قیمت 19,000 تومان
مبانی نظری مهریه
پیشینه تحقیق مهریه
فصل دوم: مباني نظري پژوهش…
1-2: پيشينه تحقيق.
2-2: مباني نظري پژوهش…
1-2-2: مقدمه.
2-2-2: تعريف مهریه .
3-2-2: تاريخچه مهریه .
4-2-2: مهریه در اسلام.
5-1-2: مهریه حضرت زهرا سلام الله عليها
6-2-2: فلسفه وجوب مهر.
7-2-2: آثار و کارکردهاي اجتماعي مهریه .
8-2-2: کارکردهاي منفي افزايش مهريه.
9-2-2: مهریه در ايران .
10-2-2: مهريه در کشورهاي ديگر.
11-2-2: اقسام مهر.
12-2-2: مواد قانون مدني در ارتباط با مهريه.
13-2-2: ماهيت مهر و رابطه آن با عقد نکاح.
14-2-2: علل افزايش ميزان مهريه در عصر حاضر.
15-2-2: محاکم خانواده در ايران.
3-2: نظريه هاي مرتبط با موضوع.
1-3-2: نظريه ساختگرايي.
2-3-2: نظريه کارکردگرايي.
3-3-2: نظريه کنش متقابل نمادين.
4-3-2: نظريه مبادله.
5-3-2: نظريه گزينش معقولانه.
6-3-2: نظريه جامعه توده وار و قدرت رسانهها
7-3-2: ديدگاههاي نظري دينداري..
4-2: چارچوب نظري تحقيق.
منبع
مباني نظری پژوهش مهریه
مقدمه
آيت الله جوادي آملي در کتاب ارزشمند زن در آيينه جمال و جلال، اينگونه در خصوص مهریه سخن ميگويد: «خداوند بعد از آفرينش آدم، حوا را به طور نوظهور پديد آورد…آدم بعد از آگاهي از خلقت وي از پروردگارش پرسيد: اين کيست که قرب و نگاه او مايه انس من شده است؟ خداوند فرمود: اين حواست. آيا دوست داري که با تو و مايه انس تو باشد و با تو سخن بگويد و پيرو تو باشد؟ آدم گفت: آري، پروردگارا، تا زندهام سپاس تو بر من لازم است؛ آنگاه خداوند فرمود: از من ازدواج با او را بخواه؛ چون صلاحيت همسري تو را جهت تامين علاقه جنسي نيز دارد و خداوند شهوت جنسي را به او عطا نمود…؛ سپس آدم عرض کرد: من پيشنهاد ازدواج با وي را عرضه ميدارم، رضاي شما در چيست؟ خداوند فرمود: رضاي من در آن است که معالم دين مرا به او بياموزي»(جوادي آملي، 1387: 43).
با اين مقدمه، نگاهي به يکي از آداب و رسومِ شناخته شده ازدواج، در بسياري از فرهنگهاي جهان، رسم پرداخت مهریه به زن يا بستگان او، توسطِ شوهر است. اين رسم با چشمپوشي از تفاوتهاي موجود، افزون بر فرهنگهاي آفريقايي، چيني و ژاپني، در فرهنگِ مسلمانان نيز پذيرفته شده و امروز کاملاً رواج دارد. البته هنگاميکه به موضوع مهریه از دريچهي تفسيرهاي منفي نگريسته شود و از آن به عنوان «بهاي خريد زن» تلقي گردد، زمينهي اين پرسش فراهم ميگردد که آيا از منظر جامعهشناسي جنسيت، اين رسم نمادي از نابرابري جنسيتي و بردگي زنان است يا توجيه ديگري دارد(بستان، 1388: 19).
قبل از ظهور مکتب اسلام، مهریه بيشتر قيمت يا بهايي بود که جهتِ خريداري زن از اولياي وي، پرداخت ميگرديد و يا عوضي بود که مرد در قبالِ انتقال زن از خانه پدري به خانه همسري متحمل ميشد. لذا اگرچه مهریه از احکام تاسيسي در اسلام محسوب نميشود، امّا سيماي خاص آن در اسلام، بر تمامي عقايد جاهلي رنگ بطلان کشيد؛ چنانچه مهریه، موقعيت خاصي يافت؛ شکل جديدي به خود گرفت؛ تحفهاي معنوي و روحاني شد(اگرچه در قالب نقدينه و اموال مادي)، تحفهاي آسماني شد از جانب مرد طالب همسر در نهايت صداقت و صفاي باطني(صداق)، هديهاي شد از ناحيه مرد بر قدوم شريک و همسر آينده.
اگر باور داشته باشيم که مهریه هديه مرد به زن است آنچنان که خداوند متعال فرموده است، آيا جايي براي تعيين کميت و کيفيت آن (چنانکه امروزه متعارف گرديده) و بحث و نزاع پيرامون آن باقي ميماند و آيا غير از اين است که با اين برخوردها، بهطور غيرمستقيم در پي تعيينِ قيمت زوجه هستيم؟ همچنين آيا با اين اعمال، مهریه را که صرفاً جهت ارزشگذاري به زن از جانب خداوند وضع شده است، در حد يک معامله تنزل نميدهيم؟ و چگونه ميتوان پذيرفت که دليل ناآگاهي مردم به سنگيني مهريه به عنوان عامل بازدارنده از طلاق و موجب تحکيم بنياد خانواده دليلي عقلايي باشد؟
آيا بعد از گذر سالهاي متمادي از عصر جاهليت، امروزه ما مروّج نکاحهاي ابتداعي ديگر، با شکل و ظاهري جديد نيستيم؟ در اين شکل از ازدواجها به مهريه به عنوان، ارج و احترامي است که مرد براي زن قائل است و مظهر تعهد شوهر، براي تامين زندگي زن ميباشد، نگريسته نميشود، چرا که گاهي مهر به عنوان يک تضمين ازدواج، که معمولاً هنگام انحلال ازدواج مطالبه ميشود، مانع گسستن پيوند زناشويي ميگردد و تضميني براي دوام ازدواج بهشمار ميآيد.
ادامه مقدمه
قانون مدني[1] ميگويد: «هرگاه، مرد بخواهد، ميتواند همسر خود را بدون دليل طلاق دهد». در برابر اراده مطلق مرد مبني بر طلاق، قانون مواردي چون مهریه ، نفقه و اجرت المثل و… را در نظر گرفته است. در صورت وقوع طلاق نيز، گاهي مالي که زن به عنوان مهر ميگيرد، در زندگي او بسيار موثر است و مانع پريشاني و استيصال وي ميگردد. اما «نتايج تحقيقات اوليه و اکتشافي، نشان ميدهد که امروزه، مهريه در شمار يكي از معضلات و موانع مهمِ ازدواج محسوب ميشود وهمين امر موجب شده است تا بسياري از جوانان، از هراس اين موضوع نتوانند براي ازدواج قدم جلو گذاشته و پاي سفره عقد بنشينند؛ و يا اينكه چه بسيار اتقاق افتاده است كه مجلسِ خواستگاري به سبب عدم توافق طرفين به نتيجه مطلوب نرسيده و به جاي پيوند، حاصلي جز حسرت و نفرت در پي نداشته باشد(شرفشاهي، 1389: 6).
جاي دريغ دارد كه گفته شود، گاه در مجالسِ خواستگاري مطالبي در خصوص مهریه مطرح ميشود كه مغاير شئون اخلاقي است؛ و چنين مجلسي كه ميتواند به عنوان يكي از زيباترين و خاطرهانگيزترين شبهاي زندگي يك انسان باشد، ناگهان چنان طعم تلخ و رنگِ جهنمي به خود ميگيرد كه، طرفين در تمام مدت طول عمر خود سعي در فراموش كردن آن دارند. گاه در برخي از مجالس خواستگاري چنان فضايي فراهم ميشود كه گويي به جاي حركت در طريق ميثاقي مقدس، در تنگناي حجرهاي در بازار معاملهاي در جريان است و در جريان چانهزنيها بر سر افزايش يا كاهش مبلغ مورد نظر سخناني گفته ميشود كه در شان آدمي نيست.
گاه در همين مجالس خواستگاري، حرفهايي زده ميشود كه بوي اهانت و تحقير دارد و يا اتفاقهايي رخ ميدهد كه بسيار خفتبار و تحمل ناپذير است؛ و لذا اين موضوع، مقدمهاي ميشود براي آغاز كينهها و كدورتهايي كه همچون زخمي كهنه وچركين هيچگاه التيام نميپذيرد. در اين حالت مهريه، به جاي آنكه پشتوانه محكمي براي سعادت آينده باشد وسيلهاي ميشود كه براي يادآوري خاطرات ناخوشايند وبه تبع آن حس انتقام، بيمهري و بيحرمتيها قدم به عرصه نهاده و روياهاي زيباي آينده را به تاراج ميبرد.
اگرچه در گذشتهها به سبب آنكه دختران از امكان تحصيل و اشتغال بهرهمند نبودند، مهریه را به عنوان پشتوانهاي براي فردا محاسبه ميكردند، اما اكنون كه شرايط اجتماعي به نحو قابل ملاحظهاي تغيير كرده است، افراط در اين زمينه چه معنايي ميتواند داشته باشد در حالي كه معمولاً هر دو طرف در آغاز راه به اين نكته اشاره ميكنند كه مهریه را كي داده و كي گرفته؟ خانواده عروس غالباً براين باورند كه عامل مهريههاي سنگين احساس ناامني آنان نسبت به آينده و يا ارزش دخترشان و خودشان در پيش چشم فاميل و در و همسايه است وحتي چنين ميپندارند كه اگر ميزان مهریه دخترشان از فلان دختر فاميل كمتر باشد، چه ميشود و چه نميشود!
اين نكته بارها به تجربه اثبات شده است كه مهریه هاي سنگين نميتواند پشتوانه امني براي تداوم زندگي زناشويي باشد؛ زيرا در صورت ناسازگاري زوجين و يا بدرفتاري شوهر تحمل و ادامه زندگي بيمعنا است، و به گواه موارد متعدد چه بسيار اتفاق افتاده كه زن در طلاق پيشقدم شده با اين منطق كه «مهرم حلال و جانم آزاد» كه چنين نگرشي در واقع روايتگر روح حريتخواه و عزتطلب انسان است كه زندگي بدون عشق و محبت و همراه با حقارت و آزار را دوست نميدارد(شرفشاهي، 1389: 6).
«از نظر فقهي، مهريه اندازه مشخصي ندارد و حداقل و حداکثري براي آن مشخص نشده است. ولي چون ماليت داشتن و قابليت تملک شرط صحت آن است، بايد اندازه آن به قدري باشد که ارزش داد و ستد داشته باشد. يک دانه گندم هرچند قابل تملک است ولي به تنهايي ارزش داد و ستد ندارد، بنابراين نميتواند مهر قرار گيرد.
احاديث مرتبط با اين موضوع را ميتوان به چند دسته تقسيم کرد:
الف) در برخي روايات، سنگين بودن مهریه يک امر نامطلوب و نکته منفي درباره زن قلمداد و مکروه دانسته شده است.
ب) برخي ديگر از روايات به صراحت بر اين نکته دارد که مهر لزوماً حداکثر ندارد.
ج) در رواياتي نيز چنين آمده ميزان مهر با توافق طرفين معين ميشود. اطلاق اين روايات ميرساند که مهريه مورد توافق به هر اندازه که باشد نفوذ شرعي خواهد داشت.
از نظر حقوقي نيز مطابق ماده1080ق.م. که ميگويد: «تعيين مقدار مهریه منوط به تراضي طرفين است». حداکثري براي مهر وجود ندارد مگر آنکه آنقدر زياد باشد که عرفاً غير قابل قلمداد گردد. البته اين مانع از آن نيست که قانونگذار به دليل مصلحت عمومي و براي تسهيل در ازدواج جونان با وضع مقرراتي، خانوادهها را از تعيين مهريههاي زياد منع کند. زيرا شأن حاکم محدود ساختن آزاديها براي جلوگيري از مفاسد عمومي است که در اثر بيتوجهي و ترک تعمق در مفاهيم بلند ازدواج و مانند آن پديد ميآيد. آنچه مورد بحث است آن است که از نظر حکم اولي، حد نهايي براي مهریه وجود ندارد. چرا که تعيين مهر نيز نوعي توافق است و تابع اصل آزادي قراردادها ميباشد»(وحدتي شبيري، 1378: 200-199).
جهت مشاهده و دانلود رضایت از زندگی (پیشینه تجربی و مبانی نظری) کلیک کنید .
جهت مشاهده و دانلود نظریه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی استقلال زنان و رفتاری باروری کلیک کنید .
جهت مشاهده و دانلود طلاق زوجین قبل و بعد از زندگی مشترک کلیک کنید .
تعريف مهريه
در کتابهايِ فقهي افزون بر واژه مهریه، واژگان ديگري همانند؛ الصَداق، الصِداق، نحله، فريضه، کابين و … بهکار رفته است؛ ولي مهريه رايجترين واژهاي است که در روايات و اصطلاحات فقها و ميان مردم کاربرد دارد. در زبان انگليسي از معادلهاي « Dowry, Mahr, Price of bride» براي مهريه استفاده ميشود. در دايرةالمعارف اسلام براي تعريف مهریه آمده است: «مهر از کلمه عبري موهآر[2] و از ريشه سرياني مهرا[3] گرفته شده که به معناي هديه عروس است. مهریه، معاني متفاوتي دارد: از جمله قيمت خريد، مترادف با صداق به معناي محبت و دوستي و هديهاي که به طور داوطلبانه از طرف داماد پرداخت ميشود. مرحوم دهخدا مهریه را به معناي کابين و دست پيمان دانسته است(يوسف زاده، 1384: 51).
البته مهریه به فتح ميم، به معناي صداق است. گفته شده از آن جهت به مهر، صداق ميگويند که دلالت بر رغبتِ صادقانه زن دارد. هم چنين لغات ديگر مترادف آن «نحله» فريضه اجر و علايق و عقر و حبا ميباشد. در اصطلاح فقه و قانون مدني «مهر» عبارت است از مال (و يا چيزي که قائم مال باشد) معيني که بر سبيل متعارف زوج به زوجه به هنگام عقد نکاح ميدهد و يا به نفع زوجه بر ذمه ميگيرد. همچنين گفته شده «مهر» حقي است مالي براي زن که شارع در عقد ازدواج صحيح يا دخول به شبه يا بعد از عقد فاسد پرداخت آن را از جانب مرد واجب گردانيده است(پارسا، 1381: 64-63).
دکتر کاتوزيان در تعريفي ديگري از مهریه ميگويد: مهر مالي است که به مناسبت نکاح، مرد ملزم به دادن آن به زن ميشود. الزام مربوط به تمليک مهر، ناشي از حکم قانون است و ريشهي قراردادي ندارد و به همين دليل سکوت دو طرف در عقد و حتي توافق بر اينکه زن مستحق مهریه نباشد، تکليف مرد را در اين زمينه از بين نميبرد. انعقاد نکاح به تراضي صورت ميپذيرد، ولي همين که زن و مرد با پيوند زناشويي موافقت کردند، در وضع ويژهاي قرار ميگيرند که به ناچار بايد آثار و نتايج آن را پذيرا شوند. الزام به دادن مهر يکي از آثار آن وضع است؛ الزام قانوني که برعهدۀ مرد قرار ميگيرد(کاتوزيان، 1382: 114).
تاريخچه مهريه
رسم مهریه به 3000 سال قبل از ميلاد برميگردد. تمدنهاي باستاني مصر، بين النهرين، عبرانيان، آزتک، و اينکاها نيز مهریه داشتند(Quale,1988). قبايل آلمان، که به 2000 سال قبل از ميلاد ميرسند و اروپاي غربي که به 600 تا 1000 سال قبل از ميلاد برميگردند براي ازدواج قانوني، بايستي مهريه در نظر ميگرفتند(Hughes, 1985: 58). يک ازدواج قانوني معتبر در شرع اسلام نيز نياز به تعيين مهریه دارد(Bianquis, 1996: 601). چنين رسومي با مغرب در قرون وسطا، قبايل باديهنشين در شرق ميانه و کشورهاي تحت نظر امپراطوري عثماني مثل عراق، سوريه، مصر، ترکيه، ايران، آلباني و افغانستان مرتبط است(Rapoport, 2000: 36; Quale, 1988).
کشور چين قديم نيز براي يک ازدواج معتبر مهریه تعيين ميکردند و اين رسم هم تا به امروز در بسياري از مناطق چين به شکل يک هنجار در آمده است(Ebrey, 1993). تايوان هم به پيروي از چين باستان رسم مهریه و جهيزيه را اجرا ميکند(Parish and Willis, 1993). ديگر کشورهاي آسياي جنوب شرقي مثل تايلند، اندونزي و برمه از رسم مهریه پيروي ميکنند(Cherlin and Chamratrithirong,1988; Spiro, 1975: 863). مهریه زياد در آفريقا رايج است و بيش از 90 درصد از جوامع صحرايي جنوب آفريقا به طور سنتي از اين رسم پيروي ميکنند(Murdock, 1967;58 Goody, 1973:337).
جدول ذيل ليستي از مطالعات است که به شيوع مهریه در زمان معاصر اشاره دارد. رسم مهريه در حال حاضر در مناطق روستايي چين باقي است اما به ندرت در شهرهاي چين ديده ميشود. بيشتر ازدواجهاي شهري در تايلند هنوز همچنين داد و ستدي دارند. همچنين در اکثر شهرهاي مصر ديده ميشود(: 1512007, Siwan) .
شيوع مهريه در جوامع معاصر
کشور | سالها | پرداخت مهريه |
روستاهاي چين | 1950–2000 | 79% |
شهرهاي چين | 1933–1987 | 9% |
تايوان | 1940–1975 | 53% |
روستاهاي تايلند | 1950–1978 | 93% |
شهرهاي تايلند | 1950–1978 | 79% |
مصر | 1940–1976 | 93% |
سوريه | 1940–1976 | 84% |
زئير | 1940–1976 | 96% |
اوگاندا | 1940–1976 | 95% |
ايران | 1971–1991 | 99% |
ترکيه | 1944–1993 | 29% |
شهيد مطهري در سير تحولي مهريه به پنج مرحله ذيل اشاره ميکند:
در ادوار ماقبل تاريخ که بشر به حال توحش ميزيسته و زندگي شکل قبيلهاي داشته، به علل نامعلومي ازدواج با همخون جايز شمرده نميشده است. جوانان قبيله که خواستار ازدواج بودهاند، ناچار بودهاند از قبيله ديگر براي خود همسر و معشوقه انتخاب کنند. از اين رو براي انتخاب همسر به ميان قبايل ديگر ميرفتهاند. در آن دورهها، مرد به نقش خويش در توليد فرزند واقف نبوده است؛ يعني نميدانسته که آميزش او با زن در توليد فرزند موثر است.
فرزندان را به عنوان فرزند همسر خود ميشناخته، نه به عنوان فرزندان خود. با اينکه شباهت فرزندان را با خود احساس ميکرده، نميتوانسته علت اين شباهت را بفهمد. فرزندان نيز خود را فرزند زن ميدانستهاند نه فرزند مرد، و نسب از طريق مادران شناخته ميشد نه از طريق پدران. مردان موجودات عقيم و نازا به حساب ميآمدهاند و پس از ازدواج به عنوان يک طفيلي در ميان قبيله زن بسر ميبردهاند. اين دوره را دوره مادرشاهي ناميدهاند(مطهري، 1388: 181).
ديري نپاييد که مرد به نقش خويش در توليد فرزند واقف شد و خود را صاحب اصلي فرزند شناخت. از اين وقت زن را تابع خود ساخت و رياست خانواده را به عهده گرفت و به اصطلاح دوره پدرشاهي آغاز شد. در اين دوره نيز ازدواج با همخون جايز شمرده نميشد، مرد ناچار بود از ميان قبيله ديگر براي خود همسر انتخاب کند و به ميان قبيله خود بياورد. چون همواره حالت جنگ و تصادم ميان قبايل حکمفرما بود، انتخاب همسر از راه ربودن دختر صورت ميگرفت؛ يعني جوان، دختر مورد نظر خويش را از ميان قبيله ديگر ميربود.
تدريجاً صلح جاي جنگ را گرفت و قبايل مختلف ميتوانستند همزيستي مسالمتآميز داشته باشند. در اين دوره رسم ربودن زن منسوخ شد و مرد براي اينکه دختر مورد نظر خويش را به چنگ آورد، ميرفت به ميان قبيله دختر، اجير پدر زن ميشد و مدتي براي او کار ميکرد و پدر زن در ازاي خدمت داماد، دختر خويش را به او ميداد و او آن دختر را به ميان قبيله خويش ميبرد(همان منبع: 182). تا اينکه ثروت زياد شد. در اين وقت مرد دريافت که به جاي اينکه سالها براي پدر عروس کار کند، بهتر اين است که يکجا هديه لايقي تقديم او کند و دختر را از او بگيرد. اين کار را کرد و از اينجا مهر پيدا شد.
روي اين حساب در مراحل اوليه، مرد به عنوان طفيلي زن زندگي مي کرده و خدمتکار زن بوده است. در اين دوره زن بر مرد حکومت مي کرده است. در مرحله بعد که حکومت به دست مرد افتاد، مرد زن را از قبيله ديگر مي ربوده است. در مرحله سوم مرد براي اينکه زن را به چنگ آورد به خانه پدر زن مي رفته و سالها براي او کار مي کرده است. در مرحله چهارم مرد مبلغي به عنوان پيشکش تقديم پدر زن ميکرده است و رسم مهر از اينجا ناشي شده است(همان منبع: 183).
ميگويند مرد از آن وقتي که سيستم مادرشاهي را ساقط کرد و سيستم پدرشاهي را تاسيس نمود، زن را در حکم برده و لااقل در حکم اجير و مزدور خويش قرارداد و به او به چشم يک ابزار اقتصادي که احيانا شهوت او را نيز تسکين ميداد نگاه ميکرد، به زن استقلال اجتماعي و اقتصادي نميداد. محصول کارها و زحمات زن متعلق به ديگري يعني پدر يا شوهر بود. زن حق نداشت به اراده خود شوهر انتخاب کند و به اراده خود و براي خود فعاليت اقتصادي و مالي داشته باشد و در حقيقت پولي که مرد به عنوان مهر ميداده و مخارجي که به عنوان نفقه ميکرده است در مقابل بهره اقتصادي بوده که از زن در ايام زناشويي ميبرده است(همان منبع: 183).
شهيد مطهري در نگرش تاريخي خود در خصوص مهريه ميگويد:
اگر بخواهيم به فلسفه مهریه و نفقه در مرحله پنجم پي ببريم، بايد اندکي توجه خود را به دوره هاي چهارگانهاي که قبل از اين مرحله گفته شده معطوف کنيم. حقيقت اين است آنچه در اين باره گفته شده جز يک سلسله فرضها و تخمينها چيزي نيست، نه حقايق تاريخي است و نه حقايق علمي و تجربي. پارهاي قرائن از يک طرف و بعضي فرضيههاي فلسفي درباره انسان و جهان از طرف ديگر، منشاء پديد آمدن اين فرضها و تخمينها درباره زندگي بشر ماقبل تاريخ شده است. آنچه درباره دوره به اصطلاح مادرشاهي گفته شده چيزي نيست که به اين زوديها بتوان باور کرد، و همچنين چيزهايي که درباره فروختن دختران از طرف پدران و استثمار زنان از طرف شوهران گفتهاند.
[1] – ماده1133
[2] – Mohar
[3] – Mahra
جهت مشاهده و دانلود خانواده و آسیب های خانواده کلیک کنید .
جهت مشاهده و دانلود حل اختلاف – ادبیات، پیشینه تحقیق و مبانی نظری حل اختلاف کلیک کنید .
مهريه در ايران
مهریه در حقوق ايران مبتني بر مذهب و برگرفته از حقوق اسلام ميباشد. اين نهاد در حقوق غرب يافت نميشود و آنچه از واژههاي لاتين به عنوان معادل آن ميتوان آورد با احکام و ويژگيهاي نهاد مهر در حقوق ما تفاوت دارد.[1]
مهریه در حقوق اسلام و ايران بهاي فروش زن نيست بلکه مالي است که به نشانه مهر و وفا از سوي مرد به زن پرداخت ميشود تا علامتي بر صدق و راستي او باشد و لذا به آن«نحله» و «صداق» ميگويند( اشاره به سوره نساء، آيه 24).
امروزه در جامعه ايران نهاد مهر از فلسفه وجودي خويش فاصله گرفته و به صورت ضمانت استحکام نکاح در آينده درآمده است. بسياري از مردم تصور ميکنند هرچه ميزان مهر سنگينتر باشد، ازدواج از استحکام بيشتري برخوردار است، در حالي که قرار دادن مهريههاي سنگين اگر از نظر اسلام ممنوع نباشد، لااقل ناپسند است. در متون اسلامي، بالا بودن ميزان مهریه موجب بروز دشمني قلمداد شده و اين تصور که مهریه بالا از انحلال پيوند زناشويي جلوگيري ميکند، نفي گرديد است.
هماکنون گراني مهریi به يکي از موانع موجود در راه ازدواج جوانان تبديل شده است و بايد براي آن چارهاي انديشيد. بيترديد، آموزش و پرورش صحيح دختران و خانوادهها و تنوير افکار مردم و معتقد ساختن آنان به اينکه ازواج يک معامله اقتصادي نيست و حيثيت و آبرو و خوشبختي دختر و گرمي کانون خانواده به زيادي مهر بستگي ندارد، بيش از اصلاح قانون ميتواند موثر باشد، هرچند تلاش ميشود در قانونگذاريها جديد نوعي حد نهايي براي مهر در نظر گرفته شود( وحدتي شبيري، 1387: 190).
قانونگذار در مادهي 1080 قانون مدني از نظريهي مشهور فقها تبعيت کرده و مقرر داشته است تعيين مهر منوط به تراضي طرفين است. بنابراين مطابق اين ماده، محدوديتي در تعيين مقدار مهریه وجود ندارد و مهم رضايت طرفين بر مهريه است. بر همين اساس، در عمل، زوجين بر مهريههاي سنگيني توافق ميکنند که اکثر اوقات مرد قدرت بر تسليم آن را ندارد( جلالي، 1389: 188).
[1] – عبارت marriage settlement در فرهنگهاي حقوقي آورده شده ولي در توضيح آن گفتهاند نوعي توافق مالي ميان دو نکاح است که ممکن است در ضمن عقد يا پس از آن منعقد شود و هدف از آن تامين درآمدي براي يکي از دو همسر(خواه زن يا مرد) يا بچه ها ميباشد. اين توافق با مشخصات و احکام نهاد«مهر» در حقوق اسلام و ايران تفاوت دارد. A concise dictionary of law, oxford, 2 nd Ed, p:252
همچنين واژه«dowry» در فرهنگهاي عمومي آمده که در برخي جوامع به معناي پول يا مالي است که زن بايد هنگام ازدواج به مرد بپردازد و در برخي جوامع هم مرد به خانواده زن ميپردازد.
جهت مشاهده و دانلود کیفیت زندگی زناشویی کلیک کنید .
جهت مشاهده و دانلود مبانی نظری شناخت زن کلیک کنید .
علل افزايش ميزان مهريه در عصر حاضر
مقالات و بحث و گفتگوها در خصوص افزايش مهریه سابقة طولاني ندارد. از اين رو بايد عوامل افزايش مهریه و تبديل آن به يک مسأله اجتماعي در ايران را در سالهاي اخير جستجو کرد. «نتيجه بررسي سمينار بين المللي مطالعات خانواده در مورد سنگيني مهریه و انحراف آن از مسير طبيعي نشان ميدهد که ازدواج با مهریه سنگين، اکنون بيش از پيش افزايش يافته است. بين سالهاي 1337 تا 1345 تقريباً سه برابر شده است و برعکس ميزان ازدواجها با مهریه هاي پايين به همان نسبت پايين آمده است(شيخي، 1380: 115). اين مطلب نشان ميدهد که از سالهاي 1330 به بعد مهريهها شروع به افزايش کرده است و لذا سابقهاي 50 ساله دارد که برخي از علل اين افراط و تفريط عبارتند از:
1- برخي از دختران و وابستگان آنها مهریه سنگين را موجب فخرفروشي و مباهات و بزرگي ميدانند و به خصوص پدران و مادران آنها براي تعيين مهريه سنگين در مقابل داماد و خانوادة او پافشاري ميکنند.
2- مسأله چشم هم چشمي يکي ديگر از دلايل افزايش مهریه است.
3- بررسي آمارهاي ازدواجها نشان ميدهد که سطح تحصيلات زن و شوهر در ميزان مهریه نقش مهمي دارد. به ندرت اتفاق ميافتد که زنان بيسواد مهريهاي در ازدواج خود تعيين نکنند و در ميان اين طبقه، ميزان مهریه بسيار کم است. مطابق تحقيقي که در سال 1348 انجام شده است، هشتاد درصد ازدواجهاي زنان بيسواد از پنج هزار ريال، تجاوز نميکند و به طور مستقيم رابطهاي بين سواد زن و مبلغ مهريه وجود دارد و اما مهریه زنان تحصيل کرده از پانصد هزار ريال غالباً تجاوز ميکند و گاهي به يک ميليون ريال ميرسد.
4- بعضي از خانوادهها، زيادي مهریه را بهعنوان بالاترين حربه براي محدود کردن اختيارات مرد بهکار ميبرند(همان منبع:116).
با توجه به مطالب گفته شده، بهطور کلي ميتوان عوامل افزايش مهریه در عصر حاضر را در چند مورد ميتوان خلاصه کرد:
1- نسيه بودن مهريه:
عليرغم ضعف توان اقتصادي و تمکن مالي مردان در پرداخت مهریه ، لکن به جهت تلقي نادرست مردان از فلسفه وجودي و وضعيت حقوقي مهریه و تسامح اکثر زنان در مطالبه و اخذ آن، همچنان ميزان مهریه به طور بيرويه افزايش مي يابد، اکثريت جامعه معتقدند که «مهريه را چه کسي داده و چه کسي گرفته است؟» به همين دليل اين حق مالي را هيچ ميانگارند و جز در موارد استثنا و اضطرار همچون طلاق بدان توسل نميجويند.
اگر آنگونه که ماهيت حقوقي مهر اقتضا دارد، در عرف معمول ميگرديد و مردان نسبت به پرداخت آن بدون هرگونه احتمال بخشش، خود را متعهد ميدانستند، در پذيرش ميزان زياد مهریه ، آن چنان رغبت نشان نميدادند. برخي محققان، زيادي مهریه را تمهيدي براي استحکام بنيان خانواده و ارتقاي محبوبيت زن در نزد مرد ميدانند. قطع نظر از درستي يا نادرستي، مطالعات نشان ميدهند که مهريههاي سنگين بزرگترين مانع رهايي از تنگناهاي زندگي ناموفق است و موجب يأس از امکان رهايي و اتخاذ سياست سوختن و ساختن ميشود(همان منبع:117).
2- غلبه روحيات اقتصادي و نگرش هاي مادي:
يکي از علل افزايش مهريه، وقوع تغييراتي در نظام باورها، نگرشها، رفتارها، انتظارات و ترجيحات اکثر افراد جامعه است که به تبع ناشي از تغييرات کلي در نظام اجتماعي و ارزشها و هنجارهاي حاکم بر جامعه ميباشد. به مقتضاي اين تبيين، اشتغالات برون خانگي زنان و امکان ايفاي نقشهاي متنوع در عرصههاي اجتماعي و دريافت پاداشهاي مناسب، آنان را بيش از پيش به ارزش استعدادها، کاراييها و نقش ايشان متوجه نموده است.
اين خودآگاهي، زنان را همانند مردان، سوداگر و محاسباتي مينمايد. بنابراين آنچه زن و وابستگان او را به مطالبه مهریه زياد برميانگيزد، عدم تفاوت روشن ميان دو محيط کار و خانه است. برخي از طرفداران حقوق زن، معتقدند ميتوان از مهريههاي سنگين در راستاي توسل به ثروت و سرمايهگذاري استفاده جست، چرا که راههاي دسترسي به ثروت براي مردان و زنان متفاوت است و درخواست مهریه زياد يکي از اين راههاي استقلال اقتصادي زنان است(همان منبع:118). اساس ديدگاههايي از اين قبيل، رقابت با مردان در دستيابي به منابع مادي است، چنانچه زنان از اين شيوه نيز نتوانند خواستهاي خود را برآورده کنند، به شيوههاي ديگر متوسل ميشوند.
الگوبرداري از غرب و در نتيجه تقليد از سبک زندگي آنها، منشأ چنين نگرشهايي گرديده است. از سوي ديگر به وجود آمدن امکان تحرک اجتماعي و ايجاد فرصتهاي جديد براي زنان، استقلال نسبي اقتصادي را براي برخي از زنان فراهم نموده است. «کما اينکه درجوامع نيمه باز که تاحدي تحرک اجتماعي امکان دارد، با وقوع تحولات و اصلاحات اجتماعي، سياسي و اقتصادي، جابجايي پايگاهي فراهم گرديد و زنان نيز توانستند به موقعيت هاي شغلي ديگري دست يازند و به لحاظ مالي به استقلال برسند. اشتغال بيرون از خانه و امکان ايفاي نقش هاي متعدد در عرصه اجتماعي و دريافت پاداشهاي متناسب، پيامدهاي اجتماعي و رواني براي زنان به وجود آورد و آنان بيش از هميشه به توانمنديها، خلاقيتها و امکان ايفاي مسؤليتها توسط خويش پي بردند.» (همان منبع: 119-120).
به تدريج با گذشت زمان کارهاي بيرون از خانه و داشتن شغل اجتماعي، (نه به عنوان وسيله کسب درآمد و امرار معاش) ارزش ظاهري پيدا کرد و خانهداري و ايفاي نقش همسري در نزد زنان ارزش سابق خود را از دست داد. از طرف ديگر عدهاي از زنان به دليل برخورداري از استقلال نسبي اقتصادي توانستند در هنگام تنش در خانواده، ترک خانه را بر تحمل مشکلات آن ترجيح دهند، به تدريج اين ذهنيت به وجود آمد که استقلال مالي زنان در مواقعي ميتواند کارساز باشد. بدين جهت در صورت عدم اشتغال و استقلال اقتصادي، افزايش مهريه سهل الوصولترين شيوه است.
به عبارت ديگر در صورتي که طلاق از حد قابل معمول افزايش يابد، احساس نگراني در خانوادهها نسبت به آينده به وجود ميآيد و با خود ميانديشند که در صورت وقوع طلاق گزينههاي پيش رو جهت تأمين زندگي شامل ازدواج مجدد، اشتغال، سرمايهگذاري به واسطه دريافت مهريه و برگشت مجدد به خانه پدري است. از آنجا که ازدواج مجدد به دليل فشارهاي اجتماعي موجود در جامعه و اشتغال به دليل مشکلات ديگر به ويژه براي بانوان دور از دسترس است، برخي از خانوادهها تنها راه ممکن را توسل به افزايش مهريه ميدانند.
3- عدم استيفاي حقوق کامل زن:
در اين نظريه بيان ميشود که زيادي مهریه محصول غيرمستقيم متروک ماندن ساير الزامات حقوقي زنان است. از جمله حق اساسي و فراموش شدهي دريافت اجرت خدمات و فعاليتهايي است که زن به طور طبيعي يا بر اساس انتظارات نهادي شده و سيرة مستمر عرف، ملزم به انجام آن شده است. اگر عرف در پرداخت اجرت خدمات خانگي تسامح نميکرد و زن با اميد به دريافت پاداش مناسب در انجام خدمات، نگرانيهاي خود را نسبت به آينده از بين ميبرد، ميزان مهريه هرگز افزوده نميشد.
4- مهار طلاق و کنترل نوجوييهاي مرد:
از عناويني مانند عدم اطمينان خاطر نسبت به آينده، ترس از وقوع مسائل غيرقابل پيشبيني، کنترل هواخواهي و مهار تمايلات تنوع جويانهي مرد ميتوان دريافت که اعتقاد به افزايش مهريه، ريشه در ارتقاي ضريب استحکام بنيان خانواده و کاهش وقوع طلاق و پيامدهاي بد آن دارد. از نظر اين ديدگاه، استواري خانواده در گذشته معلول تعهدات اخلاقي طرفين، قبح طلاق، شدت کنترل اجتماعي، انتظارات محدود و … بود، به همين دليل هم مهريه و ساير الزامات حقوقي نقش چنداني نداشت؛ ولي در جامعه امروز به سبب تغييرات اجتماعي عرف براي تثبيت اين کانون به مقولاتي همچون افزايش مهریه توسل جسته است.
مردان مسلمانِ ايراني طبق قانون و شرع ميتوانند بيش از يک همسر داشته باشند و گاهي ترس از مطالبه مهریه توسط زن اول باعث ميشود مرد از ازدواج مجدد پرهيز کند. برخي نيز معتقدند که حق طلاق به دست مرد موجب ميشود که زن مهریه بيشتري بخواهد و با اين حربه از احساس ناامني در زندگي زناشويي بکاهد. از نظر برخي ديگر، شيوع بي بند و باري نزد غربزدگان و بياعتنايي آنها نسبت به تعهدات زندگي زناشويي، سبب گرديده تا بعضي از خانوادههاي ايراني، به انگيزه تثبيت آتيهي دخترشان، مهريههاي سنگيني پيشنهاد کنند(يوسف زاده، 1384: 63-60).
جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های علوم اجتماعی کلیک کنید.
نمونه ای از منابع جهت مطالعه بیشتر
1- منابع فارسي
- قرآن حکيم
- جامع المسائل آيت الله فاضل
- آزاد ارمکي، تقي(1389) نظريههاي جامعهشناسي، تهران: انتشارات سروش، چ ششم.
- اچ. ترنر، جاناتان: (1378) مفاهيم و كاربردهاي جامعه شناسي، ترجمه م. فولادي و م. عزيز بختياري، قم: انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، چاپ اول.
- ازکيا، مصطفي(1382) روشهاي کاربردي تحقيق، تهران: انتشارات کيهان، چ اول.
- اعزاري، شهلا(1376) جامعهشناسي خانواده، تهران: انتشارات روشنفكران و مطالعات زنان. چاپ دوم.
- اسدي اميرآبادي، محمد مهدي(1388) تحليل فقهي حقوقي امكان محدود ساختن ميزان مهريه، پاياننامه کارشناسي ارشد، دانشگاه تربيت مدرس.
- اسکيدمور، ويليام (1372) تفکر نظري در جامعهشناسي، ترجمه ع. حاضري وديگران، تهران: سفير، چ اول.
- افروغ ، عماد (1373)، دين و قشر بندي اجتماعي، مجلهي راهبرد، شمارهي3
- امام، سيدمحمدرضا، رضوي، محمد(1388) مهريه؛ عندلامطالبه يا عندالاستطاعه، فصلنامه تخصصي فقه و مباني حقوق اسلامي، سال ششم، شماره 18.
- اميدي، عباسعلي (1389) بررسي وضعيت حقوقي مهريههاي غير مقدورالتسليم در حقوق ايران، پاياننامه کارشناسي ارشد، دانشگاه قم
- انصاريان، حسين(1376) نظام خانواده در اسلام، قم: انتشارات امّابيها، چ ششم.
- انوري، حسن و همكاران(1380) فرهنگ بزرگ سخن، تهران: انتشارات سخن، ج اوّل
- اينگليس، فرد(1377) نظريه رسانهها، ترجمه م. حقيقت کاشانى، تهران: مرکز تحقيقات صدا و سيما، چ اوّل.
- اينگلهارت، رونالد (1373)، تحول فرهنگي در جامعهي پيشرفتهي صنعتي، ترجمه م. وتر، تهران: انتشارات كوير، چ اول.
- اردبيلي، محمدعلي (1379). پيشگيري از اعتياد، مجموعه مقالات همايش بينالمللي علمي – کاربردي جنبههاي مختلف سياست جنايي در قبال مواد مخدر، ج نخست، انتشارات روزنامه رسمي.
- باباخاني، زرين(1377) مهريه(حقوق خاصه زوجه)، تهران: انتشارات رامين، چ اول.
- برناردز، جان(1997) درآمدي به مطالعات خانواده، ترجمه حسين قاضيان، تهران: انتشارات ني، چ اول.
- بستان نجفي، احمد(1383) اسلام و جامعهشناسي خانواده، قم: انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، چ اول.
- بستان، حسين(1388) اسلام و تفاوتهاي جنسيتي، قم: موسسة چاپ زيتون، چ اول.
- …
- …
رشته | علوم اجتماعی |
گرایش | گرايش زنان و خانواده |
تعداد صفحات | 89 صفحه |
منبع فارسی | دارد |
منبع لاتین | دارد |
حجم | 260 kb |
فرمت فایل | ورد (Word) |
موارد استفاده | پایان نامه (جهت داشتن منبع معتبر داخلی و خارجی ) ، پروپوزال ، مقاله ، تحقیق |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.