قیمت 19,000 تومان

اشتراک 0دیدگاه 58 بازدید

گفتار اول: علیت …

2-1-1- مقدمه:

2-1-2- تعریف علت و معلول:

2-1-3- اقسام علّت :

2-1-3-1-علت تامّه:

2-1-3-2- علت ناقصه:

الف- علت فاعلی:

ب- علت‏غایی:

(ج) و (د) – علت مادی و صوری:

2-1-4- حقیقت علیت :

الف)جعل:

ب ) ملاک نیاز به علت:

1- نظریۀ حدوث:

2- نظریۀ امکان ماهوی:

3- امکان فقری:

2-1-4-1- حقیقت علت و معلول:

2-1-4-1-1- وجود رابط و مستقل :

2-1-4-1-2-وجود رابط از دیدگاه صدرا:

2-1-4-1-3-امکان فقری:

2-1-4-2.رابطه علت و معلول :

2-1-5. فاعلیت حق تعالی :

2-1-5-1-اقسام علت فاعلی…

2-1-5-2.نحوۀ صدور اشیاء ازواجب تعالی:

2-1-6.احکام و آثار علت و معلول:

2-1-6-1-احکام علت و معلول:

1-اشرفيّت علت از معلول..

2- سنخیّت بین علت و معلول..

3- ملازمت علت و معلول:

4- تقدّم علّت بر معلول:

2-1-6-2- آثار امکان فقری:

گفتار دوم: وحدت شخصی..

2ـ2ـ1. مقدمه:

2ـ2ـ2. وحدت وجود:

2ـ2ـ3. توجیه کثرات:

2ـ2ـ4. تفاسیر مختلف در باب (وحدت وجود):

2ـ2ـ4ـ1. وحدت شهود:

2ـ2ـ4ـ2. حلول و اتحاد:

2 ـ 2 ـ 5 . تبیین وحدت شخصی:

2 ـ 2 ـ 5 ـ 1. تماثیل وحدت شخصی:

2 ـ 2 ـ 5 ـ 2. ادلة عقلی:

2 ـ 2 ـ 5 ـ 3. ادلة نقلی:

2 ـ 2 ـ 6. رابطة وحدت شخصی و کثرات:

2 ـ 2 ـ 6 ـ 2. رابطة حق با کثرات:

کلام آخر درباره علیت و وحدت شخصی.

منابع

علیت یا علت و معمول

علیت یا علت و معمول– ادبیات و مبانی نظری

تعریف علت و معلول:

علت در لغت، چیزی است که اگر بر امری عارض شود حالت آن را بدون اختیار تغییر می‏دهد، از این جهت بیماری را علّت گویند. [1]

امّا در اصطلاح، علّیت یک معنای مفهومی-معقول ثاني فلسفي – است و از نسخ ماهیت نیست که جنس و فصل و عرض داشته باشد تا تعریف حقیقی آن ممکن باشد، لذا هر تعریفی که از علیّت شده، تحلیل مفهومی از آن و از قبیل شرح اللفظ است.

به طور کلی، هیچ یک از تعاریفی که از علّت و معلول شده، به صورت مطلق و عام شامل همۀ اقسام علت نمی‏شود بلکه یا انصراف به علّت فاعلی دارد همچون بیان ابن‏سینا که علت را چنین تعریف می‏کند:

«هر چیزی که وجود فی نفسه‏اش یا از طرف ذاتش تمام شده باشد یا از طرف غیر و شیء دیگر از او حاصل شده و متقوم به او باشد».[2]

و یا تعریفی ناقص از علت ارئه مي دهند مانندآنچكه که سهروردی از علیّت ارائه داده که: ( ما یحصل به وجود شیء آخر)؛ و تعاریفی که جناب صدرا در اسفار و شواهد ارائه داده‏اند، هیچ یک تعریف جامعی نیست و به علّت تامه با ناقصه انصراف دارند.

جناب صدرا در (الشواهد الربوبیّۀ) پس از تقسیم وجود به (علت و معلول) به تعریف آن پرداخته و علت را اینگونه تعریف می‏کند:

« فالعلۀ هی الموجود الذّی یحصل من وجوده وجود شیء آخر و ینعدم بعدمه فهی ما یجب بوجودها وجودٌ و یمتنع بعدمها ذلک الوجود»[3]

این تعریف صدرا بیان علّت تامه است که با وجود آن، معلول موجود و با عدمش معدوم می‏گرردد. امّا ایشان در اسفار، بلافاصله پس از ذکر تعریف اوّلی از علّت، معنای دومی را هم برای آن در نظر گرفته که شامل همۀ اقسام علل می‏شود و منصرف به علت فاعلی هم نیست. بیان ایشان چنین است:

«هو ما یتوقف علیه وجود الشیء فیمتنع بعدمه و لا یجب بوجوده»[4]

و پس از ذکر این معنا، به اقسام علّت می‏پردازند، با این تعریف معنای معلول مشخص می‏شود که :

«شیئی است که در وجودش به دیگری نیاز دارد به گونه‏ای که اگر آن شیء دیگر نباشد یا جزئی از آن نباشد، معلول هم متحقق نمی‏شود».[5]

مرحوم سبزواری در تعریف علت و معلول بیان موجزی دارند:

إن الذی الشیء الیه افتقرا فعلّۀ و الشیء معلولاً یری

یعنی؛ شیئی که دیگری به آن محتاج و نیازمند است، علت می‏باشد و آن شیء دیگر که محتاج است، معلول می‏باشد.[6]

به هر حال مي توان معناي عامي از علت كه شامل علت تامه واقسام علت ناقصه باشد، چنين مطرح نمود: «آنچه كه شيءدرپيدايش وبقايش بدان وابسته باشد وبا منعدم شدن آن، شيء نيز منعدم شود».

حقیقت علیت :

قبل از بیان حقیقت علیت از دیدگاه صدرا لازم است که مقدمتاً به چند بحث از مباحث علیت که در مباحث علت و معلول معروف است پرداخته شود تا حقیقت علیت بهتر درک شود.

الف)جعل در علیت:

فلاسفه بحث علیت و نیاز به علت و تقسیم وجود به علت و معلول را از تقسیم وجود به (واجب و ممکن) یابه تعبیری از تقسیم وجود به (وجود فی نفسه) و (وجود لغیره) شروع کردند. ابن‏سینا در اشارات ضمن تنبیهی اینگونه بیان می‏کند که هر موجودی زمانی که به او توجه شود، یا به گونه‏ای است که وجود فی نفسه برای او واجب است که او حق تعالی است؛ یا اینگونه نیست، که این قسم دوم را ممکن می‏نامند؛ وی پس از آن، به تعریف امکان و ملاک نیاز به علّت موجده می‏پردازد. [1]

علاّمه، تقسیم وجود به (واجب و ممکن) را از طریق تحلیل قضایا و مفاهیم اینگونه تعریف کرده: [2] واجب، موجودی است که وجود برای او واجب و ذاتی اوست به گونه‏ای که نمی‏تواند اینگونه نباشد، به تعبیر دیگر، وجود لنفسه، ضروری برای اوست. از این ضرورت به ضرورت ازلی تعبیر شده است. (ادامه در فایل)

علیت یا علت و معلول

جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات و مبانی نظری فقه و حقوق اسلامی کلیک کنید.

نمونه ای از منابع علیت

  1. دواني، جلال الدين محمد، رسالة الزوراء مندرج در الرسالة المختارة، اصفهان، مدرسه اميرالمؤمنين، 1364.
  2. میرقوام الدین محمد رازی تهرانی، دو رسالة فلسفی (عین الحکمة و تعلیقات)، تهران، دفتر نشر میراث مکتوب، 1374.
  3. رفیعی قزوینی، سید ابوالحسن، مجموعه رسائل و مقالات، تصحیح و مقدمه: غلامحسین رضانژاد، انتشارات الزهراء، 1367.
  4. رحيميان، سعيد، فيض وفاعليّت وجودي، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، 1381.، صص68-78.
  5.  ، مباني عرفان نظري، مقدمه :جلال الدين آشتياني، سوم، قم، دفتر تبليغات اسلامي، 1375.
  6. زكوي، علي اصغر، بسيط االحقيقه ازديدگاه ملاصدرا ولايب نيتز، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، 1384.
  7. سهروردي، شهاب الدين، مجموعه مصنفات شيخ اشراق،، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي.

 

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “علیت یا علت و معمول – ادبیات و مبانی نظری”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید