قیمت 19,000 تومان
مسئولیت اجتماعی
مبانی نظری مسئولیت پذیری اجتماعی
2-1- 1- مقدمه
2-1-2 سیر تاریخی مسئولیت اجتماعی سازمان
2-1-3 تعریف مسئولیت اجتماعی
2-1-4- معنا و مفهوم مسئوليت پذیری اجتماعی
2-1-5 مسئولیت اجتماعی
2-1-6 انواع مسئوليت اجتماعی
2-1-7 ابعاد مسئوليت اجتماعی شرکت
2-1-8 دیدگاه های مسئوليت اجتماعی
2-1-9 مدل های مسئوليت اجتماعی سازمان ها
2-1-10 چارچوب تعیین استراتژی های مسئولیت اجتماعی سازمان .
2-1-11مسئولیت اجتماعی فردی برای دستیابی به مسئولیت اجتماعی گروهی
2-1-12 نقش منابع انسانی در مسئولیت اجتماعی .
2-1-13 تاثیرات توجه به مسئولیت اجتماعی سازمان
مسئولیت اجتماعی شرکت و کشورهای آسیایی
2-2-11 مسئوليت اجتماعی شرکت از دیدگاه سهامداران
2-2-12 اندازه گیری مسئوليت اجتماعی شرکت
2-2-13 عملکرد مالی و غیر مالی شرکت
2-2-14 مسئوليت اجتماعی و عملکرد مالی و غیر مالی شرکت
2-2-15 مسئوليت اجتماعی نسبت به مشتریان و عملکرد شرکت
2-2-16 مسئوليت اجتماعی شرکت نسبت به سرمایه گذاران و عملکرد شرکت
2-2-17 مسئوليت اجتماعی نسبت به محیط زیست و عملکرد شرکت
2-2-18 مسئوليت اجتماعی نسبت به تامین کنندگان و عملکرد شرکت
منابع
تعریف مسئولیت اجتماعی:
طرح بحث مسئولیت اجتماعی به طور ملموس به زمان آدام اسمیت یعین اواخر قرن هجدهم بر می گردد. وی به موضوع ارتقاء رفاه عمومی پرداخت و معتقد بود کوشش کارآفرینان رقیب طبعاً در جهت حمایت از منافع عموم خواهد بود. در دهه 1890 آندریو کارنگی مسئولیت اجتماعی شرکت ها را مشخص نمود. دیدگاه کارنگی بر پایه دو اصل، اصل خیرخواهی و اصل قیمومیت یا سرپرستی، گزارده شده بود. اصل خیرخواهی به عنوان یکی از مسئولیت های افراد، و نه یک سازمان، به حساب می آید اما به موجب اصل قیمومیت سازمان ها و افراد ثروتمند باید خود را قیم و سرپرست افراد فقیر بدانند.
در مقابل این دیدگاه، در دهه 1970 و 80 میلادی مجموعه مسائل محیطی منجر به طرح مجدد موضوع مسئولیت اجتماعی شد. میلتون فریدمن، اقصاددانان مشهور، از پیشگامانی است که مسئولیت سازمان های تجاری را به حداکثر رساندن سود در محدوده قانون بدون هر گونه دیسیه یا نیرنگی عنوان می کند و معتقد است مسئله های اجتماعی را باید به افراد و نهادهای دولتی واگذار کرد، چرا که تعیین نیازهای نسبی و میزان آن ها، در حد مدیران شرکت ها نبوده ودر صورت انجام، بر درآمد شرکت ها تاثیرگذار است. (براتلو، 1386).
در حال حاضر نیز محققان برای مسئولیت اجتماعی سازمان ها تعاریف مختلفی ارائه کرده اند که در زیر به بعضی از این تعاریف اشاره می شود:
مسئولیت اجتماعی سازمان ها در بر گیرنده اقتصاد، قانون، اخلاقیات، و انتظارات بشر دوستانه واحدهای تجاری است که به کلیه ذینفعان تعمیم می یابد. در اینجا ذینفعان به عنوان هر فرد یا گروهی که می توانند بر فعالیت ها، تصمیمات، سیاست ها، رویه ها، یا اهداف سازمان اثر گذارند، تعریف شده است. (دانکو و همکاران[1]، 2008، 41).
برخی از محققان مسئولیت اجتماعی شرکت را به عنوان فعالیت هایی تعریف می کنند که به منظور پیشرفت بعضی از اهداف اجتماعی که فراتر از اهداف مالی هستند، انجام می گردد (به عنوان مثال ام سی ویلیام، 2001؛ هارجوتو، 2011).
گروه دیگری از نویسندگان مسئولیت اجتماعی شرکت را بدین صورت تعریف می کنند: مسئولیت اجتماعی شرکت بدین مفهوم است که شرکت ها نسبت به گروه های سازنده در جامعه غیر از سهامداران و فراتر از آن چیزی که از طق قانون و قرارداد اتحادیه توصیف شده، وظیفه دارند” (به عنوان مثال جونز، 1980؛ حانسون و هم پژوهان، 2010).
همچنین، هولم و واتز[2] (2000) مسئولیت اجتماعی شرکت را به عنوان “تعهد مستمر واحد تجاری، که به طور اخلاقی رفتار کند و در جهت پیشرفت اقتصادی همکاری نماید، تعریف می کنند، به طوری که کیفیت عمر نیروی کار و خانواده آن ها و همچنین نهادهای محلی و جامعه را در سطح وسیع بهبود بخشد” نگاهی مختصر به تعاریف نشان دهنده این موضوع که نویسندگان هنوز بر سر یک تعریف واحد توافق نظر دارند ولی از جهات زیادی شباهت هایی بین تعاریف مختلف مشاهده می شوند. ولی در مجموع می توان گفت تمامی تعاریف بر این اصل استوارند که مسئولیت اجتماعی، نشان دهنده وظایف سازمان ها نسبت به کلیه ذی نفعان شان می باشد.
مسئولیت اجتماعی، مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمان بایستی در جهت حفظ و مراقبت و کمک به جامعهای که در آن فعالیت میکند انجام دهد (گریفین و بارنی[3])، همچنین درک فرنچ و هینر ساورد در کتاب فرهنگ مدیریت درخصوص مسئولیت اجتماعی و محیطی که شرکتها و سازمانها درآن کار میکنند بیان میدارند که میزان این وظیفه عموماً مشتمل بر وظایفی چون: آلوده نکردن، تبعیض قائل نشدن در استخدام، نپرداختن به فعالیتهای غیراخلاقی و مطلع کردن مصرفکننده از کیفیت محصولات، همچنین وظیفهای مبتنی بر مشارکت مثبت در زندگی افراد جامعه میباشد.(کارول، 1991، 4-8)
ادامه تعریف مسئولیت اجتماعی:
و در بیانی دیگر میتوان گفت که مسئولیت اجتماعی، تعهد تصمیمگیران برای اقداماتی است که به طور کلی علاوه بر تأمین منافع خودشان موجبات بهبود رفاه جامعه را نیز فراهم میآورد. در این تعریف عناصر مختلفی وجود دارد که بشرح زیر بدان میپردازیم:
اولاً: مسئولیت اجتماعی یک تعهد است که مؤسسات باید در قبال آن به جامعه پاسخگو باشند.
ثانیاً: مؤسسات و سازمانها مسئول هستند که از آلوده کردن محیط زیست، اعمال رفتارهای تبعیضآمیز درخصوص امور استخدامی، بیتوجهی به تأمین نیازهای کارکنان خود، تولید کردن محصولات زیانآور و نظایر آن که به سلامت جامعه لطمه میزنند بپرهیزند.
ثالثاً: سازمانها باید با اختصاص منابع مالی در بهبود رفاه اجتماعی مورد قبول اکثریت جامعه بکوشد. این قبیل اقدامات عبارتند از کمک به فرهنگ کشور و مؤسسات فرهنگی، بهبود کیفیت زندگی. در نهایت مقصود از مسئولیت اجتماعی این است که چون سازمانها تأثیر عمدهای بر سیستم اجتماعی دارند لاجرم چگونگی فعالیت آنها باید به گونهای باشد که در آن زیانی به جامعه نرسد و در صورت رسیدن زیان سازمانها ملزم به جبران آن هستند.
تعریفی که موسسه ی کسب و کار برای مسئولیت اجتماعی[4] از مسئولیت پذیری اجتماعی ارایه می کند، به این نحو است: «تحقق موفقیت تجاری از طریق احترام به ارزش های اخلاقی، مردم، جامعه و محیط زیست.» (تسوتسورا، 2004، 3).
مک ویلیامز و سیگل[5] (2001) مسئولیت اجتماعی را چنین تعریف نموده اند: « اقداماتی برای بهبود رفاه جامعه، فراتر از منافع شرکت و الزامات قانونی.»
فرومن[6] (1997) در تعریف دیگری، مسئولیت اجتماعی را چنین تعریف نموده است: «اقداماتی که شرکت انجام می دهد تا به واسطه ی آن، سطح رفاه ذی نفعان اجتماعی خود را به صورت محسوسی متاثر سازد.»
هاوارد بوون[7] (1953) با کتاب تاثیر گذار خود تحت عنوان «مسئولیت های اجتماعی تاجر[8]»، در ادبیات آکادمیک مدیریت و سازمان، مفهوم مسئولیت اجتماعی یک تاجر عبارت است از تعهد به پیگیری سیاست ها و تصمیم گیری ها و اقداماتی که در راستای اهداف و ارزش های اجتماعی قرار دارند (وهریخ و کونتز[9]، 1993، ص 66).
مسئولیت اجتماعی و ارزش های معنوی در دهه ی 1960 توسط پیشگامان مفهوم استراتژی نیز مورد توجه قرار گرفت. ایگور آنسف[10] (1965) در کتاب «استراتژی شرکت[11]» خود، به تاثیر اهداف غیر اقتصادی بر روی اهداف اقتصادی شرکت، اشاره تلویحی می کند. منظور او از اهداف غیر اقتصادی شامل مباجثی چون بشر دوستی[12]، اصول اخلاق شخصی، مسئولیت اجتماعی، منزلت اجتماعی و اعتبار می شود (مله و جولین[13]، 2006، 3). بروم هیل (2007) معقتد است که در ادبیات نظری، مفهوم مسئولیت اجتماعی، به صورت عمده در سه رویکرد قابل تمییز است. این سه رویکرد عبارت است از:
1-دیدگاه نئولیبرال[14]:
صاحبنظران دیدگاه نئولیبرال، مفهوم مسئولیت اجتماعی را به این صورت تعریف می کنند: «اتخاذ مجموعه ای از سیاست ها، کدها و خطوط راهنمای اختیاری توسط شرکت ها». شیوه ی نگرش دیدگاه نئولیبرال به مفهوم مسئولیت اجتماعی تا حد زیادی شبیه اظهار نظری است که میلتون فریدمن[15] در 13 سپتامبر سال 1970 در مجله ی «نیویورک تایمز[16]» انجام داده است: «هر سازمان تجاری، فقط و فقط دارای یک مسئولیت اجتماعی است که عبارت است از استفاده از منابع و به کارگیری آن ها در فعالیت هایی که به منظور افزاش سود و ثروت سهامداران طراحی شده است.» از نظر فریدمن، اصول اخلاقی و مسئولیت اجتماعی شرکت عبارت است از افزایش سود، رعایت قوانین رقابت آزاد بدون تقلب و فریب دیگران. (وهریخ و کونتز[17]، 1993، 60).
2.دیدگاه نئوکینزی[18]:
در تعریفی که پیروان دیدگاه نئوکینزی از مسئولیت اجتماعی ارایه می دهند، به جنبه ی داوطلبانه و اختیاری بودن پیروی از اصول مسئولیت اجتماعی توجه بیشتری می شود. دیدگاه نئوکینزی از جهت بسیاری با دیدگاه نئولیبرال تفاوت دارد. مهم ترین تفاوت این دو دیدگاه در این نکته است که هواداران دیدگاه نئوکینزی بر این مورد تاکید می کنند که رفتار شرکت می تواند بر روی جامعه تاثیر منفی بگذارد و باعث مشکلات اجتماعی شود. (وهریخ و کونتز، 1993، 61).
3.دیدگاه اقتصادی – سیاسی رادیکال[19]:
پیروان دیدگاه اقتصادی – سیاسی رادیکال، انتقادات جدی تری به مبحث مسئولیت اجتماعی وارد می کنند. آن ها علاوه بر این که نسبت به اثربخشی برنامه ها مسئولیت اجتماعی با دیده ی شک و تردید می نگرند، همچنین، معتقدند که بسیاری از شرکت ها با سرمایه گذاری بر روی مسئولیت های اجتماعی شان و انجام تبلیغات فراوان در این زمینه، می خواهند ذهن ها را منحرف کنند و از قوانین و مقررات دولتی فرار نمایند.
وهریخ و کونتز (1993) مفهوم پاسخگویی اجتماعی[20] را مطرح می کنند که مفهوم نسبتاً جدیدتری است و تا حدود زیادی به مفهوم مسئولیت اجتماعی شبیه است. این مفهوم به بیان ساده، عبارت است از توانایی یک شرکت در گزارش نمودن اقدامات و عملیات خود به محیط اجتماعی به نحوی که هم برای جامعه و هم برای شرکت، دارای منفعت باشد. (وهریخ و کونتز، 1993، 62).
(پاورقی)
[1] . Danko
[2] . Holm & Vatez
[3] . W.Griffin & JAYB.Barney
[4] .Business for Social Responsibility (BSR)
[5] .McWiliiams & Siegel
[6] .Frooman
[7]. Havard Bowen
[8]. The social Responsibility Of the Businessman
[9] .Weihrich & Koontz
[10] .Igor Ansoff
[11] .Corporate Strategy
[12] . Philanthropy
[13] .Mele & Guillen
[14] .Neo- Guillen
[15] . Milton Friedman
[16] .NewYork Times
[17] . Vehrikh & Kontez
[18] . Neo-Keynesian View
[19] .Radical Political Economy View
[20] .Social Responsiveness
معنا و مفهوم مسئولیت پذیری اجتماعی
مسئولیت پذیری اجتماعی به معنای پاسخگویی یا پیش قدم بودن، توانایی ادای وظیفه، قابل اتکا بودن، قابلیت اطمینان، توانایی برای تصمیمات اخلاقی، شایستگی و بهره مندی از تفکر منطقی می باشد. بدلی در تعریف مسئولیت پذیری معتقد است که مسئولیت پذیری فردی و شخصی به معنای آن است که موجود انسانی رفتارش که شامل افکار، انتخابها، نظمیات، گفته ها و اعمال است باشد.
پل فوکونه را عبارت می داند از صفت کسانی که باید به موجب یک قاعده به عنوان افراد پذیرای یک کیفر انتخاب کردند. پیاژه اعتقاد دارد که در جوامع ابتدایی مسئولیت جمعی قابل انتقال است ولی در جواع متمدن مسئولیت دقیقا شخصی است اما به رغم اعتقاد و مسئولیت از منظر اسلامی هم در بعد فردی مطرح است و هم در بعد اجتماعی و آموختن این و به فرزندان امری ضروری است.
مسئولیت اجتماعی، تعهد تصمیم گیران برای اقداماتی است که طور کلی علاوه بر تامین منافع خودشان، موجبات بهبود رفاه جامعه را نیز فراهم می آورد. موسسات مسئولیند که از آلوده کردن محیط زیست، اعمال تبعیض در امور استخدامی، بی توجهی به تامین نیازهای کارکنان خود، تولید محصولات زیان آور و نظائر آن که به سلامت جامعه لطمه می زنند، بپرهیزند و سازمان ها باد با اختصاص منابع مالی، در بهبود رفاه اجتماعی مورد قبول اکثریت جامعه بکوشند، از قبیل: کمک کردن به فرهنگ کشور و موسسات فرهنگی و بهبود کیفیت زندگی به طور کلی (ایران نژاد پاریزی، 1377، 24).
چون سازمان ها تاثیر عمده ای بر سیستم اجتماعی دارند، لاجرم چگونگی فعالیت آنها باید بگونه ای باشد که در اثر آن زیانی به جامعه نرسد، و در صورت رسیدن به زیان، سازمان های مربوطه ملزم به جبران آن باشند. به عبارت ساده تر، سازمانها باید به عنوان جزئی از کل نظام اجتماعی را تشکیل می دهند (ایران نژاد پاریزی، 1377، 23).
مسئولیت اجتماعی:
موسسات بازرگانی در جامعه ای کار می کند که آن جامعه برای آنها فرصت های مختلفی را ایجاد کرده است که آنها به کسب سود می پردازند. در عوض، سازمانهای مذکور باید متعهد باشند که نیازها و خواسته های جامعه را برآورده کنند. این تعهد را مسئولیت اجتماعی می نامند.(چانگ، 1988، 294).
مسئولیت اجتماعی، مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمان بایستی در جهت حفظ و مراقبت و کمک به جامعه ای که در آن فعالیت می کند، انجام دهد (گریفین و بارنی، 1992، 724).
مسئولیت اجتماعی، وظیفه ای است بر عهده موسسات خصوصی، به این معنا که تاثیر سوئی بر زندگی اجتماعی که در ان کار می کنند، نگذارند. وظایفی چون: آلوده نکردن، تبعیض قائل نشدن در استخدام، نپرداختن به فعالیت های غیر اخلاقی و مطلع کردن مصرف کننده از کیفیت محصولات، که این وظازف مبتنی بر مشارکت مثبت در زندگی افراد جامعه است(فرنچ و ساورد[1]، ترجمه: محمد صائبی، 1377، 579).
مسئولیت اجتماعی یکی از وظایف و تعهدات سازمان در جهت منتفع ساختن جامعه است به نحوی که هدف اولیه سازمان یعنی حداکثر کردن سود را صورتی متعالی ببخشد (رابینسون، 1980، 132)
مسئولیت اجتماعی یعنی نوعی احساس تعهد به وسیله مدیران سازمانهای تجاری بخش خصوصی که آن گونه تصمیم گیری نمایند که در کنار کسب سود برای موسسه، سطح رفاه کل جامعه نیز بهبود یابد(حقیقی به نقل از کیث دیویس، 1373، 40)
مسئولیت اجتماعی از تعهدات مدیریت است که علاوه بر حفظ و گسترش منافع سازمان، در جهت رفاه عمومی جامعه نیز انجام می گیرد. (کترو[2]، 1987، 55).
مسئولیت اجتماعی مدیران/ بنگاه ها عبارت است از الزام به پاسخ گویی و ارضا توقعات گروه های ذینفع خارجی اعم از مشتریان، تامین کنندگان، توزیع کنندگان، پاسداران محیط زیست و اهالی محل فعالیت واحد تولیدی/ خدماتی، با حفظ منافع گروه های ذینفع داخلی اعم از مالکان یا سهامداران و کارکنان واحد .(امینی/ 1378).
دلیل دیگر نبود اشتراک در تعریف مسئولیت اجتماعی سازمان، راهبردهای مختلف آن است که وابسته به صنایع و خدمات متفاوت و زمنیه خاص کاربرد است و از این رو، موجب می شود عملیاتی کردن مفهوم مسئولیت اجتماعی سازمان به سختی صورت پذیرد (راولی و برمن، 2005). بنابراین، تعاریف مختلفی از مسئولیت اجتماعی سازمان ارائه شده است.
تعریف ابتدایی مسئولیت اجتماعی سازمان که از سویی بنیانگذار آن اراده شده، عبارت است از: «تاثیرات سازمان بر جامعه» به عبات دیگر، مدیر باید کلیه فعالیت هایش را در ضوابط و شرایط جامعه ببیند، و نسبت به تاثیرات فعالیت هایش در نظام جامعه مسئول باشد (کارول و بوچ هولتز[3]، 2003).
در تعریف دیگری که از سوی دیویس[4] و بلومستروم[5] ارائه شده است، مسئولیت اجتماعی سازمان مجموعه فرایندهایی قلمداد شده است که موجب بهبود و افزایش رفاه و آسایش جامعه می شود. (کارول و بوچ هولتز، 2003).
کارول نیز تعریفی چهار بخشی از مسئولیت اجتماعی سازمان دارد: «مسئولیت اجتماعی سازمان شامل انتظارات اقتصادی، حقوقی، اخلاقی و بشر دوستانه ای است که جامعه در زمان های گوناگون از سازمان دارد.»
جدول 1- اجزای چهارگانه مسئولیت اجتماعی سازمان از نظر کارول(کارول، 1991، 4)
مسئولیت | سطح انتظار اجتماعی | مثال |
اقتصادی | ضروری | سودمندبودن، حداکثر کردن فروش، حداقل کردن هزینه ها و … |
قانونی | ضروری | تبعیت از قوانین و مقررات |
اخلاقی | مورد انتظار | انجام کارهای درست، عادلانه و منصفانه |
نوعدوستی | مطلوب/ مورد انتظار | شهروند سازمانی خوبی کردن |
تاکنون تعاریف متعددی از مسئولیت اجتماعی سازمان ارائه شده است که همه آنها یک پیام مبنایی و ساده دارند: «کسب و کار از بستر جامعه جدا نیست» (هولم[6] و واتز[7]، 2000). از این رو، همه سازمان ها تعهدات و مسئولیت هایی در قبال جامعه دارند که فعالیت ها، خروجی ها و نتایج آنها باید توام با مسئولیت پذیر و مقاوم تعهدات اجتماعی آنها باشد (والند و هایده، 2005)
انواع مسئولیت های اجتماعی
مسئولیت های اجتماعی شامل طیف وسیعی از فعالیت های و اقداماتهای اجتماعی خواهد بود بنابراین نتایج تحقیقات و بررسی های انجام شده و تجربه های گوناگون مسئولیت های اجتماعی در شش دسته زیر طبقه بندی شده است:
- -مسئولیت های دینی – اجتماعی
- – مسئولیت های فرهنگی
- – مسئولیت های سیاسی
- – مسئولیت های اقتصادی
- – مسئولیت های دینی
- – مسئولیت های زیست محیطی (والند و هایده، 2005)
همچنین نتایج تحقیقات نشان می دهد که مسئولیت های اجتماعی دارای سه بعد اساسی می باشند که شامل:
- بعد رشد عواطف مثبت به انواع مسئولیت های اجتماعی
- رشد آگاهی ها و مهارت های عقلانی لازم برای شناخت انواع مسئولیت های اجتماعی
- خلق فرصت های عملی برای رشد مهارت های اجتماعی لازم برای اقدام به مسئولیت اجتماعی
تنها در سایه رعایت مطلوب ابعاد سه گانه در عناصر در تربیت رشد دهنده مسئولیت پذیری اجتماعی است که می توان انتظار نگرشی جامع و منجر به عمل مسئولانه را از مخاطبان داشت. (والند و هایده، 2005)
جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های مدیریت کلیک کنید.
نمونه ای از منابع
- الوانی، سید مهدی و قاسمی، احمدرضا، (1377): مدیریت و مسئولیتهای اجتماعی سازمان، تهران، مرکز آموزش مدیریت دولتی.
- امینی ، فضل الله، (1378): بررسی تطبیقی مسئولیتهای اجتماعی مدیران در واحدهای تولیدی دولتی وخصوصی ،پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی – سازمان مدیریت صنعتی .
- ایران نژاد پاریزی،مهدی،(1371):مسئولیت های اخلاقی و اجتماعی مدیریت،دانش مدیریت (شماره18پاییز71).
- امینی، غلامرضا و علیرضا نیازی، (1387)، استاندارد مسئولیت اجتماعی در سازمان ها، ماهنامه کنترل کیفیت، سال پنجم، شماره 27، ص 6-14.
- امیدوار، علیرضا. (1384)، سیاستگذاری حکومت در ترویج مسئولیت اجتماعی شرکتها در ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، دانشکده حقوق و علوم سیاسی.
- الماسی ، محمدرضا(1381)، بررسی تاثیر خصوصی سازی بر عملکرد مالی شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده ی اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی، دانشگاه شیراز.
- انصاری، منوچهر، یوشانلوئی، حسین، (1390)، بررسی تاثیر معیارهای مالی و غیر مالی ارزیابی عملکرد بر رضایت شغلی از دیدگاه کارکنان شرکت بورس، مجله مدیریت، دوره 18، شماره 63، 1-20.
- خاکی، غلامرضا، (1389)، روش پزوهش با رویکردی به پایان نامه نویسی، بازتاب، چاپ ششم، تهران، ص 28.
- دلاور، علی، (1380)، روش تحقیق در روان شناسی و علوم تربیتی، تهران موسسه نشر ویرایش.
- رابینز، استفن، (1386)، تئوری سازمان، ساختار و طرح سازمانی، سید مهدی الوانی و حسن دانایی فرد، تهران، انتشارات صفار، چاپ نوزدهم.ص 10.
- روحی، علی، لشگری، زهرا، (1392)، بررسی روابط بین معیارهای غیر مالی و عملکرد مالی شرکت (مطالعه موردی: شرکت های بیمه دولتی شعب تهران)، مجله تازه های جهان بیمه، شماره 144و 145، 1.
- …
- …
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.