قیمت 19,000 تومان

اشتراک 0دیدگاه 152 بازدید

 مبانی نظری فرهنگ سازمانی

 

 پیشینه تحقیق، ادبیات و مبانی نظری فرهنگ سازمانی

فرهنگ سازمانی

فصل دوم: ادبیات پژوهش فرهنگ سازمانی

2-1. بخش اول: فرهنگ، سازمان، فرهنگ سازمانی

2-1-1 فرهنگ

2-1-1-1مقدمه

2-1-1-2بیشینه فرهنگ

2-1-1-3 مفهوم و تعاریف فرهنگ

2-1-1-4 ویــــژگیهای فـــــــرهنگ

2-1-2  سازمان

2-1-2-1مقدمه

2-1-2-2 فرآيند شکل‌گيرى سازمان‌ها و تئوری های آن

2-1-2-3 مفهوم و تعاریف سازمان

2-1-2-4 ضرورت شناخت فرهنگ براي سازمان ها

2-1-3 فرهنگ سازمانی

2-1-3-1 مقدمه

2-1-3-2 پیشینه فرهنگ سازمانی

2-1-3-3 مفهوم وتعاریف فرهنگ سازمانی

2-1- 3-4 شكل ‌گيري و ادامه حيات فرهنگ سازمانی

2-1-3-5 انواع(تقسیم بندی) فرهنگ سازماني از ديدگاه نظريه پردازان

2-1-3-5-1 تقسيم‌بندي ديويس

2-1-3-5-2 تقسیم بندی رابرت كوئين و مايكل مك گراث

2-1-3-5-3 تقسيم بندي هاروي و براون

2-1-3-5-4  تقسیم بندی كاتز دوريس و ميلر

2-1-3-6 الگوها و مدل های شناخت فرهنگ سازمانی (تئوريهاي فرهنگ سازماني)

2-1-3-6-1  الگوي پيترز و واترمن

2-1-3-6-2  الگوي هافستد

2-1-3-6-3  الگوي اوچي

2-1-3-6-4 الگوي رابينز

2-1-3-6-5  مدل ادگارد شاین

2-1-3-6-6  مدل چارلز هندي

2-1-3-6-7 مدل دنیسون

2-1-3-7 گونه شناسی فرهنگ سازمانی

پیشینه تحقیق

منابع فرهنگ سازمانی

فرهنگ سازمانی

مبانی نظری فرهنگ سازمانی

  مفهوم و تعاریف فرهنگ

فرهنگ به منزله ی یک مفهوم، سابقه طولانی دارد، افراد عادی این مفهوم را به مثابه کلمه ای برای نشان دادن فرهیختگی مورد استفاده قرار داده اند. مانند وقتی که می گوییم شخصی خیلی با فرهنگ است. این کلمه از سوی مردم شناسان برای اشاره به آداب و رسوم اجتماعات گوناگون به کار گرفته شده است بیشتر مردم از چیستی فرهنگ درکی ضمنی دارند. (عسگریان،1388) بدین سان که به محض برخورد با فرهنگ مي داند که آن چگونه است. براي نمونه فرهنگ یك سازمان انتفاعي بزرگ با فرهنگ یك دانشگاه و فرهنگ یك بیمارستان کاملا متفاوت میدانند اما درتعریف انتزاعی آن با مشکل مواجه هستند. در مورد این که فرهنگ چیست نظرات کاملاً متفاوتی وجود دارد صاحبنظران گوناگون تعاریف متفاوتی ازفرهنگ را بیان می کنند.

البته باید در نظر داشت که تنوع و تعدد موجود در تعریف فرهنگ به میزان زیادی معلول جایگاه و زوایای مختلف نگرش به آن است. و نیز تا حدی متاثر از اقتضای طبیعت این مفهوم می باشد. واژه فرهنگ در علوم اجتماعی مانند واژه تعریف ناپذیر عرفان در فلسفه است که ابعادی دارد که هرچه می خواهیم به آن نزدیک تر شویم از آن دورتر می شویم و به همین دلیل است که “ژاک ید” جامعه شناس معرف فرانسوی معتقد است فرهنگ تعریفی دارد که به اسارت کلمات در نمی آید و باید پذیرفت که اصولا تعریف فرهنگ کار آسانی نیست. (زهره ای،1389)

لذا ارائه تعریف جامعی از مفهوم فرهنگ، به علت وسعت و گستردگی آن، کار ساده ای نیست. بیش از 250 تعریف از فرهنگ ارائه شده است. در این جا باتوجه به آنچه پیش تر بیان کردیم از ذکر یک تعریف جامع و کامل در مورد فرهنگ معذوریم لذا برای اینکه بتوان حق مطلب را ادا کنیم چند نمونه از تعاریف مشهور و معتبر از فرهنگ را که از زبان صاحب نظران مشهور و مجامع و کتب معتبر جهانی می باشد و از اهمیت و اعتبار بیشتری نیز برخوردارند را آورده ایم:

هافستد[1]:

فرهنگ عبارت است از اندیشه مشترك اعضاي یک گروه یا طبقه که آنها را از دیگر گروهها مجزا می کند و از آن به عنوان نرم افزار فکر یاد می کند. (1980،Hofstede.)

از نظر تایلر[2]:

فرهنگ مجموعه ای آمیخته و پیچیده و نظام یافته اى است از دانستنى ها و شناسائی ها، هنرها و باورها و آئین ها، حقوق و آداب و رسوم، منشاء خوبی ها و بسیارى چیزها که انسان از جامعه خویش کسب کرده است. (اگرچه بعضى از صاحب نظران بر تعریفى که تایلر از فرهنگ به دست داده انتقاداتى وارد ساخته اند، اما گفته میشود که کاملترین تعریفى که از فرهنگ تا کنون مطرح شده از او است).(جعفری،1392)

گی روشه [3]

فرهنگ عبارت است از مجموعه به هم پيوسته‌اى از انحاء انديشه، احساس کم و بيش صريح که به‌ وسيله اکثريت افراد گرفته شده است و براى اينکه اين افراد گروه معين و مشخص را تشکيل دهند اين مجموعه به هم پيوسته، به ‌نحوى که در عين حال عينى و سمبلى است، به‌کار برده مى‌شود. (روح الامینی،1384)

روتبندیکت[4]

فرهنگ اصطلاحى جامعه شناختى است براى رفتار آموخته، رفتارى که با آدمى زاده نمى شود و برخلاف رفتارهاى زنبورها و مورچه هاى اجتماعى توسط یاخته هاى نطفه تعیین نمی شود. بلکه هر نسل باید آن را از مردم بالغ بیاموزند. (آشوری،1389)

[1] Hofstede

[2] Taylor

[3] Gay Roche

[4] Ruth Benedict

 

سازمان

مقدمه

آدمى براى پاسخ به نيازهاى متعدد و گسترده معنوى و مادى خود بايد از همفکري، همکارى و تشريک مساعى با انسان‌هاى ديگر در قالب‌ها و نظام‌هاى خاصى استفاده کند که امروزه به آن ”سازمان[1]“ مى‌گويند. جامعه‌شناسان آدمى را طبعاً ”مدنى و اجتماعي“ مى‌دانند و معتقد هستند نيازها، خصايص و امکانات وجودى او ايجاب مى‌کند در زندگى دسته‌جمعى و مشترک وارد شده براى رفع احتياجات خويش از تعاون و همفکرى مشترک ديگران استفاده کند. هم‌چنين تنوع نيازها، گسترش دانش‌ها و مهارت‌هاى بشري، توسعه و تکامل اشکال مختلف زندگي، موجب گسترش سازمان‌هاى متنوع و متعدد سياسي، اجتماعي، اقتصادى و تربيتى شده و جوامع کنونى را بيش از پيش به سازمان‌هاى مختلف نيازمند ساخته است.

اين نيازها تا حدى است که بيشتر افراد در سازمانى به ‌نام ”زايشگاه“ متولد مى‌گردند، در سازمان ”خانواده“ رشد مى‌يابند، در سازمان‌هاى ”آموزشى و پرورشي“ آموزش مى‌بينند و سرانجام در يکى از سازمان‌هاى دولتى يا خصوصى وارد مى‌شوند و سال‌هاى متمادى عمر خود را به‌گونه‌اى در سازمان‌هاى فرهنگي، مذهبي، علمي، صنعتي، بازرگاني، اداري، آموزشى و پژوهشى و از این قبیل صرف مى‌کنند. (حیدری فر،1390)

با توجه به هدف‌هاى گوناگون فرد يا جامعه سازمان‌هاى مختلفى ايجاد مى‌شود که هريک ويژگى‌هاى خاص خود را دارا است. مثلاً سازمان‌هاى نظامي، صنعتى و آموزشى از جمله سازمان‌هائى هستند که براى هدف‌هاى خاصى به‌وجود مى‌آيند و همين امر موجب مى‌شود که يافتن تعريف جامع و قاطع براى سازمان با اشکال مواجه گردد. البته تمام سازمان‌ها -اعم از دولتى يا خصوصى- خصوصيات مشترکى دارند، چنانکه عده‌اى از افراد با وظايف متفاوت، براساس سلسله مراتب سازمانى خاص و با امکانات معين، براى تحقق هدف‌هاى مشخص، به ‌طور دسته‌ جمعى همکارى و فعاليت مى‌کنند.

[1] Organization

 

مفهوم و تعاریف سازمان

بشر نخستین همواره به دنبال این بود که تجمعی از افراد مختلف را درکنار یکدیگر قرار دهد تا بتواند از مزایا و قابلیت های این اجتماع استفاده کند. رفع مشکلاتی که درجهت زیستن بود یا پیدا کردن غذا و یا سپری کردن زمستانی طولانی، همه و همه دلیلی بود که بشراولیه را برآن داشت تا درکنار یکدیگر زندگی را سپری کند.

از این ها که بگذریم ضرورت امرار معاش و تامین مایحتاج دلیل دیگری بود که بعدها باعث شد این تجمع و اجتماع دارای ارزش های بیشتری شده و برای افراد ثمرات و نتایج زیادی در پی داشته باشد. بعدها این اجتماع که در یک جا ساکن نبود جای خود را به اجتماعی ساکن در کنار منابع اصلی زندگی همچون رودخانه ها و مناطق سرسبز داد. نیز تجمع دینی که عده زیادی از پیروان یک مذهب و طریقت را کنار یکدیگر قرار می داد و همه افراد را در یک موضوع واحد در کنار هم قرار می گرفتند و اعمال و رفتار گروهی مذهبی در جهت تلاش در بدست آوردن افراد جدید و نشان دادن صلابت، جنگ ها و مبارزات همه و همه در جهت قوت گرفتن این اجتماعات(سازمان ها)می باشد.

در ضمن تشکیل سرزمین های بزرگی همچون ایران، روم و یونان نمونه ای دیگر از تجمع عده بسیاری از انسان ها با یک هدف مشترک بود که همه را تا مرز نثار جان پیش می برد. یعنی هدفی که باعث شده عده ای از جان خود بگذرند تا سرزمین و خاک خود را که حالا دیگر به آن تعلق خاطری شگرفت پیدا کرده بودند را حفظ نمایند.

این ها همه نمونه هایی از تشکیل اجتماعات گوناگون است که عده ای از انسان ها درکنار هم قرار گرفتند تا یک هدف غایی و نهایی را محقق سازند. اگر امروز به جامعه بشری خود نظری بیافکنیم این شکل ها و نمونه های این تجمع را به اشکال مختلف می توانیم بیابیم. یک تیم ورزشی، یک هیات مذهبی، یک گروه دوستی همه و همه نمونه هایی از این تشکل و در کنار هم زیستن ها است که شکل دیگر آن را می توان سازمان نامید. در حقیقت این سازمان ها هستند که تشکیل دهنده یک جامعه انسانی بزرگ به نام انسان ها می باشند. و این افراد هستند که درسازمان ها و گروه ها ی مختلف به طور همزمان عضو شده اند.(میرزائیان،1391)

اگر بخواهیم مفهوم مشخص از سازمان را بیاورم قطعا مثال یک ساعت را مناسبترین مثال می دانم چرا که در کودکی نیز با آن آشنا بوده ایم. مجموعه ای از اجزاء به هم پیوسته که درجهت یک هدف خاص کار می کنند. قطعا تفاوتی که این سازمان با یک سازمان متشکل از انسان ها دارد، در خصوصیات و رفتار انسانی هریک از این اعضاء می باشد که در سازمان و مجموعه ای همچون ساعت یا هر مجموعه ای از اشیاء که ساخته دست انسان است دیده نمی شود.

ماکس وبر[1]

سازمان یك رابطه اجتماعی است كه طبق مقررات به افراد خارجی اجازه ورود نمی‌دهد. دستورات برای عملیات به وسیله افراد خاصی كه عهده‌دار این وظیفه هستند و در رأس سازمان قرار می‌گیرند اعمال می‌شوند و معمولا یك ستاد اداری و اجرایی دارد. (اچ.هال،1383)

استيفن رابينز[2]

سازمان پديده اي اجتماعي به شمار مي آيد که به طور آگاهانه هماهنگ شده و داراي حدود و ثغور نسبتا مشخصي بوده و براي تحقق هدف يا اهدافي بر اساس يک سلسله مباني دائمي فعاليت مي کند.(رابینز،1388)

چستر بارناد[3]

سازمان مجموعه ای است از خرده سیستم های همکاری کننده که در یک ارتباط منظم و خاص، نتایج فعالیت آن ها برای دستیابی حداقل یک هدف معین با هم تلفیق می شود. (اچ.هال،1383)

ریچارد دفت[4]

سازمان یک نهاد اجتماعی است که دارای هدف می باشد و سیستمی است که به سبب داشتن یک ساختار آگاهانه، فعالیت های خاصی را انجام می دهد و دارای مرزهای شناخته شده ای است.(دفت،1380)

[1] Max Weber

[2] Stephen Robbins

[3] Chester Barnard

[4] Richard Deft

 

فرهنگ سازمانی

مقدمه

فرهنگ سازمانی که پیوند نزدیکی با فرهنگ عمومی جامعه دارد عامل مهمی در شکل دهی به رفتار سازمانی محسوب می شود و از نقش مهمی در پدید آوردن دگرگونی در رفتار نامطلوب و یا ایجاد ثبات در رفتارهای مورد نظر سازمان برخوردار است. (محمودی،1384)

فرهنگ سازمانی در قالب مجموعه ای از باورها و ارزشهای مشترک که بر رفتار و اندیشه های اعضاء سازمان تاثیر می گذارد و می تواند به عنوان سرچشمه ای برای دستیابی به محیط سالم سازمان و یا فضایی که ترویج کننده فساد در سازمان است به شمار آید. که این مصداق بارز سخن (رهبرمعظم انقلاب اسلامی) در یکم فروردین 1393 می باشد که من باب فرهنگ فرمودند:”فرهنگ در یک جامعه و یا سازمان مانند هوا می باشد که چه بخواهیم و چه نخواهیم باید تنفس کنیم لذا اگر تمیز باشد باعث نشاط و کامیابی میگردد و اگر آلوده باشد اثر سو و مخرب بر آن جامعه یا سازمان خواهد داشت”.

لذا فرهنگ سازمانی موضوعی است که در دانش مدیریت و در قلمرو رفتار سازمانی سهم به سزایی دارد. و به دنبال نظریات و تحقیقات جدید در مدیریت، فرهنگ سازمانی داراي اهمیت روزافزونی شده و یکی از مباحث اصلی و کانونی مدیریت را تشکیل داده است. جمعیت شناسان، جامعه شناسان و اخیراً روان شناسان و حتی اقتصاد دانان توجه خاصی به این مبحث نو و مهم در مدیریت مبذول داشته و در شناسایی نقش و اهمیت آن نظریه ها و تحقیقات زیادي را به وجود آورده و در حل مسائل و مشکلات مدیریت به کار گرفته اند.

با بررسی که توسط گروهی از اندیشمندان علم مدیریت به عمل آمده فرهنگ سازمانی به عنوان یکی از مؤثرترین عوامل پیشرفت و توسعه کشورها شناخته شده است. به طوريکه بسیاري از پژوهشگران معتقدند که موفقیت کشور ژاپن در صنعت و مدیریت یکی از علل مهم توجه آنها به فرهنگ سازمانی بوده است. (زرنگار،1385)

فرهنگ سازمانی بعنوان پديده اي است كه نقش گرفته از سياست ها و رويكردهاي مديران رده بالاي سازماني مي باشد از جمله عوامل ساخته شده توسط منابع انساني سازمان است كه نقش مهمي در ارتقاء و بهبود سازمانها دارد. صاحبنظران نسبت فرهنگ سازمانی به سازمان را، همچون نسبت شخصيت به فرد مي دانند كه نقش مهمي در شكل گيري رفتار (فردي و سازماني) دارد. (كرم لو و موسوی،1386)

 

مفهوم و تعاریف فرهنگ سازمانی

به ندرت افرادی پیدا می شوند که سازمانی را تجربه نکرده باشند. مدرسه، باشگاه، تیم های ورزشی، انجمن های خیریه و هم چنین سازمان های بزرگ اداری ازجمله این سازمان ها هستند به موازات آن که افراد برای فعالیت و تماس به سازمان ها وارد می شوند با آداب لباس پوشیدن در آن سازمان، داستان هایی که مردم در باره نحوه کارکردن می گویند، قوانین و روش های اداره سازمان، روابط سازمان، نحوه تشریفات و مراسم، وظایف، سیستم پرداخت، زبان تخصصی آن، طنز و لطایف آن که فرهنگ آن سازمان را تشکیل می دهد که اعضای داخلی سازمان آن را می فهمند آشنا می شوند. (افجه،1390)

فرهنگ سازمانی یک متغیر محیطی است که به میزان متفاوت بر تمام اعضای سازمان اثر می گذارد و از این رو درک درست از این ساختار برای اداره سازمان و کار مؤثر حائز اهمیت است. اعضای سازمان، برای حل مسائل مربوط به انطباق بیرونی بهترین شیوه ها برای حضور در عرصه بازارهای جهانی و یکپارچگی درونی بهترین روش ها برای هماهنگی و تقویت فرآیندهای درون یک سازمان بهترین شیوه  ها جهت حل مسائل و نیز فرهنگ مکتوب و حتی غیر مکتوب سازمان خود را به اعضای جدید آموزش می دهند. از این رو ظرفیت لازم برای تغییر و تبدیل فرهنگ سازمانی تغییر اعمال افکار و احساسات بخش عظیمی از اعضای سازمان امکان پذیر می گردد. (لاسن،زنگ شن،1381)

لذا يكي از راهبردهاي اساسي سازمان، فرهنگ سازمانی است و شايد مهم ترين رسالت مديران، تنظيم راهبرد سازماني در حوزه فرهنگي و ايجاد يك فرهنگ سازماني مناسب است. اهميت فرهنگ سازمانیاين است كه مديران كشور در حال حاضر، بيش از پيش قدرت و آثار جادويي فرهنگ را بر رفتار كاركنان را لمس مي كنند. و همچنين به اهميت شناخت اين مهم براي باقي ماندن در ميدان رقابت و يا سبقت گرفتن از ديگر سازمان ها، پي بردند. (عباس زادگان1384)

تا جایی که رابرت كويين مي گويد: براي شناخت سازمان و رفتار ها و عملكرد كاركنان، شناخت فرهنگ گامي اساسي و بنيادي است. زيرا با اهرم فرهنگ به سادگي مي توان انجام تغييرات را تسهيل و جهت گيري هاي جديد را در سازمان پايدار كرد. از اين رو فرهنگ سازماني به سادگي يك عامل اساسي در موفقيت سازمان و تحقق اهداف بلند مدت سازمان است. متاسفانه در بسياري از سازمان ها، پرورش فرهنگ سازماني به عنوان مهمترين وظيفه مديران مورد توجه نيست. درحالي كه فرهنگ سازماني روي تمام جنبه هاي سازمان تاثير مي گذارد و در هر سازماني پديده اي به دور از تاثير فرهنگ نيست. (اسدي ،1383)

 

فرهنگ سازمانی

 جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های مدیریت کلیک کنید.

نمونه ای از منابع فارسی فرهنگ سازمانی

  • 1-ابطحی، حسین و کاظمی بابک، (1380). بهره وری. چاپ دوم، نشر موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی، محل نشر تهران.
  • 2-ابن شعبه حرانی؛ 1404ق. تحف العقول عن آل الرسول صلی الله علیهم، تحقیق : علی اکبرغفاري، مؤسسۀ النشر الإسلامی لجماعۀ المدرسین.
  • 3-اچ هال، ریچارد، (1383). سازمان ساختار فرآیند و ره آورد ها. ترجمه:علی پارسائیان و محمد اعرابیان، چاپ سوم، ناشر دفتر پژوهش های فرهنگی، محل نشر تهران.
  • 4-احمد زاده، مصطفی، (1389)، “سوره عصرمنشور بهره وری قرآن کریم”، نشریه پژوهش های قرآنی، شماره62.
  • 5-اردلان، محمد رضا و همکاران، (1387)، “بررسی رابطه یگانکی فرد-سازمان با فرهنگ سازمانی در دانشگاه های غرب کشور(همدان، کرمانشاه و کردستان)”، فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، شماره 47.
  • 6-استاد زاده، مریم، (1387)،”عوامل موثر در افزایش یا کاهش بهره وری نیروی انسانی”، برگرفته از سایت راهکار مدیریت. www.mgtsolution.com/‏
  • 7- اسدی، حسن و رهاوی، نوا، (1383)،”رابطه فرهنگ سازمانی با بهره وری مدیران تربیت بدنی آموزش و پرورش سراسر کشور”، فصلنامه حرکت دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهران، شماره 20
  • 8-اسلامی ندوشن، محمد علی،(1371). فرهنگ و شبه فرهنگ، چاپ پنجم، ناشر یزدان، محل نشر تهران.
  • 9-آشوری، داریوش، (1389). تعریف ها و مفهوم فرهنگ. چاپ پنجم، نشر آگاه، محل نشرتهران.
  • 10-افجه، سید علی اکبر، (1390). مبانی فلسفی و تئوری های رهبری و رفتار های سازمانی. چاپ هفتم، انتشارات سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی(سمت)، محل نشر تهران.

منابع لاتین

  • 1-Creswell, J. W. (2009). Research Design: Qualitative, Quantitative, and Mixed Methods Approaches.London: Sage.
  • 2-Denison, D. R., H. J. Cho, and J. Young, (2000), Diagnosing Organizational Culture: Validating a Model and Method, Working Paper, International Institute for Management Development, Lausanne, Switzerland.
  • 3-Eperjesi, Paul,(2003), Impact of Organisational Culture on Organisational Effectiveness The Fast Food Industry, of the University of Western Sydney as a component of a Master of Applied Science
  • 4-François, Henri, (2006),Organizational culture and performance measurement systems Accounting, Organizations and Society, Volume 31, Issue 1, Pages 77-103.
  • 5-Frost P. J, L. F. Moore, M. R. Louis, C. Lundberg & J. Martin (1985).Organizational Culture.169-186 Sage Publications.
  • 6-Gillespie A. M., Denison D., Haaland S., Smerek R. and Neale W. (2008). Linking organizational culture and customer satisfaction: Result from two companies in different  industries, European Journal of work and organizational psychology.
  • 7-Hofstede, G. 1980. Culture’s consequences: International differences in work-related values. London: Sage Publications.
  • 8-Hofstede, Greet &Gert Jan Hofstede. (2005). Cultures and Organizations: Software of the Mind(Revised and Expanded 2nd Ed.). New York: McGraw-Hill.
  • 9-Kilman،RH.(1984).Beyond thequichfix:Managingfivtraccks to organizational success. San Francisco: Josseey-boss.
  • 10-Kotter, J. P., Hoskett, J. L. (1999). “Corporate culture and performance”, New York, Thefree press

 

فرهنگ سازمانی – پیشینه تحقیق، ادبیات و مبانی نظری فرهنگ سازمانی

مشخصات اصلی
رشته مدیریت
گرایش مدیریت بازرگانی
تعداد صفحات 75 صفحه
منبع فارسی دارد
منبع لاتین دارد
حجم 400 KB
فرمت فایل ورد (Word)
موارد استفاده پایان نامه (جهت داشتن منبع معتبر داخلی و خارجی ) ، پروپوزال ، مقاله ، تحقیق

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “فرهنگ سازمانی – پیشینه تحقیق، ادبیات و مبانی نظری فرهنگ سازمانی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید