قیمت 19,000 تومان
سبب
-1- مفهوم سبب و مقایسه آن با مفاهیم مشابه …………………………………………………………………………………………….5
1-1-1- مفهوم سبب ……………………………………………………………………………………………………………………………….5
1-1-1-1- مفهوم لغوی سبب …………………………………………………………………………………………………………………5
1-1-1-2- مفهوم اصطلاحی سبب در فقه …………………………………………………………………………………………………6
1-1-1-3- مفهوم اصطلاحی سبب در حقوق……………………………………………………………………………………………….8
1-1-2- مفاهیم مشابه سبب……………………………………………………………………………………………………………………….10
1-1-2-1- مقایسه سبب و شرط ……………………………………………………………………………………………………………….10
1-1-2-2- مقایسه سبب و علت …………………………………………………………………………………………………………….12
1-2- ارکان سبب و نقش تقصیر در آن ……………………………………………………………………………………………..13
1-2-1- عناصر تسبیب ………………………………………………………………………………………………………………..13
1-2-1-1- فعل یا ترک فعل عدوانی ………………………………………………………………………………………………14
1-2-1-2- ورود ضرر به غیر ……………………………………………………………………………………….18
1-2-1-3- لزوم انتساب فعل زیانبار به مسبب ……………………………………………………………………..21
1-2-2- نقش تقصیر در تسبیب ………………………………………………………………………………………..22
1-2-2-1- مفهوم تقصیر ……………………………………………………………………………………………….22
1-2-2-2- نقش تقصیر در رابطه سببیت ……………………………………………………………………………..24
1-3- اجتماع در تسبیب …………………………………………………………………………………………………25
1-3-1- اجتماع سبب و مباشر ………………………………………………………………………………………25
1-3-1-1- فروض مختلف در اجتماع سبب و مباشر ………………………………………………………………29
1-3-1-2- قلمرو سبب اقوا از مباشر ……………………………………………………………………………….30
1-3-1-3- اجتماع سبب و مباشر به صورت اشتراکی و مستقل ………………………………………………….33
1-3-2- اجتماع چند سبب …………………………………………………………………………………………….33
1-3-2-1- انواع اجتماع اسباب ……………………………………………………………………………………..39
1-3-2-2- مسئولیت اسباب متعدد ……………………………………………………………………………………42
1-3-3- ضمان در اجتماع اسباب طولی …………………………………………………………………………….42
1-3-3-1- ضمان در اجتماع اسباب طولی از دیدگاه فقها ………………………………………………………….47
1-3-3-2- ضمان در اجتماع اسباب طولی از دیدگاه حقوقدانان …………………………………………………..52
1-3-3-3- ضمان در اجتماع اسباب طولی از دیدگاه قانونی ………………………………………………………57
منابع……………………………………………………………………………………………………… 60
مفهوم سبب و مقایسه آن با مفاهیم مشابه
مفهوم سبب
اساساً بحث پیرامون هر موضوعی، مستلزم درک صحیح از آن موضوع و شناخت مفاهیم مشابه آن میباشد. در خصوص مفهوم مورد بحث نیز دیدگاههای مختلفی از سوی حقوقدانان کشورمان ارائه شده است. جالب آنکه برخی بیش از آنکه رابطه سببیت را مطلبی حقوقی بدانند، آن را یک مطلب فلسفی میانگارند. از سوی دیگر فقها و لغتشناسان نیز تعاریف مشابهی از این موضوع ارائه دادهاند. لیکن در عالم حقوق، الفاظی مشابه این مفهوم نیز وجود دارد که ذهن حقوقدانان را دچار چالش میکند. لذا جهت جلوگیری از خلط مبحث به عنوان یک امر ضروری به بررسی مفهوم سبب خواهیم پرداخت و سپس در گفتار آتی این مفهوم را با مفاهیم مشابه آن مقایسه خواهیم کرد.
بدیهی است که غالباً مفهوم اصطلاحی یک لغت با مفاهیم لغوی آن مطابقت دارد و در واقع در غالب اوقات مفهوم اصطلاحی یک واژه ناشی از مفهوم لغوی آن است. در خصوص واژه سبب نیز لغتشناسان به مفاهیمی از آن اشاره کردهاند که نزدیک به مفاهیم اصطلاحی آن است و ما به منظور فهم بهتر مطالب آتی، نخست طی سه بند به بررسی این مفهوم از دیدگاه لغتشناسان، فقها و حقوقدانان میپردازیم.
مفهوم لغوی سبب:
سبب ابتدا به ریسمانی اطلاق میشد که توسط آن انسانها به آب دست مییافتند و به دلیل اهمیتی که آب در حیات انسانها داشت، سبب (ریسمان) نیز از اهمیت ویژهای برخوردار بود. این اهمیت موجب گردید که به هر نوع وسیلهای که در حصول مقصود مؤثر بود، سبب اطلاق گردد. به همین جهت سبب در لغت به معنای رسن، وسیله، دست آویز و آلت نیل به هر چیز، علت، باعث، انگیزه، آنچه رویداد و یا پدیدهای را پدید آورد، جهت و طریق اطلاق میشود. از سوی دیگر، سبب به معنای پیوند و علاقه خویشی نیز آمده است. در تصوف وسایلی بین خلق و بین خدا است که سبب الاسباب نامیده میشود (معین، 1371: 1815). بنابراین سبب لزوماً مادی نیست و به علل معنوی و پنهان از چشم نیز اطلاق میشود. چنانچه در قرآن به «اسبابالسماوات» تعبیر شده است (سوره غافر، آیه 37).
ناگفته نماند که سبب از ارکان عروض نیز بوده است و آن را دو نوع شمردهاند:
1- سبب خفیف
2- سبب ثقیل
همچنین در فرهنگ فارسی معین، سبب و سبب شدن، علت وجودی چیزی شدن و باعث شدن دانسته شده است. بنابراین به طور کلی می توان سبب را امری دانست که دسترسی به مقصود را فراهم میآورد و از این رو شباهتهای نزدیکی با مفهوم علت و شرط دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
مفهوم اصطلاحی سبب در فقه
الف) فقه: فقها برای این اصطلاح تعاریف متفاوتی ذکر کردهاند. معمولاً فقها سبب را عبارت از چیزی میدانند که اگر نمیبود تلف حاصل نمیشد ولی علت تلف چیزی غیر از سبب است. مانند حفر چاه و نصب چاقو و انداختن چیزهای لغزنده در راهها که اگر در ملک غیر یا در راه عبور و مرور باشد، موجب ضمان است. علامه حلّی در تعریف سبب این طور مینویسد: «ایجاد چیزی که تلف با آن به وجود میآید. لکن علت تلف چیز دیگری است به شرط آن که با سبب بتوان انتظار وقوع فعل را قصد نمود مثل حفر کننده چاه ».
همچنین بعضی از فقها در تعریف سبب آن را عبارت از چیزی دانستهاند که اگر نبود علّت موجب اثر نمیشد. از سویی عوامل بسیاری وجود دارد که اگر وجود نمیداشت حادثه به وجود نمیآمد (موسوی خمینی، 1379: 369). ولی در عین حال عرف، چنین عواملی را سبب حادثه نمیداند. مثلاً دانش آموز الف از دوستش دانش آموز ب میخواهد که با هم به شهربازی بروند و ب هم قبول میکند، ولی هنگام بازی در شهربازی برای ب حادثه ایجاد میشود و ب دستش را از دست میدهد. مسلماً اگر شخص الف از ب دعوت نمیکرد، ب نیز به شهربازی نمیرفت و حادثهای رخ نمیداد.
ولی عرف الف را سبب آسیب ب نمیداند و برای او مسئولیتی قائل نیست. بنابراین میتوان گفت که از دیدگاه فقهی سبب امری است که زمینه تأثیر علت را فراهم میکند و مستقیماً و فینفسه، موجب جنایت یا خسارت نمیشود. به بیانی دیگر میتوان گفت که سبب عاملی است که هرگاه به مانعی برخورد نکند، باعث وجود چیزی میشود. به عبارت خلاصهتر سبب امری است غیر مستقیم و با واسطه که منجر به جرم یا زیان میشود و مستقیماً منتهی به آن نمیگردد.
لازم به یادآوری است که فقها بین اسباب قهری و اسباب قراردادی، تفاوتی قائل نشده و در هر دو مورد واژه سبب و اسباب را به کار بردهاند. در حالی که بسیاری از آنان در مورد شرط جمع شرایط و شرایط جمع شرط فرق گذارده و اولی را به موارد قهری و دومی را به موارد التزامی و قراردادی اختصاص دادهاند.
مرحوم علّامه در تعریف سبب مینویسد : «سبب عبارت است از هر چیزی که به واسطه علت، تلف نزد آن حاصل میشود. به گونه ای که اگر سبب وجود نمی داشت، علّت نمی توانست مؤثر واقع شود».
در اصول فقه نیز سبب عبارت است از چیزی که هرگاه مانعی به آن اثابت نکند، باعث وجود چیزی میشود چنانکه آتش سبب سوختن است (جعفری لنگرودی، 1387: 352). شایان ذکر است که در ذکر مصادیق، سبب نزد فقها اختلاف شده است، به نحوی که گروهی از فقها طعام مسموم، انداختن کسی در آب زیاد و عمیق را از اقسام قتل به تسبیب دانستهاند و گروهی دیگر به اعتبار اینکه علّت اعم است از مباشرت بلاواسطه خود علت و مباشرت فعلی که مولد آن علت باشد، مثالهای گفته شده را قتل بالمباشره میدانند (شهید ثانی، 1383: 721).
در نهایت از نظر فقهی میتوان گفت که سبب امری است با واسطه که منجر به جرم یا زیان میشود.
مفهوم اصطلاحی سبب در حقوق
از نظر حقوقی نیز تعریف سبب از تعریف فقهی و فلسفی آن چندان دور نمانده است. چنانکه از این نظر نیز سبب را میتوان امری دانست که حسب قضاوت عرف، جنایت یا خسارت مستند به آن بوده و از آن نشأت گرفته است (رضوانیان، 1389: 11). چنین تعریفی عام است و شامل علت نیز میشود. در حالی که همانطور که در آتیه خواهد آمد بین سبب و علت تفاوت وجود دارد. به طور کلی سبب به خودی خود موجب آسیب و خسارت نمیشود، اما موجب ایجاد علتی میشود که آن علت وقوع نتیجه میگردد به گونهای که اگر آن سبب نمیبود، نتیجه هم به وجود نمیآمد (دولت آبادی، 1369: 153). مانند شهادت دروغ که به تنهایی سلب حیات نمیکند، لیکن سبب حکم قصاص توسط قاضی میشود و لذا سبب موجد علت قتل است نه خود قتل.
حقوقدانان اسلامی در تعریف سبب و تشخیص مصادیق آن اختلاف نظر دارند. برخی از حقوقدانان تعریف جامع و مانع سبب را به این طریق بیان مینمایند:
«ارتکاب تقصیری که موجب حادثه ای ممنوعه میشود» (مروستی، 1338: 19).
این تعریف تقریباً مورد قبول همه است. لیکن این عیب را دارد که عام است و مفهوم رابطهی سببیت با دیگر مفاهیم خلط میشود و هیچ ضابطه روشنی برای تمیز سبب از سایر حوادثی که زمینه ایجاد ضرر را فراهم میکند ، بدست نمیدهد. به همین منظور دیوان عالی کشور در سال 1343 ، برای تعریف رابطه سببیت جملهای اضافه کرد: «اگر مرتکب آن نمیشد این نتیجه حاصل نمیگردید» (مجموعه رویه قضایی، 1342: 16). دیوان کشور معتقد است وقتی میگوییم عمل بیاحتیاطی است، منظور این است که امکان پیشبینی نتایج وخیم برای عامل وجود دارد. بنابراین در فرضی که رانندهای فردی را روی بار کامیون خود سوار کرده و با ترمز راننده مسافر فوت میکند، چون راننده میتوانست خطر را پیشبینی کند، بنابراین مسئول است.
جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های حقوق کلیک کنید.
نمونه ای از منابع و مأخذ
- 1- اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، جلد اول، انتشارات میزان، چاپ ششم، سال 1383.
- 2- اداره کل تدوین و تنقیح قوانین و مقررات، مجموعه قانون مجازات اسلامی، معاونت پژوهشی اداره چاپ و انتشارات، سال 1384.
- 3- افراسیابی، محمد اسماعیل، حقوق جزای عمومی، جلد دوم، انتشارات فردوسی، چاپ اول، سال 1377.
- 4- امامی، سید حسن، حقوق مدنی، جلد اول، انتشارات اسلامیه، چاپ سوم، سال 1366.
- 5- امامی، سید حسن، حقوق مدنی، جلد دوم،انتشارات اسلامیه، چاپ ششم، سال 1370.
- 6- امیری قائم مقامی، عبدالمجید، کلیات حقوق تعهدات- وقایع حقوقی، جلد اول، انتشارات میزان، چاپ اول، سال 1378.
- 7- باهری، محمد، نگرشی بر حقوق جزای عمومی، انتشارات مجد، چاپ اول، سال 1380.
- 8– بجنوردی، محمدحسن، قواعد فقه، جلد اول، انتشارات اسماعیلیان، چاپ دوم، سال 1371.
- 9- بروجردی عبده، محمد، حقوق مدنی، انتشارات مجد، چاپ اول، سال 1380.
- 10- پاد، ابراهیم، حقوق کیفری اختصاصی، جلد اول، انتشارات،دانشگاه تهران، چاپ سوم، سال 1353.
- 11- حجتی، مهدی،قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی، انتشارات میثاق عدالت، چاپ چهارم، سال 1384.
- 12- جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، انتشارات گنج دانش، چاپ نوزدهم، سال 1387.
- 13- جعفری لنگرودی، محمد جعفر، مجموعه محشی قانون مدنی، انتشارات گنج دانش، چاپ دوم، سال 1382.
- 14- دالوند، فضلاله، تقسیم مسئولیت مدنی، انتشارات دادیار، چاپ اول، سال 1386.
- 15- درودیان، حسینعلی، جزوه حقوق مدنی 4، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه امام صادق، سال 1370.
- 16-…
- 17-…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.