قیمت 19,000 تومان
مهارت های اجتماعی
5 مهارتهاي اجتماعي………………………………………………………………………………………………………………….
2-5-1 فرآيند ارتباط اجتماعي……………………………………………………………………………………………………
2-5-2 مفهوم مهارت های اجتماعی ………………………………………………………………………………………………..
2-5-3 تعريف مهارتهاي اجتماعي……………………………………………………………………………………………..
2-5-4 ويژگيهاي مهارت های اجتماعی …………………………………………………………………………………………
2-5-5 شش ويژگي عمده مهارتهاي اجتماعي………………………………………………………………………………
2-5-6 طبقهبندي مهارت های اجتماعی از نظر کارکرد……………………………………………………………………..
2-5-7 فرايندهاي عاطفي و شناختي در مهارت اجتماعي………………………………………………………………
2-5-7-1 مهارتهاي اجتماعي مربوط به عواطف………………………………………………………………………….
2-5-7-2 مهارتهاي مربوط به شناخت اجتماعي…………………………………………………………………………
2-5-8 پيامدهاي مهارتهاي اجتماعي…………………………………………………………………………………………..
2-6 مهارتهاي اجتماعي نابينايان………………………………………………………………………………………………
2-6-1 رشد اجتماعي در نابينايان……………………………………………………………………………………………….
2-6-2 ويژگيهاي و محدوديتهاي روانشناختي کودکان نابينا………………………………………………………
2-6-3 تأثير اختلال بينايي در فرآيندهاي تحول رواني………………………………………………………………….
2-6-4 خصوصيات افراد با ناتواني اجتماعي…………………………………………………………………………………..
2-6-5 سازگاري اجتماعي افراد داراي نقص بينايي و عوامل موثر بر آن……………………………………………
2-6-6 عوامل مؤثر در سازگاري نابينايان……………………………………………………………………………………..
2-6-7 اهميت مهارتهاي افراد آسيب ديده بينايي……………………………………………………………………….
2-7 شيوههاي آموزش مهارت های اجتماعی ……………………………………………………………………………………
منابع
مفهوم مهارت های اجتماعی
مفهوم مهارت های اجتماعی از ديد رفتاري بر اين اصل استوار است كه مبناي رفتار شايسته اجتماعي را مهارتهاي خاص و قابل تشخيص تشكيل ميدهند. مهارت های اجتماعی شامل مهارت در تشخيص خصوصيات گروه، مهارت در تصميمگيري با گروه، مهارت گوش دادن، مهارت همدلي، مهارت در ارتباط غيركلامي، مهارت در تشخيص احساسهاي خويش و مهارت كنترل خويش است. از ميان تئوريهاي روانشناسي، نظريه يادگيري اجتماعي بيشتر به اين مساله پرداخته است، مهارت های اجتماعی شامل مهارت در تشخيص خصوصيات گروه، مهارت در ارتباط با گروه، مهارت گوش دادن، مهارت همدلي مهارت ارتباط غير كلامي، مهارت در تشخيص احساسهاي خويش و مهارت كنترل خويش است.
اين مهارتها كه در برخي از ويژگيهاي خود با يكديگر وجوه مشترك دارند از جهات ديگر داراي عناصر مخصوص به خود هستند. شخصي که داراي مهارت اجتماعي است، ميتواند به انتخاب و ارائه رفتارهاي مناسب در زمان و وضعيت معين دست بزند به عبارت ديگر فرد ميتواند نشانههايي را كه بيانكننده حالات و وضعيت افراد گروه است، بدرستي تشخيص دهد و هر يك را در جاي خود قرار دهد. اين تواناييها فرد را ياري ميدهد تا بتواند در وضعيتهاي موجود رفتار مناسب را انتخاب كند (سخندان، 1380).
هر مهارت اجتماعي در حقيقت فرآيندهاي پيچيدهاي دارد، كه غالباً مجموعهاي از رفتارها را در بر ميگيرد كودك بايد بتواند مهارتهاي فرعي موجود در مهارت های اجتماعی كلي را بشناسد كودكاني كه نقص مهارتي دارند، غالباً بر واكنشهاي نامناسب خود اسرار ميوزند زيرا از درك اينكه چنين رفتارهايي پيامدهاي ناخوشايند دارند، عاجزند يا نميتوانند رفتارهايي را كه نتايج مطلوبتري به بار ميآورند به اجرا درآورند. مانند هر نوع يادگيري، بازخورد در رشد مهارت های اجتماعی اهميتي بسزا دارد چرا كه اگر كودك از كيفيت اعمال خود باخبر باشد ميتواند براي اصلاح مهارتهايش گام ضروري را بردارد. روابط اجتماعي مناسب با ديگران يكي از كارآمدترين ابزارهاي مقابله با فشارهاي رواني است، اما آنچه كه روابط ميان افراد را بهبود بخشيده و موجب كارآمدي آن ميشود برخورداري از مهارت های اجتماعی است.
اين مهارتها افراد را در برقراري ارتباط مؤثر با ديگران، مقابله با مشكلات، حل تعارض، ابراز وجود، همدلي با همنوعان كسب حمايت اجتماعي، سازگاري اجتماعي و بسياري از توانمنديهاي ديگر ياري ميكنند، به گونهاي كه افراد ميتوانند در مقابله با بحرانها از اين تواناييها شبكه اجتماعي شان را توسعه داده و در مواقع لزوم جهت مقابله با بحرانها و حوادث زندگي از آن حمايت اجتماعي كسب كنند. شبكه اجتماعي ما مردمي را در برميگيرد كه ميتوانيم به آنها تكيه كنيم، مردمي كه به ما اجازه ميدهند بدانيم آنها نگران ارزشها هستند و ما را دوست دارند. هر كس كه متعلق به شبكه اجتماعي است، حمايت اجتماعي را تجربه ميكند.
شواهد روز افزوني وجود دارد كه طرق غير انطباقي تفكر و رفتار، بطور نامتناسبي در ميان افراد با حمايتهاي اجتماعي كم روي ميدهد. ميزان كفايت حمايت اجتماعي موجود شخص، هم در آسيبپذيري و هم در مقابله وي نقش دارد (نادري، 1388).
برخي از مهارتهاي شناختي كه جنبههاي مهم آموزش مهارت های اجتماعی بشمار ميآيند عبارتند از: ادراك اجتماعي، حل مساله، خودآموزي، بازشناسي شناختي و خودآزمايي.
1- ادراك اجتماعي يعني استعداد درك پارامترهاي موقعيت و تغيير دادن رفتار مطابق با عكسالعمل ديگران كه به منزله پيش نيازي پراهميت براي مهارت های اجتماعی داراي هر دو جزء عاطفي و شناختي است.
2- حل مسأله از فرآيندهاي فكري تشكيل ميشود كه عبارتند از 1) تفكر براي راه حلهاي گوناگون، توانايي ابداع چند راه حل 2) تفكر براي سنجش نتيجه، توانايي پيشبيني نتايج احتمالي چند عمل 3) تفكر براي عليت، توانايي سنجش روابط علت و معلولي 4) درك ارتباط ميان فردي، آگاهي از اينكه در بين افراد مسائلي وجود دارد 5) تفكر براي سنجش امكانات، تعيين مراحل مورد نياز براي نيل به يك هدف و 6) اختيار كردن ديدگاه، شناخت تفاوتهاي موجود در انگيزهها و نظرها، مشابه همدردي يا گذاردن خود به جاي ديگران.
3- خودآموزي و مهارتهاي مربوط به آن كه با نظارت بر خود ارتباط پيدا ميكنند زمينه شناختي ديگري از آموزش مهارت های اجتماعی را تشكيل ميدهند.
4- نوسازي شناختي، روش ديگر پرورش شناختي كه به خودآموزي مربوط ميشود ايجاد تغيير در خودگوييهاي نارسااست. نمونه كاملي از اين روش در مدل (درمان عاطفي منطقي) به چشم ميخورد كه توسط آلبرت آليس[1] (1962) عرضه شده است. به عقيده اليس رفتار ناسازگار از نظامهاي فكري غير منطقي بر امر و نهي نشأت ميگيرد كه شخص بهتر است چه كاري را انجام دهد يا سبب انجام آن شود. شناخت، عاطفه و رفتار با يكديگر در ارتباطند. عقايد غيرمنطقي عواطف را خدشهدار ميكنند كه نتيجه آن رفتار نامناسب است.
5- خودآزمايي: روشهاي شناختي ديگر نظارت بر خود شامل روش بازنگري خود، ارزيابي خود و تشويق خود ميباشند. بازنگري خود يعني توانايي مشاهده و گزارش رفتار شخص بعد از اجراي رفتارهاي خاص بر اساس معياري خاص براي خود پاداشي قائل ميشود (مستعلمي، 1377).
تعريف مهارت های اجتماعی
در يك برداشت كلي مهارت های اجتماعی ، مهارتهاي هستند كه در حين تعامل بين فردي با افراد ديگر به كار ميروند. فيليپس[2] (1978) پس از بررسي تعدادي از رويكردهاي مربوط به تحليل مهارت های اجتماعی نتيجه ميگيرد، كسي داراي مهارت های اجتماعی است كه با ديگران به گونهاي ارتباط برقرار كند كه بتواند به حقوق، خواستهها، رضايت خاطر و ياانجام وظايف ديگر خود در حد معقولي دست يابد، بيآنكه حقوق، خواستهها، رضايت خاطر و يا وظايف ديگران را ناديده بگيرد و با اميدواري بتواند در اين موارد مبادلهاي باز و آزاد با ديگران داشته باشد اين تعريف به عناصر عمده برخوردهاي اجتماعي بر حسب عمل متقابل شركتكنندگان اهميت ميدهد و تمركز آن به جاي آنكه بر خود مهارت های اجتماعی باشد، بر پيامد مهارتها است. هر چند فيليپس خاطر نشان ميكند« دانستن چگونه رفتار كردن در وضعيتهاي گوناگون» بخشي از مهارت اجتماعي است.
سگرين و ديلارد (1993، به نقل از هارجي، 1380) تعريف مشابهي ارائه ميدهند: «مهارت های اجتماعی عبارت است از توانايي دست يابي صحيح و مناسب به اهداف». كامبز و اسلابي (1997) مهارت های اجتماعی را توانايي تعامل با ديگران در يك زمينه اجتماعي و به صورت خاصي كه مورد پذيرش و ارزش اجتماعي باشد و در همان زمان موجب فايده شخص، فايده/ دو طرفه و فايده طرف مقابل شود، تعريف كرده است.
در برخي تعاريف به تقويت كنندهها يا واكنشهاي مثبت و منفي ديگران به عنوان يكي از عوامل رفتارهاي ماهرانه توجه شده است چنان كه (ليبت ولوينسون، 1973، به نقل از هنر کار) مهارت های اجتماعی را تواناييهاي پيچيده جهت به حداكثر رساندن ميزان تقويتهاي مثبت و به حداقل رساندن ميزان تنبيه از ديگران تعريف كردهاند. رشا و آشر (1991) به نقل از فتحي، 1378) مهارت های اجتماعی را شامل رفتارهايي دانستهاند که در تعامل موفق و مناسب با ديگران به کار ميرود و اين مهارتها با داشتن پايه در شناخت اجتماعي از قبيل ادراک اجتماعي و استدلال اجتماعي ظهور مييابند.
كارتلج و ميلبرن (1980) مهارت های اجتماعی را رفتارهايي كه در پاسخ به حوادث طبيعي نشانها، خواستهها يا ارتباطات ديگر كه توسط فرد يا افراد ديگر ايجاد ميشود، ميدانند. بر اساس ديدگاه گرشام (2001)، مهارت های اجتماعی ، رفتارهاي خاصي هستند كه شخص براي عملكرد شايسته در يك فعاليت اجتماعي از خود نشان ميدهد (براي مثال مهارت گوش كردن فعال، ارتباط متقابل، ناديده گرفتن ديگري وغيره).
استراير[3] (1989) مهارت های اجتماعی را، به مثابه سازگاري متقابل فرد با محيط اجتماعي و در رابطه با ديگران ميداند. اسلبي و گوارا [4] (2003)، مهارت های اجتماعی را مترادف با سازگاري اجتماعي ميدانند. از نظر آنها مهارت های اجتماعی ، عبارت است از توانايي ايجاد ارتباط متقابل با ديگران در زمينه خاص اجتماعي، بطوري كه در عرف جامعه قابل قبول و ارزشمند باشد (بيگي و فيروز بخت، 1378).
مهارت های اجتماعی نابينايان
رشد اجتماعي در نابينايان
پژوهشها در رابطه با كودكان نابينا نشان ميدهد كه اين كودكان الف) در دلبستگي بين نوزاد و مادر دچار تأخيرهاي رشدي ميباشند. ب) در مقايسه با همسالا ن بيناي خود از تجارب اجتماعي كمتري برخوردارند. ج) از همسالان بيناي خود باز خوردهاي ناكافي دريافت ميكنند (ون، 1983). محققان براساس ارزيابيهاي صورت گرفته به كمك مقياس رشد اجتماعي وايلند نشان دادهاند كه برخي از كودكان مبتلا به اختلال بينايي در زمينهي عملكردهاي بين فردي دچار مشكل ميباشند، امّا واضح نيست كه آيا معلوليت آنها باعث چنين مشكلاتي شده باشد.
مطالعات بسياري نشان ميدهند كه نوزادان معلول بينايي اختلال در رفتار خنديدن دارند. براي نمونه فريدمن (1964) در پژوهشي به اين نتيجه رسيد كه نوزادان مبتلا به اختلال بينايي در مقايسه با همسالان بيناي خود در عمل خنديدن رشد نيافتهتر ميباشند. وي همچنين با بررسي كيفيت خنديدن در نوزادان نابينا نسبت به نوزادان بينا متوجه شد كه اين عمل در نوزادان نابينا بيشتر به صورت رفلكس صورت ميگيرد.
تکلم و مهارتهاي کلامي نابينايان
هر چند که ارتباط در زمان نوزادي و آغازتوليد صوت در کودکان بينا و نابينا مشابه است، تفاوتهاي تحولي هنگامي که کودکان شروع به تداعي معاني کلمات ميکنند ايجاد ميشود در مورد کودکان بينا تحول زبان تقريبا از طريق يکپارچهسازي تجربيات ديداري و نمادهاي کلمات صورت ميگيرد کودکان نابينا نميتوانند تکلم را از طريق تقليد بصري ياد بگيرند و بايد به درون دادهاي شنوايي متکي باشند. در نتيجه در افراد ي که نابيناي مادر زادي هستند زبان ممکن است به ميزان کمتري رشد کند.
کاتس فورث روانشناسي که خود نابينا بود عقيده دارد افراد نابينا داراي زبان شفاهي هستند. به عبارتي آنها بر کلمات و تعابيري متکي هستند که با تجارب حسي شان همساز نيست. آنها ازطريق حواس شنيداري، لامسه و بويايي جهان را کشف ميکنند و بدين جهت به نظر ميرسد که زبان آنها متأثر از اين وقايع است. به نظر کاتس فورث (الفاظي) – زبان غير واقعي- به عنوان وسيلهاي – جهت کسب مقبوليت اجتماعي وکسب حمايتهاي اجتماعي توسط نابينايان به کار ميرود (تام و مورفي، 1968).
سازگاري اجتماعي افراد داراي نقص بينايي و عوامل موثر بر آن
يكي از كارآمدترين نشانه سازگاري افراد، توانايي برقراري روابط رضايت بخش باديگران و كسب لذت ازآن ميباشد. به نظر ميرسد كه داشتن مهارت های اجتماعی مبناي سازگاري در فرد ميباشد. از اين رو پرداختن به مهارتهاي اجتماعي ضروري ميباشد. مهارت های اجتماعی بر الگوهاي ياد گرفته شده بسيار خاص از رفتارهاي قابل مشاهده كلامي و غير كلامي دلالت دارند كه از طريق آن فرد ديگران را تحت تأثير قرار ميدهد و تلاش ميكند تا نيازهايش را برآورده سازد.
اين مهارتها به دو دسته مهارتهاي ضعيف و مهارتهاي پيچيده تقسيم ميشوند. مهارتهاي ضعيف شامل رفتارهايي نسبتاً سادهاي نظير برقراري تماس چشمي مناسب يا لبخند زدن در موقعيت خاص ميباشد، در صورتي كه مهارتهاي پيچيدهتر در بردارنده رفتارهايي است كه متضمن پيوستن به گروه، ارائه تعارفات و انجام مكالمات با ديگران ميشود (پلي جريني[1]، 1994، گستن[2] و همكاران، 1988).
در سنين نوجواني، پذيرش در جمع دوستان رفاقتها و روابط بين فردي با همسالان اهميت ويژهاي دارد، فقدان مهارتهاي اجتماعي بين فردي ميتواند زمينهساز مشكلات عديدهاي براي نوجوانان باشد. همچنين تحقيقات درازمدت (كاگان و ماس[3]، 1962، به نقل از احمديزاده، 1374) حاكي از آن است كه نارساييهاي روابط اجتماعي در سنين پايين به دوران بزرگسالي منتقل ميشوند.
جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های روانشناسی کلیک کنید.
نمونه ای از منابع و مآخذ
- پي فرگاس، جوزف. (1373). روانشناسي تعامل اجتماعي، خشاياربيگي و مهرداد فيروزبخت، چاپ اول، تهران: انتشارات ابجد.
- ستوده، هدايتالله. (1376). درآمدي بر روانشناسي اجتماعي، چاپ سوم، تهران: آواي نور.
- گولد، جوليوس و کولب، ويليام. (1376). فرهنگ علوم اجتماعي، کيا، چاپ اول، تهران: نشر مازيار.
- آخوندي، ا. (1379). بررسي رابطه حمايت اجتماعي ادراك شده با سازگاري اجتماعي دانشآموزان شهر تهران. پاياننامه كارشناسي ارشد روانشناسي، دانشگاه تربيت مدرس، دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي.
- آلپورت، گوردن دبليو و جونز، ادوارد اي. (1371). روانشناسي اجتماعي از آغاز تاکنون، محمدنقي منشي طوسي، چاپ اول، مشهد: نشر آستان قدس رضوي.
- احمديزاده، محمدجواد. (1374). بررسي اثربخشي آموزش مهارتهاي حل مسئله با برخي از ويژگيهاي شخصيتي نوجوانان تحت پوشش مراكز شبانهروزي بهزيستي، دانشگاه علامه طباطبايي.
- ارجمندي، زهرا. (1382). «تاثيرآموزش مهارتهاي اجتماعي بر رفتار سازگارانه کودکان عقبمانده ذهني خفيف»، فصلنامه انديشه و رفتار، سال نهم، ش 1.
- اسلامي نسب، علي. (1373). روانشناسي سازگاري، تهران: نشر بنياد.
- اعرابي، شهين. (1380). «اثربخشي آموزش مهارتهاي زندگي بر سازگاري اجتماعي نوجوانان دختر شرکتکننده در برنامه اوقات فراغت سازمان بهزيستي اصفهان». پاياننامه کارشناسي ارشد رشته روانشناسي عمومي، دانشگاه آزاداسلامي واحد خوراسگان.
- افروز، غلامعلي. (1382). مقدمهاي بر روانشناسي و آموزش و پرورش کودکان استثنايي. چاپ بيستويكم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
- اميريمجد، حسين. (1381). بررسي و مقايسه تأثير کودک نابينا و بينا 12-7 ساله بر واکنشهاي عاطفي والدين در شهر تهران. پاياننامه کارشناسي ارشد، دانشکده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه علامه طباطبايي.
- به پژوه و همکاران. (1386). پژوهش در سلامت روانشناختي، دانشگاه تربيت معلم تهران- قطب علمي روانشناسي استرس، دوره 1، ش 3.
- …
- …
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.