قیمت 19,000 تومان

اشتراک 0دیدگاه 119 بازدید

 جنگ چیست؟

 تعاريف و مفاهيم جنگ

1-1. تعریف جنگ

1-2. انواع جنگ

1-2-1. انواع جنگ بر حسب کنوانسیونهای 1949 ژنو و دو پروتکل متمم (1977)

1-2-2. برخوردهای مسلحانه بین المللی..

1-2-3. برخورد بین اعضای متعاهدی که یکدیگر را شناسایی نکرده اند.

1-2-4. برخورد میان قدرتهایی که جزو متعاهدان نیستند.

1-2-5. معنای برخورد مسلحانه بر طبق ماده 2 مشترک در کنوانسیونهای ژنو.

1-2-6. جنگهای آزادی بخش ملی..

1-2-7. جنگهای آزادی بخش ملی تحت ماده 1 (4) پروتکل..

1-2-8. نبرد با چه هدفی، جنبش آزادی بخش تلقی می شود.

1-2-9. برخوردهای مسلحانه غیر بین المللی..

1-2-10. جنگهای داخلی بین المللی شده

1-3. مفهوم جنگ…

1-4. تعابیر مختلف از کلمه جنگ…

1-5. مفهوم جنگ از ديدگاه حقوق بين الملل..

1-6. تعریف حقوقي جنگ…

1-7. عناصر سازنده مفهوم حقوقی جنگ…

1-7-1. عنصر تشکیلاتی و سازمانی..

1-7-2. عنصر مادی..

1-7-3. عنصر معنوی یا روانشناختی ( قصد و نیت جنگ)

1-8. هدفداربودن جنگ ( منافع ومصالح ملی)

1-9. حقوق جنگ…

1-9-1.  توافقات بین المللی..

1-9-2. حقوق عرفی..

1-10. اهمیت عبارت مارتنز

1-11.  تصمیمات و آرای قضایی..

1-11-1. نظامنامه ها و دستورالعملها

1-12.  شناخت برخورد مسلحانه تا جنگ جهانی اول..

1-13.  مشکلات پس از کنوانسیونهای 1949 ژنو.

1-14. دخالت سایر دولتها در جنگهای داخلی..

1-15. کمک به دولتهای درگیر مداخله مسلحانه با شورشیان..

1-16. تئوری غیرقانونی بودن کمک…

1-17. سازمانهای بین المللی..

1-18. تقسیم بندی قوانین حقوق بین الملل جنگ با توجه به هدف آنها

1-19. آثار جنگ بر معاهدات

منابع

جنگ (تعاريف و مفاهيم ، ادبیات و مبانی نظری)

تعریف جنگ

آیا می توان تعریفی جامع و مانع از جنگ ارائه داد و یا اینکه تعریفها نسبی هستند. اپنهایم[1] جنگ را عبارت از جدل بین دو دولت از طریق قوای نظامی، با هدف تفوق و غلبه بر دیگری و اعمال شرایط دلخواه طرف پیروز می داند.[2]

به نظر می رسد که این تعریف امروزه، حداقل در قسمت آخرین خود، یعنی اعمال شرایط دلخواه طرف پیروز ، مهجور شده باشد. به علاوه ، وی روشن نمی سازد که در چه زمان معینی جنگ واقع می شود.

بعضی دیگر ، مانند ودوس[3] ، جنگ را چنین تعریف می کنند.

« جدلی مسلحانه بین دولتها، که در آن کلیه روابط صلح آمیز معلق شده باشد.»[4]

تعریف فوق هم نمی تواند به بحث حاضر کمکی قطعی کند. زیرا از سویی امروزه لزوما دولتها نیستند که به جنگ توسل می جویند. به علاوه، اگر بتوان پذیرفت که حفظ بعضی از روابط صلح جویانه به رغم استفاده از زور، موجد حالت جنگ نیست، بسیاری از جنگها از جمله مخاصمه 1965 پاکستان و هندوستان، از جرگه جنگ خارج می شوند. [5] همچنین در جنگ هشت ساله ایران و عراق، چون در چند سال اول جنگ، سفارتخانه های دو کشور در پایتختها دایر بودند، بنابراین جنگی شروع نشده بود.

برایرلی[6] وجود اعمال زورمندانه در مدت طولانی را موجب پیدایش « حالت جنگ» می داند. او می گوید در صورتی که چنین حالتی وجود داشته باشد و طرفین از پذیرش حالت جنگ استنکاف ورزند، برعهده جامعه بین المللی است که وجود حالت جنگ را اعلام کند. [7]

وجود قصد و نیت جنگ تا چه حد در تعریف جنگ و یا شروع آن می تواند کمک کند؟ کوینسی رایت[8] می نویسد:

« جنگ هنگامی آغاز می شود که دولتی نيت خود را برای توسل به جنگ ، از طریق اعلام جنگ یا ضرب الاجل، اعلام می دارد.»

به عبارت دیگر، از دید وی، وجود جنگ ارتباطی به شکل و نوع اقداماتی که متخاصمین انجام می دهند، ندارند. [9] البته وی بعدها نوشت که در صورت عدم پذیرش متحاربین به وجود جنگ، وضعیت جنگ حادث نخواهد شد، مگر آنکه دول ثالث « حالت جنگ» را شناسایی کنند. [10]

مشکلی که تعریف رایت دارد، یعنی مسئله ورود  دول ثالث و  اینکه چگونه نیت و قصد آنها   می تواند بر شناسایی یا عدم شناسایی حالت جنگ تاثیر داشته با شد، روشن نیست.

همچنین وجود نیت و قصد را می توان در گزارش « وضعیت حقوقی ناشی از اعمال فشارهای اقتصادی در ایام صلح»[11] نیز یافت، در این گزارش دبیرکل جامعه ملل اظهار داشت که از نظر حقوقی وجود حالت جنگ بین دو دولت بستگی به قصد آنها، نه طبیعت عملشان، دارد.

بدین ترتيب، اتخاذ معیارهایی، هرچند خشونت آمیز، اگر با قصد جنگ همراه نباشد و از دید کشورهایی که آن معیارها در مورد آنان اتخاذ می گردد، جنگ تلقی نشود، از نظر حقوقی موجب ایجاد رابطه جنگ بین دول مربوطه نخواهد بود. چهارسال پس از حادثه کانال کورفو نیز دبیرکل جامعه ملل همین نظر را ابزار داشت.

بعضی دیگر، با  تفسیر وسیع از معنای جنگ، از تعریف سنتی آن خارج شده، ضرورت وجود برخورد مسلحانه را از جنگ حذف کرده اند. آنها  استعمارگری و سلطه اقتصادی و تخاصم بین مفروضات بنیادین فکری را « جنگ منجمد»[12] و « جنگ سرد»[13] تلقی می کنند. [14]

با آنکه می دانیم و می پذیریم که جنگ دارای بار حقوقی خاصی است، ولی باید اذعان داشت که بسیار مشکل و شاید هم غیر محتمل باشد که بتوان تعریفی آنچنان جامع و مانع ارائه داد که دربرگیرنده تمام مولفه های لازم برای اوضاع و احوال مختلف باشد. لذا به گمان بسیاری هیچ تعریفی از جنگ رضایتبخش نیست؛ وجود « حالت جنگ » با توجه به شرایط مختلف، تعریف خاص خود را می طلبد. [15] به عبارت دیگر، باید با توجه به هدفی که دنبال می شود، دنبال تعریف ویژه ای بگردیم و بگوییم جنگ حادث شده است یا خیر؟ در این صورت، جنگ صاحب تعریف های متعددی می شود.

این نسبیت معنا که به طور عملی باعث می شود نتوانیم تعریف خاصی از جنگ ارائه دهیم ، خود فرآیند تفارق عظیم گونه های مختلف خشونت مسلحانه است. باید پذیرفت که امروزه ابعاد تعریف جنگ، بسی مشکل تر از نیمه اول قرن بیستم است؛ چرا که جنگهای امروزین لزوما جنگ بین دولتها نیستند. مشخصات قدیمی جنگ، که حتما وجود حداقل دو کشور را لازم می دانست، جای خود را به جنگهایی داده است که در آن عناصر غیر دولتی هم مشارکت دارند. بعلاوه، حالات بینابینی، مثل جنگ سرد- صلح خشونت آمیز[16] و یا جنگ صلح آمیز[17]، نیز مقولاتی در خور تامل اند. [18]

با توجه به هدف نوشته حاضر، جنگ در موارد زیر وجود خواهد داشت:

1- حداقل دو گروه متخاصم وجود داشته باشند. [19]

2- حداقل یکی از آنها از قوای مسلح استفاده کند ( ارتش، پلیس و یا نیروی چریکی) [20]

3- برخورد، هرچند ساده، برای مدت زمان طولانی بین آنها جریان داشته باشد؛

4- هر دو طرف به اندازه معمول، سازمان داده شده باشند.

بنابراین، تعریفهای سنتی، همانگونه که کلازویتس[21] ارائه می دهد، و « جنگ را عملی زورمندانه جهت اجبار دشمن به  انجام  خواست طرف» تعریف می کند، و آن را  ادامه سیاست خارجی با زائده « عمل زورمندانه» می پندارد، دچار آن چنان دگرگونی شده است که باید از آنها صرف نظر کرد.

 

انواع جنگ

در بین علمای حقوق بین الملل، توافقی در خصوص  اینکه چه کسانی می توانند به جنگ متوسل شوند، وجود ندارد ، از دید بعضی از نویسندگان مثل اوپنهایم، وبر و روسو تنها منبع دارنده حق توسل به خشونت « دولت» است.[22] بعضی دیگر، در عین اتفاق نظر با این دیدگاه، گروههای شهروند در جنگهای داخلی را نیز تحت شرایطی جزو دارندگان این حق محسوب می کنند. [23]

مسلم اینکه بر این دیدگاههای سنتی امروزه استثنائات فراوان وارد است؛ جنگ دیگر لزوم بین دولتها نیست و جامعه بین المللی با جنگهای چریکی، جدایی طلبانه آزادی بخش و غیره مواجه است.

واضح است که هنوز دولتها معمولترین طرفهای جنگ محسوب می شوند و حقوق جنگ نیز این مهم را در نظر داشته است. این تحول مهم در عمل به اندازه ای اهمیت دارد که سنت گرایان نیز با قید شرطهایی، از جمله عملیات منظم و قدرتمند یا شناسایی متحاربان، حق جنگ از جانب       غیردولتها را پذیرفته اند. [24]

با تحولی که در حقوق بین الملل معاصر درباره برخوردهای مسلحانه رخ داده، مسئله شناسایی اهمیت خود را از دست داده است. به عنوان مثال، کنوانسیونهای ژنو، سخنی از شناسایی به میان    نمی آورند، ولی در عین حال می گویند:

« تساوی این حقوق تاثیری در موقعیت قانونی طرفهای مخاصمه نخواهد داشت.»[25]

بسیاری دیگر از بیانیه ها و معاهدات بین المللی نیز مبین این امر است که حضور جنبش های آزادی بخش و تصویب بعضی کنوانسیونها توسط آنان، به معنای شناسایی آنها قملداد نمی شود.[26]  با این مقدمه، وارد اصل مطلب می شویم….

 

(پاورقی ها)

[1]-Oppenhiem

[2] – Oppenhiem, International Law, War and Neutrality, ed. By Lauterpacht, Vol.II, 7th  ed.

[3]  Verdoss

[4] – Verdoss, Vôikerrecht, Sthed. (Vienna, 1964), p.432 as Quated in Delupis, op.cit., p.6. Footnoct No. 20.

[5] – براي آكاهي از مشروح مسئله نگاه كنيد به :

Dalmia Cement Ltd. v. National, Bank of Pakistan, (67) International Law Reconciliation. p.611 .

[6] – Briely

[7] – . Myres S. Mc Dougal and Florentino P.Feliciano, The Initiation of Coercion, A Mutli-Temporal

Analysis in International Law in the Twentieth Century, (New York: Appleton Century Crafts.

), 1969),pp.685-697 and AJIL52, (1958), pp.241.259.

[8] – Quincy Wright

[9] – Quincy Wright, <Changes in the Concept of Warn AJIL, Vol.18 (1924), pp.758-59

[10] – Quincy Wright <<When Does War Exist>>, AJIL, Vol.26(1932), p.366.

[11] – 8 League of Nations Official Journal 834(1927) as Quoted in MC Dougal and Feliciano, The initiation of Coercion, in International Law in 20th Century, p.698.

[12] – Frozen War

[13] – Cold War

[14] – Delupis, op.cit., p.8.

[15] – R.R. Baxter, (The Definition of War), RevueEgyptiennedeDroitlnternational,Vol. 16, (1960),pp.l-l4.

[16] – Hostile Peace

[17] – Peaceful Wartime, (Sitzkrieg)

[18] – Fredrick C. Gamst, eConflict in Horn of Africa,>, in Peace and War, ed. by Mary Lecron Foster and Robert A. Rubenstein, (Oxford: Transaction Publishers, 1989), p.147.

[19] – در اين صورت تعريف موجود، وجود برخورد مسلحانه بين دو دولت را شرط ندانسته و لذا اين تعريف دربرگيرنده جنگهايي كه يكي از طرفين آن دولت نيست نيز مي گردد.

[20] –  Palestine YB, <<The Intifadah: An Act of Self Defence>>, Vol.1 V, (1988).

[21] – Clausewita

[22] – Oppenheim, Op.Cit., Vol.11, pp.203-3.

[23] – در مورد انديشه وبر درباره دولت نگاه كنيد به :

Max Weber, Legitimacy, Politics andthe States, ed. by H. Gerth aad W.Mills, (New York: Longmans, 1958), p.77.

[24] – Oppenheim, Op. Cit., p.660.

[25] – Roberts and Guelff Op.L’/t.,Article3,Convention(1)p.172,(II) p.195,(IIl),p.217,(IV),p.273.

[26] –  از ميان قديمي ترين اين نظرات مي توان به نظريات افلاطون (PeaceonEarth,Unesco,p.58) و ابن خلدون، (bid, p.46) اشاره كرد. از نويسندگان متاخر مي توان نگاه كرد به

 

جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های حقوق کلیک کنید.

نمونه ای از فهرست منابع و ماخذ

  • 1- آذري قمي، احمد. مجموعه مقالات جنگ و صلح. ناشر : چاپخانه سپهر تهران. چاپ اول. 1366.
  • 2- اصغريان جدي، احمد. شيعه و حفظ آثار جنگ. ناشر : انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي. چاپ خجسته.
  • 3- انصاري، مهدي. دروديان، محمد. زمان زاده ، جواد. جنگ ايران و عراق «هجوم سراسري». ناشر : مركز مطالعات و تحقيقات جنگ. كتاب چهارم.
  • 4- انصاري، مهدي. رشيد، محسن. جنگ ايران و عراق «هجوم سراسري». ناشر : مركز مطالعات و تحقيقات جنگ. كتاب چهارم.
  • 5- ثقفی عامری، ناصر. سازمان ملل متحد مسئولیت حفظ و صلح امنیت بین المللی. ناشر : دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت خارجه.  چاپ اول. 1370.
  • 6- پارسادوست، منوچهر. نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ايران. ناشر : شركت سهامي انتشار. چاپ اول.بهار 1371.
  • 7- دروديان، محمد. سيري در جنگ ايران و عراق«پايان جنگ». ناشر : مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس و مطالعات و تحقيقات جنگ. چاپ پنجم. 1389.
  • 8- روسو، شارل .حقوق مخاصمات مصلحانه.  ترجمه سيدعلي هنجني و شيرين نير نوري. ناشر : دفتر خدمات حقوقي بين المللي. چاپ اول. 1369.
  • 9- ساعد، نادر. حقوق بشر دوستانه در مخاصمات مسلحانه. ناشر : موسسه انتشارات و مطالعات پژوهشهاي حقوقي شهر دانش. چاپ دوم. 1391.
  • 10- ساعد وكيل، امير. حقوق بشر، صلح و امنيت بين المللي. ناشر : انتشارات مجد. چاپ اول. 1383.
  • www.sid.ir falview papav.asp?id=90447.

 

مشخصات اصلی
رشته حقوق
گرایش حقوق بين الملل
تعداد صفحات 48 صفحه
منبع فارسی دارد
منبع لاتین دارد
حجم 140 kb
فرمت فایل ورد (Word)
موارد استفاده پایان نامه (جهت داشتن منبع معتبر داخلی و خارجی ) ، پروپوزال ، مقاله ، تحقیق

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “جنگ (تعاريف و مفاهيم ، ادبیات و مبانی نظری)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید