قیمت 19,000 تومان
قائم مقامی بیمه گر
در این مقاله قصد داریم تمامی مصادیق قائم مقامی بیمه گر در بیمههای خصوصي- ادبیات و مبانی نظری قائممقامی بیمه گر را خدمت شما عزیزان در 176 صفحه ارائه دهیم . دقت داشته باشید که این نوشته تماما همراه با منابع لاتین و فارسی بوده است. امید است که شما عزیزان را در راستای ارتقای علمی کمک رسانده باشیم .
مقدمه قائم مقامی بیمه گر ………….. 1
فصل اول- مفهوم، مبنا و قلمرو قائم مقامی بیمه گر . 9
مبحث اول- مفهوم قائم مقامی.. 9
گفتار اول- نمایندگی و قائم مقامی.. 10
بند اول- نمایندگی.. 10
بند دوم- قائم مقامی.. 12
بند سوم- نقد قانونگذاری در مفاهیم قائم مقامی و نمایندگی.. 13
گفتار دوم- تعاریف و اقسام قائم مقامی.. 14
بند اول- قائممقامی شخصی و عینی.. 15
بند دوم- قائم مقامی شخصی (جانشینی مصطلح در حقوقمدنی) 17
1 – قائم مقامی عام. 20
2 – قائم مقامی خاص….. 20
بند سوم- قائم مقامی قانونی و قراردادی.. 21
گفتار سوم- قائم مقامی بیمه گر . 23
بند اول- مفهوم قائم مقامی بیمه گر . 23
بند دوم- تعریف قائم مقامی بیمه گر . 25
بند سوم- تاریخچه قائم مقامی بیمه گر در حقوق ایران و فرانسه. 27
1- قائم مقامی بیمه گر در قوانین ایران. 28
2- رویه بیمهگران ایرانی در اجرای دعوای قائم مقامی.. 30
3- سیر تطور قائم مقامی بیمه گر در حقوق فرانسه. 37
مبحث دوم- سیاستهای کلی و مبنای رجوع بیمه گر. 41
گفتار اول- سیاستهای کلی.. 42
بند اول- سیاست انتخاب… 43
بند دوم- سیاست جمع.. 44
بند سوم-سیاست رجوع یا استرداد. 47
گفتار دوم- توجیه نظری رجوع بیمهگر. 50
بند اول- بررسی اصل جبران خسارت در نظام مسئولیتمدنی.. 51
و اصل غرامت در حقوقبیمه. 51
بند دوم- دعوای مسئولیت مدنی ( تسبیب) 54
بند سوم – دعوای قائم مقامی.. 57
- مفهوم دعوای قائم مقامی.. 58
- الزام ناشی از عقد، مبنای دعوای قائم مقامی بیمه گر . 61
گفتار سوم – بررسی نظایر قائم مقامی بیمه گر در سایر قوانین.. 69
بند اول- قائم مقامی قانونی غاصب… 70
بند دوم – قائم مقامی قانونی مرتهن در رهن مکرر. 79
بند سوم – قائم مقامی قانونی ثالث پرداخت کننده وجه اسناد تجاری.. 80
مبحث سوم- قلمرو قائم مقامی بیمه گر. 81
گفتار اول- بیمههای اموال. 82
بند اول- بیمه اشیاء. 82
بند دوم – بیمه اعتباری.. 83
بند سوم- بیمه سرقت… 84
بند چهارم- بیمههای مسئولیت… 85
گفتار دوم- بیمههای اشخاص….. 89
فصل دوم- شرایط، موانع و دعوای قائم مقامی بیمه گر. 96
مبحث اول- شرایط قائم مقامی.. 96
گفتار اول- شرایط مربوط به عقد بیمه. 96
بند اول- صحت عقد بیمه. 97
بند دوم- تحت پوشش بودن خطر. 97
گفتار دوم- وجود دین یا دعوای مسئولیت علیه ثالث… 99
گفتار سوم – پرداخت غرامت… 101
بند اول- مفهوم و نقش پرداخت… 101
بند دوم- تفسیر شرط پرداخت در قانون ایران و فرانسه. 103
بند سوم- شرط پرداخت در قائم مقامی قراردادی.. 111
مبحث دوم- موانع قائم مقامی.. 112
گفتار اول- موانع قانونی (مصونیت برخی اشخاص) 112
گفتار دوم- موانع قراردادی (شروط مخالف قائم مقامی بیمه گر) 116
بند اول- شرط مخالف میان بیمهگذار و مسئول حادثه. 118
1- شرط مستقیم مخالف قائم مقامی بیمه گر .. 118
2 – شرط غیر مستقیم مخالف قائم مقامی بیمه گر .. 120
بند دوم- شرط مخالف میان بیمهگذار و بیمه گر. 120
1- شروط صریح.. 120
2 – شرط عدم قائم مقامی.. 123
بند سوم- شرط مخالف میان بیمهگران. 123
مبحث سوم- دعوای قائم مقامی.. 124
گفتار اول- دادگاه صالح در رسیدگی به دعوای قائم مقامی.. 127
بند اول- صلاحیت دادگاه مدنی.. 128
بند دوم- صلاحیت دادگاه کیفری.. 129
(طرح دعوای قائممقامی ضمن دعوای کیفری توسط بیمهگر) 129
گفتار دوم- دعوای پیش از پرداخت… 131
بند اول- جلب مسئول حادثه به دادرسی توسط بیمهگر. 131
بند دوم- طرح دعوای قائممقامی (اصلی) پیش از پرداخت غرامت… 136
گفتار سوم- دعوای پس از پرداخت… 136
بند اول- امکان وصول طلب از عاملزیان. 136
بند دوم- تقصیر مشترک عاملزیان با بیمهگذار. 137
گفتار چهارم- اشخاص مورد رجوع. 139
بند اول- امکان رجوع به بیمهگر مسئولیت… 139
بند دوم- رجوع بیمهگر به ضامن در بیمه اعتباری.. 142
بند سوم- رجوع بیمهگر به مسئول فعل غیر. 143
گفتار پنجم- حق تقدم زیاندیده و بیمهگذار بر بیمهگر. 144
گفتار ششم- اشخاصی که بیمه گر قائم مقام آنها میشود. 149
گفتار هفتم- اقدامهای معارض با دعوای قائم مقامی.. 152
گفتار هشتم- حدود قابلیت استناد به ایرادات… 153
بند اول- ایراد تهاتر. 154
بند دوم- ایراد ابراء یا صلح.. 155
بند سوم- ایراد مرورزمان. 156
بند چهارم- ایراد فسخ.. 158
بند پنجم- ایراد سقوط حق.. 159
بند ششم- ایراد مالکیتمافیالذمه. 159
بند هفتم- ایراد تعلیق تأمین.. 160
فهرست منابع و مآخذ قائم مقامی بیمه گر . 169
قائم مقامی بیمه گر
قائم مقامی بیمه گر از نوع جانشینی شخصی و خاص ممکن است به هر دو صورت قانونی و یا قراردادی (از باب تأکید و تصریح) شکل گیرد. در حقوق فرانسه این قائممقامی در اثر «پرداخت» ایجاد میگردد و منظور از قائم مقامی بیمه گر در اثر پرداخت همان «قائممقامی شخصی و خاص» میباشد. به همین جهت میگویند در حقوق بیمه فرانسه بیشتر منظور قائم مقامی در اثر پرداخت است نه قائم مقامی در اثر انتقال طلب زیرا قائم مقامی بیمه گر در محدوده پرداخت و به میزان پرداخت بوده در حالی که پرداخت شرط انتقالطلب نمیباشد. (ایزانلو،1386، فصل قائممقامی بیمهگر)
قائم مقامی بیمه گر در ایران به استناد ماده 30 قانون بیمه برقرار شده و توسط قوانین بعدی نیز مورد تأکید قرار گرفته است. بنابراین چنانچه قرارداد بیمه نسبت به رجوع بیمهگر سکوت اختیار نموده باشد به واسطه این ماده حقرجوع برای بیمهگر وجود خواهدداشت. مرسوم است بیمه گران در قرارداد خویش با بیمهگذاران، قائم مقامی را با درج شرط در قرارداد بیمه به نفع خویش برقرار میسازند یا به تعبیر صحیح مورد تأکید قرار میدهند.
مفهوم قائم مقامی بیمه گر
قائم مقامی بیمه گر یا جانشینی بیمه گر به معنای رجوع بیمهگر به جای بیمهگذار یا ذینفع بیمه به شخصثالث یا مسئولحادثه (از طریق اقامهی دعوای مسئولیتمدنی یا غیر آن در بیمههای اعتباری و مانند آن) میباشد؛ رابطه و یا حادثهای که بیمهگر به سبب وقوع آن به بیمهگذار یا بیمهشده یا ذینفع بیمه مبلغی را به عنوان غرامت پرداخت نموده است. پرداخت غرامت گاهی به میزان زیان واردشده و گاهی نیز به میزان کمتر از آن میباشد که معمولاً علت مورد اخیر وجود مبلغی به عنوان فرانشیز و یا وجود شرطی با مضمون تعیین سقف مبلغ تعهد بیمهگر در قرارداد بیمه میباشد اما در هر حال مبلغ قابل رجوع نمیتواند بیش از مبلغ پرداختی بیمهگر باشد. (کریمی،1372، ج1: ص 61)
در صورت عدمکفایت مبلغ غرامت برای جبران خسارت بیمهگذار حق خواهد داشت تا نسبت به مبلغی که از او جبران خسارت نشده است بر اساس قواعدعمومی مسئولیت مدنی به مسئولحادثه رجوع نماید و بیمهگر حق ایجاد محدودیتی برای بیمه گذار ندارد مگر آن که این موضوع در قرارداد بیمه مورد توافق قرار گرفته باشد.
بیمهگران و کارشناسان بیمه معمولاً در ادبیات بیمه ای خود به جای واژه «رجوع» از عناوین «بازیافت خسارت» و «ریکاوری» استفاده مینمایند. در توصیف جانشینی بیمهگر از جهت نوع این جانشینی با توجه به ماده 30 قانون بیمه باید گفت قائممقامی بیمهگر از نوع قائممقامی شخصی، خاص و قانونی است.
معمولاً جانشینی بیمه گر به نحو قراردادی- به این انگیزه که بیمهگران در عمل و در دادرسی کمتر دچار مشکل شوند- مورد تأکید قرار میگیرد به این وسیله که بیمهگران در فرم قراردادهای بیمه به قائممقامی خویش اشاره مینمایند.[1] این کار برای جلوگیری از مجادلههای حقوقی و تفهیم وجود این امتیاز قانونی به مشتریان بیمه است. بیمهگران پس از پرداخت غرامت از بیمهگذاران رسیدی نیز دریافت نموده و در رسید دریافتی تصریح میکنند که بیمهگذار کلیه حقوق خود علیه شخصثالث مسئول را به شرکت بیمه واگذار مینماید.
در تاریخچه قائم مقامی بیمه گر در فرانسه خواهیمدید که طرفین عقد چگونه پیش از تصویب اولین قانون بیمه - که حق رجوع بیمهگران را به رسمیت شناخت- قائممقامی را در قراردادهای بیمه درج مینمودند. در قائممقامی قراردادی امکان دارد جانشینی بیمهگر از زمان انعقاد قرارداد و یا پس از پرداخت غرامت توسط بیمهگر ایجاد شود. در حال حاضر در ایران، قائممقامی بیمهگر از نوع قانونی و مستند به ماده 30 قانون بیمه است که جهت اطلاع بیمهگذاران و اطمینانخاطر و تثبیت حقجانشینی آن را به نحو قراردادی نیز درج میکنند. اصولاً این جانشینی به حکم قانون صورت میگیرد.
اصل جانشینی در بیمههای اموال (اشیاء و مسئولیت) که ماهیت جبرانخسارتی دارند، صورت میگیرد به حکم قانون بیمه، شخص بيمهگر در حدودي كه خسارات وارده را قبول يا پرداخت ميكند در مقابل اشخاصي كه مسئول وقوع حادثه يا خسارت هستند، قائممقام بيمهگذار میگردد و در نتیجه و به حکم ذیل ماده 30 قانون بیمه اگر بيمهگذار اقدامي كند كه منافي با عقد مزبور باشد در مقابل بيمهگر مسئول شناخته ميشود. (ایزانلو،1390:در دست انتشار)
تعریف قائم مقامی بیمه گر
صاحبنظران حقوق بیمه ایران و فرانسه تعریف مشخصی از قائم مقامی بیمه گر ارائه نکردهاند. با توجه به مفهوم و مختصات این جانشینی میتوان آن را اینگونه تعریف نمود: «جانشینی بیمهگر را در کلیه حقوق اصلی و فرعی مربوط به یک رابطه حقوقی پایه و یا مربوط به اقامهی دعوای مسئولیتمدنی علیه مسئولحادثه یا بیمهگر مسئولیت او و یا ضامن شخصمسئول، پس از پرداخت غرامت به بیمهگذار یا ذینفع بیمه یا بیمهشده (برحسب نوع بیمه) در بیمههایی که دارای جنبهی خسارتی میباشند، قائممقامی بیمهگر میگویند.» این تعریفی مبتنی بر متون قانون بیمه میباشد. ماده30 قانون بیمه در ایران موضوع قائممقامی را چنین بیان میکند: «بيمهگر در حدودي كه خسارات وارده را قبول يا پرداخت ميكند در مقابل اشخاصي كه مسئول وقوع حادثه يا خسارت هستند، قائممقام بيمهگذار خواهد بود و اگر بيمهگذار اقدامي كند كه منافي با عقد مزبور باشد در مقابل بيمهگر مسئول شناخته ميشود.»
ماده 36 قانون بیمه فرانسه مصوب 1930 و ماده 121.12 قانون بیمه مصوب 1976 نیز بیان میدارد: «بیمهگری که خسارت مندرج در بیمه نامه را پرداخته است در حدود خسارت پرداختی نسبت به حقوق و دعاوی بیمه شده در مقابل اشخاص ثالثی که فعل آن ها موجب ورود خسارت و در نتیجه تحقق مسئولیت بیمهگر شده قائممقام میباشد.»[2]
نکاتی چند از تعریف ارائه شده استفاده میشود. قائممقام کسی جز بیمهگر یا نماینده او نیست و قائممقامی اشخاص دیگر از موضوع بحث خارج میباشند. به عنوان مثال در بیمه های اعتباری دعوای مسئولیت مدنی مطرح نبوده بلکه موضوع عبارت است از مطالبه دین از گیرنده وام به قائم مقامی از بیمهگر بیمهی اعتباری. در این بیمه مبنای قائم مقامی برخلاف بیمه های خسارتی دعوای مسئولیت مدنی نیست بلکه رابطهای دینی است و یا در بیمههای سرقت این رابطه حقوقی یک رابطهی عینی است زیرا علیالاصول بیمهگر در این بیمه حق قائم مقامی را تنها در صورت دسترسی به عینمسروقه پیدا خواهد کرد. به استناد این که قائم مقامی حقوق کاملی برای قائممقام پدید میآورد، جانشینی او در کلیه حقوق اصلی و فرعی وابسته است. این حقوق نوعاً یا از یک دعوای مسئولیتمدنی و یا از یک وضعیت حقوقی مسلّم پدید میآید.
در فرضی که مبنای قائم مقامی دعوای مسئولیت است الزاماً باید مسئولی برای حادثهی رخ دادهی تحت پوشش بیمه وجود داشته باشد؛ پس چنانچه حادثهای که موجب پرداخت شده است ناشی از فورس ماژور بوده، بالطبع رجوع بیمهگر منتفی خواهد بود. نکته دیگر آن که در حقوق ایران به استناد رویهی جاری محاکم حقوقی، بیمهگر زمانی میتواند به مسئولحادثه رجوع نماید که غرامت حادثه را به ذینفع بیمه پرداخته باشد و محاکم برای پذیرش دادخواست بیمهگران از آن ها مطالبه رسید پرداخت مینمایند که امری قابلنقد به نظر میرسد.
از نظر نگارش متن قانونی نیز باید گفت به کار بردن واژه «قبولِپرداخت غرامت» از نوآوریهای نسنجیدهی مقنن در سال 1316 بوده است که به نظر ما شرط قبول و یا پرداخت را نمیتوان از آن برداشت نمود. در فصل دوم اثر ضمن تفسیر ماده 30 قانون بیمه به نقد و بررسی آن خواهیم پرداخت.
دعاوی قائم مقامی بیمه گر علیالاصول در بیمههایی با ماهیت جبرانخسارتی قابل طرح میباشد و طبیعتاً در بیمههای با ماهیت سرمایهگذاری مانند بیمهی عمر منتفی است.
[1]. متن تعهد نامه نمونهای که به هنگام پرداخت خسارت آتشسوزی از بیمهگذار اخذ میگردد :
تعهدنامه
اینجانب شرکت/ (آقای/خانم)…………………. ثبت شده تحت شماره ……….. دارای شناسنامه شماره ثبت شرکت های صادره از………..به نشانی……………… بیمهگذار بیمهی آتشسوزی شماره………………… که در اثر حادثهی مورخ ………….. دچار خسارت گردیده با توجه به این مبلغ ریال بابت علی الحساب تسویه کامل خسارت از شرکت سهامی ایران دریافنت میدارم بدین وسیله متعهد میگردم که: 1. چنانچه مشخص گردد حادثه مذکور بر اثر عمد اینجانب یا ذویالحقوق و یا عوامل اینجانب بوده یا بر اساس سایر شرایط بیمهنامه محقق به دریافت خسارت نبودهام حداکثر ظرف پنج روز به استرداد مبلغ دریافتی اقدام نمایم. 2. چنانچه مشخص گردد که حادثه مذکور بر اثر عمد اشخاص ایجاد شده کمال همکاری را با شرکت سهامی بیمه ایران در خصوص شناسائی عامل حادثه و پیگیری او در مراجع انتظامی و قضائی به عمل آورم و از هرگونه سازش و اعلام رضایتی نسبت به مسئول حادثه خودداری به عمل آورم. 3. چنانچه مشخص شود اینجانب در مراحل مختلف رسیدگی به پرونده اظهار خلاف واقع نموده یا وقایع را کتمان کردهام حسب درخواست شرکت بیمه ایران سریعاً نسبت به استرداد خسارت پرداختی به اضافه ضرروزیان مورد مطالبه شرکت بیمه ایران اقدام به عمل آورم.
مفهوم، مبنا و قلمرو قائم مقامی بیمه گر
مفهوم قائم مقامی
قائم مقامی بیمه گر یا همان جانشینی به عنوان یکی از مفاهیم رایج در حقوق مدنی است که در زمینه های گوناگونی در روابط حقوقی افراد مطرح میگردد. وسعت مفهوم قائممقامی و گستردگی مباحث مربوط به آن نیاز به طرح مباحث مفصل و رسالهای مستقل دارد. اما ارتباط بحث قائممقامی با موضوع این رساله، به ناچار طرح آن را هرچند به طور مختصر ایجاب نموده است. در این مبحث علاوه بر تعریف قائممقامی به طور کلی، به بیان تفاوت قائممقامی با نمایندگی، اقسام آن و مفهوم قائم مقامی بیمه گر میپردازیم. قبل از هر چیز در این نوشتار باید به معرفی واژگانی چند بپردازیم. این واژگان عبارت اند از:
قائم مقامی: این اصطلاح از کلمه قیام به معنای «ایستادن» در جایگاه دیگری گرفته شده است. قائممقامی در حقوقمدنی، تجاری و حقوقبیمه به کار میرود.
جانشینی: این واژه مترادف قائممقامی و معادل پارسی آن است. در این واژه تعبیر متفاوت «نشستن» کسی در جای دیگری مدنظر واضع لغت قرار گرفته است.
بازیافت (ریکاوری): در ادبیات فنی بیمه ای از این دو واژه در معنای «جانشینی» استفاده میکنند. اما در حقوقبیمه واژه «رجوع» و «جانشینی» (قائممقامی) متداول است.
حقرجوع: حقی که به نفع بیمهگر در اثر تحقق قائممقامی برقرار میشود را «حقرجوع» گویند.
Subrogation: در نظامهای حقوقی غربی این واژه به معنای «قائممقامی» به کار میرود.
Ayant cause: این واژه در مورد «قائممقامی در اثر انتقال مال» در حقوق فرانسه استعمال میشود.
: Subrogeant در حقوق فرانسه «اعطاکننده قائممقامی» یا اصیل را گویند.
Subrogé: شخصی که جانیشن دیگری میشود (قائممقام).
La clause subrogation : اصطلاح «شرط قائممقامی» که در قائممقامی قراردادی به کار میرود.
الحلول: واژه مترادف «جانشینی» در حقوق عربی است. (عزالدین عبدالله، 1420: ص88)
نمایندگی و قائم مقامی
در حقوق ایران به واسطه اشتراکهای موجود و ظرافت تفاوتها در میان نهادها یا برخی مفاهیم حقوقی مشکل ویژهای به نام اشتباه در نامگذاری و یا شناخت نهادها یا مفاهیم حقوقی پدیدار گشته است. در موضوع پیشرو دو مفهوم نمایندگی و قائممقامی به ظاهر و در نگاه اول بسیار به یکدیگر نزدیکاند و این در حالی است که هر کدام دارای مفهومی متفاوت از دیگری و خاص خود میباشند. شباهت ظاهری قائممقامی و نمایندگی حتی قانونگذار ایران و برخی صاحبنظران حقوقی را به اشتباه انداخته است و آثار سوء به کارگیری این دو واژه به جای یکدیگر در قوانین مدنی، تجاری و آئیندادرسیمدنی قابل بررسی است. در این گفتار به تبیین نمایندگی و قائممقامی و تفاوت میان آن دو میپردازیم.
تعاریف و اقسام قائم مقامی
در حقوق فرانسه قائممقامی اینگونه تعریف شده: «جانشینی یک شیء به جای شیء دیگر و جانشینی یک شخص به جای شخص دیگر در یک رابطه حقوقی.» (دارویی،1383: ص13) در حقوق این کشور قائممقامی به عینی و شخصی تقسیم میگردد. در حقوق اسلامی قائممقامی منحصر در قائممقامی شخصی (عام و خاص) است و تنها به قائممقامی قانونی و قراردادی تقسیم میشود زیرا هیچ مبنا، ضرورت و اثری برای تقسیم قائممقامی به عینی و دینی وجود ندارد.
قائممقامی شخصی خود به قائممقامی عام و خاص و هر یک نیز به عینی و دینی تقسیم میشوند. قائممقامی مصطلح و رایج در ادبیات حقوقی همان قائممقامی شخصی است که متضمن اجرای حقوق و تعهدات توسط شخص جانشین میباشد. قائممقامی در حقوق فرانسه از حیث موضوع به عینی[1] و شخصی[2] و از حیث منشأ به قانونی[3] و قراردادی[4] تقسیم شده است.
[1]. Subrogation reélle (الحلول العینی) ،
[2] . Subrogation personnelle (الحلول الشخصی) ،
[3]. Subrogation légal (الحلول القانونی) ،
[4] .Subrogation conventionnelle (الحلول الاتفاقی) ،
قائم مقامی بیمه گر
جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های حقوق کلیک کنید.
نمونه ای از فهرست منابع و مآخذ قائم مقامی بیمه گر
الف) منابع فارسی قائم مقامی بیمه گر :
- آشوری، محمد، آئین دادرسی کیفری، ج1، تهران، انتشارات سمت،1380
- اسماعیلی، مصاحبه 8سؤال پیرامون بازیافت خسارت در صنعت بیمه، پیام بیمه ایران، تهران، ش5، 1384
- امامی، سید حسن، حقوق مدنی، ج1، چاپ چهارم، قم، نشر کتابفروشی اسلامیه1363
- امامی، سید حسن، حقوق مدنی، ج3، چاپ چهارم، قم، نشر کتابفروشی اسلامیه1363
- ایزانلو، محسن، مقاله اثر خطای زیاندیده بر رجوع نهاد تأمین اجتماعی، فصلنامه حقوق، دوره 39(زمستان1388)، ش4، ص 51-35
- ـــــــــــ ، جزوه حقوق بیمه (دوره کارشناسی)، تهران، دانشگاه امام صادق[u]،1386
- ـــــــــــ ، مقاله استرداد مزایای تأمین اجتماعی از محل دین مسئولیت مدنی (مطالعه تطبیقی)، فصلنامه حقوق، دوره 38(بهار1387)، ش1، ص 49-29
- ـــــــــــ ، مقاله شرط مخالف قائم مقامی بیمه گر، 1390، در دست انتشار
- بابائی، ایرج، حقوق بیمه، چاپ دوم، تهران، انتشارات سمت،1383و1389
- بادینی، حسن، مقاله قواعد حاکم بر اعمال همزمان نظام های جبران خسارت، فصلنامه حقوق، دوره 38(بهار1387)، ش2، ص 68-39
- بو، روژه، حقوق بیمه، ترجمه دکتر محمد آیتی، چاپ دوم، تهران، نشر بیمه مرکزی ایران،
- هوشنگی، محمد، بیمه حمل و نقل کالا، شرکت سهامی بیمه ایران، تهران،
- …
- …
قائم مقامی بیمه گر
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.