قیمت 19,000 تومان
شهرسازی و اصول ساختار گرایی در شهرسازی
2-5 اصول ساختار گرایی در شهرسازی
2-5-1 جستجوی نو در کهنه:
2-5-2 استفاده متفاوت از ابزارهای یکسان:
2-5-3 تبدیل شهر به یک ارگانیسم زنده:
2-5-4 عدم تداوم تاریخی:
2-5-5 مخالفت باجنبش جهانشمول گرایی:
2-5-6 «فضا» و «زمان» – «مکان» و «رویداد»
2-5-7 حس مکان
2-5-8 درگاهی و صحنه خیابان:
2-5-9 زیبائی شناسی تعداد
2-5-10 قصبه سازمان یافته
2-5-11 وضوح هزارتویی
2-6 ساختار در جامعه شناسی
2-7 ساختار در زبانشناسی
2-8 ساختار در انسانشناسی
2-9 ارتباط بین ساختارگرایی در شهرسازی با ساختارگرایی در علوم دیگر
2-10 دیدگاه و نظریات اندیشمندان شهرسازی دربارهی ساختار شهر
2-10-1 مکتب شیکاگو
2-10-2 گروه ده
2-10-3 کنزو تانگه
2-10-4 آلدو فان آیک
2-10-5 کریستوفر الکساندر و بی وی دوشی
2-10-6 سوریا- ای- ماتا
2-10-7 ادموند بیکن
2-10-8 لینچ
2-10-10 دانلد اپلیارد
2-10-11 آموس راپاپورت
2-10-12 کلیف ماتین
2-10-13 میشائیل تریب
2-10-14 آلدوروسی
2-11 نتیجهگیری
2-12 نمونه موردی
2-12-1 فیلادلفیا (بیکن)
2-12-2 خلیج توکیو- کنزو تانگه
2-12-3 طرح شهر چادری در منا، در نزدیکی مکه 1974 (کنز و تانگه)
منابع
ساختار در شهرسازی
توجه به ساختار در شهرسازی نیز متاثر از دیدگاه ساختارگرایی بوده و انتقاد به مدرنیسم نیز بر این دیدگاه بی تاثیر نبوده است. این رویکرد در فاصله زمانی 1960 تا 1970 در شهرسازی شکل گرفت که کار بازسازی پس از جنگ پایان یافته و توسعه در سراسر جهان سریع شده بود. در این زمان جمعیت کشورهای صنعتی و جهان سوم به سرعت در حال رشد بوده و انتقال جمعیتهای فعال از بخش کشاورزی به سوی صنایع توسعهی بخش خدمات، تحولات جمعیتی و تغییر شیوهی زندگی- که از ویژگیهای توسعهاند- محرکی برشکلگیری اندیشههای متابولیستها شد.
نشست Otterlo در سال 1959 را شاید بتوان نقطهی آغازی بر نهضت ساختارگرایی در شهرسازی بر شمرد. شرکت کنندگان این نشست لوی کان، کنزو تانگه و نیز گروه ده شامل ژرژ کاندیلیس، شادراخ وود، آلیس و پیتراسمیتسون، جاکوب باتکما و آلدو فان آیک بودند. ( حمیدی، 1376، ص 12) این گروه رویای دنیایی را در سر داشتند که بتواند پاسخگوی جریانهای حیاتی زندگی بوده و با مرگ و زندگی منطبق با متابولیسم (سوخت و ساز) هماهنگ باشد.
ساختارگرایی در معماری و شهرسازی یکی از مهمترین جنبشهای پیشرو از سال 1960 تاکنون است. این نهضت فکری یک واکنش به عملکردگرایی حاکم بر جنبش سیام (CIAM 1960-1920) به شمار میآید. تحت تاثیر این جریان فکری ساختارگراییها کوشیدند در مخالفت با عملکردگرایی که شهر را به چهار بخش عملکردی (مسکن، کار، فراغت و حمل و نقل) تقسیم مینمود، با شهر به عنوان یک «کلیت واحد» برخورد کنند.
با توجه به شرایط شروع استفاده از واژهی ساختار میتوان گفت که ساختار در زمانی ایجاد شده است که به دلیل افزایش یکبارهی جمعیت شهرها، شهرها، پیچیدهتر از پیش شدهاند. لذا ساختار به عنوان مفهومی در برابر این پیچیدگی ایجاد شده و سعی در ساده کردن فهم آن دارد.
ساختارگراها بر این اعتقاد بودند که همراه با عملکرد باید ساختار فضاها را نیز در نظر گرفت. از دیدگاه آنان اصل ارتباط یکی از اصول مهمی است که به فضاها ساختار میبخشد. با ایجاد ساختار در فضاهای شهر میتوان به شکل دهی فعالیتهای ارتباطی و جریاناتی که در درون فضاها اتفاق میافتد، اقدام نمود. ( بذرگر، 1382، ص 55)
ادامه ساختار در شهرسازی
یکی از الگوهای مدنظر ساختارگرایی در شهرسازی، الگوی سازمان دهی عناصر اصلی شهر است که در آن به ویژگی انعطافپذیری و شد شهر به صورت توام توجه میشود. پیرامون این دیدگاه تلاش برای تعیین شکل شهر را مردود دانسته و این نظریه را مطرح ساختند که معماران و شهرسازان تنها بایستی قسمتهای اصلی شهر را برنامهریزی وطراحی کنند و سایر قسمتها توسط خود مردم ایجاد شود. آنها تنها به طراحی ساختار اصلی شهر اقدام مینمودند و قسمتهای دیگر را به حال خود رها میساختند. (همان، ص56)
بر این اساس، برای اولین بار، مفهوم اهمیت نیز به ساختار اضافه گردید. نمونهی این نوع طراحی، طرح جامع فیلادلفیا میباشد که توسط بیکن و همکاران تهیه شد.
این دیدگاه با انتقاد به مدرنیسم که با قاطعیت کامل از طراحی کل یک شهر سخن میگفتند و به اجرای طرحهای خود برای کل یک شهر اقدام مینمودند، به عدم موفقیت در طراحی و اجرای شهرهایی همچون برازیلیا و شاندیگار اشاره میکند. اعتقاد این دیدگاه بر این است که ذهن انسان از درک کامل و تمام جزئیات یک شهر عاجز است. (همان، ص 56)
بسیاری از ساختارگرایان، یک ساختار را به طور کلی به نحو زیر توصیف میکنند:
ساختار عبارتست از مجموعهای از روابط که در آنها عناصر میتوانند تغییر یابند، ولی به شکلی که متکی به کل باقی مانده و مفهوم خود را حفظ کنند. روابط بین عناصر مهمتر از خود عناصر است. (حمیدی، 1376، ص 12)
هر چند در تعاریف ارائه شده توسط ساختارگرایی در شهرسازی، به مفهوم دستهبندی و یا مقیاس اشاره نشده است؛ ولی با این حال با اشاره به «قسمتهای اصلی شهر»، مشخص است که یک دستهبندی عمده بین قسمتهای اصلی و فرعی مدنظر بوده است.
همچنین در ادبیات این موضوع گاهی علاوه بر کلمهی ساختار، کلمهی «ساختار اصلی[1]» نیز به چشم میخورد که نشان دهنده ی تفاوت طراحی بین این دو مفهوم است. به طوری که اگر همهی اجزا و عناصر یک پدیده را مدنظر قرار دهیم و رابطهی نسبتاً ماندگار بین آنها مورد توجه ما باشد به مفهوم ساختار میرسیم اما اگر اصلیترین اجزا و عناصر آن پدیده و نیز رابطهی بین آنها مطرح باشد، در آن صورت ساختار اصلی آن پدیده مدنظر ماست. با این حال از آنجایی که توجه به کلیهی عناصر وا جزای یک شهر، باعث پیچیدگی بیش از حد و غیر ضروری مسئله میشود، هر گاه از یک شهر و ساختار آن بحث میشود، منظور همان ساختار اصلی شهر است. مگر آنکه ساختار شهر در حد خرد مورد نظر باشد.
محققینی همچون گروه ده، کنزو تانگه، آلدوفان آیک، کریستوفرالکساندر، بی وی دوشی، ادموند بیکن، و…. در این خصوص به ارائه دیدگاههای خود پرداختهاند.
اصول ساختار گرایی در شهرسازی
در سال 1959 ساختارگرایان با اعتقاد به این که معماری و شهرسازی معاصر خوش خدمتی به فنون را پیشه کرده و به دنبال به اصطلاح «پیشرفت» میرود اعلام کردند که خواستار بازنگری و بازگشت به مبانی وجودی انسان است، آن چه که به باور آنها معماری مدرن آن را از یاد برده بود (لوچینگر، 1392)
ارتباط بین ساختارگرایی در شهرسازی با ساختارگرایی در علوم دیگر
ساختارگرایان در شهرسازی با باور به این که رفتارهای انسان را از پیش نمیتوان پیشبینی کرد میکوشیدند تا دانش و جامعه شناسی ساختار را که ویلهم ایتای[1] ارائه نموده بود، در معماری پیاده کند. به باور آنها، انسان بر پایه نیازها و فرهنگ خود رفتار میکند، از این رو شهرها و خانههای ویژه خود را دارد. یکی از ویژگیهای اندیشه آنان این است که ساکنین بتوانند بر اساس نیازهای خود خانههایشان را تغییر دهند (پاکزاد 1389). بر این پایه، این ساختارگرایان برای اجزای شهر، کارکردی پایا و فرمولی مشخص و کامل قائل نبوده و آن را تفسیر شدنی میدانستند، از سوی دیگر به باور آنان ساختمانها باید برای انسانها هویت و جهت یابی به ارمغان آورند یعنی احساس منحصر به فرد بودن برای یک خانه، محله و یا شهر (پاکزاد 1389)
فان آیک و هرمان هرتسبرگ با الهام از مدل زبانشناسی و تعمیم آن، به کمک مفاهیم زبان گفتار (مطرح شده توسط دو سوسور[2] انگارهای را شکل دادند که به “مجموع محفوظات تصویری”[3] معروف شده، به گفته آنان این مجموعه را میتوان حوزه شناخت جمعی و ناخودآگاهانهای تصور کرد که معمار یا شهرساز فرمهای خود را از میان آن بر میگزیند و از این راه نقش، فرم پرداز را بازی میکند. به دیگر سخن، این فرم پردازی را میتوان «بیان یا گفتار معمار» نامید.
به بیان دقیق تر هر اثر معماری یا شهرسازی، گونهای تفسیر فردی فرم پرداز از دو حوزه شناختی مادی و غیر مادی محیط میباشد. به گفته آنان این تفسیر از یک سو برخاسته از رفتارهای کهن الگوی انسان در جامعه بوده و از دیگر سو، تفسیری از بانک اطلاعات تصویری بی اندازه گستردهای است که معمار یا شهرساز در ذهن خود: از تجربیات تاریخی انسان مولد در رابطه با ساخت و سازها انباشته کرده است. به باور آنها، تفاسیر این دو حوزه شناختی میباید در بهترین حالت به همپوشانی ساختارهای کالبدی و اجتماعی بینجامد. (لوچنگر 1981)
لویی اشتراوس در نظریات انسان شناسی معتقد است که تنها یک راه برای درک دنیا طبق ماهیت حقیقی آن وجود دارد و آن بازگشت به نقاط آغازین و کاوش متعاقب آن وجه ناشناخته است که به همه چیز نظم داده و ساختار آن را شکل داده است. هنگامی که فان آیک ازدنیای نظری ساختارگرایی لب به سخن گشود به احتمال زیاد وی از نظریههای لویی اشتراوس آگاه بود که میزان مطلوبیت یک اثر معماری یا شهرسازی را به توان طراح در دستیابی به فرمهای مناسب برای رفتارهای ازلی یک جامعه میدانست و اعتقاد داشت که امروزه هنگام آن فرا رسیده است که ما نو را در کهنه جستجو کرده و باور خود را نسبت به اصول ازلی و ابدی وجود انسانی بازیابیم و ترجمان این اصول ازلی و ابدی را در معماری و شهرسازی معاصر خود به کار بریم. (لوچنگر 1981)
جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های معماری کلیک کنید.
نمونه ای از منابع فارسی
- احمد علی خان وزیر، کرمانی، 1363، «تاریخ کرمان»، بکوشش دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی، انتشارات علمی
- استونز، راب، 1379، «متفکران بزرگ جامعه شناسی»، ترجمهی مهرداد میردامادی، تهران، نشر نی.
- افشار نادری، کامران، 1378، «از کاربری تا مکان»، مجله معمار، شماره 6.
- اهري، زهرا؛ 1391«مكتب اصفهان در شهرسازي»، انتشارات: دانشگاه هنر تهران.
- آریانپور کاشانی، عباس، 1368، «فرهنگ دانشگاهی انگلیسی – فارسی»، تهران، انتشارات امیرکبیر.
- بازرگان، عباس، سرمد، زهره، 1389، «روشهای تحقیق درعلوم رفتاری»، موسسه انتشارات آگاه
- بحرینی، حسین، 1376«فرآیند طراحی شهری»، تهران، انتشارات: ادانشگاه تهران،
- بحرینی، حسین، بلوکی، بهناز و تقابن سوده، 1388، «تحلیل مبانی نظری طراحی شهری معاصر»، تهران، دانشگاه تهران، موسسه انتشارات.
- بذرگر، محمدرضا، 1382، «شهرسازی و ساخت اصلی شهر»، شیراز، کوشامهر.
- بیکن، ادموند، 1386، «طراحی شهرها»، ترجمه فرزانه طاهری، انتشارات شهیدی، مرکزمطالعات وتحقیقات شهرسازی ومعماری ایران
- پاکزاد، جهانشاه، 1385، «مبانی نظری و فرایند طراحی شهری»، تهران، انتشارات دانشگاه شهیدبهشتی
- پاکزاد، جهانشاه، 1389، «سیر اندیشهها در شهرسازی (2)»، تهران، انتشارات:آرمان شهر
- پاکزاد، جهانشاه، 1389، «سیر اندیشهها در شهرسازی (3)»، تهران، انتشارات:آرمان شهر
- پرتوی، پروین، 1382، «مکان و بی مکانی رویکردی پدیدارشناسانه»، مجله هنرهای زیبا، شماره 14.
- پوراحمد، احمد، 1370، «جغرافیا و ساخت شهر کرمان»، انتشارات جهاد دانشگاهی
- پوراحمد، احمد، 1376، «جغرافیا و کارکردهای بازار کرمان»، مرکز کرمان شناسی
- پورجعفر، محمدرضا، 1387، «پدیدارشناسی محیط شهری:تأملی درارتقاء فضا به مکان شهری» مجله علوم وتکنولوژی محیط زیست»، دوره دهم، شماره4
- پورمند، حسنعلی، محمودی نژاد، هادی، 1389، «مفهوم مکان وتصویرذهنی ومراتب آن در شهرسازی»، مجله مدیریت شهری، شماره 26
- توسلی، غلامعباس، 1370، «نظریههای جامعه شناسی»، تهران، انتشارات سمت.
- …
- …
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.