قیمت 19,000 تومان

اشتراک 0دیدگاه 7 بازدید

زندگی‌نامه‌ی اوگوستین قدیس………………………………………………………………………………….

2-1-1- زندگی اولیه…………………………………………………………………………………………………

2-1-2-از مخالفت با بدعت‌ها تا گرویدن به مسیحیت……………………………………………………..

2-1-3- اهمیت قدیس اوگوستین و تاثیرات او در جهان…………………………………………………..

2-1-4- نگاهی بر آثار قدیس اوگوستین………………………………………………………………………..

آراء قدیس اوگوستین در باب خدا ………………………………………………………………………..

3-1- درآمدی بر خداشناسی…………………………………………………………………………………………….

3-2- ذات خدا و امکان شناخت آن…………………………………………………………………………………..

3-3- اثبات وجود خدا……………………………………………………………………………………………………

3-4- تثلیث…………………………………………………………………………………………………………………..

3-5- خدا و مسیح………………………………………………………………………………………………………….

3-6- فیض خدا……………………………………………………………………………………………………………..

3-7- شهر خدا……………………………………………………………………………………………………………….

منابع

 

زندگی‌نامه‌ی اوگوستین قدیس و آراء قدیس اوگوستین در باب خدا

زندگی‌نامه‌ی اوگوستین قدیس

  زندگی اولیه

مردم روزگار باستان، چنان تصوری از خدايان داشتند كه حتّى نمى‌توانستند مفهوم تساهل و تسامح امروزى را درک كنند. هر چند مقامات امپراتورى روم در محدوده‌ى خود، به فرقه‌هاى متعدد در جشن‌ها و نهضت‌هاى درونى آنها چنان آزادى مى‌دادند كه پيروان آنان خيال مى‌كردند قدرت دولت، وجهه و اعتبار خود را از قدرت خدايان دریافت كرده است؛ امّا مسيحيان كم و بيش، در دوره‌هاى مختلف مورد شكنجه‌هاى بى رحمانه قرار مى‌گرفتند تا اين كه اوگوستين[1]، مسيحيّت را به عنوان دين رسمى مطرح کرد. مسيحيان هم در قرون وسطا براى مدّتى هيچ رقيبى را تحمّل نمى كردند؛ مثلاً اوگوستين خواهان مجازات بدنى تفرقه افكنان و بدعت گذاران بود و اين رَويه تقريباً در تمام قرون وسطا رايج بود.[2] تا آن که در قرن هجدهم، تساهل و تسامح مذهبى به وجود آمد؛ بنابراین، بى تفاوتى دينى رواج پیدا کرد. با آن که كليساى كاتوليك روم نیز از این وضعیت ناراضی بود. سرانجام، در هنگامی ‌که تسامح مذهبى، وسیله‌ای براى گسترش بى‌توجهی دينى شد، مفهوم تساهل و تسامح اعتبار اولیه‌ى خود را از دست داد.[3] با وجود این، کلیسا در قرن پنجم شاهد سیزده پاپ بود که پاپ آناستازیوس[4] نخستین و سیماکوس[5] آخرین آنها بودند.[6]

قرن پنجم برای مسیحیان اولیه، قرنی متفاوت بود؛ زیرا در این قرن  به مرور، قدرت و نفوذ امپراطورها کاهش یافت و در اواخر این قرن، حاکمانی از قبایل فرانک[7] و استروگوت[8] اداره‌ی امور را به‌دست گرفتند. پرقدرت‌ترین امپراتور در این دوره، تئودوسیوس[9] دوم (408- 450) بود که تقریباً در اوایل این قرن حکومت کرد. [10]

به هر ترتیب قرن پنجم برای کلیسا قرنی ویژه و از برخی جهات برای کلیسا تکرار ناشدنی بود. کنستانتین[11] با ساخت قسطنطنیه[12] در سال 330 م. و تعیین آن به عنوان مقر حکومت، پایه‌گذار آغاز عصر بیزانسی شد.[13] این قرن پایان دوران آباء کلیساست. علت این نام‌گذاری شاید وجود یکی از بزرگ‌ترین اندیشمندان و نظریه‌پردازان مسیحیت، یعنی اوگوستین، در این قرن باشد. [14]

      آرلیوس اوگوستینوس[15] معروف به قدیس اوگوستین در سیزدهم نوامبر سال 354 میلادي  در شهر کوچکی به نام تاگاست [16] واقع در ایالت نومیدیا[17] واقع در الجزایر فعلی متولد شد. تاگاست در شمال آفریقا و از توابع امپراطوري روم بود[18] که تقریباً در 200 کیلومتری غرب کارتاژ[19] و حدود 700 کیلومتری جنوب غرب رم واقع شده بود [20].

در زمان حیات اوگوستین حدود هفتاد میلیون نفر، جمعیت امپراطوری روم را تشکیل می‌دادند که هشت میلیون نفر از آنها در شمال آفریقا زندگی می‌کردند این امپراطوری بیشتر از سیصد سال حکومت کرد. امپراطوري بزرگ روم از دو قسمت شرقی و غربی تشکیل شده بود. قسمت غربی شامل ایتالیا، فرانسه، اسپانیا و شمال آفریقا بود که زبان لاتینی داشتند و قسمت شرقی شامل یونان و آسیاي صغیر وخاورمیانه بود که به زبان یونانی سخن می‌گفتند.[21]

      آئورلیوس اوگوستین، فیلسوف کبیر مسیحی و عالم بزرگ الهیات و نابغه‌ی عرفان و دین در حقیقت در خانواده‌ای محتشم از وابستگان به دستگاه حکومتی روم به دنیا آمد.[22] پدرش پاتریکیوس[23] و مادرش مونیکا[24] نام داشتتند. [25]  در واقع نکته‌ی جالب درباره‌ی والدین او این است که پدرش تا اواخر عمر، مشرک و مادرش  مسیحی معتقد و مؤمنی بود. این تضاد درون خانواده اوگوستین، بر رفتار او در جوانی و بزرگسالی تأثیر بسزایی داشت که با مطالعه زندگی او این نکته به وضوح عیان می‌شود.[26]

اوگوستین از همان اوان کودکی، فاصله‌ی زیادی با مذهب داشت و با این که برای کسب تعالیم مذهبی به مدرسه رفته بود، تعمید نیافت و می‌توان گفت با توجه به سنّ کمش گناهکار بزرگی بود.[27] اوگوستین تحصیلات ابتدائی‌اش را ابتدا در تاگاست و سپس در مادورا[28]  سپری کرد [29].

وی پس از مدتی برای تحصیل در رشته‌ی حقوق و یادگیری فن خطابه راهی کارتاژ[30] شد و در هر دو زمینه، موفقیت‌های بسیاری کسب کرد او  ضمن این موفقیت‌ها، دچار انحراف شد و معشوقه‌ای برای خود برگزید.[31] سپس در حوالی سال 372 با زنی ازدواج و حدود سیزده سال با او زندگی کرد و از وی صاحب پسری شد که اسمش را  آدئوداتوس[32]‏ گذاشت [33].

اوگوستین در نوزده سالگی با آثار سیسرو[34] در معانی و بیان و مواعظ آشنا شد و تحصیلات خود را در این زمینه به پایان برد. وی سپس به‏ خواندن کتاب مقدس پرداخت، اما از وزن و شکوه آثار سیسرو در آن نشانی نیافت.[35]

او می‏گوید که توانسته است‏ کتاب «مقولات» ارسطو را به مدد معلم بخواند و بفهمد.[36] در جوانی وقتی درباره‌ی مبداء عالم جستجو می‌کرد، خدای پیچیده مسیحیّت، او را قانع نکرد؛ در حالی‌که پذیرش فرضیه‌های مانویان درباره مبداء خیر و شرّ نیز عطش او را سیراب نمی‌کرد؛ زیرا در مذهب مانی در طبقه‌ی «سامعان» ماند و به درجه‌ی «کاملان» نرسید و برخلاف تعالیم مانی که به ترک لذت‌های جسمانی امر می‌کند، وی همچنان در وادی شهوات سرگردان بود. [37]

پدر اوگوستین برای جلوگیری از این‏ عادت زشت او به خود زحمتی نمی‏داد، بلکه فقط در تحصیل او را یاری می‏کرد؛ اما مادرش‏ مونیکای، مقدس، او را همواره به عفت‏ و پاکدامنی سفارش می‌کرد که البته نتیجه‏ای‏ نمی‏گرفت. او حتی در آن هنگام از ترس آن که‏ «آینده من بر اثر وجود زن خراب شود» به او پیشنهاد ازدواج نمی‏کرد.[38]

اوگوستین بعد از خواندن آثار سیسرو، مجذوب فلسفه و دیگر آثار کلاسیک رومی شد؛ تا آنجا که انجیل را ردّ کرد و ‌گفت: در مقابل خطابه‌های سیسرو ارزشی ندارد. پس از آن با مطالعه‌ی آثار افلاطونی، زندگی فیلسوفانه‌ای را آغاز کرد و فریفته‌ی مبادی نوافلاطونی شد.[39] اوگوستین تا 29 سالگی به تدریس ادبیات پرداخت.[40] وی سپس در همین سن به ایتالیا مسافرت کرد و در میلان در مجلس درس یکی از بزرگان قدیم کلیسای کاتولیک، موسوم به آمبریوسیوس[41] حضور یافت[42] و مدتی در میلان از حلقه‌ی درس آمبروز[43] برای فن خطابه استفاده کرد [44]و وجدانش مفتون کلام او گردید. چندی نیز فریفته‌ی مبادی فلاسفه‌ی نوافلاطونی شد و در افکار او تحولی اساسی روی داد و به این نتیجه دست یافت که فریفتگی نفسانی به واسطه‌ی دوری  او از درگاه الهی است و از خبث فطری و شرارت ذاتی ناشی نمی‌شود. و در گوهر آدمی بدی وجود ندارد و بر آن شد که خدای تعالی منبع تمام موجودات است. ماده و مواد شریر اموری اعتباری هستند که به نسبت دوری از قوه‌ی خالقه، یعنی باری تعالی به ظهور می‌رسند. هر قدر آدمی از ذات واحد ازلی که خیر محض است دورتر شود، روحانیت در او نقصان و جسمانیت افزایش می‌یابد. [45]

روزی درون باغی در میلان تصورکرد که کودکی درنزدیکی او چنین می‌گوید: «بردار و بخوان!». او با این ندا که این هدایتی الهی است، اتفاقا رساله‌ی پولس به رومیان را باز کرد و چنین خواند: «با شایستگی رفتار کنیم؛ چنان که در روز، نه در بزم‌ها و فسق و فجور و نزاع و حسد. بلکه خود را در مسیح بپوشید و برای شهوات جسمانی تدارک نبینید.»[46]

سرانجام اوگوستین در سپتامبر سال 386م تغییر کیش داد.[47]  تقریباً هفت سال پس از بازگشت اوگوستین به آیین کاتولیک، تئودوسیوس[48] امپراطور روم در سال 394م رسما بر پایان گرفتن هر نوع آیین شرک آمیز حکم  داد. این رویداد به نزاع چهارده‌ ساله‌ی مشرکان منجر شد که می‌خواستند بار دیگر آزادی و موقعیت ممتاز گذشته را به دست آورند.[49]

امپراطور گراشین[50] در سال 380 میلادی به اصرار و ترغیب آمبروز اسقف شهر میلان[51] و معلم اوگوستین در مسیحیت، حکم کرد به این که هر کس در قلمرو امپراطوری رم به سر می‌برد ملزم است به اعتقادنامه‌ی نیقیه معتقد باشد و آن را بپذیرد.[52]در این ایام، اوگوستین به مطالعه‌ی فلسفه مشغول بود، اما پس از مدتی با افزایش علاقه‌اش به کتاب مقدس، برای ایجاد جامعه‌ای رهبانی در تاگاست اقدام کرد. او بعد از چندی، شاید به خاطر ابتلا به نوعی آسم، ایتالیا را ترک کرد و به شمال آفریقا بازگشت.[53]

(پاورقی)

[1] . Augustin

[2] . محمودى، سيدعلى ، تساهل مثبت در قلمرو فلسفه ى سياسى معاصر، ص19-17.

[3] . Macgregor, geddes, dictionary of religion and philosophy, p.616

[4] . Anastasius

[5] . Symmachus

[6] . ناس، جان ‌بی، تاریخ جامع ادیان، علی اصغر حکمت، ص 638.

[7] . Frank

[8] . Ostrogoth

[9] . Theodosius

[10] . Papadakis, Aristeides, The Christian East and the Rise of the papacy,p.14

[11] .Constantine

[12] . Constantinople

[13] . باغبانی، جواد و رسول زاده، عباس، شناخت مسیحیت، ص 295-296.

[14] . مک گراث، آلیستر، درس نامه الهیات مسیحی، بهروز حدادی، ص 42.

[15] . Aurelius Augustin

[16] . Tagaste

[17] . Numidia

[18] . Gareth B. Matthews, Augustine,p.7

[19] . Carthage

[20] . برسفورد فاستر، مایکل ، خداوندان اندیشه­ي سیاسی، جواد شیخ الاسلامی ، ص 391.

[21] . op.cit, p.7

[22] . برسفورد فاستر، همان‌جا.

[23] . Patricius

[24] . Monnica

[25] . استید، کریستوفر، فلسفه در مسیحیت باستان، عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، ص 338.

[26] . استید، کریستوفر، فلسفه در مسیحیت باستان، عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، ص 338.

[27] . اوگوستین ، اعترافات اوگوستین قدیس، افسانه نجاتی، ص 9.

[28] . Madura

[29] . Lamberigts,mathijs, Augustine, the encyclopedia of Science and Religion, J. Wentzel Vrede van Huyssteen, p.43.

[30] . Carthage

[31] . ناس، جان ‌بی، همان، ص 641.

[32] . Adeodatus

[33] . lok.cit.

[34] .Cicero

[35] . راسل، برتراند ، تاریخ فلسفه غرب ، نجف دریا‌بندری، ص492.

[36] . همان، ص493.

[37] . ناس، جان ‌بی، همان‌جا.

[38] . راسل، برتراند ، همان، ص 491.

[39] . مک گراث، آلیستر، درس‌نامه الهیات مسیحی، بهروز خدادی ، ص42.

[40] . همان‌جا.

[41].Ambrosius

[42] . ناس، جان ‌بی، همان، ص641.

[43] Ambrose

[44] . مک گراث، آلیستر، همان‌جا.

[45] . ناس، جان ‌بی، همان‌جا.

[46] . کتاب مقدس، عهد جدید، رساله پولس رسول به رومیان،  13:13-14.

[47] . مک گراث، آلیستر، همان‌جا.

[48] .Theodosius

[49] . دلی لئو چارلز، اوگوستین قدیس، محمد بقایی، ص20.

[50] .Gratian

[51] .Milan

[52] . دلی لئو چارلز، همان‌جا.

[53] . مک گراث، آلیستر، همان‌جا.

 

نگاهی بر آثار قدیس اوگوستین

اوگوستین را بزرگ‌ترین پدر کلیسا لقب داده‌اند. از او یک‌صد کتاب، پانصد موعظه و دویست نامه باقی مانده است.[1] هیچ پدر کلیسایی بیش از اوگوستین مورد احترام قرار نگرفت و گفتار هیچ کس بیش از گفتار او، سندیت نیافت. او اصل «تعقیب و شکنجه» را برای هدایت نسل‌های آینده تنظیم کرد و آن را با عبارتی از انجیل مستند کرد: «آنها را وادار سازید داخل شوند».[2] «اعترافات» معروف‌ترین اثر اوگوستین است، در حالی که به ندرت پیشوایی دینی با صراحت و صادقانه درباره‌ی زندگی شخصی خود صحبت می‌کند. اوگوستین از بی بندوباری ایام جوانی‌اش ناخرسند است. او بی احتیاطی‌های آغاز عمر خود را مایه‌ی مباهات نمی‌داند و برای آن که شکر بی‌پایانش را به لطف خداوندی نشان دهد، تمام زوایای زندگی خویش را متواضعانه افشاء می‌کند. سیزده کتابی که اعترافات از آنها شکل می‌گیرد در واقع دعایی در ستایش پروردگار است.[3]

اوگوستین عمری را به مطالعه و نوشتن مشغول بود. او از جمله اندیشمندانی است که تألیفات زیادی دارد. او افزون بر کتاب «اعترافات» که زندگی­نامه­ي خود­نوشت او و نخستین نوشته از این نوع است، رساله‌هایی درباره­ي مسائل فلسفی، نقد دین­های دیگر و دفاع از مسیحیت و شماری از تغییرها و تأویل­ها را درباره‌ی آموزش­های مسیحی نوشت. [4]

اعترافات نوشته شده در حدود ۴۰۰ میلادی دارای سیزده دفتر است؛ در نه دفتر اول به گناهان و خطاهای زندگیش از نوزادی تا شیرخوارگی اعتراف می‌کند. در دهمین دفتر، به گناهانی که هنوز در او باقی است و شرح وضع فعلی زندگیش می‌پردازد. سه دفتر آخر، بیانگر تردیدهای او درباره‌ی نص کتاب مقدس و جهل اوست. وی با اعترافاتش نشان می‌دهد که دانشمندترین فرد تمام دوران‌هاست. [5]

از گذشته‌ی بسیار دور، توجه به خود  (خود به معنای عمومی یعنی هویت)، مورد علاقه‌ی متفکران، صوفیان، متکلمان و هنرمندان در شرق و غرب بوده است و حتی می‌توان در اسطوره‌ها، اولین منشاهای شکل‌گیری آن را پیدا کرد. [6] اعترافات قدیس اوگوستین، تحولی عمیق در تاریخ تفکر غرب محسوب می‌شود. [7]

کتاب اعترافات، شیوه‌ی جدیدی از روایتگری را که قبل از آن رایج نبود، به سنت فکری غرب عرضه کرد. این کتاب در بین آثار او منحصر به فرد است و با دیگر آثار سنت اوگوستین نیز تفاوت زیادی دارد؛ زیرا تنها اثر اوست که به شیوه‌ی روایی اول شخص نوشته شده است. اعترافات، از نظر محتوا نیز منحصر به فرد است؛ زیرا رابطه‌ی انسان با خدا و کشف معنای خود، مرکز توجه آن است. [8] او در لابلای شرح زندگانی خویش در این کتاب، اندیشه‌های فلسفی و دینی، همچون نیروهایی که خود را تحت رهبری آنها احساس می‌کند، شرح می‌دهد. نیت اعترافات به گفته‌ی اوگوستین هنگامی که به بازخوانی آن پرداخت، این بود که ذهن انسان را به خدا متوجه کند. او خوب از عهده‌ی این کار برآمد؛ چنان که بر خلاف اغلب متن‌های ادبیات اروپایی، نسخه‌های متعدد آن از دوران دست نوشته‌ها جان سالم به در برد؛ همان‌گونه که ویرژیل[9] ،محبوب اوگوستین، از آن دوران به سلامت جست. [10]

در سال‌های 413 تا 427م. هم به نگارش طولانی‌ترین اثر خود به نام «شهر خدا» پرداخت. وی در این اثر فرهنگ کلاسیک را برگرفت و آن را به درون فرهنگ جدید مسیحی انتقال داد. این کتاب یکی از بزرگ‌ترین آثار کلیسای اولیه بود و در زمینه‌های بسیاری به دستورالعمل و راهنمایی برای کلیسای قرون وسطا تبدیل شد.[11] بی‌شک، مهم­ترین نوشته و اثر اوگوستین  کتاب شهر خداست که حاوی اندیشه‌های کلامی و فلسفی است. این کتاب موضوعات گسترده در مسایل مختلف شرعی و کلامی دین مسیح را دربر دارد که اوگوستین سیزده سال برای نوشتن آن صرف کرد.[12]  سبک شهر خدا برای خواننده‌ی امروزی دشوار است. [13]

در قرون وسطا به علت مخالفت کلیسا با آرمان شهراندیشی، آرمان شهرهاي بسیار محدودي ترسیم شده‌اند. از مهم‌ترین آرمان شهرهاي مسیحی می‌توان به “شهر خدا”ی اوگوستین اشاره کرد که مسائل اخلاقی بشر را مطرح و راه حل آنها را با توجه به تعالیم مسیحی بیان می‌کند. آن چه در نظریه‌ی افلاطون “مدینه فاضله” خوانده می‌شود ، در اندیشه‌ی متألهان مسیحی “شهر خدا” نام دارد.[14]

شهر خدا به دو بخش تقسیم شده است: بخش نخست، شامل کتاب‌های اول تا دهم و حاوی حمله به شرک و الحاد است. اوگوستین در پنج کتاب اول اثبات می‌کند که خدایان شرک فاقد قدرتند و نمی‌توانند به چیزی نایل آیند. عظمت روم حاصل عواملی است که به دین مشرکانه ربطی ندارد؛ در نتیجه شرک و الحاد چیزی به بشر عرضه نمی‌کند که حتی ضامن سعادت دنیوی‌اش باشد.[15] اوگوستین هم دلیل می‌آورد که شرک چیزی به بشر عرضه نمی‌کند که ضامن سعادتش در زندگی آینده باشد. او بر همین اساس در کتاب‌های ششم و هفتم به اساطیر کهن که بسیار مورد توجه مردم بوده‌اند، حمله می‌کند. کتابهای هشتم تا دهم فلسفه‌ی مشرکانه را از دیدگاه حیات جاودان مورد ارزیابی قرار می‌دهد.[16]

بخش دوم این اثر، شامل کتاب‌های یازدهم تا بیست‌ودوم است. اوگوستین در این قسمت سخنی از منشاء پیشرفت و علت وجود این دو شهر می‌گوید.کتاب یازدهم تا چهاردهم معرف این عقیده اوگوستین هستند که این دو شهر ریشه در جدایی ارواح نیک و بد دارند. او درباره‌ی خلقت و هبوط بشر بحث می‌کند. گناه فطری علت پدید آمدن معصیت و بدی در جهان است. تفاوتی که در منشا این دو شهر وجود دارد ناشی از علاقه به خوبی یا علاقه به بدی است که محرک هر یک از آنهاست.[17]

اوگوستین پیشرفت‌های این دو شهر را در طی چهار دوره از خلقت انسان تا نوح، از دوره‌ی پدرشاهی تا داوود، از دوره‌ی انبیاء تا مسیح و دوره‌ی سلطنت مسیح جداگانه مورد بحث قرار می‌دهد بر این اساس توسعه‌ی آنها را به ترتیب تاریخی بررسی می‌کند. علت به وجود آمدن این دو شهر در چهار کتاب آخر شهر خدا به تفصیل بیان می‌شود موضوع این چهار کتاب به روز داوری، پادافره شهر زمینی و پاداش نیک برای شهر آسمانی خدا مربوط است.[18]

شهر خدا نخستین و یا شاید بزرگ‌ترین تفسیری است که در طی تاریخ درباره‌ی فلسفه‌ی مسیحی نوشته شده است. به علاوه، در اشاره‌های متعددی مسائل اخلاقی بشر را مطرح می‌سازد و راه حل آنها را با توجه به تعالیم مسیحی می‌نمایاند. این اثر بیست و دو جلدی، شامل مباحثی استوار و موافق مسیحیت است. هر یک از عقاید نخستین سده‌های کلیسای مسیحی که معروف هستند، به خوبی در این اثر شرح داده شده است؛ از این روی است که اثر ذکر شده را از نظر عقیدتی، اخلاقی، دینی، تاریخی، فلسفی و همچنین به دلیل دفاع از مسیحیت بزرگ می‌شمارند. این کتاب مهم‌ترین اثر فلسفی و کلامی نخستین سده‌های کلیسای مسیحی است.[19]

می‌‌توان گفت که کتاب شهر خدا پرنفوذترین نوشته‌ در دوره‌های میانه­ي بعدی بوده است. شهر خدا برای این نوشته شده است که اوگوستین می‌خواست از کلیسا در برابر اتهام دشمنان دفاع کند، دشمنان کلیسا، رومی­هایی بودند که مسیحیت را نپذیرفته و همچنان مشرک باقی مانده بودند. آنها مسیحیت را مسئول تسخیر روم به دست قوم‌های وحشی در 410م. می‌دانستند. نخستین كتاب از ده کتاب شهر خدا به رد این اتهام اختصاص  داشت. او ضمن حمله به کفر، نخست می‌کوشد تا ثابت کند که انحطاط امپراطوری روم به دین مسیح ربطی ندارد و می‌گوید که آنچه جامعه را پایدار نگاه می‌دارد، عدل است و برقراری عدل در میان مردمی که در اندیشه­ي خودپرستی و سودجویی هستند، ممکن نیست.[20]

“شهر خدا” نیز مانند سایر کتاب‌های بزرگ، در حافظه‌ی کسانی که آن را خوانده‌اند پس از دوباره خواندن شکل بهتری به خود می‌گیرد. این کتاب حاوی مطالب بسیاری است که امروزه کمتر کسی می‌تواند آنها را بپذیرد و غرض اصلی آن هم در میان انبوه حشو و زوائدی که متعلق به عصر اوگوستین است، قدری گم و ناپیدا شده است، اما مفهوم وسیع تضاد میان شهر این دنیا و شهر خدا الهام بخش گروه بسیاری باقی مانده است و حتی امروز هم ممکن است به شکل غیر نظری بار دیگر بیان شود. [21]

“شهر خدا” با ذکر ملاحظاتی از غارت رم[22] آغاز می‌شود و غرض از طرح این ملاحظات این است که گفته شود در دوره‌های پیش از مسیحیت از این بدتر هم رخ داده است. اوگوستین می‌گوید در میان همین کافرانی که اینک گناه غارت رم را به گردن مسیحیت می‌اندازند، بسیارند کسانی که در هنگام غارت به کلیسا پناه آوردند؛ زیرا گوتها[23] چون خود مسیحی بودند، حرمت کلیسا را نگاه می‌داشتند؛ حال آن که خدایان هم شهر را از ویرانی حفظ نکردند. رومیان از ویران کردن معابد شهرهایی که به تصرف در می‌آوردند خودداری نمی‌کردند و غارت رم از این لحاظ از غالب شهرها سبک‌تر بود و این از برکت مسیحیت است. [24]

آگوستين استدلال کرد که اگر همه­ي مردم و همه­ي فرمانروایان، مسیحیت را به صدق قبول کرده بودند، دولت با بدبختی روبرو و نگونسار نمی‌شد و امپراطوری روم نیز به همین­گونه با عدل بیگانه شد و نیز استدلال کرد که گرایش امپراطوری به مسیحیت ظاهری بود و حال آن که اگر ایمان راستین داشت نیرومند و پایدار می‌ماند به­علاوه، مسیحیت با دلاوری و پیکارجویی به­شرط آن که بر ضد ستم باشد، مخالف نیست و حتی آن‌ ­را واجب می‌داند. اوگوستین را به­ سبب اعلان این فکر، از بنیان­گذاران اصل «جنگ دادگرانه» در حقوق بین‌الملل می‌دانند.[25]

شهر خدا مکانی است که همه در آن به امر خدا عمل می‌کنند و انسان‌ها در این شهر تنها برای عظمت و شکوه خداوند و ملکوت او تلاش می‌کنند. [26]

اوگوستین بین سال‌های 399 و 419 م. بزرگ‌ترین اثر مبتنی بر اصول ایمانی خود، یعنی «تثلیث» را به نگارش درآورد. در این اثر وی به بیان نظام‌مند آموزه‌ی تثلیث پرداخت. [27] آگوستين قديس در این اثر بزرگ که  درباره‌ی اقانيم سه­گانه نگاشته است، يک نکته را هيچ گاه از ياد نمي­برد و بارها با اصرار تمام آن را بر زبان مي­آورد و آن این است: «خدا در انديشه و زبان نمي­گنجد، يگانه است، هيچ تصوري نمي‌تواند به او برسد و هر انديشه و پنداري درباره‌ی او نادرست است. راز اقانيم سه­گانه، تنها بر وحي و کتاب مقدس مبتني است: «کيست که آن وحدت سه­گانه را دريابد؟» [28]

اوگوستین شانزده سال از عمر خود را (سال400-416) برای نوشتن پانزده کتاب در این مورد صرف کرد. او این عقیده را با استناد به کتاب مقدس و سنت در هفت کتاب اول به روشنی شرح می‌دهد و اثبات می‌کند که سه شخص، یعنی پدر و پسر و روح القدس وجود دارند و در خدای یگانه به سر می‌برند. اوگوستین در هشت کتاب پایانی درباره‌ی تثلیث سخنانی پربار و بدیع بیان می‌کند. او در بحث از تثلیث بر خلاف متالهان قرون وسطا علاقه‌ای به طرح براهین عقلی ندارد، بلکه می‌خواهد خواننده را از طریق ایمان به تامل در این عقیده وا دارد و او را به چنین نتیجه‌ای سوق دهد که چنین امری ممکن است.[29]

کتاب تثلیث اوگوستین، مهم‌ترین مرجع کلامی در جهان مسیحی لاتینی محسوب می‌شد. بدون شک کتاب مذکور، در میان کتاب‌های دیگر، موضوع ثابتی برای تأمل بود و نفوذ و تأثیر بسزایی در مدارس قرن سیزدهم داشته است.[30]

اوگوستین با ترجیح ایمان قلبی بر ایمان عقلی بر آراء متفکرین بعدی چون آنسلم[31] و آکوئیناس[32] و همچنین‏ کالون[33]، رینولد نیبور[34] و حتی برخی از اگزیستانسیالیست‌های[35] مذهبی قرن نوزدهم و بیستم‏ تأثیر گذاشت و در پی‏ریزی اساس تعلیم و تربیت‏ کاتولیک و پروتستان نقش به سزایی داشته است.[36] در واقع بعد از اوگوستین، ایمان‌گرایی مسیحی جریانی پایدار در طی قرنها شد و اندیشمندان بسیاری با الهام از اوگوستین به تقدم ایمان بر عقل در حوزه‌ی دین حکم دادند.[37]

به عنوان نمونه لوتر[38]  قلب و فکرش را تحت تاثیر اندیشه‌های قدیس اوگوستین می‌دانست.[39] ژان کالون فردی که معاصر لوتر و جوان‌تر از او بود، حتی بیشتر از لوتر از قدیس اوگوستین تاثیر پذیرفت.[40] توینبی[41] نیز دنیا را محل آشکار شدن فعل الهی در راه رسیدن به مدینه فاضله می‌پنداشت و رویدادها را آیینه‌ی تمام نمای اراده‌ی خداوند می‌دانست.[42] در قرون وسطا نیز بسیاری از آموزگاران در بحث درباره‌ی هر مسئله‌ای، از منابع بسیاری، از جمله نوشته‌های قدیس اوگوستین بهره می‌گرفتند. [43]

(پاورقی)

[1] . همان،ص119.

[2] . بگنل بری، جان ، تاریخ آزادی فکر، حمید نیرنوری، ص33.

[3] . دلی لئو چارلز، اوگوستین قدیس، محمد بقایی،ص95.

[4] . کلارک، جیلین، اعترافات اوگوستین، رضا علیزاده، ص153.

[5] . همان‌جا

[6] . Toulmin, Stephan ,Self- knowledge and knowledge of self, p.304

[7] . Carver.T, Hyvarinen. M , Interpreting The political ,P.18

[8] . Lok.cit

[9].Virgil

[10] . کلارک، جیلین، اعترافات اوگوستین، رضا علیزاده، ص8.

[11] . لین، تونی، تاریخ تفکر مسیحی، ص81.

[12] . پولادی، کمال، تاریخ اندیشه­ي سیاسی در غرب (از سقراط تا ماکیاولی)، ص114.

[13] . دلی لئو چارلز، اوگوستین قدیس، ص56.

[14] . داوري اردکانی، رضا، اوتوپی و عصر تجدد، ص34.

[15] . دلی لئو چارلز، همان، ص54.

[16] . همان، ص54-55.

[17] . همان، ص55.

[18] . همان‌جا

[19] . دلی لئو چارلز، همان، ص55-56.

[20] . عنایت، حمید، بنیاد فلسفه­ي سیاسی در غرب، ص 121.

[21] . راسل، برتراند، تاریخ فلسفه غرب، ص502.

[22] .Rome

[23] . Goths

[24] . راسل، برتراند، همان، ص503.

[25] . طاهری، ابوالقاسم، تاریخ اندیشه‌های سیاسی در غرب، ص 143.

[26] . Augustine, Cocerning the City of God Against the Pagans, Bettenson, Henry ,pp.593-594

[27] . لین، تونی، تاریخ تفکر مسیحی، ص81.

[28] . یاسپرس، کارل ، اوگوستین، ص.75.

[29] . دلی لئو چارلز، اوگوستین قدیس، ص165.

[30] . ژیلسون، اتین، عقل و وحی در قرون وسطا، شهرام پازوکی، ص30-31.

[31] . Anselm

[32] .Aquinas

[33] . Calvin

[34] . Reinhold Niebuhr

[35] . Existentialists

[36] . علم الهدی، جمیله، تأثیر مسیحیت بر تعلیم و تربیت در غرب، ص56.

[37] .عالمی، محمد، ایمان‌گرایی اوگوستین، ص.7.

[38] .Luther

[39] . ناس، جان ‌بی، تاریخ جامع ادیان، ص671.

[40] .جلالی مقدم، مسعود، تاریخ اجمالی ادیان، ص289.

[41] . Toynbee

[42] . Walsh, W.H, Philosophy of History, p.123

[43] . ناس، جان ‌بی، همان، ص657.

جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های حقوق کلیک کنید.

نمونه ای از منابع جهت مطالعه بیشتر

  1. اکبریان، رضا، مناسبات دین و فلسفه در جهان اسلام، تهران، فرهنگ اندیشه اسلامی، 1386.
  2. اكرمي، مير جليل و مجيد واحدپور، «رؤيت خدا و نسبت آن با معرفت و شوق از ديدگاه غزّالي»، فصلنامه علامه، ش25،
  3. اگريدي، جوان، مسيحيت و بدعتها، ترجمه‌ی عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، قم، موسسه طه، 1384.
  4. اقبال لاهوری، محمد، سیر فلسفه در ایران، ترجمه‌ی ا.ح.آریان پور، تهران، بامداد، 1354.
  5. الفاخوري، حنا و خليل الجر، تاريخ فلسفه در جهان اسلامي، ترجمه‌ی عبدالمحمد آيتي، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي، 1367.
  6. انصاري،عبدالله بن محمد، مجموعة رسائل خواجه عبد الله انصاري، تصحیح محمد سرور مولايي، تهران، توس،1372.
  7. اوگوستین، اعترافات، ترجمه‌ی سايه ميثمي، تهران، سهروردي،1381.
  8. ______، اعترافات اوگوستین قدیس، افسانه نجاتی، تهران، پیام امروز، ۱۳۸۲.
  9. ایلخانی، محمد، تاریخ فلسفه در قرون وسطا و رنسانس، تهران، سمت، 1382 .
  10. باغبانی، جواد و عباس رسول زاده، شناخت مسیحیت، قم، موسسسه امام خمینی، 1389.
  11. بدوی، عبدالرحمن، مؤلفات الغزالی، کویت، وکاله المطبوعات، طبعه الثانیه، 1997.
  12. برسفورد فاستر، مایکل، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه‌ی جواد شیخ الاسلامی، تهران، علمی و فرهنگی، 1373.
  13. ….

 

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “زندگی‌نامه‌ی اوگوستین قدیس و آراء قدیس اوگوستین در باب خدا”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید