قیمت 19,000 تومان
زندگینامه و آثار شهید آوینی
شهید آوینی – زندگینامه و آثار شهید سیّد مرتضی آوینی
شهید آوینی – زندگینامه و آثار شهید سیّد مرتضی آوینی در 31 صفحه همراه با منابع خدمت شما عزیزان ارائه می شود .
شهید سیّد مرتضی آوینی
6-1- مقدّمه………………………………………………………………………………………………………………………..
6-2- مختصری از زندگی شهید آوینی از زبان خود شهید …………………………………………………..
6-3- شهید آوینی از نگاه دیگران (همسر شهید و دوستان)……………………………………………………
6-4- فرازهایی از کتاب با من سخن بگو دو کوهه از شهید آوینی ……………………………………………………………….
6-5- مقالۀ هنر از شهید آوینی ……………………………………………………………………………………………..
6-6- فرازهایی از اندیشۀ شهید آوینی ………………………………………………………………………………….
6-7- مقالۀ رمان و انقلاب اسلامی از شهید آوینی …………………………………………………………………………
6-8- نتایج فصل ششم
منابع
شهید آوینی
مقدّمه شهید آوینی
دربارۀ زندگی، شخصیّت، آرا و افکار بسیاری از بزرگان، کتابها و مقالات مستقل زیادی نوشته شده است و افراد گوناگون به شرح زندگی آنها، از بدو تولّد تا زمان مرگ یا شهادت پرداخته اند. امّا نوع زندگی بسیاری از این انسان های بزرگ در لابلای اوراق ایّام گم شده است. در حالی که تحوّلات روحی، نوع زندگی و انتخاب راه آنها، می تواند راه گشای نسل های جوان و روندگان راه حقیقت باشد.
سیّدمرتضی آوینی، نویسنده، هنرمند و فیلم ساز و منتقدی است که در مباحث گوناگون قلم زده است و آثار هنری ادبی او گویای شخصیّت والای اوست، تاجدینی در کتاب خود می گوید:
« شهید آوینی قبل از انتشار مجلۀ سوره افکاری داشت، اما جایی برای انتشار آن به طور منظّم نداشت در یک دورۀ چند ساله،آوینی تمام آنچه را که در حوزه های گوناگون می اندیشید در مجله سوره و مجلات اقماری سوره منتشر نمود. مقالات شهید آوینی مجموعه ای است متنوع از مباحث نظری تا نقد فیلم و تئاتر، گرافیک و حتی نقد مباحث اجتماعی و روشنفکری زمانه نظیر قبض و بسط تئوریک شریعت.
این مطالب همگی به صورت کتاب و بعد از شهادت او به تدریج منتشر شد. اما مورد تحلیل جامعه شناختی جدّی قرار نگرفت.
یکی از مواردی که سخت مغفول مانده است زندگی پرفراز و نشیب شهید آوینی است. آوینی پس از شهادت، جنبۀ اسطوره ای یافت و در حد یک انسان مؤمن بسیجی مصادره شد. هیچ تحقیقی صورت نگرفت که آوینی از نظر شخصیّت شناسی، دورۀ کودکی و نوجوانی را چگونه گذرانده است. در دبیرستان چه افکاری داشته، در دانشگاه هنر و معماری چگونه می اندیشیده است. دوستانش چه کسانی بودند و بعد چه اتفاقی موجب شد تا وی به انقلاب بپیوندد…»
(تاجدینی، 1390: 8)
در این قسمت از پژوهش، از میان آثاری که از شهید آوینی در دسترس بود قسمت هایی از زندگی نامه که به قلم شهید نگاشته شده بود، انتخاب گردید؛ و سپس قسمتهایی از نوشته های گوناگون و زیبای این شهید که به سیّد شهیدان اهل قلم شهرت یافته؛ انتخاب شد تا خوانندگان با سیر اندیشه و قلم این شهید بزرگ بویژه تأملات او در فلسفۀ هنر، بویژه فلسفۀ سینما آشنا شوند، نقد، تحلیل و بررسی آن را به اهل این کار می سپاریم.
مختصری از زندگی شهید آوینی از زبان خود شهید
شهید آوینی : «من بچه شاه عبدالعظیم هستم، و در خانه ای به دنیا آمده و بزرگ شده ام که در هر سوراخش که سر می کردی به یک خانوادۀ دیگر نیز برمی خوردی.
این جانب، اکنون چهل و شش سال تمام دارم. درست سی و چهار سال پیش، یعنی در سال 1336 شمسی، مطابق با 1956 میلادی در کلاس ششم ابتدائی نظام قدیم، مشغول درس خواندن بودم. در آن سال، انگلیس و فرانسه به کمک اسرائیل شتافته و به مصر حمله کردند و بنده به عنوان یک پسر بچۀ 12-13 ساله، تحت تأثیر تبلیغات آن روز کشورهای عربی، یک روزی روی تخته سیاه نوشتم: «خلیج عقبه از آن ملّت عرب است»، وقتی زنگ کلاس را زدند و همۀ بچه ها سر جایمان نشستیم، اتفاقاً آقای مدیرمان آمد تا سری هم به کلاس ما بزند.
وقتی این جمله را روی تخته سیاه دید، پرسید: «این را کی نوشته؟» صدا از کسی در نیامد، من هم ساکت، اما با حالتی پریشان سرجایم نشسته بودم. ناگهان یکی از بچه ها بلند شد و گفت: «آقا اجازه؟ آقا، بگیم؟ این جمله را فلانی نوشته» و اسم مرا به آقای مدیر گفت. آقای مدیر هم کلی سروصدا کرد و خلاصه اینکه: «چرا وارد معقولات شده ای؟» و در آخر گفت: «بیا دم در دفتر تا پرونده ات را بزنم زیر بغلت و بفرستمت خانه.» البته وساطت یکی از معلّمین، کار را درست کرد، و من فهمیدم که نباید وارد معقولات شد.
بعدها هم که در عالم نوجوانی و جوانی، گهگاه حرفهای گنده گنده و سؤالات قلمبه سلمبه می کردیم، معمولاً به زبانهای مختلف، حالیمان می کردند که وارد معقولات نباید بشویم. مثلاً یادم است که در حدود سالهای 50-45 با یکی از دوستان به منزل یک نقّاش که همه اش از انار نقاشی می کشید، رفتیم. می گفتند، از مریدهای میرهادی عنقا است و درویش است. وقتی درباره عنقا و نقش انار سؤال می کردیم، با یک حالت خاصّی به ما می فهماندند که به این زودی و راحتی، نمی شود وارد معقولات شد.
ادامه مختصری از زندگی شهید آوینی از زبان خود شهید
تصوّر نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم، خیر. من از یک «راه طی شده» با شما حرف می زنم. من هم سالهای سال در یکی از دانشکده های هنری درس داده ام، به شبهای شعر و گالری های نقاشی رفته ام. موسیقی کلاسیک گوش داده ام، ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده ، دربارۀ چیزهایی که نمی دانسته ام؛ گذرانده ام. من هم سالها با جلوه فروشی و تظاهر به دانایی بسیار، زیسته ام. ریش پرفسوری و سبیل نیچه ای گذاشته ام و کتاب «انسان تک ساحتی» هربرت مارکوزه را بی آنکه آن زمان خوانده باشم اش، طوری دست گرفته ام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند: «عجب! فلانی چه کتابهایی می خواند، معلوم است که خیلی می فهمد.
اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشانده است که ناچار شده ام رودربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم که «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمی شود، و حتی از این بالاتر، دانایی نیز با «تحصیل فلسفه» حاصل نمی آید. باید «در جست و جوی حقیقت» بود و این متاعی است که هر کس براستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت و در نزد خویش نیز خواهد یافت.
و حالا از یک راه طی شده با شما حرف می زنم. دارای فوق لیسانس معماری از دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران هستم. اما کاری را که اکنون انجام می دهم نباید با تحصیلاتم مربوط دانست. حقیر هرچه آموخته ام از خارج دانشگاه است.
بنده با یقین کامل می گویم که تخصّص حقیقی در سایۀ تعهّد اسلامی به دست می آید ولاغیر. قبل از انقلاب بنده فیلم نمی ساخته ام اگرچه با سینما آشنایی داشته ام. اشتغال اساسی حقیر قبل از انقلاب ،در ادبیّات بوده است، اگرچه چیزی اعمّ از کتاب یا مقاله به چاپ نرسانده ام. با شروع انقلاب، حقیر تمام نوشته های خویش را، اعمّ از تراوشات فلسفی، داستانهای کوتاه، اشعار و… در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم که دیگر چیزی که «حدیث نفس» باشد ننویسم و دیگر از «خودم» سخنی به میان نیاورم. هنر امروز، متأسفانه؛ حدیث نفس است و هنرمندان گرفتار خودشان هستند. به فرمودۀ خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی «رحمه الله علیه»:… (ادامه در فایل)
شهید آوینی از نگاه دیگران (همسر شهید)
الف- همسر شهید
« از من زیاد سؤال می شود که آیا خاطرۀ خاصی از ایشان دارم که تعریف کنم یا از این قبیل. ایشان زیاد اهل صحبت کردن نبودند. نفس وقایع برایشان اهمیّتی نداشت. مهمّ تأثیری بود که این اتفاقات در روح انسان برجای می گذاشت. معمولاً بعد از دیدن برنامه های روایت فتح با هم صحبت می کردیم منتهی این صحبتها باز از حدّ اینکه در سفرهائی که ایشان برای تهیه برنامه ها داشتند، چه اتفاقاتی افتاده بود، فراتر بود.
یعنی راجع به روح حاکم بر فضای جبهه بود و این که روایت فتح این روح را واقعاً زیبا به تصویر می کشد. سراسر زندگی ایشان از عشق به ولایت و شهدا ریشه می گرفت و در زندگی خانوادگی هم جز عشق و مهربانی نسبت به همه اعضای خانواده من چیزی از ایشان نمی دیدم.
همانطور که همه اطّلاع دارند خیلی اهمیّت به نماز اوّل وقت می دادند. در این مورد به خانواده تذکّر می دادند ولی اصولاً رفتارشان همیشه توأم با مهربانی بسیار زیاد بود و در موارد جزئی تر هم هیچ وقت، هیچ نوع اعمال فشاری نبود. یعنی شرایط را به گونه ای فراهم می کردند که تغییرات مورد نظر ایشان در خانه اتفاق بیفتد. نماز شبشان تقریباً در هیچ شرایطی ترک نمی شد ولی ایشان از این روح عبادات را دریافت می کردند یعنی حقیقت این عبادات در اعمالشان متجلّی می شد.
ممکن بود نمازشان از نظر زمانی زیاد طول نکشد ولی دریافتی که از این عبادات می کردند خیلی زیاد بود، چون عبادت کاری نبود که از سر عادت انجام بدهند. با تمام روح و قلب پیش خداوند حاضر می شدند. مورد دیگر اینکه ایشان همیشه با وضو بودند.
احساس می کردم که زندگی ایشان سراسر جلوه عشق بود و وضو گرفتن ایشان هم شاید یک معنی اش این بود. یعنی همیشه خودشان را در حضور خدا احساس می کردند و شاید تمام زندگی برایشان حالت نماز خواندن داشت. تقریباً هیچ وقت در منزل راجع به گرفتاریهای کاری خارج از خانه صحبت نمی کردند، مگر آنکه مشکلات اساسی و مهمّی پیش می آمد که در آن صورت ناراحتی شان را ابراز می کردند.
در نهایت خستگی همیشه خندان و با روحیه خوش وارد منزل می شدند و هیچ صحبتی هم از خستگی نمی کردند، حداکثر این بود که می خوابیدند و چیز عجیبی که هیمشه من را به تعجب می انداخت این بود که ایشان با تمام مشغله زیادشان که لااقل دو برابر انسانهای معمولی بود برای کارهای خانه بخصوص خرید وقت می گذاشتند. در این سالها خرید خانه را به هیچ وجه من انجام نمی دادم و این خودش یک کار وقت گیری است.
برای من عجیب بود که چطور ایشان با تمام این مشغله حتی بیشتر از خود من متوجه این مسأله هستند یعنی ایشان بیشتر مواقع می دانستند که ما در خانه چه چیزی نیاز داریم و من می دیدم که ایشان خریده اند و آورده اند و یا در این سالهای اخیر چون خودم هم شاغل بودم، کارهای دیگری از جمله دکتر بردن بچه ها را هم خودشان به عهده گرفته بودند. به هر حال به نحوی برنامه شان را تنظیم می کردند که این کارها را هم انجام می دادند. شبها تا موقعی که بچه ها بیدار بودند در کنارشان بودند.
البته این مربوط می شود به شبهایی که زودتر به خانه می آمدند و در غیر اینصورت معمولاً می نوشتند تا وقت نماز شب و بعد از آن چند ساعتی می خوابیدند و صبح دوباره از خانه خارج می شدند. یا اگر شبهایی خیلی خسته بودند، زودتر می خوابیدند و حدود ساعت 2 بیدار می شدند و مطالعه و نوشتن و نماز شب. حدود یکسال پیش گفتند که حضرت آیت الله خامنه ای رهبر عزیزمان خواسته اند که دوباره برنامۀ روایت فتح شروع بشود و ایشان هم از شنیدن این مطلب خیلی خوشحال بودند.
دفعه اوّلی که روایت فتح بعد از این وقفه پخش شد، می گفتند که از شهرها و روستاهای مختلف طومارهایی جمع شده با امضاء بسیجی ها. خیلی از مسأله خوشحال بودند و حتی بیانش کردند. شنیده بودند که بعد از پخش اوّلین برنامه از سری جدید روایت فتح بسیجی ها در همه جا نشسته اند پای تلویزیون و اشک ریخته اند و این خودش نشان می دهد که اینها چقدر در غربت و مظلومیّت به سر می بردند.
مقاله هنر از شهید آوینی
الف- هنر
« در زبان ما هرگز «هنر» به معنایی که این روزها مصطلح است به کار نمی رفته است؛ ارباب هنر، ارباب کمال بوده اند و از همین روی کشتی شان را آسمان می شکسته است. حال آنکه هنر در معنای اصطلاحی آن، نه به مفهوم کمال و فضیلت، بلکه به مجموعه مساعی خاصی اطلاق می گردد که توسط جماعت هنرمندان و منتزع از سایر مظاهر حقیقت در حیات بنی آدم انجام می شود وسعتی که لفظ هنر در کلام قدسی حضرت امام یافته است، بسا بیشتر از آن است که از لفظ هنر به معنای اصطلاحی آن دریافت می شود، حال آنکه مشتمل بر این معنی نیز هست.
فعل انسان اگر با واقعیّت عالم وفق داشته باشد، کمال و فضیلت است و کمال و فضیلت، هنر است. قدما هنر را به همین مفهوم بکار می برده اند و اگر می گفته اند: «عیب مبین تا هنر آری به دست»، هنر را مفهومی در مقابل عیب و به معنای کمال و فضیلت اعتبار می کرده اند. مفهوم اصطلاحی هنر در این قرن اخیر باب شده است.
شهید آوینی
جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های زبان و ادبیات فارسی کلیک کنید..
نمونه ای از فهرست منابع جهت مطالعه بیشتر :
- حیدری، غلامحسین،(1390) شهید باهنر و تحوّل بنیادین در آموزش و پرورش، نشر مدرسه.
- خردمند، محمد،(1357) شهید مطهّری مرزبان بیدار، تهران، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی.
- خضری، فرهاد،(1389) مرگ از من فرار می کند، چاپ چهارم، نشر روایت فتح.
- رجایی، غلام علی،(1383) سیره شهید دکتر بهشتی، چاپ دوم، نشر شاهد.
- زحمت کش، حسین،(1389) رهبران اندیشه انقلاب، تهران، چاپ اوّل ، نشر آبگین رایان.
- زمانی، مصطفی،(1358) افکار استاد شهید دکتر محمد مفتّح، قم، نشر گمنام.
- زند، شیرین،(1390) انسان الهی از منظر شهید باهنر، تهران،چاپ اوّل، نشر مدرسه.
- سرابندی، محمد رضا،(1387) زندگی و مبارزات آیت الله شهید دکتر بهشتی به روایت اسناد، نشر مرکز اسناد انقلاب.
- سلیمانی، موسی،(1388) گنج کویر، تهران، نشر دانشگاه امان حسین.
- شعبانی، امامعلی،(1387) تاریخ شفاهی زندگانی و مبارزات آیت الله شهید دکتر بهشتی، نشر مرکز اسناد انقلاب.
- علی مردانی، نرگس،(1387) مصطفی چمران مردی برای تمام فصول، چاپ اوّل، تهران، نشر وزراء.
- …
- …
جهت مشاهده و دانلود شهید باهنر – زندگینامه و آثار شهید دکتر محمّدجواد باهنر کلیک کنید .
جهت مشاهده و دانلود شهید مطهری – زندگینامه و آثار شهید مرتضی مطهری کلیک کنید .
جهت مشاهده و دانلود شهید چمران – زندگینامه و آثار شهید دکتر مصطفی چمران کلیک کنید .
جهت مشاهده و دانلود شهید آوینی – زندگینامه، آثار و اندیشه های شهید آوینی کلیک کنید .
جهت مشاهده و دانلود شهید بهشتی – زندگینامه و آثار شهید دکتر محمد حسینی بهشتی کلیک کنید .
جهت مشاهده و دانلود شهید مفتح – زندگینامه و آثار شهید دکتر محمد مفتح کلیک کنید .
شهید آوینی
رشته | زبان و ادبیات فارسی |
گرایش | زبان و ادبیات فارسی |
تعداد صفحات | 30 صفحه |
منبع فارسی | دارد |
منبع لاتین | دارد |
حجم | 160 کیلوبایت |
فرمت فایل | ورد (Word) |
موارد استفاده | پایان نامه (جهت داشتن منبع معتبر داخلی و خارجی ) ، پروپوزال ، مقاله ، تحقیق |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.