قیمت 19,000 تومان
جرایم و انحرافات جنسی
در این مقاله قصد داریم تمامی مصادیق تعاریف و آشنایی با مصادیق جرایم و انحرافات جنسی را خدمت شما عزیزان در 94 صفحه ارائه دهیم . دقت داشته باشید که این نوشته تماما همراه با منابع بوده است. امید است که شما عزیزان را در راستای ارتقای علمی کمک رسانده باشیم .
کلیات، تعاریف وآشنایی با مصادیق جرایم وانحرافات جنسی
فصل اول: تعریف جرم و انحراف جنسی
مبحث نخست: واژه شناسی
گفتار نخست: تعریف جرم
گفتار دوم: تعریف انحراف
مبحث دوم: تعریف جرایم و انحرافات جنسی
گفتار نخست: تعریف جرم جنسی
گفتار دوم: تعریف انحراف جنسی
فصل دوم: مصادیق جرایم و انحرافات جنسی
مبحث نخست: مصادیق جرایم جنسی
گفتار نخست: مصادیق جرایم جنسی توام با رابطه و تماس
الف: زنا
ب: لواط
ج: مساحقه
د: رابطه نامشروع
گفتار دوم: مصادیق جرایم جنسی بدون تماس و رابطه
الف: ارتکاب فعل حرام
ب: دایرکردن مکان فسادوفحشاوتحریک مردم به فساد
ج: قوادی
د: نگهداری، تولید و تکثیرآثار مستهجن و مبتذل
مبحث دوم: مصادیق انحرافات جنسی
گفتار نخست: انحراف جنسی فردی
الف: خویشتن نمایی
ب: مبدل پوشی
ج: خودآزاری
د: خودارضایی
ه: چشم چرانی
گفتاردوم: انحراف جنسی توام با تماس و رابطه
الف: بچه بازی
ب: حیوان دوستی
ج: دیگرآزاری
د: همجنس بازی
و: انحراف در محیط مجازی
فصل سوم: علل ارتکاب جرایم و انحرافات جنسی
مبحث نخست: علل اجتماعی
گفتار اول: مسایل مربوط به حجاب و عفاف
گفتار دوم: محرومیتهای ناشی از روابط مشروع جنسی
الف: مشکلات ازدواج دایم
ب: نابسامانی ازدواجهای موقت
مبحث دوم: عوامل اقتصادی (بزهکاری سازمان یافته
گفتارنخست: فقر و ارتباط آن با فحشا
گفتار دوم: تکنولوژی و بهبود وضع اقتصادی
الف: جهانگردی جنسی
ب: تجارت سکس
منابع
یکی از بزرگترین مشکلات بررسی رفتار جنایی این است که هرگونه کوشش برای درک آن نیازمند شناخت گستره و وسیعی از شاخههای علمی است وبدون توجه به تمام جوانب موضوع وجایگاه آن در علوم مختلف وارتباط واژگان هر موضوع با مصادیق مشابه نمیتوان به شناخت کاملی از آن مطلب دست یافت لذا در بدو امر لازم است تا تعاریف هر مورد را دریابیم وسپس به بررسی ویژگیهای آن در هر مقام بپردازیم بر همین مبنا این بخش به تعاریف وآشنایی با مصادیق جرایم و انحرافات جنسی وبررسی هر مورد به تفکیک اختصاص یافته است.
تعریف جرایم و انحرافات جنسی
تعریف جرم جنسی
مسبوق بر این مبحث در مورد تعریف جرم و انحراف مطالبی عنوان شد در این گفتار برآنیم که تعریفی مشخص از جرم جنسی ارائه کنیم.
برای تعریف جرم جنسی هرچند ضابطه دقیق و جهانی در دست نیست زیرا اگرچه موضوع روابط جنسی برای گروه کثیری از آدمیان امری است محسوس ولی دشواری مساله برسرتشخیص طبیعی و یا مجرمانه بودن آن است چرا که از قومی به قوم دیگر و از قلمرو دانشی به دانشی دیگرتغییرمییابد ممکن است عملی که در یک جامعه بعنوان سنبل ترقی وتمدن قلمدادشوددر جامعه ای دیگرآن عمل مذموم باشد بر این اساس علمای علم اخلاق جامعه شناسان، روانشناسان، روانپزشکان و زیست شناسان در این خصوص توافق کامل و کلی ندارند.
از لحاظ سنتی جرم جنسی با توجه به موضوع، روش، فراوانی یاچارچوب ارضای جنسی توصیف کردهاند و هر نوع فاصلهگیری از هنجارهای حاکم بر روابط افراد بزرگسال ناهمجنس را در قلمرو جرم جنسی قراردادهاند باید گفت که جرایم جنسی از کهنترین و با سابقهترین جرایم بشری است که رد پای آن را میتوان در طول تاریخ مشاهده کرد لذا قدمت تاریخی جرایم جنسی با قدمت پیدایش موجود زنده برابر است زیرا جنسیت و روابط جنسی برای بقای موجودات زندهای که از دو جنس مخالف باشند ازجمله مظاهر اصلی و ارکان تعریف حیات است[1].
اپنهایمر اولین دسته از جرایمی را که در جوامع بشری قابل مجازات بودند بترتیب خیانت، جادوگری توهین به مقدسات و سایر جرایم علیه مذهب. زنای با محارم وجرایم جنسی. سم دادن و نقض مقررات شکار میداند[2].
نکته اساسی اینجاست که بلاخره چگونه میتوان تعریفی کامل از جرم جنسی ارائه نمود چرا که تعریف جرم جنسی از یک جامعه به جامعه دیگرمتفاوت است شاید این بدلیل این امر باشد که اساسا منابع جرمانگاری در هر جامعه متفاوت است در برخی جوامع دین. مذهب فرهنگ. آداب و سنن گذشتگان و نوع ساختار جوامع در تعیین یک عمل بهنجار در مقابل نابهنجار تاثیر دارد و در برخی دیگر معیارهایی مانند ملاحظات سیاسی، خواست مردم و فشار افکار عمومی آن جوامع یا جوامع دیگر عامل تعیین کننده است از همین رو است که اعمالی در برخی جوامع جرم تلقی میگردد ولی مقتضییات زمان و تلاش برای کسب نمادهای ترقی و مدرنیته بنحو شایستهای دیدگاهها را تغییر دادهگویی که آن عمل از ابتدا جرم نبوده است لذا این عوامل باعث شده که تعریف از جرم جنسی بدون توجه به این الگوها همواره تعریفی نا قص ومختص قوم یا قبیلهای خاص باشد تاثیر این ملاکهای خصوصا عرف وسنن بحدی است که حتی گاهی هنجارهای مورد قبول عامه از مدار قوانین مدون خارج شده و بدعتی ناخوشایند را بجا گذاشته است بمانند آنچه دربرخی از جوامع و مناطق جنوبی کشور ملاحظه میشود. جوامعی فوقالعاده بسته و متاثر از هنجارهای خودساخته بنحوی که دراین گونه جوامع ارتباط دختر وپسری که از لحاظ شرعی بر یکدیگر محرمند قبل از اجرای مراسم عروسی شاید آنقدر مذموم باشد که همپایه جرم ارتباط نامشروع بدون علقه زوجیت تلقی گردد که این امر دراین مناطق دستگاه قضایی را با چالشهای اساسی در تصمیمگیری روبرو نموده بنحوی که هر گونه تصمیم گیری بدون توجه به این ملاحظات عواقب ناخوشایندی را در پیش رو خواهد داشت که کمترین آن از هم پاشیدگی کانون خانوادهها خواهد بود این بدین معنا نیست که برای یک عمل لازم است بسته به نوع جوامع قوانین جداگانهای ترسیم شود بلکه مقصود آن است که قانونگذار آگاه در تعریف جرم جنسی مشخصا باید همه ملاکها ومعیارها را مدنظر قرار دهد تا تعریفی جامع و مانع را دربرگیرد.
ادامه تعریف جرم جنسی
دشواری در تعریف جرایم جنسی باعث شده است که علمای حقوق در تعریف این بزه تعریف به مصداق داشته باشند بعبارتی با در نظرگرفتن تعریف جرم و بیان مصادیقی از روابط جنسی،جرایمی را در قالب جرایم جنسی قرار دهند.
در کتب مذهبی نیز از همین شیوه استفاده شده و مواردی از جرایم جنسی بیان ومورد حکم قرار گرفته است در تورات مصادیق متعددی از جرایم جنسی بیان شده و که از آن جمله میتوان به مواردی چون مقاربت مرد یا زن با حیوان (سفرلاویان. باب20. آیه16) همجنسبازی دو مرد (سفرلاویان باب 20 ایه 13) زنابازن پدر(سفرلاویان باب 20 ایه 12) زنا با عروس (سفرلاویان باب 20 ایه 13) زنا با زن شوهردار (سفرلاویان باب 20 ایه 11) همچنین در تورات علت ویرانی شهر سدوم فساد اخلاقی و همجنسبازی قوم لوط بیان شده است[3].
در حقوق انگلستان که قانونی تحت عنوان جرایم جنسی وجود دارد. جرایم جنسی تعریف نشده است بلکه مصادیق آن بیان شده است مواردی هم که به ظاهرتعریفی برای جرایم جنسی ارائه شده چیزی بیش از شرح اسم نیست در نظام کامن لا دربحث جرایم جنسی معمولا به مواردی چون تجاوز بعنف، رابطه جنسی با اشخاص ناقص العقل، رابطه جنسی با دختران زیر 13 سال، رابطه جنسی با دختران13 تا16 سال. هتک ناموس زن یا مرد با هر سن و سال، ربودن زن غیرمتاهل16 تا 18سال بقصدبرقراری رابطه جنسی غیرقانونی بااو،زنای با محارم،تشویق دختران زیر16سال به فساد و هرزگی، به فساد کشیدن زنان ازطریق تهدید یا حیله و با استفاده از مواد مخدر، نگه داشتن زنان در فاحشهخانهها، تشویق طفل یا نوجوان به حضور در فاحشهخانهها و امرار معاش از طریق درآمدهای ناشی از فساد همچنین سوءاستفاده جنسی[4] به معنای برقراری رابطه جنسی غیرقانونی با فرد غیربالغ توسط والدین، اولیا، بستگان یا آشنایان. مزاحمتهای جنسی[5] مثل پیشنهاد مسائل جنسی به کسی دادن، نظر یا توجه کسی با دیگر رفتارهای شفاهی یا فیزیکی که نمایانگر عملی ممنوع است، زیرعنوان جرایم جنسی قرار میگیرد[6].
به عقیده نگارنده تنوع جرایم جنسی و فقدان قدرمشترک میان مصادیق گوناگون آن، بدست دادن تعریفی جامع و مانع ازاین جرایم را دشوار میسازد البته متناسب با دیدگاههای اسلامی میتوان جرایم جنسی به معنای عام آن راچنین تعریف کردکه این جرم اعمال خلاف شرعی هستندکه مشتمل بر نوعی انحراف در ارضای غرایز جنسی، ایراد صدمه جنسی به دیگران، یا متضمن خدشه بر عفت عمومیاند و قانونگذار برای آنها کیفر پیشبینی کرده است.
در حقوق ایران بنظر میرسد از تعریف جرایم جنسی بینیاز باشیم چراکه عنوان جرم جنسی بخودی خودموضوع و متعلق حکم قرارنگرفته است تا نیازمند تحدید دقیق باشد و دامنه حکم را روشن کنیم بعبارتی شرح موضوع با استناد به مصادیق صورت میگیرد به هرحال بنظر میرسد هرگاه شخصی برای ارضای تمنیات جنسی یا هر مقصود دیگری آگاهانه مرتکب رفتاری شودکه آن رفتار از منظر عرف مذموم و در ملاحظات دینی قابل نکوهش و براساس قانون مستحق کیفر باشد میتوان گفت یک جرم جنسی به وقوع پیوسته است براین اساس هر رفتار جنسی که براساس قانون دارای کیفر باشد قطعا در تضاد با دین یا عرف معمول نیز میباشد.
تعریف انحراف جنسی
انحرافات جنسی از دردناكترین مشكلات بشر در آستانه قرن بیست و یكم است. بررسیهای كینزی در سال 1948 نشان داد كه از هر 100 مرد آمریكایی 4 مرد منحصراً همجنس خواه هستند، یعنی كوچكترین تمایلی به جنس مخالف ندارند! این در حالیست كه تعداد زیادی از این 100 نفر، همجنس را بر غیر همجنس ترجیح میدهند یا تفاوتی بین همجنس و غیرهمجنس برایشان مطرح نیست و یا با این كه به غیرهمجنس متمایلند، به طور اتفاقی یا بیش از اتفاق همجنس بازی نیز میكنند. بدین ترتیب این آمار نشان میدهد، بیش از 3/1% مردان آمریكایی بعد از سالهای بلوغ خود همجنس بازی كردهاند و حداقل نصف این آمار در مورد زنان آمریكایی نیز صادق است[7].
بلحاظ ارتباط تنگاتنگی که جرایم جنسی با انحرافات جنسی دارد لازم است در جهت تبیین دقیق هر موضوع، جداگانه بررسی گرد تا مرز انحرافات جنسی از جرایم جنسی تفکیک گردد لذا این گفتار مشخصا به تعریف انحرافات جنسی اختصاص مییابد.
بنابر یک تعریف دراین جهان و در میان آدمیان هیچ کس غیرمنحرف نیست بلکه هر فردی بگونهای منحرف میباشددراین تعریف چون هدف ازروابط جنسی بقای نسل است لذا رابطه جنسی فیالمثل با یک زن یائسه یا عقیم انحراف دانسته میشودزیرا هدف ازاین رابطه صرفا رهایی از تنش جنسی است و از نظر تولید مثل سالبه به انتفاء موضوع میباشد در تعریف مذکور نزدیکی با زن شرعی یا قانونی و حلال نیز پس از بارداری اوعملی انحرافی قلمداد میشودزیرا هدف در این رابطه تحصیل حاصل است و حال انکه مذاهب متعرض اینگونه رابطه نشدهاند. وهمچنین پیشوایان وروحانیون کاتولیک، دختران تارک دنیا وراهبهها را که با برخورداری از نیروی جنسی، ازدواج را بر خود حرام کرده اند، از افراد غیرطبیعی و منحرف میدانند زیرا آنها از فطرت روی برگردانده اند و حلال خدا را بر خود حرام کردهاند[8].
بنابه تعریف دیگر،چون اساسا ارضای جنسی امری است طبیعی،پس هیچکس منحرف نیست.دراین تعریف اصل بر این نهاده شده است که غدد جنسی باید مانند سایر غدد وهماهنگ با آنها به فعالیت طبیعی خود ادامه دهند و از این جهت وسیله یا طریقه یا موضوع مورد عنایت قرار نمیگیرد. البته نتایج غیرقابل تحمل این تعریف به دلایل متعددی برای اخلاق، مذهب، جامعهشناسی و روانشناسی محکوم و مردود است[9].
ادامه تعریف انحراف جنسی
امروزه ثابت شده است که احساسات انحرافی به طرز مرموزی بر دستگاه ادراکی بشر فرمان رانده و مستبدانه حکومت میکند و دستگاه ادراکی نیز ناآگاهانه فرمانهای آن را اجرا میکند[10]. لذا همیشه این پتانسیل در انسان برای مواجه شدن با افکار انحرافی وجود دارد.
برای رسیدن به یک تعریف دقیق و صحیح از انحرافات جنسی قبل از هر چیز باید به این موضوع توجه داشت که در حالت طبیعی محرک مرد در عمل جنسی زن وبخصوص اعضای تناسلی او بوده و برای زن نیز عامل تحریککننده جنسی مرد و اعضای تناسلی او میباشد. حال اگر محرک عمل جنسی برای یکی یا هر دو جنس چیزی جز آنچه گفته شد باشد یا محرکها همان باشد اما در عمل منتهی به نزدیکی طبیعی نشود شخص مبتلا به انحراف جنسی است[11]. درواقع علاقه، اعمال و روابط عادی و مجاز جنسی در دو جنس مخالف نباید با هیچگونه خصوصیات غیرعادی و ناموزون توام باشد درغیراینصورت میتوان گفت انحرافی در کار است[12].
میتوان گفت منحرف جنسی کسی است که گرفتار اختلالات و ناراحتیهای روانی است و تحت تاثیر این اختلالات مرتکب عمل جنسی میشود،درحالیکه رفتار او با عرف و معیارهای مورد قبول اکثریت افراد جامعه مطابقت ندارد. بعبارت دیگر منحرف جنسی کسی است که هدف او از زندگی جنسی، بهرهبرداری و احساس لذت مانند مردم عادی نیست. درواقع فرد منحرف معمولا در برقراری رابطه جنسی طبیعی یا رضایتبخش با یک فرد بالغ از جنس مخالف دارای مشکلاتی است. به عقیده (مارمور) اعمال فرد منحرف نشاندهنده روشهای جانشین شوندهای است که در راه دستیابی به ارضای جنسی انجام میپذیرد[13].
بنابراین تعریف انحرافات جنسی شامل هرگونه رفتارهای جنسی است که با معیارهای کم و بیش مورد قبول جامعه مغایرت داشته باشد. بعبارت دیگر، اعمال جنسی غیرمتعارف که برخلاف قانون و اخلاق باشد انحراف جنسی نامیده میشود[14]. به این ترتیب آنچه که مورد اتفاق نظر است رابطه جنسی طبیعی میباشد که عبارت از آمیزش و زناشویی طبیعی مرد و با زن مطابق قانون وشرع است. پس هرنوع ارضای جنسی که غیر از این باشد گناه و انحراف محسوب میشود. شخص منحرف نیز کسی است که نخواهد و برحسب عادت خود نتواند از نظر جنسی به وضع طبیعی ارضا شود با این وصف در آنچه که طبیعت مقررداشته ودر این موضوع که موجودات بهنجار به شیوه واحدی رابطه جنسی بین دو جنس مخالف برقرار میکنند، بحثی وجود نداشته و اختلافی در کار نیست[15].
(پاورقی)
[1]– کی نیا مهدی. روانشناسی جنایی، مهدی. جلد2. انتشارات رشد. چاپ اول 1376. صفحه 581.
[2]– میرمحمد صادقی حسین. حقوق کیفری اختصاصی(علیه امنیت واسایش عمومی). تهران. نشرمیزان. چاپ چهارم. 1383. صفحه 19-20.
1- کاسب. عزیزا…تاریخ الانبیا، حماسه بت شکنان. تهران. انتشارات گلی. چاپ دوم. 1378. صفحه 244-245.
[4]– sexual abuse
[5]– sexual harassment
[6]– نوبهار. رحیم. اهداف مجازاتها در جرایم جنسی. چاپ اول. زمستان1389. انتشارات پِژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی. صفحه29-30.
[7]– ترجمه سیناپس روانپزشكی كاپلان ـ سادوك ـ جلد سوم ـ ص 72 بنقل ازسایت تبیان www.tebyan.net.
[8]– ستوده، هدایت الله، روان شناسی جنایی، تهران، انتشارات آوای نور، چاپ دوم1378، ص 187.
[9]– کی نیا، مهدی، روانشناسی جنایی، ج2،تهران، انتشارات رشد، چاپ اول، 1376، ص582.
[10]– مطهری، مرتضی، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ص6-7.
[11]– موحدی، محمدمهدی، دانستنیهای زناشویی، تهران، نشرعلم، چاپ دوم، 1382، ص227.
[12]- هاشمی فرد، میراحمد، مسائل و اختلالات جنسی در زن و مرد، تهران، شرکت سهامی چهر، چاپ پنجم، 1363ص204.
[13]– گودرزی، فرامرز، پزشکی قانونی، ج2، تهران، انتشارات انشتین، چاپ اول، 1377، ص1216-1217.
[14]– گودرزی، فرامرز، ماخذپیشین، ص1209.
[15]– کی نیا، مهدی، منبع پیشین، ص581.
رابطه نامشروع
مفاهيم عفت و اخلاق به تبعيت از فرهنگ و ارزشهاي حاكم در جامعه شكل ميپذيرند. در سرزمينهاي مختلف در طول تاريخ، حسب زمان و مكان متغيّر بوده است. احترام و پايبندي به معيارهاي اخلاقي نيز توسط آحاد افراد جامعه با لحاظ سن، جنس، طبقة اقتصادي و اجتماعي، محيط شهري و روستايي تفاوت دارد. بر اين اساس، اعمال ضدعفت و عليه ارزشهاي اخلاقي به نسبت الگوهاي حاكم، متفاوت و داراي اعتبار نسبي هستند،بنابراين ارتباط نامشروع يك امر نسبي است كه با سطح افكار، عقايد، آداب و رسوم و اخلاقيات مردم هر جامعهاي رابطة مستقيم دارد.
درنتيجه، ممكن است ارتكاب اعمالي مانند درآغوش كشيدن زن و مردي كه بين آنها علقة زوجيّت وجود ندارد در بعضي كشورها (همچون كشورهاي اروپايي) عمل منافي عفّت تلقي نشود. اما ارتكاب اين قبيل اعمال از نظر اسلام و به تبع آن جامعه اسلامي، منافي عفت محسوب ميشود، چرا كه ارتكاب اين اعمال با اصول اعتقادي و اخلاق اسلامي مسلمانان مغاير است.
به اين ترتيب بايد گفت كه ضابطه و معيار تشخيص رابطة نامشروع در وهلة اول شرع اسلام و سپس عرف جامعه است. فقدان علقة زوجيت با استفاده از اثر مستقيم آن، عمل رابطة نامشروع را در ميان زن و مردي كه با يكديگر ارتباط دارند، ايجاد ميكند. در اين صورت، اگر اعمال و افعالي را كه زن نسبت به شوهر و يا شوهر نسبت به زن مجاز به انجام است، ديگران مرتكب شوند، رابطة نامشروع به وجود ميآيد[1] به طور كلي بايد گفت لفظ رابطة نامشروع متأثر از مباني اعتقادي و اخلاق اسلامي است و ناظر به برقراري ارتباط جسمي و لفظي (به صورت بگو و بخند) بين زن و مرد نامحرم است، مانند اينكه زن شوهرداري در محل كار خود با مرد ديگري رابطة دوستي پيدا كند يا با او به سينما و مسافرت برود.
همچنين اعمال ديگري همچون مكالمات تلفني، رد و بدل كردن مكاتبات عاشقانه و گردش در پارك و خيابان، ممكن است رابطة نامشروع تلقي شوند. البته بايد توجه داشت كه طرفين رابطة نامشروع بايد مرد و زن باشند. بنابراين اگر شخصي خنثي و بالاخص خنثي مشكله و يا فردي نابالغ (صغير) مرتكب رابطة نامشروع شود، موضوع از شمول اين حكم خارج خواهد بود.
جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های حقوق کلیک کنید.
منابع و ماخذ
- 1- آقابابایي حسين، گفتمان فقهی و جرمانگاری در حوزه جرایم علیه امنیت ملت و دولت، مجله فقه و حقوق؛ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، سال دوم، تابستان 1384.
- 2- ابن منظور، «لسان العرب»، انتشارات بیتا. ج11.
- 3- ابهری، مجید؛ بررسی معضل روسپیگری در گفتگو با دکتر مجید ابهری، کتاب زنان، سال 6، شماره 21، پاییز 1382.
- 4- اثرات فقدان حمایت كیفری مناسب از زنان بر بزهدیدگی آنها حمزه زینالی فصلنامه رفاه اجتماعی شماره ۱۳،1384.
- 5- اردبیلی، محمد علی، حقوق جزای عمومی، نشر میزان، چاپ سیزدهم، تهران 1385.
- 6- اميل دوركيم، خودكشي، ترجمه نادر سالارزاده اميري، انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي، تهران، 1378، چاپ اول.
- 7- بروس کوئن، دررجامعه شناسی، مترجم، محسن ثلاثی، تهران، نشر توتیا، چاپ یازدهم، 1381.
- 8- بیگی جمال: بزه دیدگی اطفال در حقوق ایران، تهران: نشر میزان، چاپ اول، 1384.
- 9- بیگی جمال: بزه دیدگی اطفال در حقوق ایران، تهران: نشر میزان، چاپ اول، 1384.
- 10- پروندههای قضایی، ترجمه سیناپس روانپزشكی كاپلان ـ سادوك ـ جلد سوم.
- 11-…
- 12-…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.