قیمت 19,000 تومان

اشتراک 0دیدگاه 393 بازدید

حاکمیت بالینی

مبانی نظری و ادبیات حاکمیت بالینی

مبانی نظری و ادبیات موضوعی

2-1- مقدمه

2-2- مبانی نظری

2-2-1- حاکمیت بالینی

2-2-2- حاکمیت خدمات بالینی

2-2-3- اجزاي كليدي حاکمیت بالینی

2-2-4- مشاركت بيمار و جامعه

2-2-5- آموزش و مهارت آموزي

2-2-6- مديريت خطروايمني بيمار

2-2-6- انواع خطاها

2-2-6-1- خطاهاي مرحله برنامه ريزي

2-2-6-2- خطاهاي مرحله اجرا

2-2-6-3- خطاي فعال /  خطاي مخفي

2-2-6-4- خطاهاي عمدي / سهوي

2-2-6-5- مدیریت خطر و مراحل آن

2-2-7- استفاده از اطلاعات

2-2-8-  اثربخشي باليني

2-2-8-1- راهنماهای بالینی

2-2-9- مميزي باليني

2-2-9-1- چرخه انجام ممیزی بالینی

منابع

حاکمیت بالینی چیست

حاکمیت بالینی

مکانیسم جدید و جامعی جهت ارتقاء دائم کیفیت خدمات و رعایت بالاترین استانداردهای ممکن در سازمان.(سام چاندرا،2009)

چارچوبي که در آن سازمان هاي ارايه کننده خدمت در قبال بهبود دايمي کيفيت پاسخگو بوده و با ايجاد محيطي که در آن تعالي در خدمات باليني شکوفا مي شود به صيانت از استانداردهاي عالي خدمت مي پردازند. .(سام چاندرا،2009)

حاکمیت بالینی فرصتی است برای یافتن راه های به حرکت درآوردن افراد با وضعیت سستی و رخوت فعلی به سمت فرهنگ چالش انگیز که در آن آموزش فعال، صحبت کردن به همراه شنیدن و گوش کردن و پرسیدن با هدف یادگیری و توسعه، موج میزند.(وزارت بهداشت،1390)

هدف ایده حاکمیت بالینی فراهم کردن محیطی که کارکنان بخش سلامت به شکل مستمر و منظم به این مسئله فکر کنند که چگونه می توانند بهتر کار کنند.(لیورافنتون،2009)

 

اثر بخشی بالینی

تعريف :‌استفاده از بهترين دانش به دست آمده از پژوهش و تجربه باليني براي دستيابي به نتايج مطلوب در روند مراقبت از بيمار است . همچنين اثر بخشي باليني حكايت از مطلوبيت نتايج كاربرد يك دارو يا روش تشخيصي در توليد بهترين نتايج باليني در بيمار مي كند .

سنجش اثر بخشی بالین اعم از اثرات درمانی یا عوارض، بخش کلیدی و اصلی نظام حاکمیت بالینی می باشد اگر چه دشوارترین آنها نیز می باشد.  در این بخش نتایج درمانی و عوارض مورد انتظار از مداخلات شایع به شکل عینی و قابل اندازه گیری تعریف و قرایندی متناسب و کاربردی برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز و همچنین تجزیه و تحلیل و بازخورد مناسب به آن طراحی و اجرایی می گردد.

اثر بخشی بالینی حاصل کاربرد بهترین دانش برگرفته از پژوهش روزآمد و تجربه برای انجام فرایند صحیح بالینی و دستیابی به نتایج مطلوب برای بیمار است همچنین اثربخشی بالینی حکایت از مطلوبیت نتایج کاربرد یک دارو یا روش تشخیصی درمانی در تولید بهترین نتایج بالینی در بیمار می نماید

حجم دانش و شواهد پزشکی به سرعت در حال افزایش می باشد پس هیچ دانش آموخته پزشکی و پیراپزشکی نمی تواند با این حجم عظیم اطلاعات مواجهه یافته و آنها را در حافظه خود جای دهد پس از گذشت پنج سال از فارغ التحصیلی آنها تنها  تا درصد طبابت پزشکان مبتنی بر شواهد و به عبارتی کاملاٌ اثربخش است. (وزارت بهداشت،1390)

بسیاری از روشهای بالینی پس از گذشت زمان و با پژوهش های بیشتر نقض می گردند و غیرنافع یا مضر شناخته می شوند  پس اشراف روزآمد به شواهد معتبر دانش پزشکی ضروری می باشد.

اجزا اثر بخشی بالینی

دستيابي به اثربخشي باليني از طريق مجموعه اي از فعاليتهاي ارتقاي کيفيت زير امکانپذير است:

  • شواهد علمي و به روز، راهکارهاي باليني، دستورالعملها و استانداردهاي علمي براي تعيين و ارائه بهترين روش مراقبت و درمان
  • ابزارهاي ارتقا کيفيت (مانند چرخه مميزي باليني، چرخه هاي سريع ارتقاي کيفيت و …)
  • ارزيابي مستندات و … به منظور تعيين هزينه اثربخش بودن خدمات و مراقبتها

 

اجرای حاکمیت بالینی

مفهوم حاکمیت بالینی بوسیله ابعادهفت گانه زیرعملیاتی می شود و مورد سنجش قرار می گیرد.

  • مشارکت عمومی بیماران patient & public involvment
  • آموزش و یادگیری Education & Training
  • مدیریت ریسک وایمنی بیمارRisk Managment
  • اثر بخشی بالینی Clinical Effectiveness
  • ممیزی بالینی Clinical Audit
  • استفاده از اطلاعات برای حاکمیت خدمات بالینیUse of Information
  • مدیریت کارکنان Staff&Staff Management

 

مبانی نظری

حاکمیت بالینی

در كشورهاي مختلف روش­ها و ابزارهاي متنوعي جهت ارتقاءكيفيت مراقبت­هاي سلامت تا به امروز بكار گرفته شده­اند.از ميان اين روش­ها، حاکمیت بالینی براي نخستين بار در NHSانگليس به عنوان استراتژي ارائه شده از سوي دولت و به منظور ارتقاء كيفيت مراقبت­هاي باليني در سال 1998 مطرح شد.حاكميت باليني چارچوبي است که در آن سازمان­هاي ارايه­دهنده خدمات باليني، در قبال بهبود دايمي کيفيت پاسخگو بوده و باايجاد محيطي که درآن تعالي خدمات باليني شکوفا مي­شود به صيانت از استانداردهاي عالي خدمت مي پردازد.

حاکمیت بالینی به طور همزمان توجهش را روي مسئوليت­پذيري جهت حفظ سطح مراقبت­هاي كنوني و نيز ارتقاء وضعيت كيفي مراقبت­هاي آتي مبذول مي­دارد. همچنين مفهومي است كه مي­كوشد روش­ها وابزارهاي گذشته در سنجش و ارتقاء كيفيت مراقبت­ها ادغام ويكپارچه شوند. در واقع استراتژي واحد و جامعي كه بهبود مستمر كيفيت را در نظام NHS انگليس به عنوان يك مدل سيستماتيك مطرح ساخته است، حاکمیت بالینی است.)وزارت بهداشت ،1390: 2)

مطرح شدن مفهوم حاکمیت بالینی در سال 1998 سبب شد تا كيفيت در كانون اصلاحات NHS قرار گيرد. اين مفهوم قصد دارد تاتمامي فعاليت­هايي را كه در مسير مراقبت­هاي باليني انجام مي­شوند را ادغام نموده و آنها را در قالب يك استراتژي واحددرآورد.

حاکمیت بالینی شامل مفاهيمي چون: بهبود كيفيت اطلاعات، ارتقاء مشاركت و همكاري بيماران، بهبود كار گروهي و اجرايي نمودن پزشكي مبتني بر شواهد است و  همانند چتري است كه همه چيز هايي كه به حفظ و ارتقاي استاندارد هاي مراقبت از بيمار كمك مي كند، را پوشش مي دهد. اين امر دربرگيرنده تمامي فعاليت­هاي ارتقاء كيفي است كه كادر باليني آنها را روزانه در انجام مراقبت هاي درماني لحاظ مي­دارند. همچنين حاكميت باليني چارچوبي فراهم مي­كند كه در قالب آن، فعاليت­هاي بهبود كيفيت بصورتي هماهنگ و يكپارچه جاي مي­گيرند.)وزارت بهداشت ،1390: 2)

 

حاکمیت خدمات بالینی

در تعريف حاكميت خدمات باليني ديدگاهي ادغام يافته ازمراقبت­هاي باليني و نيز غير باليني مطرح است كه كيفيتي جامع را در بر مي­گيرد. چنين ادغامي به يكپارچگي سازماني،هماهنگي، همكاري و ارتباطات ميان واحدها در سازمان مي­انجامد و با مراقبت­هاي با كيفيت بالا مرتبط مي­شود. حاكميت خدمات باليني ادغام تمام فعاليت­هايي است كه مراقبت از بيمار را در يك استراتژي واحد تلفيق مي­كند. اين استراتژي شامل ارتقاء كيفيت اطلاعات، بهبود همكاري، بهبود روحيه كار تيمي و مشاركت، كاهش دامنه تغييرات و بي­ثباتي­هاي عملكردي و پياده سازي طبابت مبتني بر شواهد است.)وزارت بهداشت ،1390: 5)

حاكميت خدمات باليني مي­كوشد عملكرد تمامي سازمان­هاي مراقبت سلامت را به سوي بهترين استانداردهاي قابل قبول سوق دهد به اين اميد كه ناهمگوني­هاي موجود در كيفيت مراقبت­هاي ارائه شده به بيماران را كاهش دهد.

 

استفاده از اطلاعات[1]

«اطلاعات زير بناي هر سيستم داراي استاندارد و كيفيت است»با معرفي حاكميت باليني جهت اجرا  به نظام سلامت انگليس در سال 1998 ، كيفيت ، بعنوان محور اصلاحات قلمداد شد. هدف اصلي حاكميت باليني، یكپارچه نمودن كليه فعاليتهاي مؤثر بر مراقبت  بيمار  در يك استرتژي واحد و يگانه بوده كه مشتمل بر ارتقاء كيفيت اطلاعات ، بهبود همكاري ، كار گروهي و يكسان سازي نحوه ارائه خدمات سلامت و طبابت مبتني بر شواهد است .

بدیهی است که هر سازمانی به منظور نشان دادن بهبود کیفیت، نیازمند اطلاعات مناسب است . اطلاعات خوب برای برنامه ریزی ، اجرا ، مدیریت و ارزیابی خدمات ضروری است.زماني كه اطلاعات از صحت كافي برخوردار نبوده و نيز تلاشي براي بهبود اطلاعات انجام نمي شود ، استفاده و بكارگيري آنها نيز با مشكل مواجه شده و نارسايي عمده اي در سيستم ايجاد مي نمايد كه همانا عدم تمايل كادر باليني به جمع آوري اطلاعات است . .(وزارت بهداشت ،1390: 5)

گریتون و نیکولاس  (2001) در خصوص كار با اطلاعات باليني موارد ذيل را متذكر مي شوند :

  • كل كادر باليني را در اتخاذ تصميم مرتبط به نوع داده اي كه قرار است جمع آوري شود، مشاركت دهيد.
  • از آگاهي مناسب كادر باليني در ارتباط با دلايل جمع آوري اطلاعات مطمئن شويد .
  • كادر باليني را در خصوص فوايد اطلاعات جمع آوري شده در جهت ارتقاء خدماتشان آگاه نماييد .
  • اطلاعات را در فواصل زماني طولاني جمع آوري نماييد تا تغيير آن در طي زمان (روند) مشخص شود .

در تفسير تفاوتها و درك روند مهارت لازم را كسب نماييد  لذا بديهي است كه به منظور راه اندازي و استقرار مطلوب برنامه حاکمیت بالینی نیز ،  نياز مند اطلاعات به روز ، صحيح و با كيفيت مناسب جهت ايجاد زير ساخت ها و امكان پايش مستمر وضعيت بر اساس  استانداردها و ارزيابي و الگو گيري از بهترين خدمات هستيم.  .بخش كليدي حاكميت باليني استفاده از اطلاعات باليني است كه شامل مراحل جمع آوري ، ذخيره ، تجزيه و تحليل و استفاده از آن است .

به زعم ما، داده ها[2]  بيشتر به مفهوم اعداد و ارقامي است كه مستقيماً مرتبط به خدمات باليني مي شود و اطلاعات[3] ، داده هايي هستند كه تفسير شده و در هنگامي كه از كيفيت ارائه خدمات بحث مي شود حائز اهميت و سودمند هستند . لذا برای موفقیت در برنامه حاکمیت بالینی بیش از هر زمان دیگری نیازمند آنیم که اطلاعات کاملاً صحیح بوده و بادقت و اطمینان تولید و تفسیر شده باشند . كيفيت داده ها بر اثربخشي اطلاعات تأثیر گذار است. منظور از داده هاي با كيفيت بالا ، داده هايي است كه  كامل ، صحيح ، مرتبط ، قابل دسترس و به روز  باشد .

[1] Use of Information

[2] data

[3] information

 

اثربخشی بالينی [1]

تعريف اثر بخشی بالینی، “استفاده از بهترین دانش  به دست آمده از پژوهش ، تجربه بالینی و ترجیحات بیمار برای رسیدن به نتایج مطلوب در روند مراقبت از بیماران، است. چارچوب این فرآیند را اطلاع رسانی ، تغییر و پايش تشكيل مي دهد. اثربخشی بالینی و ممیزی بالینی از اجزاء اساسی حاكميت  بالینی به منظور بهبود و تضمین کیفیت هستند. هدف اثربخشی بالینی  كه در قالب عملکرد بالینی مبتنی بر شواهد ايجاد مي شود، بهبود در ارائه خدمات است. اثربخشی بالینی در مورد انجام کار درست، در زمان مناسب،  برای بيمار مناسب بوده و با بهبود  کیفیت و عملکرد ارتباط دارد.

اثربخشی بالینی دامنه اي ازفعاليتهاي ارتقا كيفيت است و شامل:

  • شواهد، راهنماهاي باليني و استانداردهايي براي تعيين و اجراي بهترين عملكرد
  • ابزار ارتقاي كيفيت (مثل مميزي باليني، ارزشيابي) به منظور بازنگري و ارتقاي درمانها و خدمات
  • سيستم اطلاعاتي براي ارزيابي عملكرد جاري و تدارك شواهدي براي ارتقاء
  • ارزيابي شواهد از نظر هزينه- اثربخشي ارتقا و استفاده از سيستمها و ساختارهايي كه يادگيري درون
  • سازماني را توسعه مي بخشد

Listen

Read phonetically

Dictionary – View detailed dictionary

اثر بخشی بالینی حاصل کاربرد بهترین دانش برگرفته از پژوهش روزآمد و تجربه، برای انجام فرآیند صحیح بالینی و دستیابی به نتایج بالینی مطلوب برای بیمار است[2]. همچنین اثربخشی بالینی حکایت از  مطلوبیت نتایج کاربرد یک دارو یا روش تشخیصی درمانی در تولید بهترین نتایج بالینی در بیمار می کند.

[1] Clinical Effectiveness

[2] Promoting Clinical Effectiveness, DOH 1996

حاکمیت بالینی

 جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های مدیریت کلیک کنید..

 

نمونه ای از فهرست منابع فارسی

  • اقدسی و خاکزار بفرویی، م، م، 1387، سنجش سطح قابلیت های یادگیری سازمانی در بیمارستان ها، نشریه بین المللی مهندسی صنایع و مدیریت تولید دانشگاه علم و صنعت ایران، جلد19، شماره40، صفحه83-71
  • الحسيني، سيد حسن (1380)، «سنجش بالندگي سازمانها با رويكرد تحليلي- كاربردي» ، چاپ اول، تهران؛ نشر بهاريه احمدي ، سيد علي اكبر ، “ تعامل نظام بهره وري و يادگيري مستمر با سلامت نظام اداري”. مجموعه
  • الواني، سيد مهدي (1380)، «مديريت عمومي» ،چاپ شانزدهم، تهران؛ نشرني
  • الواني، سيد مهدي(1382)، «سازمانهاي ياد دهنده ،نسل جديد سازمانهاي يادگيرنده» ، فصلنامه علمي، تخصصي مديريت و توسعه ، شماره 18.- تهران انتشارات موسسه تحقيقات و آموزش مديريت
  • الواني، سيد مهدي(1382)، «یادگیری الگویی» ، فصلنامه علمي تخصصي مديريت و توسعه ، شماره 16.- تهران انتشارات موسسه تحقيقات و آموزش مديريت تبريز، مركز آموزش مديريت دولتي.
  • بهرام زاده ، حسينعلي (1379) «يادگري سازماني و تفكر سيستمي»، نشريه علمي پژوهشي مديريت، شماره 44، تهران؛ سازمان چاپ وانتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي
  • حيدري تفرشي، غلامحسين و ديگران (1381)، «نگرشي نوين به نظريات سازمان و مديريت در جهان امروز»، تهران؛ نشر فراشناختي انديشه
  • رهنورد، فرج ا (1378)، «يادگيري سازماني و سازمان يادگيرنده»، فصلنامه علمي كاربردي مديريت دولتي ، شماره 43 .- تهران،مركز آموزش مديريت دولتي
  • زمردیان، اصغر،1373، مدیریت تحول، انتشارات سازمان مدیریت صنعتی
  • وزارت بهداشت،1390،مبانی حاکمیت بالینی جلد

فهرست منابع انگلیسی

  • .Som Chandra, 2009, Sense making of clinical governance at different levels in NHS hospital trusts, Emerald Group Publishing Limited: Clinical Governance, An International Journal, Vol. 14 No. 2, 2009, pp. 98-112
  • Harvard and Norton Kaplan, R.S., D.P. ), “1992 )”The Balanced scorecard: Measures that Drive performance”, Business Review, January-February, pp.9-71
  • LAURA FENTON and BRIAN SALTER (2009). Competition and compromise in negotiating the new governance of medical performance: the clinical governance and revalidation policies in the UK. Health Economics, Policy and Law, 4, pp 283303
  • Briner et al. BMC Health Services Research 2010, 10:337
  • Sam Sheps, (2006),”New frontiers and approaches to clinical governance”, Clinical Governance: An International Journal, Vol. 11 Iss: 2 pp. 141 – 147
  • Gask@manchester.ac.uk; Anne Rogers – anne.rogers@manchester.ac.uk;Stephen Campbell – stephen.campbell@manchester.ac.uk; Rod Sheaff – Rod.sheaff@plymouth.ac.uk
  • Debbie Wall, Clare Gerada, Maurice Conlon, Sharon Ombler-Spain, Lucy Warner, (2006),”Supporting clinical governance in primary care”, Clinical Governance: An International Journal, Vol. 11 Iss: 1 pp. 30 – 38
  • Karen Staniland, (2009),”A sociological ethnographic study of clinical governance implementation in one NHS Hospital Trust”, Clinical Governance: An International Journal, Vol. 14 Iss: 4 pp. 271 – 280

حاکمیت بالینی

مشخصات اصلی
رشته مدیریت
گرایش رشته مدیریت اجرایی
تعداد صفحات 27 صفحه
منبع فارسی دارد
منبع لاتین دارد
حجم 90 kb
فرمت فایل ورد (Word)
موارد استفاده پایان نامه (جهت داشتن منبع معتبر داخلی و خارجی ) ، پروپوزال ، مقاله ، تحقیق

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “حاکمیت بالینی (مبانی نظری و ادبیات)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید