قیمت 9,900 تومان

اشتراک 0دیدگاه 2 بازدید

بررسی صور خیال در صحیفه سجادیه(تشبيه، مجاز ،استعاره و کنايه)

4-1- تشبیه………………………………………………………………………………………………………………………………..

4-1-1- بلاغت تشبیه………………………………………………………………………………………………………………..

4-1-2- تشبیه در صحیفه سجادیه ……………………………………………………………………………………………

4-2- مجاز…………………………………………………………………………………………………………………………………

4-2-1- بلاغت مجاز…………………………………………………………………………………………………………………

4-2-2- مجاز مرسل………………………………………………………………………………………………………………….

4-2-3- مجاز مرسل در صحیفه سجادیه……………………………………………………………………………………

4-2-4- مجاز عقلی…………………………………………………………………………………………………………………..

4-2-5- مجاز عقلی در صحیفه سجادیه…………………………………………………………………………………….

4-3- استعاره……………………………………………………………………………………………………………………………..

4-3-1- بلاغت استعاره……………………………………………………………………………………………………………..

4-3-2- استعاره در صحیفه سجادیه …………………………………………………………………………………………

4-4- کنایه…………………………………………………………………………………………………………………………………

4-4-1- بلاغت کنایه در صحیفه سجادیه …………………………………………………………………………………………………………………

4-4-2- کنایه در صحیفه سجادیه …………………………………………………………………………………………….

منابع  بررسی صور خیال در صحیفه سجادیه

صور خیال در صحیفه سجادیه

 تشبيه، مجاز ،استعاره و کنايه در صحیفه سجادیه

تشبيه در صحيفه سجاديه

امام سجاد (ع) در بين دعاهاي خويش در صحیفه سجادیه از تشبيهات دقيق، پويا، متناسب و زيبا استفاده کرده است و به این وسیله زمينه‌ي انتقال پيام هاي انساني، فرهنگي، سياسي و دينی و… را فراهم آورده است. در زير به برخي از اين تصاوير زيباي ادبي و هنري اشاره مي‌شود.

امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه در  دعاي دوم به وصف فضايل حضرت محمد (ص) و بيان جايگاه بي نظير ايشان مي‌پردازد و از آن جمله به برکت آن حضرت اشاره مي‌کند.

«اللهُمَ فَصَّلِ عَلَي مُحَمَّد اَمينِکَ علي وَحيکَ و نجيبکَ مِن خَلقِکَ و صَفَيکَ مِن عبادکَ اِمام الرَحمَةِ و قائِدِ اَلخَير و مفتاح البَرَکَة» (دعاي دوم صحيفه: فراز 4). (بار خدايا، پس بر محمد(ص) که امين وحي خود و برگزيده ی آفريدگانت و بنده پسنديده در ميان ديگر بندگانت، پيامبري که پيشواي رحمت، راهبر خوبي و کليد برکت است، درود فرست. (ترجمه شيرواني، 1386: 37)

امام سجاد (ع)، پيامبر (ص) را به کليد خير و برکت تشبيه کرده اند و در اين توصيف از تشبيه بليغ استفاده نموده اند که بهترين نوع تشبيه است ؛زیرا فقط مشبه و مشبه به ذکر مي‌شود و اتحاد بين مشبه و مشبه به وجود دارد و در اين نوع از تشبيه، هدف از تشبيه، مبالغه در شدت تشبيه است.

در اين تصوير، امام سجاد (ع) از ابزار ديگر صور خيال يعني استعاره نيز بهره برده اند. در عبارت “ قائِدِ اَلخَير ” خیر و نیکی به لشگریانی تشبیه شده که نیاز به رهبر دارند و از نوع استعاره مکنيه است. همچنین عبارت ” مفتاح البَرَکَة ” در تعبير استعاري به کار رفته و استعاره مکنيه تخيیليه است زيرا مشبه به (خانه) محذوف است و مشبه (بَرَکَة) ذکر شده است.

امام سجاد (ع) غالباً از تشبيه بليغ در جاي جاي دعاها استفاده نموده اند و برخي از تشبيهات، علاوه بر اين که بليغ اند، به شکل اضافي به کار رفته اند به طوري که مشبه به، به  مشبه اضافه شده است و قرابت و همبستگي ميان دو  طرف تشبيه را به حداکثر رسانيده است و از آن جمله:

امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه در دعاي چهل و يکم خواستار رحمت و کرامت خداوند مي‌باشد از اين رو کرامت را به مکان مناسب براي نشستن تشبيه مي‌کند و رحمت خداوند را به آبشخور مانند مي‌کند و از خداوند مي‌خواهد او را در سرچشمه رحمت خويش وارد سازد.

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَفْرِشْنِي مِهَادَ كَرَامَتِكَ، وَ أَوْرِدْنِي مَشَارِعَ رَحْمَتِكَ». (دعاي چهل و يکم صحيفه: فراز2). (بار خدايا بر محمد(ص) و آل او درود فرست و بستر کرامت خود را برايم بگستر و در آبشخور سرشار مهرت فروبر. ) (ترجمه شيرواني، 1386: 177)

امام(ع) در اين دعا، از خداوند مي‌خواهد که او را وارد بهشت کند و ایشان را از نعمت هایش بهره مند سازد. حضرت ابتدا بر محمد (ص) و آل او درود مي‌فرستد. در ميان دعاهاي صحيفه سجاديه تعبير صلوات بر محمد و آل محمد(ص) بسيار تکرار شده است. کمتر دعايي است که اين عبارت را نداشته باشد. اين تعبير در اول، وسط يا آخر دعاها تکرار شده است و اين امر بر زيبايي دعاهاي صحيفه و نيز تأثير مضاعف، آنها افزوده است. در اين تصوير از اضافه تشبيهي که از انواع تشبيه بليغ است استفاده شده است و نشانه همبستگي و ارتباط قوي بين مشبه و مشبه به است و مبالغه و تأکيد بيشتري موجود است. در اين فراز از دعا، تعدد تصاوير تشبيهي، سجع در عبارات «وَ أَفْرِشْنِي مِهَادَ كَرَامَتِكَ، وَ أَوْرِدْنِي مَشَارِعَ رَحْمَتِكَ» و موسيقي و نغمه کلمات، زيبایي آن را مضاعف کرده است.

«وَاَلبِِسنَا فِيهِ جُنَنَ العَافِيَةِ»(دعای 43 :فراز 8). (و جامه های عافیت را بر ما بپوشان). (ترجمه شیروانی، 1386 :188 ). عبارت نورانی “جُنَنَ العَافِيَةِ ” همانند« لجین الماء» اضافه مشبه به، به مشبه است یعنی عافیه به جنن اضافه شده است. (خانجانی، 1384 :16 ) (ادامه در فایل)

 

مجاز مرسل در صحيفه سجادیه

بي شک کلام امام سجاد(ع) از جمله بليغ ترين و فصيح ترين سخنانی است که مفاهيم عالي و بلند را در قالب کلمات به تصوير کشيده است و از همه ابزارهاي ادبي و زباني و هنري در جهت انتقال اين مفاهيم به مخاطب بهره جسته است. صحیفه سجادیه به جهت مضامين والا از اين هنر نمايي بهره بيشتري برده لذا اين بخش تلاش کرده، أهم عباراتي را که در آنها مجاز مرسل به کار رفته و باعث گستردگي در معنا شده است، استخراج کند.

حضرت از مجاز مرسل با انواع علاقه (آليه، سببيه، جزئيه و… ) استفاده کرده اند که به برخي از آنها اشاره مي­شود:

« وَ أَعْتِقْ رِقَابَنَا مِنْ نَقِمَتِكَ» (دعاي 5: فراز3). ( و ما را از بند خشم و کيفرت رهايي بخش). (ترجمه شيرواني، 48:1386). “رقابنا: گردن”، مجاز مرسل علاقه جزئيه، از آنجايي که گردن جزئي از انسان است و اراده کل شده است.

« وَ رَجَاءً لِرَحمَتِکَ الَتِي بِهَا فَکَاکُ رِقَابِ الخَاطِئِينَ » (دعاي16: فراز 29)

(و به رحمت تو اميد دارم که با آن خطاکاران از بند عذاب آزاد گردند ). (ترجمه شيرواني، 85:1386). لفظ” رقاب“: مجاز مرسل علاقه جزئيه.

« لَا تَأْذَنْ لِسَمَائِهِمْ فِي قَطْرٍ، وَ لَا لِأَرْضِهِمْ فِي نَبَاتٍ»دعاي 27:فراز 7). ( و آسمانشان را اذن باريدن و زمينشان را اجازة روييدن مده). (ترجمه شيرواني، 131:1386). لفظ” قطر“مجاز مرسل علاقه جزئيه، قطره جزئي از باران است. لفظ “نبات” مجاز مرسل علاقه جزئيه است و منظور از نبات همه محصولات می باشد.

« رِقَابٌ يُعْتِقُهَا عَفْوُكَ، أَوْ يَهَبُهَا صَفْحُكَ فَاجْعَلْ رِقَابَنَا مِنْ تِلْكَ الرِّقَابِ» (دعاي44: فراز15)

(گروهي را از سر بخشندگي از بند عذاب رها مي­سازي يا از سر گذشت ايشان را مي­آمرزي ما را نيز در زمره آنان قرار ده). (ترجمه شيرواني، 194:1386). لفظ “رقاب” مجاز مرسل علاقه جزئيه؛ چه گردن جزئي از انسان است. علاوه بر مجاز، سجع در عبارات« رِقَابٌ يُعْتِقُهَا عَفْوُكَ، أَوْ يَهَبُهَا صَفْحُكَ »، تکرار واژه (رقاب ) و موسیقی، زیبایی دعا را دو چندان کرده است.

« وَ مُنَازَلَتِي إِيَّاكَ فِي فَكَاكِ رَقَبَتِي مِنْ نَارِكَ» (دعاي47: فراز124)

( و درخواست مصرانه­ام را براي آزاد ساختن خود از آتش). (ترجمه شيرواني، 237:1386)

رقبَة :گردن” مجاز مرسل علاقه جزئيه.

« وَ لَمْ تَنَمْ عَنِّي عَيْنُ حِرَاسَتِهِ» (دعاي49: فراز5). (و چشم مراقبت دشمن از من نخفته). (ترجمه شيرواني، 251:1386) “عين” مجاز مرسل علاقه جزئيه و منظور جاسوس است.

« وَ لَا تَجْعَلْ لِفَاجِرٍ وَ لَا كَافِرٍ عَلَيَّ مِنَّةً، وَ لَا لَهُ عِنْدِي يَداً» (دعاي21: فراز13)

( چنان مکن که فاجر يا کافري بر من منت داشته يا به من نعمتي داده). (ترجمه شيرواني، 109:1386). “يدا“: مجاز مرسل علاقه آليه از نعمت است.

« أَوْ لَمْ يَكُنْ سَبَبُهُ بِيَدِكَ فَجَازَيْتَهُمْ» (دعاي37: فراز7)

(گويا سبب آن سپاس به دست تو نبوده و از اين روي پاداششان دادي). (ترجمه شيرواني، 166:1386). ” يدک” مجاز مرسل علاقه آليه از قدرت است.

« وَ لَمْ يَسَعْهُ مَالِي وَ لَا ذَاتُ يَدِي» (دعاي22: فراز7)

(و مال و داراييم گنجايش آن را نداشته باشد). (ترجمه شيرواني، 112:1386). ” يد : دست “مجاز مزسل از قدرت به علاقه آليه است.

« وَ اجْعَلْ لِي يَداً عَلَى مَنْ ظَلَمَنِي» (دعاي20: فراز19). (و مرا بر آنکه به من ستم کند مسلط ساز ). (ترجمه شيرواني، 97:1386). ” يداً ” مجاز از قدرت به علاقه آليه.

« وَ أَنَّ يَدَكَ بِالْعَطَايَا أَعْلَى مِنْ كُلِّ يَدٍ» (دعاي 13: فراز20). ( و دست تو در عطايا از هر دست ديگري برتر و بالاتر است). (ترجمه شيرواني، 73:1386).” يد“مجاز از نعمت است مجاز مرسل علاقه آليه ؛ زيرا دست وسيله و ابزار نعمت مي­باشد و نیز تکرار آن موسیقی زیبایی را به وجود آورده است.

« وَ جُمْلَةِ مَا سَعَى فِيهِ جَزَاءً لِلصُّغْرَى مِنْ أَيَادِيكَ وَ مِنَنِكَ» (دعاي37: فراز14)

( همه رنج ها و تلاش هاي او در برابر کوچک ترين نعمت ها و بخشش هايت از ميان رفت ). (ترجمه شيرواني، 168:1386). “اياديک ” مجاز مرسل علاقه آليه از نعمت است. (ادامه در فایل)

استعاره در صحيفه سجاديه

استعاره از مهم ترین ابزارهای تصویر گری در اثر ادبی محسوب می شود از این رو امام سجاد (ع) در بين دعاهاي خويش در صحیفه سجادیه از استعاره های پويا، متناسب، زيبا، تأثيرگذار و جذاب استفاده کرده است، در زیر به مواردی از آنها اشاره می شود:

در دعاي سي و يکم صحیفه سجادیه آمده است:

« وَيَا مَنْ لاَ يُجَاوِزُهُ رَجَاءُ الرَّاجِينَ » (فراز 3)

(و ای  که اميد اميدواران از تو در نگذرد). (ترجمه شيرواني، 1386: 142)

در اين کلام امام سجاد(ع) استعاره زيبايي در باب رجاء پنهان است. واژه ” رجاء :امید” به چیزی تشبیه شده است که دارای جسم است و فضایی را طی می کند.

گناه در برخي از تصاوير استعاری، به آلودگي تشبيه شده است. « وَ اغْسِلْ بِهِ دَرَنَ قُلُوبِنَا وَ عَلَائِقَ أَوْزَارِنَا»(دعاي 42:فراز12). (آلودگي دلها و زنگار گناهانمان را با آب آن بشوي). (ترجمه شيرواني، 182:1386) در اين فراز از دعا گناهان به آلودگي و زنگار مانند شده است.

و نيز در دعاي چهل و سوم : فراز پنجم، گناهان به آلودگي تشبيه شده است. « وَ طَهَارَةٍ لَا تُدَنِّسُهَا الْآثَامُ». ( و گناهان آن را نيالايد). ( ترجمه شيرواني، 188:1386).

امام سجاد (ع) در تصویری استعاری، به بيان سنگيني گناه مي‌پردازد و آن را به باري سنگين بر دوش انسان تشبيه مي‌کند و مي‌فرمايد:

«فَعَوِّضِ مِنها اَهلَهَا و احطُط عَنَّي وِزرَها وَخَفِّف عَنّي ثِقلَها. » (دعاي 31 : فراز 19)

(پس عوض آنها را به صاحبانش بده، و وبال آن را از دوش من وانِه و از سنگيني آن بر دوشم بکاه. )(ترجمه شيرواني، 1386: 146) در عبارت “ احطُط عَنَّي وِزرَها وَخَفِّف عَنّي ثِقلَها ” استعاره به کار رفته است  و گناه به بار سنگین تشبیه شده و ضمن اين فراز از دعا، « راه رهایی از تبعات و گرفتاري هاي حقوقي را که بار سنگيني است بر دوش انسان، نشان مي‌دهد و او را از بن بست (ياس) و حرمان نجات مي‌دهد و آن راه، راه تضرع و زاري به درگاه خداوند صاحب اختيار کل جهان و جهانيان است». (ضياء آبادي، 1363: 202) اين تصوير داراي تناص قرآني مي‌باشد و به آيه 13 سوره عنکبوت و نيز آيه 25 سوره نحل اشاره مي‌کند. « وَلَيحْمِلُنَّ أَثْقَالَهُمْ وَأَثْقَالًا مَعَ أَثْقَالِهِمْ ». (علاوه بر بارهاي سنگين خودشان، بارهاي سنگيني هم بر دوش مي‌کشند). (عنکبوت: 13)

« لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ کامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مِن أَوْزارِ الَّذينَ يُضِلونَهُمْ » (بار گناهان خود را در روز قيامت تماما بر دوش کشند و هم سهمي از گناهان کساني را که گمراهشان مي‌سازند). (سوره نحل: 25)

امام سجاد (ع) تربيت شده مکتب نوراني قرآن با به کارگيري عبارات قرآني به عنوان متن غايب به صورت آگاهانه در صدد بسط و گسترش کلام وحي برآمده و به نوعي قرآن کريم را توضيح و تفسير نموده است.

در پديده بينامتني، هر متني مي تواند يک يا چند سند گوناگون داشته باشد که براي فهم و تحليل آن بايد به اسناد مراجعه کرد. متن ارجاعي اي که متن اصلي را تفسير مي کند «متن غايب» مي‌نامند و اين نظريه، باعث توليد «متن حاضر» يا متن اصلي شده است به گونه اي که متن اصلي، وجود خود را مديون آن مي داند. آثار و نشانه هاي متن غايب در متن حاضر، نوع و شکل بينامتني را مشخص مي سازد. عمليات بينامتني در واقع، چگونگي کوچ را از متن غايب به متن حاضر روشن مي کند و مشخص مي سازد که در اين کوچ، چه تغييراتي روي داده تا متن کنوني شکل گرفته است. عمليات بينامتني همان بررسي متن اصلي با توجه به متن غايب و رديابي روابط موجود بين آن ها است. (ميرزايي و واحدی، 1388: 308و309)

در عبارت فوق علاوه بر استعاره، موسيقي دلنشين، سجع در عبارات « فَعَوِّضِ مِنها اَهلَهَا و احطُط عَنَّي وِزرَها وَخَفِّف عَنّي ثِقلَها »، تکرار صوتي(ع، ن، ه، الف)، فصاحت و شيوايي الفاظ و وضوح مفردات بر زيبايي و جذابيت کلام حضرت افزوده است و نیز کل عبارت « و احطُط عَنَّي وِزرَها وَخَفَّف عَنّي ثِقلَها » کنایه از عفو و گذشت می باشد.

غالباً امام سجاد (ع) با استفاده از مستعار منه (لباس) به مفاهيم ذهني عينيت مي‌بخشد و مفاهيم مجرد را محسوس مي‌کند چنان که در ذيل آورده و بررسي مي‌شود:

« وَ عَافِيَةٍ أَلْبَسْتَهَا، وَ أَعْيُنِ أَحْدَاثٍ طَمَسْتَهَا، وَ غَوَاشِي كُرُبَاتٍ كَشَفْتَهَا » (دعاي چهل و نهم:فراز 12)

(و لباس عافيت بر من پوشاندي و چشمه هاي حوادث که کور ساختي و پرده هاي اندوه که از دلم برداشتي). (ترجمه شيرواني، 1386: 253)

واژه “عافيت “در تعبير استعاري به کار رفته و” البستها” قرينه است. در این تصویر عافيت به لباس تشبيه شده و استعاره مکنيه است. واژه” طمستها” تصويري استعاري است و استعاره تصريحيه تبعيه چون در فعل به کار رفته و استعاره است از(نابود کردن واز بين بردن حوادث)، همچنین در عبارت” وَ غَوَاشِي كُرُبَاتٍ كَشَفْتَهَا “اندوه به پرده تشبیه شده و تشبیه بلیغ و از نوع اضافه تشبیهی است.

در عبارت فوق صور خيال متعدد، ايجاز، سجع، استعاره های متعدد، آهنگ و موسيقي کلام از ويژگي‌هاي بارز به کار رفته است.

در دعاي پنجاه نيز لباس به عنوان مشبه به، به کار رفته است.

« وَ أَلْبَسْتَنِي عَافِيَتَكَ » (فراز 5). (و لباس عافيتت را بر من پوشاندی). (ترجمه شيرواني، 1386: 256)

عافيت به لباس تشبيه شده است و استعاره مکنيه تخيیليه است و واژه “البستني” قرينه است.

« وَ أَشْعِرْ قَلْبِي تَقْوَاكَ » (دعاي بيست و يکم: فراز 10)

(تقواي خودت را در دلم الهام فرما). (ترجمه شيرواني، 1386: 108)

«شعار» لباسي است که از زير مي‌پوشند و امام سجاد(ع) اين لفظ را براي تقوا به صورت استعاره به کار برده است تا مفهوم ذهني تقوا را محسوس و عيني جلوه دهد. وجه شبه، ملازمت تقوا و پرهيزگاري است همانطوري که لباس بي واسطه و ملازم جسم است، از این رو تقوا به لباس زيرين تشبيه شده است يعني همچنان که شعار در زير لباس ها است و به باطن بدن چسبيده است، تقواي حقيقي نيز دل آدمي را فرا گرفته و در باطن اثر مي‌گذارد.

« وَ أَلْبِسْنِي عَافِيَتَكَ، وَ جَلِّلْنِي عَافِيَتَكَ » (دعاي 23:فراز 2)

(و لباس عافيت خودت را بر تن من بپوشان و به عافيت خود مرا فراگير). (ترجمه شيرواني، 1386: 115) در اين تصوير استعاري”  أَلْبِسْنِي عَافِيَتَكَ “، عافيت به لباس تشبيه شده است. “جللني به معني اکسني: پوشاندن است”. در اين عبارت نيز استعاره مکنيه به کار رفته است. حضرت با استفاده از عنصر خيال يک مفهوم را با دو لفظ متفاوت و به تعبير خيال انگيز استعاري آورده اند و هر دو عبارت مترادف يکديگرند.

(ادامه در فایل صحیفه سجادیه)

نمونه ای از منابع عربی صحیفه سجادیه

  • الجارم، علي و امين مصطفي (1378)، البلاغة الواضحة، طهران: موسسه الصادق للطباعة و النشر.
  • الجرجاني، عبدالقاهر (1988م)، اسرار البلاغة في علم البيان، الطبعة الأولي، بيروت : دارالکتب العلمية.
  • ، (2001)، اسرار البلاغه، تحقيق محمد الفاضلي، الطبعة الثالثة، صيدا- بيروت: المکتبه العصرية.
  • جوهري، احمد عبدالغفور عطار (بي تا)، الصحاح، انتشارات اميري.
  • – دارابي، محمد بن محمد (1379)، رياض العارفين، چاپ اول، تهران : دارالاسوة للطباعة و النشر.
  • – الزمخشري، جارالله أبي القاسم محمود بن عمر (1409ق)، أساس البلاغة، بیروت: دارالفکر.
  • – عبدالعادل، محمد قطب (2006م)، من جماليات التصوير في القرآن الکريم، الطبعة الثانية، طبع بمطابع الهيئة المصرية للعامة للکتاب.
  • – عصفور، جابر (1992)، الصورة الفنيه في التراث النقدي و البلاغي عندالعرب، الطبعة الثالثة، بيروت – لبنان: المرکز الثقافي العربي.
  • –  فاضلي، محمد (1376)، دراسه و نقد في مسائل بلاغية هامَّه، چاپ دوم، مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسي.
  • –  الفيروز آبادي، مجدالدين محمد بن يعقوب(بي تا)، قاموس المحيط، بيروت : دارالجيل.
  •  (1424ه)، قاموس المحيط، الطبعه السابعه، بیروت- لبنان : موسسه الرسالة.
  • قزويني، الخطيب (2000م)، الايضاح في العلوم البلاغة، شرحه الدکتور علي ابو ملحم، بیروت- لبنان: دار و مکتبة الهلال.
  • قطب، سيد ( 2002م)، التصوير الفني في القرآن، دارالشروق.

 صحیفه سجادیه

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “بررسی صور خیال در صحیفه سجادیه (تشبيه، مجاز ،استعاره و کنايه)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید