قیمت 19,000 تومان

اشتراک 0دیدگاه 430 بازدید

مبانی نظری آداب نماز و نیایش

 

آداب نماز و نیایش

مبانی نظری آداب نماز و نیایش ………………………………………………………………………….

2-1 نماز ……………………………………………………………………………………………………………………..

2-1-1 عبادت و ماهیت آن……………………………………………………………………………………………

2-1-2 نام­های نماز …………………………………………………………………………………………………….

2-1-3 تاریخچه­ی نماز و پرستش………………………………………………………………………………….

2-1-4 اشکال نماز ……………………………………………………………………………………………………….

2-1-4-1 نماز در ادیان بدوی………………………………………………………………………………………..

2-1-4-2 دین زرتشت………………………………………………………………………………………………….

2-1-4-3 دین یهود………………………………………………………………………………………………………

2-1-4-4 دین مسیح…………………………………………………………………………………………………….

2-1-4-5 دین اسلام……………………………………………………………………………………………………..

2-1-5 نظریه­های نماز …………………………………………………………………………………………………..

2-1-6  آداب نماز …………………………………………………………………………………………………………

2-1-7 مفاهیم نماز ……………………………………………………………………………………………………….

2-1-7-1 تسبیح …………………………………………………………………………………………………………..

2-1-7-2 ذکر………………………………………………………………………………………………………………

2-1-7-3 توحید…………………………………………………………………………………………………………..

2-1-8 اهمیت و اسرار نماز ……………………………………………………………………………………………

2-2 نیایش……………………………………………………………………………………………………………………

2-2-1 آداب نیایش……………………………………………………………………………………………………….

2-2-2 اهداف نیایش…………………………………………………………………………………………………….

2-2-3 مفاهیم نیایش…………………………………………………………………………………………………….

2-2-3-1 مناجات………………………………………………………………………………………………………..

2-2-3-2 دعا………………………………………………………………………………………………………………

2-2-3-2-1 فوائد دعا………………………………………………………………………………………………….

2-2-3-2-2 آثار دعا……………………………………………………………………………………………………

2-3-نقش نماز و نیایش در اندیشه ی شاعران کهن و معاصر…………………………………………….

منابع

مبانی نظری آداب نماز

 

نماز و نیایش دو موضوع اصلی پایان نامه­ی حاضر هستند و در کنار یکدیگر ساختار اصلی این تحقیق را تشکیل می­دهند. شایسته است در این فصل، که در آن مباحث نظری پایان نامه مطرح می­شود، به این دو مبحث بپردازیم . در ادامه، نخست مبحث نماز و پس از آن نیایش بررّسی خواهد شد.

 

  نماز

نماز ارتباط صمیمانه­ای است میان انسان و خدا، میان آفریده و آفریدگار. نماز زیبا­ترین جلوه­ی پرستش، اقرار صادقانه به بندگی خدا و سرآغاز صعود به رفیع­ترین قلّه­های معنویت، معرفت الهی و سعادت جاودانی است.

نماز در لغت به معانی : «خدمت و بندگی، خدمتکاری، اطاعت و فرمانبرداری، سجده و سجود، سر به زمین نهادن، سر فرود آوری برای تعظیم، کرنش و تکریم و تعظیم است.

«در نماز آمدن» نیز به معانی: سجده کردن، تعظیم کردن و «به نماز آمدن» : خم شدن به نشانه­ی تکریم و تعظیم، پرستش، ادای اطاعت، طاعت و عبادت ایزد تعالی، عبادت و عرض نیاز به سوی خدای عالمیان به طریقی که در شریعت پیامبران وارد شده و نیاز است.» (دهخدا، ج47 : 772)

« واژه­ی فارسی «نماز» از لفظ پهلوی «نماک» گرفته شده است و آن هم به نوبه­ی خود از ریشه­ی باستانی «نِم» به معنی «خم شدن» و «تعظیم کردن» مأخوذ است که به تدریج بر معنی «صلات» یا عبادت ویژه­ی مسلمین اطلاق گردیده است.» (خزائلی،1358 :338)

«نماز حضور در برابر آفریدگار و هماهنگی با همه­ی ذرّات عالم است.» (قرائتی، 1369: 38)

نماز را «صلاة» نامیده­اند زیرا پیوند بین مخلوق و خالق و مشتمل بر کمک خواهی است.

« صلاة در لغت به معنای دعا و خواستن است. قالَ کَثیرَ مِن اَهلِ اللَغة : هی الدُعاءِ و التَبریکِ و التَمجید.» (اصفهانی، 1387: 287)

«صلاة حضور ذاتی است که حضور و توجه­ی قلبی منجر به دریافت تجلیّات می­شود. صلاة، مشاهده و رؤیت است و آن شهود روحی و رؤیت عینی در موارد أعیان روحانی و جسمانی موجود.» (میرآخوری و شجاعی، 1376: 111)

از این روست که نماز را «معراج المؤمنین» ، «قُرة عینُ العارفین » و «تاجُ المُقَربین» خوانده­اند.

در واقع می­توان گفت «نماز را به خاطر دعا­هایی که در آن وجود دارد، «صلاة» نامیده­اند و صلاتی که از جانب خدا باشد «رحمت»، آن­که از جانب فرشتگان باشد، «آمرزش خواهی» و آن­که از سوی مردم باشد، «دعا» است.» (راشدی، 1380، ج1: 75)

نماز که زیبا­ترین شکل و هندسه­ی توجه به خداست، مناسب­ترین فرصت برای تغذیه­ی روح و روان است. وقتی بنده به آستان حق رو می­کند و فرمان او را با نماز گزاردن اجابت می­نماید مشمول عنایت­های الهی و برکات نماز می­شود.

به عبارت دیگر «نماز توجه باطن به حق و ملازمت در حضور، و اقبال به سوی حق و إعراض از ما­سوی الله و دوام مکاشفه با حق و مقام راز و نیاز است.» ( سجادی، 1370 :771)

لذا در نخستین دستورات الهی به موسی (ع) در آغاز وحی آمده است:

« اَقِمِ الصَّلوة لِذِکری.» (قرآن کریم، 20 :14)

«نماز را مخصوصاً برای یاد من به پا دار.»

بدین صورت، چنان­که خداوند فرمود و در آیات بسیاری از قرآن برآن تأکید کرد بهترین راه ارتباطی با او، نماز است.

 

 عبادت و ماهیت آن

« شناخت معبود و آفریدگار، محبّت او را در دل ایجاد می­کند و این محبّت، انسان را به پرستش و عبادت و اظهار کوچکی و تواضع در برابر عظمت او وا می­دارد. نماز، جلوه­ای از بندگی انسان در پیشگاه خدا و مظهر عبودّیت و عبادت است.» (قرائتی، 1369 : 10)

«عبادت یا عبادة به معانی پرستش کردن، بندگی کردن، طاعت و نهایت تعظیم برای خدای متعال است.» (دهخدا، ج33: 31)

« عبادت خدای تعالی در سه نوع محصور تواند بود:

اول آنچه تعلق به ابدان دارد مانند صلاة و صیام و وقوف به مواقف شریفه از جهت دعا و مناجات،

امداد روح قرب و منادات و ذوق انس و مناجات از هیأت به صلاة با وجود مصلی متصّل و متواتر باشد،

و طبقه­ی دیگر اهل مناجات که به واسطه­ی معانی ابیات که در سماع شنوند با حق به دل خطاب کنند.» ( دهخدا، ج 45: 1163)

خداوند علّت آفرینش جهان را «عبادت» می­داند و عبادت در اصطلاح قرآن و حدیث تعبیری است از: «اطاعت و تسلیم و انقیاد مطلق در برابر فرمان و قانون و نظامی که از سوی هر مقام و قدرتی به انسان ارائه و بر او تحمیل گردد، خواه این انقیاد و اطاعت با حس تقدیس و نیایش همراه باشد و خواه نباشد.» (خامنه ای، بی­تا :25)

علاوه بر آن « عبادت یکی از مسائل مورد بررّسی فلاسفه و متکلمان و عارفان است؛ یعنی بخش عبادیات مذهب و بررّسی فوائد و بهره­های مادی و معنوی آن.» ( سجادی، 1375 : 468)

عبادت بودن نماز مربوط به آن است که انسان به هیچ وجه هدف غیر خدائی نداشته باشد و این نیّت قربت از لحظه­ی ورود به نماز تا انتها هم­چنان باید ادامه یابد و اگر انسان در گذر زرق و برق­های زندگی دنیوی هر روز بتواند دلش را از همه­ی چیز­ها خالی کند و ریسمان معنوی وجود خود را با ذات مقدس او گره بزند ارزش بسیار مهمی به دست آورده است.

«عبادت، هدف آفرینش است، آنچه یک امر را عبادت می­کند آن است که به انگیزه­ای مقدّس انجام شود که به تعبیر قرآن رنگ خدایی (صَبغة الله) داشته باشد.» (قرائتی، 1376 : 9و10)

منظور از عبادت، برقراری نوعی ارتباط خاضعانه و ستایش­گرانه و سپاس­گزارانه است که انسان با خدا برقرار می­کند.

« هدف درست و شکل صحیح عبادت، دو عامل مهم در صحّت آن است. یعنی هم مقصود از عبادت، باید رضای خدا و قصد قربت و انجام فرمان الهی باشد نه جلب نظر دیگران و خود­نمایی، و هم صورت ظاهری آن، طبق دستور باشد، حتی در جزئیات آن.» ( قرائتی، 1369 : 24)

مقصود از هدف بودن عبادت، پرورش روحیه­ی بندگی است؛ به­گونه­ای که انسان همواره نسبت به خدا حالتی فروتنانه داشته باشد و احاطه­ی او را بر رفتار و نیّت­هایش بپذیرد.

در واقع می­توان گفت عبادت « حضور در برابر خدایی است که صاحب جهان است.» (همان : 14)

قرآن در مواردی دلیل عبادت را تشکر از خداوند می­داند:

« اعبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُم.» (قرآن کریم، 1 : 21)

« خدایی را پرستید که آفریننده شما و پیشینیان شما است.»

« آن چه که ریشه و سبب عبودیّت و بندگی انسان است عبارتست از :

  • عظمت خدا؛

خداوند مبدأ عظمت­ها و جلال­هاست. شناخت خداوند به عظمت و بزرگی، انسان ناتوان و حقیر را به کرنش و تعظیم وا می­دارد.

  • احساس نیاز و وابستگی؛

انسان، برخوردار از عجز و نیاز و ناتوانی است و خداوند، در اوج بی­نیازی و غنای مطلق و سر رشته­دار امور انسان­هاست.

  • سپاس نعمت؛

توجه به نعمت­های بی­حساب و فراوانی که از هر سو و در هر زمینه ما را احاطه کرده، قوی­ترین انگیزه را برای پرستش پروردگار ایجاد می­کند.» ( قرائتی، 1369 :11 و 12)

  • فطرت؛

در سرشت انسان ، پرستش وجود دارد اگر به معبود حقیقی دست یافت، که کمال مطلوب همین است و اگر به انحراف و بیراهه دچار شد، به پرستش بدلی و باطل می­پردازد.» (همان :13)

« عبادت­ها، مانند انسان زنده، دارای دو مرحله­ی جسم و روح­اند و به گونه­ای هستند که جسم آن­­­ها در جسم انسان، مؤثر است و روح آن­ها مایه ترقّی روح انسان است و غرض اصلی و روح نهایی هر عبادتی، معرفت و شناسایی ایزد منّان است.» (راشدی، 1380، ج1 : 88 و89)

 

تاریخچه ­ی نماز و پرستش

یکی از جنبه­های ارزشی زندگی آدمی، نماز و اظهار تعبّد و بندگی به ساحت حضرت حق است. با نگاهی گذرا در تمامی تمّدن­های اولیه­ی بشری، رگه­هایی از پرستش را می­توان به وضوح در همه­ی آن­ها یافت.

« تاریخ نماز و پرستش به قدر تاریخ ادیان و به موازات پیشینه­ی پیدایش حیات انسان است.» (راشدی، 1380 ، ج 1 : 25 )

پرستش در بشر یک ریشه­ی عمیق فطری دارد و ریشه­ی تاریخی نماز و مناجات از سابقه­ای دیرینه سرچشمه می­گیرد، بدین ترتیب که در تمّدن­های اولیه­ی بشری، اقوام ابتدایی سعی می­کردند که به کمک وسیله­ای، قوای نیرومند روحانی را به تسلّط خود درآورند که با توجه به این­که، آن قوای  فوقِ طبیعی قوی بودند، برایشان ممکن نمی­شد . در نهایت به این نتیجه می­رسیدند که باید آن­ها را با الحاح و تضرّع به انجام مقصود تشویق کرد. (ناس، 1354 : 16)

الحاح و تضرّع به نیروهای نیرومند روحانی، جان پذیرفتن پرستش در بشر بود.

اعمالی که اقوام ابتدایی انجام می­دادند با تقدیم هدایا، نیاز وإعطاء تحف از جمله قربانی­ها شروع می­شد و با سرودها و مزامیر، حمد و ستایش و درخواست و استدعا ادامه پیدا کرد و از اینجا نخستین بذر دعاها و مناجات و تعظیم در ضمیر انسانی کاشته شد و عبادات کم کم به وجود آمد. (همان)

بدین ترتیب نیایش و پرستش در بشر از پرستش ارواح سپس سنگ، چوب، خورشید، ماه، آب، آتش و حیوانات گوناگون به عنوان معبود و مسجود شروع شده تا ارباب انواع مختلف تکامل یافته و سرانجام به پرستش خدا رسیده است.

« می­توان الوهیت را به انرژی تشبیه کرد که هر چند به صورت­های گوناگون در می­آید و برخی از جلوه­های آن منسوخ  می­شود، باز مقدار آن ثابت است و با گذشت قرن­های پیاپی، زیاد و کم نمی­شود.» ( دورانت، 1372 :199)

اکثر ادیان بدوی تا ادیان الهی به تناسب باورها و اعتقادات خود در برابر معبودشان « برای راز و نیاز روی بر خاک می­نهادند و در زمان ستایش و نیایش دست به سوی آسمان دراز می­کردند.» (همان)

در واقع نماز در اعماق تاریخ انسان ریشه دارد و در تمامی زمان­ها و جامعه­های بشری و به تناسب باور خداشناسی او که امری فطری است، وجود داشته و همانند آن جلوه­های متفاوتی به خود پذیرفته است.

 

 اشکال نماز

نماز یکی از عبادات مهم در اسلام، بلکه در تمام ادیان است. دعا­ها و نیایش­ها، در سراسر جهان و همه­ی سنت­ها از تمدن شرق تا غرب، از سنت­های شفاهی ادیان بدوی تا اعتقادات جهانی متون مقدّس وجود داشته است.

در واقع اشکال نماز را می­توان به «سرود ملی کشور­ها تشبیه کرد، با تفاوتی در معنا و در جهت­ بخشی­­ها، این­که یک کشور برای پایدار کردن اصول و ایده­آل­­هایش سرود ملی خود را – که خلاصه­ئی از شکل مورد قبول زندگی و ایده­آل­­ها و اعتقادات آن است- واجب می شمرد.» ( خامنه ای، بی­تا:11)

روح پرستش در همه­ی ادیان جریان دارد « اما در شکل و نوع پرستش­ها تفاوت­های زیادی دیده می­شود؛ یکی تفاوت در معبود­ها، و دیگری در شکل و شیوه­ی عبادت است.» ( قرائتی، 1376: 10)

نیایش در همه­ی مذاهب، به عنوان یک اصل مهم و یک نیاز ضروری محسوب می­شود و «تنوّع بزرگی که در شکل­های دعا رخ می­نماید، بازتاب تغییر در فرهنگ­ها، مذاهب و انسان­هایی است که آن نیایش­ها را آفریده­اند.» ( مآبی، 1383: 8)

 

نظریه­ های نماز

نماز پرستش مشترکی میان تمام ادیان و کامل­ترین پاسخ برای عالی­ترین نیاز انسان است و برای آن نظریه­های بسیاری بیان شده است:

آگوست سابایته، استاد فلسفه­ی دانشگاه پاریس در کتاب فلسفه­ی دین می­گوید: « دین، روح انسان را با نیرویی نامرئی که مقدّراتش را در اختیار دارد، ارتباط می­دهد و نماز که این ارتباط را برقرار می­سازد، دین حق؛ یعنی همان دینی است که به مرحله­ی علم درآمده است. اگر دین با عمل زنده­ای که پیوند­دهنده­ی آفریده به آفریدگار است و سوق­ دهنده­ی روح به سوی رستگاری باشد، توأم نگردد، معنا و مفهومی نخواهد داشت.» (جیمز، 1356 :169)

در واقع «سابایته» به ارتباط متقابل دین با نماز و روح انسان معتقد است این در حالی است که «ویکتور هوگو» در تعریف نماز که گویاترین آیینه­ی ایمان است سخنی در خور توجه دارد و می­گوید:

« نماز

نماز می­گزارند

برای که؟

برای خدا

به نظر ویکتور هوگو یک «من» در لایتناهای بالا هست، همچنان که یک «من» در لایتناهای پایین وجود دارد. «من پایینی» جان است، «من بالایی» خداست.

لایتناهای پایین را با نیروی تفکر با لایتناهای بالا در تماس نهادن، نماز نامیده می­شود.» (هوگو، 1354 : 672)

در واقع «ویکتور هوگو» ارتباط عمیق بنده و خدا را با اندیشیدن در ذات لایتناهی خدا نماز می­نامد؛ چون خداوند وجود مطلق است و ما وابسته­ی او هستیم، تفکر در ذات مطلق خدا، همان ارتباط معنوی است که با پرستش خدا معنا پیدا می­کند.

 

نیایش

نیایش تنها وسیله­ای نیست که انسان به کمک آن نیازمندی­های خود را رفع کند، بلکه نیایش، تجلّی عشق و تجلّی نیاز روح آدمی است.

« نیایش در فرهنگ لغت به معانی: دعا، آفرین، دعای نیکو و آفرین، آفرین و تحسین، دعایی باشد که از روی گریه و زاری کنند، ستایش، تحسین، آفرین و دعا از روی زاری، خواهش، زاری، عبادت، دعا و ستایش است.

نیایش کردن نیز به معانی: دعا کردن، عبادت کردن، آفرین گفتن، ستایش کردن است.» (دهخدا، ج 47: 983)

نیایش بیان جمله­هایی است که انسان، مستقیم و بی­واسطه با خالق خود در قالب گفتگویی ابراز می­دارد و در آن خدای خود را با عناوینی چون «الهی»، «خدایا» ، «یا رب» و … خطاب قرار می­دهد.

« نیایش چند چیز باهم است:

  • وضع دو گویشه­ای است که در برابر رحمت الهی، شفقت انسانی را قرار می­دهد.
  • مستلزم عنایت به کانون لطیفی است که کرسی اتّصال پرستنده و پرستیده، یارب و مربوب است (یعنی دل)؛
  • سرانجام، مبتنی بر قبولی احوال است که از نظربازی و کشف و شهود عارفانه برمی­خیزند.» (کربن، 1373: 405)

در واقع آن­چه با منطق و بررّسی تحلیلی و علم و تفکر علمی و فلسفی به دست نمی­آید، با عشق و با پیوستگی روح به معشوق، با نیایش، به دست می­آید.

« در آن هنگام که شما موقعیّت واقعی خود را در جهان با عظمت هستی درک می­کنید،  در حال نیایش به سر می­برید، زیرا فقط در این حال است که تمام «خود» را مانند تابلویی بی­اختیار در زیر دست نقاش ازل و ابد نهاده­اید.» (جعفری ،1387: 7)

در همه­ی اوقات و همه­ی لحظات زندگی، نیایش برای ما امکان­پذیر است و هر کس از طریق دلش روزنه­ای را به سوی خدا گشاده می­بیند، لحن این نوع راز و نیاز­ها نرم و ملایم بوده و در فرهنگ ایرانی معمولاً در نیمه­های شب تا صبحگاه و پس از انجام طهارت صورت می­گرفته است.

« مرغ روح آدمی در حال نیایش، از تنگنای قفس تن رها گشته، پر و بالی در بی­نهایت می­گشاید، اگر این پرواز صحیح صورت بگیرد، دیگر برای روح، برگشتن و محبوس شدن در این قفس خاکی امکان­پذیر نخواهد بود؛ زیرا پس از چنین پروازی کالبد خاکی او هم­چون رصدگاهی است که به سوی بی­نهایت نصب شده و از نظاره به بی­نهایت چشم نخواهد پوشید.» (همان: 12)

انسان در نیایش با تضّرع و زاری از خداوند مدد می­طلبد و برای رسیدن به سعادت به او متوسّل می­شود.

« اگر رحمت الهی را نیایش خدا بدانیم که مشتاق خروج از اعماق پوشیده­ی غیب است، نیایش انسان هم برای آن است که دوباره به خدای خود برگردد، در پرتو همین پاسخ فعّال است که صورت حق در قلب پیداست. آنچه ما نیایش می­کنیم ذات ناشناخته­ی الهی نیست؛ هر عبدی ربّ خود، یعنی همان ذاتی را که در قالب اعتقادات او هست، نیایش می­کند.» (کربن، 1373: 406)

« به عبارت دیگر نیایش، توان وجود شناختی انسان در تحقق بخشیدن کامل به اسمی از أسماء الهی است که خود مظهر آن است.» (همان :410)

 

نقش نماز و نیایش در اندیشه­ی شاعران کهن و معاصر

شاعران ایران زمین به رسم خطبه خوانان و گویندگان، آغاز دیوان و منظومه­های بلند خویش را به مناجات و راز و نیاز با پروردگار می­آراسته­اند. این نیایش­ها که سرشار از مضامین لطیف و عمیق و گواه ذوق و روح لطیف سرایندگان آن­ها بوده با حمد الهی و توصیف عظمت کبریایی حق آغاز شده است.

در شعر فارسی و در میان شاعران کهن، از اواخر قرن چهارم و بخصوص آغاز قرن پنجم با غلبه­ی نگرش­های عقیدتی و مذهبی در پهنه­ی ایران، شرایط برای پرداختن به مسائل معنوی از جمله نماز و نیایش در شعر فارسی آماده­تر شد و در آثار شاعران کهن نمونه­های بسیار دل­انگیز و گران­سنگی از مناجات­ها و نیایش­ها پدید آمد.

در شعر فردوسی بزرگ، بخش عمده­ای از داستان­ها حاوی نماز و نیایش به درگاه خداوند متعال است و همه­ی ما می دانیم که این شاهکار تمّدن بشریّت با نام خدا و ستایش او آغاز شده است :

« بنــام خداونـد جـان و خـرد              کـزین بـرتـر اندیشه برنگذرد

خـداونـد نـام و خـداوند جای              خـداونــد روزی ده رهنمـای

خـداوند کیـوان و گـردان سپهر             فروزنده­ی ماه و ناهیـد و مهـر

ز نام و نشـان و گمان برترست              نگـارنـده­ی بر شده پیکرسـت

به هستیش باید که خستو شوی              ز گفتـار بـی­کـار یکسـو شوی

پرستنـده باشـی و جـوینده راه              به ژرفـی بفرمانش کردن نگاه.»

(حمیدیان، 1389: 1)

فردوسی معتقد است که خدا در تفکر و در بیان آدمی نمی­گنجد و فراتر از جلوه­ها و مظاهرش در جهان هستی است و بهتر است که ما در وجود و هستی خداوند تأمل کنیم و او را بپرستیم و در  جست­و­جوی راهی برای شناخت ذات الهی او باشیم.

علاوه بر آن فردوسی در جای جای شاهنامه با بیان داستان­های زیبا و شورانگیز تذکر می­دهد که آدمی نباید لحظه­ای از یاد خدا غافل شود، به عنوان مثال در خوان ششم، اسفندیار هنگامی که می­خواهد از برف و بوران عبور کند آن قدر در تنگنا قرار می­گیرد که به پشوتن ندا می­دهد که همه به نیایش بپردازند تا از این بلا و رنج رهایی یابند:

« همـه پیش یزدان نیایش کنید               بـخـوانیــد او را ستـایـش کنیـــد

مگر کایـن بلا­هـا ز ما بگـذرد               کزین پس کسـی­مان به کس نشمرد

پشـوتن بیامـد به پیش خـدای               کـه او بــود بـر نیکـویی رهنمـای

نیـایـش ز انـدازه بگـذاشتنــد               هـمـه در زمـان دسـت بـرداشتنـد

همان گه بیامد یکی باد خوش               ببـرد ابـر و روی هـوا گشـت کش

چـو ایــران را دل آمد بجـای               ببـودنــد بـر پیـش یـزدان بپــای.»

(همان: 698)

در واقع نیایش فردوسی درباره­ی خدا حکیمانه است نه عامیانه؛ فردوسی آن­گونه به وجود خدا می­اندیشد و با او راز و نیاز می­کند و به تحلیل مسائل یکتا پرستی می­پردازد که گویی حکیمی است الهی.

از سوی دیگر نقش نماز و نیایش در شعر شاعری چون ناصر خسرو با توجه به اندیشه­های دینی و نوع جهان­بینی او در مسائل فلسفی و کلامی، تحت تأثیر نگرش­های دینی او قرار گرفته است:

« ای بــار خــدای کــرد گـارم             مـن فضـل تو را سپـاس دارم

زیــرا کـه بـه روزگــار پیــری             جز شـکر تو نیست غمگسارم

جــز گفتـن شعـر زهد و طاعت            صد شـکر ترا که نیسـت کارم

تــوفیـق دهـم بـران کــه در دل            جز تخـم رضـای تـو نـکـارم

راز دل هــر کســی تــو دانــی            دانـی کـه چگـونـه دلفـگـارم

دانـی کـه چگـونه من به یمگـان            تنهـا و ضعیف و خوار و زارم

میخواره عزیز و شاد و من زانک             مـی مینـخورم نژنـد و خـوارم

از بیــم سپــاه بـــوحنـــیفـــه             بیچـاره و مـانـده در حصـارم

زیـرا کـه بـه دوستـی رسـولـت             زی لشـکــر او گنـاهـکـارم.»

(ناصر خسرو، 1372: 275و276)

 

جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های زبان و ادبیات فارسی کلیک کنید..

Instagram : payanbama

نمونه ای از منابع

  • قرآن کریم (1374). ترجمه­ی مهدی الهی قمشه­ای. قم: علامه.
  • اصفهانی عمران، نعمت (1385). شناسایی راز گل سرخ (تأملی گذرا در عرفان سهراب سپهری). جیرفت: دانشگاه آزاد اسلامی.
  • اصفهانی، راغب (1387). المفردات فی­غرائب القرآن. تهران: موسسه­ی فرهنگی ارایه.
  • امین­پور، قیصر (1391). مجموعه­ی کامل اشعار. تهران: مروارید. چاپ نهم.
  • باقریان موحد، رضا (1387). نیایش (برگزیده­ای از نیایش­های ادیان و فرهنگ­ها). تهران: مؤسسه فرهنگی دین پژوهی بشرا. چاپ نخست.
  • بهادری، محمد جلیل (1386). شهریار شعر. ایلام: دانشگاه آزاد اسلامی.
  • جاهد، رضا (1391). داروخانه­ی معنوی. تهران: هاتف. چاپ چهل و ششم.
  • جعفری تبریزی، محمد تقی (1382). نیایش امام حسین (ع) در صحرای عرفات. تهران : مؤسسه­ی تدوین و نشر آثار علامه جعفری. چاپ یازدهم.
  • جعفری، عبدالرضا (1378). فروغ جاودانه (مجموعه­ی شعر­ها و نوشته­ها و گفتگو­های فروغ فرخزاد). تهران: تنویر. چاپ اول.
  • جوادی، آیة الله (1376). اسرار عبادات. تهران: الزهرا.
  • جیمز، ویلیام (1356). دین و روان (مذهب از دیده ی روانشناسی). ترجمه­ی مهدی قائینی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب. چاپ اول.
  • حاج سید جوادی، حسن (1382). بررّسی و تحقیق در ادبیات معاصر ایران. تهران: گروه پژوهشگران ایران. چاپ اول.
  • حاکمی، اسماعیل (1379). ادبیات معاصر ایران. تهران: اساطیر. چاپ پنجم.
  • حسینی، صالح (1371). نیلوفر خاموش (نظری به شعر سهراب سپهری). تهران : نیلوفر. چاپ دوم.
  • حسینی، محمد حسن (1391). قیصر امین­پور. تهران: مدرسه. چاپ دوم.
  • حقوقی، محمد (1375). شعر زمان ما 3 (سهراب سپهری). تهران: نگاه. چاپ پنجم.
  • ——— (1376). شعر زمان ما 4 (فروغ فرخزاد). تهران: نگاه. چاپ سوم.
  • حمیدیان، سعید (1389). شاهنامه فردوسی (متن کامل) بر اساس چاپ مسکو. تهران: قطره. چاپ هفدهم.
  • خامنه­ای، سید علی (بی­تا). از ژرفای نماز. تهران: بعثت.
  • خزائلی، محمد (1358). احکام قرآن. تهران: جاویدان. چاپ سوم.

 

مشخصات اصلی
رشته زبان و ادبیات فارسی
گرایش زبان و ادبیات فارسی
تعداد صفحات 60 صفحه
منبع فارسی دارد
منبع لاتین دارد
حجم 80 kb
فرمت فایل ورد (Word)
موارد استفاده پایان نامه (جهت داشتن منبع معتبر داخلی و خارجی ) ، پروپوزال ، مقاله ، تحقیق

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مبانی نظری آداب نماز و نیایش”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید