قیمت 19,000 تومان
حکمرانی خوب بر مدیریت شهری
در این مقاله قصد داریم تمامی مصادیق حکمرانی خوب بر مدیریت شهری را خدمت شما عزیزان در 95 صفحه ارائه دهیم . دقت داشته باشید که این نوشته تماما همراه با منابع لاتین و فارسی بوده است. امید است که شما عزیزان را در راستای ارتقای علمی کمک رسانده باشیم .
گفتار نخست: تعاریف و مفاهیم
الف.حکومت و حکمرانی
ب.حکمرانی خوب
پ.حکمرانی بد
ت.حکمرانی خوب شهری
ث.مدیریت شهری کارآمد
ج.شهرداری
د.شورای شهر
گفتار دوم: شاخص های حکمرانی خوب شهری
الف. شاخص های حکمرانی خوب شهری
ب. ضرورت حکمرانی خوب شهری
ج. اهداف حکمرانی خوب شهری
گفتار سوم: حکمرانی خوب شهری در اسلام با تاکید بر نهج البلاغه
الف. حکمرانی خوب شهری در سیره پیامبر(ص)
ب. حکمرانی خوب شهری در نگرش امیرالمومنین(ع)
گفتارچهارم: بررسی اجمالی وظایف شهرداری و شورای اسلامی شهر
الف. شرح اجمالی وظایف شهرداری
ب. شرح اجمالی وظایف شورای شهر و ارتباط آن با شهرداری ها
گفتار پنجم: ارائه راهبردها برای تحقق حکمرانی خوب شهری در چارچوب مدل سیستمی
الف. ترسیم مدل سیستمی، اهداف و پیش فرض ها و محاسن این مدل
. ارائه راهبردها برای تحقق حکمرانی خوب شهری بر اساس مدل سیستمی
گفتار ششم: مدل نظری حکمرانی شهری
الف. مدل شورا – شهردار
ب. مدل رهبری جمعی
ج. مدل رهبری توسط کمیسیون
د. مدل شورا – مدیر شهر
نتیجه گیری
منابع
حکمرانی خوب
حکمرانی خوب از جمله مفاهیمی است که با مشارکت شهروندان و تغییر نقش و کارکردهای دولتها همراه است. از منظر سیستماتیک، حکومت با حکمرانی، یکی نیست؛ حکمرانی به پویشها یا فرایندهای تصمیم گیری، چگونگی اعمال قدرت و تعاملهای دولت و شهروندان اشاره دارد.
از هنگام مطرح شدن اصطلاح «حکمرانی خوب» تعاریف زیادی از آن شده است که در زیر به چند نمونه از این تعاریف پرداخته شده است:
براساس تعریف برنامه عمران سازمان ملل، حکمرانی خوب عبارت است از مدیریت امور عمومی بر اساس حاکمیت قانون، دستگاه قضایی کارآمد و عادلانه و مشارکت گسترده مردم در فرایند حکومت اداری(میدری،1383: 94).
کوفی عنان دبیر کل سابق سازمان ملل حکمرانی خوب را چنین تعریف میکند: «حکمرانی خوب تضمین احترام به حقوق انسانی و حاکمیت قانون؛ تقویت دموکراسی؛ ارتقای شفافیت و ظرفیت اداره عمومی»( Weiss,2000: p.797). در مجموع، حکمرانی خوب با عنایت به این شاخصها تعریف میشود: حکومت قانون، کارآمدی در ابعاد گوناگون، پاسخگویی و شفافیت پذیری در رفتارها و تصمیمهای حکومت، نظارت پذیری، عدالت گستری، امنیت گستری، توزیع عادلانه و منطقی کالاها، خدمات و ارزشهای اساسی، افزایش ظرفیتهای مشارکت پذیری و رایزنی حکومت، کاهش جدی فساد و تبعیضها در ابعاد گوناگون. (Johnson &Miners, 2000:p.2)
حکمرانی خوب منجر به افزایش میزان اعتماد و رضایت عمومی نسبت به حکومت خواهد شد (Boucaret & Dewalle 2003: P. 329). امروزه این اعتقاد وجود دارد که شهرها، دولت – ملت را برای تعامل با یکدیگر در نقش خود ارتقا داده و رقابت در جذب سرمایه گذاریهای خارجی و داخلی را افزایش داده است.
این پویاییهای نوین شهری اجتناب ناپذیر است. بنابراین مدل حکمرانی خوب و تقویت مشارکت میان کنشگران مختلف اجتماعی به منظور بهبود زیرساختهای شهری، افزایش ظرفیتهای خدمات رسانی و توسعه زیرساخت مالی و سازمانی ضروری است. حکمرانی خوب در واقع یک فرایند افقی میان کنشگران مختلف جامعه مدنی ایجاد میکند و طی این فرایند و براساس اصول حکمرانی خوب، به نیازها و تقاضاهای شهروندان و بازار پاسخ داده میشود(خدائی،1391: 74-73).
حکمرانی خوب شهری
برنامه اسکان سازمان ملل حکمرانی خوب شهری را بر پایه موضوعاتی همچون تمرکززدایی، مشارکت فعال جامعه مدنی، تفویض اختیارات به مقامات محلی و بهره گیری از فناوریهای نوین ارتباطی تعریف میکند. (Taylor,2000:p.11) حکمرانی شهری عبارت است از: استفاده از راهبردهای نوین برای مدیریت مطلوب شهری از طریق همکاری و تعامل دوسویه بین نهادهای مدیریت شهری با شهروندان، نهادهای مدنی و سازمانهای بخش خصوصی است(UN-Habitat,2006,p.1).
به مفهوم دیگر، حکمرانی شهری یعنی اثرگذاری همه کنشگران شهری بر مدیریت شهر با تمام ساز و کارهایی که به سوی تعالی شهر و شهروندی حرکت کند، نه این که عرصههای عمومی و خصوصی کنار گذاشته شوند و فقط عرصه حکومتی اختیاردار آن دو باشد(غفاری نسب،1387: 259). با توجه به تعارف بیان شده میتوان حکمرانی شهری را چنین تعریف نمود:
«حکمرانی شهری» فرایندی است چند جانبه میان کنشگران رسمی اداره شهر از یک طرف و نیز فعالان نهادهای مدنی به عنوان کنشگران غیر رسمی که تعاملات چند وجهی آنها میتواند به سازگاری منافع گوناگون در بین کنشگران منجر شود. آنچه در این مفهوم باز نمود دارد همانا وارد شدن جامعه مدنی و نیز بخش خصوصی به فرآیند برنامه ریزی و اداره امور( شهر) است.
در پایان میتوان ادعا کرد، حکمرانی خوب جامعه شهری را از دو قطبی شدن (تضاد فقر و غنا) دور میسازد و از رشد حاشیه نشینی پیشگیری میکند، چرا که پایداری و ثبات جامعه شهری از اصول حکمرانی خوب شهری است.
شاخصها، اهداف و ضرورت حکمرانی خوب شهری
مفهوم حکمرانی[1]، مفهوم جدیدی نیست. قدمت آن به قدمت تاریخ تمدن بشری بر میگردد. این اصطلاح از لغت یونانیKybernan و Kybernetes گرفته شده است و معنی آن هدایت کردن و راهنمایی کردن و یا چیزها را در کنار هم نگه داشتن است. لغت و مفهوم حکمرانی اشاره به پاسخ گو بودن هم در سیاستگذاری و هم در اجرا دارد. تازگی و گستردگی مفهوم حکمرانی موجب تفسیرها و تعبیرهای مختلف از آن شده است.
با وجود این در اینجا تعریفهای گوناگون از حکمرانی ارائه میگردد تا با مقایسه آنها بتوان به مبانی مشترکی دست یافت و از طریق آن، تعریفی نسبتاً کامل ارائه داد. مکارنی و همکاران حکمرانی را چنین تعریف کردهاند « رابطه بین جامعه مدنی و دولت، بین حکمرانان و حکمرانی شوندگان، حکومت و حکومت شوندگان»(Mc Carney & Other,1995:p. 5).
کارلیک میگوید حکمرانی خوب «مدیریت کارآمد امور عمومی از راه برپا کردن یک حکومت و قواعد مشروع و قانونی در راستای پیشبرد ارزشهای اجتماعی افراد و گروهها» است(Plumptre & Graham,1999: p.5).
در این تعریف به بعد هنجاری حکمرانی توجه میشود و بعد سیاسی آن (پایبندی حکومت به مصالح همگانی) و بعد فنی – اداری (توانمندی بورو کراتیک) از نظر دور ماند. حکمرانی نه تنها نهادهای حکومتی را در بر میگیرد، بلکه مکانیسمهای غیر رسمی و غیر حکومتی را نیز شامل میشود، مکانیسمهای که اشخاص و سازمانها از طریق آنها نیازهایشان را تأمین میکنند و خواستههایشان را برآورده میسازند(Atkinson,1998: p.3).
بر اساس تعارف برنامه عمران سازمان ملل متحد، حکمرانی خوب عبارت است از: مدیریت امور عمومی بر اساس حاکمیت قانون، دستگاه قضایی کارآمد و عادلانه و مشارکت گسترده مردم در فرآیند حکومت داری(Johanson,1997: p.9).
بانک جهانی، حکمرانی را به عنوان روشی معرفی میکند که بر اساس آن، قدرت بر مدیریت اقتصادی یک کشور و منابع آن برای رسیدن به توسعه اعمال میشود. کمیسیون حکمرانی جهانی، تعریف دقیقتری ارائه کرده است: حکمرانی مجموعهای از روشهای فردی و نهادی، عمومی و خصوصی است که امور مشترک مردم را اداره میکند. به هر حال حکمرانی خوب شهری دارای اهداف، ضرورت و شاخصهایی است که در ذیل به مواردی از آنها پرداخته شده است.
[1] – Governance.
شاخصهای حکمرانی خوب شهری
اتحادیه اروپا در یک گزارش دقیق و جامع(کتاب سفید) تعهد محکمی برای اصلاح پروسههای حکمرانی اروپایی به منظور نمایش حکمرانی اروپایی نشان میدهد: در این گزارش، نوسازی حکمرانی اروپایی به عنوان پیش شرطی برای به هم پیوستن اروپا در طی یک پروسه تمرکز زدایی، کشمکش برخورد جهانیسازی و تجدید پیمان در دموکراسی به واسطه گسترش پیچیدگی در تصمیمسازی دیده میشود کتاب سفید پنج اصل را مشخص میکند که حکمرانی خوب را تعیین میکند:
گشادگی و بیپردگی[1]، مشارکت، پاسخگویی، کارایی و همبستگی[2]– که باید برای تمام سطوح حکومت از محلی تا جهانی تهیه شود(Evans& Others,2005: p.12).
برنامه توسعه ملل متحد نیز شاخصهایی را برای حکمرانی خوب معرفی کرده که عبارتنداز:
- مشارکت[3]
- پایداری[4]
- حاکمیت قانون[5]
- توانایی برای توسعه منابع و روشهای حکمرانی[6]
- بالا بردن تعادل جنسی[7]
- تحمل کردن و پذیرفتن خطوط فکرهای مختلف[8]
- توانایی به حرکت درآوردن منابع برای اهداف اجتماعی[9]
- تقویت مکانیسمهای بومی[10]
- عمل کردن بر اساس حاکمیت قانون[11]
- کارآمدی[12]
- پاسخگویی[13]
- توانایی برای تعریف و مالکیت راه حلهای ملی
- توانایی و تسهیل کنندگی
- نظم دهندگی بیشتر از کنترل
- توانایی رسیدگی به موضوعات دنیوی و غیر روحانی و خدمات گرایی(Consultion New Frontiers in Urban Good Governance,2000: 6).
اشترن معیارهای سنجش حکمرانی خوب را به این شرح می شمارد: پاسخگویی یا محاسبه پذیری، شفافیت، قانونمندی انتخاب عمومی رهبران سیاسی و سرانجام وجود ساختارهای نهادی و قانونی برای پشتیبانی و محافظت شهروندان در مقابل اقدامات استبدادی(کاظمیان،1387: 35).
دنیش متا با استناد به تجارب شهرهای آسیایی، معیارهای ارزیابی حکمرانی شهری خوب را به شرح زیر ارائه کرده است: 1- پاسخگویی یا مسئولیت پذیری؛ 2- مسئولیت؛ 3- نوآوری در مدیریت؛ 4- شراکت بخشهای خصوصی و دولتی؛ 5- تعامل شهروندان با حکومت محلی؛ 6- مدیریت نامتمرکز؛ 7- شبکه سازی؛ 8- توسعه منابع انسانی(کاظمیان،همان: 134).
(پاورقی)
[1] – Openness.
[2] – Solidarity.
[3] – [3] Participation.
[4] – Sustainability.
[5] – Role of law.
[6]– The ability to Develop Resources and Governance Practices.
[7] – Promote Gender Balance.
[8] – Tolerance and Acceptance of Different Ideas Lines.
[9] – Ability to Mobilize Resources for Social Purposes.
[10] – Strengthen Local Mechanisms.
[11] – Action Based on the Rule of Law.
[12] – Effectiveness.
[13] – Accountability.
سیاست الکترونیکی و مجازی شدن مدیریت و حکمرانی شهری
امروزه با گسترش فناوریهای نوین ارتباطات و اطلاعات یکی از راههای ارائه خدمات آسان، سریعتر و کم هزینهتر به شهروندان استفاده از همین رسانهها توسط حکمرانان و مدیران شهری میباشد. «مجازی شدن ارتباطات» یکی از مفاهیم مرتبط با مدل سیستمی است و به معنی علم کنترل و برقراری ارتباط و دریافت اطلاعات از محیط پیرامونی برای تصمیمگیری بهتر است. بر اساس مدل سیستمی، هر سیستمی چه حکومت و چه نهادهای زیر مجموعه آن با محیط پیرامونی خود یعنی محیط درونی و بیرونی مرتبط هستند؛
سیستمهای باز، از جسارت و شهامت برخورد و رویارویی باز و آزادانه با چالشها، نیازها و تقاضاهای محیطی برخوردارند و متناسب با چالشها و مشکلات، خود را اصلاح کرده و برونداد موثر ارائه میدهند؛ در جهت عکس، سیستمهای بسته، سیستم را به روی محیط داخلی و خارجی و تقاضاهای مشارکتی و چالشها میبندند و ایستایی را بر پویایی ترجیح میدهند، چنین سیستمهایی به دلیل عدم پویایی و درجا زدگی با بحران سیستمی و ناپاسخگویی به مردم و مخاطبان مواجه میشوند و در صورت اوج یافتن بحران، با شورشهای شهری مواجه خواهند شد(سردارنیا،1390 ب.15-14).
یکی از شاخصهای حکمرانی خوب شهری، باز بودن سیستم اداره امور شهری و فرایند تصمیم گیری به روی شهروندان و اصناف و گروههای مختلف شهری است. در چنین سیستمی، هر نوع تصمیم بایستی بر مبنای دریافت اطلاعات واقع بینانه، منطقی و جامع از محیط پیرامونی و اجتماع شهروندی از طریق برقراری ارتباطات جامع و مستمر با آنان اتخاذ شود. تجربیات تاریخی، همگی نشان از آن دارند که آن تصمیماتی، موفق و کارآمد و نافذ بودهاند که در گرو شناخت صحیح از چالشها و نیازهای واقعی همه گروههای جامعه یا یک اجتماع شهری بودهاند و تصمیمات فاقد اطلاعات واقعی و درست، نتیجهای جز عدم رضایت و گاه شورش و تنش اجتماعی نداشتهاند.
مدیریتهای شهری در جهان امروز در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه با جامعه پیچیده و آگاه شهری و شهروندی مواجه هستند، چنین فضایی، سایبرنتیسم و ارتباط گرایی و اطلاعات محور شدن مدیریت شهری را بسیار ضروری ساخته است. ارتباطات مستقیم با مردم و شهروندان و دریافت اطلاعات بی واسطه منجر به تصمیم گیری به هنگام، نظارت پذیری برای پاسخگویی به چالشها و در نهایت مانع از شکل گیری بحرانهای سیستمی و مشروعیتی در میان مدت و درازمدت میشوند.
مدیریت مقتدر شهری، مدیریت دیکتاتورمآبانه و انحصارگرا و بسته نیست بلکه مدیریتی بر مبنای رویارویی مقتدرانه و باز با جامعه، نیازها و چالشهای محیطی است و مشروعیت خود را از طریق همین رویارویی و تصمیم گیری به هنگام و مطلوب کسب میکند.
در حکمرانی خوب شهری، کاربست سایبرنتیک به روشهای مختلف میتواند صورت بگیرد که به اجمال عبارتنداز:
- گردهماییهای شهری با حضور شهروندان.
- تریبونها و همه پرسی برای نظرخواهی از شهروندان.
- اندیشیدن تمهیدات و فرصتها مناسب برای تماس مستقیم مدیران شهری با نمایندگان مردم یا تشکلات مدنی و صنفی.
- دریافت اطلاعات لازم برای اداره شهر از طریق رسانهها و مطبوعات محلی برای تصمیمگیری صحیح براساس نیازهای شهروندان.
- بسترسازی برای مدیریت الکترونیکی و امکان سازی برای تماسها و مشارکت سایبری شهروندان و تشکلات شهری و رد و بدل اطلاعات از طریق تماسها و ارتباطات سایبری یا مجازی.
- کادر سازی و ظرفیت سازی نهادی در شهرداری و مدیریت شهری جهت ارتباط مستقیم و مستمر با شهروندان برای کسب اطلاعات و شناخت واقعی و جامع از شهروندان و مسائل و مشکلات آنان.
یکی از پیامدها و مزیتهای سایبرنتیکی شدن در مدیریت شهری آن است که اقشار و گروههای کم درآمد و بی بضاعت شهری میتوانند دیدگاهها و مشکلات خود را بیان کنند و منفذهای پیشین برای رانتهای اطلاعاتی برای افراد و گروههای متنفذ – که از این رهگذر به امتیازات و ثروتهای کلان و فاسد میرسیدند- بسته و مسدود میشوند. سایبرنتیکی شدن واقعی باعث شفافیت اطلاعاتی و تصمیم گیری میشود و امکان رانت جویی و انحصار اطلاعاتی را بسیار دشوار یا غیر ممکن میسازد(سردارنیا، درآمدی بر جامعه شناسی…پیشین.162-160).
در نظریههای حکمرانی نوین، از اصطلاح «شبکه تصمیم» استفاده شده است، منظور آن است که دستگاه تصمیم گیری در حکمرانی شهری، نمیتواند تافته جدا بافته از محیط پیرامونی باشد، بلکه در پیوند با جامعه شهری، تصمیم گیری میکند که نقاط اتصال شبکه را شهروندان، نهادهای رسمی، نهادهای مدنی، جنبشهای اجتماعی، اصناف و امثال آن تشکیل میدهند. شبکهای شدن تصمیم گیری به ناگزیر، حکمرانی شهری جدید را از حالت عمودی به سمت حکمرانی دموکراتیک و مشارکتی و ارتباط مستمر با گروههای شهری و شهروندان سوق میدهد(Haiki,2007: pp.41-48/Poppelaars,2007: p.6).
جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های حقوق کلیک کنید.
فهرست منابع و مآخذ جهت مطالعه بیشتر
- استیگلیتز،جوزف(1382)،جهانی سازی و مسائل آن، ترجمهی حسن گلریز،تهران: نشر نی.
- انصاری،منصور(1384)،دموکراسی گفتگویی، امکانات دموکراتیک اندیشههای میخاییل باختین و یورگن هابرماس،تهران:نشر مرکز.
- ایوانف،گرانت فسکی(1359)،تاریخ ایران باستان، ترجمهی ایزدی،تهران: انتشارات دنیا.
- برداران شرکاء،حمیدرضا(1386)،تجدید ساختار دولت و اهداف توسعهای هزاره،پژوهشکده مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام،تهران، کمیته پژوهشی نگاه معاصر.
- برک پور،ناصر و اسدی،ایرج(1390)،مدیریت و حکمروایی شهری،چاپ دوم،تهران: نشر دانشگاه هنر.
- پالمر، مونتی، اشترن، لاری و گالیل، چارلز(1372)، نگرشی جدید به علم سیاست، ترجمهی منوچهر شجاعی، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی.
- تافلر،الوین(1372)،شوک آینده،ترجمهی حشمت الله کامرانی،تهران:انتشارات مترجم.
- جعفری،عباس(1374)،شناسنامه جغرافیای طبیعی ایران،انتشارات گیتاشناسی.
- جهانبگلو،رامین(1383)،حاکمیت و آزادی: درسهایی از فلسفه سیاسی مدرن،تهران:نشر نی،
- چوپانی یزدلی،محمدرضا(1382)،جایگاه حقوقی – سیاسی شوراها در جمهوری اسلامی ایران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- حبیبی،سید محسن(1375)،از شار تا شهر،تهران:انتشارات دانشگاه تهران.
- حقیقت، صادق(1387)، روششناسی علوم سیاسی، چاپ دوم، قم، انتشارات دانشگاه مفید.
- خیرآبادی،مسعود(1376)،ترجمهی عزت الله مافی،شهرهای ایران، تهران:نشر نیکا.
- دشتی، محمد(1385)، نهجالبلاغه،موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین(ع)، چاپ پنجم،دفتر گسترش تولید علم.
- https://www.cityoflondon.gov.uk
- …
- …
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.