قیمت 19,000 تومان
2-2-1- مفهوم و ماهیت توسعه روستایی
2-2-2- توسعه پایدارچیست؟.
2-2-3- تعاريف توسعه پایدار روستایی..
2-2-4- اهداف توسعة پايدار.
2-2-5- روند شکلگيري و برخي از تعاريف مفهوم توسعة پايدار روستايي..
2-2-6- مؤلفه هاي توسعة پايدار روستايي..
2-2-7- ضرورت تأکيد بر توسعة پايدار روستايي در جامعة روستايي ايران.
2-2-8- اهمیت و ضرورت توسعهی روستایی در ایران.
2-2-9- ویژگیهای جامعه روستایی ایران:
2-2-10- توسعه روستایی..
2-2-11- چالش های توسعه روستایی
2-2-12- استراتژیهای توسعه روستایی
2-2-12-1- رویکردهای فیزیکی-کالبدی:
2-2-12-2- رویکردهای اقتصادی:
2-2-12-3- رویکرد های اجتماعی-فرهنگی:
2-2-12-4- رویکرد های فضایی، منطقهای و ناحیهای:
2-2-13- مفاهيم و اهداف توسعه روستايي..
2-2-14- نقش توسعه ی روستایی در خدمت رسانی و کاهش فقر در کشور (اقدامات و تجارب)
2-2-15- اصول توسعه روستایی..
منابع
توسعه روستایی
مفهوم و ماهیت توسعه روستایی
برداشت مشترک از مفهوم توسعه حاکی از این است که هدف اساسی توسعه، رشد و تعالی همه جانبهی جوامع انسانی است و از این رو شناخت و درک شرایط و مقتضیات جوامع انسانی و نیازها و تقاضاهای آنان در ابعاد مادی و معنوی از جمله اقدامات اساسی در مسیر پیشرفت و توسعه تلقی می شود. از آنجا که روستاها و مردم ساکن در آنها دارای شرایط، امکانات و مسائل خاص خود هستند، بنابراین توسعه روستایی ضرورت و توجیه پیدا می کند. (حسن زاده دلیر،1380).
در تعریف توسعه روستایی آمده است؛ فرایند همه جانبه و پایداری است که در چارچوب آن «توانایی های اجتماعات روستایی» در جهت رفع نیازهای مادی و معنوی و کنترل مؤثر بر نیروهای شکل دهندهی نظام حکومت محلی (اکولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی) رشد و تعالی مییابد، ولی با توجه به وجود فقر مطلق و گسترده در روستاهای مناطق مختلف جهان، یعنی جمعیت زیادی که در تأمین نیازهای اساسی و حداقل خود با مشکل مواجه اند، توسعهی روستایی و برنامههای آن در سطح جهانی و در عمل بیشتر متوجه فقرزدایی و تأمین نیاز های اولیهی اساسی فقرا است.
در همین راستا است که رابرت چمبوز، از صاحب نظران توسعهی روستایی، معتقد است که توسعهی روستایی را هبردی است برای توانمندسازی گروه خاصی از مردم شامل زنان و مردان فقیر، و توسعهی روستایی باید این گروه را وادار سازد تا آنچه را که موردنیاز خود و فرزندان شان است تأمین نمایند، کمک کردن به فقیر ترین گروه های روستایی تا بتوانند از منابع توسعه حداکثر استفاده را ببرند. (شهبازی، 1376)
همچنین از دیدگاه بانک جهانی، توسعهی روستایی، راهبردی است که به منظور بهبود زندگی اجتماعی و اقتصادی گروه خاصی از مردم یعنی روستاییان فقیر طراحی شده است. این فرایند شامل گسترش منافع در بین اقشاری است که در مناطق روستایی در پی کسب معاش هستند. این گروه شامل کشاورزان خرده پا، کشاورزان بی زمین و خوش نشینان روستایی است.
تعاريف توسعه پایدار روستایی
بر اساس گزارش برانت لند، توسعة پايدار عبارت است از: «توسعهاي که نياز هاي کنوني جهان را تأمين کند، بدون اينکه توانايي نسلهاي آينده را در برآوردن نيازهاي خود به مخاطره افکند.» (برنامه عمران سازمان ملل متحد، 1377). کميسيون جهاني محيط زيست و توسعه نيز توسعة پايدار را چنين تعريف
مي کند: «جریان تغییری در استفاده از منابع، هدايت سرمايهگذاريها، سمتگيري توسعة فناوري و به طور کلي، تغيير نهادي است که با نيازهاي حال و آينده سازگار باشد» (نصیری، 1379). همچنین، به تعبير سازمان بهرهوري آسيا، توسعة پايدار راهبردي است براي ارتقاي بهرهوري و عملکرد زيست محيطي در راستاي «توسعة همه جانبة» اجتماعي و اقتصادي، و هدف آن ارتقاي مستمر کيفيت زندگي انسان است (آپو[1]،2005).
سازمان جهاني خواربار و کشاورزي (فائو) نيز متأثر از تعريف کميسيون جهاني محيط زيست و توسعه، توسعة پايدار را چنين تعريف ميکند: «توسعة پايدار عبارت است از مديريت و حفظ منابع پاية طبيعي و هدايت تغييرات فناور ي و سازماني به گونه اي که احتياجات حال و آيندة انسان را تأمين و برآورده سازد. توسعة پايدار موجب حفاظت زمين، آب، گياه، و منابع ژنتيکي حيوانات مي شود؛ از لحاظ زيست محيطی، مخرب نيست؛ از لحاظ فني، مناسب و از نظر اقتصادي و اجتماعي، قابل قبول است.»[2] بر اساس نظريههاي که در برنامة محيطي سازمان ملل متحد ارائه شده، مفهوم توسعة پايدار دربرگيرندة جنبه هاي زير است:
1- کمک به تهيدستان، زيرا براي آنها راهي جز تخريب محيط زيست باقي نميماند؛
2- توجه به تفکر خودي در چارچوب محدوديتهاي منابع طبيعي؛
3- توجه به مؤثر بودن توسعه با بکارگيري ويژگيهاي اقتصادي و غير سنتي؛
4- در نظر گرفتن موضوعات مهم فناوري، بهداشت و مسکن مناسب براي همه؛
5- درک واقعيتي مبني بر نياز به انگيزة مردم محوري (تولبا [3]،1984).
جمع بندي تعاريف و برداشت هاي مختلف از توسعة پايدار نشان مي دهد که توسعة پايدار مفهومي ثابت و ايستا نيست بلکه حرکتي مستمر و رو به تحول از انطباق و سازگاري است که طي آن، بهرهبرداري از منابع براي سرمايهگذاريها و جهتگيري توسعة فناوري به گونهاي صورت ميگيرد که بتوان پاسخگوي نيازهاي بالقوه و بالفعل انسان بود. در اين مفهوم، انسان در مرکز و محور توجه قرار گرفته است و همة ابعاد زندگي بشر را در بر ميگيرد (آدماس[4]،1990). بنابراين، منظور از توسعة پايدار تنها حفاظت از محيط زيست نيست بلکه مفهومي جديد از توسعة اقتصادي و اجتماعي است، توسعهاي که عدالت و امکانات زندگي را براي تمامي مردم جهان مدنظر قرار ميدهد (دیکسون[5]،1991).
توسعه روستایی چیست!؟
نقش و جایگاه روستاها در فرآیند توسعه اقتصادی – اجتماعی و سیاسی در مقیاس محلی، منطقهای، ملی و بین المللی و پیامدهای توسعه نیافتگی مناطق روستایی چون فقر گسترده ،نابرابری فزاینده، رشد سریع جمعیت، بیکاری، مهاجرت و غیره موجب توجه به توسعه روستایی و حتی تقدم آن بر توسعه شهری گردیده است. برنامههای توسعه روستایی، جزئی از برنامه های توسعه هر کشور محسوب میشوند که برای دگرگون سازی ساخت اجتماعی – اقتصادی جامعه روستایی بکار میروند. این گونه برنامه ها را که دولتها و یا عاملان آنان در مناطق روستایی پیاده میکنند، دگرگونی اجتماعی بر اساس طرح و نقشه نیز میگویند. این امر در میان کشور های جهان سوم که دولت ها نقش اساسی در تجدید ساختار جامعه به منظور هماهنگی با اهداف سیاسی و اقتصادی خاصی به عهده دارند، مورد پیدا میکند.(سامبرگ[1]،2006).
از سوی دیگر توسعه روستایی را میتوان عاملی در بهبود شرایط زندگی افراد متعلق به قشر کم درآمد ساکن روستا و خودکفا سازی آنان در روند توسعه کلان کشور دانست. توسعه روستایی به نوین سازی جامعه روستایی می پردازد و آن را از یک انزوای سنتی به جامعه ای مدرن تغییر خواهد داد که با اقتصاد ملی عجین شده است بنابراین هدف های توسعه روستایی در محدوده یک بخش خلاصه نمی شود، بلکه مواردی چون بهبود و بهره وری ، افزایش اشتغال، تأمین حداقل غذا، مسکن و آموزش و بهداشت را در بر میگیرد.(پوگا[2]،2007).
اهداف توسعه روستایی را می توان به چهار دسته کلی تقسیم کرد: اهداف اقتصادی- اجتماعی- سیاسی و طبیعی. بطور کلی توسعه روستایی، فرآیند توسعه دادن و مورد استفاده قرار دادن منابع طبیعی و انسانی، تکنولوژی، تسهیلات زیر بنایی، نهادها و سازمان ها، سیاست های دولت و برنامه ها بمنظور تشویق و تسریع رشد اقتصادی در مناطق روستایی جهت ایجاد اشتغال و بهبود کیفیت زندگی روستایی برای ادامه زندگی و پایداری حیات است.
در گذشته بعضی مدیران و سیاستگذاران امر توسعه، صرفاً بر “توسعه کشاورزی” متمرکز میشدند که امروز نتایج نشان داده است که توسعه روستایی صرفاً از این طریق محقق نمیشود. روستا جامعهای است که دارای ابعاد اجتماعی مختلف است و نیازمند توسعه همهجانبه است نه صرفاً توسعه کسب وکار و نظامی به نام “کشاورزی”. هرچند باید گفت که از طریق توسعه کشاورزی موفق نیز الزاماً توسعه روستایی محقق نمیشود. چون اولاً فواید توسعه کشاورزی عاید همه روستاییان نمیشود (بیشتر عاید زمین داران، بخصوص مالکان بزرگ، میشود)، ثانیاً افزایش بهره وری کشاورزی باعث کاهش نیاز به نیروی انسانی میشود (حداقل در درازمدت) و این خود باعث کاهش اشتغال روستاییان و فقر روزافزون آنان و مهاجرت بیشتر به سمت شهرها میشود (مولایی،1382).
چالش های توسعه روستا:
مناطق روستایی برای توسعه با مشکلات و چالش هایی روبرو هستند که شناخت آنها باعث می شود مسئولین استراتژی مناسب جهت توسعه را برای روستاها انتخاب کنند.
چالشهای مناطق روستایی عبارتند از:
- 1- عدم دسترسی به سرمایه وامکانات
- 2- مشکل درعرضه کالا ها وخدمات
- 3- تأکید بر یک صنعت یا کسب وکار خاص
- 4- تمایل شدید به مهاجرت
- 5- گسترش روز افزون تغییرکاربری اراضی زراعی
- 6- امکان ریسک کمتر در روستاها
- 7- کمبود سازمان های حمایت کننده
استراتژیهای توسعه روستایی:
کشورها و مناطق مختلف جهان، متناسب با شرایط و اولویت ها، رویکردها و استراتژی های توسعه روستایی متفاوتی را در پیش گرفته اند. قطعاً نمی توان بدون در نظرگرفتن تجربیات جهانی در این زمینه و با تمرکز صِرف بر اشتغال زایی در روستاها (بدون در نظر گرفتن استراتژی توسعه روستایی) توفیق چندانی بدست آورد (که پایدار و ماندگار نیز باشد). چون اشتغال زایی و کار آفرینی در فضایی مستعد رخ میدهد و بدون وجود آن فضا عملاً نمی توان متوقع موفقیتی پایدار بود .رویکردها و استراتژی های توسعه روستایی را اینگونه میتوان به صورت زیر تقسیم نمود.(زمان پور،1379).
مؤلفه هاي توسعة پايدار روستايي
براي رسيدن به توسعة پايدار، توجه به چند مؤلفة اساسي در دستور کار «نشست سران زمين» قرار گرفت که انسان در رأس آنها قرار دارد؛ اين مؤلفه ها عبارت اند از:
- 1- انسان (تأکيد بر رفتار اجتماعات محلي)؛
- 2- محيط زيست (شامل عناصر بوم شناختي پايه)؛
- 3- زنان (به مثابه نيمي از جمعيت)؛
- 4- کودکان و نوجوانان (به مثابه تصميم گيرندگان آيندة جامعه)؛
- 5- فرهنگ (شامل نگرش، رفتار، و ارزش هاي معنوي )؛
- 6- آموزش (فرآيند هاي توانمند سازي و . . . )؛
- ۷ – امنيت (اجتماعي، غذايي و . . . )؛
- 8- مشارکت (در تصميم گيري، اجرا، نظارت، و منافع).
همگي اين عناصر در شکل گيري توسعة پايدار و استمرار آن نقش اساسي دارند (سازمان حفاظت محيط زيست، 1381 ).
اهمیت و ضرورت توسعهی روستایی در ایران
شواهد و تجربیات موجود نشان می دهد علیرغم اجرای بیش از هشت برنامه ی توسعه در کشور، نسبت به حق توسعه یافتگی انسان ها و مکان های روستایی به تناسب سهم، جایگاه و کارکرد آنها در کشور کم توجهی شده و حوزه های روستایی در بستری کاملاً نا برابر از جهت دسترسی به فرصت ها، منابع و منافع حاصل از رشد و توسعه قرار گرفته اند. از این رو تلاش برای کاستن از عدم توازن های اجتماعی، فرهنگی و سرزمینی و در جهت تعدیل نابرابری میان شهر و روستا از حیث فرصت ها، منابع و منافع، ضرورتی اساسی و اجتناب ناپذیر به شمار می رود.
اهمیت و ضرورت پرداختن به توسعه ی روستایی از زوایای ذیل قابل بررسی است:
– سکونت حدود 38 درصد جمعیت کشور در فضاهای روستایی، انسانی بودن مسأله ی توسعه ی روستایی را ایجاب می کند. در واقع، به لحاظ انسانی، لازم است که مردم ساکن روستا ها، به ویژه افراد فقیر، همپای انسان هایی که در شهرها زندگی می کنند از این فرصت ها استفاده نمایند.(شکوهی،1384)
– نقش روستاییان و کشاورزان در تولید محصولات غذایی و کشاورزی از دیگر ضرورت های توسعه روستایی است. طبق بررسی های انجام شده، بیش از 80 درصد فعالیت ها و تولیدات کشاورزی مربوط به روستاهاست، و با در نظر گرفتن این نکته که امنیت غذایی، امروزه از اهداف مهم توسعهی پایدار به شمار می رود، ضرورت و اهمیت توسعهی روستایی بیشتر می شود (مرکز تحقیقات و بررسی مسائل روستایی، 1379 )
– از لحاظ زیست محیطی، حدود 80 تا 90 درصد عرصه های طبیعی کشور تحت کنترل و فعالیت روستاییان است، به همین دلیل، توسعهی روستاها، از این جنبه که می تواند به حفظ سرزمین و بقای آن کمک کند، حایز اهمیت است.
– وجود فقر در روستاها و ضرورت محو آن از دیگر ضرورتهای توسعهی روستایی است. طبق بررسیهای انجام شده 4/26 درصد خانوارهای روستایی کشور زیر خط فقر قرار دارند. و با توجه به اینکه بخشی از فقر موجود در شهرها نیز منشأ روستایی دارد، تأمین نیازهای اساسی جمعیت روستایی و کاهش و محو فقر در کانون اهداف توسعه ی روستایی قرار دارد (مؤسسهی توسعهی روستایی ایران، 1381 ).
– جمعیت روستایی بیش از 25 درصد تولید ناخالص ملی کشور را به خود اختصاص می دهد و حتی بخش قابل توجهی از ارز حاصل از صادرات غیر نفتی نیز به اقتصاد روستایی تعلق دارد، و اگر تأمین بخشی از مواد اولیه ی صنایع شهری توسط بخش کشاورزی و جامعه ی روستایی را نیز در نظر بگیریم، ضرورتی دیگر برای توسعهی روستایی به وجود می آید (مقصودی،1372).
– و بالاخره مسأله ی مهاجرت های رو به تزاید سرمایه های انسانی و مادی از جانب حوزه های روستایی به حوزه های شهری و به ویژه کلان شهرها و اثرات نامطلوب اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ناشی از آن، ضرورت توجه به نواحی روستایی، برای تعدیل و هدایت مهاجرتهای روستایی، را ایجاب می کند
(قاسمی ،1382).
جهت مشاهده نمونه های دیگر از فصل 2 پایان پایان نامه مهندسی کشاورزی کلیک کنید
نمونه ای از منابع لاتین
- Adams, W. M. (1990), Green Development: Environment and ustainability in the Third World. London: Rutledge.
- Albert, H. (2000), Agricultural Service Systems: A Framework for Orientation. Eschborn: Deutsche Gesellschaft für Technische Zusammenarbeit (GTZ).
- APO (2005), “APO study meeting on enhancing food certification systems for better marketing”. 7-12 February 2005, Islamabad, Pakistan. Available on: http://www.apo-tokyo.org/projreps_acd/12_04-AG-GESEM- 15.
- Baylis, Kathy. (2008), agri-environment policies in the EU and united states: A comparison Ecological Economics, volume 65, pp.753-764.
- Beauford, E. Y. (1989), “Revitalizing rural America: focus on rural youth”. Southern Rural Sociology, Vol.6.
- Brouwer, C. (2004), Sustainable Development: Exploring the Contradictions. New York: Methuen.
- Carney, D. (1998), Changing Public and Private Roles in Agricultural Service Provision. London:Overseas Development Institute ACIP.
- Dixon, Chris. (1991), Rural Development in Third World. London: Routledge.
- Doppler, W. and Calatrava, J. (2000), “Technical and social approaches for sustainable rural development”. Proceedings of the Second European Symposium of the Association of Farming Systems Research and Extension in Granada, Spain. Weikersheim (Germany): Markgraf Verlag.
- Heriot, Kirk C. and Campbell, Noel D. (2002), “A new approach to rural entrepreneurship: a case study of two rural electric cooperatives”.Available on: http://usasbe.og /knowledge/ proceedings /proceedingsDocs/ USASBE 2005 PROCEEDINGS-hERIOT%2030.pdf.
- Huppert, W. and Urban, K. (1998), “Analysing service provision– instruments for development cooperation illustrated by examples from irrigation”. Schriftenreihe der GTZ, No. 263. Wiesbaden (Germany): Universum Verlag.
- Jones, J. G. W. and Street, P. R. (1990), Systems Theory Applied to Agriculture and the Food Chain. London and New York: Elsevier Applied Science.
- Kayne, J. (2002), “Discussion starter: decoding the entrepreneurship Genome”. In: National Center for Rural Entrepreneurship (ed.) Rural America. Washington, D. C.: National Center for Rural Entrepreneurship.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.