قیمت 19,000 تومان

اشتراک 0دیدگاه 330 بازدید

ساختار سرمایه

 

ساختار سرمايه

به ترکيب بدهي ها و حقوق صاحبان سهام ساختار سرمایه مي گويند. تصميمات مربوط به ساختار سرمايه شرکت داراي دوجنبه است: (پی نوو،1390)

1-  ميزان سرمايه موردنياز 2-  ترکيب منابع تامين مالي .

ترکيبات ساختار سرمايه که ناشي از ترکيب هاي مختلف ازمنابع مختلف تامين مالي است برهزينه سرمايه و ريسک مالي شرکت تاثير مي­گذارد.ازاينرو،تعيين ساختار سرمایه براي صاحبان ومديران شرکت حايزاهميت فراواني است.

 

انواع ساختار سرمایه

اصولا شرکتها را از نظرداشتن يا نداشتن بدهي در ساختار سرمایه شان به دو دسته تقسيم مي نمايند :

الف – شرکتهاي تمام سرمايه اي (غيراهرمي )

در ساختار سرمایه اين شرکتها از هيچ نوع بدهي استفاده نشده است و تمامي منابع مورد نياز براي تامين مالي دارايي هايشان ازحقوق صاحبان سهام (سهام عادي، سهام ممتاز و سود انباشته ) تامين مي شود. درعالم واقعي چنين شرکتهاي وجود ندارند. زيرا که کمتر کسي پيدا ميشود که بخواهد از مزاياي حاصل از استفاده بدهي درساختار و سرمايه اش چشم پوشي نمايد. خصوصيات شرکتهاي تمام سرمايه اي :

1- شرکت داراي ريسک مالي نيست.

2- داراي مزيت مالياتي ناشي از بدهي نمي باشد .

3- داراي هزينه فرصت ناشي از عدم استفاده از منابع ارزان است .

4- داراي هزينه سرمايه بالا مي باشد .

ب- شرکتهاي اهرمي :

به شرکتي گويند که در ساختار سرمایه اش بدهي دارند. اين شرکتها  بخشي از منابع مالي شان را از طريق بدهي (وام از بانکهاي تجاري، انتشار اوراق قرضه و…) و بخش ديگري از منابع شان را از حقوق صاحبان سهام تامين مي کنند. نسبت استفاده از بدهي و حقوق صاحبان سهام در تامين مالي يک شرکت به عوامل مختلفي بستگي دارد و بهترين اين ترکيب، ترکيبي است که ميانگين موزون هزينه سرمايه آن حداقل باشد(مقدم و باغومیان،1385).

ساختار سرمایه

مزاياي استفاده ازبدهي درتامين مالي

1- مزيت مالياتي:

بهره بدهي هزينه قابل قبول مالياتي است، درحالي که جريانات نقدي حاصل از حقوق صاحبان سهام (همانند سود سهام ) چنين نيستند. بافرض تساوي ساير عوامل، نرخ حاشيه مالياتي بالاتر يک شرکت باعث مي شود که آن شرکت بدهي بيشتري در ساختار سرمايه اش داشته باشد. در  نرخ هاي مالياتي بالاتر اين  مزيت مالياتي بيشتر است .

2- افزودن انضباط به مديريت

بدهي باعث تفکيک بيشتر مديران و سهامداران مي شود. هرچه جدائي بيشتري بين سهامداران و مديران وجود داشته  باشد. شرکت از انضباط بالاتري برخوردارمي گردد.

3- طلبکاران بجز بهره خود، سهمي از سود بعداز بهره و ماليات ندارند.

4- بازپرداخت بدهي دردوران تورمي ارزانتر تمام مي شود .

5- کنترل شرکت بواسطه تامين مالي از طريق بدهي کاهش نمي يابد .

تامين مالي ازطريق بدهي زماني مناسب است که :

1- شرکت داراي حاشيه سود کافي و راضي کننده باشد .

2- درآمد و سودآوري شرکت از ثبات لازم برخوردار باشد .

3- شرکت داراي وضعيت نقدينگي مطلوبي باشد .

4- نسبت بدهي به حقوق صاحبان سهام پايين باشد .

5- کنترل شرکت مورد توجه باشد .

6- محدوديتها و شرائط خاص بدهي ها سنگين نباشد .

7- در اقتصاد شرايط تورمي وجود داشته باشد(باقرزاده،1382).

 

اهميت ساختار سرمایه

ساختار سرمایه باتوجه به نقش و تاثيري که برارزش حقوق سهام ،هزينه سرمايه و ريسک مالي شرکت مي‌گذارد براي مديريت مالي شرکتها از اهميت بسزائي برخوردار است .

يکي ازاهداف مهم و اصلي مديريت مالي شرکتها، بالا بردن ارزش شرکت و ارزش حقوق صاحبان سهام است .يکي از راههاي بالابردن ارزش شرکت کاستن از هزينه هاي تامين مالي است . باتوجه به ماليات که بودن هزينه هاي استقراض (اخذ تسهيلات، انتشار اوراق قرضه ) استفاده ازآن درتامين مالي دارائي ها از اهميت والائي برخوردار است.

البته شايان ذکر است که استفاده از بدهي و بالا رفتن اهرم مالي شرکت باعث بالارفتن ريسک مالي شده و يکسري هزينه هايي مانند هزينه ورشکستگي، هزينه عدم انعطاف پذيري آتي ،هزينه نمايندگي و…را به همراه دارد(راس و دیگران،1391) .

باتوجه به مطالب فوق و باتوجه به رابطه ساختار سرمايه باريسک مالي، ارزش حقوق صاحبان سهام و همچنين رابطه مستقيم آن با هزينه سرمايه و درنهايت سود شرکت، اين موضوع يکي ازمباحث بااهميت وبحث انگيز براي مديران مالي است .

 

هزينه سرمايه[1]

هزينه سرمايه عبارت است از حداقل نرخ بازدهي که شرکت بايد بدست آورد تابازده موردنظر سرمايه گذاران در شرکت تامين شود . بعبارت ديگر هزينه سرمايه، متوسط هزينه منابع سرمايه مورد استفاده شرکت است.براساس تعريفي که ازهزينه سرمايه شد ميتوان از هزينه سرمايه براي بالا بردن ثروت سهامداران و همچنين ارزيابي پروژه هاي سرمايه گذاري بهره جست.

بدين معني که اگر نرخ بازده شرکت از هزينه سرمايه آن بالاتر باشد، ارزش شرکت افزايش مي يابد و همچنين مي توان در پروژه هايي سرمايه گذاري کرد که نرخ بازده آنها بيشتر از هزينه بدهي تشکيل شده است که در ادامه به هريک از آنها پرداخته مي شود( شباهنگ،1388).

[1] . cost of Capital

 

ساختار سرمايه بهينه[1]

منظور از اصطلاح ساختار سرمايه، نوع و نسبت درصد انواع مختلف اوراق بهادار منتشر شده توسط واحد انتفاعي است. ساختار بهينه سرمايه نيز مجموعه نسبتهايي است که موجب حداکثر شدن ارزش کلي واحد انتفاعي شود. ساختار سرمايه بهينه ترکيبي از بدهي و حقوق صاحبان سهام است که ارزش بازاري سهام شرکت را حداکثر مي نمايد. ساختار مطلوب سرمايه، نوعي ساختار سرمايه است که درآن ميانگين موزون هزينه سرمايه  WACC)) شرکت به حداقل و ارزش شرکت (ازنظر سرمايه گذاران ) به حداکثر مي رسد.

درتعاريف فوق از ساختار سرمايه بهينه به عنوان حداکثر کردن ارزش شرکت، ارزش حقوق صاحبان سهام و همچنين ارزش بازاري سهام و حداقل کردن هزينه سرمايه اشاره شده است. تعهد اوليه مديريت يک شرکت بالابردن ارزش شرکت و حقوق صاحبان سهام است .شرکت از طرق ذيل قادر به ايجاد ارزش براي سهامداران مي باشد (راس و دیگران، 1391).

1- کاهش هزينه هاي مالياتي واضطرار (مضيقه) مالي .

2- کاهش تضادهاي هزينه زا بين سهامداران مختلف شرکت: همانندهزينه هاي نمايندگي.

3- ايجاد فرصتهاي مالي جديد براي ذينفعان .

ديدگاه سنتي ساختار سرمايه بر اين باور است كه ساختار بهينه سرمايه نقطه اي است كه محنني هزينه نهايي سرمايه (MCC) منحني متوسط موزون هزينه سرمايه (WACC) را قطعه مي نمايد . نمودار (9-2) اين رابطه را  نشان مي دهد(انواری رستمی،1378).

[1] . Optimal Capital Structure

 

عوامل تعيين كننده ساختار سرمايه بهینه

  • مالياتها
  • ريسك
  • مضيقه مالي
  • خصوصيات دارايي
  • هزينه هاي انحلال و تصفيه يا راه اندازي مجدد

الف- مالياتها

  • بدهي ماليات كاه است ، افزايش در بدهي درآمد مشمول ماليات را به شرطي كه شركت در موقعيت پرداخت ماليات باشد كاهش مي دهد .
  • با وجود اين ، شركتها مي بايستي پول بدست آورند .
  • سپر مالياتي ديگري وجود داشته باشد .

ب- ريسك

دو نوع ريسك وجود دارد

  • ريسك مالي : كه مستقيم بوسيله مديريت كنترل مي شود . با بالا رفتن بدهي شركت ريسك مالي آن افزايش مي يابد .
  • ريسك عملياتي يا دارايي : بوسيله مديران از طريق انتخاب اندازه يا ميزان دارايي هاي ثابت مي تواند كنترل شود .

ريسك مالي تحت تاثير اهرم مالي است . و اثر اهرم مالي بستگي به سود قبل از بهره و ماليات دارد . وقتي كه EBIT بالا است ، اهرم مالي ROE,EPSرا  افزايش مي دهد . تغيير پذيري ROE,EPS با بالا رفتن اهرم مالي افزايش مي يابد .

ج) كمبود مالي [1]

كمبود مالي مي تواند بعنوان مقدار وجوهي تعريف شود كه يك شركت براي سرمايه گذاري بدون مراجعه  به بازارهاي مالي خارجي ( بعد از پرداخت هزينه بهره و قبل از پرداخت سود سهام + استهلاك) در دسترس دارد .

عوامل زير بر اينكه آيا شركتها حقوق صاحبان سهام بيشتر (كمبود مالي ) يا بدهي بيشتر در ساختارهاي سرمايه شان داشته باشند ، تاثير مي گذارند .

– مسير شركت انتخاب سرمايه گذاريهاي خوب را ثبت مي كند .

– احتمال سرمايه گذاريهاي خوب و فرصتهاي پيشرفت(ستایش و کاشانی پور،1390).

 

[1] . Financial Slack

 

جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های مدیریت کلیک کنید.

 

مشخصات اصلی
رشته مدیریت
گرایش رشته مدیریت مالی(M.A)
تعداد صفحات 36 صفحه
منبع فارسی ندارد
منبع لاتین ندارد
حجم 90 kb
فرمت فایل ورد (Word)
موارد استفاده پایان نامه (جهت داشتن منبع معتبر داخلی و خارجی ) ، پروپوزال ، مقاله ، تحقیق

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “ساختار سرمایه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید