عوامل مؤثر در آسیبپذیری لزرهای شهرها

2-4-4- نقش برنامه ریزی فضایی در کاهش آسیبپذیری شهری در برابر زلزله.

2-5- نگرشهای برنامه ریزی فضایی در راستای کاهش آسیبپذیری شهرها و کلانشهرها در برابر بحرانهای طبیعی (زلزله)

2-5-1- نگرش فنی –  فیزیکی به آسیبپذیری در قالب دیدگاه زیستی – فیزیکی (Biophysical vulnerability):

2-5-2- نگرش اجتماعی-  اقتصادي به آسیبپذیري در قالب دیدگاه ساخت اجتماعی (Social construction of vulnerability):

2-5-3- نگرش یکپارچه و همهجانبه به آسیبپذیري در قالب دیدگاه ترکیبی(Synthetic approach of vulnerability):

2-6- بحثهای آکادمیک پیرامون آسیبپذیری مناطق شهری و کلان‌شهری در برابر زلزله.

2-7- شاخصهای تبیین کننده میزان آسیبپذیری مناطق شهری در برابر زلزله.

2-7-1- شاخصهای طبیعی یا زمین ساخت…

2-7-2- شاخصهای انسان ساخت…

منابع

برنامه ریزی فضایی در بحران ها (بحرانی مثل زلزله)

 مقدمه

از مهم‌ترین عوامل مؤثر در کاهش آسیب پذیری شهرها بالاخص خسارات ناشی از زلزله، ویژگی‌های شکلی و ساختاری شهرهاست که با استفاده از برنامه ریزی و طراحی اصولی می‌توان در کاهش آسیب پذیری شهری گامی مؤثر برداشت. بررسي ميزان آسیب‌ها و صدمات به‌طور مستقيم و غيرمستقيم به وضعيت نامطلوب برنامه ريزي و طراحي شهري آن‌ها مربوط می‌شود.

وضعيت بد استقرار عناصر كالبدي و کاربری‌های نامناسب شهري، شبكه ارتباطي ناکارآمد شهر، بافت شهري فشرده، تراکم‌های شهري بالا، وضعيت بد استقرار تأسيسات زيربنايي شهر، كمبود و توزيع نامناسب فضاهاي باز شهري و مواردي از اين قبيل نقش اساسي در افزايش ميزان آسیب‌هاي وارده به شهرها در برابر بحران‌ها دارند. بنابراين، آنچه كه پديده زلزله را در شهرها به يك فاجعه تبديل می‌کند در بسياري موارد وضعيت شهرسازي نامناسب است.

این در حالی است که برنامه ریزی و در نظر گرفتن ایمنی شهر در برابر خطرات زلزله در تمامی سطوح برنامه‌ریزی (از آمایش سرزمین تا معماری) می‌تواند در کاهش اثرات زلزله یا به عبارت دیگر کاهش آسیب­پذیری جوامع بشری در برابر زلزله مؤثر باشد. تجربیات بدست آمده از برنامه ریزی در این زمینه نشان می‌دهد که سطح میانی برنامه ریزی یکی از کارآمدترین سطوح برنامه‌ریزی در کاهش آسیب‌پذیری شهرها در برابر زلزله است (اردلان و همکاران، 1385: 29).

در واقع در ميان سطوح گوناگون برنامه ريزي كالبدي كارآمدترين سطح در كاستن از ميزان آسيب پذيري شهرها در برابر بحران‌ها، سطح مياني يا همان برنامه ریزی شهری است. لذا می‌توان با اصلاح وضعيت شهرسازي، آسيب پذيري شهرها را در برابر زلزله به ميزان زيادي كاهش داد. به عبارت ديگر تنها باهدف قرار دادن ايمني شهري در برابر زلزله در فرآيند شهرسازی، می‌توان به شهرهايي مقاوم در برابر زلزله دست يافت (عبداللهي، 1383: 75).

 

  برنامه­ ریزی فضایی؛ تعاریف، مؤلفه­ ها و حوزه مکانی برنامه­ ریزی

با توجه به موضوع این پژوهش در بخش تعاریف و مفاهیم مرتبط با برنامه ­ریزی فضایی، ابتدا فضا و برنامه ریزی فضایی تعریف شده و دو مؤلفه اصلی فضا (سازمان و ساختار) که برنامه ریزی فضایی بر روی آن تأکید داشته نیز معرفی شده­اند. در ادامه با توجه به مقیاس مکانی و جغرافیایی حوزه عملکردی برنامه‌ریزی فضایی در این پژوهش، واژگان شبکه شهری و منطقه کلان‌شهری نیز تعریف گشته­اند.

برنامه­ ریزی فضایی

فضا: فضا در علم جغرافیا، فضا اغلب به عنوان مفهومی کلیدی از سوی جغرافیدانان نگریسته شده است. «فضا» زاییده مناسبات اجتماعی است. هر جامعه به اشکال مادی و مرئی فضا مثل چشم اندازها و بومها، امکان سازمان یافتگی می‌بخشد، اما این فضا فقط به پدیدارهای مرئی و مادی محدود نمی‌شود، بلکه به میدانهای نیرو و جریانهایی تسری پیدا خواهد کرد که تنها با دست یازیدن به نوعی تحلیل جغرافیایی می‌توان به  ماهیت آن‌ها پی برد. از این رو فضای جغرافیایی را نمیتوان یک فضای طبیعی به حساب آورد. فضای جغرافیایی، فضایی اجتماعی است و صورتها و ساختهای آن، آفریده کنش انسانی است (رستم پور، 1381 :40). به‌طور خلاصه فضای جغرافیایی مجموعه ای است که از نقاط و پدیده‌های مکانی، روابط و مناسبات بین آن‌ها در سطح سیاره زمین تشکیل و متحول می­شود (پور احمد، 1385 :78). بنابراین، باتوجه به مجموعه تعاریف ارائه شده، مفهومی از فضا که در این مطالعه مدنظر خواهد بود، ساختاری است که توسط مجموعه ای از «روابط فضایی» بین اجزا در سطح کشور (محدود به مرزهای سیاسی) ایجاد شده است.

برنامه ریزی فضایی: برنامه ريزي فضايي مفهومي اروپايي – انگليسي داشته و در واژگان برنامه‌ريزي آمريكايي و انگليسي وجود ندارد. مفهوم برنامه ریزی فضایی اغلب هم معني مفاهيمي مانند سياست فضايي، توسعه فضايي، استراتژي فضايي و ساير مفاهيم مشابه می‌باشد. براي مثال در ESDP از واژه چشم­انداز[1] بيشتر از برنامه و بسياري از برنامه‌هایی فضايي ملي از واژه استراتژي فضايي استفاده كرده اند. براساس فالودي[2] (4-5: 2002) يكي از دلايل جابجايي ها اين است كه برنامه ريزي در بسياري از كشورهاي اروپايي يك تعهد سياسي محسوب می‌شود. كشورهاي مختلف سنت ها وفرهنگ هاي مختلف برنامه ريزي دارند و بنابراين فهم برنامه ریزی فضایی از راههاي مختلف صورت مي گيرد. بنابراين مفهوم برنامه ریزی فضایی در اغلب موراد براي يك گزينه بي‌طرف، جايگزين می‌شود.

تلاش برای توزیع مکانی فعالیت ها و عملکردهای انسانی در پهنه زمین ، برنامه ریزی فضایی یا مکانی خوانده می­شود. برنامه ریزی فضایی وجه خاصی از برنامه ریزی فیزیکی یا کالبدی است. ساماندهی و مکانیابی عملکردها و توزیع کالبدی محل های ایجاد تاسیسات و تسهیلات اجتماعی، اقتصادی ، فرهنگی و مانند آن در پهنه یک سرزمین اعم از پهنه یک کشور یا منطقه‌یا شهر، برنامه ریزی فضایی نامیده می­شود (زیاری،1378: 12).

یکی از خصوصیات مهم برنامه ریزی فضایی چندبعدی و چندهدفه بودن آن می‌باشد. به عبارت دیگر انواع گوناگونی از برنامه ریزی وجود دارد که نوعی از ساماندهی فضایی بر سطح زمین می‌باشد مانند توزیع فرودگاهها در سطح یک کشور که نوعی از ساماندهی فضایی می‌باشد اما تک بعدی و دارای یک هدف است. هنگامی که تعدادی فعالیت وابسته به هم با اهداف متعدد در سطح یک محدوده جغرافیایی احداث می شوند ، بررسی وابستگی میان این فعالیت ها و برنامه ریزی برای هماهنگی اهداف آن‌ها با یکدیگر و ساماندهی یکپارچه آن‌ها محتوی برنامه­ریزی فضایی را شکل می‌دهد.

می­توان گفت هدف از برنامه ریزی فضایی ایجاد تعادل بین نیاز روزافزون به فضا و محیط محدود فضا می‌باشد. به عبارت دیگر از یک طرف با افزایش فعالیت‌های انسانها نیاز به فضا افزایش می یابد و از طرف دیگر فضای شهری همواره دارای محدودیت می‌باشد. برنامه ریزی فضایی ابزاری برای ایجاد تعادل بین تقاضا و عرضه موجود برای فضا می‌باشد(صرافی ،1390: 25)

يك برنامه ریزی فضایی نقشه راهي را براي توسعه آينده منطقه فراهم می‌کند. مشخصه بارز برنامه هاي فضايي اين است كه به يك منطقه جغرافيايي محدود مانند سطح ملي يا منطقه اي دلالت می‌کند و تمام سياست­هاي تاثير گذار بر منطقه را به مثابه يك كل در نظر مي گيرد. تمركز برنامه ريزي فضايي بر روي بعد فضايي سياست هاي بخشي مختلف و همچنين تاثير سياست هاي مختلف بر منطقه[3] است. در اين حالت آندراس فالودي(2002:5) برنامه ريزي فضايي را به مثابه آمايش سيستماتيك سياست هاي فضايي در نظر مي­گيرد.

مشخصه ديگر برنامه ریزی فضایی به ايده تعادل و توسعه شهري پايدار برمي‌گردد (Alden,2006:21-30). ميجرز يك تفاوت را بين دو جنبه كلي سياست هاي مورد نظر براي تعادل بيشتر و پيوستگي سيستم شهري ملي در نظر گرفته است: (پاپلی یزدی، 43:1382)

  • افزايش رشد بر حسب اهميت اقتصادي و جمعيتي به نسبت بيشتر در شهرهاي مهم اقتصادي كوچك
  • تمركز زدايي از شهرهاي بالايي به شهرهاي كوچك براساس اهميت اقتصادي در جمعيت

برای درک بهتر برنامه ریزی فضایی باید دو عنصر اصلی فضا یعنی سازمان فضایی و ساختار فضایی نیز مورد بررسی قرار گیرند؛ چرا که با بررسی این دو مؤلفه می­توان آنچه را که در برنامه ریزی فضایی مورد برنامه‌ریزی قرار می­گیرند را مشخص و تبیین نمود.

مؤلفه­ های برنامه­ ریزی فضایی

 سازمان فضایی

سازمان: بر حسب این که واژه «سازمان» در کدام زمینه از علوم و در چه چارچوب کاربردی مدنظر باشد می­تواند مفاهیم ویژه­ای بیابد. می­توان تعریف سازمان را در علوم برنامه ریزی فضایی و منطقه‌ای، در  چارچوب بررسی رفتار گروههای انسانی به عنوان محتوا (که شهرها در واقع یکی از انواع آن‌ها هستند)، چگونگی ارتباط این گروهها با سایر گروههای انسانی و جایگاه هر یک از آن‌ها در کل محیط (ساخت) تحت تاثیر شرایط محیطی (شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و …) در نظر گرفت. از مهمترين مقولات در برنامه ریزی فضایی ( سازمان فضائي) است . سازمان به مفهوم ترتيب و نظم واحدهاي يك مجموعه تعريف شده و داراي هدف می‌باشد.

سازمان فضایی: سازمان فضایی[4] عبارت است از ترتیب و توزیع نظام یافته واحدهای یک مجموعه در فضا، در راستای عملکردهای عمومی مجموعه (آسایش، 1375 :145). تعریفی دیگر، سازمان فضایی را ترتیبی که بنا بر آن، یک سری فعالیتهای مشخص در یک محدوده فضایی، سازمان میابند، میداند. همچنین به عقیده آرپی میسرا، مراکز تجمع و فعالیتهای وابسته به آن‌ها به همراه روابط متقابلی که از طریق شبکه های ارتباطی بین آن‌ها برقرار می­شوند به وجود آورنده سازمان فضایی است (میسرا، 1353 :12). به این اعتبار سازمان فضایی، ترتیب سازمانی یابی فعالیتهای موجود در  فضا است (سازمان مدیریت و برنامه ریزی، 1364 :18).

بر طبق نظر میسرا سازمان فضايي شامل نقاط شبكه ها و لكه ها می‌باشد كه به شرح زير قابل بسط هستند (میسرا، 15:1353):

الف- نقاط يا گره گاهها: روستاها، شهركها، نواحي صنعتي خارج از شهر و شهرها.

ب- شبكه ها: ارتباطات زميني و دريايي و هوايي ،خطوط انتقال نيرو و انرژي و مخابرات ،كانالها.

ج- لكه ها يا سطوح : سطوح زير كشت ، جنگل و مرتع ،كوهستان و بيابان و كوير ،دريا و رودخانه و مرداب.

براي نمونه اجزاء سازمان فضايي يك محله شهري (مثلاَ: واحدهاي مسكوني ،كوچه و خيابان، مغازه ها و ادرات …) با يك شهر(براي نمونه : محلات مسكوني، مركز تجاري و اداري شهر ،ارتباطات و بناهاي بزرگ و مركزي و…) متفاوت بوده و اجزاء سازمان فضايي يك منطقه (مثلاَ تمام شهر و روستاها،جاده ها و خطوط انتقال نيرو و رودخانه و مزارع و…) با فضاي ملي (شهرهاي اصلي و جاده هاي مهم و عوارض اصلي طبيعي و…) نيز فرق دارد. بنابر مقياس فضا (از هر ده تا كلان فضا) مي­توان، سطح بندي متفاوتي از اجراء متشكله آن داشت كه در هر مقياس ، سطوح بالا و سازماندهی فضا در آن مقياس مطرح گردد و استخوان بندي فضا را نشان مي دهد.

 

 برنامه ­ریزی فضایی و مدیریت بحران در مناطق شهری و کلان‌شهری

مفهوم برنامه ریزی فضایی که در انگلیسی Spatial Planning و در فرانسه به Amanagement Du Territoire  و در فارسی برخی آن را آمایش سرزمین نیز می نامند، عبارت است از توزیع متوازن و هم آهنگ جغرافیایی کلیه فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی و معنوی در پهنه سرزمین نسبت به منابع طبیعی و انسانی. برنامه ریزی فضایی در پاسخ به مشکلات مشخص اقتصادی، اجتماعی و معنوی ظهور کرده که مولود انقلاب صنعتی در قرن 18 میلادی بوده­اند. برنامه ریزی فضایی به عنوان یک فن و روش، الگویی برای قانونمند کردن و انتظام فضایی اقدامات اثرگذار بخش عمومی و بخش خصوصی بر نحوی مکان گزینی و استقرار فعالیت‌های اقتصادی، کالبدی و اجتماعی در فضای دو بعدی می‌باشد (زیاری، 136:1388).

می­توان گفت ضرورت شکل­گیری برنامه ریزی فضایی، ایجاد تعادل بین نیاز روزافزون به فضا و محیط محدود فضا می‌باشد. به عبارت دیگر از یک طرف با افزایش فعالیت‌های انسانها نیاز به فضا افزایش می یابد و از طرف دیگر فضای شهری همواره دارای محدودیت می‌باشد. برنامه ریزی فضایی ابزاری برای ایجاد تعادل بین تقاضا و عرضه موجود برای فضا شکل گرفته است (صرافی ،1390: 21).

بحران ناشی از زلزله در مناطق شهری و کلان‌شهری

بحران از جنبه­های گوناگون، دارای تعاریف متعددی می‌باشد که در زیر به ذکر چند مورد از دیدگاه کارشناسان علوم مختلف پرداخته شده است.

بحران عبارت است از هر حادثه، رویداد و یا وضعیتی که حالتی فوق العاده را به وجود می­آورد و در هر کشوری که روی دهد آن کشور را از حالت تعادل و طبیعی خارج می‌کند.

بحران به تغییر ناگهانی، شدیدتر از حالت عادی، غافلگیرانه و تهدیدآمیز اطلاق می­شود که همواره به‌طور طبیعی و یا بوسیله بشر به وجود می­آید و سختی و مشقتی را به جامعه بشری تحمیل می‌کند که بر طرف كردن آن نياز به اقدامات اضطراری و فوق العاده می­باشد. بحران­های طبیعی مانند زلزله، سیل، فعالیت آتشفشانی، طوفان­های شدید، گردبادها، خشکسالی و فرسایش خاک از جمله بحران­هایی می­باشند که آدمی نقش چندانی در ایجاد آن‌ها ندارد و مهم ترین نقش او در اقداماتی است که در هنگام و پس از این بحران­ها انجام می‌دهد، تا بتواند تا حد امکان از خسارت ها و تلفات ناشی از این بحران‌ها بکاهد (اژدر، 1385، 205).

بحران موقعیتی است که افراد، گروه ها و سازمان‌ها با آن مواجه گشته و با استفاده از رویه های مورد عمل معمول قادر به مقابله با آن نیستند. بروز استرس فراوان ناشی از تغییرات ناگهانی، در ذات چنین موقعیت هایی نهفته است (Both,1993).

از هم گسیختگی که به صورت فیزیکی بر کل سیستم اثر می گذارد و مفروضات پایه ای، احساس وجود ذهنی و محور حیاتی وجود آن را مورد تهدید قرار می‌دهد (Pauchant,1992).

بحران به حادثه اي اطلاق می‌شود که در اثر عوامل طبيعي و يا انساني به صورت ناگهاني و يا تدريجي اتفاق مي افتد و خسارت هاي قابل توجه اقتصادي، تلفات انساني و ضايعات روحي و رواني را به جامعه تحميل مي نمايد و اثرات آن در جامعه به حدي است که لازم است با حسابگري خاصي به آن پاسخ داده شود (عسگري و اسماعيلي، 27).

با توجه به تعريف فوق می‌توان گفت که بحران از نظر منشأ به بحران‌های ناشي از بلاياي طبيعي و بحران‌های انسان ساز قابل تفکيک است. همچنين بحران از نظر سطوح درگير به سطح بحران کوچک تا سطح ملي تقسيم بندي می‌شوند. بر این اساس هر چه امکان مدیریت بحران با امکانات محلی بیشتر وجود داشته باشد، سطح بحران کوچک تر خواهد بود و در مقابل نیاز به امکانات منطقه‌ای و ملی سطح بحران را بالاتر خواهد برد.

 

نقش و جایگاه برنامه ­ریزی فضایی در مدیریت بحران

اصول و روشهاي برنامه­ ریزی فضایی در قالب یا زیرمجموعه برنامه­ریزی شهری، در پيش گيري از آسیب‌هاي ناشي از بحران‌ها می‌تواند از طريق بهره گيري از تجربيات گذشته  بررسي و تدوين گردند. اين تجربه ها نشان داده‌اند كه آثار، عوامل و فرآيند اقدامات پس از سوانح طبيعي در قالب چهار مرحله امداد و نجات، اسكان اضطراري، اسكان موقت و اسكان دائم قابل بحث و بررسي اند. نقش برنامه­ریزی فضایی در ارتباط با هر يك از عوامل بالا می‌تواند از طريق پيش بيني تمهيدات مناسب برنامه ريزي و طراحي(از سطوح سياست گذاري و برنامه ريزي گرفته تا طراحي و اجرا) محقق شود (بصيرت و عزيزي، 1385،182).

در واقع در ميان سطوح گوناگون برنامه ریزی فضایی كالبدي كارآمدترين سطح براي كاستن از ميزان آسيب پذيري شهرها در برابر بحران­ها برنامه­ریزی فضایی است. بررسي ميزان آسیب‌ها و صدمات به‌طور مستقيم و غيرمستقيم به وضعيت نامطلوب برنامه ريزي و طراحي شهري آن‌ها مربوط می‌شود. وضعيت بد استقرار عناصر كالبدي و کاربری‌های نامناسب شهري، شبكه ارتباطي ناکارآمد شهر، بافت شهري فشرده، تراکم‌های شهري بالا، وضعيت بد استقرار تأسيسات زيربنايي شهر، كمبود و توزيع نامناسب فضاهاي باز شهري و مواردي از اين قبيل نقش اساسي در افزايش ميزان آسیب‌هاي وارده به شهرها در برابر بحران‌ها دارند.

بنابراين، آنچه كه پديده زلزله را در شهرها به يك فاجعه تبديل می‌کند در بسياري موارد وضعيت شهرسازي نامناسب است. لذا می‌توان با اصلاح وضعيت شهرسازي، آسيب پذيري شهرها را در برابر زلزله به ميزان زيادي كاهش داد. به عبارت ديگر ايمني شهري در برابر زلزله را به عنوان يك هدف عمده مي بايد در فرآيند شهرسازي وارد ساخت. تنها در اين صورت است كه می‌توان به شهرهايي مقاوم در برابر زلزله دست يافت (عبداللهي، 1383،75).

برنامه­ریزی و مقررات توسعه شهری نامناسب می‌تواند آسیب­پذیری در مقابل بلایای طبیعی را تشدید نماید. این موضوع اغلب نتیجه ای از رویکردهای پراکنده و متفرق به توسعه و ناکارایی زیرساخت‌های مدیریتی است (Pelling, 2003).

بدین­سان اقدامات برنامه­ریزی باید جزئی روشن که هدف آن کاهش آسیب­پذیری در مقابل بلایاست را در بر گیرند و این موضوع که چگونه کاهش آسیب پذیری از طریق دو مقوله برنامه ریزی و حکمروایی قابل تحقق است، باید مورد بررسی قرار گیرد (Wamsler, 2004). این دو مقوله را می­توان در قالب طرح های شهری تعقیب کرد. « در نظام برنامه ریزی جاری کشور، طرح های توسعه شهری و بخصوص طرح های جامع شهری بیشترین تأثیر را بر هدایت توسعه شهرها دارند. اما در این میان مباحث مدیریت بحران هیچ گاه نتوانسته جایگاه خود را پیدا کند» (عبدلی، 1385، 201).

انطباق مدیریت بحران­های شهری با برنامه­های توسعه شهری یک راه مؤثر در کاهش خسارات به شمار می‌رود، و لازم است در بسیاری از پروژه های توسعه شهری، کاهش آسیب پذیری اقتصادی و فیزیکی خانواده ها و اجتماعات پیش بینی شود. به عنوان مثال برنامه‌های مسکن می‌توانند با هزینه مناسب با برنامه­های شهری هماهنگ شده و  ساختمان‌ها در برابر خطرات مقاوم شوند. اما برنامه­ریزان شهری به دلیل عدم آگاهی از انجام این گونه اقدامات چشم پوشی می کنند.

بنابراین یکی از عملکردهای مهم مدیریت بحران مطابقت برنامه‌های توسعه شهری مانند برنامه‌های مسکن، تأسیس سکونتگاه‌های جدید، مدیریت زمین و … با برنامه‌های مقابله با خطرات به گونه‌ای که به کاهش و یا پیش گیری از خطر کمک کند، می­باشد. به عبارت دیگر کاهش آسیب پذیری نواحی شهری هنگامی تحقق می­یابد که ایمنی شهر در برابر بلایای طبیعی به عنوان یک هدف اساسی در تمامی سطوح برنامه­ریزی مد نظر قرار گیرد (هادی زاده بزاز، 1386، 158).

جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های مهندسی معماری کلیک کنید.

نمونه ای از منابع

  1. احدنژاد روشنی، محسن و قرخلو، مهدی و زیاری، کرامت اله(1389)، مدل سازی آسیب پذیری ساختمانی شهرها در برابر زلزله با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی نمونه موردی-شهر زنجان، نشریه جغرافیا و توسعه، شماره 19، تهران
  2. احمد، پوراحمد(1385)، قلمرو و فلسفه جغرافیا، دانشگاه تهران، موسسه انتشارات و چاپ، تهران
  3. اردلان, علی رضا، احسان فروتن و حسین آقامحمدی(1385). “مدل سازی برای کاهش خسارت های بحران زلزله. همایش مقابله با سوانح طبیعی. تهران: پردیس فنی دانشگاه تهران
  4. اژدر، سوسن(1385) ، لزوم مدیریت بحران زلزله در بافت های قدیمی و تاریخی، مجموعه مقالات اولین همایش ملی مدیریت بحران زلزله در شهرهای دارای بافت تاریخی، دانشگاه یزد
  5. اعتماد، گیتی(1364)، برنامه‌ریزی شهرهای جدید، مجموعه مقالات شهرهای جدید فرهنگی جدید در شهرنشینی، تهران، وزارت مسکن و شهرسازی، تهران
  6. اهری، زهرا(1374)،برخورد نظام گونه به مسئله كاهش خطر از طريق برنامه ريزي منطقه اي ، تجربه منطقه گيلان و زنجان»‌، تهران: دومين كنفرانس بين المللي زلزله شناسي مهندسي زلزله
  7. آزاده دل، رمضانعلي و نيک بين، حامد و عبداللهي، محمد(1386)، پياده‌سازي اتاق وضعيت بحران بومي مبتني بر چارچوب معماري سازماني C4ISR
  8. آیسان، یاسمین و یان دیویس(1382)، معماری و برنامه ریزی بازسازی، مترجم: دکتر علیرضا فلاحی، ناشر مرکز چاپ و انتشارات دانشکاه شهید بهشتی، تهران
  9. بحرینی، سید حسین (1375)، برنامه­ریزی کاربری زمین در مناطق زلزله­خیز (نمونه موردی: شهرهای منجیل، رودبار و لوشان)، مرکز مطالعات مقابله با سوانح طبیعی ایران، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، تهران
  10. بحرینی، سید حسین(1382)، فرایند طراحی شهری، دانشگاه تهران، چاپ دوم، تهران

 

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “برنامه ریزی فضایی در بحران ها (بحرانی مثل زلزله)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید