قیمت 19,000 تومان
مبانی نظری تجاری سازی
ادبیات، پیشینه تحقیق و مبانی نظری تجاری سازی
در بخش قصد داریم به فایل تجاری سازی بپردازیم که در 100 صفحه خدمت شما عزیزان ارائه می گردد .
فصل دوم – ادبیات تحقیق …………………………………………. …………………. |
2-1- مقدمه……………………………………… ………………. |
2-2- مفهوم و تعاريف تجاری سازی ……………………………………………………. |
2-3- تاريخچه تجاری سازی تحقيقات دانشگاهي……………………………… ……….. |
2-4- اهميت تجاری سازی نتايج تحقيق ………………………………………………. .. . |
2-5- روند تجاری سازی دانش ……………………………………………….. ……… |
2-6- فرآيند تجاری سازی ………………………………………………….. …. |
2-7- انواع تجاری سازی………………………………………………….. |
2-8- روشهاي تجاری سازی ……………………………………………………….. …. |
2-9- مدلها و الگوهاي تجاری سازی …………………………………………………. |
2-10- مراحل تجاری سازی يافتههاي پژوهشي ………………………………… … |
2-11- موانع انتقال تجاريسازي……………………………………… …….. |
2-12- ساختار نوآوري……………………………………… . |
2-13- كارآفريني ………………………………………………. . |
2-14- سابقه تحقيقات و مطالعات انجام گرفته…………………………………………. |
2-15- بررسي روند تجاری سازی در بخش دانشگاهي كشور ايران ………………. …. |
منابع
مفهوم و تعاريف تجاری سازی
تجاری سازی در فرهنگ لغات هريتج به معني به كارگيري روشهاي كسب و كار به منظور سود و انجام بهرهگيري آمده است. تعاريف متعددي از قبيل: معرفي يك محصول يا خدمت در بازار براي سود، فرآيند تبديل چيزي به فعاليت تجاري، تعاريف تقريباً مترادفي هستند كه در ساير فرهنگ لغاتها براي تجاری سازی ميتوان يافت.
در ادبيات نوآوري نيز تعاريفي نزديك به هم از تجاری سازی صورت گرفته است. سادهترين تعريف تجاريسازي را عرضه يك محصول جديد در بازار ميداند.
دولت كانادا در سند برنامه بودجهاي[1] سال 2004، تجاری سازی را اين گونه تعريف كرده است: فرآيندي كه از طريق آن يافتههاي حاصل از تحقيق به بازار آورده ميشوند و ايدهها يا يافتههاي جديد به محصولات و خدمات جديد يا تكنولوژيهاي فروختني در سراسر جهان، توسعه مييابند.
تجاری سازی تحقيقات فراگردي است كه دانش توليد شده در دانشگاهها و سازمانهاي تحقيقاتي را به محصولات قابل عرضه در بازار يا فراگردهاي صنعتي تبديل ميكند. اين فراگرد مستلزم همكاري و تعامل جدي مراكز آموزش عالي و سازمانهاي تحقيقاتي وابسته به دولت، شركتهاي صنعتي، سازمانهاي مالي و سرمايهگذاري، كارآفرينان و افراد علمي است ( فكور، 1383: 120).
تجاری سازی “انتقال يك ايده، رويه يا انديشه ناشي از تحقيق به محيطي كه در آن به يك محصول، خدمت يا فراگرد تبديل شود” ميباشد (Rand,2003:26).
كارسون تجاری سازی را انتقال رسمي اكتشافات و نوآوريهاي ناشي از تحقيقات علمي انجام شده در دانشگاهها و مؤسسات غیر انتفاعي به بخش تجاري براي منفعت عمومي ميداند (Karlsson,2004:15).
اراب[2] (1988) تجاری سازی را بدين صورت تعريف كرده است: ” تجاری سازی شامل توليد ايدهاي جديد و پيادهسازي آن روي يك محصول، فراگرد يا خدمت جديد است كه منجربه رشد پوياي اقتصاد ملي و افزايش اشتغال و افزايش سود خالص براي بنگاه كسب و كار نوآور ميشود
“(Urabe,1988:380).
جولي[3] (1997) تجاری سازی را فراگردي تعريف ميكند كه از بينش فناوري بازار آغاز شده و به كاركردهاي پايدار محصول متناسب با بازار ختم ميشود (Spilling,2004:230).
اسپلينگ [4]با مروري بر تعاريف مختلف از جمله تعريف جولي (1997) در مورد تجاريسازي تعريف جامعي ارائه مينمايد؛ وي تجاريسازي را به عنوان فراگرد انتقال و تبديل دانش نظري موجود در نهادهاي دانشگاهي به برخي انواع فعاليتهاي اقتصادي تعريف كرد (Spilling,2004,3).
بندريان (2007) تجاری سازی را به عنوان تبديل يا انتقال ” فناوري” به يك موقعيت سودآور تعريف ميكند. كه مقصود از فناوري، فنون، تكنيكها، فراگردهاي دريافت حق اختراع يا ساير مالكيتهاي خصوصي، مواد، تجهيزات، سيستمها و نظاير آنهاست (Bandarian,2007:33).
فانگ زوا[5] (2004) با بررسي تحقيقات برايت[6] (1969)، سارن[7] (1984)، روثول [8](1992) به اين نتيجه رسيد كه، تجاری سازی تحقيقات فراگردي است كه در آن، توسعه ايدههاي جديد يا دادههاي تحقيقاتي و تبديل آنها به محصولات تجاري يا خدمات و در نهايت ارائه به بازار ديده شود.
[1] The Budget plan 2004, page133.
[2] -Urabe.
[3] Jolly.
[4] Spilling.
[5] Zhao.
[6] Bright.
[7] Saren.
[8] Rothwell.
تاريخچه تجاری سازی تحقيقات دانشگاهي
تجاری سازی دانش و فناوري، داراي سابقهاي طولاني است. در گذشته، هر چند بصورت اندك و محدود، فناوريها و دانش حاصل از پژوهشهاي علمي، به بازار عرضه شده و تجاري ميشدند؛ ولي بنظر ميرسد شروع تجاريسازي دانش و فناوري با بحثهاي همكاري بين دانشگاه و صنعت اتفاق افتاده است. همكاري بين صنعت و دانشگاه با آغاز قانون موريل[1] در سال 1862 كه سيستم دانشگاهي اعطاي اراضي را راهاندازي كرد شروع شد. در آمريكا اين همكاري داراي تاريخچه طولاني است؛
براي مثال وزارت دفاع آمريكا در تمام جنگ جهاني دوم و رقابت با اتحاد شوروي در جنگ سرد تحقيق و توسعه مشترك با دانشگاه را به عنوان پيش برندهاي اصلي محسوب مينمود (55:Karlsson,2004). دانشگاه MIT در طول دههي 1920 تصميم به پتنت[2] نمودن نوآوريهاي ايجاد شده از طريق دانشجويان و اعضاي هيأت علمي دانشگاهها گرفت. روشهاي قبلي به كارآفرينان داخلي و خارجي دانشگاه اجازه ميداد كه از تحقيقات دانشگاهي درباره ايدههاي جديد و تجاری سازی آنها، بدون هزينه استفاده نمايند. تصميم اتخاذ شده توسط دانشگاه MIT، دانشگاه را از وضعيت مجهول بودن به وضعيت فعال بودن در روابط صنعت، دانشگاه عبور داد و دانشگاه كارآفرين ايجاد گرديد.
دانشگاه MIT در طول دههي 1940 دريافت كه ساختارهاي حمايتي سيستماتيك نياز است تا تجاريسازي دانش دانشگاهي به صورت بالقوه اتفاق بيافتد. به عنوان مثال دانشگاه اقتصاد و بازرگاني هاروارد و دانشگاه بوستون[3] از سرمايهگذاري مخاطرهپذير براي ايجاد ارتباط نزديك براي مزاياي مالي استفاده كردند. در همين زمينه پيشرفتهاي مشابهي در دانشگاه استندفورد رخ داد Karlsson,2004: 45)).
مفهوم انتقال فناوري اولين بار در گزارش مشهور رئيس جمهور وانير بوش[4] در سال 1945 در گزارش “دانش- مرز بيپايان” ارائه شد Karlsson,2007:85)).
دورهي جديد همكاري بين صنعت و دانشگاه و انتقال فناوري در سال 1980 با گذر از قانون بایدال[5] و قانون استيونسن- وايدلر[6] آغاز گرديد كه نقش بين صنعت، دانشگاه و دولت را توجيه ميكرد (Karlsson,2004:2007 RAND,2003:95 ).
تصويب قانون بایدال منجر به ايجاد سياستي واحد شد كه به دانشگاهها اجازه ميداد كه:
الف- مالكيت اختراعات ايجاد شده تحت بودجههاي پژوهشي را بر عهده بگيرند.
ب- دانشگاهها به دنبال ثبت اختراع براي حفاظت از آن باشند و به شدت در جهت تجاری سازی فعاليت كرده و با سرمايهگذاري اوليه در پژوهشهاي بنيادين به عموم سود رسانند. تا سال 2000، حداقل سيصد دانشگاه از طريق ايجاد جرقه صنايع جديد و گشودن بازارهاي جديد، درگير فعاليتهاي انتقال فناوري شدند. هر يك از آنها به دنبال ايجاد منابع درآمدي جديد براي دانشگاه بودند (Acworth,2008:75).
قانون بایدال، افزايش دهندهي انتقال فناوري بوده و به عنوان ابزاري جهت توسعهي گستردهي تجاری سازی تحقيقات آكادميك يا به اصطلاح توسعه عملكرد سوم (براي مثال مشاركت اقتصادي) دانشگاه، ديده شده است (Etzkowitz,2003:120). قطعاً اين تغييرات به دانشگاهها اجازه داد تا انعطافپذيري بيشتري در مذاكره در مورد قراردادهاي مجوزدهي داشته باشند و بنگاهها نيز تمايل بيشتري به درگير شدن در اين قراردادها داشته باشند (Siegel et al,2003:112).
اينطور به نظر ميرسد كه بایدال تحقيقات دانشگاهي را به كارورزان و كارآفريناني كه به دنبال تجاری سازی فناوريهاي دانشگاهي هستند نزديكتر كرده است (65:Thursby,2001). اولين دفتر انتقال دانش در آمريكا، دفتر واگذاري امتياز فنآوري استنفورد در سال 1970 ايجاد شد و اولين دفتر در اروپا در دانشگاه بلژيك در سال 1973 تأسيس شد. اغلب اين همكاريها از طريق ارتباطات فردي بوده و دانشگاهيان، اقدام به ايجاد شبكههاي ارتباطي و تبادلي با شركتها و دولت كردند. در سال 1975، بنياد ملي علم در آمريكا اولين پايگاه و مركز تحقيقاتي مشاركتي دانشگاه و صنعت را با عنوان مراكز پژوهش مشترك صنعت و دانشگاه، تأسيس كرد.
اين مؤسسه با هدف ايجاد ارتباط دانشگاه و صنعت اقدامات كاربردي مناسبي را در اين راستا انجام نمود. برنامه الوي[7] در اواخر سال 1980 براي پيشبرد روابط دانشگاه و صنعت در بخش فناوري اطلاعات نيز پايهگذار فعاليتهاي انتقال دانش در اروپا بوده است. دهههاي 1980 و1990 شاهد ايجاد تعداد زيادي از اين دفاتر همچون دفاتر انتقال دانش، پاركهاي علم و فناوري و مراكز رشد بوده كه همگي در جهت پيشبرد و انتقال دانش دانشگاهي به اقتصاد ميباشد….
[1] Morrill Act.
[2]– پتنت سندی است که از طرف موسسات دولتی دو کشوری صادر می شود و به دارنده آن, انحصار استفاده از آن اختراع را می دهد.
[3] -The Harvard Business Schooland Bos ton.
[4] Vannever Bush.
[5] Bayh-Dole.
[6] -Stevenson-Wydler Technology Innovation Act.
[7] Alvey.
اهميت تجاری سازی نتايج تحقيق
گذشته از اهميت تحقيق و توسعه داخلي، تجاری سازی تايج تحقيق، مسئلهاي است كه پايداري و استمرار امر تحقيق را تضمين ميكند و متناسب با آن رشد اقتصادي دانش محور جامعه را نيز تسريع ميبخشد.
«تجاريسازي تحقيق فرآيندي است كه از تمام پتانسيلهاي ممكن استفاده ميكند تا كساني كه در نوآوري تكنولوژيكي سرمايهگذاري ميكنند بتوانند فوايد ايجاد شده توسط نوآوريشان را بدست آورند». در اين تعريف از تجاريسازي چند نكته قابل توجه وجود دارد: (كارل ديلچر، 2002: 155)[1]
اول اينكه: عمل تجاری سازی يك فرآيند است، به عبارتي داراي يك ورودي معين است كه مسيرش را براي رسيدن به يك خروجي طي نموده و در اين مسير در هر ايستگاه، ارزش افزودهاي بر آن اضافه ميشود.
دوم اينكه: در اين فرآيند از تمامي پتانسيلهاي ممكن استفاده ميشود. به عبارتي نيروي كار، ساختار سازماني، قوانين و مقررات، فناوري و هر آنچه كه به عنوان پتانسيل مطرح است به نوعي درگير در موضوع تجاريسازي خواهند بود.
سوم اينكه: تجاری سازی فناوري بخشي از نوآوري تكنولوژيكي است و اگر نوآوري را از پرداختن به ايده تا ورود به بازار در نظر بگيريم بدون تجاريسازي، نوآوري و در نتيجه فناوري وجود نخواهد داشت.
چهارم اينكه: هدف از اجراي اين فرآيند سودرساني به سرمايهگذاران نوآوري تكنولوژيكي است، يعني آنچه كه خاستگاه اصلي بسياري از كارآفرينان و حاميان تحقيقات است.
«فناوري هنگامي كه وارد بازار ميشود ايجاد درآمد ميكند و در مرحله توسعه از نظر درآمدزايي هيچگونه ارزشي ندارد. فناوري اگر در قفسه بماند (وارد بازار نشود) هيچ درآمدي ايجاد نميكند» (Khalil,T.M.1993:205).
اين موضوع در مورد فناوريهايي كه از طريق تحقيق داخلي بدست ميآيد به مراتب براي حمايت كنندة آن از اهميت بيشتري برخوردار است (طارق خليل،1993: 68)[2]
«علم زيربناي توسعه فناوري را فراهم ميكند و توسعه فناوري به نوبه خود بازارهاي جديد خلق ميكند».
بديهي است علم بخودي خود و بدون در نظر گرفتن چارچوب و فرآيندي كارآمد در چرخه توسعه فناوري، نخواهد توانست بازار جديدي خلق نمايد (بايركتار، 1990) (Khalil,T.M.1993:102).
اهميت تجاری سازی تحقيقات به حدي است كه در حال حاضر بسياري از مؤسسات تحقيقاتي با بهرهگيري از خدمات مشاورهاي و انجام پروژههاي تحقيقاتي به صورت همكاري مشترك به تجاريسازي فناوريشان رسميت دادهاند و شاهديم كه كميت اينگونه مراكز خدمات مشاورهاي در كشورهاي پيشرفته صنعتي روز به روز در حال افزايش است و ميتوان از طريق اينترنت و يا ديگر ابزار فناوري اطلاعات موارد معتبري از اينگونه شركتهاي خدماتي را يافت. به طوري كه از دهه 1980 تاكنون در كشور آمريكا تعداد دفاتر انتقال فناوري از 25 دفتر به 200 دفتر افزايش يافته است
[1] Karel Dilcher (2002).
[2] -Tarek Khalil (1993).
فرآيند تجاری سازی
اساس فرآيند تجاری سازی مشاركت بخش تحقيقاتي و بخش صنعت، در تبديل نتايج تحقيقات به نوآوري است و امروزه تجاريسازي به يكي از حلقههاي اصلي فرآيند نوآوري تبديل شده است و به طور كلي فرآيند تجاريسازي را ميتوان به چهار مرحله مجزا تفكيك نمود كه عبارتند از سرمايه، كه بايد براي انجام پژوهش ايده پرورش يافته تأمين شود و سپس خطمشي بازاريابي تعيين و تعريف گردد، اين ايده در مراحل توسعه به فناوري مورد نظر تبديل ميشود. هنگامي كه يك دستاورد قابل ارائه به بازار حاصل شود، مرحله اجراي تجاريسازي آغاز ميشود. هنگامي كه يك محقق يك يا چند فناوري قابل ارائه به بازار را توسعه داده است، بايد براي تجاری سازی آنها وارد مرحله تجاريسازي شود. در فرآيند تجاريسازي بايد به سؤالات متعددي پاسخ گفت كه از آن جمله عبارتند از:
1- صنايع خريدار اين فناوريها كدامند؟
2- در كجا بايد به فروش آن اقدام كرد؟
3- شيوه فروش بايد چگونه باشد؟
فرآيند توسعه و تجاری سازی فناوري جديد يك فرآيند ساده و خطي نيست، بلكه فرآيندي بسيار پيچيده و مستلزم ايفاي نقش بازيگران مختلف با توانمنديهاي متفاوت است. فرآيند تجاريسازي نيازمند مهارتهايي از قبيل بازاريابي، توسعه محصول، ارزيابي و شناخت بازار، راهبردهاي بازار و … ميباشد (موسايي، صدرائي، بندريان، 1387: 9).
در بحث تجاری سازی منظور از انتقال تكنولوژي انتقال يك ايده، روش، مهارت، دانش فني، دارايي فكري، كشف يا اختراع ناشي از پژوهش علمي اجرا شده در بخش تحقيقاتي به يك محيط صنعتي است كه در آن ممكن است به توسعه يا بهبود محصولات يا فرآيندها منجر شود. اما اينكار نيازمند مراحل مختلف و متفاوتي است (افتخاري، 1388: 50).
مطالعات در خصوص فرآيند تجاريسازي و زير ساختهاي مربوط به آن عمدتاً با تعريف مفاهيم تجاريسازي و مفهومپردازي فرآيند آن سروكار دارد (Sohn and Moon,2003:892). محققين مدلهايي را براي فرآيند تجاريسازي دانش ارائه كردهاند كه در اينجا به برخي از آنها اشاره ميكنيم.
به طور كلي فرآيند ايده تا بازار (علم تا عمل) را ميتوان به سه مرحله مجزا تبديل نمود، كه عبارتند از: ايدهپردازي[1]، توسعه فناوري/ محصول[2] و در نهايت تجاريسازي آن، در اين فرآيند ابتدا يك ايده كه به اندازه كافي بازار دارد از منابع مختلف ايجاد ميشود و پرورش مييابد، در مرحله توسعه اين ايده به فناوري يا محصول مورد نظر تبديل ميشود.
[1] Ideation (Idea Generation).
[2] Technology/Product Development
مراحل تجاريسازي يافتههاي پژوهشي
1- توليد ايده:
مهمترين دستاورد پژوهش، «توليد ايده[1]» است. نخستين پرسشي كه مطرح ميشود آنست كه «ايده» را چگونه بايد توليد كرد؟ راههاي متعددي براي تحقق اين هدف در بنگاههاي اقتصادي وجود دارد. فرض كنيم كه ما در صدد توليد كالاي جديدي هستيم كه نظير آن در بازار وجود ندارد.
مراكز تحقيق و توسعه به روشهاي زير متوسل ميشوند:
P بررسي نيازهاي مصرف كنندگان در گروههاي سني مختلف، در جوامع گوناگون.
Pبررسي كالاهاي رقباي مهم تجاري و شناخت دقيق نقاط ضعف و قوت آنها ( به منظور تحقيق پيرامون توليد كالاهايي كه فاقد نقاط ضعف مزبور بوده و نقاط قوت آنها بيشتر از نقاط قوت كالاهاي رقيب باشد).
Pاعزام نماينده يا پژوهشگر به نمايشگاههاي صنعتي يا تجاري كه در آنها نوآوريهاي تكنولوژيكي عرضه ميشود.
P بازديد مخفيانه از مراكز توليد شركتهاي رقيبي كه در موقعيت برتري قرار دارند.
Pجذب نخبگان يا افرادي كه ضريب هوشي بالايي دارند به مراكز تحقيقاتي و تأمين كامل زندگي آنان (براي نمونه يادآور ميشود كه كشور چين در وهله اول شهروندان چيني را كه در كشورهاي صنعتي به تخصصهاي بالايي دست يافتهاند شناسايي كرده و همان امكاناتي را كه فرضاً در ايالات متحده و اورپا در اختيار آنان است برايشان فراهم مينمايد. بديهي است كه درآمدهاي ارزي ناشي از تجاري شدن ايدههاي نوين اين افراد به مراتب بيش از هزينههايي است كه در طول سال صرف آنان ميشود). در مرحله بعد به سراغ جذب نخبگان ساير كشورها ميافتند.
2- ارزشيابي ايده توليد شده:
پس از «توليد ايده» توسط پژوهشگر يا افرادي كه در مراكز تحقيق و توسعه فعاليت ميكنند ضروري است كه «ايده» ارائه شده از جنبههاي مختلف مورد بررسي و ارزشيابي قرار گيرد، اين مرحله كه دومين مرحله تجاري شدن ايده است، اصطلاحاً IDEA SCREENING ناميده ميشود.
ارزيابي ايده بايد به گونهاي صورت گيرد كه پاسخ پرسشهاي زير روشن شود:
1- آيا مصرف كننده (مشتري) در بازار هدف از كالاي جديدي كه توليد خواهد شد استقبال خواهد كرد؟ به عبارت ديگر ايده توليد شده اگر از قوه به فعل در آيد چه نفعي عايد مصرف كننده خواهد كرد. به چه نيازي پاسخ خواهد داد؟
2- كالاي جديد چه سهمي از بازار[2] را به خود اختصاص خواهد داد و چه گروههايي از جامعه مصرف كننده آن خواهند بود.
3- روند فروش كالا در آينده چگونه خواهد بود؟ آيا سير صعودي خواهد داشت يا چرخه حيات آن ناپايدار است.
4- آيا ساخت كالا از لحاظ فني امكانپذير است؟
5- عكسالعمل رقبا (فرآوردههاي رقيب) در قبال عرضه كالا يعني يافته پژوهشي كه جنبه تجاري به خود گرفته چه خواهد بود؟
6- آيا ساخت كالا پس از برآورد تمام هزينهها با توجه به قيمتي كه مصرف كننده توان پرداخت آن را دارد سودآور است؟
3- توسعه «ايده» و بررسي كاربردي كردن آن:
در اين مرحله نكات مهم بازاريابي از جنبههاي ديگر مطرح ميشود كه لازم است براي روشن شدن آنها تحقيقات تكميلي صورت گيرد. اين نكات عبارتند از:
P بازار هدف براي اين كالا كدام بازار است و خصوصيات آن چيست؟
Pكالا بايد چه نيازهايي از مصرف كننده را برآورده كند؟
Pعكسالعمل مصرف كننده در بازار هدف در قبال اين كالا چيست؟
Pچگونه ميتوان كالا را با كمترين هزينه توليد كرد؟
4- تحليل تجاري[3] كالا:
منظور از تحليل تجاري آنست كه بنگاه اقتصادي، قبل از توليد، از طريق بررسيهاي آماري به اين نكته پيببرد كه مناسبترين ميزان توليد كالا، در نخستين مرحله، چه تعدادي يا چه مقدار است و نقطه سربه سر توليد[4] و سودآوري تقريبي آن در اين نقطه چقدر است.
5- تست BETA و بازارسنجي:
در اين مرحله يك مدل فيزيكي از كالا تهيه و نحوه استفاده از آن بررسي ميشود. ممكن است نمونه نرمافزاري كالا نيز براي نظرخواهي از متخصصان تهيه و براي آنان ارسال شود تا نقاط ضعف احتمالي كالا قبل از مرحله توليد مشخص شود. معمولاً نمونه اوليه كالا در نمايشگاههاي تجاري كشورهايي كه به مقررات كپيرايت متعهد هستند يا حقوق مالكيت معنوي را رعايت ميكنند به معرض نمايش گذارده ميشود تا مشتريان بالقوه در مورد آن اظهار نظر كنند و پس از گردآوري اظهارنظرها يا آگاهي از نقايص احتمالي كالا، اصلاحات، جرح و تعديلهاي لازم در آن صورت گيرد. در اين مرحله تعداد محدودي از كالا به صورت آزمايشي توليد و به يكي از بازارهاي خوش آتيه ارسال ميشود تا مشخص گردد مورد قبول مشتري واقع خواهد شد يا خير؟
6- جنبههاي فني و اجرايي:
در اين مرحله نكات زير مورد توجه قرار ميگيرد:
P برآورد اعتبار مورد نياز براي تجاريسازي يافته تحقيق.
P تهيه مواد تبليغي (كاتالوگ، بروشور، پوستر) مورد نياز براي معرفي كالا و شناساندن آن.
P تدوين برنامه ساخت كالا.
P تشكيلاتي كه براي توليد و عرضه كالا بايد در بنگاه اقتصادي ذيربط ايجاد شود.
P امور لجستيكي مربوط به كالا.
7- تجاري شدن:
P ايجاد شبكههاي توزيع براي عرضه كالا (تماس با عمده فروش، خرده فروش، فروشگاههاي زنجيرهاي، ايجاد فروشگاههاي اختصاصي، واگذاري نمايندگي فروش و …).
P اجراي يك برنامه تبليغي كارآمد براي معرفي كالاي جديد به خريداران بالقوه.
ترديدي نيست كه براي تجاريسازي يافتههاي پژوهشي در همه موارد از روشهاي يكساني نميتوان پيروي كرد. برخي از يافتههاي پژوهشي (مثلاً در بخش پزشكي) به گونهاي هستند كه تجاري كردن آنها به فرآيندهاي پيچيدهاي نياز دارد. همچنين با استفاده از برخي روشهاي ابتكاري ميتوان از تعدد مراحل ياد شده كاست.
[1] -Idea Genoration.
[2] Segment of Market.
[3] Business Analysis.
[4] Breakeven point.
موانع انتقال تجاریسازی
دِکِتر و همکاران ( 2007) عوامل بازدارنده دانشگاهها در انتقال دانش به کسب و کارها را به این شرح بیان نمودند: انتظارات متفاوت مالی، مشکلات ارتباطی، نیاز به حمایتهای فنی، تفاوتهای فرهنگی میان دانشگاه و صنعت، تأمین مالی برای توسعه بیشتر، فقدان کارآفرینی در دانشگاهها (Decter et al ,2007:145) آنان همچنین مشکلات اصلی که سبب عدم تمایل دانشگاهها به مشارکت در انتقال دانش میشوند را به شرح زیر شناسایی کردند: دشواری در ایجاد یک قرارداد انتقال دانش موفق، عدم تناسب مدیریت شرکتها برای برقراری ارتباط دانشگاهها، شناسایی شرکتهایی که مایل به کسب فناوری هستند، سرعت کم مذاکرات انتقال دانش، شناسایی و مکانیابی فناوریهای مورد علاقه، تأمین مالی انتقال دانش.
سیگل و همکارانش موانع زیادی را که براثربخشی انتقال فناوری از دانشگاه به صنعت تأثیر میگذارد را شناسایی نمودند که عبارتند از: تقابل فرهنگها، عدم انعطاف بروکراتیک، سیستمهای ضعیف پاداشدهی و مدیریت غیر اثربخش دفاتر انتقال فناوری دانشگاهها (Siegel et al,2003:98).
برخی از پژوهشگران مشکلات موجود در تجاریسازی را چنین بر میشمرد: ارتباط بین اکتشافات مبتنی بر فناوری و فرصتها، ارائه فناوری به راهبران اندیشه، پرورش فناوری، منابع مورد نیاز برای ارائه موفق، مقبولیت بازار و انتقال منافع و انتخاب ابزارهای مناسب کسب و کار (55:Spilling,2004).
گاهی اوقات فراگرد انتقال دانش از دانشگاهها به مشتریان آنها با موانعی روبرو است که به برخی از عمدهترین آنها در ادامه اشاره میشود:
- 1- مدیریت غیر اثربخش مالکیت داراییهای فکری دانشگاه (Siegel et al,2003:50).
- 2- مخالفت برخی دانشگاهیان با انتقال تجاری دانش (Etzkowitz et al,2000:300).
- 3- عدم انگیزه پژوهشگران در تجاریسازی یافتهها و اختراعات خود (ebackere and Veugelers,2005:289).
- 4- فرهنگ دانشگاه (Ndonzuau et al , 2002:48).
- 5- تفاوتهای فرهنگی بین دانشگاه و صنعت (Barnese,et al,2002:259. Samson & Gurdon,1993).
جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های مدیریت کلیک کنید..
نمونه ای از فهرست منابع فارسي
- 1-آذر، ع و مؤمني م. ،1385، «آمار و کاربرد آن در مديريت»، جلد دوم، انتشارات سمت، چاپ نهم.
- 2-ا.جانسون، ريچارد و ک. بتاتاچاريا، گوري، 1380، «آمار اصول و روشها»، ترجمه فتاح ميکائيلي، چاپ اول، اصفهان، انتشارات ارکان.
- 3-ازکيا، م. و معتمدي، ف. و دربان آستانه، ع، 1383، «روشهاي کاربردي تحقيق»، نشر کيهان، تهران.
- 4-اميري، عبدالرضا و همكارانش، 1390، «مؤلفه و الزامات تجاريسازي دانش از صنعت به دانشگاه»، دومين كنفرانس مديريت اجرايي، 1 و2 تيرماه.
- 5-ايراننژاد پاريزي، مهدي، 1390، «روشهاي تحقيق در علوم اجتماعي»، نشر مديران، تهران، چاپ پنجم.
- 6-بازرگان، عباس و همكارانش، 1376 «روش تحقيق در علوم رفتاري»، نشراگه.
- 7-بندريان، رضا، 1390، «كارآفريني شركتي شيوهاي براي تجاريسازي دستاوردهاي فناورانه سازمانهاي پژوهشي و فناوري مستقل» بهار، فصلنامه تخصصي پاركها و مراكز رشد، سال هفتم، شماره 26- صص 46-40.
- 8-حسنقليپور ياسوري، حكيمه، 1389، «طراحي مكانيزم، تجاريسازي دانش در دانشكدههاي مديريت»، پاياننامه، دانشكده مديريت.
- 9-خاكي، غلامرضا، 1388، «روش تحقيق در مديريت»، انتشارات بازتاب، تهران، چاپ چهارم.
- 10-خليل، طارق، 1387، «مديريت تكنولوژي»، ترجمه، اعرابي، سيدمحمد، ايزدي، داود، دفتر پژوهشهاي فرهنگي.
- 11-…
- 12-…
فهرست منابع انگليسي
-1 Etzkowits,H,Research Groups as quasi- Firms: The Invention ot the Entrepveneurial University, Research Policy,Vol.32,2003.
2- Etzkowitz, H. and leydesdorff, l. (2000)؛ the dynamics. Finnovation: from National systems and ” Modes” toa Triple Helix of university- Industry government relations, Research Policy, Vol.29,pp:109-23.
2 -Siegel,D.s, Waldman,D.A,Atwater, L.E, Link, A.N. (2003)؛ Commercial Knomledge transfers From universities to firms: improving the effectiveness of university- industry colloborotion, Journal to High Technology Management Research, Vol: 14, pp:111-33.
رشته | مدیریت |
گرایش | مديريت بازرگانی گرايش تحول اداری |
تعداد صفحات | 100 صفحه |
منبع فارسی | دارد |
منبع لاتین | دارد |
حجم | 350 kb |
فرمت فایل | ورد (Word) |
موارد استفاده | پایان نامه (جهت داشتن منبع معتبر داخلی و خارجی ) ، پروپوزال ، مقاله ، تحقیق |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.