قیمت 19,000 تومان
فرزندخواندگی
در این مقاله قصد داریم تمامی مصادیق فرزندخواندگی و بررسی حقوقی آن را خدمت شما عزیزان در 95 صفحه ارائه دهیم . دقت داشته باشید که این نوشته تماما همراه با منابع لاتین و فارسی بوده است. امید است که شما عزیزان را در راستای ارتقای علمی کمک رسانده باشیم .
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده 1
تاریخچه و مفاهیم مرتبط با فرزندخواندگی .. 2
مقدمه. 3
فصل اول
2-1- مفهوم فرزندخواندگی .. 3
2-2-تعریف کودک از دیدگاه حقوقی.. 4
2-3- حضانت و نفقه. 4
2-4- تاریخچه فرزندخواندگی .. 5
2-5- فرزند خواندگی دراسلام. 10
2-6- فرزندخواندگی در زمان حضرت موسي (ع) 11
2-7- فرزند خواندگی در زمان جاهليت.. 12
2-8- فرزندخواندگی در نظام حقوقی رومي ـ ژرمني.. 14
2-9- بررسي فرزندخواندگی در حقوق آلمان. 14
2-9-1-شرايط مربوط به فرزندخواندگي در آلمان. 15
2-9-2- سازمانهاي مربوط به فرزندخواندگی در آلمان. 16
2-9-3- مخفي نگاه داشتن اصليت فرزندخوانده در آلمان. 16
2-9-4- مزاياي خاص فرزندخواندگي در آلمان. 17
2-10- بررسي نهاد فرزندخواندگي در فرانسه. 17
2-10-1- شرايط مربوط به فرزندخواندگي در فرانسه. 18
2-10-2- سازمانهاي مربوط به فرزندخواندگي در فرانسه. 19
2-11- فرزندخواندگی در ایالات متحده آمریکا 19
2-12- فرزندخواندگي بينالمللي.. 20
2-13- فرزندخواندگي مدرن. 21
2-14- محاسن و معایب فرزند خواندگی.. 22
2-15- فواید فرزندخواندگی.. 23
2-16- پیشینه تحقیق. 25
2-16-1- تحقیقات داخلی.. 25
2-16-2- تحقیقات خارجی.. 26
فصل دوم : 29
فرزندخواندگی و مقررات مربوط به حمایت از کودکان.. 29
3-1- لزوم توجه به حقوق کودکان. 30
3-2- پروتکل اختیاري جدید الحاقی کنوانسیون حقوق کودك.. 31
3-3- ايام کودکى ازديدگاه فقه. 32
3-4- بلوغ در لغت و اصطلاح. 32
3-5- علت اختلاف فقها در تعيين سن بلوغ. 33
3-6- ايام کودکى از ديدگاه قوانين جمهورى اسلامى ايران. 34
3-6-1- کودکي.. 34
3-6-2- پايان کودکي.. 35
3-7- کنواسیون حقوق کودک.. 36
3-7-1- سابقه تاریخی کنوانسیون حقوق کودک.. 36
3-7-2- نگاهی به کنوانسیون حقوق کودک.. 37
3-8- تعریف و مفهوم کودک از دیدگاه کنوانسیون حقوق کودک.. 38
3-9- قوانین مربوط به کودکان. 39
3-10- کودکان خیابانی.. 46
3-10-1- رویکرد همه جانبه به موضوع حمایت و ارتقاي حقوق کودکان خیابانی.. 47
3-11- وضعیت برخی از کشورها، نسبت به کنوانسیون حقوق کودک.. 49
3-12- ایران و کنوانسیون حقوق کودک.. 51
3-13- بررسي جايگاه حقوق كودك و نوجوان در اسلام. 53
3-13-1- تاريخچهي حقوق كودك در آستانهي ظهور اسلام. 53
3-13-2- بررسي حقوق كودك پس از ظهور اسلام. 54
3-13-3- حقوق كودكان و نوجوانان در فقه اسلامي.. 56
3-14- قتل فرزند توسط والدين از نگاه فقه اهل سنت و شيعه. 57
3-15- حقوق كودك در جوامع اسلامي مبتني بر مسايل فقه اسلامي.. 58
فصل سوم : 60
شرایط و آثار فرزندخواندگی .. 60
4-1- تعریف و ضرورت توسعه نهاد فرزندخواندگی.. 61
4-2- فرزندخواندگی در حقوق ایران. 62
4-2-1- فرزندخواندگی در قانون ایران. 62
4-3- بررسی فرزند خواندگی در حقوق ایران وفرانسه. 64
4-3-1- فرزندخواندگی.. 64
4-3-2- تشریفات قانونی و شرایط سرپرستی از کودک بیسرپرست.. 66
4-3- فرزندخواندگی در قانون جدید (مصوب 1392) 74
4-5- ازدواج با فرزند خوانده 79
4-5-1- تصویب قانون ازدواج با فرزند خوانده 81
4-5-2- مزایای قانون ازدواج با فرزند خوانده 82
4-5-3- معایب قانون ازدواج با فرزند خوانده 83
4-5-4- نقدی بر قانون ازدواج با فرزندخوانده 84
4-6- فرزندخوانده و بهره مندی از ارث.. 85
منابع. 87
چکیده
مسأله فرزندخواندگی قدمت و سابقه بسیار طولانی دارد و در مذاهب گذشته مورد توجه و معمول بوده است، پیش از ظهور اسلام نیز این امر به دلیل وقوع موارد چندی متداول و رایج بوده است. امروزه به دلیل آن که بسیاری از خانوادهها امکان فرزندار شدن برای آنها وجود ندارد، فرزند خواندگی در کشورهای گوناگون جهان امری معمول و متداول و رایج میباشد و در حقوق کشورهای مختلف راهکارهایی برای حمایت از فرزند خواندهها و خانوادههای جدید و قدیم ایشان راهکارهایی پیشنهاد شده است.
حقوق ایران نیز با توجه به آن که از منابع اسلامی برگرفته شده نهادی به نام فرزند خواندگی وجود ندارد در عین حال از طریق قوانین دیگری این امر به رسمیت شناخته شده و برای آن شرایط و راهکارهایی بیان شده است.
در این مطالعه به بررسی حقوقی فرزندخواندگی در ایران پرداخته ایم و با بررسی مطالعات و مطالب مربوط به این زمینه به این نتیجه رسیده ایم که فرزندخواندگی در ایران با چالشهای عمدهای روبه رو میباشد که یکی از اصلیترین آنها تصویب قانون جدید ازدواج با فرزندخوانده میباشد که دارای مخالفان زیادی میباشد. در ادامه به بحث و بررسی در این مورد پرداختهایم و نتیجه نشان میدهد که قوانین مربوط به فرزندخواندگی نیازمند اصلاح و بررسی دوباره میباشند.
کلمات کلیدی: فرزندخواندگی ، قوانین حمایت، کودکان
مفهوم فرزندخواندگی
فرزندخواندگی عبارت از یک رابطه حقوقی است که بر اثر پذیرفته شدن طفلی به عنوان فرزند، از جانب زن و مردی به وجود میآید؛ بدون آنکه پذیرندگان طفل، پدر و مادر واقعی آن طفل باشند (امامی 1387).
در لسان حقوقی، فرزند به کسی گفته میشود که از نسل دیگری باشد و بین آنها رابطه خونی و طبیعی وجود داشته و بین پدر و مادر او جز در موارد استثنایی رابطه زوجیّت ایجاد شده باشد. ممکن است زن و شوهری فرزند غیر را به فرزندی بپذیرند که در این صورت قانون گذار چنین کودکی را در حکم فرزند این خانواده به شمار میآورد و آثاری برای این رابطه حقوقیِ مجازی میشناسد.
تفاوت فرزند واقعی و فرزند حکمی یا ظاهری در این است که پیوند موجود بین فرزند حقیقی و پدر و مادر وی پیوندی طبیعی و ناگسستنی است و رابطه حقوقی بین آنها هرگز از بین نخواهد رفت، ولی پیوند بین فرزند و پدر و مادر خوانده به آن محکمی نیست و عواملی نظیر انحلال خانواده و غیره بسته به سیاست قانونگذار ممکن است رابطه حقوقی موجود را زایل کند.
تعریف کودک از دیدگاه حقوقی
از دیدگاه حقوقی کودک یا صغیر به کسی گفته میشود که از نظر سن به نمو جسمی و روانی لازم برای زندگی نرسیده باشد. چون حیات واقعی کودک با تولد آغاز میشود، لذا دوران کودکی هم با تولد شروع میشود[1].
کنوانسیون حقوق کودک در ماده (۱) خود کودک را چنین تعریف میکند:«منظور از کودک افراد انسانی زیر ۱۸ سال است، مگر آنکه طبق قانون قابل اجرا در مورد کودک، سن بلوغ کمتر تشخیص داده شود[2]».
حضانت و نفقه
در تعاليم اسلامي علاوه بر تكاليف عمومي كه زن و شوهر نسبت به يكديگر دارند بايد به مباني خانواده و تربيت فرزندان كمال همكاري را داشته باشند. لذا در فقه اسلامي نگهداري اطفال هم حق و هم تكليف به شمار ميآيد. از نظر تعاليم اسلامي نگهداري و تربيت طفل را حضانت ميگويند.
«نگهداري طفل عبارت است از ايجاد زمينهي مناسب براي بقاء، نمو، بهداشت رواني و جسمي، ارضاء كامل تمايلات باطني كودك و توجه به تمام جهات شخصيت او فقط در محيط خانواده ميسر است. آغوش گرم مادران و دامن پر مهر پدران ميتواند اين وظيفه را بر عهده بگيرد[3]».
از نظر وجه نظري حضانت تا 2سال را بطور مطلق با مادر و براي دختر تا 7 سال مادر را از نظر حضانت ارجح دانستهاند. فقه اسلامي، نقهي اولاد را بر عهدهپدر دانسته است. پس از فوت پدر يا عدم قدرت او نفقه بر عهدهي اجداد پدري است. در صورن نداشتن اجداد پدري و يا عدم قدرت به آن، نفقه بر عهدهي مادر خواهد بود (پدر، جد و يا اجداد پدري، مادر، جد و يا اجداد مادري و…).
[1] آقا بیگلویی، عباس و دیگران. (۱۳۸۰). کودک آزاری، تهران:کتاب آوند دانش، ص۱۳.
[2] عبادی، شیرین. (1387). حقوق کودک، چاپ هفتم، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، تهران، ص5.
[3] يثربي قمي، علي محمد. (1376). حقوق خانواده در قانون مدني جمهوري اسلامي ايران، تهران؛ نشر نگار.
فرزند خواندگی در اسلام
در هنگام ظهور اسلام فرزندخواندگی امري متداول و رايج بوده به گونهاي که مسلمانان برخي از يتيمان را به فرزندي گرفته و با ايشان همانند فرزندانشان رفتار ميکردند. اين امر با توجه به توصيههاي مکرر اسلام نسبت به يتيمان و محبت ورزيدن به ايشان و نخوردن اموال آنها امري مطلوب و پسنديده بوده است، با نزول آيات مربوط به فرزند خواندگي جاري شدن قوانين مربوط به فرزندان حقيقي در خصوص فرزند خواندهها لغو شد
فرزندخواندگی در زمان حضرت يعقوب (ع)
قرآن از وجود و رواج فرزند خواندگي در زمان حضرت يعقوب (ع) خبر داده و در مورد حضرت يوسف (ع) اشاره نموده که عزيز مصر در هنگام مشاهده يوسف (ع) به همسرش توصيه کرده که يوسف را گرامي ميدارد، باشد که در آينده برايشان مفيد واقع شود و يا ايشان را به فرزندي بگيرند، خداوند در اين باره فرموده:
(وَ قالَ الَّذِي اشْتَراهُ مِنْ مِصْرَ لامْرَأتهِ أکْرمي مَثْواهُ عَسي أنْ يَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخَذَهُ وَلَدَاً وَ کَذلکَ مَکَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْآرْضِ وَ لِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأوِيلِ الْاَحاديثِ وَ اللهُ غالبٌ عَلي أمْرِهِ وَ لکِنَّ أکْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ[1]).
و آن کسي که او را از سرزمين مصر خريد [عزيز مصر] به همسرش گفت:مقام وي را گرامي دار (و به چشم بردگان به او نگاه نکن) شايد براي ما سودمند باشد و يا او را به عنوان فرزند انتخاب کنيم.
وقتي که عزيز مصر يوسف را خريد، او ده ساله بود و سيزده سال در خانه عزيز اقامت داشت، و در سنّ سي سالگي ريّان بن وليد (عزيز مصر) او را به وزرات خود برگزيد، و در سي و سه سالگي خداوند به او حکمت و علم آموخت و هنگامي که صد و بيست ساله بود از دنيا رحلت فرمود. گفته شده است عزيز مصر او را به چهل دينار و يک جفت کفش و دو جامه سفيد، خريد.
از آيه ياد شده استفاده ميشود که عزيز مصر که پادشاه يا وزير مصر بوده عقيم يا عنين بوده و فرزندي نداشت و در اشتياق فرزند به سر ميبرد، هنگامي که چشمش به اين کودک زيبا و برومند افتاد، دل به او بست که به جاي فرزند براي او باشد.
علي بن ابراهيم قمي به عقيم بودن عزيز مصر تصريح کرده و گفته:«و لم يکن له ولد». با توجه به اين امر مفسران چندي آيه ياد شده را دليل بر وجود فرزند خواندگي در زمان حضرت يعقوب و امتهاي گذشته گرفته و عبارت «نتخذه ولداً» را به صورت فرزند خواندگي يا تبني تفسير نموده اند.
[1] يوسف/ 21
فرزندخواندگی بينالمللی
اين شكل از فرزندخواندگی پديدهاي است كه عمري بيشتر از يك قرن ندارد ولي در طي همين يك قرن گذشته، مخصوصاً چند دهه اخير، به طور قابل توجهي در اروپا رشد يافته است. و حتي در آمريكا، مشخصات كودكان به منظور ايجاد رابطه فرزندخواندگي با آنان بر روي اينترنت قرار دارد.
فرزندخواندگی بينالمللي، تبلور شكلي از فرزندخواندگي است كه در آن طرفين فرزندخوانده اولياء فرزندخواندگي داراي تابعيت واحد نباشند به عبارت ديگر اگر در جريان فرزندخواندگي «عنصر خارجي» متصف به يكي از طرفين باشد، فرزندخواندگي بينالمللي تحقق مييابد. نسبت به تأسيس حقوقي فرزندخواندگي حساسيتهاي بسياري از طرف مجامع بينالمللي نشان داده شده است.
به عنوان مثال يونسكو مهمترين دليل را سوءاستفاده از اين نهاد ذكر كرده است. اينگونه حساسيتها بيشتر در كشورهاي پذيرنده (مقصد) كه تقاضاي بيشتري براي اينگونه فرزندخواندگي دارند ابراز شده است. البته توجه مطلوب به اين وضعيت، مديون فعاليتهاي بينالمللي كشورها و سازمان ملل ميباشد.
كنوانسيون 29 مه 1993، در مورد «حمايت از كودكان و همكاري در زمينة فرزندخواندگي بينالمللي» كه توسط كنفرانس حقوق بينالملل خصوصي در لاهه تصويب و در 5 مه 1995 لازمالاجراء شد. راهكار بزرگي محسوب ميگردد كه موانع بسياري از سوءاستفادهها را در اين زمينه از بين برده و تأمين اهداف فرزندخواندگي بينالمللي را فراهم نموده است و نهايتاً، «اخلاقي نمودن فرزندخواندگي را باعث گرديده است طبق اين كنوانسيون دولتها موظفند تا با تعامل تنگاتنگ و جدي، به ويژه با ارتباط تنگاتنگ ميان قضات و دستگاههاي اداري كشورهاي مبداء و مقصد به اهداف اين كنوانسيون نايل گردند.
گرچه اين كنوانسيون، قدم مهمي در تضمين حقوق كودكان در عرصه بينالمللي به ويژه فرزندخواندگي محسوب ميگردد، ولي در عمل هنوز هم در اروپا قاچاق كودكان بسيار شايع است.
علاوه بر كنوانسيون 19 مه 1993 لاهه، كنوانسيون حقوق كودك سازمان ملل با شعار احترام به شرافت لاينفك تمام اعضاي خانوادة انساني، و برابري حقوق آنها، دولتها را موظف نموده تا به شرافت و ارزشهاي وجودي انسان، مخصوصاً كودكان احترام بگذارند و با اجراي سياستهاي افتراقي نسبت به آنها تلاش خود را در اين زمينه به اثبات برسانند.
طبق ماده 20 اين كنوانسيون، دولتها بايد در قانونگذاريهاي خود بر «نفع محض» كودكان تأكيد نمايند، در اين راستا، ماده 21 كنوانسيون تأكيد فراواني بر پذيرش نهاد فرزندخواندگي داشته و دولتها را موظف نموده تا با ارجحيت نفع كودك را در متن قوانين خود لحاظ نمايند.
بندهاي ب – ج- د ماده 21 كنوانسيون حقوق كودك، به فرزندخواندگي خارجيان اشاره دارد، ضمن آنكه تلويحاً و مصرانه بر حساسيت آن صحه گذاشته و بر تضمين حقوق اين دسته از كودكان تأكيد ميكند:ماده ياد شده مقرر ميدارد «كودك خارجي قبول شده براي فرزندخواندگي بايد از همان شرايط برابر فرزندخواندگي ملي (كشور مقصد) بهرهمند شود».
در حقوق بينالملل، كنوانسيونهاي ديگري چون، كنوانسيون 1924 ژنو در مورد حقوق كودك، بيانيه مجمع عمومي سازمان ملل در 20 نوامبر 1959، در خصوص كودكان فرزندخوانده، ماده 23 و 24 ميثاق بينالمللي حقوق مدني و سياسي و ماده 10 ميثاق بينالمللي حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي به اين مهم اشاره داشتهاند.
فرزندخواندگی يك كودك با تابعيت خارجي، غالباً براي دولتها مشكلات زيادي را به همراه داشته است از جمله، مسائل مربوط به تعارض قوانين از مباحث بسيار بحثبرانگيز در اين زمينه ميباشد.
به عنوان مثال، ماده 15قانون 1996 فرانسه در مقام تعارض قوانين (چه در لحظه تشكيل حق فرزندخواندگي و چه در لحظه استناد به آثار آنان) با فرض اينكه راهحل توسط قرارداد دو جانبه يا چند جانبه مطرح نشده باشد، تلويحاً مسأله را با ترجيح و برتري قانون كشور مبداء حل نموده است مگر اينكه فرزندخواندگي اساساً در آنجا به عنوان يك نهاد قانوني وجود نداشته باشد (مثل مراكش و الجزاير) در فرض اخير مطابق بند دوم ماده 15 قانون فوقالذكر بايد فرزندخوانده و يا اولياء وي با رضايت كامل از فرزندخواندگي، قانون فرانسه را هم پذيرا باشند.
فواید فرزندخواندگی
فرزندخواندگی در شرایط کنونی و جوامع امروزی، برای استحکام و گرمی بخشیدن به کانون خانوادههای بدون اولاد و سالم سازی جامعه و رفع مشکلات روحی اطفال بدون سرپرست و کاستن ناهنجاریهای روانی زن و شوهری که از نعمت فرزنددارشدن محروم هستند، نقش و فایده چشمگیری دارد و از بار مسئولیت دولت نیز کاسته خواهد شد. روانشناسان و جامعهشناسان جهان عقیده دارند:بهترین محیط برای پرورش روح کودکان و تلطیف عواطف آنان، محیط خانه و مجموعه خانواده است.
کودک علاوه بر غذا و لباس، نیاز به محبت دارد و اطفالی که از نعمت خانواده و گرمی و محبت آن محروم هستند و در محیطهای شبانهروزی نظیر شیرخوارگاهها و پرورشگاهها و مراکز دیگر زندگی میکنند، غالبا به اختلال و عقب افتادگی فکری و ذهنی و ناراحتیهای عصبی مبتلا میگردند؛ زیرا محبت به مثابه یک قاشق عسل است که اگر به یک نفر خورانده شود، طعم و شیرینی و نیروبخشی آن محسوس است و اگر آن را در ده یا بیست لیتر آب مخلوط کنند، اثر و فایده خود را از دست خواهد داد و کسانی که آن را میچشند طعم و شیرینی یا انرژی آن را دریافت نخواهند کرد.
بنابراین محبت یک زن یا مرد قادر است فقط روح یک یا دو کودک را ارضا کند، ولی به حال پنجاه کودک در یک پرورشگاه، مفید نخواهد بود؛ و بفرض که لبخندی بر لب سرپرستان و مربیان پرورشگاه به طور مصنوعی ظاهر شود، این لبخند قادر به تلطیف و پرورش احساس و عواطف آن همه کودک نخواهد بود.
به همین دلیل، بسیاری از متفکّران و روانشناسان قدیم و جدید، خانواده را بهترین محیط برای رشد جسم و روح اطفال میدانند و پرورشگاهها را برای کودکان در حکم زندان و تبعیدگاه تلقّی میکنند که این امر مورد توجّه اسلام نیز قرار گرفته و نگاهداری اطفال بیسرپرست و ایتام در مکانهای عمومی و تأمین غذا و لباس آنان را کافی و مفید نمیداند و توصیه اکید دارد که این گونه اطفال در خانوادهها رشد کنند و به آنها با محبت رفتار شود.
در این زمینه پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودند:«خیر بیوتکم بیت فیه یتیم یحسن الیه و شرّ بیوتکم بیت یساء الیه؛ بهترین خانه آن خانهای است که در آن به یتیمی محبت شود و بدترین آن، خانهای است که با یتیمی بدرفتاری شود[1]».
حضرت علی علیهالسلام در فرمان تاریخی خود به مالک اشتر دستور میدهد تا مواظب یتیمان باشد و به وضع آنان رسیدگی کند. نیز در وصیّت خود به امام حسن و امام حسین علیهماالسلام فرمود:«یتیمان را گرسنه نگذارید و مواظب باشید که در اثر بیسرپرستی تباه نگردند. »، بویژه اطفال بیسرپرست به علت آمادگی فراوان در پذیرش خوب و بد، اگر در محیط نامساعد قرار گیرند، فاسد و تباه خواهند شد و اگر طعم محبت را نچشند دچار عقدههای روانی خواهند گشت که ضرر آن متوجّه جامعهای میشود که چنین اطفالی در محیط نامناسب آن رشد کرده و وارد زنجیره فعال اجتماع میشوند و چون انسان در ابتدا شقی و فاسد خلق نشده است و چنانچه قرآن میفرماید:«لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم»، بنابراین محیط زندگی و تربیتی عواملی است که در طفل اثر میگذارد و او را فاسق یا شایسته تربیت و وارد جامعه میکند.
همان طور که اشاره شد، نهاد فرزندخواندگی علاوه بر فوایدی که برای فرزندخوانده دارد، برای استحکام بخشیدن اساس خانواده و از بین بردن ناهنجاریهای آشکار و پنهان زن و شوهری که از داشتن فرزند واقعی محروم ماندهاند بسیار کارساز است و زن و شوهری که فاقد فرزند هستند، ولی با عشق و علاقه، زندگی مشترک را ادامه میدهند، از طریق پذیرش کودکی در خانواده خود، غم پنهانی این محرومیّت را به فراموشی میسپرند یا از سنگینی و فشار آن میکاهند و طفل بیگناه حاصل از عوامل طبیعی یا غیرطبیعی همانند فرزند واقعی در پناه این خانواده به نحو مطلوب رشد کرده وارد جامعه میشود؛
بنابراین فرزندخواندگی در سالمسازی خانواده و ایجاد روح تازه و رونق بیشتر به زندگی زناشویی، کمک مؤثری خواهد کرد و به تجربه ثابت شده است که چنان رابطه عاطفی عمیقی بین فرزندخوانده و پدر و مادرخوانده ایجاد خواهد شد که فاصله بین فرزند واقعی و ظاهری بکلی محو میگردد و زن و شوهر فراموش میکنند که طفل مزبور فرزند واقعی آنها نیست؛ لذا علاقهمندان به داشتن فرزند میتوانند این کمبود را به طریق فرزندخواندگی جبران و سعادت کانون زناشویی را تکمیل نمایند.
در فایده اجتماعیفرزندخواندگی نیز تردیدی نیست؛ زیرا وقتی اطفال بدون سرپرست جذب خانواده شوند و در محیط مناسب رشد کنند، در آینده جوانانی متعادل و دور از ناهنجاریهای روحی، فعالانه وارد جامعه میشوند که از نظر اجتماعی، سیاسی و اقتصادی افرادی مفید و ارزنده خواهند بود؛ ضمن اینکه از مشکلات دولت نیز در زمینه نگاهداری اولیه و تربیت ادوار مختلف این گونه اطفال کاسته میشود.
البته این نهاد مفید حقوقی ممکن است گاهی مورد سوءاستفاده قرارگیرد و بندرت مورد بهرهبرداری اقتصادی و غیره قرارگیرد که این گونه سوءاستفادهها در تمام نهادهای مفید از جمله نهاد مقدس نکاح امکانپذیر است.
بنابراین به بهانه مفسده احتمالی نمیتوان از این نهاد مفید و مهم چشم پوشید و از آن در جهت پیشبرد اهداف اجتماعی استفاده نکرد. برای جلوگیری از سوءاستفاده احتمالی و مفاسد آن باید در تنظیم قوانین و مقررات مربوط دقّت کافی به کار رود و نوعی نظارت ولو به طور غیرمستقیم در جهت حمایت از کودکان بیپناه که تحت سرپرستی خانوادهها قرار میگیرند اعمال گردد[2].
[1]مستدرک الوسایل و مستنبط المسائل، میرزا محمدحسین طبری، جلد اول، ص148.
[2] امامی، اسدالله. (1378). وضع حقوقی فرزند خواندگی در ایران. پژوهشهای فلسفی-کلامی، شماره 1.
جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های حقوق کلیک کنید.
نمونه ای از منابع
- قرآن مجید.
- ابدالی، مهرزاد. (1374). حقوق کودک در کنوانسیون بینالمللی و تطبیق با حقوق اسلام و ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق خصوصی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران.
- آذربایجانی، مسعود و میترا کاوه مربیان. (بیتا). نقد ساختاری کنوانسیون حقوق کودک، کتاب زنان، ش 16، ص34.
- آذربایجانی، مسعود. (1387). نگاهی تربیتی به کنوانسیون حقوق کودک، کتاب زنان، ش 16، ص33.
- اسحاقي، محمد. (1387). مجازات پدر و مادر در جرم كشتن فرزند، مجله رشد، شماره188، ص334.
- آقا بیگلویی، عباس و دیگران. (۱۳۸۰). کودک آزاری، تهران:کتاب آوند دانش، ص۱۳.
- امامي، سيد حسن. (1370). حقوقمدني، تهران، كتابفروشي اسلاميه، چاپ پنجم، ج 2، ص 363.
- امامی، اسد الله. (1378). وضع حقوقی فرزند خواندگی در ایران، پژوهشهای فلسفی کلامی، شماره 2.
- امامی، اسدالله. (1378). وضع حقوقی فرزند خواندگی در ایران. پژوهشهای فلسفی-کلامی، شماره 1.
- امامی، اسدالله. (1387). وضع حقوقی فرزندخواندگی در ایران، فقه و حقوق تطبیقی، ، چاپ اول، انتشارات سمت، تهران، ص118.
- بطحايي، مهدي. (1346). تثبيت خانواده (رسالهدكتري)، تهران، دانشگاه تهران، ص44.
- تبريزي، جواد. (بیتا). استفتاءات جديد، ج 1، ص 336 و 337.
- جعفري لنگرودي، محمدجعفر. (1367). ترمينولوژي حقوق، تهران، ص633.
- حر عاملي، محمد. (بیتا). وسایل الشیعه، ج 20، ص 502 – 500.
- WWW. ghader. com
- …
- …
رشته | حقوق |
گرایش | حقوق گرایش خصوصی |
تعداد صفحات | 95 صفحه |
منبع فارسی | دارد |
منبع لاتین | دارد |
حجم | 280 kb |
فرمت فایل | ورد (Word) |
موارد استفاده | پایان نامه (جهت داشتن منبع معتبر داخلی و خارجی ) ، پروپوزال ، مقاله ، تحقیق |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.