قیمت 19,000 تومان

اشتراک 0دیدگاه 354 بازدید

اندیشه های بیژن نجدی

بیژن نجدی

زندگي و آثار بیژن نجدی —————————————————————-

4-2- انديشه‌هاي سياسي بیژن نجدی ——————————————————————–

4-2- 1- قيام جنگل                                                                                          –

4-2-2- حزب توده—————————————————————

4-2-3- حادثه پاسگاه سياهکل——————————————————

4-2-4-آشوب هاي اوايل انقلاب—————————————————–

4-2-4-1- کودتاي 28 مرداد——————————————————-

4-2-4-2- ناامني فضاي سياسي—————————————————–

4-2-4-3- زندان و زندانيان سياسي————————————————–

4-2-4-4- ترور سياسي———————————————————–

4-2-4-5- سرخوردگي سياسي—————————————————–

4-2-5- نفت——————————————————————–

4-2-6- جنگ——————————————————————-

4-3- انديشه اجتماعي و روانشناختي بیژن نجدی ————————————————-

4-3-1- تقابل سنت و مدرنيته——————————————————

4-3-2- از خود بيگانگي و تنهايي انسان معاصر—————————————–

4-3-3- نگرش ناتوراليستي———————————————————

4-3-4- انسان——————————————————————

4-3-4-1- جبرگرايي————————————————————-

4-3-4-2- تنهايي و انتظار———————————————————

4-3-4-3- يأس و اندوه———————————————————–

4-3-5-آزادي——————————————————————-

4-3-6- مرگ——————————————————————-

4-3-7-زن———————————————————————

4-3-7-1-زن معمولي————————————————————

4-3-7-2-مادر——————————————————————

4-3-8- عشق——————————————————————-

4-3-9- آنيما——————————————————————-

4-3-9-1- آنيما و مادر————————————————————

4-3-9-2- آنيما و آب————————————————————-

4-3-9-3- آنيما و تجلي در اندام—————————————————-

4-3-10- پيري——————————————————————

4-3-11- بلوغ——————————————————————

4-3-12- فقر و ناتواني————————————————————

4-3-13- زندگي—————————————————————–

4-3-14- طبيعت گرايي———————————————————–

4-4- انديشه فرهنگي و اعتقادي بیژن نجدی —————————————————–

4-4-1- مذهب——————————————————————

4-4-1-1- زنان و مذهب———————————————————-

4-4-2- آداب و رسوم و باورهاي بومي————————————————

4-5- زبان بیژن نجدی  ———————————————————————

4-5-1- واژگان——————————————————————

4-5-2- آشنايي زدايي————————————————————

4-5-2-1- آشنايي زدايي موصوف و صفت——————————————————-

4-5-2-2- آشنايي زدايي با استفاده از تصويرسازي————————————————

4-5-3- تصاوير——————————————————————

4-5-4-فاعل قرار دادن اشياء——————————————————-

4-5-5- نثر شاعرانه————————————————————–

4-5-5-1- جان بخشي———————————————————————-

4-5-5-2- حس آميزي———————————————————–

4-5-5-3- تشبيه————————————————————————–

4-5-5- 4- حذف مضاف———————————————————-

4-5-5-5- آوردن صفت براي مضاف————————————————–

4-5-5-6- ترکيب وصفي مقلوب—————————————————-

4-5-6- شکستن روايت———————————————————–

4-5-7- ترکيب سازي————————————————————-

4-5-8- ايجاز——————————————————————-

4-5-9-جابجايي ارکان جمله——————————————————-

4-5-10- تكرار——————————————————————

4-5-10-1- تکرار فعل————————————————————

4-5-10-2-تکرار كلمه ———————————————————–

4-5-10-3- تکرار قيد————————————————————

4-5-11- توصيف—————————————————————-

4-5-11-1-توصيف اشخاص——————————————————–

4-5-12- لحن

منابع

این فایل در 90 صفحه خدمت شما عزیزان ارائه می گردد .

آثار بیژن نجدی

زندگي و آثار بیژن نجدی

بیژن نجدی ، شاعر و داستان نويس گيلاني در 24 آبان 1320 از پدر و مادر گيلاني در خاش زاهدان متولد شد. تحصيلات ابتدايي خود را در رشت گذراند. پس از اخذ ديپلم در سال 1339 وارد دانشسراي عالي تهران شد و در سال 1343 از همان دانشکده در رشته رياضي فارغ التحصيل و با سمت دبيري در دبيرستانهاي لاهيجان به تدريس مشغول شد. نجدي در مصاحبه­هاي گوناگوني که با او انجام گرفته خود را اين گونه معرفي کرده است:«من به شکل غم­انگيزي بیژن نجدی هستم، متولد خاش، گيله مرد هم هستم. متولد 1320 سالي که جنگ جهاني تمام شد. تحصيلات ليسانس رياضي. يک دختر و يک پسر دارم.

اسم همسرم پروانه است.»  پدرش از افسران مبارزي بود که در قيام افسران خراسان نقش داشت و در مسير رفتن به گنبد کاووس به دست تعدادي ژاندارم کشته شد. در سال 1349 با پروانة محسني آزاد ازدواج کرد که حاصل اين ازدواج يک دختر و يک پسر است. از سال 1345 فعاليت ادبي خود را آغازکرد.  مهمترين آثاري که از بيژن نجدي به جا مانده عبارتند از: مجموعه داستان «دوباره از همان خيابانها» ، «يوزپلنگاني که با من دويده­اند » «داستان­هاي ناتمام»، «برگزيده اشعار»،  «خواهران اين تابستان». که تنها يوزپلنگان او در زمان حياتش چاپ شد و بقيه آثار او به همت همسرش گردآوري و به چاپ رسيد.

مجموعه داستان «يوزپلنگاني که با من دويده­اند» در سال 1374 جايزة قلم زرين را به خود اختصاص داد. در سال 1379 نيز برگزيده نويسندگان و منتقدان مطبوعات شد.

بیژن نجدی همچنين در کارنامه ادبي خود، لوح تقدير بهترين مجموع داستان «دوباره از همان خيابانها »، تنديس يادمان بنياد شعر فراپويان به خاطر برگزيده اشعار دهه هفتاد و لوح افتخار به پاس جانسروده­ها در پاس داشت آيين­هاي ملي و ميهني را دارد.

بیژن نجدی در چهارم شهريور 1376 به علت بيماري سرطان ريه درگذشت. آرامگاه او در شهر لاهيجان در جوار شيخ زاهد گيلاني قرار دارد.

بیژن نجدی هم در حوزه نثر و هم در حوزه شعر صاحب اثر بود. مي­توانست از شاعران و نويسندگان جريان­ساز در حوزه ادبيات باشد.

يکي از نويسندگاني است که آثارش پس از مرگش بيش از پيش مورد توجه قرار گرفت. او سهل و ممتنع مي­نوشت. ظرافت و باريک بيني در کارهايش بود. در عين سادگي، زيبا و شگفت انگيز بود. داستان­هاي کوتاه او در رديف بهترين کارهاي ادبيات داستاني ما قرار مي­گيرد.

بیژن نجدی شاعر و داستانويسي تر و تازه بود که بوي طبيعت، بوي اشياء  و آدم­هاي شمال بدجوري در حرف­ها و حديث­هايش به پا ايستاده بوده­اند. مقوله زبان و تکنيک در برابر معناهاي خود خواسته­اش، همواره در نوسان بود و پيوسته نوعي نياز دروني، وي را به بازتاب روزگار خود فرا مي­خواند. ايستادن در حيات«قصه و شعر» آن هم ميان طبيعت سرشار و پربار شمال، نگاهش را پيوسته به سمت کوهها، دره­ها و جنگل مي­کشاند. بیژن نجدی همواره شتابي براي آمدن و ماندن نداشت. اما آنچه مي­نوشت و مي­گفت داراي قابليتي سخت انساني و هنرمندانه بود. همواره به وجه«وحشتناکي» آشوب­هاي انساني را به قلمرو روايت مي­کشاند. فضاي ذهني­اش، پيوسته درگير عواطف و مصائب انساني بود. چهره نجدي در کار داستان­نويسي، چهره­اي نوين و پر از زبان­هاي تازه و تکنيک­هاي زيباشناسانه است. اتفاق­هاي عظيم و ويرانگر انساني در چشم­انداز قصه­هاي بیژن نجدی، بسيار سيال و تماشايي است (ر.ک.معتقدي،13:1381).

«ويژگي بارز داستان­هاي بیژن نجدی در اين است که در حجمي اندک معنايي عميق را القاء مي­کند. چيزي که در کمترين داستاني مي­شود مشاهده کرد» (اميري،23:1382)

انديشه و نگرش متفاوت نجدي نسبت به جهان پيرامونش به رخدادي زباني مي­انجامد که غريب است. جنبش احساس مي­شود اما با اين همه روند شکل­گيري قصه را متوقف نمي­سازد، تنها خواننده را به تأمل بيشتر در معني جمله­هايي که گاه به شعر پهلو مي­زنند، وامي­دارد. (اميري،23:1382)

سبک کارهاي بیژن نجدی ، در حقيقت شيوه نوشتاري مخصوص خودش بود. از جمله نويسندگان آوانگارد و مدرن به حساب مي­آيد که در سال­هاي اخير طيف وسيعي از مخاطبان شعر و ادبيات داستاني را تحت تأثير قرار داده است (حسن زاده،22:1382)

بیژن نجدی نخست شاعر بود و در دهه 1340 شعرهايش در نشريات ادبي چاپ مي شد و در ميان اهل ادب به مثابه شاعري پيشگام و متفاوت تا حدودي نام و آوازه­اي داشت. در آن ايام شاعران نوپرداز به طيف­هاي مختلفي تقسيم مي­شدند؛ عده­اي دنباله رو راه نيما بودند. تعداد بيشتري از فروغ و نصرت رحماني و سهراب سپهري تبعيت مي­کردند.

شعر سپيد شاملو نيز دوران طلايي خود را طي مي­کرد و در ميان شاعران جوان رهروان زيادي داشت. احمدرضا احمدي با شعر موج نو هياهويي به راه انداخته بود و از اواخر اين دهه نيز رويايي با حجم گرايي عده­اي را به دور خود جمع مي­کرد.

اما نجدي به راه خود مي­رفت و تحت تاثير موج­هاي موسمي نبود. همچون هر شاعر اصيلي اراده گرايانه شعر نمي­سرود و سروده­هايش را بر اساس تئوري­هاي وارداتي بنا نمي­کرد و خود را به دست شعر مي­سپرد تا شعر او را بسرايد اما از آغاز دهه 1350 از نجدي و شعرهايش ديگر نامي در محافل و نشريات ادبي در ميان نبود و حتي در زادگاهش لاهيجان، از محافل ادبي غايب بود. اين بود و بود تا اواخر دهه 1360 يعني حدود بيست سال نجدي به کماي ادبي رفته بود. علت چه بود؟ اين راز سر به مهري است که هيچ کس جز همسرش چيزي درباره آن نمي­داند.(ر.ک.عشقي،1:1386).

داستان‌هاي او برآمده از تجربيات و فضاي ذهني خاص اوست. نجدي شاعر زندگي است، هنرمندي كه زندگي روزمره، رويا و واقعيت‌هاي اطرافش را به شعر تبديل مي‌كند. در حقيقت داستان گويي او مصداق اين جمله است. «داستان گو شاعر زندگي است، هنرمندي است، که زندگي روزمره ، زندگي دروني و بيروني رويا و واقعيت را به شعر بدل مي کند که قافيه آن را نه کلمات که حوادث مي سازد» (مک کي، 18:1385).

 

 انديشه­ هاي سياسي بیژن نجدی

شمال ايران در طول تاريخ سياسي اين مرز و بوم، همچون جنوب، همواره مورد توجه بسياري از استعمارگران چون روسيه و انگليس بوده است. به دليل ظلم و ستمي كه از طرف حاكمان دست نشانده دولت‌ها و حضور نيروهاي خارجي در اين حوزه به مردم اعمال مي‌شد، قيا‌م‌هاي مردمي بزرگي در اين حوزه شكل گرفته است. مردان مبارز و دليري كه براي آزادي و رهايي از يوغ استعمار دلاوري‌هاي شگفتي را در صحنة تاريخ از خود به يادگار گذاشتند. دلاوراني همچون ستارخان، باقرخان، ميرزا كوچك خان و يارانش و ديگر كساني كه در نهضت جنگل و حادثه پاسگاه سياهكل و قيام‌هاي مردمي شركت داشتند يا رهبري قيام‌ها را به عهده داشتند. اين قيام‌ها و مبارزات نه تنها بر تاريخ حوزة شمال اثر گذاشت و فصلي نو در تاريخ اين خطه پديد آورد، كه در ادبيات اين حوزه نيز تاثيري چشمگير داشته است زيرا زندگي شاعر و نويسنده از مردم جدا نيست.

بیژن نجدی از جمله شاعران و نويسندگان شمالي است كه مسائل اجتماعي، فرهنگي و به خصوص سياسي حوزه شمال در آثار او به خوبي جلوه‌گر شده است. در حقيقت يكي از ابعاد مهم زندگي او بعد سياسي است. نجدي در دو مجموعه «يوزپلنگاني كه با من دويده‌اند» و «دوباره از همان خيابان» از مجموع 30 داستان اين دو مجموعه، در 18 داستان به شرح مسائل سياسي سال‌هاي 1320 تا دوران جنگ پرداخته است. رد تاريخ معاصر از قيام جنگل تا کودتاي 28 مرداد، انقلاب، جنگ و… را مي­توان در آثار او يافت. اين حوادث بستري مناسب براي داستان­هاي وي فراهم آورده و نويسنده با استادي تمام از آن بهره برده است.

 

زبان  

ويژگي بارز داستان‌هاي بیژن نجدی، زبان شاعرانه است. زبان داستان او واسطه ميان او و پديدهاي طبيعت است. نجدي با كمك گرفتن از فنون زبان شعري جهاني زنده و پويا را در داستان‌هاي خود ترسيم مي‌نمايد«زبان به آدمي در جهان، هستي و هوّيت مي­دهد و براي انسان جهان را عينيت مي­بخشد. زبان واسطه ميان انسان و جهان است» (علوي مقدّم،64:1377). نجدي شاعري داستان­نويس و داستان نويسي شاعر است. زبان داستان او تحت تأثير زبان شاعرانه‌اش به نثري آهنگين دست مي­يابد. يکي از ويژگي­هاي بارز بیژن نجدی استفاده از زبان شاعرانه در داستان است. «بیژن نجدی از داستان نويساني است که به زبان شاعرانه بسيار اهميت مي­دهد و کاربرد همين زبان شاعرانه، در روايت گاه فضا را مبهم مي­کند» (صديقي،158:1388).

 

واژگان بومي

كاربرد واژگان بومي در داستان‌هاي نجدي بسيار كم است. در واقع مي‌توان گفت نجدي از واژگان بومي استفاده نكرده است. در داستان‌هاي او در دوجا به دو جمله كوتاه شمالي برمي‌خوريم كه در گفتگوي بين شخصيت‌ها رد و بدل مي‌شود. « مرد شور تي سياجانه بشت» (بیژن نجدی ،1388ب:51) به معني مرده شور تن سياهت را بشويد.

نوخور قوربان واوينه (بیژن نجدی ،85:1387) به معني نخور قربان مي‌بره

واژة قُر به معني كج در اين جمله «بيست و دو کيلو آدم را قُر مي­کنه» ( بیژن نجدی ،1388ب:42). تنها واژه شمالي اوست.

بیژن نجدی در چند مورد از محله‌هاي رشت نيز استفاده کرده است. «خواهر امام» و «آسيدجلال» ،که از اماكن مذهبي در رشت هستند. «ساغريسازان» و«بادي الله» از محله‌هاي رشت و «تازه آباد» که نام قبرستاني است. با اينکه در سطر سطر داستان­هاي او مي­توان فضاي شمالي داستان را حس کرد اما استفاده او از واژگان بسيار کم است.

 

 آشنايي زدايي

آشنايي‌زدايي از ويژگي‌هاي بارز نثر اوست. «هدف هنر آن نيست که که امور آشنا و مألوف سازد بلکه آرمان هنر و ادبيت ادبيات به غريب و ناآشنا ساختن جهان موجود در اثر هنري استوار است. هنر ادبيات از طريق ناآشنا ساختن پديدارهاي معهود و عادت زده مي­خواهد معاني تازه به آن­ها ببخشد» (قاسمي­پور،32:1386) «آشنايي زدايي شامل تمهيدات و شگردها و فنوني است كه زبان شعر را براي مخاطبان بيگانه مي‌سازد و با نمادهاي زباني مخاطبان مخالفت مي‌كند» (علوي‌مقدم،107:1377) و اين شگرد در داستان‌هاي بیژن نجدی خصوصا تركيبات او به خوبي پيداست.

«نوآوري و آشنايي زدايي بیژن نجدی بيش از هر چيز ديگري در سطح سخن روايت و صناعات داستان‌گويي و در مرتبه دوم در سطح محتواي داستان است. آشنايي او با شعر معاصر ايران سبب شده است روساخت داستان‌هاي او از جنبة شاعرانه برخوردار باشد» (قاسمي‌پور،91:1368).آشنايي زدايي در داستان‌هاي او گاهي از طريق ناآشنا كردن صفت يا مضاف اليه صورت مي‌گيرد و تركيبات اضافي و وصفي جديد به وجود مي‌آورد. گاهي با استفاده از تصوير سازي آشنايي زدايي مي‌كند.

 

جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های زبان و ادبیات فارسی کلیک کنید.

 

نمونه ای از منابع:

  1. آبراهاميان، يراوند (1385)؛ ايران بين دو انقلاب،ترجمه كاظم فيروزمند، حسن شمس آبادي،محسن مدير شانه چي؛ تهران: نشر مركز، چ دهم.
  2. آتشي، منوچهر (1383)؛ آواز خاك؛ تهران: انتشارات نگاه، چاپ سوم.
  3. آژند، يعقوب (1383)؛ انواع ادبي در ايران امروز؛ تهران: نشر قطره، چ اول.
  4. آلوت، ميريام (1368)؛ رمان به روايت رمان نويسان؛ ترجمه عليمحمد حق شناس؛ تهران: نشر مرکز،چ اول.
  5. ابراهيمي، نادر (1377)؛ ساختار و مباني ادبيات داستاني؛ تهران: انتشارات سوره، چ دوم.
  6. احمد سلطاني، منيژه (1384)؛ ژرف ساخت فرهنگ عامه­ي ايراني؛ تهران: نشر روزگار.
  7. احمدي، بابک (1385)؛ ساختار و تاويل متن؛ تهران: نشر مرکز، چ هشتم.
  8. احمدي ريشهري، عبدالحسين (1380)؛ سنگستان؛ شيراز: نويد، جلد اول و دوم ، چ دوم.
  9. اخوت، احمد (1371)؛ دستور زبان داستان؛ اصفهان: نشر فردا، چ اول.
  10. بارونيان،حسن (1387)؛ شخصيت پردازي در داستان­هاي کوتاه دفاع مقدس؛ تهران: بنياد حفظ آثار و نشر ارزش­هاي دفاع مقدس، چ اول.
  11. باطني، محمدرضا (1373)؛ زبان و تفکر؛ تهران: نشر فرهنگ معاصر، چ پنجم.
  12. باقري، خسرو (1382)؛ مباني فلسفي فمينيسم؛ تهران: وزارت علوم و تحقيقات و فناوري، دفتر برنامه ريزي اجتماعي و مطالعات فرهنگي، چ اول.
  13. باقري، نرگس (1387)؛ زنان در داستان؛ تهران: مرواريد، چ اول.
  14. براهني، رضا (1362)؛ قصه نويسي؛ تهران: نشر نو.
  15. برديانف، نيکلاي (1360)؛ منابع کمونيسم روسي و مفهوم آن؛ ترجمه عنا الله رضا ؛تهران: انتشارات ايران زمين، چ اول.
  16. پورنامداريان، تقي (1381)؛ سفر در مه؛ تهران: انتشارات نگاه، چ اول.
  17. تقي­زاده، صفدر (1374)؛ شکوفايي داستان کوتاه؛ تهران:انتشارات علمي، چ دوم.
  18. ثروت، منصور (1385)؛ آشنايي با مکتب­هاي ادبي؛ تهران: نشر سخن، چ اول.
  19. جم زاده، الهام (1387)؛ آنيما در شعر شاملو؛ تهران: نشر شهر خورشيد، چ اول.
  20. جهازي، ناهيد و منوچهر آتشي (1381)؛ افسانه‌هاي جنوب(بوشهر)؛ تهران: مؤسسه انتشارات مدّبر، چ اول.

 

اندیشه ها، زندگينامه و آثار بیژن نجدی

مشخصات اصلی
رشته زبان و ادبیات فارسی
گرایش زبان و ادبیات فارسی
تعداد صفحات 90 صفحه
منبع فارسی دارد
منبع لاتین دارد
حجم 130 kb
فرمت فایل ورد (Word)
موارد استفاده پایان نامه (جهت داشتن منبع معتبر داخلی و خارجی ) ، پروپوزال ، مقاله ، تحقیق

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “بیژن نجدی – اندیشه ها، زندگينامه و آثار بیژن نجدی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید