قیمت 19,000 تومان
الکترومایوگرافی عضلات زانو در راه رفتن با شیوه همسان سازی مبتنی بر ماکزیمم انقباض ایزومتریک
الکترومایوگرافی عضلات زانو در راه رفتن با شیوه همسان سازی مبتنی بر ماکزیمم انقباض ایزومتریک
انقباض ایزومتریک و الکترومایوگرافی
فصل دوم
2-1 مقدمه.
2-2 الکترومیوگرافی…
2-2-1 تاریخچه الکترومیوگرافی سطحی…
2-2-2 منشاء سيگنال..
2-2-2-1 واحد حركتی…
2-2-2-2 قابليت تحريك غشاء هاي عضلاني…
2-2-2-3 تولید سیگنال EMG…
2-2-2-4 فاكتورهاي موثر بر سيگنال EMG…
2-2-3 پردازش سيگنال- نرماليزه كردن دامنه.
2-2-3-1 مفهوم نرمال سازی MVIC…
2-2-3-2 مزاياي نرمال سازي از طريق MVIC…
2-2-3-3 موانع موجود در راه نرمال سازيMVIC…
2-2-4 نرمال سازي دامنه با ميانگين داخلي و ارزش حداكثر.
2-2-5 دیگر روشهای نرمالسازی..
2-3 آناتومی عضلات…
2-3-1 عضله راست رانی…
2-3-2 عضله پهن خارجی…
2-3-3 عضله پهن داخلی…
2-3-4 عضله درشتنئی قدامی…
2-3-5 عضله دوقلو.
2-4 بیومکانیک راه رفتن..
2-5 مراحل چرخه راه رفتن..
2-5-1 رویدادهای مرحله استقرار.
2-5-1-1 زیرشاخههای مرحله استقرار.
2-5-1-2 رویدادهای مرحله نوسان..
2-6 الگوی فعالیت عضلانی در حین یک سیکل کامل راه رفتن..
2-7 سابقه تحقیق…
منابع
انقباض ایزومتریک و الکترومایوگرافی
الکترومیوگرافی
الکترومیوگرافی یک تکنیک آزمایشگاهی در ارتباط با ایجاد، ثبت و تجزیه و تحلیل سیگنالهای الکتریکی عضله است. سیگنالهای الکتریکی عضله بهوسیله اختلافات یونی در اطراف غشاء تار عضلانی شکل میگیرند. این تکنیک به چند دسته تقسیم میشود که از جمله این دستهها میتوان از الکترومیوگرافی برای مطالعات عصبشناختی برای مطالعات حرکتشناختی، نام برد. در مقوله عصبشناختی، پاسخ به یک تحریک الکتریکی خارجی در وضعیتهای ایستا مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد؛
اما در مقوله حرکتشناسی، الکترومیوگرافی میتواند به عنوان مطالعه فعالیت عصبی- عضلانی عضلات در عملکرد مربوط به وضعیت قامت، حرکات عملکردی، شرایط کاری و رژیمهای تمرینی- درمانی بهکار برده شود .(konrad, 2005) بهطور کلی الکترومیوگرافی به دو بخش سطحی[1] و عمقی[2] تقسیم میشود که ما در اینجا به توضیح درباره الکترومیوگرافی سطحی خواهیم پرداخت.
[1] – Surface Emg
[2] – Indwelling Emg
تاریخچه الکترومیوگرافی سطحی
تاریخچه الکترومیوگرافی سطحی با کشف الکتریسیته و گسترش وسایلی که توانایی ثبت سیگنالهای ضعیف را دارند، شروع میشود. منشأ الکترومیوگرافی سطحی از اواسط صده 1600 میلادی، زمانیکه فرانچسکو ردی[1] اثبات کرد که منشاء تمامی حرکات عضلات ناشی از فعالیت الکتریکی میباشد، شروع شد. در سال 1773، والش[2] توانست توانایی عضلات مارماهی در تولید جرقه الکتریکی را نشان دهد. مطالعات در این زمینه تا سال 1790 کنار گذاشته شد تا اینکه گالوانی[3] شواهد مستقیمی به دست آورد که بیانگر ارتباط بین انقباض عضله و الکتریسیته بود؛
او یک سری تحقیقات که نشان دهنده این امر بود که انقباضات عضلانی میتوانند با تخلیه الکتریکی الکتریسیته ساکن، بهوجود آیند را هدایت کرد. در سال 1792 ولتا[4] در ابتدا با نظریه گالوانی موافق بود، اما سپس، نتیجه گرفت که علایم مشاهده شده توسط گالوانی بهتنهایی ناشی از بافت خود عضله نمیباشد؛ بلکه بیشتر ناشی از اثر دو نوع فلز ناهمسان که پوست را لمس میکنند، میباشد. گالوانی توانست عضله را با منقبض کردن، تخلیه الکتریکی کند و با این کار، توانست انتقاد ولتا را رد کند و نشان دهد که این اختلاف پتانسیل، بیشتر ناشی از بافت عضله میباشد تا اثر فلزات مختلف.
این یافته به علت محبوبیت زیاد ولتا، برای 4 دهه نادیده گرفته شد. ولتا ابزاری قوی ساخت که قادر بود هم الکتریسیته تولید کند و هم اینکه عضله را منقبض کند. به تکنیک استفاده از الکتریسیته برای تحریک عضلات در قرن نوزدهم توجه خاصی شد و بعضی از محققین، این روش نو را برای مطالعات تحقیقی خود بهکار بردند. در دهه 1860 داچن[5]، اولین مطالعه سیستماتیک در مورد دینامیک و فعالیت عضله سالم را با استفاده از تحریک الکتریکی برای مطالعه عملکرد عضله، هدایت کرد.
این امر تا اوایل صده 1800 که گالوانومتر وسیلهای که وقایع الکتریکی و فعالیت عضلانی را اندازهگیری میکند، اختراع نشده بود، هنوز به وقوع نپیوسته بود. در سال 1838، ماتوچی[6] برای نشان دادن اختلاف پتانسیل الکتریکی بین یک عصب تحریک شده و عضله یک قورباغه، از گالوانومتر استفاده کرد. در سال 1849 دوبویس ریموند[7]، اولین شواهد حاکی بر فعالیت الکتریکی عضلات انسان در انقباضات ارادی را فراهم کرد.
در اوایل صده 1900 میلادی، پرات[8] نشان داد که اندازه انرژی مرتبط با انقباض عضله، بیشتر به علت فراخوانی تارهای عضله میباشد تا اینکه مربوط به بزرگی ایمپالس عصبی باشد. در دهه 1920، گاسر و نیوکامر[9] از اسیلوسکوپ پرتو کاتدی که در آن زمان تازه اختراع شده بود، برای نشان دادن سیگنالهای عضله استفاده کردند. این شاهکار برای آنها در سال 1944، جایزه نوبل را به ارمغان آورد.
با ادامه پیشرفت و ارتقاء تجهیزات الکترومیوگرافی که از دهه 1930 شروع شد و…..
[1] -Redi
[2] -Walsh
[3] -Galvani
[4] -Volta
[5] -Duchenne
[6] -Matteucci
[7] -Du boisreymond
[8] -Pratt
[9] -Gasser ana newcomer
جهت مشاهده و دانلود مطلب مشابه الکترومایوگرافی کلیک کنید . ( ادبیات و پیشینه تحقیق عملکرد الکترومایوگرافی عضلات شانه در وضعیت)
منشاء سيگنال[1]
واحد حركتی[2]
واحد حرکتی کوچکترین واحد عملی است که می تواند برای تشریح کنترل عصبی روند انقباض عضلانی بکار رود. واحد حرکتی شامل یک فیبر عصبی (تنه سلولی نورون حرکتی، دندریتها، آکسون و شاخه های متعدد آن) و تمام فیبرهای عضلانی است که به آنها عصب رسانده شده است.
تمام فیبرهای عضلانی واحد حرکتی بصورت متحد عمل میکنند. در حین فعالیت عصبی عضله ها، هر موتور حرکتی کامل، فعال و یا غیر فعال است. هر ماهیچه شامل چندین واحد حرکتی، از تعداد اندک تا چند هزار میباشد.
[1] -Signal
[2] -Motor Unit
انقباض ایزومتریک و الکترومایوگرافی
جهت مشاهده نمونه های دیگر از فصل دوم تربیت بدنی کلیک کنید.
.
نمونه ای از منابع
- Arsenault .A.B, Winter .D.A, Marteniuk R.G. (1986). Is there a ‘normal’ profile of EMG activity in gait. Med Bio Eng Comput;24:337-43.
- Burdena. A.M, Trew .M, Baltzopoulos. V. (2003). Normalisation of gait EMGs: a re examination. Journal of Electromyography and Kinesiology 13; 519–532.
- Beck T.W., Housh T.J., Johnson G.O., Cramer J.T., Weir J.P., Coburn J.W., et al. (2006). Electromyographic instantaneous amplitude and instantaneous mean power frequency patterns across a range of motion during a concentric isokinetic muscle action of the biceps brachii. J Electromyogr Kinesiol;16:531–9.
- Beck, T.W., Housh, T.J., Johnson, G.O., Weir, J.P., Cramer, J.T., Coburn, J.W., et al. (2005). The effects of interelectrode distance on electromyographic amplitude and mean power frequency during isokinetic and isometric muscle actions of the biceps brachii. J Electromyogr Kinesiol;15:482–95.
- Bland, J.M., Altman, D.G., Statistical methods for assessing agreement between two methods of clinical measurement. Lancet 1986;1:307–10.
- Criswell,2011; Gray& Gabriel2010; Konrad P (2005). The ABC of EMG, A Practical Introduction to Kinesiological Electromyography. Version 1.0 April 2005. Noraxon INC. USA.
- Rouffet , D. M., Hautier, C.A. (2008). EMG normalization to study muscle activation in cycling. Journal of Electromyography and Kinesiology 18;866-877.
- De Luca, C.J. )1997(. The use of surface electromyography in biomechanics. Journal Appl Biomech 13(2):135–63
- Eberhart, H.D., Inman,V.T., Bresler, B. )1954( The principal elements in human locomotion. Human Limbs and Their Substitutes, McGraw-Hill, New York. 437-471
- Ericson, M.O., Nisell, R., Arborelius, U.P., Ekholm,J. (1985). Muscular activity during ergometer cycling. Scand Journal Rehab Med;17:53–61.
- Farina, D., Merletti, R., Enoka, R.M., (2004). The extraction of neural strategies from the surface EMG. Journal Appl Physiol 2004 ;96:1486–95.
- Farina, D., Cescon, C., Merletti, R., (2002). Influence of anatomical, physical, and detection-system parameters on surface EMG. Biol Cybern a;86:445–56.
- Farina, D., Macaluso, A., Ferguson, R.A., De Vito, G., (2004). Effect of power, pedal rate, and force on average muscle fiber conduction velocity during cycling. Jouenal Appl Physiol ;97:2035–41.
- Farina, D., Merletti, R., Enoka, R.M., (2004). The extraction of neural strategies from the surface EMG. Journal Appl physiol ;96(4):1486-95
انقباض ایزومتریک و الکترومایوگرافی
رشته | تربیت بدنی |
گرایش | بيومکانیک ورزشی |
تعداد صفحات | 48 صفحه |
منبع فارسی | دارد |
منبع لاتین | دارد |
حجم | 1.3 MB |
فرمت فایل | ورد (Word) |
موارد استفاده | پایان نامه (جهت داشتن منبع معتبر داخلی و خارجی ) ، پروپوزال ، مقاله ، تحقیق |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.