قیمت 19,000 تومان

اشتراک 0دیدگاه 80 بازدید

سه طلاق کردن در یک مجلس از دیدگاه آیات قرآن، سنت، علماو عقل)

5-1 بخش اول: مبحث سه طلاق  

5-1-1 طلاق سوم چيست؟

5-3-2 سه طلاق در يك مجلس

5-3-3 احکام سه طلاقه       

5-3-3-1 حرام شدن سه طلاقه بر شوهرش

5-3-3-2 مواردی که در سه طلاقه بودن مدخلیت ندارد

5-3-3-3 عدم تحقق سه طلاق در یک مجلس

5-3-3-4 بطلان دو و سه طلاق در يك مجلس ‏

5-2 بخش دوم: بررسی آیات قرآن

5-2-1 تفسیر عبارات «أو تسریح بإحسان»

5-3 بخش سوم: دلایل اهل تسنن برای سه طلاق کردن در یک مجلس

5-3-1 دلایل اهل تسنن مبنی بر صحت سه طلاق کردن در یک مجلس از دیدگاه قرآن

5-3-2 دلایل اهل تسنن مبنی بر سه طلاق کردن در یک مجلس از دیدگاه سنت

5-3-2-1 روايت فاطمه بنت قيس:

5-3-2-2 حديث سهل: سهل بن سعد ساعدي روايت كرده است كه:

5-3-3 استدلال به اجماع

5-3-3-1 استدلال به اجتهاد در مقابل نص

5-3-3-2 نسخ قرآن به وسيله اجماع كاشف از نص

5-3-3-3 تاديب مردمى كه به حدود خدا تجاوز كردند

5-3-3-4 امضاى سه طلاق در يك مجلس براى جلوگيرى از دروغ گويى

5-3-3-5 دگرگونى احكام بر طبق مصالح

5-4  دیدگاه اهل تشیع در مورد سه طلاق کردن در یک مجلس

5-4-1 دیدگاه اهل تشیع در مورد سه طلاق کردن در یک مجلس از منظر قرآن

5-4-2 استدلال به سنت از دیدگاه اهل تشیع

5-5 استدلال های اهل سنت مبنی بر صحت سه طلاق کردن در یک مجلس و نقدهای اهل تشیع بر آنها

5-5-1 دلایل اهل تسنن مبنی بر صحت سه طلاق کردن در یک مجلس از دیدگاه قرآن

5-5-2 دلایل اهل تسنن مبنی بر سه طلاق کردن در یک مجلس از دیدگاه سنت

5-5-3  استدلال به اجماع

5-5-4 استدلال به اجتهاد در مقابل نص

5-5-5 توجيهاتى براى حكم خليفه دوم

5-5-5-1 نسخ قرآن به وسيله اجماع كاشف از نص

5-5-5-2 تاديب مردمى كه به حدود خدا تجاوز كردند

5-5-5-3-  امضاى سه طلاق در يك مجلس براى جلوگيرى از دروغ گويى

5-5-5-4  دگرگونى احكام بر طبق مصالح

5-5-5-5 تغییر احکام بر حسب مقتضیات زمان

5-5-6 مفاسدی که سه طلاق کردن در یک مجلس در طول تاریخ برای مردم به وجود آورده است.

منابع

سه طلاق کردن

 

سه طلاق کردن در یک مجلس از دیدگاه آیات قرآن، سنت، علماو عقل

 مبحث سه طلاق

 طلاق سوّم چيست؟

مراد از طلاق طلاق رجعيست[1] و صيغۀ تثنيه بمعنى خود است يعنى طلاق رجعى دو طلاق است و طلاق سوم باين است[2]، يعنى پس اگر طلاق دهد زوج زوجۀ خود را طلاق سوم حلال نشود آن زن بر آن زوج را بعد از طلاق سوم تا آن كه شوهر كند آن زن مرد ديگر را به نكاح دايم و مدخولۀ او شود پس اگر طلاق دهد شوهر دوم آن زن را پس گناهى نباشد بر آن زوجه و زوج اول او در آن كه رجوع كنند با هم بعقد جديد بعد از عدت اكثر آن كمان آن داشته باشند كه به جاى خواهند آورد حكمهاى خداى تعالى را در باب حقوق زوج و زوجه بر يكديگر و آن احكام تعيينها و تكليفهاى خداى تعالى است كه بيان مى‌كند آنها را از براى جماعتى كه علمى و بصيرتى داشته باشند[3].مراد از طلاق مذكور أولا طلاق[4]  سوم است چنانكه مرويست از امام ‌ و در امه طلاق دوم به منزلۀ طلاق سوم است چنانكه اصحاب تصريح نموده‌اند بنا بر روايات صحيحه و (بعد) از ظروف مقطوعه از اضافه است و مضاف اليه او مقدر است يعنى بعد از طلاق سوم[5].

 

سه طلاق در يك مجلس

زنى که سه بار طلاق داده شده باشد سه طلاقه نامیده می‌شود. سه طلاق از نظر فقه اهل تشیع در يك مجلس صحيح نيست بلكه بايد در سه مجلس باشد. يعني اگر مردى زنى را دوبار طلاق دهد و به او رجوع كند يا دوبار او را طلاق دهد و بعد از هر طلاق عقدش كند، بعد از طلاق سوم، آن زن بر او حرام مى‏شود و احتياج به محّلل دارد. يعني شخص بالغ ديگري بعد از تمام شدن عده طلاق با اين زن به طور دائم ازدواج نمايد و با او نزديكي و دخول نمايد و بنابراحتياط واجب انزال هم بشود (البته بدون مانع و واسطه مانند كاندوم) اگر بعدا اين مرد بميرد يا در حال اختيار و با ميل خودش زنش را طلاق دهد آنگاه بعد از گذشتن عده وفات يا طلاق، آن شوهر اول، مي تواند با او ازدواج كند[6].
در زمان پيامبر اكرم -صلى الله عليه و آله- سه طلاق به لفظ واحد و در مجلس واحد، يك طلاق محسوب مى شود و پس از ايشان نيز، صحابه آن حضرت بر آن اجماع داشتند تا زمان عمر كه وى اين حكم را تغيير داد و آن را سه طلاق مقرر داشت.
یکی ازدستورات عمر در باب طلاق، سه طلاقه كردن زن است در يك مجلس، كه گفت مردم استعجال دارند و خوبست فاصله ميان آنها نباشد يعنى اگر مردى بزنش بگويد:طلقتك ثلاثا كافى است كه او را سه طلاق داده باشد در صورتيكه اگر مردى هم بدانگونه گفته باشد اين سخن يك طلاق بيشتر محسوب نميشود چنانكه در تفسير الدرالمنثور است كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله از مردى كه زنش را طلاق داده و محزون بود پرسيد او را چگونه طلاق دادى؟عرض كرد او را در يك مجلس سه طلاق دادم فرمود اين يك طلاق است اگر ميخواهى باو رجوع كن.و آيه الطلاق مرتان فامساك بمعروف او تسريح باحسان دلالت دارد كه اين طلاقها بايد متفرق و از هم فاصله داشته باشند[7].
قرآن كريم مي فرمايد: الطلاق مرتان… سوره بقره آيه 229، طلاقي كه رجوع و بازگشت دارد، دو مرتبه است.از اين آيه استفاده مي شودكه دويا سه طلاق در يك مجلس انجام نمي پذيردوبايد در جلسات متعددي واقع شود،به خصوص اينكه تعدد طلاق براي آنست كه فرصت بيشتري براي رجوع باشد شايد بعد از كشمكش اول صلح و صفا برقرار گردد.
اين حكم از نظر اهل تشیع مورد قبول است ولي در ميان اهل تسنن اختلاف نظر وجود دارد اگر چه بيشتر آنان معتقدند سه طلاق در يك مجلس واقع مي شود.
در تفسير المنار از مسند حنبل وصحيح مسلم دوكتاب اصيل اهل سنت نقل مي كند:«اين حكم كه سه طلاق در يك مجلس يك طلاق بيشتر محسوب نمي شوداز زمان پيامبر اكرم(ص)تا دو سال از خلافت عمر مورد اتفاق همه اصحاب بوده است ولي از آن زمان خليفه دوم حكم كرد كه در يك مجلس سه طلاق واقع مي گردد »در هر صورت اگر كسي سه بار طلاق داد ديگر نمي تواند رجوع كند مگر با محلّل[8].

 

احکام سه طلاقه

حرام شدن سه طلاقه بر شوهرش

اگر مردى همسرش را با شرایط سه بار طلاق دهد، آن زن بر وى حرام مى‏شود و حلال شدن دوباره منوط به این است که زن با مردى دیگر ازدواج کند و پس از آمیزش، آن مرد او را طلاق دهد.

 

مواردی که در سه طلاقه بودن مدخلیت ندارد

در تحقق سه طلاقه بودن، تفاوت نمى‏کند زن مدخول بها (نزدیکى با او صورت گرفته) باشد یا نباشد و نیز مرد در فاصله بین طلاق اول و دوم، در عده رجوع کرده باشد یا پس از انقضاى عدّه او را به زنى گرفته باشد و همچنین پس از رجوع در عدّه، با وى آمیزش کرده و سپس او را طلاق داده باشد و یا قبل از آمیزش او را طلاق داده باشد.[9]  

 

عدم تحقق سه طلاق در یک مجلس

سه طلاق در یک مجلس واقع نمى‏شود؛ بدین گونه که مرد در یک مجلس به همسرش بگوید: «انْتِ طالِقٌ ثَلاثاً»؛ لیکن در اینکه با اجراى طلاق به صورت یاد شده- با وجود شرایط- یک طلاق واقع مى‏شود یا نه، اختلاف است [10]مشهور، قول نخست است.[11] 
نظر عمر بن خطاب در مورد سه طلاقه کردن و مطابقت آن با قرآن و سنت پیامبر (ص)

«إنّ الناس قد استعجلوا فی أمر کانت لهم فیه أناة فلو أمضیناه علیهم» ; فأمضاه علیهم[12] «مردم در کارى که مى بایست صبر پیشه کنند ، عجله مى کنند و از ما تصویب و امضاى آن را درخواست دارند ، اى کاش مى شد آن را برایشان امضا کنیم»; پس آن را براى آنها تصویب و امضا کرد.
قرآن کریم با صراحت مى گوید : (الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاٌکٌ بِمَعْرُوف أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسَان) طلاق، (طلاقى که رجوع و بازگشت دارد) ، دو مرتبه است؛ (و در هر مرتبه)، باید به طور شایسته همسر خود را نگاهدارى کند (و آشتى نماید)، یا با نیکى او را رها سازد (و از او جدا شود).
تا آن جا که: (فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلاَ تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّى تَنکِحَ زَوْجاً غَیْرَهُ[13]) اگر (بعد از دو طلاق و رجوع، بار دیگر) او را طلاق داد، از آن به بعد، زن بر او حلال نخواهد بود; مگر اینکه همسر دیگرى انتخاب کند و با او ، آمیزش جنسى نماید.

بطلان دو و سه طلاق در يك مجلس‏

بسيارى از فقهاى فريقين بر اين اعتقادند كه در اجراى صيغه طلاق جمع: «انت طالق ثلاثة» جز يك طلاق واقع نمى‏شود، چنان كه ابن عباس نقل مى‏كند:

«طلق ركانة زوجته ثلاثا فى مجلس واحد فحزن عليها حزناً شديداً فساله رسول الله (ص) كيف طلقتها؟ قال طلقتها ثلاثاً فى مجلس واحد قال: انما تلك طلقة واحدة فارتجعها[1]»

ركانه همسرش را يكجا سه طلاقه كرد، آنگاه به شدت از اين كه همسرش را از دست داده ناراحت شد، پيامبر خدا از او پرسيد صيغه طلاق را چگونه جارى كردى؟ پاسخ داد سه طلاق را يكجا بر زبان راندم، حضرت فرمود: اين يك طلاق حساب مى‏شود به همسرت رجوع كن و زندگى را با او از سر بگير.

زرارة از امام باقر يا حضرت صادق روايت مى‏كند كه از حضرت باقر يا امام صادق پرسيدم از مردى كه: «طلق امرأته ثلاثا فى مجلس واحد و هى طاهر قال هى واحدة »[2]

همسرش را در يك جلسه سه طلاقه كرد و اين طلاق در طهارت همسرش واقع شد، حضرت فرمود اين يك طلاق حساب مى‏شود.

گروهى از اماميه مانند سيدمرتضى و ابن عقيل و سلار و ابن حمزه گفته‏اند طلاق جمع بدعت و باطل است و هر گاه با لفظ ثلاث و اثنين گفته شود نه يك طلاق حساب مى‏شود و نه بيشتر.ائمه اربعه اهل سنت فتوا داده‏اند كه: سه طلاق در يك مجلس اگر چه حرام يا مكروه باشد واقع مى‏شود.

ابن عباس مى‏گويد: در زمان رسول خدا و حكومت ابوبكر تا دو سال از سلطنت عمر سه طلاق يكى به حساب مى‏آمد و از آن به بعد عمر آن را جائز شمرد و به شكل قانون درآورد.

در صورتى كه نسائى از محمدبن لبيد نقل مى‏كند:

«اخبر رسول الله عن رجل طلق امرأته ثلاث تطليقات جميعاً فقام غضبان ثم قال: ايلعب بكتاب الله و انا بين اظهركم؟ حتى قام رجل آخر فقال يا رسول الله الا اقتله؟»

پيامبر از مردى كه همسرش را در يك مجلس سه طلاقه كرده بود خبر داد، سپس خشمگين و عصبانى برخاست و فرمود: در حالى كه من بين شما هستم با كتاب خدا بازى مى‏شود، كار به جائى رسيد كه مردى برخاست و گفت اى پيامبر خدا آيا نبايد او را بكشم؟

استدلال به سنت از دیدگاه اهل تشیع

شیخ طوسی گفته است: هر گاه مردی همسرش را با یک صیغه، سه بار طلاق دهد، بدعت گذاشته و از نظر اکثر اصحاب ما- در صورت مهیا بودن شروط طلاق – یک طلاق واقع می‌شود. در میان فقه ‌های اهل تشیع برخی مایلند که اصلا طلاقی واقع نمی‌شود. اهل ظاهر و علی (ع) این عقیده را دارند. طحاوی از محمدبن اسحاق نقل کرده، که یک طلاق واقع می‌شود و روایت شده که عقیده ابن عباس و طووس مطابق عقیده شیعه بوده است.

نسایی از محود بن لبید نقل کرده که به رسول خدا (ص) خبر دادند مردی همسرش را در یک مجلس سه طلاقه کرده است. پیامبر (ص) با شنیدن این خبر با عصبانیت برخواست و فرمود:

ايلعب بكتاب الله و انا بين أظهركم؟!

آیا در زمانی که من میان شما هستم با کتاب خدا بازی می‌کن؟

این کلام رسول خدا(ص) به قدری با جدیت بیان شد که مردی برخواست و گفت: ای رسول خدا(ص) او را نكشم؟[1]

شايان ذكر است كه محمود بن لبيد صحابي كوچكي بوده كه رواياتي را از پيامبر(ص) شنيده است؛ شاهدش اين است كه احمدبن حنبل با سندي صحيح از او نقل كرده كه: رسول خدا(ص) نزد ما آمد و نماز مغرب را در مسجد ما با ما خواند. وقتي نماز تمام شد فرمود:

«اركعوا هاتين الركعتين في بيوتكم للسبحة بعدالمغرب[2]؛»

اين دو ركعت را در منازلتان به عنوان نافلة مغرب بخوانيد.

اين حديث نشان مي‌دهد كه محمود بن لبيد رواياتي را از رسول خدا(ص) شنيده كه اين حجر آنها را در «الاصابه» نقل كرده است.[3]

ممكن است مردي كه طبق حديث مزبور همسرش را سه طلاقه كرده، «ركانه» باشد كه در حديث دوم از او سخن خواهيم گفت.

ملاحظه مي‌كنيم كه پيامبر(ص) اين نوع از طلاق را بازي با كتاب خدا وصف مي‌كند و با شنيدن اين موضوع، آثار خشم در چهره‌اش نمودار مي‌شود. با اين وصف آيا ممكن است اين گونه طلاق دادن صحيح باشد؟!

برفرض كه محمود بن لبيد از پيامبر(ص) چيزي را نشنيده- همچنانكه ابن حجر در «فتح‌الباري» ادعا كرده[4] اما به هر حال او از صحابه است و با توجه به اين كه از نظر فقهاي اهل سنت تمامي صحابه عادلند، بدون شك مراسيل آنها حجت است.

جهت مشاهده نمونه های دیگر از مبانی نظری فقه و حقوق اسلامی کلیک کنید.

نمونه ای از منابع

  1. بن بدوی، عبدالعظیم، مختصر فقه از قرآن و سنت/ عبدالعظیم بن بدوی، ترجمه محمدی، عبدالله/ ص 433، 1390، ج اول.
  2. مغنیه، محمدجواد ، فقه تطبیقی مذاهب پنجگانه، ترجمه کاظم پور جوادی، بنیاد اسلامی، 1363ص 298.چاپ چهارم.
  3. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1374 ، چاپ اول ، ج24،
  4. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج2، ص169، 1373.
  5. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج24، ص221، 1373.
  6. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج24، ص221، 1373.
  7. حرّ عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج 22، ص 7، مؤسسه آل البیت علیهم السلام ، قم، چاپ دوم، 1414 ه.
  8. حرّ عاملی، محمد بن الحسن، وسايل الشيعة، باب 16 از ابواب مقدمات طلاق، 1414ق، چاپ دوم.
  9. يزدى، سيد مصطفى محقق داماد، بررسى فقهى حقوق خانواده – نكاح و انحلال آن، در يك جلد، قم – ايران، اول، 1390.
  10. بنی هاشمی خمینی، سید محمد حسن،توضیح المسائل راجع، ج 2، مسائله 2527، ص 532 و 533 چاپ 2، بهار 1383.

 

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “سه طلاق کردن در یک مجلس”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید