قیمت 19,000 تومان
مبانی نظری آداب نماز و نیایش
آداب نماز و نیایش
مبانی نظری آداب نماز و نیایش ………………………………………………………………………….
2-1 نماز ……………………………………………………………………………………………………………………..
2-1-1 عبادت و ماهیت آن……………………………………………………………………………………………
2-1-2 نامهای نماز …………………………………………………………………………………………………….
2-1-3 تاریخچهی نماز و پرستش………………………………………………………………………………….
2-1-4 اشکال نماز ……………………………………………………………………………………………………….
2-1-4-1 نماز در ادیان بدوی………………………………………………………………………………………..
2-1-4-2 دین زرتشت………………………………………………………………………………………………….
2-1-4-3 دین یهود………………………………………………………………………………………………………
2-1-4-4 دین مسیح…………………………………………………………………………………………………….
2-1-4-5 دین اسلام……………………………………………………………………………………………………..
2-1-5 نظریههای نماز …………………………………………………………………………………………………..
2-1-6 آداب نماز …………………………………………………………………………………………………………
2-1-7 مفاهیم نماز ……………………………………………………………………………………………………….
2-1-7-1 تسبیح …………………………………………………………………………………………………………..
2-1-7-2 ذکر………………………………………………………………………………………………………………
2-1-7-3 توحید…………………………………………………………………………………………………………..
2-1-8 اهمیت و اسرار نماز ……………………………………………………………………………………………
2-2 نیایش……………………………………………………………………………………………………………………
2-2-1 آداب نیایش……………………………………………………………………………………………………….
2-2-2 اهداف نیایش…………………………………………………………………………………………………….
2-2-3 مفاهیم نیایش…………………………………………………………………………………………………….
2-2-3-1 مناجات………………………………………………………………………………………………………..
2-2-3-2 دعا………………………………………………………………………………………………………………
2-2-3-2-1 فوائد دعا………………………………………………………………………………………………….
2-2-3-2-2 آثار دعا……………………………………………………………………………………………………
2-3-نقش نماز و نیایش در اندیشه ی شاعران کهن و معاصر…………………………………………….
منابع
نماز و نیایش دو موضوع اصلی پایان نامهی حاضر هستند و در کنار یکدیگر ساختار اصلی این تحقیق را تشکیل میدهند. شایسته است در این فصل، که در آن مباحث نظری پایان نامه مطرح میشود، به این دو مبحث بپردازیم . در ادامه، نخست مبحث نماز و پس از آن نیایش بررّسی خواهد شد.
نماز
نماز ارتباط صمیمانهای است میان انسان و خدا، میان آفریده و آفریدگار. نماز زیباترین جلوهی پرستش، اقرار صادقانه به بندگی خدا و سرآغاز صعود به رفیعترین قلّههای معنویت، معرفت الهی و سعادت جاودانی است.
نماز در لغت به معانی : «خدمت و بندگی، خدمتکاری، اطاعت و فرمانبرداری، سجده و سجود، سر به زمین نهادن، سر فرود آوری برای تعظیم، کرنش و تکریم و تعظیم است.
«در نماز آمدن» نیز به معانی: سجده کردن، تعظیم کردن و «به نماز آمدن» : خم شدن به نشانهی تکریم و تعظیم، پرستش، ادای اطاعت، طاعت و عبادت ایزد تعالی، عبادت و عرض نیاز به سوی خدای عالمیان به طریقی که در شریعت پیامبران وارد شده و نیاز است.» (دهخدا، ج47 : 772)
« واژهی فارسی «نماز» از لفظ پهلوی «نماک» گرفته شده است و آن هم به نوبهی خود از ریشهی باستانی «نِم» به معنی «خم شدن» و «تعظیم کردن» مأخوذ است که به تدریج بر معنی «صلات» یا عبادت ویژهی مسلمین اطلاق گردیده است.» (خزائلی،1358 :338)
«نماز حضور در برابر آفریدگار و هماهنگی با همهی ذرّات عالم است.» (قرائتی، 1369: 38)
نماز را «صلاة» نامیدهاند زیرا پیوند بین مخلوق و خالق و مشتمل بر کمک خواهی است.
« صلاة در لغت به معنای دعا و خواستن است. قالَ کَثیرَ مِن اَهلِ اللَغة : هی الدُعاءِ و التَبریکِ و التَمجید.» (اصفهانی، 1387: 287)
«صلاة حضور ذاتی است که حضور و توجهی قلبی منجر به دریافت تجلیّات میشود. صلاة، مشاهده و رؤیت است و آن شهود روحی و رؤیت عینی در موارد أعیان روحانی و جسمانی موجود.» (میرآخوری و شجاعی، 1376: 111)
از این روست که نماز را «معراج المؤمنین» ، «قُرة عینُ العارفین » و «تاجُ المُقَربین» خواندهاند.
در واقع میتوان گفت «نماز را به خاطر دعاهایی که در آن وجود دارد، «صلاة» نامیدهاند و صلاتی که از جانب خدا باشد «رحمت»، آنکه از جانب فرشتگان باشد، «آمرزش خواهی» و آنکه از سوی مردم باشد، «دعا» است.» (راشدی، 1380، ج1: 75)
نماز که زیباترین شکل و هندسهی توجه به خداست، مناسبترین فرصت برای تغذیهی روح و روان است. وقتی بنده به آستان حق رو میکند و فرمان او را با نماز گزاردن اجابت مینماید مشمول عنایتهای الهی و برکات نماز میشود.
به عبارت دیگر «نماز توجه باطن به حق و ملازمت در حضور، و اقبال به سوی حق و إعراض از ماسوی الله و دوام مکاشفه با حق و مقام راز و نیاز است.» ( سجادی، 1370 :771)
لذا در نخستین دستورات الهی به موسی (ع) در آغاز وحی آمده است:
« اَقِمِ الصَّلوة لِذِکری.» (قرآن کریم، 20 :14)
«نماز را مخصوصاً برای یاد من به پا دار.»
بدین صورت، چنانکه خداوند فرمود و در آیات بسیاری از قرآن برآن تأکید کرد بهترین راه ارتباطی با او، نماز است.
عبادت و ماهیت آن
« شناخت معبود و آفریدگار، محبّت او را در دل ایجاد میکند و این محبّت، انسان را به پرستش و عبادت و اظهار کوچکی و تواضع در برابر عظمت او وا میدارد. نماز، جلوهای از بندگی انسان در پیشگاه خدا و مظهر عبودّیت و عبادت است.» (قرائتی، 1369 : 10)
«عبادت یا عبادة به معانی پرستش کردن، بندگی کردن، طاعت و نهایت تعظیم برای خدای متعال است.» (دهخدا، ج33: 31)
« عبادت خدای تعالی در سه نوع محصور تواند بود:
اول آنچه تعلق به ابدان دارد مانند صلاة و صیام و وقوف به مواقف شریفه از جهت دعا و مناجات،
امداد روح قرب و منادات و ذوق انس و مناجات از هیأت به صلاة با وجود مصلی متصّل و متواتر باشد،
و طبقهی دیگر اهل مناجات که به واسطهی معانی ابیات که در سماع شنوند با حق به دل خطاب کنند.» ( دهخدا، ج 45: 1163)
خداوند علّت آفرینش جهان را «عبادت» میداند و عبادت در اصطلاح قرآن و حدیث تعبیری است از: «اطاعت و تسلیم و انقیاد مطلق در برابر فرمان و قانون و نظامی که از سوی هر مقام و قدرتی به انسان ارائه و بر او تحمیل گردد، خواه این انقیاد و اطاعت با حس تقدیس و نیایش همراه باشد و خواه نباشد.» (خامنه ای، بیتا :25)
علاوه بر آن « عبادت یکی از مسائل مورد بررّسی فلاسفه و متکلمان و عارفان است؛ یعنی بخش عبادیات مذهب و بررّسی فوائد و بهرههای مادی و معنوی آن.» ( سجادی، 1375 : 468)
عبادت بودن نماز مربوط به آن است که انسان به هیچ وجه هدف غیر خدائی نداشته باشد و این نیّت قربت از لحظهی ورود به نماز تا انتها همچنان باید ادامه یابد و اگر انسان در گذر زرق و برقهای زندگی دنیوی هر روز بتواند دلش را از همهی چیزها خالی کند و ریسمان معنوی وجود خود را با ذات مقدس او گره بزند ارزش بسیار مهمی به دست آورده است.
«عبادت، هدف آفرینش است، آنچه یک امر را عبادت میکند آن است که به انگیزهای مقدّس انجام شود که به تعبیر قرآن رنگ خدایی (صَبغة الله) داشته باشد.» (قرائتی، 1376 : 9و10)
منظور از عبادت، برقراری نوعی ارتباط خاضعانه و ستایشگرانه و سپاسگزارانه است که انسان با خدا برقرار میکند.
« هدف درست و شکل صحیح عبادت، دو عامل مهم در صحّت آن است. یعنی هم مقصود از عبادت، باید رضای خدا و قصد قربت و انجام فرمان الهی باشد نه جلب نظر دیگران و خودنمایی، و هم صورت ظاهری آن، طبق دستور باشد، حتی در جزئیات آن.» ( قرائتی، 1369 : 24)
مقصود از هدف بودن عبادت، پرورش روحیهی بندگی است؛ بهگونهای که انسان همواره نسبت به خدا حالتی فروتنانه داشته باشد و احاطهی او را بر رفتار و نیّتهایش بپذیرد.
در واقع میتوان گفت عبادت « حضور در برابر خدایی است که صاحب جهان است.» (همان : 14)
قرآن در مواردی دلیل عبادت را تشکر از خداوند میداند:
« اعبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُم.» (قرآن کریم، 1 : 21)
« خدایی را پرستید که آفریننده شما و پیشینیان شما است.»
« آن چه که ریشه و سبب عبودیّت و بندگی انسان است عبارتست از :
- عظمت خدا؛
خداوند مبدأ عظمتها و جلالهاست. شناخت خداوند به عظمت و بزرگی، انسان ناتوان و حقیر را به کرنش و تعظیم وا میدارد.
- احساس نیاز و وابستگی؛
انسان، برخوردار از عجز و نیاز و ناتوانی است و خداوند، در اوج بینیازی و غنای مطلق و سر رشتهدار امور انسانهاست.
- سپاس نعمت؛
توجه به نعمتهای بیحساب و فراوانی که از هر سو و در هر زمینه ما را احاطه کرده، قویترین انگیزه را برای پرستش پروردگار ایجاد میکند.» ( قرائتی، 1369 :11 و 12)
- فطرت؛
در سرشت انسان ، پرستش وجود دارد اگر به معبود حقیقی دست یافت، که کمال مطلوب همین است و اگر به انحراف و بیراهه دچار شد، به پرستش بدلی و باطل میپردازد.» (همان :13)
« عبادتها، مانند انسان زنده، دارای دو مرحلهی جسم و روحاند و به گونهای هستند که جسم آنها در جسم انسان، مؤثر است و روح آنها مایه ترقّی روح انسان است و غرض اصلی و روح نهایی هر عبادتی، معرفت و شناسایی ایزد منّان است.» (راشدی، 1380، ج1 : 88 و89)
تاریخچه ی نماز و پرستش
یکی از جنبههای ارزشی زندگی آدمی، نماز و اظهار تعبّد و بندگی به ساحت حضرت حق است. با نگاهی گذرا در تمامی تمّدنهای اولیهی بشری، رگههایی از پرستش را میتوان به وضوح در همهی آنها یافت.
« تاریخ نماز و پرستش به قدر تاریخ ادیان و به موازات پیشینهی پیدایش حیات انسان است.» (راشدی، 1380 ، ج 1 : 25 )
پرستش در بشر یک ریشهی عمیق فطری دارد و ریشهی تاریخی نماز و مناجات از سابقهای دیرینه سرچشمه میگیرد، بدین ترتیب که در تمّدنهای اولیهی بشری، اقوام ابتدایی سعی میکردند که به کمک وسیلهای، قوای نیرومند روحانی را به تسلّط خود درآورند که با توجه به اینکه، آن قوای فوقِ طبیعی قوی بودند، برایشان ممکن نمیشد . در نهایت به این نتیجه میرسیدند که باید آنها را با الحاح و تضرّع به انجام مقصود تشویق کرد. (ناس، 1354 : 16)
الحاح و تضرّع به نیروهای نیرومند روحانی، جان پذیرفتن پرستش در بشر بود.
اعمالی که اقوام ابتدایی انجام میدادند با تقدیم هدایا، نیاز وإعطاء تحف از جمله قربانیها شروع میشد و با سرودها و مزامیر، حمد و ستایش و درخواست و استدعا ادامه پیدا کرد و از اینجا نخستین بذر دعاها و مناجات و تعظیم در ضمیر انسانی کاشته شد و عبادات کم کم به وجود آمد. (همان)
بدین ترتیب نیایش و پرستش در بشر از پرستش ارواح سپس سنگ، چوب، خورشید، ماه، آب، آتش و حیوانات گوناگون به عنوان معبود و مسجود شروع شده تا ارباب انواع مختلف تکامل یافته و سرانجام به پرستش خدا رسیده است.
« میتوان الوهیت را به انرژی تشبیه کرد که هر چند به صورتهای گوناگون در میآید و برخی از جلوههای آن منسوخ میشود، باز مقدار آن ثابت است و با گذشت قرنهای پیاپی، زیاد و کم نمیشود.» ( دورانت، 1372 :199)
اکثر ادیان بدوی تا ادیان الهی به تناسب باورها و اعتقادات خود در برابر معبودشان « برای راز و نیاز روی بر خاک مینهادند و در زمان ستایش و نیایش دست به سوی آسمان دراز میکردند.» (همان)
در واقع نماز در اعماق تاریخ انسان ریشه دارد و در تمامی زمانها و جامعههای بشری و به تناسب باور خداشناسی او که امری فطری است، وجود داشته و همانند آن جلوههای متفاوتی به خود پذیرفته است.
اشکال نماز
نماز یکی از عبادات مهم در اسلام، بلکه در تمام ادیان است. دعاها و نیایشها، در سراسر جهان و همهی سنتها از تمدن شرق تا غرب، از سنتهای شفاهی ادیان بدوی تا اعتقادات جهانی متون مقدّس وجود داشته است.
در واقع اشکال نماز را میتوان به «سرود ملی کشورها تشبیه کرد، با تفاوتی در معنا و در جهت بخشیها، اینکه یک کشور برای پایدار کردن اصول و ایدهآلهایش سرود ملی خود را – که خلاصهئی از شکل مورد قبول زندگی و ایدهآلها و اعتقادات آن است- واجب می شمرد.» ( خامنه ای، بیتا:11)
روح پرستش در همهی ادیان جریان دارد « اما در شکل و نوع پرستشها تفاوتهای زیادی دیده میشود؛ یکی تفاوت در معبودها، و دیگری در شکل و شیوهی عبادت است.» ( قرائتی، 1376: 10)
نیایش در همهی مذاهب، به عنوان یک اصل مهم و یک نیاز ضروری محسوب میشود و «تنوّع بزرگی که در شکلهای دعا رخ مینماید، بازتاب تغییر در فرهنگها، مذاهب و انسانهایی است که آن نیایشها را آفریدهاند.» ( مآبی، 1383: 8)
نظریه های نماز
نماز پرستش مشترکی میان تمام ادیان و کاملترین پاسخ برای عالیترین نیاز انسان است و برای آن نظریههای بسیاری بیان شده است:
آگوست سابایته، استاد فلسفهی دانشگاه پاریس در کتاب فلسفهی دین میگوید: « دین، روح انسان را با نیرویی نامرئی که مقدّراتش را در اختیار دارد، ارتباط میدهد و نماز که این ارتباط را برقرار میسازد، دین حق؛ یعنی همان دینی است که به مرحلهی علم درآمده است. اگر دین با عمل زندهای که پیونددهندهی آفریده به آفریدگار است و سوق دهندهی روح به سوی رستگاری باشد، توأم نگردد، معنا و مفهومی نخواهد داشت.» (جیمز، 1356 :169)
در واقع «سابایته» به ارتباط متقابل دین با نماز و روح انسان معتقد است این در حالی است که «ویکتور هوگو» در تعریف نماز که گویاترین آیینهی ایمان است سخنی در خور توجه دارد و میگوید:
« نماز
نماز میگزارند
برای که؟
برای خدا
به نظر ویکتور هوگو یک «من» در لایتناهای بالا هست، همچنان که یک «من» در لایتناهای پایین وجود دارد. «من پایینی» جان است، «من بالایی» خداست.
لایتناهای پایین را با نیروی تفکر با لایتناهای بالا در تماس نهادن، نماز نامیده میشود.» (هوگو، 1354 : 672)
در واقع «ویکتور هوگو» ارتباط عمیق بنده و خدا را با اندیشیدن در ذات لایتناهی خدا نماز مینامد؛ چون خداوند وجود مطلق است و ما وابستهی او هستیم، تفکر در ذات مطلق خدا، همان ارتباط معنوی است که با پرستش خدا معنا پیدا میکند.
نیایش
نیایش تنها وسیلهای نیست که انسان به کمک آن نیازمندیهای خود را رفع کند، بلکه نیایش، تجلّی عشق و تجلّی نیاز روح آدمی است.
« نیایش در فرهنگ لغت به معانی: دعا، آفرین، دعای نیکو و آفرین، آفرین و تحسین، دعایی باشد که از روی گریه و زاری کنند، ستایش، تحسین، آفرین و دعا از روی زاری، خواهش، زاری، عبادت، دعا و ستایش است.
نیایش کردن نیز به معانی: دعا کردن، عبادت کردن، آفرین گفتن، ستایش کردن است.» (دهخدا، ج 47: 983)
نیایش بیان جملههایی است که انسان، مستقیم و بیواسطه با خالق خود در قالب گفتگویی ابراز میدارد و در آن خدای خود را با عناوینی چون «الهی»، «خدایا» ، «یا رب» و … خطاب قرار میدهد.
« نیایش چند چیز باهم است:
- وضع دو گویشهای است که در برابر رحمت الهی، شفقت انسانی را قرار میدهد.
- مستلزم عنایت به کانون لطیفی است که کرسی اتّصال پرستنده و پرستیده، یارب و مربوب است (یعنی دل)؛
- سرانجام، مبتنی بر قبولی احوال است که از نظربازی و کشف و شهود عارفانه برمیخیزند.» (کربن، 1373: 405)
در واقع آنچه با منطق و بررّسی تحلیلی و علم و تفکر علمی و فلسفی به دست نمیآید، با عشق و با پیوستگی روح به معشوق، با نیایش، به دست میآید.
« در آن هنگام که شما موقعیّت واقعی خود را در جهان با عظمت هستی درک میکنید، در حال نیایش به سر میبرید، زیرا فقط در این حال است که تمام «خود» را مانند تابلویی بیاختیار در زیر دست نقاش ازل و ابد نهادهاید.» (جعفری ،1387: 7)
در همهی اوقات و همهی لحظات زندگی، نیایش برای ما امکانپذیر است و هر کس از طریق دلش روزنهای را به سوی خدا گشاده میبیند، لحن این نوع راز و نیازها نرم و ملایم بوده و در فرهنگ ایرانی معمولاً در نیمههای شب تا صبحگاه و پس از انجام طهارت صورت میگرفته است.
« مرغ روح آدمی در حال نیایش، از تنگنای قفس تن رها گشته، پر و بالی در بینهایت میگشاید، اگر این پرواز صحیح صورت بگیرد، دیگر برای روح، برگشتن و محبوس شدن در این قفس خاکی امکانپذیر نخواهد بود؛ زیرا پس از چنین پروازی کالبد خاکی او همچون رصدگاهی است که به سوی بینهایت نصب شده و از نظاره به بینهایت چشم نخواهد پوشید.» (همان: 12)
انسان در نیایش با تضّرع و زاری از خداوند مدد میطلبد و برای رسیدن به سعادت به او متوسّل میشود.
« اگر رحمت الهی را نیایش خدا بدانیم که مشتاق خروج از اعماق پوشیدهی غیب است، نیایش انسان هم برای آن است که دوباره به خدای خود برگردد، در پرتو همین پاسخ فعّال است که صورت حق در قلب پیداست. آنچه ما نیایش میکنیم ذات ناشناختهی الهی نیست؛ هر عبدی ربّ خود، یعنی همان ذاتی را که در قالب اعتقادات او هست، نیایش میکند.» (کربن، 1373: 406)
« به عبارت دیگر نیایش، توان وجود شناختی انسان در تحقق بخشیدن کامل به اسمی از أسماء الهی است که خود مظهر آن است.» (همان :410)
نقش نماز و نیایش در اندیشهی شاعران کهن و معاصر
شاعران ایران زمین به رسم خطبه خوانان و گویندگان، آغاز دیوان و منظومههای بلند خویش را به مناجات و راز و نیاز با پروردگار میآراستهاند. این نیایشها که سرشار از مضامین لطیف و عمیق و گواه ذوق و روح لطیف سرایندگان آنها بوده با حمد الهی و توصیف عظمت کبریایی حق آغاز شده است.
در شعر فارسی و در میان شاعران کهن، از اواخر قرن چهارم و بخصوص آغاز قرن پنجم با غلبهی نگرشهای عقیدتی و مذهبی در پهنهی ایران، شرایط برای پرداختن به مسائل معنوی از جمله نماز و نیایش در شعر فارسی آمادهتر شد و در آثار شاعران کهن نمونههای بسیار دلانگیز و گرانسنگی از مناجاتها و نیایشها پدید آمد.
در شعر فردوسی بزرگ، بخش عمدهای از داستانها حاوی نماز و نیایش به درگاه خداوند متعال است و همهی ما می دانیم که این شاهکار تمّدن بشریّت با نام خدا و ستایش او آغاز شده است :
« بنــام خداونـد جـان و خـرد کـزین بـرتـر اندیشه برنگذرد
خـداونـد نـام و خـداوند جای خـداونــد روزی ده رهنمـای
خـداوند کیـوان و گـردان سپهر فروزندهی ماه و ناهیـد و مهـر
ز نام و نشـان و گمان برترست نگـارنـدهی بر شده پیکرسـت
به هستیش باید که خستو شوی ز گفتـار بـیکـار یکسـو شوی
پرستنـده باشـی و جـوینده راه به ژرفـی بفرمانش کردن نگاه.»
(حمیدیان، 1389: 1)
فردوسی معتقد است که خدا در تفکر و در بیان آدمی نمیگنجد و فراتر از جلوهها و مظاهرش در جهان هستی است و بهتر است که ما در وجود و هستی خداوند تأمل کنیم و او را بپرستیم و در جستوجوی راهی برای شناخت ذات الهی او باشیم.
علاوه بر آن فردوسی در جای جای شاهنامه با بیان داستانهای زیبا و شورانگیز تذکر میدهد که آدمی نباید لحظهای از یاد خدا غافل شود، به عنوان مثال در خوان ششم، اسفندیار هنگامی که میخواهد از برف و بوران عبور کند آن قدر در تنگنا قرار میگیرد که به پشوتن ندا میدهد که همه به نیایش بپردازند تا از این بلا و رنج رهایی یابند:
« همـه پیش یزدان نیایش کنید بـخـوانیــد او را ستـایـش کنیـــد
مگر کایـن بلاهـا ز ما بگـذرد کزین پس کسـیمان به کس نشمرد
پشـوتن بیامـد به پیش خـدای کـه او بــود بـر نیکـویی رهنمـای
نیـایـش ز انـدازه بگـذاشتنــد هـمـه در زمـان دسـت بـرداشتنـد
همان گه بیامد یکی باد خوش ببـرد ابـر و روی هـوا گشـت کش
چـو ایــران را دل آمد بجـای ببـودنــد بـر پیـش یـزدان بپــای.»
(همان: 698)
در واقع نیایش فردوسی دربارهی خدا حکیمانه است نه عامیانه؛ فردوسی آنگونه به وجود خدا میاندیشد و با او راز و نیاز میکند و به تحلیل مسائل یکتا پرستی میپردازد که گویی حکیمی است الهی.
از سوی دیگر نقش نماز و نیایش در شعر شاعری چون ناصر خسرو با توجه به اندیشههای دینی و نوع جهانبینی او در مسائل فلسفی و کلامی، تحت تأثیر نگرشهای دینی او قرار گرفته است:
« ای بــار خــدای کــرد گـارم مـن فضـل تو را سپـاس دارم
زیــرا کـه بـه روزگــار پیــری جز شـکر تو نیست غمگسارم
جــز گفتـن شعـر زهد و طاعت صد شـکر ترا که نیسـت کارم
تــوفیـق دهـم بـران کــه در دل جز تخـم رضـای تـو نـکـارم
راز دل هــر کســی تــو دانــی دانـی کـه چگـونـه دلفـگـارم
دانـی کـه چگـونه من به یمگـان تنهـا و ضعیف و خوار و زارم
میخواره عزیز و شاد و من زانک مـی مینـخورم نژنـد و خـوارم
از بیــم سپــاه بـــوحنـــیفـــه بیچـاره و مـانـده در حصـارم
زیـرا کـه بـه دوستـی رسـولـت زی لشـکــر او گنـاهـکـارم.»
(ناصر خسرو، 1372: 275و276)
جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های زبان و ادبیات فارسی کلیک کنید..
Instagram : payanbama
نمونه ای از منابع
- قرآن کریم (1374). ترجمهی مهدی الهی قمشهای. قم: علامه.
- اصفهانی عمران، نعمت (1385). شناسایی راز گل سرخ (تأملی گذرا در عرفان سهراب سپهری). جیرفت: دانشگاه آزاد اسلامی.
- اصفهانی، راغب (1387). المفردات فیغرائب القرآن. تهران: موسسهی فرهنگی ارایه.
- امینپور، قیصر (1391). مجموعهی کامل اشعار. تهران: مروارید. چاپ نهم.
- باقریان موحد، رضا (1387). نیایش (برگزیدهای از نیایشهای ادیان و فرهنگها). تهران: مؤسسه فرهنگی دین پژوهی بشرا. چاپ نخست.
- بهادری، محمد جلیل (1386). شهریار شعر. ایلام: دانشگاه آزاد اسلامی.
- جاهد، رضا (1391). داروخانهی معنوی. تهران: هاتف. چاپ چهل و ششم.
- جعفری تبریزی، محمد تقی (1382). نیایش امام حسین (ع) در صحرای عرفات. تهران : مؤسسهی تدوین و نشر آثار علامه جعفری. چاپ یازدهم.
- جعفری، عبدالرضا (1378). فروغ جاودانه (مجموعهی شعرها و نوشتهها و گفتگوهای فروغ فرخزاد). تهران: تنویر. چاپ اول.
- جوادی، آیة الله (1376). اسرار عبادات. تهران: الزهرا.
- جیمز، ویلیام (1356). دین و روان (مذهب از دیده ی روانشناسی). ترجمهی مهدی قائینی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب. چاپ اول.
- حاج سید جوادی، حسن (1382). بررّسی و تحقیق در ادبیات معاصر ایران. تهران: گروه پژوهشگران ایران. چاپ اول.
- حاکمی، اسماعیل (1379). ادبیات معاصر ایران. تهران: اساطیر. چاپ پنجم.
- حسینی، صالح (1371). نیلوفر خاموش (نظری به شعر سهراب سپهری). تهران : نیلوفر. چاپ دوم.
- حسینی، محمد حسن (1391). قیصر امینپور. تهران: مدرسه. چاپ دوم.
- حقوقی، محمد (1375). شعر زمان ما 3 (سهراب سپهری). تهران: نگاه. چاپ پنجم.
- ——— (1376). شعر زمان ما 4 (فروغ فرخزاد). تهران: نگاه. چاپ سوم.
- حمیدیان، سعید (1389). شاهنامه فردوسی (متن کامل) بر اساس چاپ مسکو. تهران: قطره. چاپ هفدهم.
- خامنهای، سید علی (بیتا). از ژرفای نماز. تهران: بعثت.
- خزائلی، محمد (1358). احکام قرآن. تهران: جاویدان. چاپ سوم.
- …
- …
رشته | زبان و ادبیات فارسی |
گرایش | زبان و ادبیات فارسی |
تعداد صفحات | 60 صفحه |
منبع فارسی | دارد |
منبع لاتین | دارد |
حجم | 80 kb |
فرمت فایل | ورد (Word) |
موارد استفاده | پایان نامه (جهت داشتن منبع معتبر داخلی و خارجی ) ، پروپوزال ، مقاله ، تحقیق |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.