قیمت 19,000 تومان
پیشینه تاریخی و فقهی خمس
پیشینه تاریخی و فقهی خمس
2- پیشینه تاریخی و فقهی خمس
2-1- خمس در عصر پیامبر گرامی اسلام (ص)
2-1-1- منابع خمس
2-1-2- موارد مصرف خمس
2-2- خمس در دوران خلفا
2-3- خمس در زمان ائمه (ع)
2-3-1- منابع خمس
2-3-2- توزیع خمس
2-4- خمس در عصر غیبت
2-4-1- منابع خمس
2-4-1-1- غنیمت
2-4-1-2- ارباح مکاسب
2-4-1-3- زمین انتقال یافته از مسلمان به ذمّی
2-4-1-4- معدن
2-4-1-5-مال حلال آمیخته به حرام
2-4-1-6- کنز
2-4-1-7- غوص
2-5- نتیجه بحث
منابع
معنای لغوی خمس، فیء، انفال و غنیمت
خمس، در فرهنگ لغت به معنای «یکپنجم» و جمع آن «اخماس» است (ابن منظور، 1405ق، ج 6، ص115).
فیء، در لغت به معنای بازگشت است. به هر مالی که از کفار، بدون جنگ به دست میآید فیء گفته میشود (پیشین، ج 1، ص614).
انفال، جمع نفل است، به معنای غنیمت و هبه، یا جمع نفل است به معنای زیاده که منظور در شرع غنایم جنگی و یا هر مالی است که مالک خاص ندارد (راغب اصفهانی، مفردات قرآن، فضل بن حسن، مجمعالبیان، ج 4، 1415). از امام محمد باقر و امام صادق (ع) روایت است: «انفال به هر مالی گفته میشود که از دار حرب بدون جنگ به دست آید که اهل آن از آن کوچ کردهباشند.» (راوندی، 1356، ص165)
غنیمت، به دست آمدن چیزی بدون زحمت است. صاحب مفردات الفاظ قرآن گفته است: دستیابی به منفعت و سود است. سپس درباره هر سود به دست آمدهای که در سایه پیروزی بر دشمن و یا کسب کار فراهم گردیده، به کار رفته است (لسانالعرب و مفردات الفاظ قرآن به نقل از ظهیری، 1388، ص37).
معنای اصطلاحی خمس
خمس به یک پنجم دارایی افراد پس از جدا کردن هزینۀ سال اطلاق میگردید که باید در اختیار امام قرار میگرفت، تا در موارد مشخص صرف شود. (دفتر تبلیغات اسلامی، 1387، ص45)
شهید اول: «خمس حقی در غنائم است که برای بنیهاشم بالاصاله به جای زکات ثابت است.» (شهید اول، 1414ق، ج 1، 1425).
میرزای قمی: «مالی برای بنیهاشم است که بالاصاله، به جای زکات ثابت است.» (میرزا ابوالقاسم قمی، غنایمالایام، ج 4، 1417)
صاحب مدارکالاحکام: «خمس حق مالی است که برای بنیهاشم عوض از زکات ثابت شده میباشد و وجوب خمس از کتاب و سنت و اجماع ثابت است.» (موسوی عاملی، 1410ق، ج 5، 1410)
صاحب عروۀالوثقی: «خمس یکی از فرائض است که خداوند متعال برای رسول خدا (ص) و ذریهاش به جای زکات و برای اکرام آنان واجب کرده است.» (یزدی، 1417ق، ج 2، 1409)
مرتضی حائری: «خمس یکی از واجباتی است که خداوند متعال برای حضرت محمد (ص)، ذریه و اهل بیت (ع) آن حضرت که از طرف پدر منسوب به بنیهاشم باشند، قرار داده است.» (حائری، 1418ق).
صاحب جواهرالکلام: «خمس حق مالی است که خداوند مالکالملک، بالاصاله در مال مخصوصی برای خود و برای احترام به بنیهاشم، در عوض زکاتی که در دستان مردم است، بر بندگان خود واجب کرده است.» (نجفی، 1918م، ج 16).
جهت مشاهده و دانلود بررسی خمس از ديدگاه فقهای اماميه و فقهای اهل سنت کلیک کنید .
تفاوت غنیمت، فیء و انفال
غنیمت آن است که مسلمانان در حال جنگ از کفار به دست آورند. فئی آن است که مسلمانان بدون جنگ از کفار به دست آورند (محمد ادریس شافعی، احکامالقرآن، ج 1، 1412). برخی گفتهاند که غنیمت از مال منقولات است و فئی اموال غیرمنقول مانند زمین را گویند. برخی دیگر گفتهاند که غنیمت و فئی در یک معناست (طبری، 1407ق، ج6، 1422).
الغنم الفوز بالشی، یقال غنمتم غنماً فهو غنائم: (امام فخر رازی ، 1422ق، ج15 و16 ، ص164) به دست آوردن چیزی که انسان از آن نفع ببرد.
الغنیمه: فی اللغة و ما یناله الرجل و الجماعة بالسعی « غنیمت در لغت به مالی گفته می شود که فرد یاجماعتی به آن دست پیدا کرده باشند و با سعی و کوشش به دست آورده شده باشد.
والغنم و الغنیمة به معنا: یقال غنم القوم غنماً، «قومی از چیزی نفع برد و به فایده ای دست یافت، چنان که قرطبی به این معنا اعتراف می کند، نقل این واژه از مطلق فایده به« غنیمت» جنگی نیاز به دلیل دارد.
واعلم ان الاتفاق حاصل علی ان المراد بقوله تعالی ((غنمتم من شیء)) مال الکفار اذا ظفر به المسلمون علی وجه الغلبه و لاتقتضی اللغة هذا التخصیص علی ما بیناه لکن عرف الشرع قید اللفظ بهذه النوع. (انصاری، بیتا، ج8 ص5) بدان وآگاه باش که اتفاق علما بر این که مراد خدای سبحان، از (( غنمتم من شی))، مال کافرانی است که مسلمانان از راه جهاد و زور به دست آورده اند،در لغت غنیمت اختصاصی به غنایم ندارد. بلکه عرف شرع این معنای عام را بر یکی از مصادیقش مقید کرده است.
جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات و پیشینه تحقیق پایان نامه های حقوق کلیک کنید
ادله خمس
ادله قرآنی
آیه اول: وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (انفال/44)؛ «بدانید هرگونه غنیمتی به دست آورید، خمس آن برای پیامبر و نزدیکان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه (از آنها) است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدایی حق از باطل، روز درگیری دو گروه (باایمان و بیایمان) [= روز جنگ بدر] نازل کردیم، ایمان آوردهاید، و خداوند بر هر چیزی تواناست.».
نشوند”! (كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ (مکارم شیرازی، 1376، ج23، ص: 507).
ادله روایی
الف) روایات اهل سنت
- رسول خدا (ص) فرمود: «در رکاز خمس است. کسی پرسید: منظور از رکاز چیست؟ رسول خدا (ص) فرمود: معادن طلا و نقره است که خداوند از روزی که زمین را خلق کرده در آن قرار داده است.» (احمدبن حسینبن علی بیهقی، السنن الکبری، ج 4، ص 153، بیتا) ابن حجر عسقلانی مینویسد که وجوب خمس در رکاز متفقعلیه است. (فتح الباری، ج 3، ص 288 به نقل از عابدی، 1387)
- در نامهای که رسول خدا (ص) برای قبیله بنیقضاعه نوشت، اهل قبیله را مأمور به دادن خمس فرمود: «بطون زمین و دشتها و اعماق درهها و بیرون آنها همه در اختیار شماست که از گیاهان آن استفاده کنید و آب آن را بنوشید و در برابر آن، خمس آن را بدهید.» (حاکم نیشابوری، کنزالاعمال، 1400ق، ج 7، ص 65، به نقل از عابدی، 1387)
- رسول اکرم (ص) در نامهای دیگر برای قبیله مسروقبن وائل، بر دادن خمس در دفائن و معادن چنین تأکید میکند: «به نام خدای بخشنده مهربان! از محمد رسول خدا به سوی رؤسای حضرموت: به آنها دستور میدهد که نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند؛ زکات بر حیواناتی است که به چهل برسند و از آن تجاوز کنند و در سیوب که همان گنجها و معدنهاست، خمس است. در نخلهایی که بدون احتیاج به آبیاری پرورش مییابند واجب است یکدهم بپردازند.» (ابن اثیر، 1442ق، ج4، ص 38، به نقل از عابدی، 1387).
ب) روایات مکتب اهل بیت (ع)
- محمد بن مسلم از امام محمد باقر (ع) نقل میکند و میگوید: من از امام درباره معادن طلا، نقره، مس، فلز و سرب پرسیدم، فرمود: بر همه اینها خمس واجب است. (شیخ طوسی، 1404ق، تهذیبالاحکام، ج 4، ص 12)
- علی بن مهزیار از محمدبن الحسن نقل کرده است: برخی از اصحاب به ابوجعفر ثانی نامه نوشته و سؤال کردند: آیا بر همه آنچه شخص به دست میآورد، چه زیاد باشد چه کم، بر صنایع خمس است؟ حکم آن چیست؟ امام به دست مبارک خود نوشت: بعد از اخراج مؤنه سال بر این همه خمس واجب است. (همان)
ادبیات و پیشینه تاریخی فقهی خمس
منابع خمس
دیدگاه مشهور در عصر غیبت دربارۀ خمس، از منابع هفت گانه سخن میگوید. در این بخش، تلاش میشود با مرور دیدگاههای فقهای شیعه روشن گردد که در کنار این برداشت غالب، برداشتهای دیگری بوده است یانه؟
برداشتی که در برابر دیدگاه غالب قرار میگیرد، دیدگاه تحلیل خمس است که در احادیث ریشه دارد. در این باره (منابع خمس) مالنند سایر موارد، افزون بر نوع نگرش به موضوع، روشهای مطالعه و تفحص نیز گوناگون است. پیش از شیخ مفید، به ویژه در آثار دو عالم برجستۀ شیعه در قرن سوم و چهارم هجری یعنی شیخ کلینی و صدوق شیوۀ کار بر نقل احادیث و روایات استوار است تا استنباط و اجتهاد؛ ولی از دوران ابن ابی عقیل عمانی و شاگردش شیخ مفید، این روش تا اندازهای دگرگون میشود و با رواج عقلگرایی، شیوۀ تحقیق و نگاه به مسائل تغییر میکند، چنان که درآثار آنان و سید مرتضی و علمای پس از آن، هویداست. شیخ صدوق در آثارش از جمله من لا یحضره الفقیه، به تنظیم احادیث بر پایۀ موضوعات پرداخته است. شیوۀ کار بدین گونه است که دربارۀ هر موضوعی حدیث و روایتی نقل میشود و باید دیدگاه ایشان را با توجه به این روش دریافت (دفتر تبلیغات اسلامی، 1387).
در روایتی از امام علی(ع)، مال حلال مخلوط به حرام از متعلقات خمس دانسته است (شیخ صدوق، 1404ق، ج2، ص43).
در دو روایت که از ابا جعفر (ع) نقل میکند، معدن و زمینی که ذمی از مسلمان میخرد بر مورد پیشین افزوده میشود (همان، ص42-43).
در حدیثی که شیخ صدوق از امام صادق نقل میکند، روشن میشود که امام «کنز» را منبع خمس میدانند و هم چنین در روایت دیگری، غنیمت، تنها منبع خمس شناخته میشود: «لیس الخمس إلّا فی الغنائم خاصّه» (همان، ص40).
در حدیثی از امام موسی کاظم (ع) سنگهای قیمتی به دست آمده از دریا و معادن بانصاب یک دینار، مشمول خمس میگردد و با استناد به سخنان امام رضا(ع) خمس بر ارباح مکاسب نیز تعلق میگیرد (همان، ص39).
بنابراین، در آثار شیخ صدوق، خمس به مواردی مانند: مال حلال آمیخته به حرام، معدن، غوص، غنایم جنگی، ارباح مکاسب، کنز و زمین فروخته شده به ذمّی تعلق میگیرد. در یک مورد با استناد به سخن امام صادق، تنها غنایم جنگی منبع خمس شناخته میشود.
شیخ مفید منبع خمس را به «کلّ ما یستفاد الانسان»، شامل غنایم جنگی، معدن، غوص، کنوز و سودهای تجاری و زراعی مازاد بر هزینۀ سالانه تعمیم میدهد.گسترش خمس به «کلّ ما یستفاد الانسان» از دیدگاه شیخ مفید، به دلیل گستردگی دامنۀ شمول آیۀ 41 سورۀ انفال است. نصاب خمس از دیدگاه ایشان در غنیمت، غوص و عنبر، بیست دینار است عیناً یا قیما (شیخ مفید، 1410ق، ص276).
سید مرتضی، توسعۀ خمس به همۀ غنایم، معدن، غوص، کنوز و مازاد بر مخارج سالانه ناشی از سودهای تجاری، صنعتی و زراعی را جزء ویژگیهای امامیه میشمارد (سید مرتضی، 1391، ص86).
شیخ طوسی، در خلاف و تفسیر تبیان و جاهای دیگر، غنیمت را به «کّل فائده تحصل للانسان» تفسیر میکند و مانند مشهور، معادن (بدون نصاب)، غوص،کنوز، محصولات کشاورزی و دست ساختهها را پس از کسر هزینه و مخارج افراد تحت تکفل، از منابع خمس میداند. او در خلاف، دلیل این گسترش را دو چیز میداند:اجماع شیعیان و عموم آیۀ خمس؛ ولی در تفسیر تبیان استناد به عموم آیۀ 41 سورۀ انفال را «ممکن» میداند(و یمکن الاستدلال بهذه الایه…) نه دلیل قطعی (شیخ طوسی، 1404ق، خلاف، ج2، ص110-118؛ طوسی، 1409ق، ج5، ص123).
در کتاب استبصاراز ذکر احادیث مختلف دربارۀ خمس، برداشت میشود که او کلمۀ «غنیمت» را به معنای کلّ فواید میداند (شیخ طوسی، بیتا، ج2، ص55-56).
البته شیخ در استبصار، روایت نقل شدۀ عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) را که خمس تنها به غنایم تعلق میگیرد نقل میکند (همان، ص56).
موارد مصرف خمس
در آیۀ 41 سورۀ انفال، خمس به شش سهم تقسیم میشود: سهم خدا، رسول، ذی القربی، یتیمان، بینوایان و در راهماندگان. در نامههایی که در بخش منبع خمس آورده شده، از سهمهای گوناگون یاد شده؛ اما هیچگاه به شکل کامل، یادی از گروههای شش گانه نشده است. در بیست نامۀ یاد شده از سهم و حظّ خدا و رسول و گاهی صفی، سخن به میان آمده است. همچنین واژه «خمس» گاهی به معنای یک پنجم و گاهی در برابر «سهم» مانند «خمس الله و سهم النبّی» و در مواردی به شکل «خمس و سهم نبی» به کار رفته و گاهی به شکل «سهم الله و الصفّی». و در یک مورد، « وأدّوا الخمس من المغنم، و سهم الغارمین، و سهم کذا و کذا » آمده است.
در برخی از نامههای پیامبر (ص)، عبارت «خمس الله و سهم نبیّه و صفیّه» و گاهی «خمس الله و سهم النبّی و الصفّی» به کار رفته است، که در هر دو مورد، چنین بر میآید که «صفی» در دوران پیامبر (ص) از خمس سهمی میبرده است؛ اما «صفی» کیست؟ در تعریف «صفی» آمده است: « و هو ما کان یأخذه [النبّی] رئیس الجیش و یختاره لنفسه من الغنیمه و هو یختصّ بالنبّی و الأئمه من بعده» (همان، ص 189).
البته سهم صفی از جمله استثناهای خمس شناخته شده و آن، مقداری از غنیمت است که فرمانده سپاه برای خود میگرفت؛ اما پس از آن به پیامبر و ائمه (ص) اختصاص دارد.
به روایت بسیاری از مورخان، پیامبر (ص) هنگام فتح خیبر در سال هفتم هجری، غنایم به دست آمده را به سه بخش «نطاه»، «شق» و «کتیبه» تقسیم کرد. دو بخش نخست را به مسلمانان و بخش سوم را سهم خدا، رسول، ذی القربی، یتیمان، بینوایان، مصارف خوردنی زنان پیامبر (ص)، و مصارف خوردنی کسانی که میان پیامبر و اهل فدک برای صلح رفت و آمد میکردند اختصاص دادند (احمدی میانجی، 1388، ج3، ص 625).
برخی بر این باورند که «کتیبه»، سهم خداو رسول بود و آن چه پیامبر میان زنان و مردان هاشمی توزیع کرد، از سهم ذوی القربی بود. البته توزیع سهم ذی القربی میان غیر ذوی القربی برای توجه به مصالح دین بوده است (همان، ص 538). امام شافعی به اسناد از جبیر بن مطعم یادآور میشود که پیامبر (ص) سهم ذی القربی را میان بنیهاشم و بنیالمطلب توزیع میکرد، در حالی که فرزندان عبد شمس و نوفل را در نظر نمیگرفت (شافعی، بیتا، ج4، ص 154).
نمونه ای از فهرست منابع
- قرآن کریم
- ابن ابی شبیه الکوفی، عبدالله بن محمد (1416 ق)؛ المصنف؛ دارالکتب العلمیه، بیروت.
- ابن ادریس حلّی (1410ق)، السرائر، تحقیق لجنة التحقیق، الثانیة، قم، مؤسسة النشر الاسلامیه، ج 3.
- ابن براج، قاضی (1406ق)، المهذب، بیروت، دارالفکر.
- ابن حمزه، محمد بنعلی (1408ق)، الوسیله الی نیل الفضیله، تحقیق محمد حسون، قم، کتابخانة آیتالله مرعشی نجفی.
- ابن سعد (1960م)، طبقات الکبری، بیروت: صار.
- ابن عربي، محمد بن عبد الله (بیتا)، أحكام القرآن، تحقيق محمد عبدالقادر عطا، دارالفكر.
- ابن علی، ابوسراج الدین عمر (1419ق)، التذکره فی الفقه الشافعی، به نقل از المصادر الفقهیه (علی اصغر مروارید)، ج39، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، چاپ اول.
- ابن قدامه، عبدالله بناحمد (بیتا)، الشرح الکبیر، 12 جلد، بیروت، دارالکتاب العربی.
- ابن قدامه، موفق الدین (1403ق)، المغنی، بیروت :دارالکتاب العربی.
- ابن منظور، محمد بن مکرم (1405ق)، لسان العرب، قم، نشر أدب الحوزة،.
- ابنزهره حلی، حمزه بنعلی (بیتا)، غنیه النّزوع الی علمی الاصول و الفروع، تحقیق ابراهیم بهادری، قم، مؤسسه امام صادق.
- ابییوسف، یعقوب بن ابراهیم (1302ق) کتاب الخراج، دارالمعرفة، بیروت.
- احمد ادریس (بیتا)، عوض الدیه بین العقوبه و التعویض، دارالمکتبه الهلال، بیروت.
- احمدی میانجی، دکتر محمد حمیدالله (1388)، مکاتیب الرسول، قم، دارالحدیث.
- اردبیلی، ملا احمد (1413ق)، مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، تحقیق مجتبی عراقی و دیگران، 14 جلد، قم، مؤسسه نشر اسلامی.
- اصغری، محمد (1370)، قیاس و سیر تکوین آن در اسلام. چا 2. تهران: کیهان
- انصاری(شیخ)، مرتضی (1411ق)، المکاسب، یک جلدی، دارالذخایر، قم.
- انصاری، مرتضی (1417)، ارشاد الاذهان، چاپ دوم، انتشارات اسلامی (جامعة مدرسیّن)، قم.
- بحرانی، یوسف (1405ق)، حدائق الناضره، چاپ دوم، دارالاضواء، بیروت.
- پیرنیا، حسین (1348)، مالیه عمومی، مالیاتها و بودجه، چاپ پنجم، انتشارات کتابخانه ابن سینا، تهران.
- جعفرزاده، علی (1375)، قانون مجازات اسلامی، چاپ اول، شرکت چا و نشر بازرگانی، تهران.
- حائری یزدی، شیخ مرتضی (1375)، كتاب الخمس، چاپ اول، نشر جامعه مدرسين.
- حر عاملی، محمدبن حسن، 1367، وسایل الشیعه، تهران :اسلامیه.
- حسینی شیرازی، سید محمد (1409 ق) الفقه، چاپ دوم، در علوم، بیروت.
- حسینی عاملی، سید محمد جواد (بیتا)، مفتاح الکرامه، ج4، مصر.
- ….
- ….
رشته | حقوق |
گرایش | فقه و مبانی حقوق اسلامی |
تعداد صفحات | 33 صفحه |
منبع فارسی | دارد |
منبع لاتین | دارد |
حجم | 60 kb |
فرمت فایل | ورد (Word) |
موارد استفاده | پایان نامه (جهت داشتن منبع معتبر داخلی و خارجی ) ، پروپوزال ، مقاله ، تحقیق |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.