قیمت 19,000 تومان

اشتراک 0دیدگاه 206 بازدید

مدیریت دانش

ادبيات مدیریت دانش

2-1)مقدمه:

2-1-1) مفاهيم

2-1-1-1) داده

2-1-1-2) اطلاعات

2-1-1-3) دانش

2-1-1-4) خرد

2-1-1-5 )سلسله مراتب دانش (هرم دانش)

2-1-1-6) کارکردهاي دانش

2-1-2) مدیریت دانش:

2-1-2-1) تاريخچه و علل پيدايش مدیریت دانش

2-1-2-2) مفهوم مدیریت دانش

2-1-2-3) تعاريف مدیریت دانش از ديدگاه صاحبنظران:

2-1-2-4) اهميت بکارگيري مدیریت دانش

2-1-2-5) منابع مدیریت دانش

2-1-2-6) اصول مدیریت دانش

2-1-2-7) قابليت فرايندي مدیریت دانش

2-1-2-8)موفقيت بهره گيري از مدیریت دانش

2-1-2-9) مشکلات نبود مدیریت دانش

2-1-2-10) مدل هاي مدیریت دانش:

2-1-2-11)الگوي SECI  فرآيند خلق و تبديل دانش

2-1-2-12)الگوي فرآيند مدیریت دانش

2-1-2-13) عناصر مهم در چارچوب مدیریت دانش در بخش توليدي:

2-1-2-14)مدیریت دانش در بخشهاي دولتي و غيردولتي

2-1-2-15)اهميت و ضرورت مدیریت دانش در سازمانهاي دولتي

2-1-2-16) موافقان و مخالفان مدیریت دانش در سازما نهاي دولتي

2-1-2-17)مدیریت دانش و خوشههاي صنعتي

2-1-2-18)دسته بندي دانش مدار خوشه هاي صنعتي

2-1-2-19)عناصر بكارگيرنده و دگرگون كننده دانش در خوشه هاي صنعتي

2-1-2-20) مدیریت دانش در ارتباط با مشتري

منابع

مبانی نظری مدیریت دانش

مدیریت دانش:

مدیریت دانش

مدیریت دانش از اواخر دهه 1970 مطرح شد. در اواسط دهه 1980 بود که جایگاه و اهیمت دانش و تأثیر آن بر قدرت رقابت در بازارهای اقتصادی مضاعف شد. در این دهه، نظام‏های مبتنی بر هوش مصنوعی و نظام‏های هوشمند برای مدیریت دانش بکار گرفته شد و مفاهمیمی چون فراهم‏آوری دانش[1]، مهندسی دانش[2]، نظام‏های دانش مدار[3] و مانند آن رواج یافت.  در اواخر دهه 80 سیر صعودی انتشار مقالات مربوط به مدیریت دانش را در مجلات حوزه مدیریت، تجارت و علوم کتابداری و اطلاع‏رسانی می‏توان مشاهده کرد. در  همین دوران اولین کتاب‏های مربوط به این حوزه منتشر شدند. در آغاز دهه 1990 فعالیت گسترده شرکت‏های آمریکایی، اروپایی و ژاپنی در حوزه مدیریت دانش به نحو چشمگیری افزایش یافت. ظهور وب جهانی در اواسط دهه 1990 تحرک تازه‏ای به حوزه مدیریت دانش بخشید. شبکه‏ی بین‏المللی مدیریت دانش در اروپا[4]، مجمع مدیریت دانش ایالات متحده[5] فعالیت‏های خود را در اینترنت گسترش دادند. به تدریج شرکت‏های بزرگی مانند ارنست و یانگ[6]، بوزآلن و همیلتون[7] و دهها شرکت دیگر به شکل تجاری وارد عرصه مدیریت دانش شدند. اکنون مدیریت دانش در قرن 21 برای بسیاری از کشورهای پیشرفته به عنوان نماد رقابت و عامل دستیابی به قدرت و توسعه است. (حسن‎زاده، 1387: 14)

مدیریت دانش مفهومی پیچیده و گسترده است و به همین دلیل صاحبنظران مختلف از زوایای گوناگون به آن نگریسته‏اند و آن را تعریف کرده‎اند بعضی از این تعاریف بر فرآیندهای مدیریت دانش متمرکز هستند و برخی بر اهداف آن توجه دارند. از جمله این تعاریف، تعریفی است که حسن‏زاده (1387) ارائه داده است.

مدیریت دانش عبارت از اعمال مدیریت و زمینه‎سازی برای تبدیل دانش (نهان به عیان و بالعکس) در داخل یک سازمان از طریق گردآوری، به اشتراک‎گذاری و استفاده از دانش به عنوان یک سرمایه سازمانی در راستای دستیابی به اهداف سازمان است. (حسن‏زاده، 1387: 18)

همچنین گاندری و همکاران (2010) مدیریت دانش را بر مبنای فرآیندهای آن اینگونه تعریف کرده‎اند:

مدیریت دانش، یک فرآیند یکپارچه و سیستماتیک در سطح سازمان است که شامل فعالیت اکتساب، خلق، ذخیره، توزیع و بکارگیری دانش به وسیله افراد و گروه‏ها برای رسیدن به اهداف سازمانی است.

مديريت شامل “مجموعه اي از فعاليت ها (از جمله ارزيابي، تعريف و تعيين هدف، توسعة کار تيمي، تخصيص منابع و غيره) مي باشد که با هدف اطمينان يافتن از پيشرفتهاي کاري، پروژه اي و بهبود کيفي فرآيندها يا توليدات مي باشد”. دانش به عنوان مجموعه اي از قوانين، اصول و اطلاعات
ساختاربندي شده که افراد را قادر به تصميم گيري و حل مشکل مي نمايد، تعريف مي شود. بنابراين مديريت دانش، ” فرآیندی است که با تمرکز و تأکيد بر دانش در موقعيت هاي مشکل يا در يک سيستم به حل مشکل مي پردازد” (اسپکتور و ادموندز[8]، 2002: 2).

در یک تعریف مدیریت دانش “مجموعه ای از فعالیت هاست که به شرکت کمک کرده تا دانش را از داخل و خارج سازمان به دست آورد”. مدیریت دانش به فرآیند تسخیر تخصصهای جمعی و هوشمندی در سازمان و استفاده از آنها برای پرورش نوآوری از طریق یادگیری سازمانی مستمر اشاره دارد (شی و چیانگ،[9] 2005: 585 ).

مديريت دانش “آگاهي و عمل مديريت از خلق، انتشار، توزيع و کاربرد دانش براي اهداف استراتژيک سازمان است” (بردرو و لين،[10]، 2003: 15 ).

از نظر شاین (2001) “مدیریت دانش فرآیندی است که این امکان را به سازمان می دهد که دانش جدید را به شکل ایجاد، اعتبار و پخش و کاربرد به خدمت گیرد و بدین ترتیب گستره ای از ویژگیهای سازمانی را با قادر ساختن شرکت به عملکر÷د هوشمندانه تر، بهبود بخشد” (شاین، 2001: 8 ).

دالکر (2005) با بررسی بیش از صد تعریف منتشر شده درباره مدیریت دانش، در سه دیدگاه آنها را خلاصه کرده است:

1- دیدگاه کسب و کار: مدیریت دانش فعالیتی تجاری است که دو جنبه اصلی دارد. توجه به عنصر دانش فعالیت های کسب و کار به عنوان جزء آشکار کسب و کار که در استراتژی، خط مشی، و رویه در همه سطوح سازمان منعکس می شود و همچنین ایجاد روابط مستقیم بین سرمایه های فکری و نتایج مثبت کسب و کار. از همین دیدگاه، مدیریت دانش یک تلفیقی همکارانه برای خلق، کسب، سازماندهی، دسترسی و استفاده از سرمایه های فکری سازمان است.

2- دیدگاه علم شناختی یا علم دانش:  دانش- بینش ها، ادراکات و دانش فنی کاربردی- منبعی اساسی است که به ما امکان می دهد به طور هوشمندانه عمل کنیم. در طول زمان، دانش مهم به اشکال دیگر –مثل کتب، فناوری، رویه ها و سنن- در درون همه سازمان ها و به طور کلی در جامعه تبدیل می‏شود. این تغییر شکل ها به انباشت تجربه منجر و وقتی به طور مناسب استفاده شود، به افزایش اثربخشی منتج می شود. دانش یکی از عوامل اصلی است که رفتار هوشمندانه شخصی، سازمانی و اجتماعی را ممکن می سازد.

3- دیدگاه فرایند/ فناوری: مدیریت دانش مفهومی است که بر اساس آن اطلاعات به دانش قابل کاربرد تبدیل و با تلاش اندک قابل استفاده برای افرادی می شود که می توانند آن را به کار برند.

به طور کلی، مدیریت دانش ماهیت میان رشته ای دارد (دالکر[11]، 2005: 7). از جمله این رشته ها عبارتند از:

  • علم سازمانی
  • علم شناختی
  • زبان شناختی و زبان محاسباتی
  • فناوری اطلاعاتی از قبل سیستم های مبتنی بر دانش، مدیریت اطلاعات و اسناد، سیستم‏های حمایت عملکرد الکترونیکی و فناوری های پایگاه داده.
  • علم اطلاعات و کتابخانه
  • نوشتار فنی
  • مردم شناسی و جامعه شناسی
  • آموزش و توسعه
  • داستان سرایی و مطالعات ارتباطی
  • فناوری های همکارانه/ جمعی از قبیل فعالیت همکارانه مبتنی بر رایانه و گروه افزار، و همچنی اینترانت ها، اکسترانت ها، پورتال ها، و سایر فناوری های شبکه (اکبری و صالحی، 1388: 60).

[1]. Knowledge Acquisition

[2]. Knowledge Engineering

[3]. Knowledge-Based systems

[4]. International Knowedge Management Network

[5]. United States Knowledge Management Forum

[6]. Ernest & Young

[7].  Booz Allen & Hamilton

[8]– Spector & Edmonds

[9]–  Shi & Chiang

[10] – Berdrow  &Lane

[11] – Dalkir

جدول2-1: نخستين تلاش­ها در راستاي مدیریت دانش (ماخذ: کاوياني و نيازي، 1386)

سال طرح کننده رويداد
1986 سيويي/کونراد ترازنامه نامشهود
1986 کارل ويگ ابداع مفهوم مديريت دانش
1989 شرکت هاي مشاور مديريتي بزرگ شروع تلاش هاي دروني براي اداره رسمي دانش
1989 ارزش واترهاوس از نخستين ها براي تکميل مديريت دانش در استراتژي تجاري اش
1991 بازبيني تجاري هاوارد (نونکا و تاکوچي) يکي از نخستين مقالات منتشر شده در زمينه مديريت دانش
1991 تام استوات اهميت به سرمايه فکري
1993 کارل ويگ يکي از نخستين منتشرکننده کتاب در مورد مديريت دانش
1994 پيتردراکر منبع دانش
1994 شبکه ارتباطي دانش مديريت نخستين کنفرانس مديريت دانش
1994 شرکت بزرگ مشاوره نخستيني که سرويس هاي دانش مديريت رابه مشتري ها پيشنهاد کرد
1995 استنفورد پال رومر دانش به عنوان منبع بي پايان
1995 نوناکا و تاکوچي کتاب شرکت دانش آفرين
1995 دروئي لئونارد بارتون کتاب سرچشمه هاي دانش
1996 انواع شرکت ها و شغل ها انفجار پر سرو صداي الحاق ها و فعاليت ها

واتسون(2002) در کتاب خود در سه مرحله مشخص در تمدن بشري و چهارمين مرحله اي که اخيراً مطرح شده است اشاره مي­کند که عبارتند از عصر کشاورزي، عصر صنعت و عصر اطلاعات که در اواخر قرن بيستم آغاز شد. وي پيش بيني مي­نمايد که قرن بيست و يکم شاهد توسعه جوامع بر مبناي ايده ها و خلاقيت باشد.

نخستين بار در سال 1986 کارل ويگ در کتاب خود از مدیریت دانش نام برد اما قبل از وي پيتر دراکر، تافلر و سايرين نيز به طور ضمني ظهور اين پديده را بشارت داده بودند (ويگ، 1997) به طور خلاصه چهار عامل عمده در بوجود آمدن اين پديده عبارتند از:

  • دگرگوني مدل کسب و کار صنعتي که سرمايه هاي يک سازمان اساساً سرمايه هاي قابل لمس و ملي بودند (امکانات توليد، ماشين، زمين و حتي نيروي کار ارزان) به سمت سازمان هايي که دارايي اصلي آنها غير قابل لمس بوده و با دانش، خبرگي و توانايي براي خلاق سازي کارکنان آنها گره خورده است. از زماني که حرفه ها به اين نتيجه رسيدند که بايد به طريقي دارايي خود را ارزش گذاري و هزينه ها را کنترل نمايند، دوره اي آغاز شد که امتياز رقابتي بر خلق دانش و استفاده موثر از آن استوار گشت (سي نت، 2004).
  • افزايش فوق العاده حجم اطلاعات، ذخيره الکترونيکي آن و افزايش دسترسي به اطلاعات، به طور کلي ارزش دانش را افزوده است، زيرا فقط از طريق دانش است که اين اطلاعات ارزش پيدا مي­کند، دانش همچنين ارزش بالايي پيدا مي­کند. زيرا به اقدام نزديک تر است اطلاعات به خودي خود تصميم ايجاد نمي­کند، بلکه تبديل اطلاعات به دانش مبتني بر تصميم انسان­هاست و در نهايت به اقدام مي انجامد (ويگ، 1997).
  • تغيير هرم سني جمعيت و ويژگي هاي جمعيت شناختي که فقط در منابع کمي به آن اشاره شده است بسياري از سازمان­ها دريافته­اند که حجم زيادي از دانش مهم آنها در آستانه بازنشستگي است. اين آگاهي فزاينده وجود دارد که اگر اندازه گيري و اقدام مناسب انجام نشود، قسمت عمده اين دانش و خبرگي حياتي به سادگي از سازمان خارج مي­شود (سي نت، 2004).
  • تخصصي شدن فعاليت ها نيز ممکن است خطر از دست رفتن دانش سازماني و خبرگي به واسطه انتقال يا اخراج کارکنان را به همراه داشته باشد (همان منبع، 2004).

 

مفهوم مدیریت دانش

تاکنون تعاريف مختلفي از مدیریت دانش ارائه شده است. مديريت دانش ناظر بر مجموعه­اي از فرايندهاست که در طي آن جريان دانش در يک جامعه به صورت مستمر و فزاينده هدايت مي شود. (سانتوس و ديگران، 2004).

مدیریت دانش فرايند شناسايي دارايي هوشمند و ايجاد فرهنگ و زير ساختهاي اطلاعاتي است که مشارکت و فراگيري را ترغيب مي نمايد. اين فرايند به دنبال سرمايه هوشمند به وسيله بدست آوردن، پرورش و استفاده از تمامي آن چيزي است که کارکنان مي دانند. اين سرمايه در سازمان هاي جمعي را به وجود مي آورد که با انتقال آن به محصولات و خدمات جديد، ارزش افزوده ايجاد مي کند.

در حقيقت نکته اساسي در مدیریت دانش تعيين و استخراج گوهر دانش از درياي ژرف اطلاعات است. با توجه به اين ارزش که مي تواند هم مادي و هم غيرمادي باشد مدیریت دانش را هنر ايجاد ارزش از دارايي هاي هوشمند دانسته­اند (بلينگر،2004). اين مديريت سرمايه هاي هوشمند را از تخريب حفظ نموده، فرصت هايي را براي افزايش کيفيت تصميمات، خدمات و فرآورده ها ازطريق افزودن آگاهي و ارزش و فراهم آوردن انعطاف پذيري جسجو نموده و با مميزي از سرمايه هاي هوشمند، عمليات بحراني و تنگناهاي بالقوه اي که جريان دانش را از مسير استفاده منحرف مي سازند، مشخص مي نمايد. به اين ترتيب نيروي انساني سازمان را قادر به مواجهه با موقعيت هاي مطرح شده و پيش بيني موثر و ساختن آينده مي ­نمايد (سويبي،2001).

واژه مدیریت دانش تعارف مختلفي دارد که برخي از آنها عبارتند از بخشي از مجموعه سلسله مراتب متشکل از داده، اطلاعات، دانش و معرفت است.

  • موقعيتي است که به اطلاعات داخل سازمان ارزش مي بخشند
  • مسيري است که در آن دانش خلق و کسب شده براي نيل به اهداف استفاده مي شود
  • روند آگاهانه ايجاد، اعتبار بخشي، ارائه و توزيع دانش و کاربرد آن است
  • فرايند نظام مند نمودن، انتخاب، سازماندهي و ارائه دادن، اطلاعات و دانش به گونه اي است که درک فرد را در زمينه خاص و مورد نظر بهبود دهد.
  • به سازمان کمک مي نمايد تا از مجموعه تجربيات حاصله درک مدون و شفاهي بدست آوده و انعطاف پذيري را افزايش دهد.

مجموعه اي از اعمال منظم و نظام مند است که براي بدست آوردن با ارزش ترين نتيجه از دانش در دسترس انجام  مي شود (کوريا و همکاران، 2003).

اجراي مدیریت دانش در سازمان منجر مي شود دانش توليد شده توسط افراد براي هميشه در سازمان باقي بماند و در نتيجه­ي خروج کارکنان از سازمان، دانش توليد شده با توجه به هزينه اي که سازمان صرف توليد آن کرده است از سازمان خارج نمي شود. هدف مديريت دانش شناسايي، جمع آوري، دسته بندي و سازماندهي، ذخيره، اشتراک، اشاعه و در دسترس قرار دادن دانش در سطح سازمان مي باشد.

 

اهميت بکارگيري مديريت دانش

گاندي (2004) مهم ترين دلايل بکارگيري مدیریت دانش توسط سازمانها را بشرح زير بيان  ميدارد:

  • افزايش همکاري
  • بهبود بهره وري
  • تشويق و قادر ساختن به نوآوري
  • غلبه بر اطلاعات زيادي و تحويل آنچه مورد نياز است
  • تسهيل جريان دانش مناسب از تامين کنندگان به دريافت کنندگان بدون محدوديت زمان و فضا
  • تسهيل اشتراک دانش ميان کارمندان و بازداشتن آنان از اختراع دوباره چرخ به کرات
  • تصرف و ثبت دانش کارکنان قبل از اينکه آنان شرکت را ترک نمايند، اطمينان يافتن از اينکه دانش با ارزش بهنگام ترک کارمند از دست نمي رود
  • افزايش آگاهي سازماني از خلاءهاي دانش سازمان
  • با افزايش آگاهي شرکتها از استراتژيها، محصولات و بهترين کارکردهاي رقيبانشان به آنان کمک مي کند که سبقت جو باقي بمانند
  • بهبود خدمات مشتري

توجه به مدیریت دانش به دلايل ديگري نيز مي توان اهميت داشته باشد:

  • دانش موتور توليدکننده درآمد است
  • دانش يک دارايي مهم و استراتژيکي سازماني مي باشد
  • رشد روز افزون مشاغلي که بر پايه ايجاد و استفاده از دانش قرار دارند
  • همگرايي فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات و آمدن ابزارهاي جديد در اين زمينه
  • اگر کشورهاي در حال توسعه همچون کشورهاي توسعه يافته به دانش توجه نکنند، فاصله علمي – اقتصادي بين کشورهاي ثروتمند و فقير افزايش مي يابد.
  • اشتغال زايي: در سال 2002، 80 درصد شاغلان در پست هاي مرتبط با مديريت دانش، در کارهاي خدماتي سازمان هاي پيشرفته ، مشغول به کار بوده­اند.
  • اقتصادي: نزديک به 60 درصد ارزش افزوده در سازمان ها، از راه دانش به دست آمده است (کاوياني و نيازي، 1386).

 

مديريت دانش در بخش­هاي دولتي و غيردولتي

بررس­ ها حاكي از آن است كه مديريت دانش، موضوعي است كه در بخش خصوصي متولد و رشد يافته و در مورد پيشينه مديريت دانش در سازمانهاي دولتي كمتر صحبت شده است. كتاب ها و مقاله هايي كه به موضوع مديريت دانش در سازمان هاي دولتي پرداخته اند، در مقايسه با مديريت دانش در بخش خصوصي از تعداد كمتري برخوردار بوده اند.

كانگ و پانديا(2003)  با مرور پيشينه مديريت دانش در سازمان­هاي دولتي، اظهار داشته اند كه اين موضوع در مورد سازمان­هاي دولتي، نوپا بوده و در مراحل ابتدايي مي باشد و بايد توجه ويژه­اي به آن شود به نظر مي رسد كه سازمان هاي دولتي به عنوان نظام و كاركنان دولتي به مثابه رهبران اين سازمان ها هنوز هم بسياري از خصوصيات امور اداري عمومي سنتي برخوردارند. با اين كه دنياي پيرامون بخش دولتي به سرعت در حال تغيير است و به دليل ويژگي­هاي نويني كه از جهات مختلف به دست آورده، با دنياي دهه قبل، حداقل همانندي را دارد ولي بخش دولتي كه به وسيله سازما نهاي بخش دولتي و رهبران آنها تجلي يافته و مشخص مي شود  تفاوت چنداني نيافته است. همين امر با توجه به تغييرات حاصل شده، مشكلاتي را موجب شده است (كويامان والياسن، 1389)

نظر پيتر دراكر تنها منبع مزيت رقابتي پايدار در آينده، دانش خواهد بود. دانش، تنها منبعي است كه هر چه از آن استفاده بيشتر شود، خود نيز افزايش مي يابد. به نظر مي رسد كه دستيابي سازمان هاي بخش دولتي به اين منبع عظيم به دليل دست­يابي آسان به اعتبارات دولتي، با كندي همراه بوده است. جعبه سياه عملكرد مديران در سازمان هاي دولتي به مراتب كوچكتر شده است و نظارت هاي عمومي هم از طريق نمايندگان منتخب مردم و هرم از طريق رسانه هاي عمومي مثل راديو و تلوزيون و روزنامه ها افزايش يافته است. عملكرد نامطلوب سازمان هاي بخش دولتي و اتلاف منابع توسط اين بخش، حساسيت مردم را افزايش داده است. امروزه براي بسياري از مردم اين سؤال مطرح است كه چرا سازمان­هاي بخش عمومي از نارسائي­هاي موجود در عملكرد خود رنج مي­برند در حاليكه بسياري از سازمان­هاي بخش خصوصي از اين نارسائي­ها مصون هستند(كويامان والياسن، 1389).

 

 جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های مدیریت کلیک کنید..

نمونه ای منابع فارسی جهت مطالعه بیشتر

  • آفريده ثاني، احسان؛ نظافتي، نويد؛ خديور، آمنه. ( 1386 )، ” الگوريتم ارزيابي سطح مديريت دانش در سازمان”(مطالعه ي موردي شركت پژوهشي پتروشيمي)، اولين كنفرانس ملي . مديريت دانش، تهران، ص 86
  • اسديان اصفهاني، احمدرضا. ( 1386 )، “بررسي تأثير اجراي مديريت دانش(دانايي) بر مديريت پروژه هاي ساختماني”، پايان نامه كارشناسي ارشد عمران، دانشكده فني مهندسي دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم تحقيقات.
  • مجيديان ،علي اکبر؛ ظروفي،فريبرز(1388)،”رابطه ي فرهنگ سازماني و مديريت دانش (مطالعه موردي شرکت ايرا خودرو)”دومين کنفرانس مديريت دانش،تهران،صفحه 114
  • رادينگ، آلن. ( 1383 )، مديريت دانش “موفقيت در اقتصاد جهاني مبتني بر اطلاعات”، ترجمه ي . محمدحسين لطيفي، چاپ اول، تهران: انتشارات سمت، ص 45
  • زماني، عشرت؛ حسيني، قاسم؛ يارمحمدزاده، پيمان. ( 1386 )، “مطالعه زيرساخت هاي استقرار مديريت دانش در دانشگاه اصفهان از ديدگاه اعضاي هيئت علمي”، تازه هاي پژوهش در برنامه­ريزي .46- درسي سال اول بهمن شماره 2، ص 66
  • سلطان حسيني، محمد؛ موسوي، زهره. ( 1391 )، “تعيين سهم نسبي مديريت دانش بر سلامت سازماني در اداره ي كل تربيت بدني و هيأت هاي ورزشي شهر اصفهان”، فصلنامه پژوهش هاي مديريت . ورزشي و علوم حركتي، سال دوم، شماره 3، ص 51
  • سيد جوادين، رضا؛ علوي، آزاده؛ انصاري، شهناز.( 1389)، “ديدگاه كاركنان دانشگاه علوم پزشكي درباره ي ميزان استقرار شاخص هاي سلامت سازماني در دانشگاه علوم پزشكي اصفهان”، فصلنامه .63- مديريت سلامت، جلد 13 ، شماره 41 ، ص 72
  • كاوياني و نيازي (1388) ،‌بررسي ارتباط بين مديريت دانش و سيستم ارزيابي عملكرد ،‌اولين كنفرانس مديريت اجرايي.
  • گودرزي، محمود؛ ابوترابي، مجتبي؛ دستي گردي، مهدي؛ دستي گردي،كاظم. ( 1388 )، “ارتباط فرهنگ سازماني با مديريت دانش مديران ستادي سازمان تربيت بدني”، پژوهش هاي مديريت .201- 2، صص 214 ( ورزشي و علوم حركتي،3 )
  • ماري، وود. ( 1383 )، “رابطه ي بين رهبري مبتني بر مديريت دانش و فرهنگ سازماني”، ترجمه: محمد مهمان نواز، مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسي.

  نمونه ای از منابع انگليسي

  • Aujirapongpan, S., Vadhanasindhu, P., Chandrachai, A., & Cooparat, P. (2010).Indicators of Knowledge Management Capability for KM Effectiveness. The Journal of Information and Knowledge Management Systems, 40(2), 183-203.
  • Alvani, S. M., & Danayifard, H. (2009). Discourses in the philosophy of government organization theories, Eshraghi-Safar publication, seventh in press, Tehran (inPersian).
  • Balthazovrd, P.D. (2004). Role clarity, work overload and organizational support: multilevel evidence of the importance of support. Journal of Work and Stress. 68(1), 69-115.
  • Capot, D. (2004).Different stability of individual differences in state and trait test anxiety. Learning and individual differences. Volume 10, Issue, 1. 51-66.
  • Chang, Tsung –Han, Wang, Tien- Chain, (2009).”Using the fuzzy multicriteria decision making approach for measuring the possibility of successful knowledge management”, the Journal of Information Sciences, No.179, p.p 355.
  • Darling, J. and et al.(2007). Enhancing contemporary entrepreneurship a focus on management leadership European business review, vol. 19. No 1, pp.4-22.
  • Dejoy & Wilson. (2007). Organizational health promotion: Broadening the horizon of workplace health promoting. Health. Facility Management UAS, p.27-36.
  • Dyer, J. H and k. Nobeoka (2000). Creating and managing a highperformance knowledge-sharing network: The Toyota case. Strategic management journal, 21 (3), 345-367.
  • Jalaldeen, razi, karim, 107ohamed, (2009).” Organizational readiness and its contributing factor to adopt km processes: A conceptual model”, communications of the IBIMA, 8, pp.128-136.
  • Jong, J. & Hartog, D. (2007). How leaders influence employees innovative behavior?, European Journal of Innovation Management, Vol. 10, No. 1, pp. 41-64.

 

مشخصات اصلی
رشته مدیریت
گرایش مدیریت بازرگانی گرايش : مديريت تحول
تعداد صفحات 40 صفحه
منبع فارسی دارد
منبع لاتین دارد
حجم 300 kb
فرمت فایل ورد (Word)
موارد استفاده پایان نامه (جهت داشتن منبع معتبر داخلی و خارجی ) ، پروپوزال ، مقاله ، تحقیق

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “ادبیات و مبانی نظری مدیریت دانش”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید