قیمت 19,000 تومان

اشتراک 0دیدگاه 488 بازدید

منطقه شناسی آسیای مرکزی

 

منطقه شناسی آسیای مرکزی

فصل سوم: منطقه شناسی آسیای مرکزی
1 – 3          تاریخچه منطقه آسیای مرکزی
1 – 1  -3     تاریخچه منطقه آسیای مرکزی در دوره باستان تا ورود اسلام
2 – 1 – 3     تاریخچه منطقه آسیای مرکزی در دوره تمدن اسلامی
3 – 1  – 3     تاریخچه منطقه آسیای مرکزیدر دوره روسها و شوروی سابق
4 – 1 – 3   تاریخچه منطقه آسیای مرکزی پس از پایان جنگ سرد و اضمحلال اتحاد جماهیر شوروی                                                                                         ض
2 – 3         آسیای مرکزی و موقعیت جغرافیایی آن
3 – 3         جنبه های اهمیّت منطقه آسیای مرکزی در مطالعات آسیای مرکزی
1 – 3 – 3     اهمیت منطقه آسیای مرکزی از نظر ژئوانرژی و ژئواکونومی
2 – 3 – 3    اهمیت آسیای مرکزی از نظر منطقه همجوار با مناطق   اسلاو، اسلام و زرد پوستان شرق آسیا
4 – 3        کشورشناسی منطقه آسیای مرکزی    
1 – 4 – 3          قزاقستان
1 – 1- 4 – 3      ویژگی های جغرافیایی و موقعیت جغرافیایی قزاقستان
2 – 1 – 4 – 3     ویژگی های انسانی قزاقستان
3 – 1- 4 – 3      ویژگی های اقتصادی قزاقستان
2 – 4 – 3          جمهوری تاجیکستان
1 – 2 – 4 – 3     موقعیت جغرافیایی و ویژگی های جغرافیایی تاجیکستان
2 – 2 – 4 – 3    ویژگی های انسانی جمهوری تاجیکستان
3 – 2 – 4 – 3     ویژگی های اقتصادی جمهوری تاجیکستان
3 – 5 – 3           ازبکستان
1 – 3 – 5 – 3      موقعیت جغرافیایی و ویژگی های جغرافیایی ازبکستان
2 – 3 – 5 – 3       ویژگی های انسانی ازبکستان
3 – 3 – 5 – 3       ویژگی های اقتصادی ازبکستان
4 – 5 – 3            جمهوری قرقیزستان
1 – 4 – 5 – 3       موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای انسانی جمهوری قرقیزستان
2 – 4 – 5 – 3        ویژگی های انسانی جمهوری قرقیزستان
3 – 4 – 5 – 3        ویژگی های اقتصادی جمهوری قرقیزستان
5 – 5 – 3            ترکمنستان
1 – 5 – 5 – 3       موقعیت جغرافیایی و ویژگی های جغرافیایی ترکمنستان
2 – 5 – 5 – 3       ویژگی های انسانی ترکمنستان
3 – 5 – 5 – 3       ویژگی های اقتصادی ترکمنستان
نتیجه گیری

منابع

منطقه شناسی آسیای مرکزی

تاریخچه منطقه آسیای مرکزی

تاریخچه منطقه آسیای مرکزی در دوره باستان تا ورود اسلام

سابقه حضور انسان در آسیای میانه با توجه به یافته های باستان شناسی و بدست آمدن آثار متعدد از دوران فرهنگ های پارینه سنگی زیرین و قدیمی ترین مرحله تاریخ زندگی بشر می رسد، موید این نظر هستند که در دوره بین 250000 تا 130000 پیش از این منطقه برای زیست انسان ابتدایی مناسب ترین زمان بوده است. آسیای میانه دارای جوامع شهری توسعه یافته و مرکزیت قومی بوده است. چنانچه برخی از خاورشناسان این منطقه را نخستین جایگاه آریائیان دانسته اند. همچنین آسیای میانه بخشی از امپراتوری بزرگ ایران قبل از اسلام محسوب می شده که حکام آن خراج گذار یا منصوب حکومت ایران بودند (ولایتی،1390: 14).

قابل توجّه است که کشورهای آسیای مرکزی قبل از تشرف به دین مقدس اسلام جزئی از خاک ایران زمین به حساب می آمداند و با ایرانیان زندگی طولانی را تجربه کرده اند و اصولاً در پارهای عظیم از مبانی فرهنگی، با ایرانیان دارای اشتراکات فراوانی هستند؛ چنانکه در معنای لفظ تاجیک، معنای ایرانی را آورده اند. از زمان هخامنشیان تا ظهور اسلام، اسکندر مقدونی در 331 ق.م. در خُجند[1] فعلی و سپس اشکانیان از سال 227 ق.م. تا 224 میلادی و بعد از آن ساسانیان تا 652 میلادی برفلات ایران حکمرانی کرده و مرز آنها از رود سند تا دریای سیاه و از عربستان و یمن تا رود سیحون در ماوراءالنهر ادامه داشت (حافظ نیا و دیگران، 1386: 105).

نباید از یاد برد مردم کشورهای ایران، افغانستان جمهوری های خزر  -آسیای مرکزی و تا حدودی پاکستان در امپراتوری مشترک المنافع هخامنشی، اشکانی، ساسانی، در خلافت عباسی، در امپراتوری سلجوقی و غزنوی و مغولان، و تا همین اواخر در مشترک المنافع امپراتوری صفوی زندگی مشترک دراز مدتی را تجربه کرده بودند (مجتهدزاده ،1376: 367). این منطقه از دوره امپراطوری هخامنشیان بویژه در دوره سلطنت کوروش، به قلمرو سرزمینی ایران افزوده شد و که این دوره می توان به عنوان طلیعه و سرآغاز حضور ایرانیان در این منطقه برشمرد. تاریخ آسیای میانه در حقیقت با انعکاس فتوحات کوروش بزرگ در این منطقه، آغاز می شود.

ادامه تاریخچه منطقه آسیای مرکزی در دوره باستان تا ورود اسلام

هرودوت (I.205-14) به ما می گوید که کوروش در نبرد با قوم ماساگت (Massagetai) احتمالاً گروهی از سکاها، در 530 پ.م، جان باخت، و وجود شهرکی در دهانه فرغانه به نام کروروپلیس (Cyropolis) یا کورس خته (Cyreschata) که در کتاب Arrian  (4.3.1 و در تاریخ لاتین اسکندر Curtius  (7.6.16) گواهی گردیده (شهر Kurkath سده های میانه)، جملگی دلالت می کند که فتوحات کوروش دست کم تا میانه آسیای مرکزی ادامه داشته است. داریوش اول، در سنگ نبشته اش، و سپس خشایارشا نیز، بخشهای شمال شرقی امپراتوریش را بدین ترتیب یاد می کند: Parthava (پارت)، Zr(a)nka (زرنگ، سیستان)، Haraiva (هرات)، Margu (مرو)، Uvarazmiy (خوارزم)، Bakhtrish (بلخ، باکتر)، Suguda (سغد) و دو گروه از سکاها Haumavagra و Tigrakhauda (ولایتی،1390: 33). قبل از ورود اسلام به ایران و به تبع آن به منطقه آسیای مرکزی ، ساکنان آن با عنوان “تورانیان” همواره در مقابل ایرانیان قرار داشتند و در جنگ مداوم با یکدیگر به منظور استیلا یافتن بر دیگری، به سر می‌بردند.

از دیرباز دو نوع زندگی در آسیای مرکزی وجود داشته است. یکی زندگی ایلی و چادر نشینی در دشتهای وسیع منطقه و دیگری زندگی در دره فرعانه و شهرهائی همانند سمرقند و بخارا. آسیای مرکزی طی قرون از مراکز تمدنی و تجاری جهانی بشمار می آمده است. دو هزار و ششصد سال پیش، هخامنشیان بر این سرزمین مسلط شدند و سده چهارم پیش از میلاد مسیح اسکندر آن را فتح کرد و تا یک قرن حکومتهای مقدونی بر آن حکم می راندند و این سرزمین جزئی از دولت یونانی باکتری شد. از سده سوم پیش از میلاد تا سده سوم پس از میلاد دودمانهایی مختلف بر این سرزمین حکم می راندند (وزارت امور خارجه، 1387: 8).

 

تاریخچه منطقه آسیای مرکزی در دوره تمدن اسلامی                                           

با ظهور اسلام و گسترش آن به سمت های شرقی، روند دیگری از تاریخ سرزمینهای آسیای مرکزیپدید آمد. تا آن زمان، قلمروساسانیان تا نواحی وسیعی در ماوراءالنهر کسترده بود. مرو مرکز نظامی استحکاما ت نظامی ساسانی و جایگاه مرزبانان ایرانی بود. آمودریا، مرز طبیعی برای ساسانیان شمرده می شد (ورهرام، 1372: 60).

سرزمین ایران از اوایل دهه دوم هجری قمری بتدریج به وسیله سپاهیان مسلمان فتح شد. تصرف شرق ایران و خراسان بنابر گزارش بلاذری در فتح البُلدان در سال 28 یا 29 هجری به وسیله عبدالله بن عامر صورت گرفت وی ابتدا به طبسین رفت که مدتی قبل از آن به دست عبدلله بن بُدیل (بن وَراء خزاعی) فتح شده بود. پس از آن شهرهای کوچک خراسات کم کم  بدست سپاهیان مسلمان افتاد. اما شهرهای بزرگ مانند پوشنگ، بادغیس و هرات که دروازه آسیای وسطی به شمار می رفت، پس از بستن قرارداد صلحی با سپاهیان مسلمان، در شمار سرزمین های شرقی اسلام درآمد:

بسم الله الرحمن الرحیم این فرمانی است که عبدالله بن عامر بسوی مهتر هرات و پوشنگ و بادغیس فرستد. وی را فرمان دهدکه از خدای بترسد و مسلمانان را یاور و رهنمون باشد و سرزمین هایی که بدست خویش دارد آباد کند. [عبدالله] بر هرات، چه بر دشت های آن چه بر کوه های آن با وی صلح کرد تا وی جزیه ای که صلح بدان انجام شده است، ادا نماید و آن مال را به تناسب مقدار زمین ها از مردم بستاند. و هر کس از آنچه بر عهده دارد، یرباز زند، او را او را عهده ی و دمه ای نباشد. این صلح نامه را ربیع بن نَهشل نگاشت و ابن عامر بر آن مٌهر نهاد.

بقیه شهرها و نواحی آسیای مرکزی شامل خراسان بزرگ و سرزمین وسیع ماوراءالنهر نیز کم کم بتصرف سپاهیان اسلام درآمد (ورهرام، 1372: 61).

پس از ظهور اسلام، سرزمین‌های آسیای مرکزی، تحت کنترل و فرمانروایی مسلمانان درآمد. اعراب مسلمان که در سال 31 هجری تا بلخ پیشروی کرده و بر خراسان دست یافته بودند، به طور موقت از ادامه فتوحات دست برداشتند که بار دیگر در اواخر قرن اول هجری بار دیگر فتوحات اعراب آغاز شد. از نوشته های ابن اثیر بر می آیدکه شهر مرو، در سال 22 هجری قمری، به تصرف مسلمانان درآمده است.

مرو شاهجان و به طور کلی «مرو»، به صورت صلح (صُلحاً) و در ازای پرداخت «هزار هزار درهم و دویست هزار جریب گندم و جو فتح شد. پس از تسخیر مرو، به دستور عبدالله بن عامر، اخنف عازم بقیه نواحی طخارستان شد. طالقان، فاریاب، (به فرماندهی اُمَیربن اَحمَر) و سرانجام طخارستان نیز فتح شد. اگرچه خوارزم هم در همین هنگام، مورد حمله سپاهیان بود، اما در این مرحله تصرف نشد (ورهرام، 1372: 61).

به دنبال فتح خراسان بدست اعراب در سال های۷۰ -۶۰ هجری، لشکرکشی های متفرق اعراب به ماوراءالنهر با کمک حکام محلی که علیه یکدیگر مبارزه می کردند، منجر به فتوحات اردوی مسلمانان شد که اسکان گروه های عرب را در نقاطی از این سرزمین به دنبال داشت. اعراب برای اولین بار در سال ۶۵۱ م در محدوده آسیای مرکزی از جمله هرات، بلخ و مرو حضور پیدا کردند.

ادامه تاریخچه منطقه آسیای مرکزی در دوره تمدن اسلامی                

در سال ۷۰۸ م قتیبةبن مسلم از سوی حجاج به عنوان والی خراسان مامور فتح نهایی ماوراءالنهر شد و وی در طول قریب ۲۰ سال تا نزدیکی مرز چین و کاشغر و از شمال تا حدود تاشکند کنونی لشکر كشید. وی در سال ۷۰۹م به بخارا حمله کرده و در سال ۷۱۲م آنجا را فتح کرد. متعاقباً خوارزم در سال ۷۱۳م، سمرقند در ۷۱۴م و تاشکند و فرغانه در ۷۱۶م فتح شد. بدین ترتیب دین اسلام به مرور زمان در آسیای مرکزی نفوذ کرده، گسترده شد (http://www.iras.ir).

در همین سدهای نخستین اسلامی و در دوره خلافت بنی عباس، دولت های ایرانی و سپس دولتهایی مغول، توانستند در شرق ایران و مشخصاً در آسیای مرکزی حکومتهایی را تشکیل دهند که سر سلسله آنها را باید طاهریان دانست؛ بعد از آنها حکومتهایی ایرانی، ترک نژاد و سپس مغولی توانستند بر این مناطق حکمرانی کنند که از جمله آنها می توان به سامانیان، سلجوقیان، غزنویان، مغولان و تیموریان اشاره داشت. تهاجم مغول و شکست خوارزمشاهیان باعث ازهم گسیختگی اوضاع شد و شهرهای آباد آسیای مرکزی تماماً ویران و به دست مغولان افتاد.

این سرزمین به دو قسمت شمالی در اختیار مغولان و خانهای ازبک و جنوب در اختیار ایلخانان ایران قرار گرفت (کتاب سبز ترکمنستان ،1386: 74). با حمله مغول ها به بخش مرکزی و غربی آسیای مرکزی که تا شرق اروپا ادامه یافت، دوران رکود فرهنگی و اجتماعی آسیای مرکزی آغاز شد. هرچند چنگیزخان و جانشینان او سعی کردند نقش آسیای مرکزی را در «جاده ابریشم» و دسترسی آن به شرق و غرب جهان آن روزگار تقویت کنند، ولی به زودی با تغییر در الگوی های ارتباطات جهانی روند انزوای منطقه گسترش یافت (کولایی، 1384: 182).

گرچه نخستین حضور ترکان در این منطقه و ماوراء النهر با هجوم هیاطله در قرن پنجم میلادی بود، لکن هجوم ترکان غوز، آغوز از مرزهای مغولستان در قرن دهم بافت جمعیتی این منطقه به نفع ترکان به هم زد. این گروه صحرا گرد بین دریاچه آرال و کوههای اورال سکون یافتند و بخشی از ایشان در ساحل راست سیردریا (رود سیحون) سکنی گزیدند، اسلام آوردند(شیخ عطار، 1373: 150). در دوره اسلامی، حکومتهای سامانی و ایلخانی از آنجا برخاسته اند و همواره جزئی از امپراطوری های غزنوی سلجوقی و خوارزمشاهی بوده که سلسله های تاریخ ایران می باشند (خیراندیش و شایان، 1375: 65).

در قرن پنجم میلادی این سرزمین در هجوم هونها یا هپتالیان و عقب نشینی ساسانیان تحت سطله ایشان درآمد. این نخستسن نفوذ ترکان در شمال خراسان است که مسکن ایران تباران بود (شیخ عطار، 1373: 148). خوارزم، ماوراءالنهر و دره فرغانه از سده چهارم تا دهم هجری به ترتیب زیر سلطه قراخانیان، مغولان، جغتائیان، و تیموریان بود. از قرن دهم ازبکان شیبانی بر منطقه مسلط بود. تا این زمان آسیای مرکزی جزئی از امپراتوری ایران و کم و بیش زیر سلطه حکومتهای ایرانی بود. با ظهور صفویان و اختیار کردن مذهب تشیع به عنوان مذهب رسنی کشور عملاً در ارتباط آسیای مرکزی با حکومت های مرکزی در ایران سست شد (وزارت امور خارجه، 1387: 8).

  1. 3 یکی از شهرهای بزرگ تاجیکستان که مرکز استان سُغد می باشد و به زبان فارسی صحبت می کنند.

 

آسیای مرکزی و موقعیّت جغرافیایی آن  

  با فروپاشی شوروی و به استقلال رسیدن جمهوری های مستقل مشترک المنافع در سال 1991، آسیای مرکزی، به عنوان یک منطقه استراتژیک، توانست توانایی خود را در ایجاد ارتباط در زمینه های مختلف همچون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و … با همسایگان خود و همچنین سایر قدرت های فرامنطقه ای فراهم آورد. آقای بروس کامینکز یکی از تاریخ نویسان در سال 1991 در توصیف پایان جنگ سرد به مسابقه ای که دو اسب در حال دویدن به دور یک میدان می باشند، می گوید: پای یکی از اسبها (اتحاد شوروی/ پیمان ورشو) شکسته در حالی که دیگری ( ایالات متحده آمریکا/ ناتو) بدون توجه به این موضوع به دویدن ادامه می دهد (بصیری و زمان آبادی، 1383: 93).

این منطقه به لحاظ استراتژیک و به دلیل وجود ذخایر زیرزمینی نفت و گاز و موقعیت جغرافیایی مهم بین دریای خزر و دریای سیاه، در حوزه اوراسیای جدید، از منطقه ای خفته، به منطقه ای مورد توجه قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل شده است. آسیای مرکزی شامل قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان است؛

همسایه های آن روسیه، چین، خاورمیانه و آسیای جنوبی است (Jim Nichol :2009, 2). علاوه بر آن آسیای مرکزی،کشور افغانستان، قسمت شرقی کشور چین – بخش مسلمان نشین سین کیانگ – را نیز در بر می گیرد. دردوره های تاریخی گوناگون تمام یا بخشی از این ناحیه با نامهای «توران»، «ترکستان» و «ماوراء النهر» مشهور بوده است (احمدیان شالجی، 1375: 24).

منطقه آسیای مرکزی که در برگیرنده پنج کشور ترکمنستان، قزاقستان، ازبکستان، تاجیکستان و قرقیزستان است به همراه ایران و افغانستان در امتداد جغرافیای طبیعی یکدیگر قرار دارند و میزانی از عوامل جغرافیایی مشترک که اشتراکاتی را در این منطقه سبب می شود، ساختار جغرافیایی سیاسی ویژه ای را نمایان می سازد که اطلاق واژه جغرافیای منطقه بر این قسمت است.

 

جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات و پیشینه تحقیق پایان نامه های جغرافیا  کلیک کنید.

نمونه ای از منابع جهت مطالعه بیشتر

  1. احمدیان شالچی، نسرین (1378)، دیارآشنا (ویژگی های جغرافیایی کشورهای آسیای مرکزی)، یک جلد، مشهد، انتشارات موسسه آستان قدس رضوی.
  2. افشار(سیستانی)، ایرج (1383)، جغرافیای تاریخی تاجیکستان، انتشارات بین المللی المهدی، تهران.
  3. افشردی، محمدحسین (1385)، ژئوپلیتیک قفقاز و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دانشکده فرماندهی و ستاد.
  4. اطاعت، جواد (1386)، ژئوپلتيك و سياست خارجي ايران، نشر مفيد، تهران.
  5. آلیسون، روی و لنا جانستون (1382)، امنیت در آسیای مرکزی (چارچوب نوین بین المللی)، ترجمه محمدرضا دبیری، یک جلد، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی.
  6. بحیرایی، حمید (1388)، جغرافیای کشورهای جهان(تاجیکستان)، انتشارات جغرافیایی نیروهای مسلح.
  7. تراب زاده، منیژه و اکرم حسین پور و فریبا شهیدی فر و فهیمه وزیری(1373)، ماهیت تحولات در آسیای مرکزی و قفقاز، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، تهران.
  8. تقوی اصل، سید عطا (1379)، ژئوپلتیک جدید ایران: از قزاقستان تا گرجستان، یک جلد، تهران، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه.
  9. حاتمی، تورج (1382)، برخورد منافع روسیه و آمریکا در آسیای مرکزی و قفقاز، یک جلد، تهران، پژو – هش کده آسیای مرکزی وقفقاز.
  10. حافظ نیا، محمد رضا (1385)، اصول و مفاهیم ژئوپلتیک، یک جلد، مشهد، انتشارات پاپلی (وابسته به پژوهشکده امیرکبیر جهان).
  11. حافظ نیا، محمد رضا (1388)، جغرافیای سیاسی ایران، چ اول، تهران، انتشارات سمت.
  12. حافظ نیا، محمد رضا (1385)، اصول و مفاهیم ژئوپلتیک، انتشارات پاپلی (وابسته به پژوهشکده امیرکبیر جهان).
  13. حافظ نیا، محمد رضا (1383) و کاویانی راد، افق های جدید در جغرافیای سیاسی، چ اول، تهران، انتشارات سمت.
  14. کمپ، جفری و رابرت هارکاوی (1383)، جغرافیای استراتژیک خاورمیانه، سید مهدی ترجمه حسینی متین، یک جلد، تهران.
  15. روشندل، جلیل و رافیک قلی پور(1378)، سیاست و حکومت در تاجیکستان، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، تهران.
  16. رنجبر، مقصود (1387)، ملاحضات امنیتی جمهوری اسلامی ایران، پژوهشکده راهبردی، تهران، یک جلد.
  17. رضایی، محسن (1384)، ایران منطقه ای (گزیده ای از طرح پژوهشی شکل گیری منطقه جنوب غربی )، چاپ دوم، یک جلد، تهران.
  18. رمضانی، روح الله (1386)، چارچوبی تحلیلی برای بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ترجمه علیرضا طیّب، یک جلد، تهران، انتشارات نی.
  19. ژئاروید اتوتایل، سیمون دالبی و پاول روتلج (1380)، اندیشه های ژئوپلتیک در قرن بیستم، ترجمه محمدرضا حافظ نیا و هاشم نصیری، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، مرکز چاپ و انتشار وزارت امور خارجه.
  20. سنایی، مهدی(1375)، جایگاه ایران در آسیای مرکزی، چ اول، انتشارات بین المللی المهدی.
مشخصات اصلی
رشته جغرافیا
گرایش جغرافیای سیاسی
تعداد صفحات 38 صفحه
منبع فارسی دارد
منبع لاتین دارد
حجم 150 kb
فرمت فایل ورد (Word)
موارد استفاده پایان نامه (جهت داشتن منبع معتبر داخلی و خارجی ) ، پروپوزال ، مقاله ، تحقیق

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “منطقه شناسی آسیای مرکزی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید