قیمت 19,000 تومان

اشتراک 0دیدگاه 48 بازدید

این مقاله تشکیل شده از دو بخش که بخش اول شامل 56 صفح و بخش دوم هم شامل 62 صفحه است که هر دو بخش شامل منابع لاتین و فارسی بوده است.

فهرست فایل اول

  • مراکز پراکنش کلزا
  • کشت و کار کلزا
  • تولید جهانی
  • تحليل توليد و سطح زير كشت كلزا در ايران
  • بررسي وضعيت توليد و مصرف بذر كلزا در كشور
  • طبقه بندي كلزا
  • سير تحولي ارقام مختلف كلزا
  • مشخصات مرفولوژيكي و فيزيولوژيكي ارقام اصلاح شده
  • مهمترين اهداف به‌نژادي براي اصلاح ارقام كلزا، خصوصاً ارقام پاييزه
  • ارقام كلزا در ايران
  • مراحل رشد و نمو كلزا
  • ويژگي‌هاي گياه‌شناسي
  • خصوصیات اکولوژیک
  • خواص تغذيه‌اي روغن كانولا

فصل دوم : بررسی منابع

2-1- تحقیقات انجام شده

منابع

فهرست فایل دوم

فصل اول – مقدمه

  • 1 مبدا و تاریخچه کاشت کلزا در جهان  ……………………………………………………………………….. 4
  • 1 اهمیت و جایگاه کلزا در جهان ……………………………………………………………………………………5
  • 1 تاریخچه و اهمیت کشت کلزا در ایران ………………………………………………………………………… 6
  • 1 بیماری پوسیدگی سفید کلزا ……………………………………………………………………………………….. 9

1- 4- 1علائم بیماری ………………………………………………………………………………………………………….. 9

2- 4- 1 چرخه زندگی عامل بیماری ………………………………………………………………………………………………… 11

3- 4- 1 طبقه بندی …………………………………………………………………………………………………………. 12

4- 4- 1 دامنه میزبانی ……………………………………………………………………………………………………….12

5- 4- 1 پراکنش جغرافیایی ……………………………………………………………………………………………… 13

6- 4- 1 اهمیت و خسارت بیماری ……………………………………………………………………………………. 13

7- 4- 1 اپیدمیولوژی ………………………………………………………………………………………………………. 15

8- 4- 1 پیش آگاهی ………………………………………………………………………………………………………. 16

9- 4- 1 کنترل ……………………………………………………………………………………………………………….. 17

فصل دوم –  بررسی منابع علمی

1-2 بررسی فاکتورهای زراعی در رشد کلزا ……………………………………………………………………… 17

1-1-2 اثر تاریخ کاشت بر رشد و نمو کلزا ………………………………………………………………………. 17

1- 1- 1- 2تاثیر تاریخ کاشت بر روی خصوصیات مورفولوژیکی، عملکرد و اجزای عملکرد……….19

2- 1- 2 اثر تراکم در رشد کلزا ……………………………………………………………………………………… 21

1-2- 1- 2 تاثیر تراکم در میزان عملکرد ……………………………………………………………………… 26

3- 1- 2 اثر نیتروژن در رشد کلزا …………………………………………………………………………………… 27

1- 3- 1- 2 تاثیر در عملکرد دانه …………………………………………………………………………………… 29

2-  3- 1- 2 تاثیر بر خصوصیات فنولوژیک ……………………………………………………………………. 30

3- 3- 1- 2 تاثیربر خصوصیات فیزیولوژیکی ………………………………………………………………….. 30

منابع

گیاه کلزا

کلزا چیست

مراکز پراکنش کلزا

گرچه مبدأ گونه‌های مختلف کلزا کاملاً روشن نیست. احتمال می‌رود گونه Brassica napus از تلاقی بین گونه‌های B.rapa  و B.oleracea به وجود آمده باشد. چون منشأ گونه اخیر از منطقه مدیترانه است، اعتقاد بر‌این است که گونه  B.napusباید از جنوب اروپا منشأ گرفته و از آنجا در اوایل قرن 18 به آسیا وارد شده باشد (داونی و رابلین،1989).

به نظر می‌رسد گونه B.rapa قدیمیترین گونه و بیشترین پراکنش را داشته باشد. این گونه لااقل در 2000 سال قبل در ناحیه‌ای که از غرب اروپا تا شرق چین و کره و از شمال نروژ تا شمال صحرا و هند امتداد داشته، یافت شده است (هرج،1976). بورخیل (بورخیل،1930به نقل از پراکاش،1980)پیشنهاد کرده است که مبدأ گونه B.rapa جایی در اروپا بوده که در آنجا ابتدا به فرم دو ساله وجود داشته و بعدها فرم یکساله از آن منشعب شده است. آسیای مرکزی، افغانستان یا هند ممکن است مراکز پراکنش دیگری به حساب آیند(سینسکایا،1928؛ واویلوف،1949).

تصور عمومی بر این است که مبدأ گونه Brassica juncea خاورمیانه است که در آنجا گونه‌های  B.rapa و B.nigra در حیات وحش با هم تداخل داشته‌اند، ولی آسیای مرکزی و چین نیز به عنوان مبدأهای اولیه مطرح شده‌اند(پراکاش،1980 و مراجع آن). اما همینگوی (1976) اظهار کرده است که احتمال دارد گونه B.juncea همچنین در اثر هیبریداسیون مستقل در مراکز ثانوی در هند، چین و قفقاز به وجود آمده باشد، زیرا در این نقاط گونه B.nigra از دیر‌باز به طور گسترده‌ای مورد استفاده بوده است.

گونه‌ی Brassica carinata در شمال شرقی آفریقا جایی که گونه‌های والد آن یعنی  B.nigra و B.oleracea در حیات وحش تداخل داشته‌اند، بوجود آمده است (داونی و رابلین،1989). پراکنش این گونه هنوز نیز به اتیوپی و کشورهای همجوار آن محدود می‌باشد(داوتی و رابلین،1989).

تصور می‌رود مبدأ گونه S.alba منطقه شرق مدیترانه باشد. فرمهای وحشی این گونه که دارای رشد کم، شاخه‌دهی کم، زودرس و دارای بذور قهوه‌ای یا سیاه هستند، اغلب در کرانه‌های مدیترانه مشاهده می‌شوند(همینگوی،1976).

 

 

کشت و کار کلزا

گونه‌های روغنی کلزا ارتباط نزدیکی با خردلهایی که بصورت سبزی و چاشنی مصرف می‌شوند، دارند و از دیرباز به‌دلیل مزه تند و ترش و خصوصیات دارویی مورد توجه بشر بوده‌اند (نیووف، 1969؛کریسپ، 1976). با مشخص شدن ارزش فرمهای سازگار محلی، اهلی‌کردن این گونه‌ها احتمالاً در زمانها و مکانهای مختلفی به وقوع پیوسته است. به نظر می‌رسد ابتدا از قسمتهای رویشی گیاه برای مقاصد پزشکی و به صورت سبزی استفاده می‌شده است. احتمالاً استفاده از بذر به عنوان یک منبع روغن بعدها رخ داده است.

‌احتملاً جنس  Brassica از جمله اولین گیاهان اهلی است زیرا فرمهای سبزی آن در دوره نئولیتیک بطور معمول مورد استفاده بوده‌اند (داونی و رابلین، 1989). در نوشته‌های سانسکریت هند که مربوط به 1500 سال قبل از میلاد است (پاراکاش ، 1980) و در نوشته‌های چینی مربوط به 1122 سال تا 247 سال قبل از میلاد (لی ، 1980) به خردلها اشاره شده است. فیثاغورث (حدود 520 سال قبل از میلاد)، بقراط (حدود 400 سال قبل از میلاد) و فلینی (23 تا 79 سال بعداز میلاد) به استفاده از خردل برای مقاصد ادویه‌ای و دارویی اشاره کرده‌اند (فن ویک و همکاران ، 1983 و مراجع آن).

اعتقاد بر‌این است که کشت و کار گونه‌های کلزا در اروپا در اوایل سده‌های میانی رواج یافته است. به تدریج در اثر کشت آنها در باغها، توسط ارتشها، بازرگانان و دریانوردان، بهتر شناخته شدند. سپس این گونه‌ها به عنوان سبزی برای مصارف انسانی کشت شدند. در نیمه دوم قرن 17 ، گونه‌های Brassica در اسکاتلند کشت شده و همراه با جو و کنجاله یولاف به مصرف می‌رسیدند (اسموت ،1969).

پیش از ورود سیب‌زمینی در قرن 18 ، کلزا تنها سبزی موجود در جیره‌ی‌ غذایی دهقانان اروپایی بود، و بدون تردید موجب کاهش وقوع نارسایی‌های مرتبط با ویتامینها می‌شده است. در قرن هیجدهم جیمزکوک کاشف انگلیسی اثرات مفید کلم بر بیماری اسکربوت (Scorbut) را کشف کرد و همین کشف عامل اصلی موفقیت او بود، زیرا موجب سلامت ملوانان او می‌شد.

در مورد زمان شروع استفاده از گونه‌های Brassica بعنوان یک منبع روغن تناقضهایی وجود دارد. تُگزپئوس (1979) اظهار داشته است که احتمالاً اولین بار از گونه‌ی B.oleracea به عنوان منبع روغن در اروپا استفاده شده است. اپلیکویست (1972) اظهار داشته است که B.napus  اولین بار در هلند و در قرن 17 به عنوان یک گیاه روغنی کشف شده است و سپس کشت آن به سایر بخشهای اروپا گسترده شده است. لینه در اواسط قرن 17 اظهار داشت که خردل یا کلم را می‌توان به عنوان منبع مناسبی از روغن مورد استفاده قرار داد (اپلیکویست ،1972).

شرودر – لمبکی (1989) شواهدی به دست آورد مبنی براینکه کلزا در هلند خیلی پیشتر از آنکه اپلیکویست فکر می‌کرد، کشت می‌شده است. نخستین نوشته در مورد کشت و کار کلزا در اروپا مربوط به سال 1570 است که هرسباخ به کشت کلزای زمستانه در منطقه ریندلند آلمان به عنوان منبع روغن چراغ و جایگزینی برای روغن زیتون و به عنوان روغن پخت و پز مردم فقیر اشاره کرده است (هرسباخ ، 1570).

در اواخر سده‌های میانی در اوپا از روغن کلزا عمدتاً برای ساختن صابون‌ و روشنایی استفاده می‌شده است (اپلیکویست ،1972). در اواسط قرن 19 از روغن کلزا به طور گسترده‌ای در راه‌آهن استفاده می‌شد و هنوز نیز در چراغ محراب برخی کلیساها استفاده می‌شود، زیرا روغن کلزا به کندی می‌سوزد و نسبتاً بی‌بو است. مصارف مذکور روغن کلزا در نیمه دوم قرن 19 با ورود روغنهای ارزان معدنی خاتمه پیدا کرد. با ورود ماشین بخار از روغن کلزا که به طور طبیعی حاوی مقادیر زیادی اسید‌‌‌اروسیک است برای روغن کاری ماشین استفاده شد و این استفاده تا بعد از جنگ جهانی دوم همچنان ادامه داشت. کلزا برای نخستین بار در کانادا در سال 1943 به همین منظور کشت شد (انجمن تحقیقات ملی کانادا National Research Council of Canada ،1992).

به‌رغم اینکه قرنها از روغن کلزا برای مصارف خوراکی در آسیا، شبه قاره هند و توسط مردم فقیر اروپا استفاده می‌شد ولی استفاده گسترده از آن برای این منظور فقط بعد از جنگ جهانی دوم رواج یافت. علت این امر بهبود روشهای زراعی در مزرعه و فنون فرآوری در کارخانه‌ها بود. پیشرفتهای بعدی در اصلاح کیفیت روغن و کنجاله کلزا موجب افزایش بیش از پیش کلزا برای مصارف خوراکی شد، بطوریکه امروزه مصرف خوراکی آن بیشتر از سایر موارد مصرف می‌باشد. البته مصارف صنعتی روغن کلزا زیاد است و احتمالاً اهمیت بیشتری نیز پیدا خواهد کرد.

با کشف ویژگی‌های غذایی مفید روغن کلزا، وضعیت آن در سالهای اخیر بهبود یافته است. همچنین با مشاهده اثرات مفید آن برای محیط زیست، ارزش روغن کلزا برای مصارف صنعتی و به‌عنوان سوخت رو‌به افزایش است. اگرچه در برخی کشورهای آسیایی هنوز از کنجاله کلزا به عنوان یک کود استفاده می‌شود، ولی ارزش این گیاه زراعی به‌عنوان یک ماده غذایی غنی از پروتئین برای دامها بیشتر افزایش یافته است.

مصارف مختلف کلزا باعث شده است ارقام ویژه‌ای از این گیاه تولید شوند و تفاوت بین سه نوع اصلی این ارقام از لحاظ کیفیت بذر حائز اهمیت است: ارقام دارای اسیداروسیک بالا (HEAR)، ارقام دارای اسیداروسیک پایین (LEAR) و کنولا. اصطلاح کنولا به بذور یا فرآورده‌های بذوری اطلاق می‌شود که حاوی کمتر از 2% اسیداروسیک در روغن خود و حاوی کمتر از 30 میکرومول بر‌گرم گلیکوزینولاتهای آلیفاتیک در کنجاله خود باشند (عزیزی و همکاران ، 1378).

 

سير تحولي ارقام مختلف كلزا

اصلاح موفق كلزا اولين بار در صد سال گذشته انجام شده است. البته بدليل اهميت كمتر كشت كلزا پس از جنگ جهاني دوم، پيشرفت اصلاحي در اين گياه محدود بوده است. در سال 1961 در آلمان رقم ليهو با ميزان اسيداروسيك كم كشت شد. اين عامل باعث شد كه محققين در توليد ارقامي با كيفيت مناسب از نظر چربي كوشش كنند (حجازی ، 1379).

هرچند طي سالهاي پس از جنگ جهاني دوم خصوصاً در سال 1948 مصارف خوراكي روغن كلزا مورد توجه قرار گرفت و در سال 1957– 1956 از كلزا روغن استخراج گرديد اما عملاً اين روند با توليد ارقامي كه داراي اسيداروسيك پايين بودند شدت بيشتري گرفت. بطوريكه در سال 1968 اولين رقم كلزا با ميزان اسيداروسيك پايين در كانادا توليد شد كه ارقام ميداس، اسپان و تورچ از نخستين رقمهاي اصلاح شده با اسيداروسيك پايين بودند و در بين سالهاي 1977–1972 ميزان اسيداروسيك روغن كلزا به زير 2 درصد رسيد و رقم تاور بعنوان اولين رقم دو صفر كلزا با كمترين ميزان اسيداروسيك و گلیوكوزينولات معرفي گرديد (شیرانی راد ، 1373).

اين تحولات در پي آزمايشات ژنتيكي انجام گرفت بطوريكه در نيمه سالهاي دهه هفتاد ميلادي در اثر كارهاي اصلاحي در كيفيت كلزا، رقم لهستاني با اسيداروسيك بسيار كم به نام برونوسكي معرفي گرديد كه خود پيش درآمدي بر ارقام دو صفر كلزا قرار گرفت (حجازی ، 1379).

به اين ترتيب به‌دنبال توليد ارقام دو صفر كلزا، كشور كانادا در سال 1979 لغت كانولا (‌به معني روغن كانادايي‌) را به ثبت رسانده و ادعا نمود كه كانولا در خانواده چليپائيان نوع متفاوتي از كلزا مي باشد كه با اجداد خود تفاوتهاي زيادي دارد در واقع هدف از اين نامگذاري مي‌تواند فراموش نمودن خاطرات بد ناشي از تركيبات مضر كلزا عنوان نمود. لذا كانولا يك نوع ريپ سيد است كه مقدار اسيداروسيك و گلوكوزینولات آن به مراتب كمتر از ارقام قبلي بوده و قابل استفاده براي انسان و دام مي‌باشد.

ماحصل همه فعاليتها منجر به تعريف انجمن كانولاي كانادا در سال 1990 به قرار ذيل گرديد بطوريكه بذور يا فراورده‌هاي بذوري كه حاوي كمتر از 2 درصد اسيداروسيك در روغن و حاوي كمتر از 30 ميكرومول برگرم گلوكوزينولاتهاي آليفاتيك دركنجاله خود باشند كانولا ناميده مي‌شوند (عزیزی و همکاران ، 1378).

به اين‌ترتيب شاهد كاهش اسيداروسيك به زير 2 درصد در روغن بذور و به همراه آن ميزان تركيبات چهارگانه‌گلوكوزینولات ياتركيبات سولفوره (‌گلوكوناپين،پروگريترين،گلوكوبراسيكاناپين و ناپوليفرين) كمتر از 35-30 ميكرومول در هر گرم كنجاله بدون روغن گرديد در حقيقت مي‌توان گفت هر كانولايي يك كلزا است اما هر كلزايي يك كانولا نيست (حافظیان زاده ، 1378).

 

مشخصات مرفولوژيكي و فيزيولوژيكي ارقام اصلاح شده

  •  – مقاومت به تركيدگي (‌غلاف‌).
  • – استحكام و مقاومت در برابر سرما و گرما (‌بسته به شرايط اقليمي‌).
  • – زودرسی يا ديررسي.
  • – افزايش مقاومت به خوابيدگي و ريزش بذور.
  • – كوتاه بودن ساقه.
  • – افزايش درصد روغن و اصلاح كيفيت.
  • – كم شاخ و برگي.
  • – كنجاله.

 

بیماری پوسیدگی سفید کلزا

علائم بیماری

بیماری پوسیدگی اسکلروتینیایی ساقه1 مشکل اساس کلزا در بیشتر نواحی دنیاست.  اسکلروتینیا در شرایط آب و هوایی خنک و مرطوب مصادف با گل دهی کلزا بیشترین شدت را دارد. دامنه میزبانی این قارچ وسیع بوده، میزبان های عمده آن عبارتند لوبیا، آفتابگردان و سویا می باشد(Hoitnik and Bochm,1999). بنابراین تناوب کلزا با این محصولات استقرار و توسعه سریع بیماری را در خاک باعث می شود .

اولین نشانه آلودگی به این بیماری در مزرعه، ظهور بوته های زودرس در میان بوته های طبیعی و سالم است. این بیماری با توجه به علائمی که در کلزا ایجاد می کند، به نام های مختلف از قبیل، پوسیدگی ساقه، بلایت سفید، بلایت ساقه، شکستگی و شانکر ساقه نامیده می شود. معمولا” در شرایط طبیعی آغاز آلودگی بیشتر روی ساقه مشاهده می شود، گرچه تمام اندام های هوایی گیاه ممکن است مورد حمله قرار گیرد اما علائم روی ساقه به صورت  لکه های کشیده آبسوخته ظاهر می گردد و سپس میسیلیوم پنبه مانند قارچ روی آنها را  می پوشاند. علائمی چون کلروز، پژمردگی برگ ها و نکروز پایه ساقه ها نیز از علائم این بیماری است ، که در مرحله پیشروی بیماری ساقه ها سفید و سرانجام می میرند افشاری آزاد (1380).

ساقه ها سفید و بی رنگ شده و دچار شکستگی می شوند. اندام های سیاه رنگ سختی که به اسکلروت معروف هستند، درون ساقه ( مغز ساقه) در نزدیک سطح خاک ظاهر می شوند.

این اسکلروت ها در زمان بردشت محصول یا زمانی که ساقه ها از محل آلودگی می شکنند، روی زمین ریخته و در طول فصل بهار، اسکلروت های نزدیک سطح خاک جوانه زده و تولید اندام های کوچک فنجانی شکلی به نام آپوتسیوم می کنند. اسکلروت هایی که در اعماق خاک هستند تا 8 سال و حتی بیشتر به حالت خواب و غیر فعال باقی می مانندتا هنگامی که در اثرکشت و زرع به نزدیک سطح خاک منتقل شوند.

در شرایط مرطوب و شبنم فراوان، آپوتسیوم ها، آسکوسپورها (اسپورهای جنسی) را آزاد می کنند (Berglund and Mckay, .2002)  پوسیدگی اسکلروتینیایی کلزا از روی سفید شدن ساقه که اغلب همراه با پوسته پوسته شدن بافت است تشخیص داده می شود. در مرحله رسیدن محصول، گیاه خمیده شده و غلاف ها به سطح خاک نزدیک می شوند . اسکلروت های قارچ به صورت نامنظم بر روی ساقه ویا درون آن تشکیل می شود (شیرانی راد و دهشیری، 1381). ظاهر شدن بیماری در مراحل اولیه رشد گیاه که سبب مرگ گیاه می شود گزارش شده است .

 

بررسی عوامل زراعی در رشد کلزا

 اثر تاریخ کاشت بر رشد و نمو کلزا

كليه فرآيندهاي فيزيولوژيكي گياه تحت تأثیر طول روز، درجه حرارت و عوامل زراعی از جمله  تاريخ كاشت مي باشند که  نتیجه ی آن تأثیر بر عملكرد و ديگر خصوصيات مرتبط با عملكرد است (رامئه، 1385).

تحمل به تنش هاي زنده و غير زنده، ‌تحمل به خوابیدگی از عوامل عمده اي محسوب مي شوند كه به طور عمده اي تحت تأثیر تاريخ كاشت مي باشند. وجود اثرات متقابل معني دار بين تاريخ كاشت و ژنوتيپ هاي مورد مطالعه و همچنين اثرات متقابل آن با محيط از جمله مواردي است كه بررسي اثرات تاريخ كاشت را با ارقام اصلاح شده امري الزامي مي سازد.

انتخاب تاريخ كاشت صحيح براي زراعت كلزا يكي از مهمترين عوامل رسيدن به عملكرد بالا مي باشد. چنانچه كليه شرايط مناسب براي توليد موفقيت آميز اعم از خاك، ‌كود، رقم و… فراهم باشد اگر در يك تاريخ كاشت نامناسب نسبت به كشت اقدام شود عملكرد مطلوبي حاصل نخواهد شد. لذا انتخاب زمان مناسب براي كاشت در هر منطقه با توجه به آب و هواي آن منطقه از پارامترهايي است كه براي دستيابي به حداكثر عملكرد اقتصادي و بيولوژيكي بايد مدنظر قرار داد. ضمن آنكه در طي مراحل رشد نيز اثرات تاريخ كاشت بر روي اجزاء عملكرد غير قابل تجزيه و تحليل خواهد بود (ربيعي، 1379).

كشت زود هنگام به رشد فراوان بوته ها و به ساقه رفتن محصول در پاييز و يا گل دهي زود هنگام منجر شده و خطر سرمازدگي گياه را به شدت افزايش مي دهد. تأخیر در كاشت موجب تسريع نمو در اثر برخورد دوران به ساقه رفتن و رشد زايشي با دماي بالاي موجود در اواسط بهار شده و نيز كاهش فرصت براي رشد رويشي و پرشدن دانه، نقصان اجزاء عملكرد و كاهش عملكرد دانه مي گردد (خواجه پور، 1383). بنابراين تاريخ كاشت كلزا بر اساس آب و هواي هر منطقه بطور جداگانه بررسي و تعيين مي گردد (احمدي، 1370).

هدف از تعيين تاريخ كاشت، پيدا نمودن زمان كاشت رقم يا گروهي از ارقام مشابه است. به طوري كه مجموعه عوامل محيطي حادث در آن زمان براي سبز شدن، استقرار و بقاء گياهچه مناسب باشد. ضمن اينكه هر مرحله از رشد گياه در یک زمان کاشت مناسب با شرايط مطلوب روبرو مي شود با شرايط نامساعد طبيعي نيز روبرو نگردد. بهترين تاريخ كاشت منجر به دستيابي حداكثر عملكرد محصول در مقايسه با ساير تاريخ هاي كاشت مي گردد (انوري، 1376). تاريخ كاشت پاييزه كلزا با توجه به ميزان درجه حرارت در آغاز گلدهي بسيار حائز اهميت است.

كاشت زود هنگام سبب سرمازدگي جوانه میانی و كاشت ديرهنگام موجب كاهش عمده در ميزان محصول خواهد شد (Scarisbrick et al, 1981). اگرچه عوامل محيطي گوناگون بر گياه موثر هستند اما درجه حرارت يكي ازعوامل موثر بر رشد بوده و هرگونه نموي در گياه به طور قابل ملاحظه اي تحت تأثیر درجه حرارت قرار مي گيرد (نكويي، 1371).

تأخیر در كاشت موجب افزايش مدت زمان بين جوانه زني تا گلدهي می شود. در آزمايش ديگري نشان داده شد كه تأخیر در كشت كلزا موجب مي شود كه دوره رسيدگي گياه با دماي بالاي محيط مواجه شده و اين امر باعث افزايش ميزان تنفس غلاف ها مي شود كه در نتیجه كاهش ذخيره مواد فتوسنتزي و كاهش وزن دانه ها و در نهايت كاهش عملكرد بوته را به دنبال دارد (Whitfield, 1992).

در آزمايشي كه روي كلزاي پاييزه در ايران صورت پذيرفت معلوم شد‌ كه تغيير تاريخ كاشت از اوايل مهر به آبان موجب افزايش درصد گياهان سرمازده شده و همچنين طول مدت زمان بين كاشت تا  گلدهي افزايش يافت (انوري، 1376).

انوري (1376) گزارش كرد طول دوره از كاشت تا شروع گلدهي، ‌پايان گلدهي و رسيدگي فيزيولوژيكي تحت تأثیر تاريخ كاشت قرار گرفت و با تأخیر در كاشت اين مراحل كاهش يافت. اثر تاريخ كاشت بر تعداد روز تا گلدهي بسيار معني دار بود و تأخیر دركاشت باعث كاهش آنها گرديد، اما طول گل آذين تحت تأثیر تاريخ كاشت واقع نشد.

گزارش محقق ديگر اين مطلب را بيان مي كند كه كشت دير هنگام، تأثیر كمي در زمان گلدهي واريته هاي كلزا دارد. شواهد نشان مي دهد كه يك ماه تأخیر در كاشت منجر به يك هفته تأخیر در گلدهي و يك يا دو روز در برداشت مي گردد (Topinka et al, 1991).

در آزمايشي در كرج، سه رقم كلزا شامل هايولا 401، RGS003 و ساري گل در تاریخ های 25 آبان، 15 آذر، 5 دي و 25 دي کشت شدند.

نتايج نشان داد که اثر تاريخ هاي مختلف كاشت و ارقام تأثیر مختلفي بر خصوصيات نموي گياه داشتند و فاصله زماني هر يك از دوره هاي فنولوژيكي گياه با تأخیر در كاشت، كاهش يافت (پورعيسي، 1385). رابرتسون و همکاران (2005) در بررسي اثرات تاريخ كاشت بر كانولا و خردل هندي گزارش نمودند كه تأخیر در تاريخ كاشت، باعث كوتاه شدن مدت رسيدن به 50 درصد گلدهي و رسيدن محصول گردید. آدامسن و کوفلت (2005) در بررسي اثرات تاريخ كاشت در گلدهي کلزا، گزارش كردند كه ارقام كاشت شده در نوامبر و اكتبر در الگوي گلدهي آنها تغييراتي نسبت به ارقام كاشت شده در دسامبر به وجود آمد.

اسکات (1973) اظهار داشت كه علاوه بر گرما، سرماي خفيف در زمان گلدهي نيز باعث كاهش تعداد گلهاي توليد شده و همچنين كاهش تشكيل دانه گرده و قابليت زيست آنها مي شود. اين مسئله ممكن است در نتيجه كاشت زود نيز صورت گيرد. مندهام و همكاران (1981) گزارش نمودند كه با تأخیر در تاريخ كاشت سرعت نمو افزايش يافته و تعداد روز تا 50 درصد گلدهي كاهش يافت.

 

اثر نیتروژن در رشد کلزا

تغذیه معدنی گیاهان زراعی یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده عملکرد نهایی آنها می باشد. رشد گیاه مستلزم وجود مقادیر کافی و متعادل عناصر غذایی در خاک است. افزایش تولید در واحد سطح و کیفیت محصولات زراعی از لحاظ اقتصادی دارای اهمیت بسیار است و تامین عناصر غذایی مورد نیاز گیاه یکی از جنبه های مهم مدیریت زراعی جهت رسیدن به این مهم می باشد(Chaudhry and Sarwar, 1999) .

بعضی از عناصر پرمصرف مانند نیتروژن، فسفرو پتاسیم در مقادیر نسبتا زیادی مورد نیاز گیاه هستند و در صورت کمبود آنها تولید محصول کاهش می یابد Scheiner et al., 2002)). نیتروژن یکی از مهم ترین عناصر غذایی تعیین کننده در تولید و رشد گیاهان بوده و عملکرد گیاهان زراعی به وسیله قابلیت دسترسی به آن تعیین می شود Kafi et al., 2000)).

زراعت کلزا نیاز فراوانی به ازت دارد که به طور قابل توجهی بیشتر از آن چیزی است که در بیشتر خاک ها تامین می شود. بنابراین استفاده از کود ازت برای تولید عملکرد بهینه ضروری است. تقریبا” کلیه تحقیقات انجام شده ونیز تجربه عمومی نشان می دهد که کود نیتروژن به طور قابل توجهی افزایش عملکرد در شرایط گوناگون و متفاوت نظیر زراعت کلزای بهاره در اقلیم قاره ای  چمنزارهای کانادا است. البته کود نیتروژن مورد نیاز بستگی زیادی به زراعت، نوع خاک، شرایط آب و هوایی و مدیریت دارد واین امربرای تشخیص و کاربرد ازت مورد نیاز در شرایط مشخص حائز اهمیت است.

هنگامی که گیاه در شرایط غیر عادی (از جمله مصرف بیش از حد کود نیتروژن) رشد نماید، تولید پروتئین کاهش می یابد. نیترات یکی از شکل های غیر پروتئینی است که مصرف بیش از حد آن در زنجیره غذایی باعث ایجاد مسمومیت می شود (Hernandez, 2000). عكس العمل كلزا به كودها شبیه محصولات غلات دانه ریز بوده و بستگی به حاصلخیزی خاك دارد. گیاه کلزا نیاز نسبتا” زیادی به نیتروژن دارد، ولی عکس العمل آن به کود، بستگی به شرایط محیطی از جمله شرایط آب و هوایی منطقه نوع  خاک، رطوبت خاک و هم چنین ژنوتیپ دارد ( Ozer, 2003).

بررسی تاثیر عناصرغذایی و مصرف کود شیمیایی در گیاه کلزا موضوع تحقیقات متعددی در دنیا بوده است، به طوری که در یک پژوهش استفاده هم زمان کود های نیتروزن و فسفر موجب افزایش عملکرد دانه آن شده است.

موگنسن و همکاران (1997) نتیجه گرفتند که سرعت فتوسنتز کلزای آبیاری شده با میزان نیتروژن آن همبستگی دارد. میزان نیتروژن دانه به ازای هر تن دانه تولیدی در مطالعه (گرانت وبایلی 1993) حدود    60-50 کیلوگرم و در مطالعه (هولمز و اینسلی، 1977) حدود 33 کیلو گرم بود. از طرفی پژوهشگران اشاره داشته اند که میزان نیتروژن کلزا تحت تأثیر تغییرات اقلیمی قرار می گیرد (Kafi et al., 2000). همچنین مصرف کودهای شیمیایی دارای گوگرد با نیتروژن به صورت جداگانه موجب کاهش عملکرد و میزان روغن دانه شد ولی استفاده همزمان آن ها موجب افزایش این صفات در کلزا شد (Malihi et al., 2005 ; Jackson, 2000).

و عملکرد مطلوب در شرایط مصرف 200 کیلوگرم نیتروژن و 20 کیلو گرم گوگرد در هکتارحاصل شده است. با بررسی تاثیر مقادیر صفر تا 50 کیلوگرم نیتروژن و صفر تا 34 کیلوگرم  فسفر بر عملکرد دانه کلزا در مناطق مختلف در کشور استرالیا نیز نشان داد که با افزودن نیتروژن ویا فسفربه خاک در بعضی مناطق موجب افزایش عملکرد دانه ویا درصد روغن دانه شده و در بعضی مناطق تاثیری بر این صفات نداشته است Lewis et al.,  1987 ) (.

زمان صحیح کاربرد نیتروژن به ویژه در کلزاز پاییزه با دوره رشد طولانی آن بر عملکرد تاثیر می گذارد. نیتروژن یکی از اجزای تشکیل دهنده پروتئین می باشدکه در گیاه با جذب آن به شکل آمونیوم یا نیترات موجب تشکیل پروتئین می گردد. افزایش مصرف نیتروژن، میزان پروتئین وپروتوپلاسم را افزایش می دهد. در نتیجه این افزایش، اندازه سلول و سطح برگ بزرگتر شده، بنابراین فعالیت فتوسنتزی بیشتر می شود. با کاربرد بیش از حد نیتروژن، نسبت بیشتری از مواد فتوسنتزی به تشکیل پروتئین اختصاص یافته و پتانسیل تولید هیدراتهای کربن کاهش می یابد. جذب مواد غذایی در کلزا از سایر مواد غذایی ، غیر از پتاسیم بیشتر است.

در بعضی از مطالعات دیگر نیز استفاده از نیتروژن موجب افزایش عملکرد دانه (اسمایر و همکاران، 1988)،

کاهش تعداد غلاف در بوته شد. در مطالعات دیگر نیز بر اهمیت استفاده از کود نیتروژن جهت افزایش عملکرد دانه و روغن کلزا تاکید شده است و دلیل آن این طور بیان شده است که استفاده از نیتروژن موجب تحریک رشد گیاه، افزایش سطح برگ در جامعه گیاهی و تاخیر در پیری برگ ها و نهایتا” افزایش تعداد غلاف در بوته و عملکرد دانه در کلزا  می شود et al., 1990) (Ogunlela.

با توجه به نیاز بالای گیاه کلزا به کود نیتروژن، مصرف بی  رویه کود های شیمیایی نیتروژن منجر به افزایش هدرروی آن و سر انجام آلودگی منابع زیست محیطی می شود.(Diepenbrock, 2000

جهت مشاهده نمونه های دیگر از فصل دوم پایان نامه ارشد مهندسی کشاورزی کلیک کنید.

نمونه ای از منابع لاتین هر دو فایل

  • Agrama, H.A.S. (1996). Sequential path analysis of grain yield and its components  in maize. Pl. Breeding. 115: 343-346.
  • Ali, A.A.G. and S.A.E. Movafy. (2003). Effect of different levels of Potassium and Phosphorus fertilizers with the foliar application of zinc and boron on peanut in sandy soil. Zagazig J. Agric. Res. 30: 335-358.
  • Darwish, D.S., G. EL- Gharreib, M.A. EL- Hawary and O.A. Rafft. (2002). Effect of some macro and micro nutrients application on Peanut production in a saline soil in EL-Faiyum Governorate. Egypt. J. Application. 17: 17-32.
  • Devlin, R.M. and F.H. Whithan. (1983). Plant Physiology. 4th Ed. Wadsworth Publishing Company. A Division of wads worth. Inc. Belmont, California. 438 p.
  • Hay, R.K.M. (1995). Harvest index: a review of its use in plant breeding and crop physiology. Ann of Apple Bio. 126: 197-216.
  • Hemantaranjan, A. And O.K. Gray. (1988). Iron and zinc fertilization with reference to the grain quality of Triticum aestivum J. Plant Nutr. 11: 1439- 1450.
  • Jones, R.J., J.A. Roessler and S. Ouattar. (1985). Thermal environment during endosperm cell division in maize: Effects on number of endosperm cells and starch granules. Crop Sci: 25: 830-834.
  • Kassab, O.M. (2005). Soil moisture stress and micronutrients foliar application effects on the growth and yield of moonbeam plants. J. Agric Sci. Mansur 30: 247- 256.
  • Kaya, C.and D. Higgs. (2002). Response of tomato (Lycopersicon esculentum ) cultivars to foliar application of zinc when grown in sand culture at low zinc. Sci. Hort. 93: 53-64.
  • Zinsel Meier, C., M.E. Westgate and R.J. Jones. (1995). Kernel set at low water potential does not vary with source/sink ratio in maize. Crop Sci: 35: 158-
  • McGregor, D.I. (1981). Pattern of flower and pod development in rape seed. J. Plant Sci. 61: 275-282.
  • Taylor, A.J. and C.J. Smith. (1992). Effect of sowing date and seeding rate on yield and yield component of irrigated Canola (Brassica napus ) grown on a redbrown earth in South- eastern.Australia. Aust. J. Agric. Res. 43: 192- 194.
  • Mendham, N.J., M.J. Russell and G.C. Buzza. (1984). The contribution of seed survival to yield in new Australian cultivars of oilseed rape (Brassica napus) J. Agic. Sci. Camb. 103: 30- 316.
  • Grant‚ C.A. and L.D. Bialy. (1993). Fertility management in canola J. Canadian Plant Sci. 73:651-870.
  • – Abawi, G.S., and Grogan, R.G. 1979. Epidemiology of  diseases caused by Sclerotinia species. Phytopathology. 69:899-904.
  • 47- Adamsen, F.J., and Cofflet, T.A. 2005. Planting date effects on flowering seed yield, and oil content of rape and crambe cultivars. Industrial Crops and  Products. 62:293-307.
  • 48- Aghajani, M.A., and Safaei, N. 2008. New hosts for Sclerotinia stem rot of canola. Journal of  Plant Pathology. 90:147.
  • 49- Ali, M. H.,  rahman, M.M.D., and  Ullah, M. J. 1990. Effect of plant population and nitrogen on yield and oil content of rape seed (B. napus). Indian Journal of  Agricultural  Science. 60:347-349
  • 50- Ali, M.E.K., Warren, H.L and Latin, R.X. 1987. Relationship between anthracnose leaf blight and losses in grain yield of  sorghum. Plant  Disease. 71:803-806
  • 51- Ali, M.H., and Zaman, S. 1999. Variation of growth  stage mortability dry matter production and seed yield  of  rapseed  as influence by nitrogen, sulfur and plant density. Departmant of  Agronomy. BAI, Fhaka, Bangladesh.78:320-328.
  • 52- Allen, E. G.,  Morgan, F. G. 1984. A quantitative  analysis of the  effects of nitrogen on the growth development and yield of oilseed rape. Journal
  • 53- Amanullah, H.M. J., Nawab, K., and  Ali, A. 2004. Response of  Specific  Leaf Area (SLA), Leaf  area  Index (LAI) and  Ratio (LAR) of Maize (Zea maysL.) To plant Density, Rate and Applie. Science Journal. 2:235-243.
  • 54- Andrade, A., Wolf, D.W. and  Fereres, E. 1993. Leaf expansion, photosynthesis and water relations of sunflower plants grown on compacted soil. Plant and Soil. 149:175-184
  • 55- Angadi, S.V.,  Cutforth, H.W., Miller, P.R., McConkey, B.G., Entz, M.H., Brant,  S.A., and K.M. Volkmar. 2000. Response of three  Brassica  species to high temperature stress during reproductive  growth. Canadian Journal of Plant Science. 80:693-701.
  • 56- Angadi, H.W.C., McConkey, B. G., and  Gan, K. 2003.Yield adjustment of canola  grown at different  plant  population under semiarid conditions. Journal of  Agronomy and Crop Science. 43:1358-1366.
  • 57- Anonymous. 2005. Sclerotinia sclerotiorum. Crop Protection compendium CAB international
  • 58- Appelqvist, L.A., and Ohlson, R. 1972. Rapeseed: cultivation, composition, processing and uitalization. Elsevier, Publishing Co., London, New York
  • 59- Ash, G.J., and  Brown,  J.F. 1991. Effect  of  nitrogen nutrition of the host on the epidemiology of  Puccinia Striiformis  f.sp. tritici and crop yield in wheat. Plant pathology. 20:108-114.
  • 60- Belanger, G., Walsh,  J.R., Richards, J.E., Milburn, P.H., and  Ziadi, N. 2000. Comparison of three statistical models describing potato yield response to nitrogen fertilizer. Agronomy Journal. 92:902-908.
  • 61- Beraga, L., and  Caeser, K. 1990. Relationships between numbers of main stems and yield components of potato (Solanum  tuberesom L. cv Erntestolz)   as influenced by different day length.  Potato Research. 33:257- 267.
  • 62- Berglund, D.R., and Mckay, K. 2002. Canola protection. Ag.ndsu.edu
  • 63- Bhowmik, T.P. 2003. Oilseed brassica , constraints and their managemen. CBS  publishers  and distributers. India. Delhi.
  • 64- Bilsborrow, P., Evans, E., and  Zhao, F.J. 1993. The Influence of spring nitrogen on yield   components and glucosinilate content of autumn- sown oilseed rape (Brassica napus ).  Journal of  Agricultural  Science.11:34-65.
  • 65- Boland, G.J., and  Hall, R. 1994. Index of plant  hostes of  Sclerotinia  sclerotiorum. Canadian  Journal  of  Plant  Pathology. 16:93-108.

 

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “گیاه کلزا – معرفی کامل گیاه کلزا در ایران و جهان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید