قیمت 19,000 تومان

اشتراک 0دیدگاه 522 بازدید

تئوری های جامعه‌شناسی و روانشناسی کنترل

نظریه های جامعه‌شناسی و روانشناسی کنترل

تئوری های جامعه‌شناسی و روانشناسی کنترل

گفتار چهارم- مباني نظري

مقدمه

الف) تئوری های جامعه‌ شناسی – تئوری های جامعه‌شناسی و روانشناسی کنترل

نظريه كنترل

هيرشي و نظريه علقه اجتماعي

ساترلند و پيوند افتراقي

ني و نظريه روابط خانوادگي

تئوري کنترل متعادل

خانواده و تئوري ارتباطات نسبي

ثورن بري و نظريه تكاملي

نظريه يادگيري اجتماعي بندورا

نظريه دين و مذهب

تئوري اميل دوركيم

نظريه ماركس

ب) تئوری های روانشناسی – تئوری های جامعه‌شناسی و روانشناسی کنترل

تئوري ساليوان

تئوري واكنش به رويدادهاي آزاردهنده بركوتيز

روان‌شناسي فانون (Fanon)

نظريه درماندگي آموخته شده

منابع تئوری های جامعه‌شناسی و روانشناسی کنترل

تئوری های جامعه‌شناسی و روانشناسی کنترل

تئوری های جامعه‌شناسی و روانشناسی کنترل

مقدمه تئوری های جامعه‌شناسی و روانشناسی کنترل :

تئوري (نظريه) : در لغت به معناي انديشيدن و تحقيق آمده كه از واژه «تئورياي» يوناني گرفته شده است (توسلي، 1369 : 24) نظريه به عنوان يك مقوله بامعنا، بخشي ضروري كاربرد عملي است و در نتيجه ضرورت دارد نظريه جامعه‌‌شناسي رابطه صريح و روشني با عمل اجتماعي داشته باشد.

بدين ترتيب نظر اجتماعي امري ضروري مي‌شود كه نمي‌توان از آن غفلت كرد (همان:27)

از نظريه جامعه‌شناسي فوايد متعددي انتظار مي‌رود كه مي‌توان بعضي از آنها را به شرح زير بيان كرد:

  • نظريه مي‌تواند افكار جديد را در روند حل مسائل نظري بر انگيزد.
  • نظريه ممكن است الگوهايي از موضوعات و مسائل مورد بحث ارائه دهد، به طوري كه بتوان يك توصيف جامع و طرح گونه از آنها عرضه كرد.
  • تجزيه و تحليل و نقد هر نظريه ممكن است به نظريات تازه‌اي منجر  گردد.
  • نظريه ممكن است الهام بخش فرضيات علمي تازه‌اي باشد. (همان :29)

در واقع چارچوب نظري تئوری های جامعه‌شناسی و روانشناسی کنترل دو كاركرد دارد:

  • اجازه مي‌دهد پرسش آغازي را از نو فرمول‌بندي يا به صورت دقيق‌تري بيان كرد.
  • به عنوان شالوده براي فرضيه‌هايي به كار مي‌رود كه به اعتبار آنها محقق پاسخ منسجمي به اين پرسش آغازي خواهد داد. (كيوي و كامپنهود، 1370 : 88).

بر اين اساس در اين قسمت ابتدا نظريات جامعه‌شناسي و روانشناسي را در باب انحرافات اجتماعي- كه روسپيگري نيز به نوبه خودنوعي رفتار انحرافي است- بيان و در ادامه آن به طرح مدل نظري و فرضيات پژوهش خواهم پرداخت. بعد از بيان ديدگاه‌هاي نظري مروري بر پژوهشهاي انجام شده خواهم داشت تا در تدوين چهارچوب نظري الهام‌بخش باشد.

 

ادامه تئوری های جامعه‌شناسی و روانشناسی کنترل

الف) تئوری های جامعه‌شناسی – تئوری های جامعه‌شناسی و روانشناسی کنترل

نظريه‌هاي كنترل:

نظريه‌هاي كنترل هم در تحليل و تبيين كج رفتاري‌هاي اجتماعي مورد استفاده قرار گرفته و از نظريه‌هاي با نفوذ حوزه جامعه شناسي انحرافات و جرم بوده است. موضوع اصلي در اين نظريه اين است كه كج رفتاري نتيجه نبود كنترل اجتماعي است.

فرض اصلي در اين نظريه اين است كه هم چنانچه فرويد گفته، افراد به طور طبيعي تمايل به كج رفتاري دارند، و اگر تحت كنترل قرار نگيرند چنين مي‌كنند (ركلس، 1973 : 57-55). و كج رفتاري اشخاص، بيش از آنكه ناشي از نيروهاي محرك به سوي نابه هنجاري باشد محصول عدم ممانعت است (ناي، 1958 : 9-3).

اين درست نقطه مقابل فرض نظريه‌هاي فشار و يادگيري است كه كج رفتاري را ناشي از شرايط اجتماعي خاص (شكاف اهداف و ابزار مقبول اجتماعي و تجربه يادگيري از ديگران) مي‌دانند. نظريه‌هاي يادگيري و فشار مستقيماً مي‌پرسند، علت كج رفتاري چيست اما نظريه كنترل مستقيماً مي‌پرسد، علت همنوايي چيست، زيرا آنچه موجب كج رفتاري است فقدان همان چيزي است كه باعث همنوايي مي‌شود، پاسخي كه به اين سؤال مهم داده شده اين است كه آنچه موجب همنوايي است، اعمال كنترل اجتماعي بر افراد است كه جلو كج رفتاري را مي‌گيرد. بنابراين فقدان يا ضعف كنترل اجتماعي علت اصلي كج رفتاري است (صديق سروستاني، 1383، ص20 و 19).

 

هيرشي و نظريه علقه اجتماعي[1]تئوری های جامعه‌شناسی و روانشناسی کنترل

اين نظريه نيز مانند تئوري دوركيم بر همبستگي اجتماعي تكيه دارد، زيرا چنين بيان مي‌كند كساني كه با اجتماع خود همبستگي دارند، تمايل به تبعيت از مقررات آن را دارند و كساني كه از اجتماع خود بريده‌اند ممكن است تمايل به نقض آن مقررات داشته باشند. تراويس هيرشي[2] (1961) همرنگي با هنجارهاي اجتماعي را منجر به پيوستگي با جامعه مي‌داند و معتقد است رفتارهاي انحرافي نتيجه جدا شدن فرد از جامعه و يا ضعيف شدن پيوستگي او از جامعه مي‌باشد.

هيرشي اساس و مبناي شكل‌گيري همنوايي با هنجارها را تعلق و دلبستگي به به والدين مي‌داند و معتقد است كه تعلق و دلبستگي متغير بسيار مهمي است. وي در نتيجه پژوهش خود مي‌نويسد: اگر نوجوان قوياً به والدين خود دلبستگي داشته باشد، به همان نسبت در برابر انتظارات آنان نيز احساس تعلق مي‌كند و از اين رو خود را قوياً به همنوايي با هنجارهاي قانوني سيستم بزرگتر دلبسته مي‌داند.

نظريه كنترل اجتماعي هيرشي نقش متغيرهاي مربوط به فرايندهاي خانوادگي را به روشني بيان مي‌دارد. وي تئوري جامع كنترل را بدين صورت بيان مي‌كند: «كسي كه علقه اجتماعي محكمي به گروه‌هاي اجتماعي نظير خانواده مدرسه و گروه دارد، با احتمال كمتري مرتكب اعمال بزهكارانه خواهد شد» (هيرشي به نقل از كراتوسكي، 1991 : ص137).

تراويس هيرشي چهار عنصر علقه خانوادگي و اجتماعي كه عبارتند از :

1- تعلق دلبستگي[3]: به ديگران، به ويژه به والدين، معلمان و مدرسه

2- تعهد[4]: به انجام رفتارهاي معمول و متعارف جامعه

3- اشتغال[5]: به كارهاي روزمره و عادي جامعه كه مكمل رفتاري عنصر تعهد است.

4- باور و عقيده[6]: به اينكه انجام دادن چه كاري خوب و نيكوست.

را پيشنهاد مي‌نمايد كه هر يك از اين چهار عنصر در جاي خود مورد بحث قرار خواهد گرفت (كراتوسكي و كراتوسكي، 1990 : ص139).

ادامه هيرشی و نظريه علقه اجتماعي – تئوری های جامعه‌شناسی و روانشناسی کنترل

هيرشي در كتاب «دلايل بزهكاري»[7] تئوري كنترل اجتماعي يا انچه كه اغلب معروف به تئوري «علقه اجتماعي»[8] بزهكاري است را تست مي‌كند. او در مقدمه كتابش چنين مي‌گويد: بزهكار، شخصي نسبتاً رها از تعلقات و دلبستگي‌ها، آرزوها و باورهاي اخلاقي است و اين عوامل است كه اكثر مردم را به زندگي در محدوده قانون مقيد مي‌كند (تامپسون و بايم،‌1991 : 140).

در سنت معتقدان به دوركيم[9]، تئوري كنترل اجتماعي چنين فرض مي‌شود: «هر زمان كه علقه اجتماعي فرد نسبت به جامعه ضعيف يا شكسته مي‌شود، بزهكاري اتفاق مي‌افتد.» بر خلاف اين نظر، تئوريهاي فشار[10] فرض مي‌كنند جوانان تمايل به همنوايي و سازگاري با هنجارها را دارند، ولي به خاطر محدوديت‌هاي اجتماعي و ساختاري براي دست‌يابي به موفقيت مي‌بايست به ابزارهاي انحرافي متوسل شوند. تئوري كنترل چنين فرض مي‌كند كه يك ميل و گرايش طبيعي براي تخطي از قانون در بعضي از جوانان وجود دارد.

از اين رو، اين فرضيه روي اين سئوال متمركز مي‌شود كه «چرا بعضي از جوانان مرتكب بزه مي‌شوند؟» و اينكه «چرا همه جوانان مرتكب بزه‌كاري نمي‌شوند؟» پاسخ به سؤال دوم در «علقه اجتماعي» نهفته است و اين علقه (پيوند و تعهد) به جامعه شامل چهار عنصر اساسي است كه عبارتند از: تعلق و دلبستگي، تعهد، اشتغال و باور و اعتقاد (ايبيد، 1998 : 141).

تعلق و دلبستگي يعني ميزان حساسيت يك فرد نسبت به آرا و عقايد ديگران. اين عنصر به عنوان يك مهاركننده اخلاقي به شمار مي‌آيد و در نتيجه دروني شدن هنجارهاي اجتماعي شكل مي‌گيرد. هيرشي اشاره مي‌كند كه تعلق و دلبستگي بخش مكمل سوپرايگو يا سطح ناخودآگاه فرد است.

تعهد اشاره دارد به اينكه فرد در همنوايي و سازگاري باهنجارها تا چه حد براي خود شرط و شروط دارد. در بيان هيرشي، اگر تعلق و دلبستگي به ديگران مكمل سوپرايگو يا سطح ناخودآگاه فرد باشد، عنصر تعهد، مكمل «ايگو» يا سطح احساسي و مقرر فرد است.

عنصر اشتغال اشاره دارد به اينكه فرد چقدر درگير انجام فعاليت‌هاي اجتماعي است و اينكه آيا زمان يا فرصتي براي انجام اعمال بزهكارانه دارد يا خير؟ از اين رو، نوجواني كه فعالانه درگير فعاليت‌هاي ورزشي، نظامي، تحصيلي و يا ساير رفتارهاي همرنگ جماعت هستند احتمال كمتري دارد كه مرتكب اعمال بزهكارانه شوند، براي اينكه فرصتي براي انجام فعاليت‌هاي بزهكارانه باقي نمي‌ماند.

[1] – Hirschi and social Bond Theory
[2] – Travis Hirschi
[3] – Attachment
[4] – Commitment
[5] – Involvement
[6] – Belief
[7] – Uses of Delinguency
[8] – Social Bond
[9] – Durkheim
[10] – Starin Theories

 

ادامه تئوری های جامعه‌شناسی و روانشناسی کنترل

تئوری های روانشناسانه – تئوری های جامعه‌شناسی و روانشناسی کنترل

تئوري ساليوان[1]

تئوري تأثيرپذيري نوجوانان از روابط بين فردي كه توسط ساليوان مطرح شده است، كه بر پايه كيفيت و ماهيت ارتباط بين افراد استوار گرديده است و معتقد است روابط افراد با يكديگر، بر رشد و شخصيت آنها تأثير روابط بين افراد مي‌تواند هم سازنده و هم مخرب باشد، فوائد اثرات تعامل بين افراد بستگي به پس خوراند مثبت آن دارد. دانستن اين مطلب كه ديگران براي ما ارزش قائلند به ما اهميت مي‌دهند و مجذوب ما مي‌شوند، احساس امنيت به ما مي‌دهد.

نوجواني كه از خويش بدگمان بوده و احساس بي كفايتي مي‌كند هنگامي كه ديگران دست دوستي به سوي او دراز مي‌كنند تمايل به رد آن را دارد و بدگماني و بي‌اعتمادي خود را همچنان حفظ مي‌كند، تجربيات مثبت، پشتيباني و كاهش تنش كه از محترم شدن ساير افراد بدست مي‌آيد احساس عدم امنيت را فراهم مي‌سازد، من خوب بر اساس تجربياتي كه از روابط فردي بدست آمده پايه‌گذاري شده و منجر به محبت، حساسيت، تمجيد، تحسين ديگران مي‌گردد.

من بد بر اساس تفاسير منفي، تنبيه، انتقاد و نگراني تشكيل مي‌گردد و بعداً كودك مرتكب اعمالي مي‌شود كه از نظر اجتماعي ناپسند است، بنابراين ارتباطات بين فردي، مهمترين كليد، درك رفتار بشر است. (صيف و سوسن، 1379 : 75).

 

نظريه واكنش به رويدادهاي آزاردهنده بركوتيز

اين نظريه كه بر ديدگاه نوتداعي‌گرايي شناختي معروف است نشان مي‌دهد كه رويارويي با وقايع آزاردهنده منجر به اثرات منفي مي‌شود و اين احساس‌ها، به نوبه خود و به صورت خود مختار گرايش به سمت پرخاشگري و يا فرار و گريز را فعال مي‌كند و به همان نسبت عكس‌العمل‌هاي فيزيولوژيكي و افكار يا خاطره‌ها با اين تجربه‌ها ارتباط دارند (بركوتيز، 1989 به نقل از شهرياري، مهدي).

 

روان‌شناسي ستم فانون (Fanon)

الگوي رابطه ارباب- بردگي هگل عبارت است از اينكه شخص خود را از طريق بهره‌برداري از ديگران بشناسد چنين رابطه‌اي در بسياري از روابط گوناگون ظالمانه ظاهر مي‌گردد. والدين بر رفتار و كودكي كه مورد بدرفتاري واقع شده است، شوهر كتك زننده و همسر كتك خورده‌اش، تبعيض اجتماعي در مورد جنسيت و … امكان دارد قرار گرفتن در معرض ستم چه به طور مستقيم يا غير مستقيم و يا اعمال ستم به طور محيلانه، اعضاي آسيب‌پذير گروه ستمديده را به درون فكني خودانگاره‌هاي منفي- كه از طريق ستمگر بيروني انعكاس يافته است- رهبري كند.

ممكن است ستمگر بيروني يك فرد (مانند يك فرد سوء استفاده كننده جنسي از يك كودك يا جامعه و تصورات قالبي وكليشه‌اي كه عليه افراد رنگين پوست شكل گرفته است باشد). دروني‌سازي اين تصور و سركوبي خشم همراه با ستم، باعث هدايت فرد به رفتارهاي تخريب كننده عليه خود و ديگران مي‌شود. به طوري كه افراد ستمديده، «ستمكاران خودكار» مي‌شوند و در ستم عليه خود مشاركت مي‌كنند و در نتيجه ظالم بيروني به ظالم دروني تبديل مي‌شود.

ممكن است افراد ستمديده «عقده قرباني بودن»[2] را كه ظاهر سازند كه عبارت است از نگريستن به تمام اقدامات و ارتباطات به مثابه تعديات بيشتر يا به سادگي، نشانه‌هاي ديگري از وضعيت قرباني بودن آنان است. اين حالت، تجلي حالت «پارانويايي تطابقي» است كه در ميان افراد ستمديده ديده مي‌شود. (بولن[3]، 1985 : 40) اين حالت پارانويا به اين دليل تطابقي است كه ستم به اندازه‌اي در همه جا وجود دارد كه آگاه نبودن از حضور آن، ناسازگارانه، غير عادي است.

[1] – Salivan
[2] – Victim complex
[3] – Bulhen

تئوری های جامعه‌شناسی و روانشناسی کنترل

جهت مشاهده نمونه های دیگر از ادبیات ، پیشینه تحقیق و مبانی نظری پایان نامه های علوم اجتماعی کلیک کنید.

نمونه ای از منابع و ماخذ تئوری های جامعه‌شناسی و روانشناسی کنترل :

منابع فارسي تئوری های جامعه‌شناسی و روانشناسی کنترل :

  • آزاد ارمكي ، نقي ، بررسي مسائل اجتماعي ايران ، چاپ اول ، تهران : موسسه نشر جهاد ، 1377.
  • آقا بخشي ، حبيب الله ، اعتياد و آسيب شناسي خانواده ، انتشارات : دانش آفرين، 1379 .
  • آقا بيگلوئي عباس ، رسول زاده طباطبايي کاظم ، موسوي چلک حسن ، کودک آزاري ، انتشارات : آوند دانش ، 1380.
  • ابوينا عمران ، فرحناز ، بررسي تاريخي جرائم جنسي از دوران باستان تا کنون، تهران : انتشارات رنگارنگ ، 1381.
  • احدي ، حسن ، بررسي علل اختلالات رفتاري نوجوانان و جوانان با تاکيد بر دزدي و انحرافات جنسي ، تهران : معاونت فرهنگي اجتماعي نخست وزيري ، 1356.
  • احمدي احمد ، روانشناسي نوجوانان و جوانان ، نشر نخستين ، چاپ هفتم ، 1377.
  • احمدي ، علي اصغر ، تحليلي تربيتي بر روابط دختر و پسر در ايران ، تهران : انجمن اوليا و مربيان جمهوري اسلامي ايران ، 1375.
  • اسد بيگي ، حسين ، بزهکاري دختران ، تهران : دفتر آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي کشور ، 1381.
  • اکبر زاده ، علي ، وضعيت روسپيگري در آمريکا ، تهران : دفتر آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي کشور ، 1381.
  • اعزازي ، شهلا ، جامعه شناسي خانواده با تأکيد بر نقش ، ساختار و کارکرد خانواده در دوران معاصر ، تهران : انتشارات روشنگران و مطالعات زنان ، 1380.

تئوری های جامعه‌شناسی و روانشناسی کنترل

 

https://ro.uow.edu.au/thss/

مشخصات اصلی
رشته علوم اجتماعی
گرایش علوم اجتماعی
تعداد صفحات 45 صفحه
منبع فارسی دارد
منبع لاتین دارد
حجم 120 kb
فرمت فایل ورد (Word)
موارد استفاده پایان نامه (جهت داشتن منبع معتبر داخلی و خارجی ) ، پروپوزال ، مقاله ، تحقیق

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “تئوری های جامعه‌شناسی و روانشناسی کنترل”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید