قیمت 19,000 تومان

اشتراک 0دیدگاه 24 بازدید

اسباب و انگیزه های ظلم

3-1-  پیروی از هوا…………………………………………………………………………………………….

3-2- پيروي از ظن و گمان ………………………………………………………………………………

3-3- جهل ، استکبار ، رفاه زدگی………………………………………………………………………

3-3-1- جهل ……………………………………………………………………………………………………

3-3-2-  استکبار ………………………………………………………………………………………………

3-3-3- رفاه زدگی و ناز پروردگی …………………………………………………………………….

3-4- حسد ، انتقام ، سکوت در برابر ظلم  ………………………………………………………..

3-4-1-  حسد  …………………………………………………………………………………………………

3-4-2- انتقام  ………………………………………………………………………………………………….

3-4-3- سکوت در برابر ظلم………………………………………………………………………………

 

  آثار وعواقب ظلم

4-1- از بین رفتن امنیت و بوجود آمد قحطی …………………………………………………..

4-1-1- از بین رفتن امنیت جانی و استقرار اجتماعی ………………………………………..

4-1-2- نزول قحطی و خشکسالی …………………………………………………………………….

4-2-  محروم ماندن ظالمین از هدایت و رستگاری ……………………………………………

4-2-1- محروم ماندن ظالمین از هدایت …………………………………………………………..

4-2-2- محروم ماندن ظالمین از رسمگاری……………………………………………………….

4-3- سقوط دولت ظالم  …………………………………………………………………………………..

4-3-1- ضعف دولت ظالم………………………………………………………………………………….

4-3-2- نابودی واز ریشه در آمدن دولت ظلم ……………………………………………………

4-3-3- نمونه هایی از دولت های ظالم نابود شده ……………………………………………..

 

  راههای مقابله با ظلم و پیشگیری از آن

5-1- توبه از ظلم و انکار آن ………………………………………………………………………………

5-1-1- توبه از ظلم ………………………………………………………………………………………….

5-1-2- انکار ظلم …………………………………………………………………………………………….

5-2- دوری از تمایل  به ظالمین ، ترک همنشینی با آنان و یاری نمودن انها ……

5-2-1- دوری از تمایل به ظالمین ……………………………………………………………………

5-2-2- ترک مجالس ظالمین …………………………………………………………………………..

5-2-3- نهی از یاری وکمک به ظالمین ……………………………………………………………

5-3- عبرت گرفتن از سرگذشت ظالمین ………………………………………………………….

5-4 – دعا و فراخوان عمومی …………………………………………………………………………….

5-5- انتقام از ظالم و مبارزه با ظالمین ، گذشت هنگام قدرت……………………………

5-5-1- انتقام از ظالم و مبارزه با ظالمین …………………………………………………………

5-5-2- گذشت از ظلم به هنگام قدرت……………………………………………………………..

منابع

ظلم

  راههای مقابله با ظلم و پیشگیری از آن

عدم جلوگیری از ظلم

عدم نهی از ظلم و انکار بر ظالمین در انتشار ظلم و ریشه دار شدن آن نقش بسزایی دارد .

در وجود انسان حالت تسلط و استبداد ومیل به جمع ثروت و بدست آوردن منصب وجود دارد به طوری که برای بدست آوردن آن سعی و تلاش می کند و تمام راههای مشروع یا غیرمشروع را می پیماید و برای رسیدن به ارضای آن غالباً به ظلم منتهی می شود و در این راه یارانی برای خود می گیرد که در این زمینه به اوکمک می کنند و اگر از طرف جامعه و مسئوولین امور با روشهای و وسایل مناسب انکار نشود و جلو آن گرفته نشود ظلم گسترش یافته وعموم مردم را فرا می گیرد خدای متعال می فرماید : «  لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ * كَانُواْ لاَ يَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ * تَرَى كَثِيرًا مِّنْهُمْ يَتَوَلَّوْنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَبِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنفُسُهُمْ أَن سَخِطَ اللّهُ عَلَيْهِمْ وَفِي الْعَذَابِ هُمْ خَالِدُونَ * وَلَوْ كَانُوا يُؤْمِنُونَ بِالله والنَّبِيِّ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِيَاء وَلَكِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ » (78-81 مائده ) .

ابن عاشورمی گوید : منکرها اینگونه است که ابتدا از  یک نفر یا گروه کمی سر می زند واگرکسی یافت نشد که آنرا تغییردهد به تعداد آن افزوده می شود ودر این منکر بعضی از بعضی دیگر پیروی میکنند تا اینکه عمومی شود و منکربودن آن فراموش می شود ومردم به جدا شدن و توبه از آن راهنمایی نمی شوند پس لعنت ومجازات خدا به آنها می رسد . (بن عاشور ج 3ص293)

رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:{ انَّ النَّاسَ اذا رأوا الظَّالمَ فَلَم یاخذوا علی یَدَیه اوشکَ أَن یَعُمَّهم اللهُ بعقابٍ منه }  ( نهج الفصاحه ح833  ) مردم آنگاه که ظالم را ببینند واو را باز ندارند انتظار می رود که خداوند همه را به عذاب خود گرفتار بسازد.

بنابراین نهی ازمنکر برهر شخصی به اندازه وسع و توانش واجب است که با حکمت به پیش رود و بنا به قول پیامبر صلی الله علیه و آله که فرمودند هر کس منکری را دید با دستش آنرا تغییر دهد اگر نتوانست  بازبانش واگر نتوانست با قلبش وآن ضعیف ترین درجه ایمان است.

پس ترک نهی از ظلم ازمهمترین اسباب ظلم وانشار آن در کیان افراد وامت ها می باشد ، زیرا محیط را آماده می کند تا هر روز ظلم جدیدی متولد شود وانسان به قول معروف فرزند محیطی ست که در آن می باشد اگر این محیط ظالم باشد و ستم حاکم باشد وجلو ظالمین گرفته نشود، ظلم در همچون محیطی ریشه می دواند و محکم می شود و عذاب و مجازات همه گیر می شود.

 

سقوط دولت ظالم

خدای متعال می فرماید:

  • وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِن قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُواْ وَجَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ وَمَا كَانُواْ لِيُؤْمِنُواْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ .( یونس 13 )
  • ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْقُرَى نَقُصُّهُ عَلَيْكَ مِنْهَا قَآئِمٌ وَحَصِيدٌ* وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِن ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ مِن شَيْءٍ لِّمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَمَا زَادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ* وَكَذَلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَى وَهِيَ ظَالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ . (100-102 هود )
  • وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ . (117 هود )
  • وَتِلْكَ الْقُرَى أَهْلَكْنَاهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَعَلْنَا لِمَهْلِكِهِم مَّوْعِدًا . (کهف: 59 )
  • وَكَمْ قَصَمْنَا مِن قَرْيَةٍ كَانَتْ ظَالِمَةً وَأَنشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِينَ* فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَرْكُضُونَ * لَا تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ * قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ * فَمَا زَالَت تِّلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِيدًا خَامِدِينَ . ( انبیا 11-15)
  • وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ بَطِرَتْ مَعِيشَتَهَا فَتِلْكَ مَسَاكِنُهُمْ لَمْ تُسْكَن مِّن بَعْدِهِمْ إِلَّا قَلِيلًا وَكُنَّا نَحْنُ الْوَارِثِينَ. ( قصص 58 )
  • فَكُلًّا أَخَذْنَا بِذَنبِهِ فَمِنْهُم مَّنْ أَرْسَلْنَا عَلَيْهِ حَاصِبًا وَمِنْهُم مَّنْ أَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ وَمِنْهُم مَّنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَمِنْهُم مَّنْ أَغْرَقْنَا وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ. (عنکبوت 40 )
  • وَمَا كَانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى حَتَّى يَبْعَثَ فِي أُمِّهَا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا وَمَا كُنَّا مُهْلِكِي الْقُرَى إِلَّا وَأَهْلُهَا ظَالِمُونَ. ( قصص 59 )
  • قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ» (47 انعام)

در قرآن کریم آیات بسیاری وارد شده است که هلاک شدن و سقوط دولت ها را به ظلم ارتباط میدهد. قرآن از ظرف« لما» استفاده کرده تا نشان دهد که هلاکت شهر به سبب وجود علت آن یعنی ظلم واقع شده است (ابوسعد ،ج 4ص 200 ، رشید رضا ، ج 11 ص 315)

و فرموده است«  وَتِلْكَ الْقُرَى أَهْلَكْنَاهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَعَلْنَا لِمَهْلِكِهِم مَّوْعِدًا » ( 59 کهف) و « وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِن قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُواْ وَجَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ وَمَا كَانُواْ لِيُؤْمِنُواْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ » (13 یونس).  “ما امّتهاى پيش از شما را، هنگامى که ظلم کردند، هلاک نموديم؛ در حالى که پيامبرانشان دلايل روشن براى آنها آوردند، ولى آنها ايمان نياوردند؛ اين‏گونه گروه مجرمان را کيفر مى‏دهيم.”

منظور« لما» در این آیه برای تبیین این است که ظلم سبب نابودی است این ظلم دو نوع است اول ظلم افراد به خود شان با فسق وفجور و خارج شدن از طاعت خدا وبه همدیگر ظلم کردن ودوم : ظلم حاکمان آنها به طوری که حقوق افراد را هدر داده و عزت آنها را از بین می برند، و آنها را به سوی زندگی همراه با خواری وپستی می کشانند به طوری که دولت را ضعیف می کند تا جایی که صلاحیت بقا را ندارد و دشمنان به آسانی می توانند بر آن مستولی شده و آنرا به بردگی بگیرند وباعث فنا و نابودی شخصیتش می شود . ( زیدان ، ص 120)

هلاکت شهرها ودولت ها به سبب ظلم دونوع است : ( رشید رضا ،ج 11 ص315-316)

1- این هلاکت متقضای سنت خدا در نظام اجتماع بشری است ، و آن اینکه ظلم سببی است برای فساد آبادانی ها و ضعف دولتها و سببی برای استیلای موقتی قوی بر ضعیف .

وَكَمْ قَصَمْنَا مِن قَرْيَةٍ كَانَتْ ظَالِمَةً وَأَنشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِينَ » (11انبیاء) “چه بسيار آباديهاى ستمگرى را در هم شکستيم؛ و بعد از آنها، قوم ديگرى روى کار آورديم.”

دوم : عذاب نابودی واز ریشه در آوردن اقوامی که با پیامبران به رغم آمدن آیات و نشانه های صدق رسالتشان عناد و لجبازی ورزیدند، این اقوام بر ظلم خو گرفته بودند وبا ارتکاب آن آرام می شدند و بین لذات مصلاح خود ، از جاه و ریاست وسیاست ، با اعمال جرم آمیزشان از ظلم و فسق و فجور پیوند داده بودند.

و قابل توجه است که قرآن در تعبیر از ظالمین هلاک شده نه لفظ دولت به کار برده ونه امت بلکه در تمام این آیات غالباً به لفظ قریه تعبیر کرده و گاهی لفظ قوم استفاده شده وشاید اشاره ای باشد به اینکه اگردولت ها ظالم نباشند به کلی نابود نمی شوند بلکه فقط شهر ظالم شامل این عذاب می شود مگر اینکه عام باشد.

 

توبه از ظلم و انکار آن

به دلیل متنوع بودن انواع ظلم کم ترکسی از مردم وجود دارد که از ارتکاب ظلم نجات یابد و لذا  قرآن از طرفی  در را به روی ظالمین بازگذاشته تا از ظلم پاک شوند واین بیماری را بوسیله توبه درمان کنند هر چند ظلم بزرگ باشد و مدت آن طولانی شده باشد. و از طرف دیگر مسئوولیت  مبارزه با ظلم در جامعه با یاری ظالم ومظلوم و کمک کردن به آنها برای رهایی از ظلم و پایان دادن به آن قبل از سخت شدن امر بر عهده مردم گذاشته است.

شروط این راهی که قرآن برای رهایی و مقابله با  ظلم بنا نهاده چیست؟  و آیا بین توبه از ظلم اعتقادی وظلم اجتماعی فرقی وجود دارد؟ و آیا ممکن  است که توبه و  انکار ظلم بتواند ظلم را به صورت کلی از ریشه در آورد؟  در ادامه در دو مطلب جداگانه به این مباحث پرداخته می شود.

توبه از ظلم

انسان از واقع شدن در ظلم معصوم نیست، ولی بر او لازم است که پس از ارتکاب آن به سرعت از آن جدا شده و رها کند ، زیرا ظلم حرام است و محرمات منطقه ممنوعه خداوند می باشند، یا قبل از اینکه در این منطقه ممنوعه پیشروی شود باید جلو آن گرفته شود.

چگونه ظالم از ظلم رهایی یابد؟

قرآن کریم در آیات بسیاری از پاک شدن از ظلم و مقابله با آن صحبت می کند و در این میان توبه از مهمترین راهها و وسایل آن است. یکی از این ایات «  فَمَن تَابَ مِن بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ » (39 مائده ) “اما آن کس که پس از ستم کردن، توبه و جبران نمايد، خداوند توبه او را مى‏پذيرد؛ (و از اين مجازات؛ معاف مى‏شود، زيرا) خداوند، آمرزنده و مهربان است.”

سیاقی که آیه در آن وارد شده بحث از دزدی و امکان توبه ازآن می باشد ، ولی آیه به جای لفظ سرقت لفظ ظلم را به کاربرده به هدف تعمیم حکم ، وبیان اینکه توبه از مفیدترین وسایل برای درمان تمام انواع ظلم وصورتهای مختف آن است، که دزدی یکی از صورتهای آن می باشد . ( بقاعی ، ج2 ص454)

این راه را قرآن در جاهای دیگری برای ظالمین توصیه کرده است مانند : « وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا (64 نساء) “ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر براى اين که به فرمان خدا، از وى اطاعت شود. و اگر اين مخالفان، هنگامى که به خود ستم مى‏کردند (و فرمانهاى خدا را زير پا مى‏گذاردند)، به نزد تو مى‏آمدند؛ و از خدا طلب آمرزش مى‏کردند؛ و پيامبر هم براى آنها استغفار مى‏کرد؛ خدا را توبه پذير و مهربان مى‏يافتند.”و همچنین (11حجرات) « وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ »آیات یا از طریق منطوق نص یا مفهوم مخالف (در آیه دوم ) راهنمایی می کند که توبه واستغفار راهی است برای ریشه کن کردن ظلم از وجود و برگشتن به حالت قبل از انجام آن.

حال که توبه عامل تخلیه نفوس از ظلم بود، به پیراستن هم نیاز دارد،زیرا کافی نیست که ظالم از ظلمش باز ایستد و بنشیند ، بلکه بر اوست که در عمل صالح تلاش نماید ، زیرا اگد از ظلم باز ایشتاد و برای خیر و صلاح حرکت نکرد فراغت وجای خالی در نفس باقی می ماند،که به سبب آن به ظلم بر می گردد ، و اما هنگامی که به سوی خیر و صلاح حرکت کند ، از ارتداد و برگشتن به ظلم ایمن می ماند 0(سید قطب ، ج2 ص 886) خدای متعال می فرماید : « فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح » ( 39 مائده ) و « ثم تابوا من بعد ذلک و اصلحوا » (119 نحل)

در توبه همواره جلو ظالمین باز است ، واین در بسته نمی شود اگرچه ظلم آنها طغیان کرده باشد « فان الله یتوب علیه » (مائده/39 ) و (زمر/53 ) « قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ » ” بگو: «اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‏ايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد که خدا همه گناهان را مى‏آمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است . ”

این دین توبه کنندگان ظالم را ازرحمت خدا نمی راند، زیرا خدا ضعف بشر را درک می کند که آنها را زیر فشار شهوت ها وظمع ها و…  به ارتکاب ظلم وا میدارد بدین خاطر دست آنها را می گیرد و آنها را به درمان راهنمایی و بر آن تشویق می کند و میداند که در وجود آنها در کنار ضعف قوت هم هست، و در کنار میل به گناه ، میل وشوق ربانی هم وجود دارد، به همین خاطر در لحظه ضعف بر آنها عطوفت به خرج می دهد، تا آنها را از تاریکیهای ظلم به روشنی عدل نجات دهد تا زمانی که خدا را یاد میکنند واز او طلب مغفرت دارند، و بر ظلم اصرار نمی ورزند،  در حالی که می دانند که آن ظلم است .( سید قطب ، ج 1 ص 476-477) بنا به قول خدای متعال : «  « وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ وَلَمْ يُصِرُّواْ عَلَى مَا فَعَلُواْ وَهُمْ يَعْلَمُونَ * أُوْلَئِكَ جَزَآؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ » (135-136 آل عمران ) .

توبه ، ظالم را از ظلمش پاک می کند، و عذاب اخروی بدون عقاب دنیوی از او دور می گرداند ، اگرظلم اجتماعی باشد ینی متعلق به حقوق مردم باشد، باید این حق را در دنیا به اهل آن برگداند واین رحمتی است از طرف خدا به ظالم و مظلوم ، وعدالتی بین آنها بدون اینکه چیزی خدا را از این لطف و رحمت بازدارد . (بقاعی ، ج 2 ص 454) . اما اگر ظلم اعتقادی باشد یعنی متعلق به حقوق خدا ، توبه هم عقاب دنیوی و هم مجازات اخروی را از ظالم دور میکند،توبه به عنوان راهی برای رهایی از ظلم در تمام انواع و صورتهای آن مساوی است .

شرایط توبه از ظلم اعتقادی : دست کشیدن فوری از ظلم و پشیمانی از انجام آن ، وعزم وتصمیم بر عدم بازگشت به آن در آینده است. اما توبه از ظلم اجتماعی که بر مردم واقع شده، علاوه بر این شرایط شرط است که حقوق ومظالم به اهل آن برگردانده شود یا از آنها طلب بخشش کند . وذمه اش از حق آنها برری شود . (حکمی، ص 197 ؛ سایس ، ج 1 ص 195)

گفته شد که لازم است توبه کننده از ظلم به انجام اصلاحات مبادرت ورزد ، از جمله اصلاحات این است که ظلم به عدل ، و شرک به ایمان وشر به خیر تبدیل شود بنا به قول خدای متعال « إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ – “مگر کسى که ستم کند؛ سپس بدى را به نيکى تبديل نمايد، که (توبه او را مى‏پذيرم، و) من غفور و رحيمم » (11 نمل )

انسان اگر مرتکب ظلم شد ، و پس از بدی کار نیکی انجام داد، از اینکه از عقاب گناهان بترسد در امان است زیرا او ظلم خود را با توبه پاک کرده است واگرظلم کند و توبه نکند از عقاب گناه می ترسد ، واگر ظلم نکند هیچ ترسی بر او نیست . (زمخشری،ج3ص 351 ؛  ابن عشاور ،ج 8 ص231)

قول خدای متعال آنراتایید میکند « إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُوْلَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ » (160 بقره ) یعنی اینکه خدا با کسانی که از ظلم توبه کرده وعمل خود را اصلاح نموده اند و آنرا بر مردم آشکار کرده، تا حجتی باشد برای ظالمین، والگویی برای توبه کنندگان ضعیف با رحمت و رافت برخورد می کند (رشید رضا، ج 2ص 50)

رشید رضا می گوید: این از لطیف ترین انواع آموزش ادب الهی است ، زیرا نمی گوید که او توبه آنها را قبول می کند اگرچه در واقع همین است، بلکه فعل توبه که منسوب به آنان است را به ذات بلند مرتبه اش نسبت می دهد و تشویق وتأنیس را به آن افزوده آنجا که فرمود : « انا التواب الرحیم » و خود را به کثرت رجوع وتوبه وصف کرده به نشانه اعلام اجازه تکرار آن یعنی هر بار که بنده گناه کرد وتوبه  کرد . تا از زحمت پروردگارش نا امید نشود ، چه تشویقی ، از این بلیغ تر ، وبرای کسی که احساس دارد و می اندیشد شدید ترین تاثیر را دارد . (همان)

حال که توبه و اصلاح ، نفسها را از هر ظلمی پاک می کند و در شخصیت و وجهه وراه و عمل و سلوک شخص تغییر اساسی ایجاد میکند شایسته است که جامعه باتوبه کنندگان رفتاری همراه با تسامح و رحمت داشته باشد و بدون اینکه ظلمی که از آن توبه کرده و پاک شده اند را به یاد آنها بیاورد و بر آنها عیب بگیرد آنها را بپذیرد و به آنها کمک کند تا به زندگی پاک برگردند و ظلم خود را فراموش کنند تا هر بار که با جامعه روبه رو می شوند اذیت نشوند. (سید قطب ، ج 1ص600)

خلاصه خدا تواب و رحیم است ،توبه ظالمین را می پذیرد و به توبه کنندگان رحم می کند و علاوه بر آن آنها را  وارد بهشت هایی می کند که زیر آن نهرهایی جاریست «أُوْلَئِكَ جَزَآؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ » (136 آل عمران ) این آیه می رساند که توبه به کلی ظالمین را از ظلم پاک می کند و انسان را به گونه ای قرار می دهد که گویا از نو متولد شده تا جدید رشد کند و زندگی پاک داشته باشد.

جهت مشاهده نمونه های دیگر از فصل دوم فقه و حقوق اسلامی کلیک کنید.

نمونه ای از منابع

  • 28- بغوی ، ابو محمد حسین ابن مسعود فراء ، (1417ق) چ4 . تفسیر البغوی المسمی معالم التنزیل . تحقیق محمد عبدالله النمر ، عثمان جمعةضمیریة ، سلیمان مسلم الحرش . دارطیبة .
  • 29- بقاعی ، برهان الدین ابی حسن ابراهیم ابن عمر ، (1391ق) . نظم الدرر فی تناسب الآیات و السور ، قاهرة : مکتبة ابن تیمیة .
  • 30- بیضاوی ، ناصر الدین ابی سعید عبدالله ، (1417ق) . انوار التنزیل واسرارالتاویل معروف به تفسیر بیضاوی . بیروت : دار الکتب العلمیة .
  • 31- ترمذی ، ابو عیسی محمد ابن عیسی بن سورة ، (1422ق) . الجامع الصحیح . بیروت : دار ابن حزم للطباعة و الشر .
  • 32- ثعالبی ، ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن مخلوف ، (1416ق) . جواهر الحسان فی تفسیر القرآن . بیروت : دار الکتب العلمیة .
  • 33- جرجانی ، علی بن محمد شریف ، (1985م) . کتاب التعریفات . بیروت : مکتبة لبنان .
  • 34- جزائری ، ابوبکر جابر ، (1418ق) چ3 . ایسرالتفاسیرلکلام العلی الکبیر . مدینة : مکتبةالعلوم والحکم .
  • 35- جصاص ، ابوبکر احمد بن علی رازی ، (1335ق) . احکام القرآن . بیروت : دار الکتاب العربی .
  • 36- جوهری ، اسماعیل بن حماد ، (1990م) چ4 .صحاح :تاج اللغةصحاح العربیة . تحقیق احمد بن عبدالغفور عطار ، (1990م) چ4 .بیروت : دار العلم للملایین .
  • 37- حاکم ، ابوعبدالله نیشابوری ، (1417ق) . المستدرک علی الصحیحین . قاهرة : دار الحرمین للطباعةوالنشر .
  • 38- حبنکة میدانی ، عبدالرحمن حسن ، (1420ق) چ5 . أخلاق الإسلامیةواسسها . دمشق : دار القلم .
  • 39- حزیمی ، سعود بن عبدالله ، (2005م) . الموسوعةالجامعة فی الأخلاق والآداب . قاهرة : دار الفجرللنشروالتوزیع .
  • 40- حسینی شاه عبدالعظیمی ، حسین بن احمد ، (1363ش) . تفسیر اثنا عشری . تهران :انتشارات میقات .
  • 41- حسینی همدانی ، سید محمد حسین ، (1404ق) . انوار درخشان . تهران : کتابفروشی لطفی.
  • 42- حکمی ، محمد بن عبدالله علی ، (1415ق) چ2 . الظلم و أثره علی الفردوالمجتمع . جدة : دار المجتمع للنشر و التوزیع .
  • 43- حوی ، سعید ، (1405ق) .الأساس فی التفسیر . قاهرة : دار السلام للطباعة و النشروالتوزیع
  • 44- خازن ، ابو حسن علاء الدین علی بن ابراهیم بغدادی ، (1415ق) . تفسیر خازن معروف به لباب التأویل فی معانی التنزیل . بیروت : دار الکتب العلمیة.
  • 45-…
  • 46-…

 

 

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “ظلم (اسباب و انگیزه، آثار و عواقب، راهکارهای مقابله با آن)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید